تعبیر خواب صحبت کردن
اگر کسی در خواب با شخص درستکار و دانشمندی صحبت می کرد، کارش به خیر و نیکویی انجام خواهد شد و اگر با آدم فاسدی در حال گفتگو بود، تعبیرش بر عکس آن خواهد بود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که با پادشاه صحبت داشت، دلیل است که منفعت از پادشاه یابد. اگر ببیند که با عالم صحبت داشت، دلیل است که علم و دانش آموزد. اگر درخواب ببیند که با کافری صحبت داشت، توبه باید کرد. اگر ببیند که با زنی پیر صحبت داشت، دلیل است که دل به دنیا بسته باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آسمان : ببخشید یعنی من با دعوتم از او برای خواستگاری وبعد رد کردن او، گناه مرتکب شدم، هر چند در واقع قبل از دیدن یک درصد وبعد از دیدن خانوادهاش تا 40 یا 50 درصد نظرم مثبت شد؟
فریبا هراتی
: شما همیشه خودتان می گویید که عذاب وجدان دارید چون او را نمی خواستید ولی با وجود خرج بالا او را دعوت کردید و بعد هم به او نه گفتید.
آسمان : سلام. ببخشيد احساس کردم که متن خوابم را درست بیان نکردم. لطفا در این صورت هم تعبیر بفرمایید؟ تشکر
فریبا هراتی
: سلام. خواستگار شما نمی تواند فقط از شما توقع داشته باشد که خرجی که کرده را بدهید و خودش را متضرر بداند. او در حق شما گناه انجام داده و با تهدید و ارعاب شما، با روحتان مدتی بازی کرده و هنوز هم درگیر این مسائل هستید. بنابراین او پایش گیر است و گناهکار است. صرفا اینطور نیست که شما گناه کرده باشید او هم گناه کرده. اینطور نیست که عمل او ربطی به شما نداشته باشد بلکه شما مقصر نیستید در این عمل جدید. شما باید او را حلال کنید و ببخشید تا گناه خودتان هم در حق او بخشیده شود. مطابق خرجی که کرده هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
آسمان : بسیار ممنونم. بله پدر وبردار ها مخالفند. ولی مادرم موافق است.
آسمان : ببخشید اذیت کردم شمارا، ولی در خواب احساسم این بود که این آقا دوباره براش مشکلی ایجاد شده ودر کلانتری است واز این جهت به مادرم میگه که وضعیت مالی من بد شده،واینکه مادرم در واقیت راضی است که من پولش را با واسطه بدم ولی بازم نگرانه مزاحمت این آقا هست
فریبا هراتی
: دوست خوبم شما دیروز فرمودید که خانواده ی شما مخالفند که پول این اقا را بپردازید. یعنی شما باور میکنید که یک نفر اینقدر بد بخت است که مثلا سر جمع 500 هزار تومن خرج کرده و گل و شیرینی خریده منزل شما آمده خواستگاری، الان دیگر زندگی اش فلج است و بدبخت شده و به استیصال رسیده و کارش گیر کلانتریست؟؟؟؟؟ چنین شخصی زن نباید بگیرد خانم!! او را باید ببرند لب تخته بشورندش!! :))))))) مگر زندگی بچه بازیست که بخواهند با 500 تومن زن بگیرند و به خاطر 500 تومن فلج مغزی شوند؟؟؟ این کلانتری که شما دلتان شور می زند تعبیر خودتان است. بنده چنین چیزی نگفتم. منظور از کلانتری شکایت او نزد خداست. و این هم به این خاطر است که این بنده خدا آه ندارد با ناله سودا کند. در مجموع او باید یا بسیار مفلس و فقیر باشد یا خل و دیوانه که جیب خالی و فقر مطلق آمده زن هم بگیرد.
آسمان : یعنی مادرم براش سخت بود
Sahar Moshfegh : ممنونم از پاسختون خانم هراتی، دیدن این خواب ارتباطی به ایجاد رابطه ی مجدد بین ما نداره؟
فریبا هراتی
: بعید به نظر می رسد که "رابطه" ای بین شما شکل بگیرد.
Sahar Moshfegh : سلام، خانم هراتی
من تعبیر خواب انگلیسی صحبت کردن رو در سرفصل های سایت پیدا نکردم، به این خاطر اینجا، خوابم رو براتون میگم. خواب دیدم، که همسر سابق من که مدت که کمتر از یک سال با ایشان زندگی کرده ام و چند ماهی است که متارکه کرده ایم. کت و شلوار بسیار شیکی پوشیدن و انگلیسی رو بسیار روان صحبت میکنن. لازم به ذکر است که ایشون در واقعیت اصلا مرد شیک پوشی نیستن، ولی به زبان انگلیسی کاملا مسلط هستن، به خاطر اینکه بیرون ایران زندگی میکنن. ولی لهجه ی ایشان بسیار زیبا و مثل یک انگلیسی زبان بود. در خواب با من حرف میزدن و من گوش میدادم و متعجب بودم که چه قدر با لهجه ی یک انگلیسی زبان صحبت میکنن.
ممنون از وقتتون
فریبا هراتی
: سلام. او می خواهد شخصیتی حمایتگرایانه به خودش بگیرد و نشان دهد که درک بسیار بالایی دارد. او شخصیت خودش را برای دیگران رو نمی کند و شما نمی توانید رفتار او را خوب درک کنید. اعتماد به نفس او بالاست. شما لپ کلام را در مورد او متوجه شده اید ولی هنوز به طور کامل نمی توانید او را درک کنید که اصلا اینکارها را برای چه انجام داده... تشکر از همراهیتون.
فرينا : سلام عزيزم روز بخير
خواهرم امروز صبح خواب ديده من و اون آقا كه توى زندگيم هست(حسين) با خانواده ما همه دور هم جمع هستيم اون آقا شروع ميكنه به تركى حرف زدن(ايشون ترك هستند و فارسى كم بلدن) و من حرفاى اونو به فارسى ترجمه ميكردم ميگفتم اون خواننده معروف تركى كه شماها دوست داريد دوست صميمى حسين هست خيييلى باهم جورن، حسسين هم فارسى هم تركى نصفه نيمه حرف ميزد (مثل بيدارى) و من حرفاى تركيش رو ترجمه ميكردم در صورتى كه من تركى خيلى ضعيف بلدم نه در خد ترجمه، توى خواب براى اولين بار بوده كه ايشون توى جمع خانواده ما ظاهر ميشدن و باهم حرف ميزدن
ممنون از تعبيرهاى خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که حسین را خیلی خوب درک کنید ولی او قادر به درک همه ی افکار و کارهای خانواده شما نیست ولی با این وجود سعی می کند که خودش را به شما بیشتر نزدیک کند. شما به خانواده تان می گویید که وجود او برای شما در زندگی باعث هارمونی و هماهنگی در زندگی تان می شود و از او آرامش می گیرید. اما خانواده شما و او خیلی نمی توانند همدیگر را درک کنند. تشکر از همراهیتون.
Reza : با عرض سلام و وقت بخیر. خواب دیدم که با ی خانمی دارم صحبت میکنم و اون خانم تو کامپیوتر چیزی رو بهم نشون میده.من تو کامپیوتر اسم ی دختر خانمی به اسم مهسا را میبینیم. بعد میام با ی آقایی صحبت میکنم که به اون آقا میگم که مزاج من اینه و توضیح میدم.و از خواب بیدار میشم.ممنون میشم که تعبیر خوابمو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. فرصت جدیدی به روی شما باز می شود و شما راجع به فردی که هیج احساسی روی او ندارید با دیگران صحبت می کنید. شما نظراتتان را راجع به سلیقه و نوع طرز فکر و یا بدن کسی مطرح می کنید بدون اینکه عشقی در میان باشد. به عبارتی مثل نوعی خواستگاری سنتی خشک و بی احساس. که از شما بپرسند فلانی را دوست داری و شما به چشم و ابروی او نگاه کنید و بگویید که از ابروی نازک خوشتان می آید و یا مژه ی بلند. حالا چه ابروی مهسا باشد یا مهشید یا مهرو هیچ کدام برایتان فرقی ندارد. چون احساسی در میان نیست. تشکر از همراهیتون.
سوگندم : سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما خسته نباشید. چند روز قبل ساعت حدودا سه بعد از ظهر خوابی دیدم ممنون تعبیرش کنید .در خواب همراه مادر وخواهرم بودم وانگار جایی غریب بودیم بعد خواهرم گفت می رود که پولی را از طریق عابر بانک پرداخت کند فکر کنم نذری بود بعد من هم رفتم ولی عابر بانک کار نمی کرد من برگشتم ودر مسیر برگشت دیگر انها را ندیدم در خیابانی که می رفتم صدایی شنیدم که اسمم را صدا می کرد در سمت چپم کوچه ایی بود که شیب داشت به سمت خیابانی که من بودم وخانه ایی انجا بوداجر نما ودر بزرگی داشت وحس می کردم درپشت ان خانه هست چون من پنجره ایی ندیدم انجا در کوچه جلوی ان خانه جاریم بود که صدایم می کرد وهمراه او خانمی بود ناشناس ودو تا بچه یکی دختر بود کوچکتر که موهایش را بسته بود ولی یکطرفش باز بود وبور بود صورتش تپل وبزرگ بود وپسری بزرگتر که شکلش عوض شده بود {در واقعیت پسر دارد ولی دختر ندارد}من به سمتش بالای ان کوچه رفتم وسر ان دو تا بچه را بوسیدم .وتعجب کردم از ان خانه در نظرم خانه قبلیش هم نیامد{از خانه قبلی کوچ کردند } صورت خودش تغییر کرده بود وچشمانش به رنگ عسلی بود به من گفت پیشنهادی برایت دارم که چند روز دیگر به تو می دهم که اگر خوب انجامش بدهی امتیاز یا چیزهای جدیدی به تو می دهم یا یک همچین چیزی گفت من اول قبول کردم و بعد از کمی صحبت گفتم اگر قبول نکنم چی می شه؟چیزی گفت یادم نیست بعد صحنه عوض شد ومن در همان خیابان بودم وانگار داخل مغازه ایی که ان خانم ناشناس که همراه جاریم بود پیش من بود وبا من حرف می زد و می گفت که برادر شوهرت ناراحت است واسترس دارد من تکیه به پنجره ایی بلند که شیشه ایی بود در ان مغازه داده بودم نور افتاب مستقیم به صورتم می خورد با دو تا دست روی سرم را پوشاندم که نور افتاب اذیتم نکند پشت ان شیشه خواهر زاده های جاریم با لباس های رنگی بودند وداشتند نگاه می کردند من همانطور دستم را روی سرم گذاشته بودم وتقریبا صورتم پوشیده بود حس کردم می خواستند بفهمند من کی هستم؟ ان مغازه را جارو می زدم فرش داشت ان موقع روسری نداشتم بعد گذاشتم بعد انگار کوچه را جارو می زدم وکلی خاکروبه بود که ان را می خواستم جمع کنم {در واقعیت من با برادر شوهرم وجاریم ارتباطی ندارم .انها به خانواده ام ضرر مالی ومعنوی زده اند. ولی هرگز به روی خودشان نیاوردند .من همسرم را از دست داده ام} لطفا خوابم را بعد از تعبیر حذف کنید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. خواهر شما نذری را باید ادا کند که هنوز نکرده چون فکر می کند که هنوز حاجتش را نگرفته که بخواهد نذرش را ادا کند. اتفاق بدی برای جاری شما در شرف وقوع است. او احساس می کند که مسئولیت هایش زیاد است و زیر بار این مسئولیت ها نزدیک است که خرد شود و بشکند. شاید او فکر می کند که کارش گیر افتاده چون حق شما را نداده است و از شما حلالیت می خواهد. شما در امنیت به سر می برید و نمی خواهید راجع به برادر شوهرتان و خانمش چیزی بدانید ولی آنها مشکلات زیادی دارند. شما سعی می کنید که خودتان پاک باشید و گناهی نکنید. در حق آنها هم دعای خیر می کنید که مشکلاتشان برطرف شود و خداوند آنها را ببخشد ولی گناهان آنها زیاد است. تشکر از همراهیتون.