کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب شیرینی

اگر کسی در خواب شیرینی خورد و یا کسی به او شیرینی داد، شادی و روزی حلال و خشنودی و رضایت او را در بر خواهد داشت.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن شیرینی ها، دلیل شادی و روزی حلال باشد. اگر ببیند کسی شیرینی به وی داد، دلیل که راحتی به وی رساند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شیرینی به خواب بر شش وجه است:
  1. مال حلال،
  2. منفعت،
  3. علم و حکمت،
  4. فرهنگ،
  5. ثنای نیکو،
  6. کنیزکی خوبروی.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

411 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

سایه

سایه : سلام خانم هراتی
عزیز واقعا ببخشید می دونم حجم خواب ها بالاست و امکان تعبیر دو تا خواب غیر ممکنه
اما دیروز آن آدمی که قبلا دوستش داشتم و سرم کلاه گذاشته بود ازم پول طلب کرد و من علی الرغم میل باطنیم بهش گفتم نمی دم
وجدانم ناراحت بود دیشب خواب نیت کردم خوندم و خوابیدم
خواب دیدم تو یک قنادی بزرگی هستم که شیرینی فروش می گه این شیرینی ها کهنه هست و من یک کیلو شیرینی می خرم اما نمی دونم تازه را می خرم یا کهنه ، یکی از دوستان دوران دانشگاهم را می بینم که لخت تو ویترین مغازه نشسته و داره با واژن خودش ور می ره انگاری داشت خودش را معاینه می کرد واژن سفیدی داشت انگاری با نامزدش سکس داشته می ترسیده پرده بکارتش پاره شده باشه رفتم دم خونه ام دیدم گوشی موبایلم دم خونمه یادم رفته بود بردارم ولی کسی هم برش نداشته بود رفتم داخل خونه ، صاحبخونه من گفت قبض ها با من ، داخل ساختمان را آب گرفته بود انگاری یکی از آپشن های خونه همین بود یکی بهم گفت دم خونه ها نرو ، دو کوچه بالاتر کوچه سردار ، خانم نوشین زندی زندگی می کنه که انگاری خونه اش کاخه ، آن زن خطرناکه ، بعدش ساعت ۵ صبح مهمان ها می خواستن برن ، ولی باید با گوشیم معما حل می کردم تا در پارکینگ باز بشه ، آنقدر صدا ناواضح بود حروف انگلیسی بی و جی bg را می شنیدم ولی قادر به حل معما نبودم یهو یکی گوشیم را ازم گرفت رفت تو یک برنامه ای تو واتس آپ ، سکه ۵ هزاری زد روگنبد طلایی ، در پارکینگ خونه باز شد به دخترم گفتم مامان تو یاد گرفتی
اگر امکانش هست حتی اگر شده برام دو تا خواب حساب کنید تعبیرش را بگید براتون ۱ دونه یاسین هم می خونم مرسی

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۸:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. متاسفانه بنده اجازه تخطی از قوانین سایت را ندارم و تعداد کسانی که چند خواب ضروری ارسال می کنند هم کم نیست و نمی توان بین ایشان استثنا قائل شد. یا باید پاسخ همه را داد یا هیچ کس. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۸:۱۶
ارام

ارام : سلام. ديشب ديدم در منزل يه پسر جوون بودم كه انگار مربي ورزشم بود (در واقعيت چنين چيزي وجود نداره) خونه نقلي و خوشگلي بود، چندتا ادم ديگه ام حضور داشتن. اما يهو همشون رفتن و من تنها شدم. گشنم بود و رفتم سروقت يخچال. رو زمين نشستم و از تو يخچال يه جعبه شيريني اوردم بيرون كه چندتا شيريني بزرگ و خوشگل توش بود. اوليش شكل يه قلب بود و پر از كشمش هاي سبز عمودي روي شيريني، يه دونه ديگه ام توجهم رو جلب كرد. بالاخره يكيش رو خوردم و همينجور كه چشمم تو يخچال ميچرخيد (من ادم خوش خوراكي هستم) اخساس كردم يه عده ادم پشتمن. فهميدم افراد خونه برگشتن اما من هندزفري تو گوشم بوده و متوجه نشدم. باخودم گفتم چقدر زشت شد! رفتم تو اتاق و خواهرم رو ديدم كه شادمان روي زمين دراز كشيده و تلاش ميكنه با موبايلش با پسرعممون كه ايران زندگي نميكنه تماس بگيره. يه سري عكس بهم نشون داد از پسر مذكور(همونكه منو جذب كرده بود) من با تعجب نگاه كردم. خواهرم گفت: اين پسره ك ازهم خوشتون اومده بود ايران بوده و يكي از لباساشو اينجا جا گذاشته، حالا ميخوام از طريق پسرعممون براش بفرستم. من مات و مبهوت فقط نگاه ميكردم. سپاسگزارم

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۶:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. نقش این آقا در زندگی شما، ورز دادن و تمرینی برای بالا بردن روحیه و قدرت تصمیم گیری شماست. فکری کوتاه مدت ولی زیبا به ذهنتان می رسد. شما می خواهید از تمام منابعی که در اختیار دارید و استفاده شان نکرده اید، استفاده کنید که خوش باشید چون احساس می کنید که زمان دارد می گذرد و نباید الکی ناراحت بود. بینش شما بالاست و نیاز ندارید که کسی را ببینید تا بفهمید در سر او چه خبر است و اهمیتی هم نمی دهید که بخواهید راجع به افکارتان با کسانی که این افکار به آنها مربوط نیست صحبت کنید. کسی که از او خوشتان آمده بوده ، دلش برایتان تنگ شده ولی شما به قدر و اندازه ی خودش برای او دلتنگی می کنید و نه بیشتر. در واقع شما دارید تمرین داده می شوید و مهارت هایتان در تعامل با مردم بالا می رود. یاد می گیرید که بالغانه فکر کنید و احساساتی رفتار نکنید. و این خیلی خوب است . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۴۵:۰۹
فرزانه76

فرزانه76 : سلام خواب دیدم خیلی غمگینم ودلم گرفته ساعت حدود ۱۰،۱۱شب بود که خونه همسایمون روضه میخوندن،فکر کنم روضه امام حسین(ع) مامانم گفت پاشو برو روضه چادر سرم کردم ولی پشیمون شدم وجلو باغچه خونمون نشستم با خودم گفتم به مامانم میگم روضه مردونه بود که راستم میگم بعد که رفتم خونه دیدم یک جعبه شیرینی های تازه تازه وخوشمزه هست که من داشتم دولپی میخوردم،که مامانم گفت این شیرینی ها از همین همسایمون روضه داشت آوردن،ودرضمن از جانب شوهرم تحت فشارم

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۰۰:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما باید بیشتر از هر چیزی سعی کنید که زندگی تان را بسازید و برایتان هم نباید مهم باشد که مردم چه می گویند یا چه می خواهند. مادر شما پیشنهاد می دهد که برای رهایی از غم متوسل به امام حسین ع شوید ولی شما تنبلی می کنید و یا باور ندارید که اینطوری حاجتتان را بگیرید. اما اشتباه می کنید. مادر شما برای شما دعای خیر کرده و از امام حسین ع کمک خواسته که شما مشکلتان را راحت حل کنید. او حاجتش را خواهد گرفت و شما هم خوشحال می شوید ولی به شکرانه ی حاجت رواییتان باید شما هم برای امام حسین ع کار خیری انجام دهید حالا خیرات یا روضه یا نذری... تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۸:۴۷
Min

Min : سلام خانم هراتی عزیز
مامانم خواب دیده که من یه کیک پختم و اونو تقسیمش میکنم و میخواستم بدمش به خانواده .بعد مامانم گفته با اینکه کیک پختن بلد نیسی چه کیک خوبی پختی و این صحبتا.اما توی خواب ندیده که کسی از اون کیک خورده باشه
ممنون بابت کمک هاتون

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۵:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما ایده ای دارید که می خواهید آن را عملی کنید تا از خانواده تان یا دیگران حمایت کنید. برای هر کسی هم وظائفی را در نظر خواهید گرفت ( یا گرفته اید) که اگر هر کسی کاری را انجام دهد این ایده با موفقیت به پیش برود. با وجودی که فکر خوبی در سرتان دارید ولی افراد خانواده تان حاضر نمی شوند در عملی کردن این ایده به شما کمک کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۱۲:۵۵
zahra

zahra : با عرض سلام و احترام، خواهرم خواب دیدن تو خونه پدر بزرگم هستن و یکی از فامیلامون که پسرش رتبه خیلی خوبی تو کنکور آورده، براشون شیرینی رتبشو میاره ولی میبینن که همه شیرینی ها دست خورده هستن یعنی انگار ازشون کنده شده و خواهرم 5،6 تاشوکه خوشمزه به نظر میومدن برمیدارن میذارن تو یه کیف میگن این برای زهرا (یعنی من) که نیستش. بقیش که مقدار کمی باقی مونده بود هم دختر خالم داشت میخورد و میگفت بی ادبا عمدا اینارو نصفه فرستادن. بعد خواهرم کیف رو میبرن تویه اتاق قایم میکنن. بعدا که میرن تو اتاق میبینن که 5،6 تا کیف شبیه به مال خودش تو اتاق هست که با خودش میگه ای وای حالا کیف خودمو چه طور از بین اینا پیدا کنم. در ضمن تو خوابشون دیدن که بابابزرگم که در واقعیت وضعیت جسمی خوبی نداشتن و خیلی اوضاشون بد بود دوباره سر پا شدن و میتونن کارای شخصیشونو انجام بدن که درواقعیت فردای همون روز هم مامانم بهشون گفته که بابابزرگ خیلی بهتر شده، در ضمن من یه امتحانی داشتم که روز قبل از این خواب داده بودم و قبول نشدم. و خواهرم هم خیلی از این موضوع ناراحت بود.البته کنکور نبود. ممنون

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۷:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. خواهر شما امیدوار است که شما هم مثل پسر فامیلتان شخصیت موفقی در درسهایتان از خودتان نشان دهید و دست خورده بودن شیرینی ها به این اشاره می کند که برای موفقیت تنها نباید نشست و انتظار موفقیت داشت بلکه شما باید به همه ی کارها و وظائفتان برسید و بخوبی از پس انجامشان بربیایید تا همه از شما و موفقیتتان تعریف کنند. ذهنیت خیلی ها در فامیل شما مثل خواهرتان است و بهترین ها را برای خانواده هایشان می خواهند. پدر بزرگتان هم که حالشان خوب شده درست مثل خواب و این نشان دهنده ی این است که قسمت اول خواب هم دقیقا همین آرزوی خوشبختی برای شماست و این که خواهرتان می خواهد که شما هم مثل فامیلتان موفق باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۱۵:۱۴
zahra

zahra : باعرض خسته نباشید، مامانم خواب دیدن یه نفر یه بشقاب شیرینی بهشون میده که انگار دوتا و نصفه ای یا 3 تا شیرینی توش بوده اون نصفه رو میخورن ولی یه موتورسوار میاد ویکی از اونارو برمیداره ومیره و ظرفه با یه دونه شیرینی باقیمونده تو دستش بوده وهمین طور داشته به موتور سواره نگاه میکرده. ممنون

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۲۴:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر شما به روزی و ثروتی می رسدو کمی از آن را برای خودش بر می دارد و سهمی برای شما در نظر می گیرد اما پس اندازی برایش نمی ماند چون افراد بی مسئولیت و راحت طلب جامعه با سو استفاده از پس انداز و زحمت مردم است که به چیزی می رسند! موتور سوار خواب مادرتان اشاره به کسی دارد که می خواهد بدون اینکه کار کند زود به هدفش برسد و زحمت نکشیده از دیگران سو استفاده کند. مثل گرانفروشان یا آدمهایی که در حق مردم ناحقی می کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۵:۵۱
Pardis

Pardis : با سلام و عرض ادب خدمت شما خانم هراتى عزيز، در دپارتمان دانشگاهى كه درش تحصيل مي كنم استادى هست كه قبل از شروع دكترام برام از طريق دوستى پيغام فرستاده بود كه مايله من باهاش كار كنم. من به زمينه كاري ايشون علاقه نداشتم و بهمين دليل پى گيري نكردم و با شخص ديگه اي كار كردم. ديشب خواب ديدم اين استاد كه آقا هستن و در واقعيت بسيار سخت گير، به منزل ما اومده و كيسه اى به من مى ده. داخل كيسه پر بود از كارهاى من كه انگار خونده بود و برام پس آورده بود. به همراه اينا برام دو بسته شيريني كه شكلش مشابه شيريني نارگيلى هاى ايران هست( توخواب من فقط شكل شيريني نارگيلي رو داشت و نه طعمش رو) رو برام آورده. انگار سفرى رفته بود و اينها رو به عنوان سوغاتى براي من آورده بود.من شروع به چيدن شيريني هادر ظرف كردم و مونده بودم كه چقدر زيادن و اين كه من اصلا فكر نمي كردم كه ايشون اينقدر محبت داشته باشه. ممنون مى شم اگه تعبيرى داره بفرمايين

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۵۸:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او در ابتدا به خاطر این که پیشنهاد او را رد کرده بودید که با او کار کنید، از شما ناراحت شده بوده ولی پیگیر کارهای شما هم بوده. بدون اینکه خودتان بدانید، او در مورد موفقیت شما و نتیجه ی کارتان پیگیر بوده و الان دیگر مثل قبل از شما ناراحت نیست. او هنوز به شما علاقه دارد و امیدوار است که با او در ارتباط باشید. او معتقد است که شما خودتان را از خوشی محروم کرده اید و حالا وقتش رسیده که به خودتان پاداش و جایزه بدهید. در واقع پاداش یا تحسین های غیر منتظره ای از جانب او به شما خواهد رسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۵:۲۵
Neda

Neda : ممنونم خانم هراتی گلم.ببخشید اینو گفتم خدمتتون بگم در خوابم اینطور نبود که بخوام بزور پدرم رو ببرم شیرینی فروشی پدر مرحومم منو برد.اونجا بعد بابای خدا بیامرزم حالت قلندرانه جلو رفت جلوی صف و منو برد جلو و از اون اقای فروشنده شیرینی گرفتیم دوستم که دختر هستن و توی خواب مثلاا صاحب شیرینی فروشی بودن بیرون ایستاده بودن یعنی بخاطر اینکه درگیری لفظی پیش نیاد فکر کنم بیرون و گویا با یک اقایی حرف میزدن.ولی بابام وارد شیرینی فروشی که شدیم من همش میخواستم بابارو اروم و کنترل کنم که چیزی نگه و بحث نکنه و با ارامش از اونجا بریم ولی بابام منتظر بحث بودش.و اتفاقا دوست داشت از اونجا شیرینی بگیریم .گفتم اینو خدمتون عرض کنم شاید فکر کرده باشید من میخواستم بزور ابشون رو ببرم گفتم در تعبیر اشتباهی نشه.و مفهموم رو شاید درست بیان نکردم.ممنونم از زحمات و تعابیر فوق العاده شما گلم

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۵۹:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش عزیزم. پدر شما می خواهد با تمام قوا شما را حمایت کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۹:۳۴
Neda

Neda : با سلام خدمت شما خانم هراتی نازنین استاد مهربان و عزیز.خانم هراتی من هفته ی پیش خواب دیدم در خانه ای هستم یک اپارتمان زیبا بود در یک‌برج چرا میگم‌ب ج چون در بالکن باز بود و دقیقا از بالابیرون رو میدیدم اپارتمان زیبایی بود پدر خدا بیامرزمم و مادر هم اونجا بودن مادر در قید حیاتن.انگار با پدر و مادرم میخواستم بیریم بیرون پدرم از یکی از دوستانم کلی ناراحت بود و غر میزد.و میخواست باهاش دعوا کنه.(دوستم در واقعیت شیراز زندگی میکنه و پدر هم زمانی که ما دبیرستان بودیم ایشون رو دیده بود و اتفاقا دوستم و خانوادش رو دوست داشت و بعد ازاینکه دوستم ازدواج کرد ایشون رو ندید).بعدش ما رفتیم بیرون من تنهایی از راه بالکن رفتم و بالکن بزرگ و زیبایی بود و منظره ساختمانهای و اپارتمانهای زیبا و کمی کوه هم پیدا بود وقت غروب هم بود و چراغهای پارتمان ها روشن بود.من از بالکن رد شدم بعصی قسمتهای بالکن یخ بود که من پا میزاشتم و میشکست و به راحتی رد شدم.بعد از ان رسیدم پایین یک‌فولکس ابی اومد دنبالم من سوار شدم ببخشید انگار راننده دست به عورتم زد یا من به اون دست زدم این قست یادم نیست البته با عرض شرمندگی.بعدش رفتم دم یک پاساز دوستم ا نجا شیرینی فروشی داشت قبلش مامان و بابام باهم رفته بودن پاساز البته من فقط بابام رو دیدم اونجا یک پاساز شیک‌بود سنتر مانند طبقهای بالا یک شیرینی فروشی بود واسه دوستم بود بابام هی میخواست با دوستم بحث و دعوا کنه.منم هی بابا رو اروم میکردم البته دوستم چیزی نگفت بعد رفتیم من و بابای مرحومم داخل شیرینی فروشی من هی نگران بود بابام با دوستم بحث نکنه دیدم بابام جلوی صف و مردم رو زد و رفت با من جلو جلوی یک خانم اقا ی جون و سریع سفارش شیرینی داد و همش هم نگاه پشت سرش میکرد که دوستم رو ببینه باهاش بحث کنه.منم نگران بودم بحث نشه سریع میخواستم شیرینی بگیریم و بریم.یک جعبه ی کوچیک‌ فک کنم یک کیلوی اون اقا اورد و توش رو پر شیرینی کرد پاپیونی به رنگ کرمی خیلی روشن و کوچیک و مربعی کوچیک کرمی روشن با رنگهای کوچیک‌قرمز و فک کنم ابی توش پر شیرینی شد و قشنگ جعبه پر شد از بالای جعبه مشخص شد.من زمانی این خواب رو دیدم که دو روز قبلش با بابام درد و دل کردم.در مورد هدف و مشکلم البته با عکسش.الان نگرانم یوقت بابام ازم دلگیر نباشه.البته توی خواب اصلا ازم دلگیر نبود همش از دوستم دلگیر بود میخواست باهاش بحث و دعوا کن و همین طور توی پاساز بابام کنارم بود و نمیدونم چرا با دوستم بابامحالت پر خاش داشت .ممنونم از بزرگواریتون دوسستون دارم

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۸:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به اوج موفقیت و ثروت خواهید رسید. روح پدرتان شاد. شما با چالشی در زندگی تان مواجه می شوید و مرحله ای از زندگی تان تمام می شود. دوره ی تفکر و ارزیابی است و باید روی هدفتان خوب فکر کنید. شما از ایده ی کسی پیروی می کنید که به ثروت برسید. پدر شما با این ایده مخالف است کسی که در شیرینی فروشی بوده و پدرتان با او بحث کرده شما نباید به حرف او گوش کنید. فکر می کنید که با اینکار زندگی تان شیرین می شود ولی اینطور نیست. شما نباید نسبت به مردم بی تفاوت باشید و فقط به منافع خودتان فکر کنید. پدر شما نمی خواهد که شما انتخاب اشتباهی داشته باشید. منم دوستتون دارم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۲:۱۹
Sara

Sara : سلام خواب دیدم انگار مهمون میخواد بیاد من رفتم یه شیرینی فروشی یه جعبه شیرینی تر خیلی تازه میخرم با شیرینی رشته ای که روش شهد میریزن میخرم بعد که میاد حساب کنه میشه صد و خورده ای به پلاستیک ها نگاه میکنم میبینم از اون شیرینی رشته ای دو تا جعبه دیگه گذاشته بعلاوه یه سری چیزای اضافه ی دیگه که میگم منکه این همه چیز سفارش ندادم فقط یه جعبه تر با یه جعبه شیرینی رشته ای اونارو کم میکنه میشه ۴۴ تومن میخرم و میبرم خونه خواهرم یکی از نون خامه ای ها رو برمیداره میخوره عصبانی میشم میگه کمه بذار مهمانا بیان.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۲:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برای شما خواستگار خواهد آمد و رشته ی کار دستتان می آید. شما پیمانی الهی با کسی خواهید بست و با او متحد می شوید و یا ازدواج می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۸:۰۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.