تعبیر خواب عاشق شدن
اگر کسی در خواب دید که عاشق کسی شد و به مراد خود رسید، به او سود می رسد و اگر عاشق چیز حرامی شد، کم دین و یا بی دین می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند بر کسی عاشق شد، دلیل که نیازمند و حریص گردد. اگر عاشقی او به چیزی حرام بود، دلیل بر فساد دین او است. اگر ببیند که از معشوق کام دل یافت، دلیل منفعت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
کوروش ایرانشاهی : سلام خوبید
چند شب پیش در خواب دیدم که معشوقه ام که در عالم واقعیت قرار بود پارسال باهم نامزد کنیم ولی بهم خورد و اون با شخص دیگری ازدواج کرد . به من دو سه پیام در تلگرام داد متن پیام دقیق یادم نمیاد ولی کلیتش این بود که در شرایط خوبی نیست و کلا ناراضی هست . و پشت سر همین خواب دیدم معلم کودکان ابتدایی شده ام ، من در عالم واقعیت چندسال پیش سرباز معلم بودم و الان کارمندم اما در این خواب دیدم دوباره معلم شاگردان ابتدایی قدیم خودم شدم
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز دهها نفر قبل از شما در صف هستند و حداکثر زمان پاسخگویی 24 ساعت در نظر گرفته شده نه 2 ساعت . لطفا صبور باشید.
رز : سلام وقت بخیر پیشاپیش عیدتون مبارک
خواب دیدم کسی که بهش علاقه دارم از کنارم رد شده و بهم میگه شمارتو بده من نشستم حالت سجده که شماره بنویسم پیش خودم گفتم زشته بخام شماره بدم حالت سجده کامل پشت به اون بودم اون اومد کاغذ بزرگی گذاشت روی دستم وقتی رفت بلند شدم از سجده نگاه کاغذ کردم شمازش خیلی ناخوانا بود نمیشد خوندش
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی که به او علاقه دارید، نمی تواند احساس خودش را به شما ابراز کند یا با شما در ارتباط باشد. تشکر از همراهیتون.
رز : سلام وقت بخیر خواب دیدم تو خونه قدیمی پدربزرگم هستیم اما انگار محل کارم شده بود کسی که دوسش دارم اومده بود خرید به همراه پدرش اما در واقعیت تا بحال پدرشو ندیدم پدرش از یه چشم مشکل داشت و سر خرید نزدیک بود دعوامون بشه و اونا خیلی با ترس و احتیاط با من حرف میزدن میخاست در مورد خودمون حرف بزنه که با ترس اومد جلو و خواست دارو بهش بدم کارم در زمینه دامپزشکی هست خونه خیلی شلوع بود پور بزرگ و مادربزرگم بودن و خوشحال بودن یعنی لبخند به لب داشتن و چهرشون راصی بود اومدم از تو یخچال بهشون دارو بدم که اون پسر پشت سرم اومد
پدربزرگ و متدربزرگم فوت شدن
شب قبل بهم گفتن این پسر مناسب تو نیس و کار احماقه نه ای باهاش ازدواج کنی
که این خوابو دیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما برای ازدواجتان مقید به اصول اخلاقی و سنت هایی هستید که از مرحوم پدر بزرگ و مادربزرگتان یاد گرفته اید و خانواده تان به این سنت ها پایبند هستند. پدر کسی که خواستگار شماست، درک درستی از مسائل ندارد و مثبت نگر نیست او نمی خواهد که مسائل به ضرر پسرش به پیش برود و اقتصادی فکر می کند یا به انتخاب های پیش رویش فکر می کند. پسری که خواستگار شماست امیدوار است که شما باعث آرامش پدرش شوید و چوری رفتار کنید که او بخواهد که شما با پسرش ازدواج کنید. پدر بزرگ و مادربزرگتان هم آرزو دارند که شما ازدواج کنید ولی نگران شما هستند. تشکر از همراهیتون.
رز : سلام خواب دیدم یکی از همکارام اومده بهم میگه من قبلا با این اقا رابطه داشتم (من و این اقا بهم علاقه مند شدیم ولی کسی نمیدونه )
فریبا هراتی
: سلام. احتمالا همکار شما قبلا از این آقا خوشش می آمده یا خیال می کرده که این آقا از او خوشش می آید. تشکر از همراهیتون.
رز : ببخشید یادم رفت بگم وقتی این اقا اومد بامن احوالپرسی کرد لبخند به لب داشت و بعدش که رفت همکارم اینو گفت اما این همکارم این اقا رو در واقعیت نمیشناسه
فریبا هراتی
: این آقا که به شما علاقه دارد شخصیتی دارد که اگر دوستتان او را بشناسد، از شخصیت او خوشش خواهد آمد و احساس درک متقابل از کارهای او خواهد داشت. شاید هم شما نسبت به این آقا حساس هستیدو روابط او را مورد بررسی قرار داده اید یا نسبت به او ناخواسته حالت حسادت در دلتان به وجود آمده که در این صورت خوابتان باطل است. تشکر از همراهیتون.
khorshid : سلام.من و معشوقه ام که علاقه ي دو طرفه بهم داشتيم بدليل لجبازي و غرور دو طرفه و رفتار سرد ايشون که خيلي از خود متشکر بودن نا خواسته طي اتفاقاتي که منم مقصر بودم رابطمونو با حالت دلخوري و بدون رضايت دو طرفمون تموم کرديم و قرار شد وقتي مشکلش حل شد بازم در آينده باهم باشيم و برگرده.يکسال از جداييمون ميگذره و از اول آشنايي تا چند ماه پيش همش خواب ميديدم که باهام سرده و بي محلي ميکنه و بيشتر منم که بي تابشم دقيقا مثل واقعيت.اما چندماهه که خواب ميبينم برگشته (از جايي مطمعنم که برميگرده)و اومده خونمون و من ميرم زير پتو قايم ميشم و مياد منو بغل ميکنه و ميبره يا خواب ميبينم اومده توي جمع خانواده مادريم و داره راجع بمن با همه در گوشي صحبت ميکنه حالت تحقيق کردن و من همون موقع ميرم آشپزخونه شير آبو باز ميکنم و ازش يه موش خيلي کوچيک ميوفته پايين.ديشب هم خواب ديدم منو مادرم و خالم که اين دونفر در جريان رابطه ي ما هستن،به همراه هم توي خونه معشوقم بوديم و با مادر و خواهر اون آقا که در واقعيت اصلا همو نميشناسيم دور هم نشسته بوديم مثل مراسم خواستگاري و اونا راضي بودن و مادرش بهم گفت ايشالا پسرمو خوشبخت کني! بعد من رفتم اتاق معشوقم ديدم توي تخت دراز کشيده منم رفتم کنارش خوابيدم ولي بمن توجه خاصي نميکرد.آخراي خوابم انگار باهم قرار داشتيم بريم بيرون من داشتم لباس ميپوشيدم که زنگ زد گفت دوستت ندارم چرا انقدر دير کردي و وقتي رفتم پيشش قيافش کلا عوض شده بود شبيه يه آدم ديگه بود و انگار ميوه فروش شده بود با اينکه در واقعيت شغلش مهندس ساختو ساز هست يه گاري چرخدار پر از ميوه داشت.عذرخواهي ميکنم که اين خوابمو زياد نوشتم و چندتا خواب رو باهم عنوان کردم چون خيلي اين رابطه برام مهمه و استرس دارم ميخواستم نتيجه ي اين خواباي اخيرم رو که متفاوت با هميشه بوده رو بدونم که چه فکري راجبم ميکنه و ممکنه به خواستگاري برسه واقعا؟ممنونم از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز هر قدر شما محق باشید که از شرایطتان با خبر باشید، من اجازه ندارم بین افراد فرق بگذارم و از قوانین سایت تخطی کنم. بنابراین فقط خواب آخرتان را تعبیر می کنم. شما و مادرتان به او فکر می کنید و مادر و خواهر آن آقا نگران این هستند که او با کسی ازدواج کند که اذیت شود بنابراین سخت گیری می کنند. او در شرایط حاضر دارد فکر می کند که چه کار کند و تصمیمش را نگرفته. او احساس می کند که کارهایش در تلاشی بی حاصل هدر می رود. تمام مدت سعی می کند که به ثروت و سلامت برسد ولی از شما عصبانی است که باعث شده اید یک نوع بی تفاوتی و بی هدفی در زندگی اش به وجود بیاید. اگر مطمئنید که او برمیگردد که این همه دلشوره برای چیست؟ دوست خوبم برای ادامه ی یک رابطه، عشق و تفاهم و توافق لازم است نه صرفا صبر و دلخوشی به رویاها. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی نازنین امروز ظهر خوابی دیدم نمیدونم تعبیر داره یا نه چون کمی در فکر بودم وقبل ظهر که بخوابم با برادرم حرف زدم.خواب دیدم که جای نشسته بودیم مثل یکمغازه یا ارایشگاه دو سه تا خانم بودن که فقط یکیشون رو یادمه که چادری چادر سیاه پوشیده بود و داشت بهم میخندید که من کمی عصبانی شدم و بحثم شد با اون خانم و داداشم دوست نداشت و بدش میومد بحث کنم همان طور که در واقعیت از بحث کردن بدش میاد.ولی در نهایت انگار میخواست ازم دفاع کنه که اون خانم چادری هم انگار برادرش رو اورد برای دفاع نمیدونم برادرش بود یا پسرش بازم یادم نیست ی دونه دست برادرش اسلحه بود.من ترسیدم و نگران شدم و برادرم رو انگار توی اتاق پرو قایم کردم اون اقا بود ی پسر جوان با موهای جوگندمی. منم اون اقا رو ارام کردم چون ازش خوشماومده بود اونم ی خورده که گدشت و عصبانیتش برطرف شد از من خوشش اومده بود و انگار عاشق هم شدیم و خیلی ببخشید با هم عشق بازی میکزدیم و ببخشید فککنم سکس هم داشتیم ولی درست اینو یادم نیس ولی عشق بازی رو داشتیم.ببخشید بی ادبی کردم خانم هراتی.دیدم اون اقا بهم گفت انگار خانوادش میخواستن بیان خونمون چیزی بیارن اون اقا بهم گفت که گفتن هر کدوم از فامیلا و دخترای فامیل ی چیزی برات بیارن که دیدم انگار خانمها فامیل اونا لباسهای محلی پوشیده بودن و هر کدامتوی سیسنی برام یکی زیتون زیتونی که توی شیش رو یادمه و و چیزهای دیگه البته هر کدام توی سینی ی چیزی اورده بودن ی قلم جنس ولی زیتون شیشه ای رو یادمه بقیه رو یادم نیس منو اون اقا خیلی خیلی همو دوست داشتیم و ببخشید همش در حال بوسیدن هم و عشق بازی بودیم و من بیشتر تمایل به این کار داشتم و بیشتر من سمتشونمیرفتم اونم منو دوست داشت و تمایل داشت ولی نمیدونم توی خواب چرا من سمتشون هم میرفتم.اون اقا منو فرستاد به همراه خواهرم خرید برم پارچه بخرم ی مغازه رفتیم که کلی پارچه داشت یکی از پارچه ها پولک دوزی ابی بود و منو خواهرم پارچه ها رو نگاه میکردیم.ولی نمیدونم خریدیم یا نه.ولی اومدیم بیرون توی خیابون انگار چند تا مامور بودن موشها و ی چیزی میگفتن کژدم زیاد شده توی جوب داشتن میکشتن و از بین میبردن .دیگه خوابم یادم نیست و بیدار شدم.ببخشید زیاد و قاطی بود خوابم ولی کلی براتون گفتم و تا جایی که یادم مونده بود از زحماتتون ببینهایت سپاسگذارم و امیدوارم پیشاپش سال خوبی داشته باشیدعزیزم
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما باطل است عزیزم. امیدوارم شما هم سال خیلی خوبی در پیش داشته باشید و تشکر از همراهیتون.
Karbala313 : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر و خوشی
من به دخترخالم علاقه دارم . چند ماه پیش خواب دیدم که پدرشون فوت کردن و اداره خانواده به دست من افتاده ، چون خانواده خاله ام پسر ندارن و بنده در خواب سرپرست خاله و دو دخترخاله هام رو بر عهده داشتم . این یک خواب و چندین بار هم خواب دیدم که در جایی مثل مهمانی خانوادگی هستیم ، در بعضی از این خوابها دختر خاله ام که بهش علاقه دارم ، به من لبخند میزنه و در بعضی خوابها به من اخم میکنه . ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما ممکن است خواب صادقه باشد. اما اگر خوابهای صادقه نمی بینید که عین آن تعبیر شود، تعبیر خوابتان این است که زندگی شوهر خاله شما متحول خواهد شد و او شخصیتی دیگر و طرز فکری دیگر خواهد داشت که گویی دیگر آن آدم سابق نیست. شما خودتان را در مقابل خاله تان و دخترانش مسئول می دانید و عکس العمل های دختر خاله تان برای شما مهم است. لبخند او رضایت و تصدیق شماست و اخم او توصیفی برای اختلاف نظر با شماست. ولی با یک لبخند یا یک اخم نمی توان روی تعبیر یک خواب به صورت قوی چیز بیشتری گفت. ضمن این که لطفا طبق قوانین سایت همیشه در هر بار ثبت خواب، فقط یک خواب را بیان کنید و نه همه ی خوابهای مربوط به آن یک خواب را. تشکر از همراهیتون.
زهرااااا : سلام ...روز بخیر خانم هراتی عزیز ...انشالله خوب باشید و سلامت ...
من ی دوستی دارم که متاهله و ی پسر داره .با شوهرش حتی سلام عیک هم تا حالا نداشتم ...یکی دو مرتبه خواب دیدم که شوهرش عاشق من شده و میخواد باهام ازدواج کنه ..یعنی حس میکردم اون منو میخواد و منم راضی بودم که بهش جواب بله بدم بدون اینکه از همسر سابقش جدا شه به عنوان هوو ..مثلا ی بار اخیرا خواب دیدم اون دوستم در طبقه ی بالای خونه ی ما زندگی میکنن و شوهرش هم عاشقم شده ومیخواد منو بگیره و حس میکردم که زنش هم از اینموضوع مطلعه و راضیه بعد حس میکردم که بالا باهم خوابیدن بعد یهو دیدم از ی منفذی از بالا که به خونه ی ما باز میشد دوستم ی چادر سیاه رو به پایین آویزان کرد و ی جفت گوش واره ی طلای حلقوی روکه زرد بود انداخت پایین برای من ..گوشواره ی خودش بود .انگار به من دادش ...اینم بگم که دوستم هم ظاهرش خیلی زیباست هم آدم خوبیه ..ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید ♤♤♤
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. دوست شما امیدوار است که بخت خوبی مثل همسر خودش به شما برسد و نصایح او را در زندگی تان به کار ببرید. می خواهد شما هم مثل او خوشبخت باشید. ولی این به این معنی نیست که می خواهد شما هووی او باشید. شوهر او شخصیت شما را تایید می کند و در مواردی با هم احساس تعهد و همکاری دارید. شاید مثلا در رابطه صمیمی با دوستتان یا تعهد به وفاداری به دوستتان. شما باید به زندگی تان با دقت بیشتری نگاه کنید و گول نخورید. این تعهد و پذیرش شخصیت شما و همسر او، در خواب بصورت عاشق جلوه کرده و در واقعیت به این معنی نیست که او عاشق شماست یا شما عاشق او هستید. تشکر از همراهیتون.
زهرااااا : سلام خانم هراتی عزیز ...ببخشید که باز مزاحم میشم ...خواستم بگم تعبیر خوابتون واقعا دقیق و درسته ..ممنون ازتون ...ولی ی سوال ازتون داشتم واون اینکه ...آیا این خواب به من میگه که اون عاشق منه و دوست داره با من ازدواج کنه ؟؟ آیا میشه اینو فهمید از این خواب که اونم به من فکر میکنه و قصد ازدواج با من داره ؟؟؟ ممنون میشم پاسخ بدید ...تشکر فراوان
فریبا هراتی
: تضادهای زیادی بین شماست و شما باید طبق توضیحی که دادم این تناقضات را از بین ببرید. الان او عاشق شما نیست. اینکار را هم نخواهد کرد تا مطمئن شود لطفا تعبیر خوابتان را بارها بخوانید تا خوب متوجه شوید.
زهرااااا : سلام .شب خوش
امروز صبح خواب دیدم سر کلاسی نشستم که احتمالا کلاس دانشگاه بود و همه دانشجو ها هم نشسته بودند ..ی دفعه دیدم معشوقم وارد کلاس شد ..ی کت مشکی نو و براق و نسبتا بلند هم تنش بود ..اومد کنار من و روی نیمکت من نشست. در واقعیت اسمش علی هست اما تو خواب اسمش حسین بود ..اون حروف اسمش یعنی ح و س و ی و ن رو جدا جدا به تعداد زیاد روی کاغذای کوچولو نوشت و تو ظرفی گذاشت کنار من ..انگار برای من نوشت ..من از اینکه اون کنارم بود حس خوبی داشتم و ی خرده خجالت هم می کشیدم ..با خودم میگفتم حالا همه میفهمن ما همدیگرو دوست واریم .یکی از دوستای مدرسم هم اونجا بود و بهمون لبخند میزد .من مادر معشوقم رو ندیدم اما اون دوستم از مادرش پرسید همین ی بچه رو دارید ؟ اونم گفت اره همین ی پسرو دارم .بعد معشوقم به عنوان معلم رفت پای تابلو و ی مساله ی ریاضی طرح کرد ..یادمه میگفت مثلا ی دختر اگه ۱۳ سال از نامزدش کوچکتر باشه ووو بعد مساله رو با عدد و ارقام رو تابلو نوشت و حل کرد اما من اصلا یاد نگرفتم و بهش گفتم که سخت بود و من یاد نگرفتم ..اما اون حرفی نزد ...تو خواب معشوقم رو در رو باهام حرف نزد ومن چهرشو بدرستی ندیدم ...ممنون میشم برام تعبیر کنید ...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. حروف اسم عشق شما به حروف 8- 15- 29 و 32 الفبا اشاره دارد. حرف 8 بیانگر قدرت، اختیار، موفقیت، کارما، دستاورد های مادی، احیا و ثروت است. وقتی که عدد هشت در خوابتان ظاهر می شود، به غرایز و شهود خود اعتماد کنید. 15 بیانگر حل و فصل شرایط سخت است. مشکلات شما به زودی ناپدید خواهد شد. 29 مربوط به روابط و کار شما با هم به عنوان یک تیم است. شما نیاز دارید که به هم اعتماد کنید و وابستگی داشته باشید. 32 بیانگر این است که شما از نظر احساسی بی حس و کرخت هستید. و 13 نمادی از موانعی است که سر راه شماست و باید به آن غلبه کنید. باید استقامت کنید و سخت بکوشید و به خاطر موفق شدن و رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید. اینکه به شما گفته که 13 سال از او کوچکتر هستید یعنی تناقضات و اختلافات زیادی نسبت به عشقتان دارید. ندیدن صورت او یعنی وجهه ی او را خوب نمی شناسید و فقط ظاهرا عاشق او شده اید. شما باید اول مشکلاتتان را حل کنید و به او اعتماد کنید و احساس نشان دهید. تشکر از همراهیتون.