کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عقرب

عقرب یا کژدم در خواب دشمنی است که آماده صدمه زدن به شخص است و اگر کژدم را در حال حمله کشت، بر دشمن پیروز می شود. اگر کسی خواب ببیند که عقربی را خورد، دشمن او نسبت به زنش خیانت می ورزد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کژدم در خواب بر سه وجه است:
  1. دشمن،
  2. حاسد،
  3. سخن چین.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن کژدم به خواب، دلیل بر دشمنی ضعیف است. اگر ببیند کژدم او را بگزید، دلیل که دشمنی او را سخنی سخت گوید، چنانکه غمگین شود. اگر دید کژدمی را بکشت، دلیل که بر دشمنی ظفر یابد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید کژدمی داشت و مردم را می گزید، دلیل که بَدِ مردم را بگوید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

91 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

اشکان

اشکان : سلام خانم هراتی ... خواب دیدم که با برادرم دارم حرف میزنم ناگهان از کنار فرش یک سوسک ریز اومد و برادرم اون رو کشت ... بعد دیدم که یک سوسک دیگه اومد و بعد از اون دیدم که یه چیزی شبیه عقرب کوچولو اومد بعد از اون یه عقرب بزرگتر اومد و اینها داشتن با هم دعوا میکردن و من هم میترسیدم و از برادرم کمک می خواستم اما برادرم مواظب بود که من آسیبی نبینم و اون عقرب بزرگه اون یکی دیگه رو کشت و این در حالی بود که اینها روی راه پاه داشتن با هم دعوا میکردن و من هم میدیدم و بالای راه پله ایستاده بودم... و برادرم رفت اونا رو از روی راه پله جمع کنه که انگار نیش عقرب مرده توی دستش فرو رفت (مطمئن نیستم)و من از خواب بیدار شدم انگار راه پله خونه قدیممون بود...مرسی از ...پناه بر خدا از این خواب

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۱۸:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما و برادرتان ممکن است سر مسائلی که فکرتان را ناراحت کرده، بحث کنید چون شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید و نمی خواهید که جنبه های ناخواسته و نامطلوب زندگی تان ادامه پیدا کند. حتی ممکن است شما و او حرفهای نیش دار و کلمات تلخی بهم بگوییدو نوعی تضاد روحی را تجربه کنید ولی هیچکدامتان قصد آزار دیگری را ندارید. عشق شما نسبت به هم قویست. پس اگر بحثی پیش آمد هشدار این خواب را جدی بگیرید و خویشتندار باشید و دعوا را کنترل کنید. برای دفع شر هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۳۲:۳۹
Elnaz

Elnaz : سلام خانم هراتی من دیشب خواب دیدم تو یه جایی مثل غار هستم که همراه مت یه گروهی بودن خیلی قوی اونا جلو بودن داشتیم میرفتیم یه جایی که نزدیک راه پیدا کردنه اونجا بودیم دیدم اونجا کلی عقرب سیاه بود که نمبتونستیم تا نکشتن اونا از اون راه رد بشیم دیدم یکی از ادمهای اون گروه قوی با دستاش بعضی هاشو میکشت بعضی هاشم فرار میکردن بعدش دیدم رفتیم یه جایی اتیش روشن کردیم تو یه محیط سربسته از اونجا اومدیم بیرون دیدم با مادرم توذفروشگاه هستیم مادرم داشت شلوار خانگی به سایز من قیمت میکرد منم یه کاپشن کبربتی قهوه ای پوشیدم دیدم بهم نمیاد درش اوردم دیدم تو اتاق پروب دارم تورهای لباس عروسو دستم میندازم

پاسخ
لینک۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۵:۵۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. لطفا خوابتان را فقط یک بار ثبت کنید چون به دفعاتی که اضافه خوابتان ثبت می شود من مجبور هستم که خوابهای اضافه را از سایت حذف کنم که با توجه به سرعت کم اینترنت، این کار، زمانبر و مشکل است. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید امنیت داشته باشید و افکارتان را از دیگران پنهان کنید. سعی می کنید که خودتان را بیشتر بشناسید و با کسانی تعامل کنید که شخصیت هایی قوی داشته باشند و بتوانند زندگی موفقی برای خودشان بسازند. در زندگی بیداری شما شرایط و موقعیتی وجود دارد که تحمل آن برای شما سخت است و بنابراین سعی می کنید که زندگی تان را متحول کنید. از حرف های سوزناک و کلمات تلخی که به شما گفته می شود و افکار منفی خسته شده اید و دوست ندارید که در زندگی تان شکست بخورید و یا با افکار اشتباه، به خودتان آسیب برسانید. بلکه می خواهید از شر خصلت های بد خودتان راحت شده و شخصیتی قوی و جدید برای خودتان بسازید. مادرتان می خواهد که شما ازدواج کنید و سبک زندگی ساده و خانگی و راحتی برای خودتان داشته باشید. شما از اینکه صرفا کسی از شما حمایت کند و بخواهد همسرتان باشد و محافظه کارانه و بی عشق زندگی کنید، خوشتان نمی آید. شما می خواهید تصویر تازه ای از خودتان به دنیا نشان دهید و از سختی ها بیرون بیایید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۲۹:۳۳
فاطمه

فاطمه : یادم رفت بگم فکر کنم عقربها قهوه ای روشن بودن

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۴۸:۲۶
فاطمه

فاطمه : سلام،وقت به خیر
من امروز۷صبح خواب دیدم خونه دوست داداشمیم که البته تا حالا اینکارو نکردیم،بعد یادم نیست چی شد که یه مدفوع بود که بهش دست زدم انگار چیزی ازش جدا کردم دستم کثیف شد،اونجا تو خونشون یه سینک داشتن که دستمو شستم،یادم نیست
بعد دیدم برام عیدی پول گذاشتن که زیادم بود یه پولی هم بود که ۷و۸درست کرده بودن مثل باد بزن وسطشم ربان بسته بودن
ولی من با خودم گفتم پولارو برنمیدارم،فقط یکی تا شده رو برمیدارم که ناراحت نشن،بعد دوست داداشم با ماشینش میخواست مارو برسونه،که همه سوار شدن ولی من دیرتر اومدم و به ماشین نرسیدم،اونا میخواستن برن انبارگردانی برای محل کارمن،ودنبالشون رفتم ولی گمشون کردم،یه ماشین سفید و خوشگل بود،بعد دیدم رسیدم دوباره دم خونشون و دخترشون میگه چیه گم کردیشون و من ناراحت شدم و گریم گرفت گفتم نه و رفتم وخواستم یه ماشین سوار شم درحال حرکت سوارم شدم ولی دوباره پیاده شدم و سوارمینی بوس شدم و دیدم تو اونجا هیچ کس ماسک نداره و نزدیک همن من از کیفم ماسک برداشتم و زدم ولی از ترس پیاده شدم
بعد دیدم تو یه محله قدیمی دارم میرم یه کوچه ک دو طرفش پر انبار بود و زمین پر از عقرب بود،انگار با انبارگردانی اومده بودن بیرون و من میترسیدم و سعی میکردم دور از عقربا باشم ولی اونا نزدیک میشدن،بعد یه عقرب بهم حمله کرد و تا نزدیک صورتم پرید ولی چیزیم نشد،بعد مادرمو دم یکی از انبارا دیدم و گفتم چرا منتظرم نشدین و اون گفت منتظر شدیم نیومدی
بعد دیدم با یه خونه ای هستیم که من و مادرم و برادرم،بعد به مامانم گفتم به شوخی داداشمو اذیت کنیم(چون از یه مدل ادا درآوردنایی بدش میاد) بعد با یه خنده کوچولو و صدای آهنگ شروع کردیم رقص و ادا درآوردن که بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۴۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما راجع به مسائلی در باره ی روحیات و یا شخصیت دوست برادرتان صحبت می کنید. شما به خاطر بعضی شرایط احساس شرم می کنید و یا فکر می کنید که بعضی از جاها و یا جنبه های زندگی خودتان را دوست ندارید و دلتان می خواهد که اشتباهات گذشته تان را بشویید برود. شاید در مقابل زندگی آنان، احساس می کنید که زندگی خودتان خوب نیست. شما شروعی تازه خواهید داشت و می توانید به موفقیت های زیادی در زندگی تان برسید. اما این موفقیت ها را پس می زنید و برای خودتان زیاد اعتبار قائل نیستید که بتوانید رابطه ی خوبی با دوست برادرتان یا خانواده اش ایجاد کنید. دوست برادرتان سعی می کند که از روحیات و افکار خانواده ی شما با خبر شود ولی شما از او فاصله می گیرید و تمایلی هم ندارید که خانواده ی او از شما حمایت کنند چون نگران هستید که وجهه تان خراب شود یا به هر جهت، سعی می کنید که خود واقعی تان را زیاد به آنان نشان ندهید. شما باید سعی کنید که خودتان را عوض کنید و تغییرات تازه ای در زندگی تان ایجاد کنید تا از حرفهای سوزناک و کلمات مخرب و افکار منفی خلاص شوید و بتوانید شرایط مالی خوبی هم برای خودتان ایجاد کنید. شما سعی می کنید که بی خیال باشید و زندگی را سخت نگیرید و شاید اینکارتان باعث ناراحتی برادرتان شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۲۷:۰۶
zahram

zahram : باسلام و عرض ادب خدمت شما
خواب دیدم که توی اتاق خوابمم ودوتاخواهرام وهمسرخواهرم و شوهرخالم هم تو اتاقن،بعدش دیدم که خواهرکوچیکم دست ب موهای شوهرخالم میزنه و مرتب میکنه تودلم گفتم انگاراز دستش ناراحت نیس چجوررفتارمیکنه گفتم همچین رفتارمیکنه که اون جرات میکنه واینجوری رفتارمیکنه بعد دیدم باهم ازاتاق رفتن بیرون و تنهاخواهروهمسرش تواتاق هستن و دارن تختمو جابجاوتمیزمیکنن ولی پایه کف تخت رودرست نمیزاشتن خم‌‌‌‌شدم درستش کم که دیدم ی تکه نون هس جاروبرقی کشیدم بعددیدم کنارهای تخت آشغال هستش گفتم خودم تمیزکنم دیدم ی چیزی بودانگاری قورباغه کوچک بودش بازباجاروبرقی کشیدم دیدم ی عقرب مرده هستش اونم تمیزکردم همیجورکه داشتم جارومیکشیدم دیدم چندتاسوسک اومدن از زیرموکت بیرون بعدش عقرب بزرگ دیدم جاروانداختم دیدم عقرب بزرگ‌رفتش رو سوسک بزرگتره دادزدم دامادمون رفت بادستش برداشت من دویدم به اتاق بچه ها ودیدم همه خواهرزاده وبرادرزاده هام خونمونن بعدش از خواب بیدارشدم

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۵۶:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت شده و احتمالا از شوهر خاله تان و افکاری که دارد ناراحت هستید و از اینکه خواهر کوچکتان بخواهد از افکار شوهر خاله تان طرفداری کرده و یا به نظرات او احترام بگذارد بدتان می آید. شما با خواهر و شوهر خواهرتان نگرانی هایتان را در میان می گذارید و انها می خواهند به شما کمک کنند که فکرتان راحت باشد. شما سعی می کنید کارها و نگرشتان را ترو تمیز کنید و خودتان را از شر افکار و عادات منفی و قدیمی خلاص کنید. سعی می کنید که حفظ ظاهر کنید و حرفهای نیشدار و کلمات تلخ و بدی را که به شما گفته شده و یا توسط خودتان گفته شده است را دور بریزید. شاید در ظاهر تلاش می کنید که همه چیز را خوب جلوه دهید ولی مشکلات اصلی هنوز حل نشده اند و مثل این است که آشغالها را زیر فرش باقی بگذارید. شما به جنبه های نامطلوب زندگی تان فکر می کنید و سعی دارید که زندگی و افکارتان را دوباره ارزیابی کرده و برای بهبود آن تلاش می کنید. جیزی به شدت فکرتان را ناراحت کرده و ممکن است به خاطرش بخواهید دعوا کنید ولی باز حفظ ظاهر می کنید و سکوت می کنید. شما اجازه نمی دهید که کسی بخواهد با زور اخلاق شما را عوض کند و یا به شما ضربه بزند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۲۹:۲۹
امینه

امینه : سلام،لطفا خوابم مخفی بمونه،

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۰۹:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. افکار منفی و شر و بلا از زندگی شما دور می شود و به جای آن موفقیت و ثروت فزاینده و خوشبختی خواهید داشت. رفاه و تمول بیشتری پیدا می کنید و زندگی شما تحولی تازه خواهد داشت مثل این است که به شما عمر دوباره بخشیده اند و شانس و موفقیت به شما رو می آورد. شما دلی پاک دارید و برای همین خدای بزرگ حامی شماست. خواب شما 1212 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۲۷:۵۸
Hesam

Hesam : سلام خانم هراتی . خواب دیدم تو یه خونه ایی بودم منو دوستم داشتیم حرف میزدیم یه پسر بچه تو بغلش بود خیلی ناز بود خیلی خوب بود داشتم نازش میکردم که یهو دیدم رو دستم یه عقرب سیاه خیلی کوچیک رو دستم بود بعد همون جا جا خوردم بدونه حرکت گفتم ولش کن اگه کاریش نداشته باشم اونم مبازره می ره ولی یهو نیشم زد و رفت جا یه نیشش مثله یه جوش بود که خواستم سمو در بیارم از خواب پریدم . مرسی خوانم هراتی

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۴:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما به انجام کاری دست زده یا هدف تازه ای را شروع کرده و شما به او آفرین می گویید و می خواهید که این کار و هدف او را تمجید کنید ولی به جای رفتاری خوشایند از دوستتان، متقابلا با موقعیتی مواجه می شوید که دردناک و مضر است. حرفهای سوزاناک و یا کلمات تلخی می شنوید که احساس می کنید که شخصیت تان تخریب شده و یا حتی خودتان به گونه ای نادرست حرفی می زنید که باعث می شود که خودتان به خودتان ضربه بزنید. شما تصمیم می گیرید که خودتان را عوض کنید و تحولی تازه را در زندگی تان ایجاد کنید. شاید شما یا دوستتان متولد آبانماه باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۴:۲۸
Hesam

Hesam : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر . خواب دیدیم منو دوستم تو یه خونه داشتیم حرف میزدیم یه پسر بچه تو بغلشم بود خیلی ناز بود خیلی خوب بود که داشتم پسر بچه رو ناز میکردم یهو دیدم یه عقرب سیاه خیییلییی کوچیک رو دستم بود بعد همون جا جا خوردم اصلا تکون نخوردم گفتم ولش کن اگه کاریش نداشته باشم اونم میزاره میره ولی یهو نیشم زد و رفت که بعد جایه نیشش مثله انگار یه جوش بود که خواستم سمو در بیارم از خواب پریدم

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۹:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۱۸:۱۷
Lale

Lale : سلام وقتتون بخیر
دیشب خواب دیدم تو خونه ای شبیه خونه پدرم هستم اما مثل اینکه خونه من بود و خواهرم خونم بود که یهو متوجه شدیم یک عقرب سیاه خیلی بزرگ حدودا به اندازه یک تمساح تو خونم هست خیلی وحشت کرده بودم که یکی از اقوام (اگر اشتباه نکنم دختر عمم بود ) یک بچه گربه مرده آورد منم خوشحال شدم و خواهرم خیلی سریع اونو خودش رفت و انداخت جلو عقرب که عقرب خیلی شدید حمله برد و شروع کرد به خوردنش. ازینکه خواهرم اینجا بود و خیلی از من آرومتر بود خوشحال بودم و ازش پرسیدم سم ریختی دیگه گفت نه..خیلی تعجب کردم و گفتم پس اومدی گوشت رو بدی که عقرب بزرگتر بشه.اون الان گرسنگیش تموم میشه .خودم رفتم دنبال سم تو کابینت و سم کپک زده پیدا کردم و برگشتم دیدم خواهرم رفته داخل و یه چیزی داره رو غذاش میریزه اول فکر کردم سم گرفته ولی خوب که دقت کردم دیدم شکر قهوه ای داره میریزه رو غذاش. داد زدم که کدوم حیوون از شکر تا حالا مرده که از همون لای در دیدم یه عقرب سیاه دیگه یکم کوچکتر از عقرب اولی داخل اتاق و به طرف خواهر و پدرم که داخل اتاق بودن حمله کرد من داد زدم مراقب باشند که عقرب خودشو از پرده آویزون کرد و به اونا کاری نداشت و فقط خیلی گرسنه بود .خواهرم گفت باید آتیش بزنیم اینجا ها رو و من با خودم گفتم خواهرم دیوونه شده و میخواد کل خونه رو به آتیش بزنه تا دو تا عقرب بکشه ...تصمیم گرفتم خودم از همسایه برم سم بگیرم و حرفای خواهرمو عملی نکنم ..
به قدری تو این خواب ترسیده بودم که بعد از بیداری که قبل اذان صبح بود تا ده دقیقه حدودا بدنم کاملا سفت بود و نمیتونستم حرکتی بدم
ممنون از راهنماییتون

پاسخ
لینک۷ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۳۲:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما با کلمات تلخ و افکار منفی خودش جوری با شما حرف می زند که از صحبت هایش احساس کنید می سوزید و برای اینکه شما خودتان را عوض کنید، و مطابق با میل او رفتار کنید، به شما با تلخی حرف می زند. او می خواهد خودمختاری و استقلال شما را از شما بگیرد و گاهی شما را تهدید می کند که رازهایتان را بلملا می کند. شاید پدرتان هم مانند خواهرتان با شما رفتار کرده باشد و شما از این شرایط خسته هستید. شاید خواهر شما یا پدرتان متولد آبانماه باشند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۵۸:۴۱
Maryam

Maryam : سلام وقت بخير خداقوت چند روز پيش برادرم خواب ديدن با من در اتاقي بوديم كه توش پر عقرب سياه بوده و اون عقربا مي اومدن رو پاي من و داداشم هي منو اينور و اونور ميكشيده كه عقربا نتونن بيان سمت من و من كلافه شده بودم و لجم دراومده بوده كه چرا داداشم منو اينور و اونور ميندازه با وجود اينكه ميديدم عقربا دارن ميان سمتم و واكنش نشون ميدادم و داداشم ميگفته كه من دارم اينكارو به خاطرتو ميكنم كه عقربا اسيبي نزنن بهت و سمتت نيان، كه از خواب بيدار ميشن، ممنون از تعابيرعاليتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۰:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و برادرتان به خاطر اینکه عده ای با حرفهای تلخ و کلمات دردناک و تهمت و بیاناتی که روحتان را می سوزاند، مواجه نشوید، مجبورید در مقابل مردم، زرنگ و با سیاست باشید و انعطاف پذیر باشید و حواستان را جمع کنید. ضمن اینکه ممکن است شما و یا برادرتان؛ خودتان چنین خصلت هایی داشته باشید و در اینصورت باید سعی کنید که خویشتندار باشید و به مردم زخم زبان نزنید. برای دفع شر صدقه بدهید تا انشالله دعوا نشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۱۳:۲۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.