تعبیر خواب ظرف شیشه ای
اگر کسی در خواب هر گونه ظرف شیشه ای داشت که در آن از نوشیدنی های گوارا می نوشید، تعبیرش خوب و اگر مسکرات یا نوشیدنیهای ترش یا شور می نوشید، تعبیرش برای بیننده خواب خوب نیست. از آن جایی که زنان ظروف شیشه ای را مانند احساس شکننده خود دوست دارند، اگر ظروفی از ظروف شیشه ای زنی در خواب شکست، در بیداری دلش می شکند.
داشتن شیشه ای که در آن شربت گوارا باشد، نشانه این است که بییننده همسری خواهد داشت که مانند شیشه احساسی شکننده دارد و زودرنج است. اگر کسی دید که شیشه ای که در خانه داشته و در آن پر از شربت گوارا بوده شکست، طلاق و جدایی یا هلاکت همسر می باشد. بطری شیشه ای زن است و محتوای آن مال زن است یا کامی است که از زن گرفته می شود. شیشه هایی که درون آن ها مشروبات الکلی می ریزند اشاره ای هستند به فساد و تباهی و گناه.
اگر شیشه ای داریم که درون آن آب ریخته ایم، از جانب زن یا همسر بیننده خواب، امنیت و راحت برای او پدید می آید. اگر شیشه رنگی باشد نوع رنگ اهمیت پیدا می کند. شیشه سرخ دعوا و خشم و غضب است. سیاه خوب نیست و زرد نشان آن است که دری از فرج مقابل شما وجود دارد و چنان چه مشکلی در زندگیتان هست با همت و اراده می توانید آن مشکل را رفع نمائید. اگرِشیشه شکسته بود نشان از شکستگی دل است.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن شیشه به خواب، دلیل زن باشد و گویند، دلیل بر خدمتکار خانه است، لکن ثباتش نباشد. اگر دید که شیشه به وی دادند، دلیل که زنی درویش بخواهد. اگر ببیند که در شیشه روغن گل یا روغن بنفشه بود، دلیل که زنی توانگر بخواهد و دیندار اگر ببیند که از آن شیشه، شراب انار یا شراب به خورد، دلیل است مال زنی بخورد. اگر دید شیشه بشکست، دلیل که زن بمیرد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که شیشه چیزی خوشبو است، دلیل است بیمار گردد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
mahdi : سلام و وقت بخير.ديشب خوابي ديدم كه سخت پريشانم.در خوابي كه ديدم احساس گشنگي زيادي داشتم و جز ليوان شيشه اي بي رنگي چيزي نداشتم.احساس كردم كه ميتوانم آن ليوان شيشه اي را بخورم،دندان زدم و قسمتي را خوردم.بعد كه از خواب پريدم تا چندين ساعت حس بدي داشتم و فكر ميكردم آن شيشه را خورده ام.لطف ميكنيد تعبيرش را بگوييد .سپاس
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام خوش. احساس گرسنگی شدید در خوابتان به این دلیل است که شما اشتیاق دارید که به چیزی برسید که یک مدتی آرزوتان بوده است مثل عشق، شناخته شدن، قدرت، ثروت یا شهرت ... شما ممکن است مساله ای احساسی یا خانوادگی مهمی را رد می کنید یا از آن خودداری می کنید. اینکه شیشه می خورید، روی آسیب پذیری، سردرگمی و سستی شما تاکید دارد. شما ممکن است در ابراز افکارتان و استفاده از کلمات درست برای ایجاد ارتباط، مشکل داشته باشید. خوردن شیشه می تواند نمادی از نظرات برنده و نیش و کنایه شما یا کسی در خانواده تان باشد(زبانتان یا زبانشان تند و تیز است). شاید شما از چیزی که کسی گفته است، آسیب دیده اید یا ناامید شده اید. باید مراقب باشید که چگونه چیزها را بیان می کنید تا کسی آزاری نبیند. تشکر از همراهیتون.
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام خوش. احساس گرسنگی شدید در خوابتان به این دلیل است که شما اشتیاق دارید که به چیزی برسید که یک مدتی آرزوتان بوده است مثل عشق، شناخته شدن، قدرت، ثروت یا شهرت ... شما ممکن است مساله ای احساسی یا خانوادگی مهمی را رد می کنید یا از آن خودداری می کنید. اینکه شیشه می خورید، روی آسیب پذیری، سردرگمی و سستی شما تاکید دارد. شما ممکن است در ابراز افکارتان و استفاده از کلمات درست برای ایجاد ارتباط، مشکل داشته باشید. خوردن شیشه می تواند نمادی از نظرات برنده و نیش و کنایه شما یا کسی در خانواده تان باشد(زبانتان یا زبانشان تند و تیز است). شاید شما از چیزی که کسی گفته است، آسیب دیده اید یا ناامید شده اید.
ایین : سلام. وقت بخیر.
حلول ماه ربیع الاول رو به شماتبریک میگم.
خواب دیدم یک شب پر استرسی رو در یک جمع میگذروندم. نمیدونم چه اتفاقاتی رخ میداد که حس گذروندن شبی پراسترس وخسته کننده به من در عالم خواب القا میشد. جمع نا آشنا بودند بجز یک پزشک متخصص بیهوشی که در عالم بیداری از همکاری قدیمم بود. در 2بخش ازشب، خودم رو میدیدم که نوزاد شخصی دیگری رو در اغوش داشتم وبا راه رفتن وتکان دادن نوزاد سعی در خواباندن نوزاد داشتم ومابقی افراد خوابیده بودند ومن پیش خودم میگفتم درسته از خوابم گذشتم تابقیه(مثلا خانواده نوزاد) بخوابندومیتونمم این کار رو نکنم ولی هیچ کار نیکی هرچند کوچک از جانب خدابی پاسخ نمیمونه. بعد پزشک همکار گفت بیابریم یه چیزی بخور که خستگی ازتنت بیرون بره. یه لیوان شیشه ای دستش بود خواست با ملاقه از یه ظرف شیشه ای که حاوی نوشیدنی سبز رنگی بودداخل لیوان رو پر کنه که لیوان رو از دستش گرفتم وخودم اینکا رو کردم ولی یکدفعه بی دلیل لیوان ازدستم ول شد وخورد به ظرف شیشه ای که پایین روی زمین بود وهردو ظرف شکستند ولی بیشتر خرد شدن لیوان رو دیدم که خورد شدوتکه های ریزش همه جا پخش شد واز قضا تکه ای از ان به سرم خورده بود چون بالای پیشانیم درمحل اول رویش موم زخم شد. عصبانی شدم وبلند گفتم کی نحسی این شب تموم میشه که یه مرد نا آشنایی که اونجابود بهم گفت این حرفو نزن یه وقت نحسی دامن خودتو میگیره. بعد سرم رو چند نفر مرد ی که گویا حرفه شون مربوط به بیمارستان میشد دیدندوهمگی گفتند نیاز به بخیه داره. خودم چنین حسی نداشتم چون اصلا خونی اززخمم جاری نشد ومن خونی ندیدم. خلاصه چند مرد دورم رو گرفتند که سرم رو بدون بیهوشی بخیه میزدند اول مانعشون میشدم چون میگفتم جاش میمونه ولی بعد قانع شدم خوب شدن زخمم مهمتر تاجاش! گفتند چشمهاتو ببند. بستم ویه مرد بازیگر به نام(امیر کربلایی زاده) یک بخیه به زخم من زد ومن برخلاف ترسی که از دردش داشتم دردی حس نکردم چون با بستن چشمهام خوابم برده بود. چشمهامو که باز کردم کارم انجام شده بود سریع ازاون اقای بازیگر تشکر کردم ودر همین حین یک مرد مسن نا آشنا رو دیدم که رو به ما میگفت هرکسی هرکاری هرچند اندک براتون انجام داد ازش تشکر کنید. من حرف مرد رو به خودم گرفتم وپیش خودم گفتم خوب من خوابم برده بود که بخوام زودتر تشکر کنم اما بعدش که بیدار شدم سریع تشکر کردم. ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما پروژه یا کاری را به دست می گیرید که وظیفه شما نیست و صرفا برای آرامش دیگران زیادی از خودتان مایه می گذارید و بنابر این بیشتر از توانتان کار می کنید و این باعث می شود روحیه و روانتان خسته شود و دلتان بشکند. شما نیاز به استراحت و آرامش دارید و باید فکرتان را مجددا برنامه ریزی و بازسازی کنید. دیگران سعی می کنند با مراقبت از شما رابطه شما را با موقعیت کاریتان حفظ کنند تا از مسئولیت هایتان دست نکشید و این کار را باسیاست و خوشرویی و درایت انجام می دهند. شما نیاز به این دارید که هم خودتان به آرامش برسید و هم اجازه دهید تا دوستانتان با روی خوش شما مواجه شوند تا همه کارها با هماهنگی با شما پیش برود. تندخویی ای که از روی مهربانی هم باشد، مهربانی نیست و سد راه موفقیت شما خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Yasi : سپاسگزارم
Yasi : سلام روزتون بخیر
دیشب خواب میدیدم جایی بودم تعداد زیادی لیوان بلور نشسته بود شاید حدود دو روز گذشت کسی لیوانهارو نشست و وقتی دیدم کسی نمی شوره من رفتم شستمشون البته خواهرمم کمکم کرد پسر خواهرشوهر سابقمم اونجا بود و داشت غر میزد که چرا کسی اونجارو مرتب نمیکنه بعد یه چوب لباسی بود لباسهای روشو مرتب کردم اومدم یه در آهنی بود که انگار همیشه بسته بود و من هیچ وقت داخلشو ندیده بودم دیدم باز شده و یدفعه چیزایی ریخت بیرون فکر کردم دارن اونجارو خراب میکنن رفتم جلوتر دیدم یسری طلسم مثل کله اسکلت نمی دونم چه پرنده یا حیونی بود زیاد بود و به هم وصل بود دو تا دختر اومدن بهشون گفتم به اینا دست نزنین ولی تا حواسم پرت شد دیدم دخترا طلسمارو بردن و کنجکاو شدم ببینم پشت این دره متروکه به کجا میخوره دیدم جای تقریبا قشنگیه و از اون طرفش بازه و جایی شبیه شاید معبد بود
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و افکار عده ای خانم را از انرژی منفی خالی کنید و در مسیر درست در زندگی تان گام بردارید. مشکلات و سد راه شما برای رسیدن به خوشبختی برطرف خواهد شد و الهامات مثبت، تفکرات معنوی در جهت رشید و موفقیت شما و نیز نعمت های بیشتری در زندگی به سمت شما می آید و منفی ها و افکارات مخرب از زندگی تان خارج می شود. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام وقت بخیر
من خواب دیدم دوستم توی خونه ماست و روبروی من نشسته، بینمون کلی لیوان کثیف بود که فکر کنم توش ابمیوه یا شیر خورده شده بود و لیوان چای نبودن، ده الی 15 تایی میشد، من یکی یکی لیوانهارو برداشتم و گذاشتم توی سینی که خونه کمی مرتب بشه و اون با تعجب به کار من نگاه میکرد که از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما و دوستتان به مشکلات حل نشده و منابع از دست رفته زندگی تان نگاه می کنید و شما سعی می کنید که روابط گذشته را کنار بگذارید و مشکلاتتان را حل کنید و با مهربانی و سخاوت نسبت به دیگران برخورد کنید و دوستتان از اینکه شما در مقابل دیگران با گذشت و بزرگواری رفتار می کنید تعجب میکند. تشکر از همراهیتون.
mahsa11111 : سلام خانم هراتی عزیز.دیروز خواب دیدم که مهمون داریم و همسایه هامونم بودندومن یه سینی چای ریختم همین که خواستم از آشپزخونه بیام بیرون از دستم افتادروی زمین .اما خرده شیشه ها روی فرش نبود و فقط اون قسمت به خاطر چای خیس شده بود کمی اونورتر وقتی روفرشی بلند کردم خرده شیشه استکان ها زیر روفرشی جمع شده بودند بدون اینکه من دست زده باشم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید با همسایه هایتان مهربان باشید ولی بین شما اختلاف می افتد و مورد ناسپاسی آنان قرار می گیرید. آنها پنهانی صحبتی با هم می کنند که دلتان می شکند. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وقت یخیر
خواهرم خواب دیده که پسر اون یکی خواهرم از بالای یه شیشه ی شکسته بزرگ رد شده وخواهرم جیغ زده که خاله مواظب باش تو که از دادش کوچیکت بدتری و سر خواهرم داد زده که مواظب بچه هات باش کارای خطرناک نکنن باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. پسر خواهرتان دل شکستگی، درد ، ناامیدی و تغییراتی منفی را در زندگی اش تجربه می کند و خواهر شما نمی خواهد که او اینطور احساس افسردگی کند و غصه بخورد. دلائل این ناامیدیها شاید سردرگمی راجع به آینده و یا حدا افتادن از دوستان یا کسانی است که برای او مهم بوده اند. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام وققتون بخیر
خواب دیدم انگار توی یه جلسه کاری هستم و منتظر چیزی هستم که آماده بشه ولی دیدم که یه سینی که چند لیوان شیشه ای طرحدار توش بود آوردن و بهم میگن این لیوانها اینجا باشه شاید برای چای لازم بشه توی فکرن میگم من که لیوان نخواستم و چرا چیزی رو که میخوام نمیارن. البته یادم نیست که منتظر چی بودم
متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خانم های زیادی هستند که ظرفیت دوستی و یا تعامل با شما را دارند و می خواهند با دست و دلبازی با شما همکاری کنند. شما باید سعی کنید که برای پیشبرد اهدافتان با دیگران از در دوستی وارد شوید. تشکر از همراهیتون.
زهره : سلام.خواب دیدم تو آشپزخونه ایستاده بودم و ی لیوان دستم بود که جلوی دهنم گرفته بودم و انگار می خواستم از لیوان نوشیدنی بخورم.ولی یهوو بدون اینکه ضربه ای بخوره خرد شد و تکه هاش ریخت کف اشپزخونه.ولی چیزی از لیوان بیرون نریخت انگار لیوان خالی بود.و فکر می کنم که همسرم هم توی آشپزخونه ایستاده بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید زندگی تان خیلی پربار نیست، احساس بدون قدرت بودن و عزت نفس پایینی دارید. در رابطه با یک موقعیت خودتان را گناهکار می دانید یا احساس می کنید که شایسته یا کافی نیستید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام،روزتون بخیر،براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.خانم هراتی ،دیشب خواب دیدم خونه قدیمی پدربزرگم هستم و مادرشوهر وخواهرشوهرم که در واقعیت بخاطر دو سال فاصله از همسرم با اونا هم قطع رابطه هستم ولی از ته قلبم بخشیدمشون هم اونجا بودن و قبلا هم بهتون گفته بودم خیلی به خوابم میان و دختر خواهرشوهرم رو بغل کرده بودم از پنجره حیاط رو نگاه کردم دیدم بارون میاد ولی کف حیاط پر از خورده شیشه بود وپدرومادرم و چند نفر از اعضای خانواده که دقیقا یادم نمیادکیا بودن زیر بارون انگار داشتن با جارو شیشه ها رو جمع میکردن و پدر بزرگ مرحومم ی گوشه نشسته بودو ما رو نگاه میکرد، منم مادرشوهرم رو صدا کردم و گفتم بچه رو بگیر و رفتم تو حیاط جارو رو از مامانم گرفتم ،دیدم بارون قطع شد و همزمان شلنگ آب رو دستم گرفتم و شروع کردم به آب و جارو و جمع کردن شیشه ها،،بعدش دیدم با مادربزرگ و عمه ام مسافرت هستیم و مادربزرگ میخاد برگرده خونه و درحال جمع کردن وسایل زیادی هست و شروع کردم ب جمع کردن وسایل بین وسایلاش قلیون رو دیدم و گفتم چرا اینو آوردید و دیدم داره ی مشمبا انجیر جمع میکنه چندتاشو خوردم و دیدم ماهی هم داره ماهی رو برداشتم که بذارم یخچال ،در یخچال رو که باز کردم اونجا هم پر از ماهی بود،رفتم در فریزر رو باز کردم دیدم اونجا هم پر از ماهی هست و با سختی ماهی رو جا دادم و ی مقدارش رو برداشتم به عمه ام گفتم اینو برا امشب سرخ میکنم بخوریم،و پشت سرم رو نگاه کردم دیدم ی باغچه هست ک ی دونه گل نرگس توش کاشته شده،ممنون از وقتی که میذارید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عزیزم. شما با عقاید و سنت های خانوادگی تان زندگی می کنید و پدرو مادر شوهرتان هم به شما و آشتی شما فکر می کنند. همه خانواده شما دلشان می خواهد که نگرانی های زندگی شما از بین برود و زمینه ی زندگی تان از مشکلات پاک شود و دلشکستگی هایتان را فراموش کنید و بدیها را بشویید برود. حتی پدر بزرگ مرحومتان ( روحش شاد) دلش پیش شماست و برای خوشبختی تان دعا می کند. شما مشکلات را از زندگی تان دور می کنید و خوشبین و مثبت اندیش سعی می کنید که نگرانی هایتان را از بین ببرید. احساسات مثبت زیادی به زندگی تان راه می یابد. ثروت و خوش بینی و رضایت از زندگی خواهید یافت. شما آشتی می کنید و غم ها از زندگی تان می رود و شادی به زندگی تان می آید. تشکر از همراهیتون.