کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب طلا

اگر مردی در خواب زینتی طلا با خود همراه داشته باشد، دلیل ارتکاب به فعل حرام است و اگر زنی انواع ساخته شده از طلا را به همراه داشته باشد و یا نگهداری کند، زیبنده خواهد بود. دیدن طلا در خواب برای زن شادی و سود و منفعت است اما دیدن طلا در خواب برای مردان رنج و اندوه است. اگر مردی در خواب ببیند که مقداری طلا یافته یا در جیب و کیف خویش دارد به مقدار حجم آن طلا ( نه به ارزش آن ) مالش از بین می رود و زیان می بیند. اگر کسی در خواب زرگری ببیند با مردی دروغ گو و لاف زن بر خورد می کند.

درنفایس الفنون آمده که اگر بیننده خواب ببیند طلا به امانت می دهد آن کس که امانت می گیرد به او خیانت می کند. طلا شنیدن سخن مکروه است.
مرحوم مجلسی نوشته: اگر کسی سکه طلا به خواب ببیند که به او می دهند به ریاست می رسد و چنانچه ببیند گم کرده از بیماری شفا می یابد.

ابن سیرین می گوید: اگر کسی دید که زر می گدازد، بر زبان مردم می افتد. اگر ببیند که طلا به خانه می برد، مال می یابد و ثروتمند می شود. اگر ببیند طلا می خورد، مال خویش را هزینه می کند یا هدر می دهد. دیدن زر در خواب ، برای مردان غم و اندوه است و برای زنان نیکو و پسندیده است. اگر ببیند که زر ببافت یا کسی به او داد، دلیل بود که مالش ضایع گردد، یا تاوانی بر وی افتد، یا کسی بر وی خشم گیرد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی درخواب ببیند زرو یا سیم می گداخت، دلیل است که بر زبان مردم افتد. اگر ببیند که زر به خروار به خانه برد، دلیل که مال بسیار یابد. اگر ببیند که زر می خورد، دلیل است که به قدر آن مال بر عیال هزینه کند.

جابر مغربی می گوید: زر به خواب، برای مردان بد است ولی برای زنان خوب است. اگر ببیند که زر و سیم به یک جا جمع بود، دلیل است که عز و جاه یابد. اگر ببیند با زرگری نشسته و با او معامله می کرد، دلیل که او را با مردی دروغگو سر و کار افتد. یوسف نبی (ع) می گوید: هر که زر در خواب ببیند کار دنیا بر وی نظام گیرد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

472 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Aliakbar

Aliakbar : سلام خانوم هراتی عزیز. دیشب خواب دیدم که تو تهران و درون یه بانکم.. و بیرون بانک یه دزدی 50 میلیون تومانی شده بود و مردم جمع بودن و دزدان در حال زور گرفتن از مردم بودن.. و در لحظه دیدم که با دوستم سوار یه اتوبوس شهری هستیم و به پایان ایستگاه که رسید.. دیدم که چند تکه طلا جا مونده و من برداشتمشون و دادم به راننده اتوبوس. ولی یه گردنبند که بزرگتر بود رو ندادم و یواشکی گذاشتم توی جیبم.. و به راننده گفتم که این طلا ها رو یه کاغذ بزنه تو اتوبوس تا صاحبهاش پیدا بشن و بده بهشون.. من و دوستم رو، راننده برد توی خونش ( یه خونه بزرگ و سنتی و مهمانی داشت و یکی از برادرام با خونوادش اومدن به مهمانی.. برادرم بخاطر مرگ برادرزاده ام.. کمی ریش مشکی گذاشته بود.. برادرم اصلا اهل ریش گذاشتن نیست) من توی خونه دیدم که یه پلاستیک پول دسته شده 20 میلیون تومان که مال خودم بود همراه داشتم و اون گردن بند هم توی جیبم بود و مواظب بودم که کسی نبینه این پول و گردند بند رو، یه بار هم از جیبم افتاده بود،ولی دوباره برداشتم و گذاشتم توی جیبم.. در لحظه دیدم که بالای یه پشت بام یه ساختمان بلند 8 یا 10 طبقه هستم و تمام تهران دیده میشه و هوا صاف و تپه ها تا دامنه های البرز و جاده چالوس به زیبایی دیده میشن و تو تهران و دوربر هیچ ساختمان دیگه ای نبود و دیدم که زن داداشم هم پشت بام روی یه صندلی نشسته و به دامنه های البرز خیره شده. و اونجا متوجه شدم که این ساختمان رو برادرم واسه زن داداشم ساخته. و من از لبه های بام ساختمان که دیوار نداشت میترسیدم و به زن داداشم میگفتم که چرا داداش دور بام رو دیوار نکرده.. ولی زن داداشم فقط ساکت و خیره به دامنه البرز بود. (زن داداشم و دختر داداشم برای مراقبت از پسر 35 ساله سرطانی شان.. امسال عید به تهران رفتن و برج 4 در تهران تصادف کردن و هر دو از دنیا رفتن و پسر سرطانیشم دو هفته پیش فوت شدن در تهران).دیدم که به شهر خودم برگشته ام و به طلا فروشی رفتم و گردن بند رو( خیلی بزرگتر از قبل شده بود) دادم وزن کنن. که طلا فروشه گفت یه تکه کوچولوش بدله ولی حدود یه میلیارد تومن میارزه. و پولهامم همراهم بودن و یه مقدار ترس داشتم که دزد بهم بزنه( شاید وسوسه شده بودم و گردنبند رو برداشته بودم ولی هیچ وقت بفکر اینکه برای خودم بردارم وپول گردنبند رو خرج خودم کنم. نبودم و در ذهن خودم میگفتم که شاید اون راننده طلاها رو نده به صاحبانش و ازش میپرسم که کسی دنبال گردنبند اگه اومده نشونیهاشو بده تا بهش بدم واگه کسی دنبال گردنبد نیومده باشه احتمالا بقیه طلاها رو هم نداده به صاحبانش. و خودم باید پیگیری کنم) ..خیلی ببخشین که طولانی شد

پاسخ
لینک۲۹ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۰۳:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید امنیت مالی داشته باشید و نگرانی هایتان نسبت به بی ثباتی مالی از بین برود. می خواهید رشد و پیشرفت کنید. شما شاهد فقر مردم و از بین رفتن خوشی ها و آرامش آنان هستید. اما سختی ها به پایان می رسد و تحولی تازه در راه است. شما کار و پیشنهاد جدیدی را تقبل می کنید که برایتان سود آور است ولی برادر شما به خاطر ناراحتی فرزندش و تحول منفی که در زندگی او ایجاد شده، کینه توزانه رفتار خواهد کرد و احساسات واقعی خودش را نشان نخواهد داد. شما تمایل دارید که از مشکلات دوری کنید و به اوج موفقیت برسید. برادر شما تلاش دارد که برای خانواده اش ثروت و رفاه زیاد فراهم کند ولی قادر به فراهم کردن امنیت برای آنان نیست. ( متاسفم برای فوت زن برادرتان- روحشان شاد). شما در نهایت سعی می کنید که برای دفع تمام سختیها و دوری از بلایا هرگز به طمع و حرص مال دنیا وسوسه نشوید و حاضر نمی شوید که مثل اشخاصی که در حق دیگران اجحاف می کنند رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۵۶:۴۱
azi

azi : سلام.من دارم از همسرم جدا میشم.مهریه مو بخشیدم ازش حق طلاق گرفتم.الان من خیلی از این اوضاع ناراحتم دلم نمیخواد طلاق بگیرم.از ذهن و فکر و قصد و نیت همسرمم خبر ندارم.بهم میگه برگرد همینجوری بدون مهریه.من قبول نکردم.گفتم مهریه مو باید برگردانی بعدش برمیگردم.به نظر خودم اگه براش ارزش داشته باشم قبول میکنه که مهریه مو بیاره سرجاش.میگه اگه میخوای بدون مهریه بیا اگه نمیخوای برو طلاق بگیر.علت جداییمونم مادرمو بردم دکتر،عصبانی شد و گفت که من نمیخوامت چون بدون اجازه ی من هر کاری بخوای میکنی.اخلاقش خیلی بد بود.باز من میساختم باهاش.اینا رو گفتم تا ببینید به خوابم مربوطه یا نه.
شب همین چهارشنبه خواب دیدم،دیروز هم که سایت بسته بود.خواب دیدم که پسر خاله م که خرداد ماه فوت کرده،(از خانمش جدا شده بود و قبل از اینکه ازدواج کنه با خانمش از من خواستگاری کرده بود) سرشو گرفته بود بالا انگار معلق بود رو هوا بود دراز کش بود منتها رو هوا بود سرش رو به بالا بود،کنارم بود داشت منو نگاه میکرد،منم تو روشویی دستشویی داشتم دستمو میشستم.بهم گفت چرا بهم نگفتی که طلاق گرفتی،منم گفتم که هنوز طلاق نگرفتم.حق طلاق گرفتم ولی هنوز جدا نشدم. بعدش یکی از اقواممون دقیقا نمیدونم کی بود.یه مقداری طلا آورد فروخت.چهار تا النگو آینه ای بود،یه النگو پهن و یه زنجیر و گردنبند زیبا.من به اندازه ی پولم دو تا النگوی آینه ای رو خریدم و پولشو کارت کشیدم.بقیه ی طلاها رو خاله م ،مادر همین پسرخاله م که فوت کرده،خرید.همه ی النگوها رو پوشید دستش.منم بهش گفتم که النگوی منو بده،گفت باشه الان بهت میدمش،قصدش این بود که نده،دختره همین خاله م یهویی آمد و خبر نداشت که دو تا از اون النگوها ماله منه.بهش گفتم النگوی منو بدید.اشاره کرد به النگو پهنه که دسته خاله م بود.النگو آینه ای رو دسته خاله م ندیدم.فقط دخار خاله م اشاره کرد به النگو پهنه، النگو پهنه رو دیدم.میخواستن از در خارج بشن و برن.منم نمیدونم چجوری بود،به چه شکلی بود که زنجیر و پلاکو انداختم گردنم و گفتم که تا النگومو ندید منم این زنجیر و پلاک رو نمیدم.خونه ای که توش بودم فکر کنم خونه ی مادربزرگم بود.بعدش نمیدونم مادرمو تو خواب دیدم یا نه.داشتم با خودم به مامانم میگفتم اگه مامانم النگوها رو میگرفت ازشون اینجوری نمیشد.نمیدونم این تیکه شو تو خواب دیدم یا وقتی بیدار شدم با خودم فکر کردم.
دختر خاله مم ناراحت بود که چرا زنجیر و پلاکو من گرویی برداشتم.

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۴:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح پسرخاله تان از اینکه شما دارید جدا می شوید با خبر است. شما باید حواستان را جمع کنید و به خاطر لجبازی با همسرتان زندگی تان را خراب نکنید. هر دو نفر آدمی ممکن است با هم دعوا کنند و اختلاف نظر داشته باشند ولی اینکه زود بگویید طلاق طلاق .... سردی روابط بین شما و همسرتان بوجود می آید و این باعث می شود که از چشم هم بیافتید. با دو بار طلاق خواستن، این امر عادی به نظر می رسد در حالی که خاله ی شما شاید به جبران اینکه شما به پسر او در گذشته پاسخ منفی داده بودید و الان هم پسر خاله تان فوت شده، خاله تان بدش هم نمی آید که شما هم در زندگی تان شکست بخورید. چرا می خواهید خودتان را دشمن شاد کنید؟ النگوی شما در خوابتان تعهدی است که شما نسبت به زندگی تان دارید و او می خواهد که شما این تعهد را از دست بدهید. شما گردنبند را برداشته اید و این یعنی هنوز تصمیم قطعی برای اینکه جدا شوید ندارید. باور کنید تصمیم شما اشتباه است و همسرتان هم از اینکه شما پول او را به عشق او ترجیح دهید عصبانیست نه از شما وگرنه نمی گفت برگرد. شما باید با عشق به همسرتان قلق او را بدست بگیرید و نه با تهدید. به هر وظیفه ی من صرفا تعبیر خوابتان است . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۵۰:۳۳
بهار

بهار : از آسمان (هوا تاریک بود)طلا ریخت توی یه کیف کوچیک بودکه قبلا مامانم طلاهاش و که الان فروخته توش نگه میداشت و یکی ازون طلاهاهم که فروخته الان جزو این طلاهای جدید بود که پیدا کردیم و من و مامانم وقتی افتاد برش داشتیم و مامانم به پسر خالم که دید گفت به کسی نگو که طلاهام پیدا شده

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۲:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شانس و موفقیت به شما رو می آورد و از جایی که انتظارش را ندارید به ثروت و رفاه و آرامش می رسید. انشالله خوشبخت خواهید شد و ضررهای گذشته تان جبران می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۲۵:۱۶
eli

eli : سلام خانم هراتی .وقت بخیر.تمام خوابم یادم نمیاد فقط یادمه روبروم یک سرویس طلای زرد قشنگ بود که میدونستم عشقم برای ازدواجمون برام خریده .دیدم که حلقه اش شبیه حلقه ازدواج اولمه و برام جالب بود که شبیه اون هستش .یک زنجیر شبیه قیطون و بلند هم توی سرویسم بود با خودم میگفتم این زنجیر برای تعهده چون شبیه ریسمان و قیطونه. از داشتنش حس خوبی داشتم

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۴۴:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از رابطه با او احساس آرامش و موفقیت زیادی خواهید داشت. اما تعهد، تعهد است و ازدواج اولتان از جهاتی به زندگی با عشقتان شباهت دارد. شاید در بخشهایی از زندگی احساس تازه ای داشته باشید، اما این آقا شباهت هایی از نظر اخلاقی به همسر اولتان دارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۱۷:۳۷
مینا

مینا : سلام.دیدم در بازار طلافروشی بودم.مغازه هارو میدیدم واز پشت ویترین طلاهای زیبایی میدیدم.وارد یکی شدم وبا دوستم بودم که گفت بیا اینجا بمونیم وشروع کردیم طلاهای ویترین طلا فروشی رو جابجا کردن وتمیز میکردیم.تعداد زیادی پلاک گردنی میدیدم ودونه دونه شستیمشون.ورقه های نازک طلا روی صفحه هم میدیدم وجابجا میکردیم.به طلافروش گفتم گردنبند میخوام.دو مدل نشونم داد.گفتم باید فکر کنم بعد بخرم.خودم گردنبندی گردنم بود وطلافروش پرسید از کجا خریدی گفتم از بازار.اومدم بیرون دیدم کنار ساحل دریا دارم راه میرم وصدف های بزرگ وکوچک خوشگلی سالم جمع کردم.دریا اروم بود.آقایی که شبیه نامزد سابقم بود دیدم وگفتم بیاباهم جمع کنیم ولی محل نذاشت وبه سمت خانومی رفت که لباس نارنجی/زرد تنش بود.

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۳:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که نگرش های خودتان را در رابطه با موفقیت و نوع تعهدات و تمایلاتی که دارید، ترو تمیز و تعدیل کنید. اشتباهات عقیدتی تان را اصلاح کنید و یا دیگران را بنا به تجارب خودتان راهنمایی کنید. شما هنوز هم تمایلاتی دارید که به آنها متعهد هستید و به خاطرشان احساساتی شده اید. شخصیتی درونگرا دارید و زیبا، فروتن و خردمند هستید. خود واقعی تان را به هر کسی نشان نمی دهید. می خواهید به امنیت و رفاه برسید. نامزد سابق شما به شما توجه ندارد و سعی می کند که به کسب ثروت و یا تعامل با اشخاص شلوغ و برونگرا بپردازد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۵:۰۴
محمدرضا

محمدرضا : سلام خانم هراتی
تو خواب دیدم مقداری شمش طلا دارم حدود فکر کنم ۳یا۴کیلو
داخل یه صندوقی پنهانشون‌ کردم یکی از دوستام میبینه من وقتی میبینم یکی فهمیده کنار صندوق یه مار کبری میزارم که محافظت کنه
اون نفر میاد در نبود من طلاها رو بگیره مار نیشش میزنه
اون مار با من کاری نداشت
ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی با قید و بند، با چهارچوب، محافظه کار، درستکار، خلاق و موفق و غنی دارید. می دانید که با استعداد هستید ولی توانایی های خودتان را برای دیگران جار نمی زنید و همین توانایی های شما موجب رسیدن شما به موفقیت است. دوست شما می خواهد از کار شما سر دربیاورد و موقعیت شما را بدست آورده مثل شما شود ولی موفق نمی شود و تعادلش را در زندگی از دست می دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۳۴:۱۱
B

B : سلام من ی خوابی دیدم ک اوایلشو زیاد یادم نیست ولی یادمه ی جایی بودم ی نفر دیگه ک باهامون بود مرغش تخم گذاشته بود و تخم جوجه شد و جوجه از جوجه هایی ک تو تخم درمیان بزرگتر بود ولی کاملا بدون مو بود من بهش اب میدادم و خیلی اب میخورد بعد دیدم ی جایی هستم ک برف اومده از اونجا خانوادمو دیدم و رفتم پیششون بعد انگار بقیه خواب ی جای دیگه بود ک ی ساختمون سفید بود و من و خالم بین طبقات میرفتیم و هر طبقه مربوط ب ی چیزی بود ک میفروختن دیگه دقیقه های اخر باز بودنش بود و داشتن میبستن ک من و خالم بین طبقه دو و یک بودیم، در اونجا ی اقایی اومد و دوتا سنگ قیمتی یکی بنفش و یکی زرد کمرنگ متمایل ب سفید ک اماده شده بود برای گردنبند ب من داد و من زرده رو انتخاب کردم و بعد اون اقا بغلم کرد و من قشنگ تو خواب در اغوش کشیدنش رو حس کردم و حس خوبی داشتم ولی ی لحظه ب این فک کردم ک نامحرمه و خودمو عقب کشیدم و اینکه متاهل بود ولی باز نگهم داشت تو بغلشو منم مقاومت نکردم.طبقه های بالا بسته شده بودن و طبقه دو هم داشت بسته میشد و بسته شدن ساختمون ب این صورت بود ک همه ادما ازش میرفتن بیرون و ساختمون جمع میشد و تو هم قفل میشد و اگه کسی توش میموند له میشد ،بعد من ب خالم میگفتم بیا بریم داره بسته میشه ولی اون شروع کرد ب دادو هوار ک این دختر میخواد طلا بخره باید باز بذارین چون طبقه یک طلا داشت و هنوز باز بود و داشت بسته میشد کم کم ،بعد ب عنوان مثال ب ی سری النگو اشاره کرد ،بعد من ک دیدم طبقه دو بسته شده و خالم گیر افتاده فریاد زدم کمک کنین و از بیرون دوتا اشنا و ی غریبه ک شنیدن زدن بالای ساختمون و خراب کردن و شیشو شکوندن تا ما تونستیم بیایم بیرون و طلا هم نخریدم و در اخر رفتم پیش اقوامم ک بیرون بودن

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۰:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی هدفی دارد. کسی در صدد است که به دستاوردهای زیادی برسد و هدفش را عملی کند. او می خواهد که به پول راحت و بی دردسری برسد و شما فکر می کنید که او می تواند راحت به خواسته اش برسد. شما برای خودتان ایده آلها و آرمانهای بالایی دارید که به ثروت و رفاه برسید و ایمان دارید که می توانید خواسته تان را بدست بیاورید. اما فکر شما اشتباه است و تلاش شما برای رسیدن به هدفتان با شکست مواجه خواهد شد. شما می خواهید عشق به زندگی تان بیاید ولی روش شما اشتباه است. شما به منافع خودتان فکر می کنید و کسی هم سر راهتان می آید که می خواهد به منافع خودش فکر کند و موجب شود که شما زیر بار احساسات منفی له شوید!! از هر دست بدهید، از همان دست پس می گیرید. از ابتدا درست فکر کنید و برای رسیدن به خوشبختی، موجبات آزار و بدبختی دیگران را فراهم نکنید تا تقاص کارتان به شما برنگردد وگرنه خشم خداوند باعث خواهد شد که احساس ناکامی و شکست داشته باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۰:۴۲
رضا

رضا : سلام خانم هراتی بزرگوار . بامداد پنج شنبه ( ۵ ربیع الثانی ) مادرم خواب دیدن که مقدار زیادی النگو در دست ها داشتن ، به همراه گوشواره و انگشتر . در خیابان خانمی مقداری از طلاهای مادرم رو میخواستن بدزدن . از همین رو مقداری از اون رو زیر کفش هاش پنهان کرده بود ، که مادرم به هر جور که شده بود ، طلا ها رو پس گرفته بود . بعد از اون مادرم ، برای اینکه جاهای طلا ها امن باشه ، اون ها رو به خاله بزرگترم میده . ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۳ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۴:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که مردم به خوشبختی مادرتان و موفقیت هایی که او بدست آورده حسادت می کنند و دلشان می خواهد که با رفتار بد نسبت به مادرتان، و زیر پا گذاشتن و نادیده گرفتن موفقیت های مادرتان، اعصاب مادرتان را خورد کنند و نشان دهند که مادرتان اصلا هم خوشبخت نیست! مثلا اگر مادرتان لباس خوبی تنش باشد و گویای این باشد که او پول خوبی خرج این لباس کرده، ممکن است کسی که حسادت می کند به او بگوید که اصلا لباست بهت نمی آید و یا جنسش اصلا خوب نیست و یا مطلقا هیچ تعریفی از زیبایی مادرتان نکند. این همان زیر پا گذاشتن و نادیده گرفتن موفقیت های مادرتان است.پس مادرتان نباید موفقیت هایش را مطلقا به مردم بگوید و اگر با خاله تان حرف زد و درد دل کرد و از خوشبختی خودش چیزی گفت اشکالی ندارد چون خاله تان رازدار مادرتان است و به او حسادت نمی کند. برای دفع شر هم صدقه بدهید که چشم زخم نخورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۷:۲۱
سعیده زارع

سعیده زارع : سلام. مادرم خواب دیدن طلاهای عروسیشون گم میکنن هرچی می‌گردن پیداش نمیکنن. بعد ازچندوقت توکمد توی کیف پول یه مقدارازطلاهاروبه غیر از زنجیر وگردن بند عروسیش پیدامیکنن.

پاسخ
لینک۱۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۱۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما شاید به مرور زمان، احساس کرده است که مانند اوایل زندگیش با پدرتان، عزیز و موفق نیست و آن شور و هیجانات اولیه را ندارد و از ارزش و اعتبار او کاسته شده ولی وقتی که درست به خاطرات و رازهای خودشان فکر می کنند متوجه می شوند که شاید ظاهر او برای پدرتان عادی شده باشد ولی اعتبار و ارزش او به گونه ی دیگری پیش پدرتان بالارفته . تمایلات جنسی آنان نسبت به هم کمتر شده و رفاقت و صمیمیت آنان بهم بیشتر شده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۰۹:۳۴
Tara

Tara : سلام. خواب میدیدم دوستم که حدود ۱ سال هست ازدواج و مهاجرت کرده و رابطمان کم شده آمده ایران و باهم داشتیم قرار میگذاشتیم برای امتحان درس بخونیم.خیلی خوشحال بودم از دیدنش.من آماده شدم رفتم خانه شان. دیدم لباس سفید گلدار پوشیدم و ناگهانی در آینه خودم رو دیدم که دو گردنبند طلا به گردن دارم.یکی نازک تر با پلاک کوچکتر( شبیه ان در واقعیت هر روز گردنمه) و گردنبند زیرین یک گردنبند پهن و بزرگ که واضح دیده میشد. گردنبند طوری بزرگ بود که دوستم دید و دست زد و تعجب کرد. خودم هم تعجب کردم که چنین گردنبند بزرگی دارم.

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۰:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تلاش می کنید که درسهای لازم را از زندگی تان بیامورید و به همه اثبات کنید که شخصیتی موفق و با اعتماد به نفس دارید. شما تمایل دارید مثل دوستتان آینده ای موفق داشته باشید. رفتار شما مثبت اندیش و شادو اجتماعی و سرشار از آرامش است. شما به تمایلات و خواسته هایتان خواهید رسید و به هدفی که برایتان مهم است، قطعا خواهید رسید و موفق خواهید بود چه از نظر کاری و یا اگر ازدواج مد نظرتان است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۶:۰۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.