کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب طلاق

اگر کسی در خواب دید همسر خود را طلاق داده، تمایل به زنی دیگر دارد که با او ازدواج کند. اگر آن زن دارای شوهر است، به فعل حرام می پردازد و اگر زن مجرد است، تمایل به نگهداری هر دو زن دارد ولی زن اول طلاق را ترجیح می دهد. چنین مردی ذاتا بوالهوس و هرزه است.

امام صادق (ع) می فرماید: اگر ببیند زن را طلاق داد، دلیل که کاری کند که از آن پشیمان شود و دیدن خلع کردن، دلیل بر توانگری و غنیمت است.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند کسی زنش را طلاق داد و او یک زن بیش نبود، دلیل شرف و بزرگی باشد. اگر او را زنی دیگر یا کنیزکی بود، دلیل که در بزرگی او نقصان شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

150 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

مایا

مایا : ببخشید فراموش کردم بنویسم او برای کک و مکش کرم سفارش داده بود .ممنونم

پاسخ
لینک۱۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۵۲:۵۳
مایا

مایا : با سلام و درود و عرض احترام
دختر دایی مامانم مجرده و همسن هستیم. الان کانادا زندگی میکنه و من اصلا نمیبینمش، و دایی مامانم فوت کرده خواب دیدم من و خواهرم به دیدن دختر دایی مامانم رفتیم من با اون روی ی تخت خواب دراز کشیده بودیم او خیلی ناراحت بود و از طلاقش برای من گفت در صورتیکه صورتش هم کک و مک زده بود و پدرش هم زنده بود و خواهر کوچکترش هم در کنار ما بود تعجب کردم کی ازدواج کرده و کی جدا شده سعی کردم ارامش کنم و بهش مشاوره دادم گفت سالروز تولدم هست برایش ی کتاب سفارش دادم کیک گرفت و آذوقه زندگی ( گوشت و برنج و حبوبات و ... )ساختمانشون نگهبان خوشتیپی داشت او هم تولدش بود بهش گفتم هر کتابی که دوست داری بردار (هدیه از طرف من ) به من گفت ی سطر از کتاب را بخوان کلمه اول رو اشتباه خواندم تصیح کرد و بعد خواندم دختر دایی خودم را به اتفاق خواهرم در خیابان دیدم که دو کودک داشت (نمیدانم در واقعیت مجرد است یا متاهل چون باخانواده داییم رفت و آمد نداریم و داییم همیشه می گوید او متاهل است☺ )سپاسگزارم از لطف شما

پاسخ
لینک۱۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۰:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض احترام متقابل. شخصیت دختر دایی مادرتان خاص و متفاوت است و با بقیه آدمها متمایز است و سعی می کند که ظاهری خوب و موجه داشته باشد. او می خواهد که زندگی اش را عوض کند و از عادات و رفتارهای قبلی اش کاملا فاصله بگیرد. می خواهد شروعی تازه داشته باشد و نیاز به راهنمایی و مشاوره با کسی را دارد هر چند که خودش بسیار مجرب است و به اصطلاح به دیگران درس هم می دهد! از لحاظ مالی هم غنی و مرفه است. دختر دایی خودتان هم حسابی سرش شلوغ است و اهداف و پروژه هایی در دست انجام دارد که وقت سرخاراندن هم ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۴:۵۷
فرزانه76

فرزانه76 : سلام فریبا عزیزم روزگار به کامتون من و شوهرم درحال طلاقیم وحامله نیستم خواب دیدم شب بود ورفتم شهرستانی که شوهرم وطرف های مادریم زندگی میکنن داشتم تو رستوران املت میخوردم که دیدم خواهرشوهرم درحال نمازه منو دید خواستم وضو بگیرم که منصرف شدم گفتم الان فکرمیکنه ریا کارم بعد دیدم خودم والدینم خونه مادرشوهرم وشوهرمم هست مادر شوهرم شروع میکنه به بدگویی من ودعوا کردن ومیگفت تو بی حجابی شوهرم کلا ساکت بود منم بهش توپیدم که چرا منو طلاق نمیدی که این مشکلات پیش نیاد گفت باشه من میرم محضر بعد منم داشتم میرفتم یادم اومد شناسناممو وسند ازدواج جا گذاشتم برگشتم که بردارم که یهو منو مادر شوهرم شروع کردیم به کتک زدن هم ومادر شوهرم همش تهدید میکرد زورش از من بیشتره پسر داییم که اونجا بود ودر واقعیت زنشو طلاق داده گفت من ادرس محضریاد دارم بریم وسوار ماشین شدیم وفقط ابام جلو بود یهو روز شد وانگار فصل بهار باشه هوا بارونی ویه عالمه درخت دو طرف خیابون به پسر عمه ام گفتم چه جای با کلاسی وقشنگی حتی قبرستونشم مثل خارجی ها باکلاسن بعد دیدم عده ای تو قبرستون دارن نماز جمعه میخونن که بانگاه کردن به یک مرد مونارنجی التماس میکردم برای منم دعا کنین رسیدیم محضر که بابام گفتم منو پسر داییم میریم منتظرمون باش ولی وارد یک بیمارستان بزرگی شدم که پر از دکتر جراح وپرستار بود که زن های حامله که میخواستن طلاق بگیرن میرفتن اونجا بچشون سقط کنن یا زایمان کنن یهو دیدم منم یک بچه که زود به دنیا اومده بود دارم ودکتر ها دارن معاینشن میکنن ومیخوانن بفهمن جنسیتش چیه که میگن پسره ومیدن بغلم تو دلم میگم کاشکه بابات اسمتو محمد یا علی بزاره بعد پرسیدم مشکلی نداره گفتن نه فقط تند تند شیرش بده که شکمش تیغ نیوفته از گشنگی باخودم گفتم پس نمیتونم طلاق بگیرم وباید باهم بمونیم وهمش میگفتم پس چرا شوهرمو نمیبینم بعدش دیدم منو شوهرم کنار هم خوابیدیم وپاهامون بهم قفل کردیم

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۷:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از بابت روابط اجتماعی تان با خانواده ی همسرتان احساس بدی دارید و موانع و مشکلات زیادی برای رسیدن به اهدافتان با وجود آنان دارید. شما نیاز به حمایت روحی دارید و زیر بار فشار تصمیمات و انتخاب هایی که می خواهید در زندگی تان بگیرید، احساس می کنید که دارید له می شوید. شما نسبت به دوره و شرایط خاصی که در زندگی تان وجود دارد هنوز متعهد هستید و حاضرید که پیامد کارهایتان را بپذیرید. خواهر شوهر شما برای حل مشکلات شما دعا می کند و شما نمی خواهید که جلوی او نشان دهید که می خواهید شروعی تازه داشته باشید و گذشته تان را بشویید برود. شما و خانواده تان شاید بخواهید با مادر شوهرتان صحبت کنید و از افکار آنان بیشتر با خبر شوید و از در دوستی با آنان درآیید ولی فکر می کنید که مادر شوهرتان شما را دوست ندارد و معتقد است که حرمت ها و رازهای زندگی تان شکسته و فاش شده است. شما و مادر شوهرتان از هم خشم زیادی به دل دارید و تصمیمتان این است که طلاق بگیرید. من متوجه نشدم که چه کسی در ماشین جلو نشسته بوده ولی هر که صندلی جلو نشسته، شما از او تبعیت می کنید. زندگی شما متحول خواهد شد و شروعی تازه خواهید داشت. امیدهای جدیدی در مسیر زندگی تان پیدا خواهند شد. شما گذشته ی تلختان را پشت سر خواهید گذاشت و خدا را شکر خواهید کرد. شما نگرانی های زیادی در دل دارید که می خواهید از شر آن رها شوید و مثل خیلی از زنهای دیگر غصه می خورید و شما هم خیلی زود از غم فارغ خواهید شد. مشکلاتتان حل می شود و پروژه و هدف جدیدی خواهید داشت. گشایش کار می یابید و این را با توسل به حضرت محمد یا حضرت علی ع خواهید داشت ( باید به ایشان متوسل شوید تا با دعای خیر آنها مشکلاتتان دفع شود). شما باید با تمام وجودتان تمایل داشته باشید طلاق بگیرید که بعدا از نظر احساسی، احساستان جریحه دار نشود و غصه نخورید. شما و همسرتان متفقا" تصمیم می گیرید که برای حل مشکلاتتان متحد باشید و در یک مسیر قدم بردارید. هر دوی شما به طلاق فکر می کنید. ( شاید دلیل این همه طول کشیدن طلاقتان این است که خودتان هنوز دو دل هستید و خداوند می خواهد که به جایی برسید که بعد از طلاق حسرت نخورید که کاش آشتی می کردید( تند تند شیر بده تا تیغ نیوفته). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۶:۵۱
فرزانه76

فرزانه76 : سلام روزتون به خیر، خواب دیدم من و شوهرم به تنهایی رفتیم محضر طلاق وپیش عاقد و عاقد رومیزش ماست با پلو لوبیا سفید داشت شوهرم همش میخندید وخنده اش میگرفت بعد عاقد صیغه طلاقو که ۴خط بود نوشت وداد شوهرم بخونه که طلاق بگیریم شوهرم میگفت اون صیغه که ۲۰ خطه بدین اون راحتره خوندنش بعد شروع کرد به خوردین اون پلو ها با ماست وهعی میخندید و ۴ قاشق هم با قاشق خودش دهن من میکرد بعد گفتم رضا اینکه ۴ خطه بخون دیگه میگفت اون ۲۰ خطه خوندنش راحتره من باید بخونم وتو، هم تکرار کنی وقتی میدیم هعی خندش میگیره رفتم بیرون شوهرم اومد دنبالم گفت نرو منم گفتم اصلا نمیام مامان بابام بیرونن خبر ندارن ازکجا معلوم بعد طلاق بتونم مهریمو بگیرم میگفت نصف خونمون به نامت میکنم منم گفتم کم از دروغ ها نگفتی ،من درحال طلاقم

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۰۵:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز خوابتان را 12 بار ثبت کرده اید!!! حالا من باید 11 بار از سایت پاک کنم که اصلا کار راحتی نیست. توجه داشته باشید که سرعت اینترنت کم است و شاید شما بلافاصله متوجه ثبت خوابتان نشوید ولی نباید تند تند روی ثبت کلیک کنید. در نوبت هستید.

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۱:۳۲
فرزانه76

فرزانه76 : سلام روزتون به خیر، خواب دیدم من و شوهرم به تنهایی رفتیم محضر طلاق وپیش عاقد و عاقد رومیزش ماست با پلو لوبیا سفید داشت شوهرم همش میخندید وخنده اش میگرفت بعد عاقد صیغه طلاقو که ۴خط بود نوشت وداد شوهرم بخونه که طلاق بگیریم شوهرم میگفت اون صیغه که ۲۰ خطه بدین اون راحتره خوندنش بعد شروع کرد به خوردین اون پلو ها با ماست وهعی میخندید و ۴ قاشق هم با قاشق خودش دهن من میکرد بعد گفتم رضا اینکه ۴ خطه بخون دیگه میگفت اون ۲۰ خطه خوندنش راحتره من باید بخونم وتو، هم تکرار کنی وقتی میدیم هعی خندش میگیره رفتم بیرون شوهرم اومد دنبالم گفت نرو منم گفتم اصلا نمیام مامان بابام بیرونن خبر ندارن ازکجا معلوم بعد طلاق بتونم مهریمو بگیرم میگفت نصف خونمون به نامت میکنم منم گفتم کم از دروغ ها نگفتی ،من درحال طلاقم

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۰۳:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به این فکر می کنید که در موقعیت یا تصمیمی که در مورد طلاقتان گرفته اید اشتباه کرده اید یا خیر. همسر شما سعی می کند که درست رفتار کند ولی هم مسائل مالی برایش مهم است و هم حرص و جوش زیادی می خورد. او باید در مورد تمام مسائلی مالی بین شما خوب فکر کند تا ضرر نکند و می خواهد که از او حمایت شود و نمی خواهد که شما طلاق بگیرید و او ایزوله شود و تنها بماند. مرتب عصبانی می شود یا غصه می خورد و ابراز ناراحتی می کند. شما هم نمی خواهید به تبعیت از او رفتار کنید و سعی می کنید که دنبال اولویت های خودتان باشید. به این حرف او که می خواهد بین شما مساوات برقرار باشد هم باور ندارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۹:۳۳
khorshid

khorshid : سلام وقت بخیر،خانم هراتی عزیز لطف کنید این خوابم رو نمایش ندید ممنون میشم.خواب دیدم توی خونمون بودیم اما خونه خودمون نبود و ما رفته بودیم تهران ولی انگار اونجا خونمون بود ، و اون خونمون خیلی بزرگ و دوبلکس و بهتر از خونمون در واقعیت بود و دیدم پدرم داره حرص میخوره و عصبانیه گفتم چیشده گفت مادرت میخواد جدا بشه و داشت زیر لب بهش بدو بیرا میگفت و گفت مادرت پیغام داده که من دیگه برنمیگردم طلاق میخوام مدارکمو بهم بدید و پدرم عصبانی بود و منم خیلی عصبانی شدم،(در واقعیت پدر مادرم اختلاف دارن و یکبار حرف طلاق از جانب مادرم اومد وسط ولی زیاد جدی نبوده و من پادرمیونی کردم و رابطشونو درست کردم،و به شدت
با طلاقشون مخالفم) اما این خواب نگرانم کرده، و بعد دیدم بعضی از فامیلای دور و خانواده درجه یک زنگ زدن و اومدن خونمون واسه ابراز همدردی ولی خیلی عادی و سرد بودن و دختر عمم هم بود که حتی بهش سلام دادم ولی جواب سلام نداد و من رفتم جلو میز آرایش و سعی میکردم که کمی آرایش کنم و از رنگ پریدگی دربیام چون با فامیل تهرانیامون خیلی رودروایسی داشتم با دختراشون، و یه دستمال بستم به سرم که موهام معلوم نشه چون آراسته نبود و با کسی حرف نمیزدم فقط سلام میدادم، و دختر دایی مادرمم که تهرانی هستن و خیلی ثروتمنده و از همسر اولش طلاق گرفته، با شوهر دومش که اونم خیلی ثروتمنده به همراه دختراش اومده بودن و همه سر میز ناهار نشسته بودیم برای ناهار و انگار کسی جوجه کباب میخواست و شوهر دوم اون دختر دایی مادرم زنگ زد بیرون و برای هرنفر یه سیخ جوجه سفارش داد و من و دخترش تعجب کردیم از لارج بودنش که برای هرنفر یه سیخ سفارش داده البته در واقعیت هم لارجه و منو مادرم کمی حسرت خونه زندگیشونو میخوریم چون واقعا خونشون مثل کاخ شاهنشاهی با شکوهه، و من روی میز غذاخوری جلو همشون دراز کشیده بودم و ببخشید بوی بدی ازم اومد(باد معده) و اون فامیل تهرانیمون میگفتن این بوی بد از کجا اومد کی بود و من خجالت کشیدم خودمو زدم به اون راه و چشمامو بستم با بیخیالی ولی فهمیدن که من بودم، ببخشید همه بهم میگن خوابای بدت رو تعبیر نکن چون حتما تعبیر میشه،واسه آب روان بگو؟و ازین حرف ها،خواستم نظرتونو بدونم و اینکه با صدقه رفع بلا شدنش حتمیه؟ ممنون

پاسخ
لینک۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۳:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و ایده های تازه تر و بهتری به ذهنتان می رسد و روحیه تان قوی تر و جیبتان پر پولتر خواهد شد. شما در زندگی تان مشکلاتی دارید و دارید سعی می کنید که پدر و مادرتان هر دویشان را به سمت خودتان جلب کنید و هیج کدام از آنها را ناراحت نکنید و رضایت هردویشان را جلب کنید چون نمی توانید به تنهایی مشکلاتتان را حل کنید. شما نمی خواهید که نگرانی ها و ترسهایتان را کسی بداند و از افکارتان با خبر شوند چون فکر می کنید که دوستان واقعی شما نیستند و ممکن است به شما به دیده ی تحقیر نگاه کنند. شما نیاز به حمایت روحی دارید و می خواهید که ترسها و نارضایتی ها از زندگی تان برود و زندگی مرفه ای داشته باشید. شما نمی خواهید که دیگران شما را قضاوت کنند و اخبار بدی از شما و زندگی تان بشنوند یا شما را مسخره کنند. شما وانمود می کنید که زندگی آرامی دارید. نه عزیزم این حرفهایی که می زنند در مورد نگفتن خواب به دیگران تا زمانی درست است که شما خوابتان را به کسانی که تعبیر درست بلد نیستند می گویید و به کسانی که انرژی منفی یا حسد یا عدم خیر خواهی را در وجودشان دارند. اما به بنده گفتن خوابتان نه حسادت بنده را به همراه دارد نه بدخواه شما هستم بلکه راهنمای شما هم هستم. من واقعیات را به شما می گویم تا بدانید که بیجا نترسید و بیجا امید واهی نداشته باشید. این خواب شما بازتاب افکار شما در مورد ترسهایتان در مورد طلاق است و اصلا اینطور نیست که قطعا به طلاق معنی دهد چون در بیداری هم این حرفها را گاهی زده اند. صدقه همیشه خوب است و دفع شر می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۴:۳۷
معصومه احمدی 2

معصومه احمدی 2 : سلام خانم هراتی عزیز.. من یه زن مطلقه م... تویخواب دیدم دارم از یه مردی دارم طلاق می گیرم که اصلن همسرم هم نبوده.. بعد یه همراهی داشتن ایشون وقتی کارها تموم شد میخواستن به عنوان تشکر به من پول بده.. من قبول نکردم و بهش گفتم که من اینکار به نفع خودم هم بوده و بیشتر برا دل خودم کردم این کارو.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۶:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از ادامه ی انجام کار خاصی دست می کشید و از تعهدی که نسبت به انجام کار خاصی داشته اید دست خواهید کشید. شما انتظاری هم برای پاداش گیری بخاطر زحماتتان ندارید چون اینکار را برای دل خودتان انجام داده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۰:۰۶
رزیتا

رزیتا : سلام خدمت خانم هراتی عزیز خسته نباشید این خوابو خواهرم برای من دیده
خواب دیدم خواهرم وشوهر خواهرم از هم جداشدند بدون هیچ گونه بحث و دعوایی. پسر کوچیکشون لباس ابی پوشیده بود و ناراحت بود . شوهر خواهرم نصف اموالشو بعنوان مهریه به خواهرم داد. من افسوس خوردم که چطور بعد از ۲۰ سال کسی که با ذوق به خواستگاریش اومد حالا طلاقش داد.بعد خواهرم باهام تماس گرفت گفت با پسری به اسم هوتن عقد کردم و بعد از سه روز تماس گرفت و گفت اونم طلاقم داد . من با خودم گفتم چرا خواهرم با ندونم کاری باعث شد دو تا مهر طلاق تو شناسنامش بخوره .شوهر دومشم هم مهریه اش رو داده بود .بعد دیدم یه مناسبتیه و ما خواهر برادرا براش کادو بردیم . من ۴۰۰۰۰۰تومن بهش کادو داده بودم مامانم بهش گفت حالا که طلاق گرفتی این کادوها به دردت نمیخوره برای همین برو پول کادوها شام بگیر و بهشون بده منم گفتم کادوی من بیشتر بوده به من سهم بیشتری از شام رو باید بدی .ممنون از لطفتون در ضمن ما شاید بعد از ظهر بخواهیم یه ملک بخریم ایا ربطی به این خواب داره یا نه ؟ با تشکر .

پاسخ
لینک۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۹:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و همسرتان باید بین چیزهای مختلف زندگی تفاوت قائل شده و مسائل را برای خودتان اولویت بندی کنید. شاید شما نظرات متفاوت و متناقضی نسبت به یک موضوع خاصی دارید و هم عقیده نیستید و شاید هم شما و هم شوهرتان خصلت هایی را در وجود همدیگر مشاهده می کنید که آنها را نمی پسندید. پس باید سعی کنید که به خواسته های همدیگر اولویت بیشتری ببخشید تا به خواسته های خودتان به تنهایی. شما انتخاب هایی دارید که صرفا از روی ظاهر قضیه به آن انتخابها نگاه می کنید و سطحی نگری می کنید. همسر شما برای شما اعتبار قائل است. دور دور شماست و اوضاع به نفع شماست. دوره ی تذهیب، مهیا شدن و رشدبرای شما فرا رسیده است. مادر شما معتقد است که شما باید خیلی جدی در مورد اهداف و مسیرتان در زندگی فکر کنید و بدون دخالت دیگران با همسرتان توافق کنید. خانواده ی شما، طرز فکر شما را می پسندند و قبولتان دارند. بله این خواب به نظرات شما و همسرتان در مورد ملک اشاره می کند و اینکه صرفا ظاهر ملک نباید شما را گول بزند ( هوتن به معنی خوش چهره و ظاهری گول زننده است). شما باید به نکات مهمتری دقت کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۲:۴۶
nasim

nasim : سلام عزیزم
خانوم هراتی عزیز پسرداییم خواب دیده پسرعموم که با زنش اختلاف داره جدا شده با من عقد کرده و بعد از چند دقیقه از عقد هردومون گفتیم همونو نمیخایم و از هم خواستیم جدا شیم و در حال جدا شدن و طلااق گرفتن بودیم تعبیر خوابشو ممنون میشم عرض کنین

پاسخ
لینک۱۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۶:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پسر عموی شما جلوی زنش از شما تعریف کرده که به او سرکوفت بزند. هر چند که اگر با شما هم زندگی می کرد سه سوته از هم جدا می شدید و با هم تطبیق نمی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۴:۴۶
Nazanin

Nazanin : سلام و خسته نباشید
بعد از نماز صبح یا هنگام طلوع آفتاب بود که خواب دیدم به یه مراسمی دعوت شدم وقتی رفتم اونجا فهمیدم که مراسم عقد برادرمه (برادرم دوسالی هس ازدواج کرده) با یکی از دخترای فامیل که خیلی سنش بیشتر از برادرمه که ازدواج کرده و یه بچه داره و اینو تو خواب میدونستم خیلی ناراحت شدم و به مامانم خواهرام میگفتم چرا؟ اونا هم گفتن دیدیم بچه دار نمیشن گفتیم یه زن دیگه بگیره من اون موقع همش به فکر زندادشم بودم به خواهرم کفتم الان اگه شوهر تو همچین کاری میکرد چه حالی داشتی و الان اون چه حالی داره و غصه شو میخوردم تا مراسم تموم شد داداشمو دیدم انگار میخواد شب رو.بمونه بهش گفتم مگه میخوای بمونی گفت آره دیگه، گفتم حالا امشبو برو زنت گناه داره فکر میکنم قبول کرد که نمونه ولی دقیق یادم نیس روز بعد دوباره تو همون ساعت خواب دیدم که زنداداشمو دیدم پرسیدم حامله نیستی؟ گفت نه هنوز مطمئن نیستم تو خواب دومم میدونستم که شب قبلش خواب دیدم و بهش گفتم من خوابتو دیدم ولی تعریف نکردم براش ناگفته نمونه که روز بعد از خواب اولم خودم فکر میکردم که نکنه حامله شده که شب خواب دوم رو.دیدم
سپاسگزارم

پاسخ
لینک۲۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۷:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برادر شما به انجام کاری متعهد خواهد شد که پول و ثروت زیادی به دست می آورد و شرایط مالی او خوب خواهد شد. اگر خانم برادرتان در واقعیت حامله باشد احتمال دارد که فرزندشان دختر باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۵:۴۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.