تعبیر خواب عسل
انگبین (عسل) در خواب مالی است که بدون زحمت به بیننده رویا می رسد. اگر عسل را با موم مخلوط دید، غنیمت حلال پیدا می کند. اگر عسل به کسی می داد به او سود می رساند و یا علم می آموزد. اگر از کسی عسل گرفت، از او فایده و نفعی عایدش می شود و یا از او علم می آموزد. دیدن عسل در خواب به تعبیری دیگر، پولی است که بدون زحمت و تکاپو عاید بیننده رویا می شود مانند میراث.
اگر در خواب ببینید که ظرفی مملو از انگبین به شما می دهند رنگ آن را مورد توجه قرار دهید. اگر رنگ آن طبیعی نباشد و فرضا سیاه بزند، گویای آن است که نیرنگی به شما زده می شود. عسل و انگبین تلخ یا دارای هر مزه دیگری که شیرین نباشد شکست و ناکامی است و چنان چه کسی چنین انگبینی به شما داد، این ناکامی را از جانب او تحمل خواهید کرد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: خوردن انگبین درخواب بر سه وجه است:
- روزی حلال،
- منفعت،
- کام دل یافتن.
ابراهیم کرمانی می گوید: انگبین در خواب، غنیمت بردن از مال ها و نیکی از کردارها است زیرا که در عسل شفای دردها است.
یوسف نبی (ع) می گوید: دیدن انگبین میراث است. دیدن نبات و شکر و انگبین امنیت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
زهرا : تو خوبم خوار شوهرمم بود که نمیخواستم بدونه قهريم
زهرا : سلام دیدم جایی هستم انگارخونه خواهرمه ولی مثله خونش نبودانگاریه واحدی بود که سالن انتظار داشت ویکی ازاتاقاش که شبیه آشپزخونه بودمتعلق به خواهرم بودمن رفتم داخل دیدم چیزی شبیه عسل ریخته پخش زمین شده بعد خواهرم تو خوابم پسری داشت به اسم علی ولی در واقع خواهرم دختر داره و علی پسر منه گفتم علی چیه اينجاریخته جوابی نشنیدم ازش چون در واقع حرف نمی زنه میترسیدم خواهرم بندازه گردن من،پامو زدم دیدم ميچسبه بعد یه ظرف دبه کوچیک عسل جایی مثل تاقچه دیدم که درش بستس ولی نصفه عسل داره انگارازاون ریخته من ازترس خواهرم که وقت اومدنش بودرفتم اتاق بغلی که بزرگتر و برا لیزر موها بود اونجا توروشویی چن تاکلید داشتم که عسلی بودن اوناروشستم خواهرم منونبينه توخواب میدونستم که باهم قهريم اونجا چن تاخانم بودن یکیش گفت پاهامو ببین اصلن مونداره من گفتم چراهنوز مونده
فریبا هراتی
: سلام. شما و یا خواهرتان و به احتمال قوی"خواهر شما"، شخصیتی صبور دارد و توانایی او برای حفظ آرامشش در زمان سختی ها بالاست. او ( یا شما) سعی می کند که گرمی و امنیت زندگی اش را حفظ کند. او شخصیتی آرام، صادق، ساکت و بی زبان دارد که خودش را دست کم می گیرد و زیاده از حد متواضع است. او برای حل مشکلاتش متوسل به حضرت علی ع شده و از مشکلاتش حرفی نمی زند و رازداری می کند. شما متوجه می شوید که خواهرتان در موقعیتی چسبناک گیر افتاده و اینها همه به خاطر این است که او ساکت و بی زبان و دلسوز و شیرین و ملایم است. علاوه بر این خواهرتان سعی می کند که تند و خشن صحبت نکند و نظراتش را به کسی تحمیل نکند، و شخصیتی ندارد که بخواهد همه را تحت کنترل خودش درآورده به کسی زور بگوید. شما سعی می کنید که مشکلاتتان را حل و فصل کنید و در مقابل او جبهه نگیرید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : درود
لطفا متن خواب نشون داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما می خواهد که احساسش را در موارد مختلف، رک و پوست کنده با دیگران به زبان بیاورد. او می خواهد که دیگر بی زبان و ساکت و آرام نباشد و صادقانه نظرش را بگوید خواسته اش را بیان کند و مطمئن باشد که صدایش شنیده می شود. او شخصیتی دلسوز خردمند و صلح طلب دارد. تشکر از همراهیتون.
farnaz249 : سلام خواب دیدم من و مامانم و مادر کسی که عاشقشم(یعنی مامان مجتبی)یه جا نشستیم،بعد مامان مجتبی داشت برای منو مامانم تعریف میکرد و میخندید،بعد یه نون تست برداشت بهش کره و عسل زد داد به من گفت بخور خوشمزه هست،بعد انگار تو ذهنم می گفتم مامان مجتبی اینقدرا هم بد نبود که من فکرش میکردم(چون در واقعیت قبلا مانع ازدواج ما شد و ذهنم بهش منفی شد)ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. مادر محتبی به شما فکر می کند و احتمالا امکانات مالی او برای حمایت از شما قوی نیست و شاید دلیل مخالفت او با ازدواج شما این بوده که می ترسیده نتواند انتظارات شما را از نظر مالی برآورده کند. اما او می خواهد که به شما کمک کند تا شادی و خوشی بیشتری در زندگی تان داشته باشید و به اندازه ی وسعش از شما حمایت می کند تا شیرینکام باشید و از زندگی تان لذت ببرید. تشکر از همراهیتون.
farnaz249 : سلام پسرخالم گفت خواب دیدم یجای بود درختی بهش گلابی با نخ آویزان بود.بعد ازکنارش ردشدم گلابی های خوشکل زرد لپ قرمزی .توبرگشت یکیش دیدم خرابه از همو نخا که آویزان بود جداش کردم.داداشم گفت نباید بچیدیش قشنگیش خراب شد.گفتم نه ای خراب بود کرم خورده بود.بعد رسیدم خونه باران میزد به سقف خونه باران خوب زیاد.بعدرفتم که جامو بندازم بخوابم رو رختخواب یک کاسه متوسط عسل بود بانان بخورم،چندنخ مو روش بود جداشون کردم بعد خوردم،بعد پاشدم که پرده اتاق بکشم بخوابم کاسه عسل کنار بزارم که باز دیدم دوتا نخ مو دیگه از رو تشک افتاده بود داخلش گفتم نگاه مو رو تشک بودها(حس میکردم جای خوابو جای بابام اینا بود).باز برداشتمش یک انگشت دیگه از عسل خوردم گذاشتمش کنار،ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. پسر خاله ی شما از اینکه فرصت جدیدی برای باروری و تولید مثل داشته باشد خودداری می کند و ارتباطش را با کسی قطع خواهد کرد. او می خواهد که بچه دار شود ولی نمی خواهد که از یک رابطه ی بد، بچه دار شود. افکار و ایده های معنوی زیادی به ذهن پسرخاله تان می رسد. او می خواهد آرامش داشته باشد، زندگی خوبی داشته باشد و صاحب فرزند شود ولی نمی خواهد که دیگر ساکت و بی زبان باشد. او می خواهد که حرفش را بزند و نظراتش را با قاطعیت مطرح کند. او می خواهد که مشکلاتش را از بین ببرد. و همچنین نگرانیهای پدر و مادرش را در رابطه با خودش، از بین ببرد. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام ، وقتتون به خیر
من پنجشنبه صبح خواب دیدم یکی برام سه تا عسل تو یخ کیسه سفید پارچه ای که درش با نخ کشیده و بسته میشد آورد میدونستم که اون عسلا برای منه ، کیسه شبیه این کیسه های قدیمی پول بود ولی بزرگ عسل ها هم با کندو بود،از حالتش تو کیسه متوجه شدم شبیه هرم ولی حالت کروی داشت ، وکندوی عسل درسته و کامل بود
من با خودم میگفتم ببین عسل رو با کندوش چه قدر زیاد ، و یکی از کندوهای عسل رو دادم به یکی که یادم نیست کی بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله پولدار می شوید و شیرینکام خواهید شد. فرصت های زیادی برای شما وجود دارد که در زندگی پیشرفت کنید. شما سخت کوش هستید و به کار گروهی اهمیت می دهید یا با کار گروهی به موفقیت می رسید. شما تلاش می کنید که کسی دیگر را هم از مزایایی که به شما می رسد، منتفع کنید. شاید شما ترفیع شغلی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Mehraban : سلام ، من ديشب خواب ديدم يه جايي هستم كه دقيق نمي دونم كجا بود ، داداشم به من و خواهرم مقداري عسل تخته اي همراه با موم داد ، انگار كه عسل ها توليد زنبورهاي خودش بود ، عسل ها هم با موم بودن به صورت تخته اي . تعبيرش چيِ ؟
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما می خواهد که شما در رابطه با دیگران ساکت و بی زبان نباشید و حرفتان را بزنید و مطمئن باشید که صدایتان شنیده می شود. او می خواهد که شما از فرصت هایی که در زندگی تان وجود دارد بخوبی استفاده کنید، سخت بکوشید و کار گروهی را فراموش نکنید تا بتوانید پیشرفت کنید. اگر احساس کردید که محیط اطرافتان درهم برهم شده، باید به خودتان استراحت بدهید و سعی کنید که خیلی راحت احساساتی نشوید و بی فکر، کاری را انجام ندهید. سخت کوشی شما در این صورت، در نهایت، نتیجه ی شیرینی به همراه خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام عزیزم. خواهرم این خواب رو دیده. خواب دیدم منو مادرم و خواهرم از موضوعی نگرانیم و در منزلی بجز منزل حقیقیمون ساکنیم.بعد خودم رو در منزل خودمون دیدم که تعدادی زنبور عسل اومدن تو خونه و ازشون میترسیدم. زنبور ها مشغول درست کردن کندوی طبقاتی خیلی خیلی بزرگی روی سقف کردند و از بعضی جاهای کندو عسل جاری بود. زیر اون قسمت ها ظرف میذاشتم و به سرعت پر از عسل میشد و برای خانوادم میاوردم.از موم عسل جدا میکردم برای خانوادم میاوردم،زنبورها کم کم موم بزرگ عسل از سقف جدا کردند و اون رو به سمت اتاق خواهرم هدایت میکردند تا در پارچه ساتنی که خواهرم از قبل در اتاق پهن کرده بود بگذارند و با خودشون ببرند،جانماز قدیمی مادرم هم در وسط اون پارچه بزرگ ساتن پهن شده بود.به اصرار من مادرم رفت تا جانمازش رو برداره تا برای خودمون یادگاری بمونه.زنان زیادی اومدند منزلمون تا لحظه جابجا شدن کندو رو ببینند.زن عموم مخصوصا میخواست نذاره عسل داخل ظرفی که زیر محل ریختت عسل گذاشته بودم بریزه،سرش داد کشیدم،هلش دادم عقب و نذاشتم مانع شه.و خیالم راحت شد که عسلها در ظرف سالم موندند.دوباره خودم و مادرم رو در خانه اولیه دیرم که خواهر و بقیه اعضای خانواده رو بدرقه کردیم و خودمون به داخل خونه برگشتیم و اینبار دیگه نگرانیهای قبل رو نداشتیم و خیلی آرامش خاطر داشتیم. و یه چیزی رو در خانه قایم کرده بودیم و با سنگ قبری که بلا استفاده در خانه مانده و صاحب خاصی نداشت نشانه گذاری کرده بودیم. ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تحولی تازه در زندگی شما در جریان است ولی سخت کوشی و کار گروهی شما در نهایت، نتایج شیرینی به بار خواهد آورد. شما فرصت های زیادی برای پیشرفت در زندگی تان پیدا می کنید. شما در رابطه با دیگران صادقانه حرفتان را خواهید زد و دیگر ساکت نخواهید بود و کسی نمی تواند مانع رسیدن شما به موفقیت شود. شما خصوصا خواهرتان شخصیتی دلسوز و مهربان و خردمند دارید و مادرتان آرزو دارد تا خواهرتان زندگی خوبی داشته باشد و سروسامان بگیرد. این آرزوی او برآورده خواهد شد حتی اگر نه در شرایط کنونی. تغییر بزرگی در زندگی شما به وجود می آید و جنبه ای از زندگی تان را کنار خواهید گذاشت ولی شما همیشه این درس و تجربه ی زندگی را در ذهنتان حفظ خواهید کرد. به آرامش خاطر می رسید. تشکر از همراهیتون.
محمدرضا : محمدرضا :سلام صبح بخیر ،ضمن پوزش از جابجایی خواب با صفحه دیگر راستش من 2 تا صفحه باز گردم ولی موقع نوشتن اشتباه کردم که شما یادآوری فرمودید، شغل من زنبورداریهست وحالا خواب،چند روز قبل مادر زنم دیده که وارد یک سالن شده بطول حدودی 100 متر و این سالن پر از عسل بوده که این عسل ها را فله ای ریخته اند وسالن کاملا پر شده و همگی هم از من بوده ،ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. استدعا می کنم. شما در کارتان پیشرفت بسیار زیادی خواهید کرد و به موفقیت خواهید رسید. در رابطه با دیگران ساکت و بی زبان نخواهید بود و مطمئن خواهید شد که صدایتان شنیده می شود. ملایمت و دلسوزی، خرد و عقلانیت و آرامش بیشتری از خودتان بروز خواهید داد و طول عمر خواهید داشت. لذت بیشتری از زندگی تان خواهید برد. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام وقت بخیر خواب دیدم مقدار زیادی عسل برامون آوردن من پایین تو حیاط بودم وخواهرم توبالکن ایستاده بود در واقع خونه ما اینجوری نیست تعداد زیادی دبه های بزرگ سفید که توش پر عسل بود روی هم گذاشته بودبه خواهرم گفتم ده کیلو عسل برای ما زیاده دوکیلوش رو تو بردار البته خیلی خیلی بیشتر از ده کیلوبود خواهرم دو کیلو عسل برداشت که مثل یه تکه مسقطی بزرگ بدون ظرف تو دستش گرفته بود در ادامه دیدم خواهرم گفت رفته خونه ی جاریم وجاریم اول ردش کرده وبعد پشیمون شده بهش زنگ زده با اصرار فراوون دعوتش کرده خونه من ناراحت شدم گفتم خونه ی خودمون میومدی چرا رفتی اونجا زشته ومثل اینکه اونجا فامیل شوهرم سفره ی نذری داشتن نمیخواستم من بفهمم ومن ناراحت شدم ولی به خواهرم گفتم رفتی دیگه اشکال نداره با تشکر عذر میخام باز یادآوری کنم بخاطر مادرم خیلی حالم بد بود دیشب
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید سعی کنید که در رابطه با دیگران، کمتر سکوت کنید و بیشتر با صداقت حرفتان و احساستان را بیان کنید. ضمن اینکه در زندگی شما ملایمت، شیرینی، دلسوزی، خرد، صلح، طول عمر و لذت زیادی وجود خواهد داشت و شما به دستاوردها و موفقیت های بسیار زیادی خواهید رسید. خواهر شما هم شرایط مالی اش خوب خواهد شد و درک او نسبت به مسائل بالاتر خواهد رفت. خواهرتان دوست دارد که دیده شود و شخصیتش مهم باشد و به پرستیژ بیشتری برسد. شما به خواهرتان محبت خواهید کرد و از او انتظار دارید که توجه و محبتش را بیشتر به شما برساند تا به فامیل شوهرتان. شاید فامیل همسرتان مشکلاتی دارند که تمایل ندارند شما از آن با خبر باشید. خوابتان ربطی به شرایط مادرتان ندارد. تشکر از همراهیتون.