تعبیر خواب صحبت کردن
اگر کسی در خواب با شخص درستکار و دانشمندی صحبت می کرد، کارش به خیر و نیکویی انجام خواهد شد و اگر با آدم فاسدی در حال گفتگو بود، تعبیرش بر عکس آن خواهد بود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که با پادشاه صحبت داشت، دلیل است که منفعت از پادشاه یابد. اگر ببیند که با عالم صحبت داشت، دلیل است که علم و دانش آموزد. اگر درخواب ببیند که با کافری صحبت داشت، توبه باید کرد. اگر ببیند که با زنی پیر صحبت داشت، دلیل است که دل به دنیا بسته باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ahmad : با سلام و وقت بخیر.خانوم هراتی خواب دیدم که با مادرم و خواهرم از جایی دارم رد میشم ی دفعه پدر نامزد سابقمو میبینم که میخوام رد شم تا منو نبینه ولی منو میبینه بهش سلام میدم و حالشو میپرسم که میگه به تو مربوط نیست بعد اون تو خواب میبینم که جای شلوغی هست و انگار کسی فوت شده.و در آخر میبینم که تو شرکت هستم و میرم تو قسمت اداری شرکت و پیش مدیر تولیدمون که چن تا دختر هم اونجا هستن و بهش میگم که مهندس برای گرفتن مرخصی باید ی روز جلوتر بهتون بگیم که اون هم میگه اره بهترش همینه.ممنون میشم که تعبیر خوابمو بگید.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پدر نامزد سابقتان از شما خوشش نمی آید و اصلا دوست ندارد که از حالتان با خبر باشد. شما سعی می کنید که دوروبرتان شلوغ باشد و گذشته ی بد را فراموش کنید. مدیر تولید شما به مسائل مالی و اقتصادی خیلی اهمیت می دهد و برای او سود شرکتتان مهمتر است از رابطه ی او و کارمندان. لذا شما باید سعی کنید که مراقب باشید تا او حس نکند که برایش سوددهی ندارید. تشکر از همراهیتون.
Ahmad : با عرض سلام و وقت بخیر.خواب دیدم که پسر همسایمون که اصلا رفت و امدی با هم نداریم اومده خونمون.اول داشت با خواهرم صحبت میکرد و بعد با من که تو صحبتاش من سنشو پرسیدم و از دانشگاهی که میره و بهش گفتم که دانشگاهی که میره دانشگاه خوبیه و پسر دایی خودمم اونجا درس میخونده که ی دفعه از اون حالت اومدیم تو محیط بیرون که شلوغ بود باز باهم بودیم بعد ی اقایی اومد و گفت که تجمع نکنید که تو اون حین خانواده پسر اومدن که هم مادر و خواهرش هم بود که من ی دفعه گفتم که من کس دیگه ای رو دوس دارم و از خواب بیدار شدم.ممنون میشم که تعبیر خوابمو بگید.فقط خانم هراتی ی سوالی داشتم خوابی که قبل از اذان صب دیده میشه با خوابی که بعد از اذان دیده میشه تو تعبیرش فرقی میکنه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شما گشایش کار پیدا می کند و یا اینکه او واقعا به خواهرتان فکر می کند و تصمیم دارد که از او خواستگاری کند. شما هم سعی می کنید که او را بهتر بشناسید. پسر و مرد غریبه هم به گشایش کار و بهبود شرایط زندگی و کار انسان اشاره می کندو هم ممکن است خواستگار باشد. خیر در زمانهای قدیم که مردم فقط یک شیفت کار می کردند و شب اول تاریکی همه می خوابیدند و صبح بعد از اذان بلند می شدند میرفتند سر کارشان، خواب شب درست بود و خواب صبح ( خواب زورکی و اضافه محسوب می شد) غلط. اما الان که مردم 3-4 شیفت کاری دارند یا شب تا صبح کلا جلو تلویزیون بیدار هستندو صبح تا ظهر می خوابند دیگر خواب قبل از اذان و بعد از اذان معنی ندارد. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام
من خواب ديدم دوست پسرم كه مدتيه ديگه قهر كرديم بهم مسيج داده بعد كه چند كلمه ايي باهم صحبت كرديم تصويري تماس گرفت من گله و شايت كردم از رفتارش و اون هم خيلي ناراحت و عصباني بود گفت چاره ايي نداشتم خانواده ام دركم نميكردن من هيچي پول نداشتم بهشون گفتم حداقل يك پولي بهم بديد بزارم بانك كه به اندازه ي يك ميليون و سيصد سودش بشه بتونم ماهانه استفاده كنم اما اونم ندادند و بهم توي خواب گفت تو براي من خيلي ارزش خاصي داري ،بعد تماسمون تموم شد،من خيلي تو خواب تعجب كردم كه بعد از اينهمه مدت ما داريم باهم حرف ميزنيم و ديگه بلاك نيستيم و هي اس ام اس هايي كه داده بوديم رو مرور ميكردم بعد بهش اس ام اس دادم كه دوباره زنگ ميزني حرف بزنيم يا فقط براي رفع ابهام بهم زنگ زدي توضيح دادي؟بعد انگار تو خواب جواب اين اس ام اس من رو فرداش داد و دقيق يادم نمياد اما انگار تو جواب اس ام اس ام نوشته بود احتمالا شنبه تماس ميگيرم.
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر کرده و دوست داشته که شما بدانید که اگر به خاطر مشکلات مالی نبود ارتباطش را با شما قطع نمی کرد. او می خواسته که زندگی اش را متحول کرده و بر موانع سر راهش غلبه کند و با استقامت و سخت کوشی موفق شود ولی معتقد است که بدشانسی آورده ولی احتمال دارد که مجددا به شما تماس بگیرد و بخواهد که شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
حسین جمشیدی : سلام ، خسته نباشید
من دیشب حدود ساعت ۱ بود تا به خواب فرو رفتم خواب دیددم
یه سیاهی بود هیج جا نمیدیدم فقط یه صدای پسر رو شنیدم که یه بار گفت ، خدا منو با خودت ببر
بعد فوری از خواب پریدم
۵ دقیقه بعد خوابم گرفت بازم خواب دیدم و این بار باز هم صدا ، صدای ناله (انگار ناله های وشیون های شیطانی بود) صدای انسان نبود انگار ، بعد باز هم بیدار شدمو الان آشفته ام
راستش قبل از اینکه بخوابم چند بار به مرگ فکر میکردم و از مردن هراس دارم دیگه نمیدونم اون خواب از ذهنیت خودم بوود یا نه
ممنون از جوابگوهی شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در پس زمینه ی ذهنتان به عشق الهی و آرامشی که از این عشق و حضور خداوند می گیرید، باور دارید و خودتان را به او می سپارید. صدای اول احساس معصومیت و پاکی شخصیت درونی شماست که شنیده اید. اما ترس شما از مرگ به این خاطر است که شما خیال می کنید که وقتی بمیرید ( دور از جان) جای بدی خواهید رفت یا فکر می کنید که تمام می شوید و شیطان سعی می کند که ایمانتان را از شما بدزدد تا امید و تکیه ی شما به خدای بزرگ نباشد. او می خواهد به شما بقبولاند که خدایی نیست که به او تکیه کنید و فقط قدرت شیطان است که به شما مسلط است. در حالی که در قران کریم آمده است که کسانی که به خدای بزرگ تکیه می کنند، هرگز از هیچ چیز و هیچ کسی نمی ترسند چون می دانند که عاقبت کارها به دست خداست و می دانند که خداوند هرگز پشت آن ها را خالی نخواهد کرد و بر خداوند توکل می کنند. برای دفع نیروهای منفی و شیطانی شب ها قبل از خواب آیت الکرسی بخوانید و 7 بار ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت بگویید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر بسیا ربسیار مجرب است و افکار شیطانی ترسها و نیروهای منفی را از شما قطعا دور می کند. باور کنید که عشق خداوند به حدی امنیت می بخشد که در حضور او شیطان به فکرتان هم خطور نمی کند اما منوط به اینکه بخواهید که به خدای بزرگ تکیه کنید و آنوقت خدا پشتیبان شما خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Saria : سلام وقتتون بخیر.لطفا خوابم نمایش داده نشه..
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسرتان به شما فکر می کند. او که شخصیتی یک دنده و لجباز دارد و کمک کسی را برای حل مشکلاتش قبول نمی کند، فهمیده که مجبور است مستقلا فکر کند و بر کشمکش های شخصی اش غلبه کند و پای حرف و عمل خودش بایستید؛ تا بتواند اوضاع را به نفع خودش تغییر دهد. او از اینکه از شما جدا شده پشیمان است. تشکر از همراهیتون.
mohsennmm : سلام من خواب دیدم که خواستگار دختری ک دوسش دارم روی پروفایل خود عکس دوتا انگشتر را گذاشته که حالم خیلی بد شده
خواستم ببینم تعبیرش چی هست؟
فریبا هراتی
: سلام. او در ذهنش نسبت به این دختر احساس تعهد می کند و تصور می کند که این خانم هم نسبت به او متعهد است. تشکر از همراهیتون.
mohsennmm : یعنی باهم ازدواج میکنند؟
فریبا هراتی
: این موضوع از خواب شما مشخص نیست. صرفا احساس آن آقا را بیان می کند. ضمن اینکه لطفا خوابتان را هرگز در صفحه ی تعبیر خواب بی ربط به خودش ثبت نکنید.
ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم یه گردنبند طلا گران قیمت به عنوان کمک به یه خانم هدیه داده بودم برای کمک به بچه هاشون.به نظرم خانمه فقیر و یتیم داشتن.
شخص مورد علاقه و یکی از همکارا اومدن خونه مون. دوتاشون دراز کشیدن روی زمین. شخص مورد علاقه اروم داره یه چیری برای اون همکار تعریف میکنه. من صحبت شخص مورد علاقه رو نشنیدم بهش گفتم بلندتر صحبت کنید. شخص مورد علاقه بهم گف بهتون میگم صحبت رو. در واقعیت هم ایشون اروم صحبت میکنن.
با سپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. شما متعهد می شوید که کار خیری در حق کسی انجام دهید که زندگی او متحول شود و خصوصا اگر این شخص فقیر و صاحب یتیم باشد و در ازای آن انشالله خدای مهربان به شما کمک خواهد کرد که عشق و محبت بین شما و کسی که دوستش دارید زیاد شود. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : با سلام و روز بخیر
من خواب دیدم خونه علی استاد سابق عرفانم هستم،منو او رفتیم داخل یه اتاق تا باهم حرف بزنیم،او از دوری من گریه میکرد و میخواست با پیدا کردن مطلب علمی از بین مقاله های مختلف مجابم کنه دوباره به او برگردم من اما سفت و سخت روی موضع خودم بودم و بهش گفتم اگر من برگردم اصلا و ابدا حق نداری به جسم من دست بزنی او گفت باشه اما همشش دنبال ی راه در رویی بود تا بعدا دوباره به جسم من دست درازی کنه(مثل کاری که در گذشته میکرد)من که فهمیدم اینطوریه زیر بار نرفتم از اونطرف همسر علی اومد پشت در اتاق و صداش زد،اون اتاق ی پنجره داشت که از بیرون پرده میخورد،زن علی که خیلی عجله داشت یهو پرده رو کنار زد و باز علی رو صدا زد انگار کار مهمی پیش اومده بود و شناسنامه علی رو میخواست،شناسنامه که لابلای وسایل من بود رو گرفت و رفت،من با خودم گفتم چه خوب که منو علی کاری نمیکردیم تا یه وقت او ببینه در ادامه میدیدم که همچنان با علی درگیر بودم تا اینکه ی دختر سیاه پوست با پوشش باز اومد و ب علی گفت دو تا شرط داریم اول اینکه باید بیخیال جسم نیلوفر بشی دوم اینکه نباید با خانمی زیرآبی بری دیگه،بعد من دیدم علی اندازه یه عروسک کوچولو شده که من براحتی دستم گرفتمش و بهش گفتم من اول خیلی بهت اعتقاد داشتم و تو رو حجت خدا روی زمین میدونستم اما حالا دیگه اعتقادی بهت ندارم و داشتم اشک میریختم که دیدم انگار اون چیزی که دستمه فقط عروسکه و علی نیست شده بود،من میخواستم یکبار دیگه با علی طی کنم که گذشته رو برای همیشه پیش خودش نگه داره و یه وقت برای همسرم فاش نکنه که یادم رفت و از خواب بیدار شدم بین خوابم باز علی رو دیدم مجردی درفته ترکیه و داره توی این کنسرتها عشق و حال میکنه
با سپاس-بعلت طولانی بودن خوابم هر تعداد که لازمه حق تعبیر کسر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. این آقایی که شما از او بعنوان استاد سابقتان یاد کرده اید یک آدم متظاهر و فریبکار و بی آبروی بی هویت و گناه کاری است که دستش پیش خانمش رو شده و از سادگی کسانی که به خاطر شناخت خداوند به او مراجعه کرده اند سو استفاده می کرده و از این جهت، خداوند هم آبروی او را خواهد برد. بلا و مکافات عمل او پاگیرش خواهد شد و او فقط بازیچه ی دست شیطان است و اصلا این آدم نه ایمان دارد نه شخصیت و نه هویت. او بسیار بسیار عصبانیست و مثل سیر و سرکه در وجودش می جوشد و غصه می خورد و حرص و جوش می خورد. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : با سلام و وقت بخیر
من خواب دیدم در اتاق خودم و همسرم با یه آقایی که استاد معنوی من در گذشته بودن تنها هستم،ایشون روی تخت ما نشسته بودن و من روبروشون روی یک صندلی نشسته بودم،ایشون چندبار میخواست بمن دست بزنه و منو مجاب کنه تا دوباره مریدش بشم اما من هربار دستش رو پس میزدم و اصلا نمیخواستم که به اون مسلک برگردم،بعد از چند بار ایشون بیخیال شد از اون طرف هم یه زن جوون و خوشگل رو میدیدم که توو خواب حس میکردم زن ایشونه،اون زن چند بار با ناراحتی و عصبانیت در اتاق رو باز و بسته کرد انگار از اینکه من و اون اقا باهم توو اتاق بودیم اون زن ناراحت بود(زن ایشون توو واقعیت جدا از ایشون زندگی میکنه و فقط توو شناسنامه همن و قد واقعیش هم بلندتره)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی که شما او را استاد معنوی خودتان می دانید، به خاطر رسیدن به ثروت، می خواهد دیگران را مرید خودش کند و شما نباید گول او را بخورید. تمام این کارهای او فقط به خاطر کسب ثروت است. زنی که در خواب دیده اید اشاره به ثروت و تمایل او برای جمع کردن مال و ثروت است . تشکر از همراهیتون
سروناز : سلام خانم هراتي عزيز و گلم، لطفا دو حق خواب كسر كنيد اگه طولانيه خوابم.ديشب خواب ميديدم كسي كه باهاش قطع رابطه كردم(دوست پسر قبليم) بهم زنگ زده بود(البته مطمعن نيستم اون زنگ زده بود يامن) و داشتم به صورت تصويري باهاش حرف ميزدم و خيلي جدي بود و صورتشو به وضوح ميديدم اما اون انگار مستقيم به من نگاه نميكرد و داشت تو خونشون راه ميرفت و هر دو مون هندزفري تو گوشمون بود و با هندزفري حرف ميزديم، اون تو خونه خودشون بود و من تو خونه خودمون اما من انگار چراقاي خونه رو خاموش كرده بودم يا خونمون تاريك بوده و خبر نداشتم كه اون هم داره چهره من و خونمون رو ميبينه از پشت تلفن، هردومون راه ميرفتيم و حرف ميزديم،كه يهو متوجه شدم اون داشته تمام اين مدت من و خونمون رو ميديده و معذب شدم، بعدش ديدم كه انگار وارد خونشون شدم و از اينكه چيدمان و وسايل خونشون سنتي وقديمي بود تعجب كردم، حتي فرش هايي با زمينه آبي خوشرنگ و نقش هاي قرمز، و پُشتي هاي كوچيك با روكش هاي پارچه اي سفيد داشتن تو اتاقاشون. بعد باهم وارد يه اتاق شيشه اي شديم به سبك قديما روي فرش نشستيم كنار هم. و چند تا پسر جوون (٤ يا ٥ تا)از در وارد شدن كه انگار از دوست پسر من دستور ميگرفتن يا انگار مستخدم بودن يا همچين چيزي و اومدن روبروي ما به حالت آماده خدمت نشستن ،دوست پسرم با نگاهش به من فهموند كه بهشون سلام كن و من يه سلام كردم و يواشكي جوري كه دوستم نفهمه به همشون سر تكون دادم و لبخند زدم. اما نميخواستم دوست پسرم ببينه كه من بهشون سر تكون دادم(چون ميترسيدم شان من پايين بياد).مرسي از تعبيرهاي عاليتون❤️
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر می کند و در حالی که از شما عصبانی است و نمی خواهد که با شما رو در رو شود، می داند که شما می توانستید افکار او را بخوانید و از درون با او همجهت باشید. شما می خواهید نشان دهید که نسبت به او کاملا قطع امید کرده اید ولی او شاید هنوز امیدوار است که شما را بدست بیاورد. او می تواند ذهنیت شما را بخواند. اگر به او فکر کنید متوجه می شوید که او خانواده ای سنتی دارد و به فرهنگ و عقاید قدیمی اش وابسته است. زمینه ی زندگی او با گذشته و فداکاری و خردمندی نقش بسته و شور و هیجان زیادی در زندگی او وجود دارد. آنها از همدیگر حمایت می کنند و نمی گذارند که خللی در زندگی شان بوجود بیاید و او حاضر بوده همه جوره به شما سرویس بدهد تا شما از او راضی باشید. من نمی دانم دلیل رد کردن پیشنهاد او چه بوده است. شما هم نمی خواهید که او بداند که از این شخصیت حمایتگرایانه ی او ذوق کرده اید. تشکر از همراهیتون.