تعبیر خواب شیرینی
اگر کسی در خواب شیرینی خورد و یا کسی به او شیرینی داد، شادی و روزی حلال و خشنودی و رضایت او را در بر خواهد داشت.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن شیرینی ها، دلیل شادی و روزی حلال باشد. اگر ببیند کسی شیرینی به وی داد، دلیل که راحتی به وی رساند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شیرینی به خواب بر شش وجه است:
- مال حلال،
- منفعت،
- علم و حکمت،
- فرهنگ،
- ثنای نیکو،
- کنیزکی خوبروی.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : با سلام و عرض احترام خدمت شما.دوستم خواب ديده يك خانه اي داشتند كه در سطح بلند و ارتفاع قرار داشته است و آن خانه سقف نداشته و سقف اش آسمان بوده است. كلي شيريني و گل تازه آنجا بوده كه همسرش براي او گرفته بوده است و گل آبي كم رنگ هم بوده است.ممنون مي شوم خواب او را تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. دوست شما و همسرش روحی قوی و بلند دارند و درکشان بالاست. آنان برای رسیدن به خواسته هایشان چشمشان به درگاه الهی است وسقف آرزوهایشان بلند است. زندگی آنان شیرین و شاد و سرشار از مهر و عشق است که از جانب همسرش به او می رسد. وفاداری و خرد، از خود گذشتگی و عشق و آرامش در زندگی آنان حکمفرماست. تشکر از همراهیتون.
soheila : سلام وقتتون بخیر خانم هراتی عزیز،
چند شب پیش خواب دیدم شب می خوام سوار تاکسی بشم برم مترو که از اونجا سوار ماشین بشم برم خونه مون یه ماشین که احساس می کنم خیلیم ماشین نویی نبود جلو پام نگه داشت و من گفتم مترو و سوار شدم توی خوابم انگار خیابون خیلی خلوت و تاریکم بود توی خواب احساس کردم راننده
یه جوون عصبی و متاهل هست ویه لباس کرم رنگ پوشیده بود و شروع کرد به صحبت کردن با من که یکمی استرس داشتم نمی دونم چی می گفت اما می خواست بره بهشت زهرا واسه فوت یکی از بستگانش و منم متقاعد کرد که برم و اینجور نشون میداد که از من خوشش اومده توی راه دوتا خانوم مشکی پوش رو هم سوار کرد و یادمه توی خواب دستشو که پشت صندلی گذاشته بود رو من سعی کردم لمس کنم و کردم و تو دلم می گفتم بزار ببینم اصلا از این آدم خوشم میاد یا نه که اونم متوجه شد من انگشتمو به انگشتش زدم. آخر سر ما رسیدیم به یه خونه مسجد یا یه جایی مثل این که توش مراسم ختم بود اونجا حس کردم اون آقا حلقه شو دراورده بود و با من خوب صحبت می کرد من بهش گفتم من می دونم که متاهله و اون گفت چه تاهلی! و یه سر تکون داد ،ما رفتیم با اون خانوما تو قسمت زنونه که توش صدای گریه و نوحه شنیده میشد ولی خیلی نبود انگار مادر بزرگشون فوت کرده باشه و وقتی نشستیم اونا داشتن راجب اون آقا بهم توضیح میدادن و فکر می کنم می گفتن نامزد کرده اما باهم خوب نیستن و درگیری دارن و واقعا متاهل نیست ،یادم نیست چی شد اما حس کردم انگار که دیر شده باشه و بعدش من اونجا(ا نگار که خوابیده باشم و صبح شده باشه و من از خواب بلند شده باشم)یادمه تو رخت خواب نشسته بودم انگار که از خواب بیدار شدم و یه روسری سبز یشمی سرم بود و چندتا خانوما که مشکی پوشیده بودن دورم بودن و اون آقام بود که باهام مهربونم بود یکی یه جعبه کاپ کیک آورد که رنگی رنگی بودن و من یه آبی رنگشو برداشتم که دو طرف نون آبی داشت و سطش خامه آبی و اونو از وسط نصف کردم نصف رو خودم خوردم و نصفش رو هم اون خانوم میانسالی که منو از خواب بیدارم کرده بود یا پیشم نشسته بود یادمه تو خواب لبخند داشتم آخراش که تو رخت خواب بودم و استرسی هم دیگه نداشتم( واگه اشتباه نکنم انگار پنجره باز بود و هوا خوب بود البته اینو دقیق مطمئن نیستم).
فریبا هراتی
: سلام. شما برای اینکه به هدفتان برسید عجله دارید. سعی می کنید که بی طرفانه به قضایا نگاه کنید و انرژی های منفی و خاطراتی هست که می خواهید فراموششان کنید. سعی می کنید شروعی تازه داشته باشد. تصمیم می گیرید که آرامش داشته باشید و خوب فکر کنید و شرایط منفی زندگی تان را نادیده بگیرید. شما شخصیت عاقلی دارید و می خواهید که به آرامش برسید. گشایش کار خواهید یافت و می خواهید که زندگی را تجربه کنید. تشکر از همراهیتون.
Arezo : سلام خواب دیدم یک شیرینی که چهار قسمت بود و دوقسمتش کاراملی بود و دوقسمتش دیگه اش کاکائو بود که خودم خوردم و از اون به مامانم هم دادم
فریبا هراتی
: سلام. شما در یک موقعیت شیرین و رضایت بخش قرار می گیرید که در نهایت به یک مشکل و معضل تبدیل می شود. شاید در شرایطی قرار می گیرید که خوبتر از آن است که واقعی به نظر بیاید و احتمالا در واقعیت هم اتفاق نمی افتد. از جهتی هم سعی می کنید که آرامشتان را حفظ کنید و از زندگی لذت ببرید. تشکر از همراهیتون.
Naghme72shn : (من و آقایی مدتی طولانیست که بهم علاقه مندیم ولی بخاطر اختلافات شدید و به تبع اون مخالفت خانواده هامون تصمیم گرفتیم به ناچار رابطه مون رو تموم کنیم...)
شب قبل خواب دیدم توی راه رفتن به جایی بودم و پیاده هم بودم که مادر آقایی که بهش علاقه مندم رو دیدم که ایشون با گرمی با من برخورد کردن و بعد احوال پرسی از توی کیفشون دو تیکه شیرینی به من دادن و حرفی زدن که هرچی فکر کردم یادم نیومد ایشون به من چی گفتن ولی یادمه که با حرفشون من از ته قلبم خیلی خوشحال شدم و اشک توی چشمام جمع شو و یه جورایی حرفشون باعث دلگرمی من شد...
پیشاپیش از تعبیرتون سپاسگذارم
ممنون از سایت خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. شاید مادر این آقا موافقت می کنند که شما با پسرشان ازدواج کنید. شما به آرامی به سوی اهدافتان پیش می روید و این آقا شما را دوست دارد. ولی چون صحبت مادرشان یادتان نیست نمی توان بیشتر از این خوابتان را دقیق تعبیر کرد. انشالله شیرینکام می شوید و به شما خبر خوش خواهند داد. تشکر از همراهیتون.
Naghme72shn : ببخشید من دوبار خوابم رو فرستادم ولی پیغام خطا برام میاد نمیدونم واقعا خوابم فرستاده شده یا نه!!
فریبا هراتی
: سلام. در نوبت هستید.
Eli : سلام خانم هراتی روزگارتون خوش...خواب طوالانی ای دیدم که همش یادم نیست ولی در بخشی از خواب یه جعبه شیرینی انگار دستم بود و شیرینی پخش میکردم...ممنون از تعبیر تون ...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله حاجت روا می شوید و شیرینی می دهید و به دیگران خبر خوش می دهید. تشکر از همراهیتون.
پریماه : سلام وخسته نباشید حضور شما
من بعد نماز صبح خاب دیدم یه مکانی دعای ندبه می خونند ومن هم نشستم کتاب دستم دارم میخونم مردها هم بودند دعا که تموم شد یه سالنی ظرفها کیک خامه ای، شیرینیهای تقریبا بزرگ انواع مختلف بود توی پیش دستی ها گفتم من نخوردم بعد از هرکدوم برداشتم هم میخوردم هم چنتا برداشتم داخل کیسه تو کیفم گذاشتم فکر کنم برای دخترم متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. حاجت شما مستجاب خواهد شد و هم خودتان به حاجاتتان می رسید و هم دخترتان. مشکلات شما پایان می یابد. تشکر از همراهیتون.
samanemohamad : سلام خدمت شما.من دیشب خواب دیدم رفتم در یه شیرینی فروشی کلی نون خرمایی تازه و یه مقنعه سفید گرفتم و یه چادرسفید سرم بود. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما سرشار از شادی و سلامتی و ثروت و خوشبختی خواهد شد. شیرین کام می شوید. به دلیل صبری که در سختی ها کردید بختی خوش خواهید یافت و عزت و احترامتان بالا می رود. تشکر از همراهیتون.
Apazh : سلام و وقت بخیر
من دیشب خواب دیدم که با ماشین داریم میریم جایی بعد راننده تو یه قسمت مسیر میگه اینجا اخر مسیره باید پیاده شین و پیاده برین اخر خیابون و یه مسیر دیگه رو باید اونجا سوارشین ،بعد منو پیاده کرد و من دوتا کیک خامه ای (شبیه کیک تولد)همرام بود یه چیز دیگه هم همرام بود که یادم نیست چیه بعد مث اینکه میدونم که نمیتونم کیاکارو با خودم ببرم بعد میخوام ازشون بخورم که احساس میکنه یه خورده زیرشون له شده که میگم اره احتمالا به خاطر مسیر بوده که گرما اینطوریشون کرده بعد دیگه دارم از قسمت بالای کیک مث قسمتی از کیک که خامه است میخورم (چون میگم من که نمیتونم ببرمشون بزار قسمت های بهترشو بخورم)بعد یکی از دوستام اونجا بود که بهش میگم بیا کیک بخوره اما مث اینکه او دوس نداره از کیکای من بخوره و سرشو میندازه پایین و از یه مسیر دیگه میره بعد همینطور که دارم کیک میخورم احساس کردم یه حشره داره میاد سمتم که سعی میگم خودمو ازش دور کنم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مسیر زندگی شما عوض خواهد شد و شما یک عقب گرد موقتی برای رسیدن به اهدافتان خواهید داشت. شما دلتان می خواهد از زندگی تان لذت ببرید و قدر لحظه های خوش و خوشی های کوچک را می دانید. به فرصت های از دست رفته ای فکر می کنید که با وارد شدن استرس به شما، اجازه دادید که آن خوشی ها از دستتان بپرد. دلتان می خواهد خوشی های جدید به زندگی تان راه پیدا کند. مسیر زندگی شما و دوستتان از هم جدا می شود و طرز تفکر شما یکسان نیست. او زیاد دوست ندارد که به درددل های شما گوش کند. شما نگرانی یا دلواپسی ای دارید که باید بر آن غلبه کنید. سعی می کنید افکارتان را منظم کنید و اجازه ندهید که چیزی نگرانتان کند. تشکر از همراهیتون.
Mohamad : سلام خسته نباشین .مدتی هست که من با عشقم فاصله گرفتم و ازم دور شد و هیچ خبری از همدیگه نداریم .شب قبل توی خواب دیدم که برگشته و یه جعبه شیرینی در دست داره .شیرینی رو به من داد و گفت که بین مردم تقسیم کنم ..من قبول کردم و انجامش دادم..با تشکر از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله او بر می گردد و آشتی می کنید و شما باید به یمن این خبر خوش شیرینی بدهید! رابطه شما و او علنی تر خواهد شد و همه می فهمند که شما همدیگر را دوست دارید. تشکر از همراهیتون.