کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب شهر

اگر کسی ببیند به شهر شناخته شده ای وارد شد، به مرحله ای جدید از زندگی وارد می شود و ورود به شهر ناشناخته، و ماندگاری در آنجا متارکه با همسر است. اگر کسی در خواب از شهری به شهر دیگر در حرکت بود، در کار و زندگی سرگردان است. ورود از روستا به شهر، دست زدن به کاری پرسود است. اگر در زمستان دید از دهی به شهری رفته از ناراحتی به راحتی می رسد و خلاف آن معنای برعکس دارد.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر به خواب ببیند که وارد شهری شد، دلیل است دینش قوی گردد و به مراد برسد. اگر ببیند که از شهر بیرون رفت یا بیرونش کردند، تاویل به خلاف این باشد. اگر ببیند که از شهر به شهری رفت، دلیل است زن را طلاق دهد و زن شوهر دیگر کند.
اگر ببیند که از شهر مسلمان به شهر کفر رفت، دلیل است در دین کافران رود. اگر ببیند که در شهر گرمسیر برف و یخ دید، دلیل است که در آن شهر تنگی نعمت است. اگر در شهر سردسیر ببیند، دلیل فراخی نعمت است. اگر ببیند که از روستائی به شهر آمد، دلیل منفعت است. اگر ببیند که از شهر به روستا می رفت، دلیل است مراد نیابد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شهرها در خواب بر چهار وجه است:
  1. دین و دیانت،
  2. به عیش گذرانیدن،
  3. از زنی که حلال اوست منفعت ببیند،
  4. راحت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

54 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

سایه

سایه : سلام خانم هراتی عزیز دیشب دیدم می گفتن شهر دالاهو ، من اصلا نمی دونستم شهری به نام دالاهو داریم وقتی بیدار شدم هم تو ذهنم این بود که حتما تو هنده ، تو اینترنت سرچ کردم دیدم کرمانشاه از توابع کرند کرمانشاهه ، یادمه یک هفته قبل از زلزله کرمانشاه هم دیده بودم تو کرند بهمن سنگینی آمده بود ، خانم هراتی من تا حالا حتی یک بار هم کرمانشاه نرفتم و هیچ کدوم از شهرهاش را نمی شناسم دیدم تو دستشویی هستم کاسه توالت از آب سرریز شده داشتم آب می کشیدم آقایی از شیارهای در می خواست بهم هزار تومانی بده سعی کردم چهره ام را مخفی کنم ولی شناحت فرار کردم مادر و دختر هم بودن تونستن از در یک محوطه بود انگاری ، فرار کنم

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۴:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. در آن محل مورد احساسی و نگرانی شدیدی به وجود می آید که مردم دیگر قادر به حفظ احساساتشان نخواهند بود و آن احساسات را به شدت ابراز خواهند کرد و شما نمی خواهید درگیر مسائل و اختلافات جامعه شوید و سعی می کنید از مشکلات فرار کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۴:۱۲

افشین : سلام خواب دیدم که شهرتهران آنقدربزرگ شده بودکه بربلندی کوه هم رسیده بودوپایین شهرشب بودوبالای شهرروزبودوبسیارباشکوه

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۳۸:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. الان هم شهر تهران بسیار بزرگ است که از کوه گرفته تا دره را شامل می شود و شب و روز بودن آن به دلیل اختلاف طبقاتی مردم بدبخت جنوب شهر نشین است و شمال شهر نشینان مرفه.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۴۸:۰۸
زهرا

زهرا : سلام
خواب دیدم وارد یکی از مرکز استانها شدم ودیوارهای شهر رنگی وعکس اشخاص روی دیوارهاست ومن میگم اینها اشخاص مهم میباشند مثلا یکی از عکسها فردی طاس بودو احساس کردم افرادی برای بازرسی وارد خونه ها میشن.

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شرایط عوض می شود عادتها و شیوه های قدیمی و حدو مرزهای موجود ، شکل و هویت جدیدی به خودش خواهد گرفت. حالات روحی و انرژی و احساسات مردم پررنگ تر خواهد شد. مردم نگاه عمیقتری به اشخاص می اندازند و متوجه می شوند که چه کسی نسبت به آنها بی تفاوت است و چه کسی دلسوز. عده ای احساس می کنند که تحت فشار هستند و به آنان استرس وارد می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۲۹:۰۲
Almighty

Almighty : خواب دیدم شهر ها وظعیت بدی داشتن. می گفتن دنیا داره نابود می شه. تویه ساختمانی که بودم مثل خوابگاه بود. بعدش ساختمان دیگه سقف نداشت فقط چارچوب اهنی( نمی دونم چی مگن بهش) اونجا بودن من یه جوری رفتم بالا( از پله ها) که شارژر موبایلمو بیارم. فک کنم اتش سوزی شد تو ساختمان گفتن علتش جنس اهنی که تو ساختمانه هستش.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۸:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مبارزه بین قدرتها منوط به ذات و نیت واقعی آنها در خواهد گرفت و بعضی از ایده ها هستند که از پشتوانه و حمایت کافی برخوردار نیستند. بی ثباتی در وضع دنیا به وجود می آید. شما اطلاعات زیادی در این زمینه به دست می آورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۹:۵۳
مایکل

مایکل : سلام وقت بخیر.بنده با دختری که همدیگه رومیخواستیم ازهم جدا شدیم ایشون بنده رو به دلایلی ول کردند ورفتند.بنده خواب دیدم با پسرداییم داریم میریم به شهر دیگه دنبال نامزدم(پسرداییم که درخواب باهام بود از رابطه من و جدایی من خبرداره وتا حدودی دلیلش رو هم میدونه.خودم بهش گفتم) اون شهری که میرفتیم من احساس میکردم شهر یزد هستش (نه من نه نامزدم نه پسرداییم اهل یزد نیستیم فقط بنده دوران آموزشی سربازی اونجا بودم)بعد من شلوار لی تنم بود اما بالاتنم لخت بود وکسی هم انگار زیاد نگاه نمیکردانگار براشون عادی بود برای منم عادی بود بعد داشتیم راه میرفتیم که من به خارجی گفتم come is back یه همچین چیزی منظورم این بود که من برگشتم من دنبال پسرداییم میرفتم اون میدونست نامزد من کجاست و میخواست منو ببره پیشش داشتیم میرفتیم که یهو بهش گفتم نزدیکه که پیاده میریم کجا باید بریم یهو رفت تویک خیابان وبه من گفت بیا ازاینوره (اون خیابونه دقیقا پشت منزل نامزدم بود توی شهرخودمون)من با خودم میگفتم اینجا که پشت منزل نامزدمه ولی من احساس میکردم که شهر یزد هستیم بعدش تو خیابون به پسرداییم گفتم یه لباس بده زشته من اینجوری بیام یه لباس خاکستری رنگ بود فکر کنم یا چهارخونه دقیق لباس رو ندیدم ولی پیراهن بود داد من داشتم میپوشیدم در حین راه رفتن کنارچندتا دختروپسر ردمیشدیم بعد پسرداییم جلوترازمن شروع کرد به دویدن منم دویدم وبا لهجه شهر خودمون باهاش حرف زدم یهو یکی از پسرا لهجه ما رو مسخره کرد من در حین دویدن وپیراهن پوشیدن برگشتم و بهش گفتم هیچوقت لهجه کسی رو مسخره نکن دوباره رفتم جلوتربرگشتم وگفتم چندتا کتاب درباره ادب و اخلاق بخون وقتی اینو گفتم پسره یه صدایی مثله آه کشیدن دراورد منظورش این بود که بس کن خستم کردی ما از خیابونی که دقیق مثله پشت خونه نامزدم بود در حین دویدن رفتیم تو کوچه اطراف خونه نامزدم(این خیابون و کوچه دقیقا همون اطراف خونه نامزدم بود انگار اون تیکه رو برداشتن و بردن داخل شهر یزد.درواقع انگارداشتم این تیکه از شهر خودمون رو داخل یزد میدیدم)بعد توکوچه درحال دویدن بودیم که برگشتم دیدم یه دختری که کنار اون چندتا پسر و دختر بود داره میدوه دنبال ما و من بعد از چند متر دویدن برگشتم دیدم هنوز داره میاد باخودم گفتم این دیوونست چشه دنبال ما میاد بعدش منو پسرداییم پیچیدیم سمت چپ تو یه کوچه سربالایی این کوچه دیگه برام آشنا نبود بعد رفتیم بالارسیدیم ته کوچه بن بست بود و تخت گذاشته بودن وچندتا زن و مرد اونجا بودنداز داخل یه اتاق هم صدای موسیقی میومد گیتار بود و یه ساز دیکه و داشتن میخوندن من احساس میکردم که تهران هستیم اون موقع هم احساس میکردم تهران هستیم هم احساس میکردم یزد هستیم (خونه خواهر نامزدم تهرانه)رسیدیم و انگار نامزدم اونجا بود داشتم نگاه میکردم به مردمی که اونجا بودن ببینم نامزدم یا خواهرش رو میبینیم که ندیدم ولی در اتاقی که داخلش موسیقی میزدن باز شد پسر داییم نگاه کرد من نخواستم نگاه کنم یه نیم نگاه انداختم دیدم پسرن سرمو کردم پایین خواستم برم کنار وایسم یهو رفتم جلو در اتاقی که موسیقی میزدن دیدم نامزدم اونجا نشسته و منو دید و خنده کرد منم هم یکم تعجب کرده بودم هم عصبی بودم بهش میگفتم الان که دیگه نمیتونی بهانه بیاری که اومدی اینجا درس بخونی یا بهانه های دیگه بیاری الان خودم دیدمت دیگه اینجا اونم هی میخندید وانگار میخواست رفع ورجوع بکنه قضیه رو به اون پسری که گیتار میزد نگاه میکرد ومیخندید وحرف میزد با اون و من،من به پسرای داخل اتاق نگاه کردم و یکیش برام آشنا بود ولی اسمش رو نمیدونستم وباهاش سلام واحوال پرسی کردم که کم کم بیدار شدم.ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید.

پاسخ
لینک۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۲۸:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با پسر دایی تان درد دل می کنید. شما سخت کوش هستید و پشتوانه ی مالی قوی ای ندارید. احساس شما این است که دیگران قدرت ندارند شما را درک کنند و فکرتان را بخوانند یا احساس شما برای آنان نامفهوم است. احساس می کنید که بد شانسی آورده اید، بی یاور و تنها و ایزوله هستید یا با آبرویتان بازی شده است. از نظر حسی احساس خشک و خالی بودن می کنید و اینکه حس می کنید دیگران شما را کنار گذاشته اند. در مقابل شما هم ضوابط و قوانینی را برای خودتان در نظر گرفته اید و خارج از چارچوب آن قوانین با کسی حرف نمی زنید و با هر کسی قاطی نمی شوید. شما به خاطر بی بند و باری و حرکاتی که نامزدتان از خودش نشان می داده از او عصبانی شده اید و هنوز هم در این موارد کابوس می بینید. شرایط زندگی شما به خاطر او بعرنج شده و اوست که نمی گذارد زندگی تان به هارمونی برسد. ولی باور کنید یا نه، همه چیز برایتان به زودی عادی خواهد شد. خودتان را دست کم نگیرید و اجازه ندهید که کسی بخواهد شما را عوض کند. خودتان هم خودتان را به خاطر هیچ کسی عوض نکنید. شما باید با کسی ازدواج کنید که شما را همینطور که هستید بخواهد. خود شما هم باید اول ببینید که کسی که می خواهید برای زندگی تان انتخابش کنید، مثل شما فکر می کند و مثل شما هست یا خیر. بعد عاشق او شوید نه اینکه اول عاشق شوید بعد ببینید که او به شما نمی خورد. این کار مثل این است که اول بروید یک شلوار خوشگل بخرید و بعد ببینید که از زانوهایتان بالاتر نمی رود!! به این نمی گویند خوش سلیقه گی به این می گویند حماقت!! عاشق کسی شوید که در حد و اندازه شما باشد و به شما کلاس بدهد و به شما افتخار کند نه کسی که احساس کند شما برای او عاریه و اضافه هستید یا شما حس کنید که او به شما شخصیت و بزرگی نمی بخشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۰:۴۰
محمد

محمد : یک روز بعد از دیدن این خواب با این دختری ک در خواب دیدم قطع رابطه کردم و ترکش کردم. آیا ربطی ب این خواب دارد؟

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۱:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بله برای اینکه وارد شدن به شهر جدید یعنی وارد شدن به فاز جدیدی از زندگی... که ناراحتی این دختر هم جزیی از این فاز جدید است.

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۷:۳۵
محمد

محمد : سلام. خواب دیدم از شهرستان رفتم تهران. اونجا کیف پولم که مدارک شناساییم توش بود و موبایلم گم شدن. خیلی پریشان بودم بالاخره کیف مدارکم پیدا شدن. اما موبایلم پیدا نشد. در همین حال دختری ک دوسش دارم اونجا بود و خیلی غمگین و ناراحت نگاهم میکرد. تعبیرش چیه؟

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۰۰:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برای شما شرایطی پیش خواهد آمد که بتوانید امکانات خود را بهتر کنید. اما اینکه کیف پولتان گم شده، بیانگر این است که شما باید بیشتر مراقب خرج و مخارج و مسائل مالی تان باشید. همینطور تماستان با هویت واقعی تان را از دست خواهید داد ( هویت خود را گم می کنید). گم کردن موبایل هم یعنی ارتباطتان با دوستان و افرادی که با شما در تماس هستند به نحوی، بسیار کم خواهد شد. شما در مورد تغییرات و عدم اطمینان هایی که در زندگی تان رخ می دهد، نگرانید. تعبیر دیگر این است که به پوچی عاطفی(عاری از احساس) یا خالی بودن از درون برسید. کسی که شما را دوست دارد از این شرایطی که با آن مواجه خواهید شد ناراحت می شود.

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۴:۰۸
zahra

zahra : سلام خانم هراتی عزیز خواب دیدم میخواستیم بریم شهر تهران زندگی کنیم من خوشحال بودم چون تهران محل تولد ودوران کودکی من بود ومیگفتم سال اخر کاریم را در تهران هستم چون من کارمند هستم وسال دیگر بازنشسته میشوم.

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۰۳:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما بسیار خوب خواهد شد و تحولی مثبت در راه دارید. پیشاپیش بازنشستگی تون مبارک تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۰:۵۲
Zahra

Zahra : سلام ، خسته نباشید ، خواب دیدم کلا از شهر خودم با خانواده مهاجرت کردیم به شهری که خواهرم زندگی میکنه ، که شهر بزرگتر و با امکانات بیشتری هست ، (تو خواب فکر میکردم تهرانه ولی در واقعیت خواهرم شهر دیگه ایه ) که تو خواب خیلی شهر تمیز با ساختمانهای مرتب بود ، و من به خواهرم گفتم ، من همیشه از پدر و مادر میخواستم خونمون ورداریم بیام اینجا قبول نمی‌کردن، حالا یه دفعه خودشون گفتن بریم و اومدیم از تصمیم پدر مادرم و اینکه سریع جابه جا شده بودیم متعجب و خوشحال بودم ، بعدش دیدم تو همون شهر که دیگه خونمون اونجا بود با مادر و خواهرم رفتیم آزمایشگاه که قرار بود من و مادرم آزمایش خون بدیم که من منتظر نوبت بودم ، خواهرم گفت مادر ضعیفه خودم یکم خون ازش میگیرم میدم بهشون اونا ممکنه زیاد بگیرن و بعد خیلی کم از مادر خون گرفت

پاسخ
لینک۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۲:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما و خانواده تان خیلی سریع به سمت مثبت متحول می شود و اتفاقات خوبی برایتان می افتد که استرس و ترس در وجودتان به شدت کاهش می یابد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۲:۰۲
tpx

tpx : سللام. من قبلا یک خوابی دیدم که هر از گاهی بهش فکر میکنم . ی بار خواب دیدم که تو شهر باستانی (تخت جمشید) دارم قدم میزنم . در واقع خرابه ای بود و ستون های تخت جمشید سر جاش بود.تعبیر خاصی میتونه داشته باشه ؟

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۰۲:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. نه دوست عزیز. صرفا ذهن شما مقایسه ای از بزرگی آن دوران و افسوس برای از بین رفتن عظمت فرهنگی را می خورد که امروزه اثری از آن نیست ولی یاد آن جاودانه است و مانند ستون پابرجاست.

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۵۰:۳۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.