تعبیر خواب صحبت کردن
اگر کسی در خواب با شخص درستکار و دانشمندی صحبت می کرد، کارش به خیر و نیکویی انجام خواهد شد و اگر با آدم فاسدی در حال گفتگو بود، تعبیرش بر عکس آن خواهد بود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که با پادشاه صحبت داشت، دلیل است که منفعت از پادشاه یابد. اگر ببیند که با عالم صحبت داشت، دلیل است که علم و دانش آموزد. اگر درخواب ببیند که با کافری صحبت داشت، توبه باید کرد. اگر ببیند که با زنی پیر صحبت داشت، دلیل است که دل به دنیا بسته باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : سلام، وقتتون بخیر. توی بیداری مدتی قبل (چند ماه قبل) قرار بود با شخصی ازدواج کنم که مسئله ازدواجمون از طرف ایشون به هم خورد. بعد از این مدت، این مسئله از طرف من هم تموم شده هست و میدونم که مسئله‌ای هست که قبلا بوده و دیگه تموم شده. دیشب خواب دیدم این شخص به مبایلم زنگ زده بود و داشت آدرس خونه ما رو میگرفت و میخواست بیاد خونه ما. منم داشتم بهش آدرس میدادم و میگفتم خونمون توی کدوم خیابون هست و نشونی میدادم و میگفتم که خیابونمون بزرگ (عریض) هست، این شخص هم میگفت این خیابون رو بلدم، میدونم کجاست. و بهش میگفتم این خیابون، خیابونی هست که میره طرف دانشگاه آزاد و او هم میگفت که بلدم و میدونم. که از خواب بیدار شدم. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او به این فکر می کند که شما شخصیتی خردمند و آگاه و آزاد دارید و از اینکه با کسی صحبت کنید و بخواهید که او را بشناسید، ابایی ندارید. از نظر او شما یک خانم امروزی و مدرن هستید که فکرتان باز است. تشکر از همراهیتون.
Bahar : سلام عزیزم
دیشب تو خواب دیدم ک تلفنمون زنگ خورد و مادرم جواب داد بعد فهمیدم ک مادر دوست‌پسر سابقم هستش(قبلا عاشق هم بودیم ولی نشدازدواج کنیم خانوادشون از اشناهای دور ماهستن ضمن اینکه ایشون چندوقت پیش نامزد کردن)
اونا چنان گرم و صمیمی باهم صحبت میکردن ک من متعجب بودم بعد دیدم ک مادرش پای تلفن از مادرم سوال کرد ک من ازدواج نکردم ک مامانم گفت ن بابا همین چندوقت پیش ک فلانی اومده بود ب اونم نه گفت خیلی با آب و تاب داشت داستان این خواستگار آخر رو براش تعریف میکرد و گاهی میخندیدن ولی انگار تو خواب میدونستیم ک پسر اون نامزده
کلی باهم پای تلفن صمیمی حرف زدن وگاهی هم میخندیدن
من بعد ازبیداری تعجب کردم ازخوابم چون مامان اون بعد از خواستگاری دیگه ب خونه ما زنگ نزده و باما سرسنگین شده!
گلم تعبیرش چیه؟من خیلی مادرشو تو خواب میبینم ولی واقعا نمیدونم چرا
فریبا هراتی
: سلام. مادر او حالا که پسرش نامزد کرده، مرتب به شما فکر می کند و شما را با عروس جدیدش مقایسه می کند. اگر منظورتان از پاراگراف آخر خوابتان این است که بعد از خواستگاری این آقا با شما، او دیگر به شما زنگ نزده، تعبیر این است که او از شما خوشش نمی آید و خوشحال است که پسرش نامزد کرده و در عین حال کنجکاو است که حالا شما چه کرده اید و چه تغییری در زندگی تان به وجود آمده است. نه مادر شما او را دوست دارد و نه او از مادر شما خوشش می آید. تشکر از همراهیتون.
Bahar : سلام وقتتون بخیر..عزیزم من قبلا با ی مردی رابطه داشتم ک همدیگرو هم خیلی دوست داشتیم حالا اون مرد ب تازگی ازدواج کرده چندشب قبل تو خواب دیدم ک من تو ی جای مثل مهمانی هستم ک اون و خانومش هم بود و من تو خواب میدونستم ک ازدواج کرده بعد چندباری باهم صحبت میکردیم اون میخواست یچیزی ب من بگه ولی جلوی زنش نشد بعد روی دفتر ک جلوش بود حرفشو نوشت ب من اشاره کرد ک اون نوشته‌رو بخونم ولی یجوری این کارو میکرد ک زنش نفهمه..همینکه زنش رفت اونور من دفترو بازکردم ک بخونم ولی هرچی گشتم نوشتشو پیدانکردم ک یهو از خواب پریدم و آخرهم نفهمیدم چی میخواست بهم بگه! عزیزم تعبیر این خواب چیه؟خیلی کنجکاوم ک چی میخواست بهم بگه
فریبا هراتی
: سلام. او می خواهد به شما بگوید که فرق شما با خانم او این است که شما نتوانسته اید ذهنیت و اخلاقیات او را بخوانید و درک کنید و او هم نتوانسته احساس واقعی اش را به زبان بیاورد و به شما بگوید که چه می خواهد. ذهن و روح شما با هم هماهنگ نبوده است. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام وقت بخیر.ابتدا بگم که من از یه پسری خوشم میومدتقریبا مدتی میشه تو اینستا فالوش کردم بعد اونم منو فالو کرد مطمئنم چون اول من فالوش کردم فهمیده ازش خوشم میاد یه پست هم گذاشتم لایک نکرد بعد دیروز یعنی یکشنبه خواب دیدم که واسم۲تا پیام فرستاده توی خوابم۲تا گوشی دستم بود واسه هردو فرستاد یادم نیست چی نوشته بود ولی من تو جواب پیام بهش گفتم من ازت خوشم میاد اونم خیلی خوشحال شد ازاین حرفم میخواستم ازش بپرسم که توهم ازمن خوشت میاد ولی نمیدونم چی شد که نپرسیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. در رفتارهای او نوعی دوگانگی و تضاد دیده می شود و او دوست دارد که در مقابل ضعف دو برابر شما، متقابلا قدرت دو برابر از خودش بروز دهد و تعمدا جواب شما را نداده تا اشتیاق شما را تحریک کند و شما عکس العمل قویتری به او نشان دهید. البته این کار شما احتمالا به ضرر شماست. او هم به شما توجه دارد ولی اجازه می دهید که خودش تلاش کند و این را ابراز کند. تشکر از همراهیتون
Maryam : سلام خوابم دیده نشود،خواب دیدم خواهرم به مردی که میشناسم و خیلی وقت ندیدمش و نمیدونم هنوز بهم علاقه داره(رابطه نداشتیم)پیام داده و سوال پرسیده،جواب خواهرم رو داد البته خودش نمیدونست خواهرم بهش پیام داده بعد خواهرم یه چیزی در مورد وام بهم گفت که یعنی در جواب بهش گفته،که بهش گفتم بگو ممنون،بعد انگار سرسفره با پدرخدابیامرزم و مادرم نشسته بودم احساس می کردم این آقا روبه روم نشسته ولی نه سرسفره،اصلا ندیدمش فقط وجودش رو حس می کردم و بهش نگاه نکردم،به مادرم گفتم یادته نان از نانوای محلمون میخریدیم،من به خودم گفتم دیگه الان پدر ومادرم رو شناخت،بعد خودش گفت فردا همتون هستین بیاین!،بعد انگار دیگه رفته بود که پدرم تلفنش رو دید که ۸۰۰ت قبض موبایل اومده(پدرم فکر کرد کار اون بوده ولی من میدونستم که کارش نبوده)بعد داشت باهاش تلفنی حرف میزد پدرم تلفن رو قطع کرد! بعد انگار مامانم بهش زنگ زد در کل مامانم باهاش حرف زد،یه قسمت از خواب کفش سفید صندل دار پوشیده بودم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما ته دلتان دوست دارید که با او ارتباط داشته باشید و یا از او با خبر باشید. شما در مورد مسائل مالی تان نگرانی هایی دارید که احساستان این است که خوب بود که شما حامی ای داشتید و او می توانست از شما در مورد نگرانی هایتان حمایت کند. او هم گاهی به شما فکر می کند و برای شما اعتبار قائل است. روح پدر و مادرتان شاد. شما به این فکر می کنید که در گذشته امنیت و رفاه بیشتری در حضور پدر و مادرتان داشتید. این آقا اگر بخواهد با کسی ازدواج کند، روی شما و خانواده تان نظر مثبتی دارد - شاید او فرهنگ خانواده ی شما را تا به حال از روی رفتار شما شناخته باشد. شما خیلی مصمم هستید که به موفقیت برسید و اهدافتان تحقق پیدا کند و می خواهید که ارتباط مجددی با این آقا داشته باشید ولی پدرتان از او به خاطر اینکه فکر شما را با رفتارش ناراحت کرده است، خوشش نمی آید. اما مادرتان شخصیت او را تصدیق می کند. ( روح امواتتان زنده و در کنار شما هستند و از افکار و روحیات شما با خبرند). شما می خواهید زندگی راحت و با کرامت و پاک و ساده ی خانگی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام عزیزم شب گذشته خواب دیدم در جایی مثل آشپزخانه مشغول کار بودم زنموم پشت سرم رو زمین دراز کشیده بود یهو برگشتم دیدم داره از پشت سر ازم عکس میگیره.
بعد گوشیم کنار زنموم بود زنگ خورد شماره ناشناس بود جواب دادم دوست پسرم بود
ازم پرسید کجایی و چرا نیومدی ؟ منم به دروغ میگفتم با دوستم اومدم ماشینش تو راه خراب شد گفت خب الان پاشو بیا منم گفتم باشه الان اسنپ میگیرم میام و باهام شوخی میکرد و سر به سر میگذاشت .و گفت خودم تا ۳ ،۴ ماه دیگه میام خونتون(منظورش برای خواستگاری بود)
الان تقریبا چند ماهی هست که با هم در ارتباط نیستیم
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که به گرمی و امنیت در زندگی تان برسید و عملکرد شما مورد توجه زن عموی شماست و غیبت تان را می کنند ( یا فامیل). شما فکر می کنید که رابطه تان کاملا با دوست پسرتان قطع شده ولی او به شما فکر می کند و می خواهد بداند که چرا شما کاملا او را رها کردید و او را کنار گذاشتید. شما شاید دلیل رفتار خودتان را بخواهید به خاطر راهنمایی های اشتباه دوستانتان توجیه کنید. او هنوز به فکر شماست و مردد است چه چطور باید با این موضوع کنار بیاید. تشکر از همراهیتون.
ترانه : سلام. خواب دیدم همراه خواهر و شوهرخواهرم و بچه هایش مهمان خانه برادر شوهرم هستیم.( البته در واقعیت زیاد رابطه نداریم حتی کینه هم داریم.) و خانه ایشان حیاط بسیار بزرگ که انگار خانه باغ بود بزرگیش بیشتر به چشم می آمد اما زیبا نبود. رفتم در دستشویی آنجا یک مار سیاه از زیر دیوار آمد داخل من نترسیدم حتی سربه سرش گذاشتم اما وقتی دیدم قصد حمله دارد با آفتابه زدم توی سرش که خیلی سریع ترسید و فرار کرد.یادمه با برادر شوهرم هم که مدتی قهریم به او سلام کردم اون هم با مهربونی سلام کرد. دخترش هم داشت برایم درددل می کرد. از این بابت که رابطم باهاش خوب شده حس خوبی داشتم.
فریبا هراتی
: سلام. انشالله دشمنی بین شما و آنها از بین خواهد رفت. شما اجازه نمی دهید که کینه ها و نگرانی های قدیمی بین شما قوی شود. روابط بین شما ترمیم خواهد شد و از این بابت احساس خوبی پیدا خواهید کرد. افکار آنها شاید زیاد مثبت نباشد ولی مشکلی دارند که شما شاید با برداشتن قدم خیری برای ایشان، روابط دوستانه را بینتان قویتر کنید. تشکر از همراهیتون.
Reza : با سلام و وقت بخیر.خواب دیدم که دارم میرم بیرون که همسایمون رو دیدم که سلام دادم که اون یکی همسایمون که خانم بود که من رو به بچه خوشتیپ صدا زد وی کلیدی بهم داد و بهم گفت که به مادرت بگو که مبخواستید بهمون مبل بدید که ندادید و دیگه هم نمیخوایم.بعد اون اومدم بیرون و میخواستم آنتن بخرم که رفتم داخل ی مغازه آنتن رو گرفتم ولی صاحب مغازه ی ساعت مچی بهم نشون داد که گفت ۶۰۰ تومن پولشه.ممنون میشم که تعبیر خوابمو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خانم همسایه ی شما از شما خوشش می آید و تمایل دارد که شما به فامیل آنها راه پیدا کنید ( برای خواستگاری کسی) و ارتباطتان را با آنها قویتر کنید ولی گویا مادرتان زیاد به آنان اشتیاقی نشان نداده است که با آنها رفت و آمد کند. شما می خواهید که ارتباطتان را با اطرافیانتان قویتر کنید و بیشتر بتوانید افکارتان را به دیگران انتقال دهید و نظرات دیگران را بیشتر بدانید. شما با کسی آشنا خواهید شد که باعث می شود در زندگی تان به تعادل برسید و سعادت و خوشبختی زیادی بدست بیاورید. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : با سلام.من در خواب دیدم به نامزدم زنگ زدم و یک دختری جواب داد انگار من اونو می شناختم.با هم حرف زدیم اسم نامزدمو آوردم گفتم حالش بهتره گفت اره.با لبخند گفت یک خوابی دیدم بعد قطع شد یا قطع کرد.خودمو تو آینه دیدم موقع حرف زدن با اون دختر و انگار اون دختر هم موهاش عین من بلوند بود.و در اتاقی که روز بود صحبت میکردم با تلفن.
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما شرایط روحی بهتری نسبت به قبل پیدا کرده و شما باید روی خودتان و ذهنیت خودتان کار کنید و آماده باشید که اگر با شما تماس گرفت، بتوانید روابط تان را بهتر کنید. تشکر از همراهیتون.
سکینه : سلام خانم هراتی عزیز. ،نمایش داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر کرده و می خواهد بداند که چرا به او پاسخ منفی داده اید. شما دوست دارید با او حرف بزنید و نظرات واقعی تان را به او بگویید. ولی من فکر نمی کنم که او به صورت خودجوش به شما برگردد. وقتی که کسی را رد می کنید یعنی او را رد کرده اید الان بیاید به شما چه بگوید؟ بگوید تروخدا من را بپذیر؟؟ او که عاشق شما نبوده و یا ارتباط چندین و چند ساله با شما نداشته. فکر می کرده که شما موقعیت خوبی برای او هستید و خودتان گفته اید که نمی خواهید او هم که علم غیب ندارد که از شما با خبر باشد. اینکه او را به دلیل مغرور بودنش رد کرده اید بسیار دلیل بی منطقی است. اگر او از لحاظ فرهنگی به شما نمی خورد و با هم خیلی فاصله دارید که خوب پس چه اصراری دارید که او برگردد. اگر هنوز در بدو خواستگاری او، از مادرش بدتان بیاید و بخواهید رفتار او را زیر سوال ببرید، فکر می کنید که او حاضر می شود که مادری که مثلا 30 سال برای او زحمت کشیده و بزرگش کرده است را به خاطر کسی که یک روز او را دیده، محکوم کند؟؟؟ دوست عزیز هر کسی هر جور هست همانجور می ماند. اگر او را دوست دارید و مادرش را هم دوست دارید، با واسطه تان تماس بگیرید و به او بگویند که شما درست تر که فکر کرده اید، به این نتیجه رسیده اید که او را دوست دارید. خودتان را یکباره با زنگ زدن مستقیم به او و اصرار به اینکه بیا خواستگاری من، بی احترام نکنید. اگر آمد خواستگاری شما، همانطور که شما مادر و خانواده تان را دوست دارید باید به او و خانواده اش احترام بگذارید و آنها را دوست داشته باشید. اگر هم نیامد که این برای شما تجربه ای می شود برای آینده تان. تشکر از همراهیتون.
سکینه : البته ایشون خودشون به واسطه گفته بودن که مادرشون راضی نیست و میخوان مقابل مادرشون بایستن... ممنونم از راهنماییتون
فریبا هراتی
: دوست عزیزم بنده فقط همان اطلاعاتی را دارم که شما در اختیارم قرار می دهید. اطلاعات ناقص، توصیفات ناقص را سبب خواهد شد. به هر جهت از طریق واسطه با او ارتباط داشته باشید بهتر است.