تعبیر خواب صحبت کردن
اگر کسی در خواب با شخص درستکار و دانشمندی صحبت می کرد، کارش به خیر و نیکویی انجام خواهد شد و اگر با آدم فاسدی در حال گفتگو بود، تعبیرش بر عکس آن خواهد بود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که با پادشاه صحبت داشت، دلیل است که منفعت از پادشاه یابد. اگر ببیند که با عالم صحبت داشت، دلیل است که علم و دانش آموزد. اگر درخواب ببیند که با کافری صحبت داشت، توبه باید کرد. اگر ببیند که با زنی پیر صحبت داشت، دلیل است که دل به دنیا بسته باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali : سلام عرض ادب .خواب دیدم تو ایستگاه اتوبوس یه ظرف غدا دستم هست رفتم وایسادم صف که سوار بشم برم سر کار . تو همین خواب دوباره فردا میخاستم برم سر کار که دیدم خودم رفتم نشستم پشت فرمون اتوبوس و مسافرا را سوار کردم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما تحولات تازه ای را از نظر فیزیکی یا احساسی در زندگی تان تجربه کرده و می خواهید برای زندگی تان تصمیم بگیرید که در آینده چه کار بکنید. شما در رسیدن به اهدافتان با کمی تاخیر مواجه می شوید ولی از شما بخوبی حمایت می شود و مطلقا مستاصل نخواهید شد. شما سعی می کنید که خودتان رهبری کارها را به عهده بگیرید و به سرعت به سمت اهدافتان به پیش خواهید رفت. تشکر از همراهیتون
گلی : سلام لطفا مخفی باشه ۱۹ شوال
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر می کند و می خواهد از نظر احساسی به شما نزدیک شود ولی شما با او جدی و منطقی برخورد می کنید و او می داند که دیگر مانند گذشته نابخردانه و احساسی رفتار نمی کنید. شما از مسائلی که در گذشته بین تان ایجاد شده خسته هستید ولی می توانید به خوبی روی این مسائل و مشکلات فکر کنید. شما هنوز معتقدید که جادو کردند جدا شدید. در حالی که من بارها عرض کرده ام که جادو بر شخص مومن کارساز نیست. شما اگر خردمندانه تصمیم بگیرید که با زندگی تان چه کار کنید، هیچ کسی نمی تواند با استفاده از جادو زندگی تان را خراب کند. این شما هستید که می توانید ارتباط تان را با او قطع یا دوباره وصل کنید چون او شماره شما را ندارد. در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت، دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن خدای بزرگ و هرگز هیچ جادویی بر کسانی که به خدای بزرگ ایمان کامل دارند، موثر واقع نخواهد شد. خداوند به واسطه ی جنیان ایمان و باور مردم را امتحان می کند که بداند چه کسانی به او توکل می کنند و چه کسانی به شیطان. کسانی که موکلینی از جن دارند، در ظاهر مسلمانند ولی در عمل، به حرف قرآن کریم اهمیت نمی دهند! سرکتاب باز کردن و دعانویسی در اصل توسل به جنیان و شیاطین کردن است و هر چند که آنان از بعضی مسائل با خبر باشند اما کمک گرفتن از ایشان، گناه است. تشکر از همراهیتون
رز : سلام خواب دیدم داخل خانه باغ هستیم آدمهای زیادی هستن یک آقا که درحد سلام و علیک میشناسمشون اومد صورت منو نوازش کرد گفت دنبالم بیا ،گفت موبایلمو یادم رفته بیارم گفتم من میرم از رو میزت میارم موبایلشو برداشتم برم پیشش دیدم جلد موبایل هست خودش نیس اون آقا رو ندیدم بگم که موبایلت اینجوری شده همینجور که راه میرفتم یک موبایلی روی زمین زنگ خورد فک کردم موبایل اونه پیداش کردم اما یه موبایل دیگه بود جواب دادم یه آقای دیگه موبایلشو گم کرده بود آدرس میخاست بیاد موبایل بگیره آدرس دادم اما یه درگیری لفظی کوچک باهم داشتیم رفتم پشت در اون باغ وایسادم بیاد موبایل بگیره بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما با اشخاص زیادی تعامل دارید و کسی که صورت شما را نوازش کرده، برایتان احترام قائل است ولی تمایلی به این ندارد که با شما ارتباط داشته باشد. شما به این فکر می کنید که شاید بتوانید ارتباط قویتری با او ایجاد کنید ولی او صرفا وانمود می کند که اهل تعامل با شماست ولی در اصل، نقشه ای برای تعامل بیشتر و ارتباطات بیشتر با شما ندارد. شما اما در این بین با کسی ارتباط برقرار می کنید که هرچند ممکن است در ابتدا فکر کنید که خیلی تشابهات فکری با شما ندارد، اما تصمیم می گیرید که با او در ارتباط قرار بگیرید. تشکر از همراهیتون
eli : سلام.دیدم معشوق قبلیم ازدادگاه اومدبیرون ناراحت بود(وکیل هستن)ازدحام جمعیت بود اطرافش.یهودلم رفت براش،بهش زنگ زدم،زیاد بوق خورد،میدونستم که دلخوره اماجواب میده(درواقعبت هم دلخوره که ازش جدا شدم)جواب دادحالشو پرسیدم.بعد کسی که الان دوسش دارم رو دیدم که قرارازدواج داریم(داره از همسرش جدا میشه)تو خونش بودم،شلوارک شبیه دامن زنانه نخی پاش بود،گفتم چرا شلوارک سارا رو پوشیدی(همسرش)؟دیدم اون طرفتر چند تا لباسهای زنش کنار اطو، اطوکشیده افتاده،گفتم توکه میگی دارم جدامیشم،خاک برسرت لباساشو تواطو میکنی؟؟باعصبانیت میزدم تو سینش و میگفتم بی عرضه ،میدونم تو جدا نمیشی.بعددیدم باهاش خیابونم،از یمحضر صدامون کردن،گفتن زمان صیغتون داره تموم میشه،بیایدتمدیدکنید،من خوشحال بودم رفتیم تومحضر،گفتن گردو و فندق بیاید بذارید،انگار بعنوان مهریه باید به محضر میدادیم،اون با ناراحتی اومد بیرون گفت فعلا چهار پنج روز وقت داریم.بعد دیدم خونه مامانمم،داداشم از تهران رسیده بود ،که بعد از چند ساعت دیدیم دوست دخترش با ی ماشین دیگه اومده،ماگفتیم چرااینجوراومده،میخواستم برم خونه بابابزرگم.گفتم اولبرم دسشویی،شبیه حموم بود،خواستم ادرارکنم که خیلی زیادخون ازم خارج شد،گفتم پریودم که تموم شده بود ،باز شروع شد.رفتم خونه بابابزرگم،بابابزرگم و یکی از دوستاش که هر دوفوت شدن و یک آقای دیگه رو دیدم که داشتن میرفتن اتاق طبقه بالا.میدونستم از مکه اومدن،باصدای بلند وذوق کرده گفتم سلام بابا،انگارکمی ناراحت بود،فقط جواب سلام داد و رفت،نتونستم بگم زیارتتون قبول.(من ومعشوق قبلیم همو دوست داشتیم اما مردی که الان قصد ازدواج داریم میونه مارو خراب کرد،چیزایی بهم گفت که بهش بدبین شدم،الان هردو ابراز علاقه کردن وبین این دو مرددم.)
فریبا هراتی
: سلام. معشوق شما، شما را مورد قضاوت قرار داده و از شما ناراحت است و شما می خواهید از خودتان دفاع کنید. او با اشخاص زیادی در تعامل است و شما ته دلتان او را دوست دارید. اگر با او تماس بگیرید؛ البته علیرغم اینکه از شما ناراحت است، جوابتان را خواهد داد. کسی که امروز می خواهید با او ازدواج کنید؛ رفتاری برونگرا و اجتماعی از خودش بروز می دهد ولی بسیار ترسوست و اصلا قابل اعتماد نیست. او می خواهد جوری زندگی کند که همسرش از او راضی باشد و آرامش همسرش مختل نشود. اما شما خیال می کنید که او و همسرش با هم بشدت اختلاف دارند. شما می خواهید ارتباط تان را با او تقویت کنید؛ رویا بافی می کنید و از عشق خالص و صلح و اعتماد، با هم گفتگو می کنید و خواهید گفت که اگر جز این باشد از او جدا می شوید. او باز از شما وقت می خواهد. شما می خواهید خردمندانه فکر کنید. فکر می کنید که شاید بهتر است مدتی خودتان کنترل زندگی خودتان را بدست بگیرید و زیاد وابسته به عشقتان نباشید. می خواهید اصیل و با ریشه رفتار کنید. سعی می کنید که نگرانیهایتان را دور بریزید و از اشتباهات گذشته تان درس بگیرید. بشدت استرس دارید. شما از پدربزرگتان باید طلب دعای خیر کنید. او از شما زیاد راضی نیست و معتقد است که رفتارتان نه خردمندانه است و نه منصفانه. کسی که قبلا او را دوست داشتید، بهتر است از کسی که امروز خودش دارد به همسرش خیانت می کند، شما را هم برای خودش نگه داشته و از هر دوی شما دارد سو استفاده می کند. تشکر از همراهیتون
عبدالله یزدانی : سلام. خواب بستكان: با خانمی خیلی وقته در رابطه نیستم هرچند منو از بلاک در اورده بود. حداقل دوبار دیدم با خانم مورد نظرم صحبت دوطرفه معمولی و صمیمانه میکردیم (هركدام روى مبل يكنفره خودش نشسته و خودمو از دور میدیدم که منو این خانم با هم صحبت میکردیم) و یک بار رو در رو با این خانم صحبت میکردم و اون با توجه به من گوش میداد و سرش رو براى تاييد تكان ميداد. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما اول به هم فکر می کنید، بعدا تدریجا تمایل پیدا می کنید که بیشتر با هم در ارتباط باشید و به مرور زمان نظرات هم را هم تصدیق می کنید. تشکر از همراهیتون
Khanomeirani : سلام وقت بخیر متن مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. دختر عموی شما دوست دارد که از رفتار شما الگو برداری کند ولی عمویتان معتقد است که شما گاهی بسیار رقابتی و خودمختار و مستقل و قوی رفتار می کنید و سعی می کنید که حرفتان را به کرسی بنشانید مثل یک پسر و گاهی هم نرم و ملایم و احساساتی و وابسته و محجوب رفتار می کنید مثل یک دختر. تشکر از همراهیتون
Mahsa : سلام
خواب دیدم با مامانم رفتم اگه میشه مخفی بمونه
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید تصویر تازه ای از خودتان به دیگران نشان دهید و به نیازهای عاطفی و فیزیکی تان بیشتر توجه کنید ولی مادرتان به فکر انجام کارهای مهمتر است. شما سعی می کنید که طرز فکر تازه ای از خودتان نشان دهید و شخصیتی فعالتر و قویتر از گذشته برای خودتان بسازید. شما مرتب به عشقتان فکر می کنید و مادرتان فکر زندگی خودتان است. عشق شما دوست ندارد با شما ارتباطی داشته باشد. تشکر از همراهیتون
زهرا : سلام، پنجشنبۀ گذشته لطفا مخفی بماند
فریبا هراتی
: سلام. تغییر و تحولاتی در زندگی شما در جریان است و خطری سلامت شما را تهدید می کند. مرحوم پسر عموی شما در آرامش به سر می برد و شما از آرامش برزخ ( فضای مابین دنیا و آخرت) برای او با خبر شده اید. ممکن است خانمی که از دوستان خانواده ی عموی شماست، از پسرعمویتان به خوبی یاد کرده و برای او دعا کرده است. همانطور که شما هم مرتب دعاگوی او هستید. شما باید برای سلامتی خودتان بگویید برایتان به اندازه ی وسعتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید و مطلقا از آن نخورید. انشالله در پناه خدای بزرگ باشید. خوابتان شامل 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متن مخفی شه ممنون
فریبا هراتی
: سلام. مدیر... نیافتید. تشکر از همراهیتون
Yaldaaa : سلام مخفی باشه.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که اگر می خواهید در زندگی تان به مقام بالایی برسید، رشد و پیشرفت کنید و در موقعیتی عالی قرار بگیرید و با افراد قدرتمند و سطح بالایی تعامل داشته باشید، اگر می خواهید خبرهای خوش بشنوید و شاد باشید، باید به جای توسل به صاحبان مقام، فقط خدا را بخوانید و از او کمک بخواهید و توکل به خدایی داشته باشید که هر چیزی با نام او آغاز می شود و بخشنده ترین و مهربان ترین مهربانان است. به هیچ احدی جز خداوند امید نبندید وگرنه ناامید خواهید شد. تشکر از همراهیتون