تعبیر خواب صحبت کردن
اگر کسی در خواب با شخص درستکار و دانشمندی صحبت می کرد، کارش به خیر و نیکویی انجام خواهد شد و اگر با آدم فاسدی در حال گفتگو بود، تعبیرش بر عکس آن خواهد بود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که با پادشاه صحبت داشت، دلیل است که منفعت از پادشاه یابد. اگر ببیند که با عالم صحبت داشت، دلیل است که علم و دانش آموزد. اگر درخواب ببیند که با کافری صحبت داشت، توبه باید کرد. اگر ببیند که با زنی پیر صحبت داشت، دلیل است که دل به دنیا بسته باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علیرضا : سلام. امروز نزدیک صبح خواب دیدم در یک جایی هستم که محیط آن شبیه مناطق ییلاقی بود زمین مرطوب بود و ظاهرا نزدیک غروب بود یک خانمی که از دوستان خانوادگی من است به موبایلم زنگ زد و با لحن بچگانه با من حرف میزد به شکلی که کامل متوجه نمیشدم چه میگوید ولی حس کردم از من دلخور است و با آن لحن بچگانه به من گلایه میکند مانند دختربچه ای که برای پدر خود ناز کند . من مکرر سوال میکردم تو الان کجایی ؟ من نمیفهمم چی میگی . بعد احساس کردم او را در یک سواری سمند سفید دیدم و از خواب بیدار شدم . حین حرف زدن و گوش دادن به مکالمه راه میرفتم و مسیر را میدیدم که طولانی است و پستی بلندی دارد و نگرانی و ترس از آن فضا که نمیدانستم آن خانم کجاست بر من غالب شده بود. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شرایط و زمینه ی احساسی منفی پیش می آید که شما را نگران می کند. خانمی که می شناسید، نابالغانه رفتار می کند و بچه بازی در می آورد و بی فکری می کند و می خواهد شما بدانید که او با کسی آشنا شده و کنترل زندگی خودش را به او می سپارد تا او ، این خانم را سفید بخت کند ولی نمی داند که مسیر زندگی که قرار است برود، پر پیچ و خم و سخت است و زندگی شعور و عقل بالایی می خواهد و بچه بازی نیست و شما نگران او می شوید. تشکر از همراهیتون.
آناهید : سلام خانم هراتی عزیز
صبح خواب دیدم که با دوستام بیرون هستیم بعد من میرم یه جای دیگه که انگار سرویس بهداشتی بود و داشتم تو آینه موهامو درست میکردم بعد پسری که ازش خوشم میاد وارد میشه و میره جلوی آینه ای که اون سمت بود و من یکم هول کرده بودم داشتم از تو آینه ی جلوم نگاهش میکردم که اونم برگشت از تو اینه نگاهم کرد که من چشمامو دزدیدم
بعدش یهو منو با اسم کوچیک صدا زد و شروع کرد به حرف زدن که من بلافاصله با تعجب نگاهش کردم وگفتم جان؟!!! به این فکر میکردم که از کجا اسمم زو میدونه
به حرفاش ادامه داد
داشت راجع به یکی از دوست هام که از دانشجوهاش هست صحبت میکرد که بازم تعجب کرده بودم که اون رو از کجا میشناسه
داشت راجع به یه موضوعی که انگار قبلا باهم در موردش صحبت کرده بودیم میگفت
و بعدش بیرون بودیم و راه میرفتیم و پرسید که چرا دوستم سر کلاس نمیره منم گفتم که خوشش نمیاد و اینا اون اقا 2لیوان چای گرفته بود و باهم رفتیم سر یه میز نشستیم و صحبت میکردیم
ببخشید طولانی بود
ممنون میشم اگه باطل نیست تعبیرش کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید از غم رها شوید و فکرتان را مرتب کنید. تصویر ذهنی شما ازخودتان این است که کسی که دوستش دارید نسبت به شما چه احساسی دارد و می خواهید به او بروز ندهید که نسبت به او علاقه دارید. او به شما توجه کرده و ممکن است از در دوستی با شما درآید ولی به دیگران هم توجه می کند که البته تا زمانی که آدم نسبت به کسی متعهد نشده بدیهی است که بخواهد همه را ببیند و انتخاب کند. تشکر از همراهیتون.
ابراهیم عباسی : سلام. من دیشب خواب دیدم که باشوهرم جلوی در خانه نشسته بودیم که متوجه امدن مردی شدیم که فهمیدیم امام زمان هست. بالای سر همسرم جغدی بود که سعی داشتم ان را کنار بزنم اما دوستم گفت از امام بخواه ان را از اینجا ببرد بعد همسرم گفت که میخواهد با اقا صحبت کند امام زمان به سمت همسرم رفت که ان جغد نیز ناپدید شد همسرم گریه کنان از امام فرصت میخواست که امام با خوش رویی به او گفت ما به تو فرصت داده بودیم اما تو انگار ما را دوست نداری که من تو دلم میگفتم نه بگو دوستت داریم نگی نارات میشه میره که یکدفعه از خواب پریدم ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما ظاهرا آگاهی و تقوای زیادی دارند و بینش ایشان زیاد است ولی از این آگاهی و بینش برای کارهای منفی و اشتباه و خلاف و دروغ و مال مردم خوری استفاده می کنند و با ظاهر مومنی که او دارد کسی باورش نمی شود که همسرتان به چه گناه بزرگی دست زده است. اما امام زمان ع حقیقت را می داند. بنابر این از همسرتان مواخذه می کند که تو چرا؟ ما که به تو فرصت داده بودیم اما تو انگار ما را دوست نداری. همسرتان باید سریعا توبه کند و اشتباهات خودش را جبران کند. ایمان و عاقبتتان و عشق خداوند را به بهای اندک لذات دنیوی نفروشید... حیف است!! تشکر از همراهیتون.
الهام : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم که پسری که دوسم داشت(البته نمیدونم هنوز دوسم داره یا نه) به گوشیم زنگ زده من از تعجب داشتم شاخ در میووردم تلفن جواب دادم طرز حرف زدنم باهاش عادی همراه با نغ زدن بود بهش میگفتم که چی شد بعد این همه مدت یاد من افتادی اونم جوابای کوتاه و ساده میداد .درست یادم نیست که چی بهم گفت حرفای خودمو فقط یادم هست.صدای منم یکم ضخیم تر از واقعیتم بود صدای اونم نازک تر از واقعیتش بود توی دلم احساس خیلی خوبی داشتم
از اینکه بالاخره به من زنگ زد. چون خیلی دوسش دارم. اخرشم دوستم اومد با من حرف بزنه اولش گفتم سریع تلفنو قطع کنم تا نفهمه که من با پسر دارم صحبت میکنم ولی بعد با خودم گفتم من که قراره باهاش ازدواج کنم بفهمه یا نفهمه فرقی نمیکنه
ممنونم واسه ی تعبیر های دقیقتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او هنوز هم به شما فکر می کند و دوستتان دارد. شما در مقابل او کلفت گویی می کنید و او در مقابل شما کم خواهد آورد و سعی می کند که دلتان را به دست بیاورد. احتمال قوی آشتی می کنید. تشکر از همراهیتون.
Emooo : سلام خواب دیدم منو مادرم نشسته ایم که مادرم میگه به خانه ی اون دختری ک دوست داری زنگ بزن باهاشون حرف بزنم ... وقتی زنگ زدم مادر دختره برداشت. گوشی را دادم به مادرم که بحرفه یه اقایی برداشت و با عصبانیت میگفت اشتباهه ...تو صحنه ی بعدی از بیرون اون دخترو تو اتوبوس دیدم ک پر از پسر بود و سمت عقبش دختر ها بودن ... اون دختر هم (کسی که بهش علاقه دارم) تو اتوبوس بود و یه شال به صورتش بسته بود ک فقط چشماش معلوم بود و به هیچ کس هم اهمیت نمیداد و نگاه نمیکرد
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که مادرتان از دختری که دوستش دارید خواستگاری کند ولی شرایط ازدواج را ندارید. احساستان این است که دختری که دوستش دارید خیلی خاص است و همه او را می خواهند ولی او توجه به کسی ندارد و وجهه ی خیلی خوبی پیش مردم و شما دارد. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام صبح بخیر
شهره هستم
خواب دیدم در محل کارم هستم ولی با محل کار فعلیم فرق می کنه و یه بخاری برقی کنارم هست و رو مبل روبروم یه همکارم نشسته با کت و دامن سفید وموی لخت مشکی تا رو شونه هاش عینک هم داره
با هم صحبت می کردیم و اون یه جایی رو روبروش از درب نگاه می کرد
هوای اتاق گرم شده بود و من خیلی احساس گرما کردم و دوشاخه بخاری رو کشیدم و دیدم پشتش دکمه خاموش و روشن داره گفتمخوبه دیگه با این خاموشش می کنم
در عالم واقع
من همکاری با اون قیافه ندارم
در دل از این فرد خوشم نمیاد ولی با حالتی معمولی دارم به صحبتهاش گوش میدم و تابیدش می کنم
همینطور که بیرون رو نگاه می کرد و حرف میزد یه چیزی توجهش رو جلب کرد که من نمیدیدم و انگار تعجب کرده بود و گفت وای وای
نمیدونم ساعت چند بود
شاید ۴ صبح
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم لطفا خوابتان را سطر به سطر ننویسید و پشت سر هم خطوط را بنویسید تا در هنگام پاسخ من بتوانم همه خوابتان را یکجا ببینم. شما به امنیت مالی رسیده اید و دنیای شما موفق است. احترام شما بالا می رود و فکرتان باز می شود. مسائل را با دیده ی دقیقتری نگاه می کنید. گاهی احساس می کنید که استرس شما زیاد می شود ولی نیاز نیست که کارتان را کنار بگذارید بلکه می توانید به خودتان استراحتی موقتی بدهید. شما از اینکه سورپرایز بشوید و برای چیزی که پیش روی شما هست آمادگی نداشته باشید، خوشتان نمی آید و نگران این هستید که نتوانید کارهایتان را به خوبی پیش ببرید. موقعیت و شانستان را دست کم می گیرید. تشکر از همراهیتون.
نرگس : سلام خانم هراتي عزيز شب خوش
يكي از دوستام خوابي ديدن ممنون ميشم تعبيير كنيد
یکی از فامیلهای بابام شهید شده برادرش رو تو خواب ديدم گفت چرا به این شهید متوسل نمیشي گفتم من هر روز به فکرشم بعد یک صندوقچه آورد استخوان هاي شهید توی یک کیسه سفید بود و سر بند و پلاکش بود به من نشون داد من همونجا اشکم ریخت
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. خوابتان می گوید که این شهید مقام بالایی نزد خداوند دارد و اگر حاجتی داشته باشید و از او بخواهید تا برایتان دعا کند، انشالله حاجت روا خواهید شد. شما هم باید برای او خیلی دعا و قرآن بخوانید. تشکر از همراهیتون.
نرگس : باسلام
خانم هراتي پارسال من اين خواب رو ديدم و دوست دارم لطف كنيد و برام تعبيير كنيد
خواب كسي كه دوست داشتم رو ديدم جاي نشسته بود و به من توجهي نميكرد و من نگاهشون ميكردم مادرشون كنارشون بودن يكهو مادرشون به من گفتن اون قاصدكي كه در حال پرواز هست رو بگير و من يادم نمياد فكر كنم قاصدك رو گرفتم
فریبا هراتی
: سلام. مادر او می خواسته که شما به خوشی و لذت برسید و از زندگی تان راضی باشید. او گفته که نگذار زمان از دستت بگذرد بلکه خواسته که شما این زمان را دوباره به یاد آورده و تجربه کنید. او شما را دوست داشته است. اگر قاصدک را گرفتید که الان از زندگی تان راضی هستید. تشکر از همراهیتون.
mn : وقتی 16 سالم بود خواب دیدم 28 سالمه یه چارقد کرم پوشیدم دست پسرمم تو دستم به سمت شوهرم که اصلا نمیشناختمش رفتم که لباس جنگی پوشیده بود اما لباس مدل قدیمی ,نه ارتشی و شمشیر داشت بهش گفتم منم می خوام بیام جنگ با لبخند گفت نمی شه و خیلی مهربون و آروم حرف می زد من خیلی اصرار کردم که یه دفعه یه مردی سمت چپمون بود با یه لحن امری بهش گفت بزارید بیان و شوهرمم بهم نگاه کرد یعنی کار خودتو کردیا و از خواب پریدم نمی دونم چرا ولی انگارخواب نبود یه خاطره بود .
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
meysam : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم که با یکی از همکارانم که رقیب عشقی من هم بود داریم باهم صحبت میکنیم وگپ میزنیم
فریبا هراتی
: سلام. شما باید مهارت های ارتباطی تان را بهبود ببخشید و یاد بگیرید که خودتان را واضح تر و روشنتر ابراز کنید. تشکر از همراهیتون.