تعبیر خواب عقرب
عقرب یا کژدم در خواب دشمنی است که آماده صدمه زدن به شخص است و اگر کژدم را در حال حمله کشت، بر دشمن پیروز می شود. اگر کسی خواب ببیند که عقربی را خورد، دشمن او نسبت به زنش خیانت می ورزد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کژدم در خواب بر سه وجه است:
- دشمن،
- حاسد،
- سخن چین.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن کژدم به خواب، دلیل بر دشمنی ضعیف است. اگر ببیند کژدم او را بگزید، دلیل که دشمنی او را سخنی سخت گوید، چنانکه غمگین شود. اگر دید کژدمی را بکشت، دلیل که بر دشمنی ظفر یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید کژدمی داشت و مردم را می گزید، دلیل که بَدِ مردم را بگوید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ali : سلام
خواب دیدم توی اتاقم خواب بودم متوجه یک بچه عقرب قرمز سیاه شدم اهسته با یک دمپایی قرمز رنگ پلاستیکی اومدم بکشمش فرار کرد رفت بین درز کمد و دیوار کنار یک عقرب قهوه ای رنگ. این عقربای قهوه ای رنگ خیلی زهر کشنده ای دارند توی واقعیت و سنشون هم بالاست. همین ذهنیت درمورد عقرب قهوه ای رو داشتم خیلی ترسیدم رفتم برادرم و دوستش رو صدا زدم اومدیم توی اتاق پیداشون نکردیم ولی من میدونستم توی اتاق هستن از اتاق اومدم بیرون در اتاق رو بستم یک پتو هم زیر در گذاشتم که از اتاق نیان بیرون.
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما از نظر احساسی احساس ناامنی می کنید و شاید جاپای محکمی در یک موقعیت ندارید و از این رو خیلی نگران هستید. موقعیتی در بیداری شما وجود دارد که برای شما دردناک یا مضر است و کسی با احساسات مخرب، حرفهای سوزناک و کلمات تلخ و افکار منفی می خواهد شما را برنجاند. شما نمی خواهید که خودتان را عوض کنید و شخصیتتان را تغییر دهید. نمی خواهید به خودتان ضربه بزنید و فکرتان را ناراحت کنید. احتمال دارد که شخصی متولد آبانماه بخواهد که شما شخصیتتان را عوض کنید و شما ترجیح می دهید که به جای عوض کردن خودتان با او قطع رابطه کنید. تشکر از همراهیتون.
Ali : سلام
خواب دیدم توی اتاقم خواب بودم متوجه یک بچه عقرب قرمز سیاه شدم اهسته با یک دمپایی قرمز رنگ پلاستیکی اومدم بکشمش فرار کرد رفت بین درز کمد و دیوار کنار یک عقرب قهوه ای رنگ. این عقربای قهوه ای رنگ خیلی زهر کشنده ای دارند توی واقعیت و سنشون هم بالاست. همین ذهنیت درمورد عقرب قهوه ای رو داشتم خیلی ترسیدم رفتم برادرم و دوستش رو صدا زدم اومدیم توی اتاق پیداشون نکردیم ولی من میدونستم توی اتاق هستن از اتاق اومدم بیرون در اتاق رو بستم یک پتو هم زیر در گذاشتم که از اتاق نیان بیرون.
با تشکر
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید. درنوبت هستید خواب دومتان را بعدا مجددا ارسال کنید...
neda : سلام . وقت بخیر
من خواب دیدم با یک دختر جوان که سابقا با هم رفاقت داشتیم در خانه ما هستیم. و من دارم آرام بدون اینکه خواهرم بفهمه و بشنوه در مورد مشکلی که برام پیش آمده و راه حلی که بنظرم آمده واسه ی بر طرف کردن آن باهاش صحبت می کنم . در این حین یک عقرب زرد با جثه متوسط از سر دوستم پرت شد داخل اتاق بدنبالش دویدم و گوشه فرش اتاق گرفتمش و به آن دختر گفتم با این قیچی بکشش و اون گفت نه . گفتم پس لااقل بخشی از بدنش که زهر داره را جداکن و اون دوباره گفت نه . منم قیچی را ازش گرفتم و باهاش با یک ضربه بخش زهری و دستهای عقرب جدا کردم. عقرب رو کشتم. مسئله خاصش این هست که عقرب موقع مردنش صدای نفسی شبیه انسان در حال مرگ داشت. اون دختر چشمهاش پر اشک بود ولی اشکی از چشمش نمیومد و من داشتم به اون موجود مرده نگاه میکردم. غمگین بودم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. افکار دختری که قبلا با او رفیق بودید، مثل این عقرب سرشار از کینه و دشمنی نسبت به شما بوده و به شما نیش دار صحبت می کرده یا نصایحی خطرناک به شما ارائه می داده و در اصل او دوست شما نبوده است و شما پای او را از زندگی تان بریده اید و او از اینکه نمی تواند شما را آزار دهد ناراحت و نگران است. تشکر از همراهیتون.
امیر : سلام
خواب دیدم در واحدی که در آپارتمان پدری دارم و ماهی یکی دوبار هم آنجا میرویم (بیشتر در خانه ای که خانواده همسرم برایش تهیه کرده اند می مانیم) در داخل حمام، آب جمع شده و یک عقرب هم داخل آن آب شناور است درب رو بستم تا فکری برای کشتن اون بکنم بعد از چند دقیقه که خواستم مجددا درب حمام رو باز کنم دیدم یک حشره، شبیه سنجاقک بزرگ روی درب هست که از ترس حمله نکردن به بچه هام با دستم اون رو بکشم که چسبید به دستم و از دستم به در و .. اون رو کشتم ولی چند تا از خارهای اون که انگار یکی هم نیشش بود و به صورت برعکس داخل انگشتم رفته بود و هی میخواست برگرده و تو انگشتم فرو بره ، (و فکر میکنم از همسرم در خواست ناخن گیر و موچین هم کردم یادم نمیاد) تو همین حین چون لای درب باز مونده بود و ترس این رو داشتم که عقرب بیرون اومده باشه درب حمام رو بیشتر باز کردم ، دیدم آب به سرعت در حال تخلیه شدن هست و عقرب هم دو قسمت شده و قسمت نیش اون رو دیگه نمیبینم
ممنون از سایتتون
فریبا هراتی
: سلام. موقعیتی در زندگی بیداری تان ( احتمالا در رابطه با خانواده پدرتان) هست که برایتان ممکن است دردناک یا مضر باشد و با وجودی که شما می خواهید نگرانی ها را بشویید برود، احساسات منفی، حرفهای دردناک یا مضر، احساس مخرب و حرفهای سوزناک و کلمات تلخ و نیشداری می شنوید و نمی خواهید خانواده تان با این حرفها تحت تاثیر قرار بگیرند و دوست ندارید آنها وارد این ماجرا شوند. از جهتی شما شور و اشتیاق دارید که زندگی تان با تغییراتی همراه باشد و تنوع و نوسازی داشته باشید و ممکن است شما را به عدم ثبات اخلاقی یا بوالهوسی محکوم کنند یا بگویند که همیشه در حال رفتن هستید و تصمیم ثابتی نمی توانید بگیرید. شما از این حرفهای نیشدار هم فکرتان ناراحت می شود ولی در نهایت تمام این احساسات منفی از بین می روند و مشکلاتتان کاملا حل و فصل خواهد شد. اما رابطه تان با دیگران کمی متاثر از این حرفها خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Bahman57 : با سلام و احترام
دیشب خواب دیدم خانه خاله ام هستم.در طبقه سوم .ناگهان یک عقرب بزرگ سیاه دنبالم کرد و من فرار کردم.در حین فرار چندتا کیسه دستم کردم و عقربو گرفتم.عقرب با تمام قدرت فقط توانست خیلی کوچک به اندازه سر سوزن انگشتم را قرمز کنه .ولی زهرشو نتونست وارد کنه.من هم از یالای پنجره با کیسه انداخمش پایین.وقتی پایین میرفت یک مرغ بزرگ اومد رو دیوار گرفت عقرب رو و اونو خورد.منم دیدم تو جعبه شیرینی چندتا شیرینی گردویی مونده با پسرم نشستیم اخرین شیرینیهارو خوردیم.
با تشکر از تعبیر شما
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما به افکار و روحیات خاله تان فکر می کنید و از حرفهای نیش دار و سوزناکی که گاهی می زند فرار می کنید. شاید خاله تان متولد ماه آبان است. افکار منفی و کلمات تلخ او نمی تواند به شما آسیبی برساند و آرمانها و اهداف شما فراتر از این حرفهاست. شما به ثروت و شادی خواهید رسید و در زندگی موفق می شوید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی عزیزم.من خواب دیدم که با معاون محل کارم خارج شهر روی تخته سنگهایی وایسادیم که سوراخ سوراخ بود.دوتا مارمولک جلوی پای من روبرو دو سوراخ بودند که یهو از داخل سوراخها دم سیاهی بیرون امد و من حس میکردم عقربه و اون دوتا مارمولک رو داخل کشید و انگار کشت .من مراقب بودم که از سوراخهای اطراف عقرب نیاد منو نیش بزنه .اقای همکارم( که از جریان زندگیم براش گفتم ) گفت بریم و ما اومدیم کنار جاده سوار مینی بوس شدیم ولی ایشون کنار من ننشست جلو نشست و من دو صندلی مونده به اخر رو صندلی تکی نشستم.مینی بوس از دانشکده محل تحصیلم میومد .تو شهر انگار تو باغی بابام برام مهمونی عروسیمو داده بود و همه همکارای مرد ادارم رو میدیدم سر سفره من عصبانی بودم حس میکردم بابام سبک کرده منو میگفتم منکه چند ماه دیگه قراره طلاقمو بگیرم این مهمونی چیه دیگه یه لباس ابی کاربنی دوتکه تنم بود .پشت کمرم و زیر سینه ها تا نافم لخت بود .خواهرکوچکم لباس قرمز و اون یکی نارنجی تنشون بود .خواهر کوچکم بلند بلند شور شوهرشو میزد و من بلند گفتم خدا شوهرهای هردوتاتونو که ماموریت خارج شهر میرن حفظ کنه و دنبال یه چادر بودم تا کسی لختیمو نبینه و خارج شدم از اون محل .دیدم انگار تو رختکن یه مسجدم خانمهای زیادی بودن یه زن نیمه مسن یه چادر مقنعه بهم داد با یه کیف مقنعه رو گذاشتم تو کیف ولی چادرسفید گلدار رو پوشیدم و از در اونجا بیرون اومدم تو کوچه که داشتم میومدم پایین خانه های نیمه کاره میدیدم حس کردم یه عده با اسلحه کمین کردن البته نه برا من ولی مثل اینکه مثل جنگ داشتن من نگران بودم نکنه اشتباه منو بگیرن ولی وسط کوچه که چادرمو سفتتر میکردم دیدم زیر کوچه از یه در یه عده بچه و بعد خانم چادری بیرون اومدن مثل تظاهرات و من ترسیدم تیر اندازی شه یه خونه پایین کوچه بود گفتم برم اونجا سریع رفتم تو اون خونه اونجا هم دوتا پسر در حال اماده باش بودن و برادرم هم بود .اعتمادی نداشتم ولی گفتم اب میخوام رفتم سمت اشپزخونه ولی رفتم تو دستشویی .مستراحی قدیمی بود که یه حوض ذوزنقه ای درون زمین بود و تهش یه سوراخ و شیر ابم کنارسوراخ چاهش بود .پاهامو وسط دیواره ها گذاشتم و ادرار کردم اومدم شیر رو باز کردم یهو اب تا زانوم اومد و از ترس افتادن و رفتن تو سوراخ چاه دستمو به دیواره گرفتم و گفتم حالاکه پریودم طاهر نجسی اهمیت نداره و اومدم به سختی بیرون مستراح .گوشه دستشویی یه توالت شرقی بود که روشو پوشونده بودن زدم کنار و دوباره پوشوندم گفتم دفعه بعد میام از ابن استفاده مبکنم نگران بودم پسرا بهم شک کنن چقدر طول کشیده اب خوردنم.یکدفعه خودمو بیرون اون خونه دیدم که دارم برمیگردم سمتش .اطراف خونه خیلی وسیع و باز بود و چندتا بوته خار و روشنایی افتاب هم بود و زمین اطراف خونه خاک کوبیده بود از تظاهرات و کمین و ...هم خبری نبود امن بود.دیدم یکی از پسرا بیرون خونه داره با ابپاش سر شلنگ ابپاشی میکنه در حین رفتم دیدم سگی از روبروم میاد خواستم خاری بکنم تا هی کنم اونو ولی زودتر رسیدم استانه در.سگه جلوم وایساد و گفت دیگه برات نون و غذانمیارم و رام بود .من احساس کردم اون پسره منو دوست داره و احساس امنیت کمی ازش کردم و خوشحال بودم و یادم بود که کف پام از ادرار و اون اب مستراح نجسه .ازش خواستم که اب کف پام بریزه با شلنگش تا طاهر برم تو خونه و اون اینکارو کرد.ازحس اینکه مواظبم بوده و دوستم داره و نا امنی ها رفته خوشحال بودم.ممنون میشم زحمت تعبیرشو با توجه به شرایط زندگیم بفرمایید .
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم قبل از هر چیز از شما خواهش میکنم لطفا خوابتان را کوتاه بنویسید. دیشب بعد از تعبیر 140 خواب تازه رسیدم به خواب شما که بیشتراز27 خط یا برابر 2 صفحه آ 4 خواب ارسال کرده اید!! من آخر خواب که میرسم اولش یادم می رود. و اگر هر کسی بخواهد اینقدر طولانی خواب بنویسد من نمی رسم پاسخ همه را ارسال کنم. کلمه به کلمه قدم به قدم خواب که تعبیر ندارد. شما به دو تصمیمی که باید بگیرید به دیده ی مشکوک نگاه می کنید و نمی دانید که بله بگویید یا خیر و فکرتان به خاطر مسائل منفی و مشکلاتی که دارید درگیر است و این باعث می شود نتوانید درست تصمیم بگیرید. شما حرفتان را به همکارتان گفته اید و حالا ممکن است حرفتان در اداره بپیچد و همه از زندگی شما با خبر شوند. هر کسی که در اداره با شما حرف می زند دلیل بر این نیست که فابریک با شما صمیمی است ولی شما اعتماد کرده اید. آنها متوجه شرایط شما می شوند و احتمالا نسبت به شما صحبت خواهند کرد. خواهران شما با شور و شوق و اجتماعی و سرزنده رفتار می کنند. دنیا به شما رو می آورد و احترامتان حفظ می شود. اما شما اعتمادتان را به مردم بیشتر از قبل از دست می دهید می خواهید به امنیت برسید و از غم فارغ شوید. خیلی غصه می خورید و فکرتان واقعا ناراحت است. ( توضیحات اضافه مثلا الان دستشویی رفتم.. اما اینکه پاهامو باز کردم نشستم سر توالت ... اینها همه اضافه هستند) انرژی های منفی تان را تخلیه می کنید و فکرتان باز و آرام می شود. تشکر از همراهیتون.
Hamide : با سلام
من خواب ديدم بسته هاي پروتيين ورزشيمو برداشتم بسته بندي بودن انگار درشون كامل بسته بود و توشون ديدم انگار مونده و حشره زده(البته من در دنياي واقعي اصلا بسته پروتيين ندارم)
بعد با همسرم رفتيم توي راه پله وردي اپارتمانمون، روي زمين جيزي شبيه به اكواريوم شيشه اي بود، همه طرفش بسته بود، چند تا عقرب كوچيك قهوه اي روشن توش ديدم ولي راه خروج نداشتن، با خودم گفتم بايد اينو از همين راه پله بفرستم ببرن
واي بعدشم بيدار شدم از خواب
تعبيرش چي ميتونه باشه؟
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که چیزی انرژی شما را می گیرد و مانع پیشرفت و ترقی شما در زندگی تان می شود. می خواهید در زندگی تان بالا بروید ولی احساس می کنید که دارید دور باطل می زنید و به خاطر مسائل مالی حرف های نیشداری به شما زده می شود که شما از این شرایط و حرفها بدتان می آید. تشکر از همراهیتون.
ترانه : سلام خواب دیدم یکی از اساتیدمون که باهاش قطع رابطه کرده ام به همراه یکی از استادهای خانم که با هم یه طرح آزمایشگاهی دارن در واقعیت اومدن حیاط خونه ی ما رو پر عقرب کردن و طرحشان رو میخوان خونه ی ما اجرا کنند من همش میترسیدم خواهر و داداشم آسیب ببینند و اونها رو بغل کردم بعد خودم پا گذاشتم روی عقرب ها واز اونها فاصله گرفتند بعد به من گفتند نترس ما داریم تاثیر سم عقرب روی موش رو بررسی میکنیم و این ها به تو کاری ندارند
فریبا هراتی
: سلام. آنها فکر شما را ناراحت کرده اند و می خواهند حرفهای نیش دار بزنند و زهرشان را در روح شما بریزند ولی اگر شما ضعیف باشید می توانند آزارتان دهند. آنها قادر نخواهند بود روی شخصیت قوی شما تاثیر منفی بگذارند. تشکر از همراهیتون.
shahrokh : سلام
خواب ديدم در يك آپارتمان هستم يكي از دوستانم هم بود
يه عقرب سياه خيلي كوچك از زير ملحفه اي كه دوستم دور خودش پيچيده بود اومد بيرون
من سعي كردم بكشمش ولي فرار كرد و از در خونه رفت بيرون
بعدش هم برگشتم به خونه ي قبلي پدري توي حيات بودم با يكي از دوستام كه تقريباً ٨ سال با هم قهريم حرف ميزديم و ميخنديديم ولي لبه هاي سقف خونه خراب بودن
فقط سقف خونه ديده ميشد كه لبه هاش خراب بودن ولي شرايط خوب بود
همون روز هاي پر رونق و همون ماشيني كه پدرم برام خريده بود تو حيات خونه بود و من سوار ميشدم
مرسي از راهنمايي شما
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما به صورت ناخودآگاه زبان نیشداری دارد و احساس مخرب و افکاری منفی یا کلمات تندی را بر زبان می آورد که هر چند خیلی مهم نیستند ولی روحیه شما را خراب می کند. احتمال دارد او متولد ماه آبان باشد. برای حمایت خودتان در مقابل او، شما نیاز دارید که خودتان را عوض کنید، از یک سری مسائل قدیمی و اخلاقیات قدیمی تان خلاص شوید و خصلت ها و خصوصیات جدیدی برای خودتان درست کنید. اما شما احساس می کنید که از گذشته و روحیات قدیمی تان لذت می برید و هر چند نتوانسته اید به همه ی آرزوهایتان برسید یا اختلافاتی هم از لحاظ عقیدتی با پدرتان داشته اید یا حتی اگر دوستان سابقتان خیلی خوب نبوده اند ولی شما امنیت آن دوره را به شرایط امروزتان ترجیح می دهید. دوست دارید که حمایت خانواده تان را داشته باشید. پدر شما به شما اعتماد به نفس داد و کاری کرد که بتوانید کنترل زندگی تان را به خوبی بدست بگیرید و امروز نمی خواهید که زخم زبان بشنوید و یا نقاط ضعفتان را به رختان بکشند. تشکر از همراهیتون
xanum : سلام خانم هراتی عزیز از زبون دوس پسرم نعریف میکنم: خواب دیدم یه دونه عقرب تو خونه اومده منم گرفتم از دمش و باهاش بازی کردم که یکی دیگه اضافی شد همراه با یه طوطی که حرف میزد و منو میشناخت سفید بود و خیلی خوشگل،عقرب دوم دستم بود و نمیدونم چی شد که گذاشتم زمین اونم داشت همینطور که میرفت طوطی دو سه بار گفت خونه خطرناک شده و عقرب اول برگشت بهم گفت اون (عقرب دومی)تورو نمیشناسه نیشت میزنه و رفت پیشش، عقرب دومی داشت میرفت از در فرار کنه عقرب اولی صدام کرد تا رفتم پیشش عقرب دومی خواست نیش بزنه که از دمش گرفتم هر دوتا عقرب رو از دمشون میگرفتم که اینا غریزه شون نیش زدنه نمیشه اعتماد کرد اصلا؛عقرب اولی رو هم قبل اینکه زمین بزارم با یه گیره قرمز رنگ که از اون گیره های رخت که وقتی لباس پهن میکنن رو طناب بهش میزنن که نیفته از اون گیره ها زدم که هرجاباشه ببینمش...مشکی مشکی بودن برق میزدن اندازشونم حدودا بیست سانت در دوازده سانت بود.ممنون میشم تعبیرشو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. شما با کسی که خیلی حرف می زند و سخن چینی می کند ولی آدم پاک و خوبی است آشنا هستید ولی اشخاص دیگری هم در زندگی شما هستند که احساس مخربی را به شما القا می کنند و حرفهای سوزناک، افکار منفی و کلمات تلخی که در بیداری به شما زده می شود شاید باعث بشود که شما در موقعیتی احساس کنید به شما ضرر و زیانی وارد شده و کسی می خواهد فکرتان را خراب کند. دوست دیگری هم دارید که با وجوید که خودش هم شخصیتی منفی دارد ولی می خواهد با بدگویی از دیگری خودش را به شما نزدیک کند و شما عاقلتر از این هستید که اینها را باور کنید و گولشان را بخورید. اینها آدمهای تنهایی هستند که کسی هم دوستشان ندارد. تشکر از همراهیتون.