کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب صندلی

دیدن صندلی در خواب بسته به محکم و یا لزران بودن آن می‌تواند تعابیر متفاوتی داشته باشد. البته این نکته را در نظر بگیرید که صندلی بایستی از اجزای اصلی و یا محوریت خواب قرار گرفته باشد تا بتوان از تعابیر آن استفاده کرد.

اگر زنی در خواب صندلی ببیند و صندلی داشته باشد و ببیند که روی یک صندلی محکم و شیک و قشنگ نشسته از شوهر و زندگی خانوادگی خویش راضی است و با همسرش روابط بسیار خوبی دارد که جای نگرانی نیست.

اگر مردی ببیند روی چنین صندلی نشسته از شغل و کار و حرفه خویش خشنود است و خودش فکر می‌کند حرفه‌اش مطمئن و آینده‌اش تأمین می‌باشد خواب او نیز این امید را می‌دهد.

لوک اویتنهاو می‌گوید:
صندلی: مقام والا.
صندلی زیبا: وفور نعمت.
صندلی چرخدار: پیری زود رس.

آنلی بیتون می‌گوید: دیدن صندلی در خواب، نشانه آن است که در انجام وظیفه خود با شکست روبرو خواهید شد و سودآورترین موقعیت‌ها را از دست خواهید داد.

هانس كورت می‌گوید: مشاهده‏ صندلى در خواب، بیانگر شكست و خسارت است. اگر خواب ببینید كه مشغول ساختن صندلى هستید، به این معنا است كه به خاطر موضوعى پریشان و غمگین می‌شوید. مشاهده‏ صندلى گهواره‌‏اى در خواب، بیانگر رفاه و آسایش در زندگى است.

تعبیر خواب صندلی بزرگ
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب ببینید که روی صندلی بسیار بزرگی نشسته‌اید که از هیکل و قد و قواره شما بزرگ‌تر است به نا حق چیزی را تصاحب می‌کنید که به شما تعلق ندارد یا به مقامی می‌رسید که صلاحیت تصدی آن را فاقد هستید یا دست به کاری بزرگ می‌زنید که توانائی انجام آن را ندارید.

تعبیر خواب صندلی کوچک و لرزان
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر دیدید صندلی زیر پایتان کوچک یا شکسته و لرزان است موقعیت شغلی خوبی ندارید و از آینده خود بیمناک می‌شوید و در شغل و حرفه خویش دچار تزلزل می‌گردید.

تعبیر خواب خریدن صندلی
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر همسرتان را دیدید که صندلی‌ها را پاک می‌کند یا صندلی‌هایی خریده و به خانه آورده برای شما خدمتی دل نشین انجام می‌دهد.

تعبیر خواب شکستن صندلی و صندلی شکسته
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب دیدید که صندلی را زدید و شکستید زیان بزرگی متحمل می‌شوید

لوک اویتنهاو می‌گوید: صندلی شکسته: یک آشفتگی آرامش خانواده را برهم خواهد زد.

هانس کورت: اگر در خواب صندلى گهواره‌ایی شكسته‌اى ببینید، نشانه آن است كه دچار غم و اندوه می‌شوید.

تعبیر خواب نشستن روی صندلی
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر دیدید در اتاقی فقط شما روی صندلی نشسته‌اید در آینده دچار کبر و غرور و خود خواهی می‌شوید و اگر دیدید همه نشسته‌اند و شما ایستاده‌اید تحقیر می‌شوید و مورد اهانت قرار می‌گیرد.

آنلی بیتون می‌گوید: اگر خواب ببینید دوستی بی حرکت بر صندلی نشسته است، دلالت بر آن دارد آن دوست به بیماریی مبتلا خواهد شد و خواهد شد و خواهد مرد.

برایت می‌گوید: اگر خواب ببینید كه بر روى صندلى نشسته‌اید، نشانه آن است كه مسئولیت سنگینى بر دوش شما می‌گذارند. دیدن یك صندلى راحتى در خواب، بیانگر موفقیت و پیروزى است.

تعبیر خواب مرتبط :
تعبیر خواب میز

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

104 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آیلا

آیلا : با سلام و عرض احترام . خواب دیدم بیرون خونه و در فضای بازی بودم ولی مثل پیاده رو بود و قسمتهاییش سر سبز بود و چند تا دختر عکس می گرفتند . من رفتم و روی یه نیمکت چوبی نشستم که بعدش نیمکت شروع به حرکت ( و تا حدودی هم از زمین بلند شده بود. ) کرد . حس می کردم که کسی با قدرت و نیروی چشمش اونو به حرکت در آورده در مسیر حرکت افرادی بودند که من می ترسیدم به اونا برخورد کنم که با حرکت صندلی از بین شون عبور میکردم و در آخر به خیابانی رسیدم و پیاده شدم و صندلی به حرکتش ادامه داد و اون طرف خیابان من ترسیدم به دو نفر برخورد کنه که نکرد و خورد به دیوار و برگشت سمت دیگه خیابان که من بودم و من ترسیدم بخوره به سرم که با دست سرمو گرفتم ولی از بالای سرم رد شد و خورد به زمین و متوقف شد . ممنون میشم خوابم و تعبیر کنید .

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۹:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما می خواهید به آرامش و رفاه برسید. دوست دارید که کارهایتان را به تعویق بیاندازید و به جای اینکه زود کارهایتان را انجام دهید، نقش منفعلی در زندگی تان اجرا می کنید؛ قبل از اینکه اقدام به انجام کاری بکنید خیلی فکر می کنید و البته این خوب است که همیشه روی کارهایتان خوب فکر کنید تا ببینید که تصمیماتی که برای زندگی تان گرفته اید درست هستند یا خیر. شما جاه طلبی هایی دارید که می خواهید آن را عملی کنید. شما پیشرفت خوبی در زندگی تان خواهید داشت. اعتماد به نفستان بالاتر خواهد رفت و به زندگی و موقعیتی که در آن قرار گرفته اید تسلط بیشتری خواهید داشت. شما سعی می کنید که برای رسیدن به خواسته هایتان گناه نکنید و به کسی اجحاف نکنید ضمن اینکه سعی می کنید که همیشه خرد و عقلانیت تان را به کار ببرید و اجازه نمی دهید که بلند پروازیهایتان به کسی ضربه بزند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۵۵:۲۶
Zahra

Zahra : سلام لطفا خوابم نمایش داده نشود

پاسخ
لینک۴ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۴۴:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او به شما فکر می کند ولی اعتماد به نفس کافی برای ارتباط با شما ندارد چون معتقد است که شما شخصیتی سفت و محکم دارید و روش زندگی تان مشخص است و بر طبق اصول فکری تان زندگی می کنید. او شرایط و موقعیت خوب شما را می شناسد و دوست ندارد که شما متوجه ی احساس او به خودتان بشوید. در خواب دو روز بعدتان، او از اینکه شما با کسی دیگر ارتباط داشته باشید ناراحت است و حسادت می کند و شاید فکر می کند که شما توجهی به او ندارید. خواب شما شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۲۶:۱۷
نبات

نبات : سلام.من این خواب رو چندماه پیش دیدم نمایش ندین.ممنون

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۲۸:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که بینش شما قویست و به دلتان برات شده که شما با سخت کوشی و رازدار بودنتان، به مقام و موقعیت بالایی در زندگی تان می رسید و از ارتباط صمیمانه ی بیشتری با استادتان و خانواده اش برخوردار خواهید شد. شما به رفاه و ثروت بیشتری می رسید و جایگاه بلندی در زندگی تان پیدا می کنید. کار یا موقعیتی به شما پیشنهاد می شود که به لطف استادتان خواهد بود و یا سبک زندگی متمولانه و کاری با استاندارد های بالاتر و مقام مهمی به دست می آورید و برایتان احترام زیادی قائل خواهند بود. خواب شما شامل 2202 کاراکتر و 3 حق خواب است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۵:۱۳
Star

Star : سلام .لطفا متن مخفی باشد

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۵۶:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی حساس و زودرنج پیدا کرده اید و اعتماد به نفستان کم شده و خودتان را برای چیزهای بیخود ناراحت می کنید. دقیقا احساس شما نسبت به مادرتان و این که خودخوری می کنید، تعبیر بخشی از لیوان است که سعی می کنید که بکنید و دور بریزید و به خودتان ضربه روحی می زنید و سکوت می کنید. مادرتان هم سعی می کند که شما را ناراحت نکند و نمی خواهد که شما زیاد به بیماری او فکر کنید. او می خواهد شما آرامشتان را حفظ کنید چون استرس شما باعث می شود که او هم به استرس دچار شود. شما تمرکزتان را به روابط اجتماعی تان جلب می کنید و سعی می کنید که خودتان را به انجام کارهایی مشغول کنید تا فکرتان اینقدر جذب مسائل منفی و کارهای بیخود نشود و اعصابتان بهم نریزد. شما گشایش کار خواهید یافت و انشالله اگر در کار طراحی لباس فعالیت کنید، با توجه به علاقه تان می توانید موقعیت بهتری در زندگی تان داشته باشید. تدریجا و کم کم استعدادهای شما رو می شود و به خودتان و توانایی هایتان باور خواهید کرد و به خودتان افتخار می کنید. خواب شما شامل 2224 کاراکتر و 3 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۱:۴۶
Vahideh

Vahideh : سلام عزیزم
چند شب پیش خواب میدیدم (مخفی باشه)

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۵۸:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیز دلم. شما و علی هر دو می خواهید که به سعادت خانوادگی رسیده و موفق زندگی کنید. هر دوی شما شخصیت هایی مغرور و کم حرف از خودتان بروز می دهید و یا جو حاکم بر رابطه تان با هم، حالتی دلگیر کننده و سرشار از غرور و سکوت است. علی سعی می کند که خودش را مهربان و قاطع نشان دهد و در حالی که با لجاجت می خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند، ژست خردمندانه به خودش گرفته. شما با رفتاری با کرامت و آرام، اما قاطع تر از علی اوضاع را بررسی می کنید و رفتار او را تحلیل می کنید. مادرتان نگران است که شما باز گول او را بخورید و می خواهد شما از او دور باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۰۷:۱۱
امیرحسین

امیرحسین : سلام و عرض احترام
پنهان بماند؛ متشکرم

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۵۶:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیمات و انتخاب هایی که باید در زندگیتان بگیرید، دارید له می شوید و نیاز به حمایت و پشتیبانی ذهنی و روحی دارید. اما تمام معادلاتی که نسبت به جایگاه شما در باره ی تصمیمات تان، در نظر گرفته بودند، بهم می خورد و جوری وانمود می کنید که انگار مجبور شده اید تصمیمات تازه ای را اتخاذ کنید و انتخابتان این نبوده است. شما می توانید موانع و مشکلاتتان را با اصرار و پافشاری از بین ببرید و آزادانه کاری را بکنید که انتخاب خودتان است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۵:۰۶
Mahy

Mahy : سلام یکشنبه عصر خواب دیدم همسرم نزدیک برادرم خونه کرایه کرده ب برادرم گفتم ک باهاش حرف نزن اونم گفت اگرم حرف بزنم فقط با دعوا و بد و بیراه، بعد دیدم شوهرم خونه پدرمه رفتارش عادی بودطوریکه من فکر کردم قراره باهم زندگی کنیم ی پیراهن کرم کدر مث رنگ شیرکاکائوی رقیق شده تنش بود موهاش موج دار ولی دور سرش کاملا مرتب و آنکارد شده، بعد دیدم با ی آقای جوان رفتم بیرون و داخل یک آموزشگاه کنکوریم کنارهم روی صندلی های بزرگ و راحتی نشستیم ک روکش مخمل سبزآبی داشتن. استاد داشت از نواحی پیوستگی در ریاضی مساله حل میکردب آقای غریبه گفتم چقدر نکته داره باید دقت کنیم بعد دیدم ب جای اون آقا شوهرم کنارم نشسته و چون در منزل ما خیلی عادی همه چیز پیش رفت من احساس کردم دوباره قراره باهاش زندگی کنم، همونطور ک چادرمو، روی پاهام جابه جا میکردم دیدم پاهام مو داره خجالت کشیدم و چادر رو دادم روی پاهام ک شوهرم نبینه یک زنجیر طلای زیبا و بلند رو هم دو دور، گردنم انداخته بودم به شوهرم گفتم وقتی برگشتیم سرزندگی چی صدام میکنی، خیلی عادی گفت قرار نیست صدات کنم،منظورش اینبود قرار نیست باهم زندگی کنیم خیلی ناراحت شدم گفتم‌میدونی چقدر به من ضرر رسوندی، گفت نمیشه باهم زندگی کنیم و خواست حرف بزنه ک من ب گریه افتادم و اشکم دراومد، با دست اشاره کردم ک نمیخوام بشنوم و با قهر اومدم بیرون، راه رو تندرفتم، نزدیک خونه پدرم به شدت تنگی نفس داشتم در واقعیت هروقت هیلی تند راه میرم گاهی تپش قلب و تنگی نفس میگیرم، با خودم فکر کردم الان بهترین زمانه بهش بگم مهریه منو بده بعدش ازت جدامیشم، خواستم برگردم اما نفسم بسختی بالا میامد ی گوشه نشستم حالم جا بیاد، حالم خوب شد و خودمو خونه پدرم دیدم ک داشتم برا پدر مادرم تعریف میکردم ک چی شده پدرم گفت احتیاط کن وقتی پیشش حرف میزنی، توهین نکنی اونجا دوربین دارن منم گفتم خیالت راحت حرف بدی نزدم. اتفاقا مابین این اتفاقات دوستم رو دیدم ک داشت رو تختیم رو مرتب میکرد و  وقتی بیدار شدم دیدم دقیقا همون دوستم بهم پیام محبت آمیز داده. تشکر

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۰:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما سعی می کند که افکار شما را بیشتر درک کند و تا شاید جلوی اشتباهش را در زمینه ی خاصی گرفته و متضرر نشود. همسرتان به منافع خودش فکر می کند و اگر هر کاری لازم باشد که انجام دهد که خیلی متضرر نشود، انجام خواهد داد. سعی می کند که خیلی جبهه نگیرد ولی در عین حال، محافظه کارانه تر از گذشته برخورد کند. فکرش ناراحت است ولی تلاش می کند که خونسرد به نظر برسد. شما تلاش مضاعفی می کنید که جایگاه منطقی و درستی از لحاظ معنویت داشته باشید، درست فکر کنید و حساب و کتاب زندگی دستتان بیاید. شما حتی به همسرتان و ارتباط مجدد با او فکر می کنید. می دانید که رفتاری تندخویانه داشته اید و حالتی تهاجمی اما منفعل به خودتان گرفته اید. سلطه جو هستید و می خواهید که همه چیز را تحت کنترل خودتان داشته باشید ولی این احساسات خودتان را از همسرتان مخفی نگه می دارید. شما بیشتر تلاش می کنید که به موفقیت و احساس خوشبختی که از تعهد نسبت به او، در وجود خودتان داشته اید، فکر کنید و اینطور جلوه دهید که شما دوست نداشتید که این اتفاق ها بین شما بیافتد. او خیال ندارد با شما زندگی کند. شما فکر می کنید که طلاقتان از او خیلی حادثه ی تلخیست چون به شرایط گذشته تان نگاه می کنید ولی اگر عاقل باشید متوجه می شوید که زندگی با کسی که برای آدم ارزش و اعتبار و عشقی قائل نیست، در دراز مدت چقدر می تواند فرسایشی باشد و باعث ناراحتی اعصاب شما و احساس بدبختی شما شود!! شما حرفهای زیادی در سینه تان مانده که راجع به آن چیزی نمی گویید و تحت فشار زیادی قرار گرفته اید. دلتان می خواست مهر شما به دل او بود و او برایتان اعتبار زیادی قائل بود ( که نیست).شما می خواهید خردمندانه رفتار کنید. پس حرفهایی که احساس تان به شما می گوید را با او مطرح نمی کنید بلکه سعی می کنید که عاقلانه و منطقی با او صحبت کنید. می خواهید متین و مودب باشید تا تصویر ذهنی شما در خاطر او همیشه به عنوان یک شخصیت فرهیخته باقی بماند. دوست شما می خواهد که شما آرامش خاطر داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۴:۴۲
Mari

Mari : سلام، طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق انشاالله. خواب دیدم توی دفتر کارم هستم ولی شبیه به واقعیتش نبود، سر تا سرش پر پنجره های بدون پرده بود و نمای خیلی خوبی داشت، گُلو گیاهامو آب دادم که نگهبان اومدو گفت میرین گفتم بله و داشتم چراغارو خاموش می کردم طبق معمول که تعطیل میشم توی واقعیت، که نگهبان چراغ آخرو با اجازه خاموش کرد و من ترسیدمو دویدم بیرون، درو بستمو قفل کردم که دیدم چندتا آقا توی دفتر روبه روی من جور خاصی منو نگاه میکنن و انگار خوششون اومده بود، توی دلم گفتم چقدر اینا خوب بودن توی همسایگی چطور تا به حال ندیده بودمشون، توی واقعیت من پارکینگ دارمو خیلی راحتو سریع سوار ماشینم میشم ولی توی خواب خیلی راه رفتم تا به پارکینگ برسم و سوار ماشینم بشم، حتی داشتم پایین میومدم راه پله پهنو شلوغ بود و خیلیا جور خاصی نگاهم میکردن، بعدش با خواهرم رفتم سمت بیمارستان که یکی از دوستان قدیمی و خیلی صمیمیمون اونجا بود، تا دوستمو پیدا کنیم هر بیماری میدیم کمک میکردم بهش، تا اینکه دوستم گفت باید کورتاژ کنه و دیگه حامله نمیشه، با خواهرم ناراحت شدیم نشستیم روی صندلی تا نوبتش بشه، بیمارستان پر مریض بود و حتی توی راهروها بستری بودن که خواهرم و دوستم نشستن کنار تخت یه پیر زن اونم یه کوسن گذاشت روی صندلی نزدیکتر به خودش به من گفت بیا بشین اینجا، منم نشستم، یکهو دیدم صدای مامانو خالمو بابام میاد که داشت توضیح میداد بابام نباید روزه میگرفته ولی به زور گرفته و حالش بد شده بود و آورده بودنش بیمارستان که من بلند شدمو همینطور گریه میکردمو با گریه، بلند میگفتم چی شده بابام، که مامانم گفت حالا کی می خواد برای این توضیح بده که چیزی نیست، بابام اونجا نسشته بود ولی نمیدونم چرا انقدر ناراحت شده بودم و نگران.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۶:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به امکانات تازه و امیدهای زیادی در رابطه با کارتان دست پیدا می کنید و احساس آرامش و خوشبختی خواهید داشت. گشایش کار می یابید ولی همه در محیط کارتان از پیشرفت شما با خبر می شوند. ممکن است در عین حال که پیشرفت می کنید، مجبور شوید زحمت بیشتری بکشید و راه رسیدن شما به آرامش طولانی تر می شود. دوست شما نگرانی دارد که به خاطر آن به خداوند رو آورده و دعا می کند و او می خواهد با کمک دیگران مشکلاتش را حل کند تا دیگر نگرانی برایش پیش نیاید. دنیا به شما رو می آورد و به رفاه بیشتری خواهید رسید. مشکلات مالی پدرتان انشالله حل می شود و او مجبور نخواهد بود که مدت زمان بیشتری را منتظر حل مشکلاتش، صرف کند. انشالله خوشحال خواهید شد و از نگرانی بیرون می آیید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۰۷:۲۷
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی بشه

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۳۱:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما به شما می گوید که اگر می خواهید از خودتان در برابر غم ها و سختی ها مراقبت و محافظت کنید و جایگاه امنی در کارتان داشته باشید؛ باید با مدیریت صحیحی که از تجارب قبلی تان آموخته اید، سعی کنید که با سیاست و زرنگ باشید؛ رفتاری درست و با کرامت و کوشا و کاری از خودتان بروز دهید، از اینکه تنها باشید و دوستانی نداشته باشید نترسید و بی خیال همه در محیط کار باشید و فقط به کارتان فکر کنید و سعی کنید که شغلتان را حفظ کنید. در اینصورت جایگاه شما امن خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۳۰:۱۹
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی بشه

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۴۸:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. لطفا همیشه تاریخ دقیق خوابتان را بگویید چون ممکن است در تعبیر موثر باشد. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و یا نگران مسئولیت های کارتان هستید و استرس را در خودتان احساس می کنید. شما شخصیتی مهربان و کمک رسان دارید. عموی شما ( یا کسی در خانواده تان ) شاید مشکلی دارد و باید به او هم توجه کنید. ( یا باید مطابق با فرهنگ خانوادگی تان مشکلاتتان را حل کنید). شما نظرات و احساستان را صریح و واضح مطرح می کنید و احترامتان در محیط کار بالاتر خواهد رفت. شاید به جایگاه بالاتری در کارتان برسید و باید عزم و اراده تان را قویتر کنید که به موفقیت برسید. به شما در حوزه ی کارتان پیشنهادی می شود که هنوز درک قوی و درستی از آن ندارید. دعای خیر پدرتان پشت سر شما و خواهرتان است و شما هم متعاقبا باید از درامدتان برای پدرتان خیرات بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۱۵:۱۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.