تعبیر خواب عصبانی بودن
اگر خواب ببینید از دست کسی عصبانی هستید، تعبیرش محبت و دوستی با او در بیداری است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
sami mt : سلام خانم هراتی عزیزم وقت بخیر، بنده گاهی با یکی از اساتید دوران دانشگاه پیامکی و خیلی کوتاه و رسمی یا در مورد کار یا ... صحبت میکنیم چند روز پیش من بهش پیام دادم که دنبال عوض کردن محل کارم هستم و اگر جایی و سراغ داره بهم خبر یده،دقیق یادم نمیاد که کی این خواب و دیدم یعنی قبل از اینکه من بهشون پیام بدم یا بعدش،خواب دیدم که ایشون به شدت از دستم عصبانی هست و یه کفش تابستونی که بندی هست (در واقعیت ندارم اینو) گرفته و بند های کفشمو کند و من با تعجب نگاهش میکردم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او از اینکه شما بخواهید محل کارتان را عوض کنید ناراحت است و فکر می کند که این رویکرد و طرز فکرتان را باید دور بیاندازید و از قید و بند تصمیم جدیدتان باید خودتان را رها کنید. تشکر از همراهیتون.
Ahmad : با سلام و خسته نباشید خدمت شما خانم هراتی.ممنون میشم که خوابمو تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و دوستتان از نظر ذهنی و احساسی خسته هستید و ایده های زیادی در ذهنتان هست و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید ( شاید موضوع مربوط به گذشته باشد). دوست شما از لحاظ کار، مشغولیت ها و نگرانی ها یا مسئولیت های بیشتری نسبت به شما دارد و از این جهت فکرش خسته است. همسایه ی شما به مسائل مالی شما چشم دوخته و راجع به شما کنجکاو است که چقدر درامد دارید و .... فکر او حسابی پیش شماست. باید مراقب باشید که زندگی تان را برای هر کسی مطرح نکنید. تشکر از همراهیتون.
Anna : سلام وقتتون به خیر
یکی از دوستانم خواب دیده بود که خودش ،من و دوست دیگه امون دور هم نشستیم و داریم میخندیم. دوست دیگه حرفی میزنه که من یهویی از کوره در میرم و داد و بیداد میکنم به طوری که دوتای دیگه خیلی معتجب میشن.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوستان شما حرفی می زنند که باعث عصبانیت شما می شود و شما سعی می کنید که نظراتتان را خیلی رک و بلند ابراز کنید. منظور آنها ناراحت کردن شما نیست. تشکر از همراهیتون.
b : ام روزتون بخیر .
خواب دیدم بهمراه پدرو مادر و یک مرد دیگه که احساس میکردم مهمونه ، سر سفره ی غذایی هستم و داریم غذا میخوریم همگی . برنج فراوون و خورشت رو سفره بود و جلوی منم غذای زیادی بود که مشغول خوردن بودم . وسطای غذا خوردن ، مادرم با بغض تواما با گریه چیزی داشت میگفت که من پریدم وسط حرفش و شدیدا عصبانی شدم و بقول فردوسی پاکزاد ، سخت براشفتم . و بحدی عصبانی بودم که مجبور شدم سفره رو ترک کنم و برم . خواهرزادم دنبال من اومد و یجایی لب مرز بین ملکمون و خیابون دیدم که چنتا سگ سفید دارن به سمتم میان ( من داخل ملکمون کنار مرز وایساده بودم) و میخوان یه من حمله کنن . من چوبی از نی دستم بود که استحکام نداشت اصلا ولی باهمون داشتم سگاهارو از دور ورم دور میکردم و دورم کردم .مرز هم دیوار نبود .
تشکر بابت وقتی که میزارید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خانواده تان راجع به پیشنهاد انجام کاری با هم صحبت و مشاوره می کنید و می خواهید از همدیگر حمایت کنید و نظراتتان را بیان می کنید. مادر شما می خواهد نظرش را با استفاده از احساسات زنانه اش به گونه ای مطرح کند که شما بیشتر تحت تاثیر حرفهای او قرار بگیرید و این باعث می شود که با گریه نظراتش را بگوید و شما اینگونه رفتار را نوعی تحمیل عقاید می دانید و نه ابراز پیشنهادات. بنابر این دیگر تمایلی به شنیدن باقی نظرات و پیشنهادات خانواده تان نشان نمی دهید . دوستان شما هم که با خلوص نیت بخواهند با شما صحبت و بحث کنند باید زمانی با شما صحبت کنند که آرامش دارید و در وقت عصبانیت، منطقی ترین حرفها هم از سمت شما، سوء برداشت می شود. از نظر شما هر کسی باید حد و مرز خودش را نگه دارد و پایش را از گلیمش درازتر نکند. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
این خواب رو همسرم که در حالت عقد هستیم دیده. از زبان خودش مینویسم که خطاب به من نوشته:
توی یه فاحشه خونه بودی، منم بادعوت تو اومده بودم.پایین شهر بود و همه جور آدمی اونجا بود. دختر پسرهای رنگارنگی اونجا بودن. یکی از پسرها شوخی لفظی مستهجنی باهات کرد. از دستت عصبانی بودم که اونجا چه غلطی میکنی. زدم بیرون،قصد داشتم به پدرت بگم.. برادر خانم سابقم رو دیدم،
اومدم از تو بهش بگم. گفت: ول کن،حوصله ندارم
[همسرم یکبار طلاق گرفته..البته با اینکه هیچ چیز زشتی در محل کارم نیست، من همهش حس میکنم محل کار من رو به اون شکل دیده، اما شما بهتر تعابیر رو میدونید] ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما تمایلات شدید زناشویی نسبت به شما دارد و احتیاج دارد که شما تعهدتان را نسبت به او با شدت و تاکید زیاد، تایید کنید. ترس از طرد شدن توسط شما و ترس از عدم توجه شما به ایشان، به این دلیل است که ایشان نسبت به موقعیتی که شما در بیداری دارید، احساس ناامنی می کند و اعتماد کاملی به این ندارد که محیطی که شما در بیرون از خانه دارید، تعهدات مهم زندگی تان را با ایشان، به هم نزند. همسر شما می خواهد که تمام توجه شما معطوف به ایشان باشد و همیشه انتظارات او را برآورده کنید و تقاضاهای او را ارجح بر کارهای دیگرتان حساب کنید. ضمن اینکه شاید اعتماد به نفس همسرتان کم است و خودش را برای شما ناکافی می داند و از این جهت احساس عدم امنیت می کند. شما باید سعی کنید که صداقتتان را به او ثابت کنید تا در کنار شما احساس آرامش و امنیت داشته باشد. خاطرات تلخ گذشته ی او می تواند موجب این ترس و عدم امنیت شده باشد. تشکر از همراهیتون.
Maya : عرص سلام
خواب ديدم دارم اتاقيو کم کم جارو ميکنم و با خاک انداز آشغالهارو جمع مي کنم اما اينطور. نبود که يکسره جارو کنم و در پايان جمع کنم کم کم جارو ميکردم و آشغالهارو با خاک انداز جمع ميکردم و دوباره اينکارو مبکردم فکر مي کنم به دليل جنس موکت يا فرش اون اتاق بود وقتي کارم تموم شد رفتم بيرون درست به ياد ندارم ولي در بالکن بودم که شخصي براي مردي که بهش علاقه دارم يک بلوز يا تيشرت سفيد و کمربند مشکي اورده بود ولي کادوپيچ نبود و بعد به کوچه رفتم مردي که بهش علاقه دارمو ديدم همراه باخانم جووني که مي دونستم همکارشه اون مرديک پيراهن تنش بود انگار مي خواست عوضش کنه از اينکه کنار ايشون يه خانم هست باوجوداينکه مي دونستم هيچ چيزي بينشون نيست حساس بودم اما لبخند مي زدم و سعي ميکردم نشون ندم و اون اقام بسيار جدي و معمولي باايشون رفتار ميکرد ما رفتيم داخل و ايشون ربتن به يه اتاق تا لباسشونو عوض کنن وقتي داشت مي رفت تو اتاق من رفتم اون بلوز يا تيشرتو بيارم ايشون حالت صورتش اينطور بود که به من نگاه ميکرد ولي تو نگاخش يک نوع عصبانيت توام با خونسردي بود ولي بامن کلامي حرف نميزد ( در عالم بيداري ايشون خصلتشون به اين شکله که اگر کسي کنارمون باشه بههمين شکل برخورد مي کنه انکار که اون شخص مپل بقيه است براش) من در مسير رفتن براي اوردن لباس بودم داشتم تو ذهنم فکر ميکردم لحظه اي وارد اتاق بشم که اون لباسشو دراورده باشه لباسو اوردم و دادم بهش اتاق جوري بود که در نداشت يه پارچه بعنوان در داشت لباسشو پوشيد و کمربند مي خواست من رفتم دنبال کمربند نويي که همراه با لباس بود بگردم پيداش کردم ولي وقتي اومدم بهش بدم ديدم خلاف هميشه که لباسش. رو شلوار مي ندازه انداخته داخل شلوار.. همون کمربند مشکي قديميو انداخته من بهش نکاه کردم کفتم اوردمش ولي بازم باهمون حالت نگام کرد و هيچي نکفت و رفت ممنون ميشم تعبير بفرماييد سپاس
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که کم کم خودتان را با زمینه ی زندگی تان که خیلی سختی کشیده اید وفق بدهید و کم کم خاطرات تلخ و ناراحتی های گذشته را از زمینه ی زندگی و ذهنتان پاک کنید. مردی که به او علاقه دارید می خواهد که شما با کرامت و آرام باشید و به او متعهد باشید و در قبال او قید و بند و دیسیپلین از خودتان نشان دهید. شما هم می خواهید که او متقابلا مثل شما نشان دهد که به شما متعهد است. شما شاید رفتاری از روی سیاست از او ببینید که نخواهد فعلا به کسی در باره ی شما چیزی بگوید ولی قطعا او جوری رفتار خواهد کرد که دیگران بفهمند که او در قید و بند کسی است و دلش جایی گیر است تا راجع به او افکار دیگری در سرشان نداشته باشند. او به شما متعهد است. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام خانم هراتی روزتون بخیر
من خواب دیدم انگار با علی استاد سابقم ازدواج کرده بودم یا میخواستم ازدواج کنم که حس کردم با او چقدر ناراحتم و حس بدی دارم و اینکه او همون ادم سابقی که میشناختمش نبود بنابراین پشیمون شدم و گفتم نظرم عوض شده،او خیلی عصبانی شده بود و داشت به طرف من میومد،من اما درو روش قفل کرده بودم اما میترسیدم ی بلایی سرم بیاره
سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به تعهدی که در گذشته نسبت به او احساس می کردید فکر می کنید و از این که به او اینطور باور داشتید ناراحت هستید و حس بدی دارید. شما می دانید که او دروغگو و فریبکار است و نمی خواهید که مطلقا در زندگی شما دخالت و نقشی داشته باشد. او برای خودش دردسر بیشتر از این نمی خرد!! نگران نباشید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام
دو شب پیش همسایمون خواب دیده که از بیرون میاد میبینه که برادرم که فوت کرده تو کوچه ایستاده و یه ماشین کوچک اسباب بازی هم توی دستش هست (تو خواب حس کرده برادرم از در پارکینگ خونمون اومده بیرون) .خانم همسایمون به برادرم میگه احمد اینجایی(تو خواب میدونستم برادرم فوت کرده)،حالت خوبه؟برادرم هم با حالت عصبانیت بهش میگه هیس هیچی نگو برو اینجا واینستا!اون خانم هم میره سمت خونشون و کلید میده بده دخترش و با صدای بلند که برادرم هم بشنوه ،به دخترش میگه برو در رو باز کن .بعد متوجه میشه که برادرم دنبالش راه میافته و میره خونشون .برادرم پشت سر اون خانم میره تو آشپز خونه و با یه لبخند و صورت خوشحالی بهش میگه برام عدسی درست میکنی ؟اون خانم هم میگه اره برات درست میکنم .بعد اون خانم میره در خونشون رو ببنده ،میبینه یه دختر بچه میخواد بیاد تو خونه و خانم هایی که تو کوچه نشسته بودن هم به اون دختر میگفتن که به خونه ی این خانم بره .ولی خانمه میگه که نه الان نیا ،بذار احمد آروم بشه بعد بیا.
بعد میبینه مادرم پیش خانما تو کوچه نشسته به مادرم میگه احمد واقعا زنده ست !؟دیدی همه ی اون گریه ها و ناراحتی هات الکی بود !مادرم هم اول به این خانم لبخند میزنه ولی بعدش گریه میکنه .
ممنون واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. برادر شما به امنیت و هارمونی و آرامش رسیده و می داند که دنیا بازیچه ای بیش نیست. برادر شما نمی خواهد که این خانم در شرایط بغرنجی قرار بگیرد و با محدودیت هایی مواجه شود. دعای خیر او پشت سر این خانم است و از این خانم هم التماس دعا دارد و می خواهد که برایش خیرات بدهند. این خانم با دعای خیر برادرتان به ثروت می رسد ولی دلش نمی خواهد که از پولی که به دست می آورد خرج برادرتان کند. روح برادر شما زنده است و ناظر بر اعمال همه هست. تشکر از همراهیتون.
Saeed : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر ،،،،،من خواب دیدم که رییس من تو خون من بود کهناگهان دیدم از دستش عصبانی شدم و دارم سر اون داد میزنم که بسه دیگه خسته شدم و از این حرفا ،اونم دراز کشیده بود چیزی نمیگفت (به گمانم جا خورده بود ) بعدش از خونه زدم بیرون و دوتا از دوستام که چند سال هیچ خبری ازشون ندارم رو دیدم که بعد احوالپرسی به خونه یکی از دوستان رفتیم و مشغول صحبت شدیم چیز دیگه ای یاد نمیاد ،،،متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. رئیس شما به شما فکر می کند و کارهای شما را مورد بررسی قرار می دهد و شما از اینکه کسی در کارتان دخالت کند یا مرتب شما را تحت نظر داشته باشد خوشتان نمی آید. شما می خواهید آزادی عمل داشته باشید و به روشی که دوست دارید کار و زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام وقت بخیر
امیدوارم که در سلامتی کامل باشید.
خواب دیدم توی یه خیابون ایستادم رییس شرکتمون لباس سیاه پوشیده بود مثل زمانی که توی محرم میپوشید اومد و دستم رو محکم گرفت و من رو همراه خودش میکشید سعی کردم دستم رو آزاد کنم و از پیشش برم دستم رو محکمتر گرفت و با عصبانیت بهم گفت که دیگه اینکار رو نکنم و دستش رو رها نکنم خیلی عصبانی بود دستم رو محکمتر گرفت و از عرض خیابون رد شدیم و در طول همون خیابون راه میرفتیم احساس کردم که قراره خبری بشه توی همین فکر بودم که بهم گفت تو برگرد همونجای اول باید برم کاری پیش اومده همونجا بایست تا من بیام دنبالت و بعد کیفش رو گرفت و رفت من هم خواستم برگردم جای اول ولی تصمیم گرفتم اول برم به دفتر کارم سر بزنم وقتی رسیدم ( دفتر توی خواب با شرکت ما خیلی فرق میکرد ) دیدم که یه صف طولانی هست که همه افرادش زنهای جوان هستند از طبقه بالا صف کشیده بودند تا دم در ساختمان . از پله ها رفتم بالا شنیدم که میگفتن برای یکی از دخترایی که تو صف هستش یه اتفاقی افتاده خواست برم جلوتر و ببینم چه اتفاقی افتاده که از خواب بیدار شدم
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر همینطور شما. رئیس شما فکرش به خاطر مسائل اقتصادی شرکتی که در آن کار می کنید، ناراحت است ولی از شما راضی است و دلش می خواهد که شما در شرکت کار کنید و جایگاه خودتان را حفظ کنید. او نمی خواهد که تحت تاثیر عوامل منفی اقتصادی، شما کارتان را از دست بدهید ولی ممکن است که کسانی باشند که کارشان را ا دست بدهند. تشکر از همراهیتون.