تعبیر خواب صورت (رو، رخساره)
هر که در خواب صورت خود را زشت ببیند، باید به باطن و ظاهرش توجه کند و از اعمال زشت توبه کند. اگر صورت خود را زیبا دید، کردار و اعمال او پسندیده و مورد قبول مردم است. شخصی که صورت خود را بر افروخته ببیند، نهادی خشمگین و عصبانی دارد. دیدن رو و صورت در خواب ، به آبرو و طینت در بیداری تعبیر می شود.
اگر کسی در خواب رخساره خود را تمیز و روشن ببیند، به خوبرویی و بزرگی میان مردم مشهور خواهد شد. دیدن رخساره زرد یا کثیف تعبیر عکس دارد و مردم به او به دیده حقارت خواهند نگریست. اگر خواب ببینید صورتتان متورم گشته، با کسب ثروت، خود پرستی و لذت را در هم می آمیزید. اگر صورت دیگران را در خواب متورم ببینید، پیشرفت شما در زندگی با مانعی حسادت آمیز روبرو می شود .
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن روی درخواب بر هشت وجه است:
- شرف و بزرگی،
- خواری و حقارت،
- نظام کارها،
- دین و دیانت،
- اندوه و رسوائی چون سیاه ببیند،
- وام داری،
- کار نیکو،
- توفیق طاعت. رخساره درخواب ، دلیل بر نیکوئی حال و شادی مردم کند و زشتی رخساره، دلیل بر غم و اندوه و بیماری کند. دیدن صورت گردیدن، دلیل بر کسی است که از حق تعالی روی بازگرداند و دروغ گوید.
محمد ابن سیرین گوید: اگر کسی روی خود را خوب و با جمالتر از آن ببیند که در بیداری بود، دلیل که شرف و منزلتش بیشتر شود. اگر ببیند رویش زشت و ناخوش گردید، دلیل کند که قدر و منزلتش کمتر باشد و به چشم حقارت بر وی نگرند. اگر ببیند که صورت او به صورتِ دیگر مبدل شد، تعبیر آن چنان بود که دیده باشد. اگر دید که به صورت خود بازگشت، دلیل است که به حق تعالی بازگردد.
لوک اویتنهاو می گوید: اگر رنگ صورت خود را پریده دیدید، نشانه بیماری است. صورت ظریف در خواب نشانه برآورده شدن آرزوها است. صورت زشت، بروز غصه و غم است. صورت آرایش کرده برای مردان نشانه شرمساری و تحقیر ولی آرایش ملایم برای خانمها نشانه خوشبختی است.
شستن صورت، پشیمانی از عملی که انجام داده اید است. داشتن صورتی زیبا که عکس آن در آب افتاده باشد، نشانه داشتن زندگی شاد و با نشاط و عمری طولانی است. صورت پوشانده شده نیز تعبیرش شنیدن خبرهای ناخوشایند است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر درخواب صورت خود را واژگون ببیند، دلیل که همه مردم، روی از او بگردانند. رخساره درخواب، آرایش مردم و کدخدائی او است. اگر در رخساره عیبی ببیند، درکدخدائی و آرایش او نقصان رسد. اگر ببیند که رویش سرخ و پاکیزه باشد، دلیل که دین و دیانت او درست است. روی زرد نشانه بیماری و روی سیاه نشانه رسوایی بین مردم است.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند بر رخساره او موی بود، دلیل که وام دار گردد. اگر ببیند رخساره او سرخ و پاکیزه بود، دلیل که شادان و خرم گردد. اگر ببیند که رخساره او زرد بود، نشانه این است که او بیمار گردد. اگر ببیند که رخساره او سیاه و تیره است، دلیل که از جهت عیال او را غم و اندوه رسد.
اگر کسی روی خویش را نیکو ببیند، در آب یا در آئینه، یا کسی به وی گوید روی تو نیکو است، دلیل که کار او نیکو شود. اگر روی خویش را زشت ببیند، دلیل که کار او بد شود. اگر روی خود را سرخ ببیند، دلیل که او را با کسی مناظره افتد و از آن کس خشم فرو خورد.
اسماعیل بن اشعث می گوید: اگر کسی ببیند خویشتن را دو روی است، دلیل که منافقی کند. اگر دو روی خویش را خوب و پاکیزه ببیند، دلیل که میان مردم واسطه شود. اگر یک روی خود را خندان ببیند و یکی گریان، دلیل که وی را دو زن بود و سازگاری نکنند با یکدیگر.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آسمان : سلام، ببخشيد با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما شخصیتی روشنفکر با بینش و درکی بالا دارد و وجهه ی او مثبت و پاک است ولی دیگری نه. تشکر از همراهیتون.
مایا : باعرض سلام و احترام
لطفا این پست نمایش داده نشود .
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما وجهه ی خوبی پیش مردم دارید و ظاهری موجه با کرامت و صلح طلب. شخص سالمندی که مشکلات زیادی در گذشته داشته و بارو مسئولیت های زیادی را به دوش کشیده می خواهد به عده ای از انسانهای فقیر و با کرامت محبت کند و به آنها خیرات و صدقات خودش را داده از آنان حمایت مالی کند. در آن جمع هم کسی هست که ادای آدمهای خوب را در میاورد و می خواهد ظاهر موجه تری برای خودش بخرد ولی محبت های او از روی قلب نیست. نشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام شهره هستم
خواب دیدم در یه جایی هستم که تنها نیستم سر میز غذا و موهای بلند فر شکلاتی رنگ بسیار زیبایی دارم و باصورت پر از کک و مک که از تعداد زیادشون صورتم به سرخی میزد و خیلی خوشگل بودم می خندیدم و حرف میزدم و تنم هم برنزه بود و یه جورایی حس می کردم اینقدر که زیبا هستم زیر نظر همه هستم، رنگ صورتم با موهام هماهنگی خاصی داشتند چشمام و ابروهام قهوه ای کمرنگ بودند انگار در یه جزیره گرم در یه جای گرم زندگی می کردم. مثل اینکه یه نفری میاد و صورتمو می بوسه در هر حال من در اونجا احساس خیلی خوب و شادی داشتم حس قشنگی بود.
نمیدونم ساعت چند بود
فریبا هراتی
: سلام. شما وجهه ی خیلی خوبی نزد مردم دارید. همه شما را به عنوان شخصیتی مثبت و خوش برخورد و مرفه و محافظه کار می شناسند و از ثروتتان و رفتار با پرستیژ و طرز فکر مثبت تان حرف می زنند. شما را تحسین می کنند و برای تان احترام قائلند. تشکر از همراهیتون.
Mehrnika : با عرض سلام و احترام
خوابی که دیدم بعد از ساعت ۷ صبح بود دیدم با گروهی از همکاران برای فیلمبرداری به شمال رفتیم (البته این شغل ماست) من رفتم برای گرفتن صبحانه خودم تو سینی گرفتم و به سمتی زیر الاچیق رفتم کهچند نفر از دوستانم اونجا بودن و غذاشون با من متفاوت بود غذای من (صبحانه)پلو و قیمه بود و البته تعجب کرده بودم از نوع صبحانشون انگار ظرف قیمه به زمین ریخت و کمی بعد دیدم با دوستان در اتاقی منتظر هستیم برای تست دادن و خانم ب ه برای تست امدن از همه تست گرفتن و به من اشاره کردن که اخر از شما میگیریم قلبا ایشون رو دوست نداشتم،لبخندی زدم و با سر تایید کردم(تو اینه روبروم خودمو دیدم که شبیه مادرم هستم و شکلی غمگین داشتم سریع حالتم رو به شکل خودم برگردوندم) ،ولی تست تمام شد و انگار که من اونجا نبودم همه رفتن و من در فضایی باز ایستاده بودم جایی شیک و دل انگیز که داشت خودبخود رنگ میشد به شکل رنگهای رنگین کمان حس کردم باید حرکت کنم از اونجا موقع حرکتم ظرفهای یه بار مصرفی که روی دیوار کوتاه اونجا بود به زمین افتاد و من حس کردم مانع یکدست رنگ شدن اون فضا میشه و ابدآ برای برداشتنش برنگشتم کف صندلهام رنگی شده بود اهمیت ندادم و با خودم گفتم موقع راه رفتن پاک میشه ،در فضای دیگری قدم میزدم غمگین بودم باران انگار نم نم میزد و اونجا انگار دبیرستان دوره تحصیلم بود بسیار بزرگ و وسیع قسمتهای مرتفع اونجا پله نداشت و و من به راحتی پروانه از اونجا پایین میرفتم و گاهی بالا و بلعکس ،یکی از همکارانم رو دیدم (اقا هستن) بهشون گفتم منو تو تست ندیدن و انگار من دیده نمیشم ایشون ناراحت شد و گفت نه نگدان نباش وقتی صحبت میکرد دیدم ریشش رو زده ولی اندازه یه سکه رو صورتش مو مانده بود بهش اشاره کردم و خندید یهو دیدم انطرف صورتش ریش هست و دو شکل مختلف داشت با ریش بدون ریش و همراه من حرکت کرد من مدام قدم میزدو میخواست بمن کمک کنه ....
سپاس بیکران.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما می خواهید در کارتان به موفقیت برسید. می خواهید شروعی ( پروژه ای ) تازه داشته باشید و با شما با سخاوت و دست و دلبازی رفتار شود. می خواهید که به امنیت برسید و از شما حمایت شود. اما رفتاری با شما خواهد شد که شما نخواهید پسندید و با سردی با شما رفتار می کنند و شما ترش می کنید! نقش شما را نمی پذیرند و شما را قبول نمی کنند. شما دلتان نمی خواهد که دیگران نگرانی و ناراحتی شما را ببینند و سعی می کنید که تصویر ذهنی آرام و شادی از خودتان به دیگران ارائه دهید. شما امید و پرسیتیژ و پول و خوش شانسی و شهرت دارید و نیازی ندارید که کسی همه اینها را به شما بدهد ( شما بازیگری مشهور هستید). تمام نقش های کوچک دیگر خود به خود از دست شما خواهند رفت یا خودتان آن ها را رد می کنید. مهم نیست که الان ناراحت هستید کم کم این خاطرات تلخ از یادتان خواهد رفت. شما احساساتی می شوید و یاد درسهایی که در گذشته آموخته اید خواهید افتاد. شما می دانید که عشق و شادی و خلاقیت و آزادی روحی دارید و در کار شما هم موفقیت هست و هم شکست و این اصلا مسئله ی مهمی نیست که به خاطر یک شکست خودتان را ناراحت کنید. همکار شما دوروست و با شما روراست نیست. او گاهی نقش بازی می کند و وانمود می کند که همه ی احساسش را با شما در میان گذاشته است و گاهی اصلا احساسش را با شما مطرح نمی کند و نمی خواهد که شما از درون او آگاه باشید. تشکر از همراهیتون.
negin : سلام خانم هراتی عزیز تر از جان
دیروز صبح خواب دیدم که عشق سابقم با من تماس گرفته که همدیگه رو ببینیم.گویا قبلش آشتی کرده بودیم با هم دیگه
و ایشون خیلی هیجان داشت که منو ببینه و دائم میگفت عشقم توی فلان قسمت پاساژ منتظرتم
منم خودمو توی آینه نگاه کردم آرایش داشتم و چهرم خیلییییی زیباتر شده بود یه مانتوی سرخابی هم تنم بود ایشونم همون موقع استوری گذاشته بود که دارم میرم عشقم رو ببینم(توی یه لنکروز سفید داشت فیلم میگرفت و من از دیدن ماشین خیلی متعجب شدم)
اما چون پدرم همراهم بود فقط تا ورودی پاساژ رفتم و برگشتم و توی دلم میگفتم:دیگه گولتو نمیخورم حالا که تو عاشق من شدی نوبت منه که حسابی حالتو جا بیارم
بعدش دوباره با من تماس گرفت که چرا نیومدی پس حالا که نیومدی باید امشب بیای توی رستوران رو به رو که ببینمت حتما بیا من منتظرم.منم با خودم گفتم لباسامو عوض کنم اون کفشای مجلسی مشکیم رو بپوشم و برم رستوران
در ضمن من ذهنم درگیرش نبود و ایشون الان متاهل هستن
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. او به شما فکر کرده و اینکه اگر شما را انتخاب کرده بود چه می شد. تصویر ذهنی شما از خودتان این است که خیلی ناراحت شده اید و خیلی مجرب تر و پخته تر از قبل هستید. شما شورو هیجان زیادی از خودتان به خاطر او نشان دادید و حسابی شما را ناراحت و عصبانی کرد. امروز او زندگی خوبی دارد و سفید بخت است و احتمال قوی دارد شرایط خودش را بررسی می کند و مقایسه می کند که اگر با شما به جای خانمش ازدواج کرده بود چه می شد. شما اما دیگر به او به چشم یک انتخاب پیش رویتان نگاه نمی کنید. شما زیر بار فشار تصمیمات و انتخابهایی که در مورد او می بایست می گرفتید احساس می کردید که دارید له می شوید و نیاز به حمایت روحی از جانب دیگران داشتید. اما شما دیگر رفتار و شخصیت گذشته تان را تکرار نخواهید کرد. شما امروز متول تر با پرستیژ تر با وقار تر و قویتر از قبل هستید. شما فقط از طریق تله پاتی انرژی او را دریافت کرده اید. تشکر از همراهیتون.
reza : سلام و وقت بخیر، این خواب رو دو بار در این هفته دیدم ولی بار اول گنگ بود .
خواب دیدم که صورتم خوب و عادی هست ولی یک نفر (نمیدانم خودم یا شخصی دیگر) با تیغ جراحی از گونه سمت چپم شروع کرد به بریدن و همینطور ادامه داد تا بینی و گونه سمت راست ،به طوری ظریف این کار انجام شد که فقط پوست صورتم بلند شد ، کمی ترسیده بودم و بعد پوست صورتم را به همان صورت قرار دادم سر جایش پوست صورتم دوباره با حالت اولش برگشت شاید بهتر هم شد ولی چشم سمت راستم جمع شده و کوچکتر شده بود اما چشمم بینایی داشت
با تشکر بسیار از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید تصمیم مشکل و مهمی بگیرید که برای شما خیلی مهم است که درست بتوانید انتخاب کنید. شما باید سعی کنید که خیلی آرام از بُعد احساسی تا بُعد منطقی، تمام وجوه این موضوع را با باریک بینی و دقت بررسی کنید تا بتوانید تعادل درست را در انتخابتان حفظ کنید. شما خسته شده اید و حالت دفاعی تان را از دست داده اید ولی لازم است که خودتان را خوب بشناسید و ببینید واقعا چه می خواهید. باید بینش کافی و عقلانیت در انتخابتان به خرج دهید و صرفا احساسی یا صرفا منطقی فکر نکنید. بلکه احساس و منطق را در انتخابتان به کار ببرید. شما بیشتر احساسی فکر می کنید تا منطقی و بینش و درک منطقی در شما کمی ضعیف است. تشکر از همراهیتون
Sara : از نصایح دلنشینتونم ممنون با تعابیر که برام میکنید سعی خودم رو کردم با دید مثبت تری به عملکرد اطرافیانم نگاه کنم ،وسعی کنم دلخوری هم اگر داشتم فراموش کنم ممنون از راهنمایی های مادرانتون
فریبا هراتی
: استدعا می کنم.
Sara : سلام خانم هراتی عزیز ممنون از تعابیر قشنگتون،این خوابی که میخوام برام تعبیر کنید رو خواهرم برای چندمین بار برای من دیده میخواستم تعبیرش رو برام بگید،دیروز خواهرم خواب دیده خدا دو فرزند دوقلو به من داده که بگیشون دختر بوده بسیار زیبا و سفید بوده ودیگری یک پسر زیبا با چشمانی آبی اما سبزه بوده ،این چندمین بار خواب میبینه خدا به من پسری داده زیبا روی اما تیره پوست این یه خورده نگرانم کرده،ومیگه تو خواب اینقدر خواستنی بودند که من ذوق شدید داشتم از بودنشون حتی مادرم هم یکبار این خواب رو دیده که خدایا پسر سبزه به من عطا کرده برای من رنگ پوستش تو بیداری مهم نیست فقط میخوام بدونم تعبیرش چیه؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به دستاورد بزرگ و موفقیت مالی و گشایش کار خواهید رسید ولی عرض اندام نمی کنید و منیت ندارید بلکه تلاش می کنید که دیده نشوید و مهارت هایتان را به رخ کسی نمی کشید و بسیار مهربان هستید. پسر گشایش کار شماست و سبزگی پوست او تواضع شماست. اما در عین حال ممکن است شما شخصیتی دمدمی مزاج داشته باشید و مرتب در اتخاد تصمیم هایتان شک کنید که بکنم نکنم بروم نروم... و یا ممکن است می دانید که چه کاری در عمل خوب است ولی دوست دارید کار دیگری انجام دهید. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : باسلام.من خواب دیدم نامزدم در خانه دوستم اومده حموم من قایمش کردم ولی اون خودشو نشون داد.بعد دیدم نامزدم صورتش زشت و اصلا عوض شد تبدیل شد به یک بچه مدرسه ای که کوله ای همراه داشت با دوستم بود .دوستمم کلا عوض شده بود.یک فرش بزرگ داشتم به رنگ قرمز.دوستم فرشای کوچیک سفید داشت که داده بود قالیشویی.بعد دیدم عشق سابقم به گوشیه قدیمیم زنگ زده و من همینطوری اشک میریزم.
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما می خواهد نگرانی های گذشته اش را دور بریزد و احتمالا دوست شما غیبت او را می کند. نامزد شما از اینکه افکارش را مطرح کند ترسی ندارد ولی شما نمی خواهید که او وجهه ی بدی پیش کسی پیدا کند یا خام و غیر عقلانی رفتار کند. شما می خواهید تجربیات نامزدتان بین او و شما محفوظ بماند. دوستتان هم وجهه ی دیگری از خودش را به شما نشان خواهد داد. شما زمینه ی زندگی تان با شور و شوق زیادی همیشه همراه بوده و در حالی که دوست شما موقعیت های خاصی در زندگی اش نبوده که بخواهد شور و هیجان زیادی از خودش نشان دهد و سعی می کند که خودش را خیلی پاک و باکرامت نشان دهد. شما به این فکر می کنید که اگر عشق سابقتان با شما تماس می گرفت، و یا به شما فکر می کرد، چه احساسی داشتید و احتمالا هنوز ته دلتان وابستگی هایی به او دارید. شاید او را با نامزدتان مقایسه می کنید. تشکر از همراهیتون.
ساره : سلام خانم هراتی عزیز
چند شب پیش خواب دیدم تازه از خواب بیدار شدم و روی اوپن آشپزخانه با حالت خواب آلود نشستم دوتا همکارم که آقا هستن اومدن تو آشپزخونه من دهنم خشک بود و چایی و صبحانه نخورده بودم و حوصله حرف زدن نداشتم. یکی از همکارانم چهرش کاملا عوض شده بود اصلا یکی دیگه شده بود کمی زشت تر از الانش عینک ته استکانی زده بود و صورت استخوانی و کشیده و ته ریش کم پشت نامرتبی هم داشت ولی چهارشونه تر از واقعیش بود و تی شرت مشکی طرحدار بی ریختیم تنش بود. در کل از قیافش خوشم نمیومد. من از آشپزخونه بیرون رفتم اون انگار دنبالم میومد. بعد دوتامون پشت به بقیه نشسته بودیم اون خودشو بهم نزدیک کرد و دست راستشو زد به ران پام. رانمو لمس کرد من ازش فاصله گرفتم. بعد من رفتم روی تخت یک نفره دراز کشیدم و اونم اومد کنارم دراز کشید دوتایی تاق باز به سقف نگاه می کردیم و وقتی اون کنارم خوابید من از روی تخت بلند شدم. من کل خوابم حالت خواب آلود داشتم و بی حوصله که آخرای خوابم انگار خوابم پرید و همکارم گفت خوابت که پرید چشمات دیگه زرد نیست. بعد آخر خوابم من توی چارچوب در ورودی خونه خودمون ایستاده بودم و دیدم همکارم داره از پله ها میاد بالا و نگاهش به من میفته منتظر یه حرکتی از طرف منه که من در خونه رو می بندم.
راستش خانم هراتی من هفته پیش از این همکارم خواستم که توجه و محبتش به من رو کم کنه چون منو معذب می کنه و جلوه خوبی جلوی همکارای دیگه نداره چند روز بعد این خواب و یه خواب دیگه دیدم که اون رو یه دفعه دیگه می نویسم تا زحمت تعبیرش رو بکشید. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما تازه دارید متوجه می شوید که شرایطتان چگونه است ولی هنوز دانشتان به اندازه ی کافی زیاد نیست. اگر ایندست و آندست کنید، فرصت های خوب مالی از دستتان می پرد و باید زود دست به کار شوید. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید. همکار زشت شما بد طینت است یا وجهه ی خوبی ندارد. مادیگراست و نسبت به مسائل بدبین است و خیلی فضولی و موشکافی در کار دیگران می کند. سعی می کند که احساساتش را از دیگران مخفی نگه دارد که موفق نمی شود. اما قدرت و اقتدار او زیاد است و رفتارش هم خیلی جالب نیست. او عملکرد شما را از بابت کارتان تحت نظر دارد. شما به آرزوها و اهداف کاریتان دلخوش هستید و شما سعی می کنید که درست تصمیم بگیرید. شما اجازه دخالت در کارتان را به همکارتان که سعی کرده خودش را به شما نزدیک کند نمی دهید. دقیقا تعبیر خوابتان همین است که خودتان اخر خواب نوشته اید. تشکر از همراهیتون.