کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب فرار کردن

اگر کسی خواب دید از چیزی فرار می کند، دشمنی را مغلوب می کند.

امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گریختن دلیل شادی است، وقتی که فریاد و زاری نکند. اگر فریاد کند، دلیل مصیبت است.

محمد ابن سیرین می گوید: گریختن درخواب، دلیل رستگاری است.

جابر مغربی می گوید: اگر دید مردان از زنان می گریختند، دلیل که بیننده از شخص بزرگی می ترسد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

212 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

وحید

وحید : سلام و عرض ادب
خواب دیدم توی یک ساختمان نیمه ساخته که فقط چند طبقه اسکلتش درست شده بود در حال فرار هستم ولی افرادی که در تعقیب من بودند رو نمیدیدم توی مسیر که راهرو مانند بود و من داشتم باسرعت ازش عبور میکردم یه قورباغه سبز بزرگ دیدم که میخواست قور قور کنه ولی من پام رو محکم کوبیدم به زمین
و قورباغه از ترس ساکت شد توی همون راهرو انگار کسی نجاست کرده بود و من احساس کردم گوشه خیلی خیلی کوچکی از آستینم که دیده نمیشه آلوده شده و ناراحت شدم در همین حال خودم رو به راه پله رسوندم و با سرعت از راه پله پایین رفتم برای خروج از ساختمان سرعت من جوری بود که راه پله ها بعد از عبور من تخریب میشدن اما هیچ صدمه ایی به من وارد نمیشد

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۶:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید و از محدودیت ها فرار کنید. باید سعی کنید که روی جنبه هایی از خودتان کار کنید و ذهن و جسمتان را بهتر کنید تا انرژی، جاه طلبی ها و اعتماد به نفستان به شما برگردد. می خواهید مستقل باشید و از موقعیت فعلی تان بیرون بیایید. از اینکه کسی بخواهد برای شما موعظه کند و سرتان غر بزند و حرف بیخود به شما بزند عصبانی می شوید. شما نمی خواهید که احساس گناه یا احساس بی ارزش بودن داشته باشید، نمی خواهید که اعتماد به نفستان پایین بیاید، نمی خواهید که غرورتان بشکند یا مشکلات مالی داشته باشید. شما سعی می کنید که مسیر زندگی تان را عوض کنید. پل های پشت سرتان را می شکنید و راه برگشتی به شرایط گذشته برایتان وجود نخواهد داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۰۰:۲۸
امیر

امیر : سلام من خواب دیدم داخل یه بنگاه املاکی معامله خانه بودم که عموی کوچک و عموی بزرگم هم اونجا بودن و از من هم انتقاد میکردن و هم تشویق به گونه ای که هم خنده رو لبم اوردن هم حس ناراحت بودن اینم بگم با خانواده کلا رفت امد کمی دارم خیلی کم اما هیچ مشکلی خانوادگی نداریم فقط من دوری میکنم ، و در ادامه بعد از خداحافظی خروج من از دفتر املاکی که موقعیت و اون مکان رو به خاطر دارم و یکی از محله ها سطح شهر هستش شخصی پشت سر من راه افتاد به گونه ای که انگار مسافره صدا زد ((محل سکونت مارو)) یعنی اونجایی که ما زندگی میکنیم رو گفت که اونجا میری منم بیام از همون اولش حس کردم دزد هستش به روی خودم نیووردم ادامه دادم دزدی بود که تو خواب حس میکردم به دنبالم هستش سوییچ ازم بگیره ماشینم که تو خواب جلوی چشم بود رو بدزده ، خلاصه چند بار صدا زد من فهمیدم از قصدش برگشتم نگاهش کردم مرد وحشی نصف صورتش مثل ربات بود بود نصفش ادم که چشم نورانیی داشت اون سمت صورت و من با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشتم به میدون رسیدم چراغ قرمز بود و مردم هم همه پشت چراغ ایست کرده بودن حتی پلیس هم اونجا نظاره گر بود من که همینطوری فرار میکردم به طرف دور میدون دو نفر دزد دیگه هم اضافه شدن این دو نفر مرد سالم ولی وحشی بودن که در کل ۳تا دزد بودن و با من درگیر شدن و میزدن منو یکیشون از گردن بلندم کرد جوری که نمیتونستم تکون بخورم و از خودم دفاع کنم بلندم کرد کوبیدتم زمین همه داشتن تماشا میکردن فقط نگاه میکردن و اونجا هم حتی دیدم دوتا عمو هام دارن مثل بقیه نگاه میکنن کمکم نمیکنن (( بازم میگم رابطه خوبی داریم با هم و مشکلی نداریم به ظاهر تا جایی که میدونم دوستی و علاقه هست بینمون )) خلاصه بین دعوا بین اینکه اون ۳تا دزد با من درگیر بودن تلاش میکردن از من سوییچ بگیرن ماشینمو ببرن منم در حد توانم سعی داشتم دفاع کنم و هرچقد درخواست کمک از اطرافیان مردمی که همه داخل ماشین هاشون هستن نظاره گر هستن میکردم انگار صدام رو نمیشنون یا شاهد این صحنه نیستن حتی پلیسا و در اخر یادمه وقتی اون ۳ نفر منو زدن زمین جوری که کارم تموم بود احساس بی جون بودن میکردم اونا سوییچ رو ازم برنداشتن و اون حسی که داشتم و مطمنم بودم اونا دزد بودن قصد دزدیدن ماشینم رو داشتن انگار یهو قصدشون عوض شد یا نمیدونم نخواستن بیخیال من شدن و به راهشون ادامه دادن ماشینم سرجاش بود منم سالم من از خواب پاشدم با کلی استرس ترس

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۴۳:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 2054 کاراکتر و 3 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر.

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۴۴:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از تعامل با بعضی از مردم و یا بعضی از فامیل و دوستان فراری هستید چون به این فکر می کنید که می خواهند از محبت شما سو استفاده کنند؛ وقتتان را حرام کنند؛ انرژی تان را از شما بگیرند و ایده های شما را بدزدند و یا خلاصه شما را بطریقی غارت کنند. این اشخاص می خواهند در کارتان دخالت کنند و کنترل زندگی تان را از شما بگیرند و هیچ عاطفه و صمیمیت و رئوفت قلبی نسبت به شما ندارند. به همین دلیل، با وجودی که می دانید وقتی این افراد که شاید خیلی هم باهوش باشند بخواهند مثلا نصیحت و راهنمایی به شما بکنند، حتی زمانی که می خواهید برای آینده تان تصمیمی بگیرید و خطری متوجه ی شماست؛ از پذیرفتن نصایح و گوش دادن به حرفهایشان پرهیز می کنید و در نتیجه عجولانه قضاوت می کنید و سریع دست به کار می شوید تا هدفتان را عملی کنید و خودتان را به خطر می اندازید. این اشخاص همیشه در کار شما دخالت کرده اند و خواهند کرد و باعث می شوند که شما حس کنید که دارید در زندگی تان دور باطل می زنید و به جایی نمی رسید. برایتان اخذ تصمیمات عاقلانه سخت می شود و احساس استیصال می کنید. گاهی مردد و دو دل می شوید که آیا این فامیل شما مثل عموهایتان، دوستان واقعی تان هستند یا خیر و آیا اینها مسببین این عصبانیت و لجبازی شما برای گوش دادن به حرفها و نصایحی که به شما می کنند هستند یا خیر. وقتی می بینید که تلاش آنان این نیست که زندگی تان را از چنگتان در آورند و به شما امر و نهی کنند، خودتان را مقصر حساب می کنید و از این بدبینی و خشم درونی تان نسبت به آنها، خودتان را سرزنش می کنید. واقعیت این است که چیزی درون شما هست که دوست دارد هر کاری که دوست دارید را بدون در نظر گرفتن عواقب آن، انجام دهید ولی خرد و عقلانیت شما به شما نهیب می زند که نسبت به هر نصیحتی که می شنوید نباید جبهه بگیرید و باید به این فکر کنید که شما، قوی ترین حامی خودتان هستید، پس باید اجازه دهید که بهترین حرفها را بشنوید و از بین آنها بهترین راه کارها را انتخاب کنید. کسی اختیاردار و رئیس شما نیست. اما خردمند آن است که با خودش دشمنی نکند و حرفهای خوب را به بهانه ی اینکه از دهان دیگران ابراز شده، بی جهت پس نزند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۱۵:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از تعامل با بعضی از مردم و یا بعضی از فامیل و دوستان فراری هستید چون به این فکر می کنید که می خواهند از محبت شما سو استفاده کنند؛ وقتتان را حرام کنند؛ انرژی تان را از شما بگیرند و ایده های شما را بدزدند و یا خلاصه شما را بطریقی غارت کنند. این اشخاص می خواهند در کارتان دخالت کنند و کنترل زندگی تان را از شما بگیرند و هیچ عاطفه و صمیمیت و رئوفت قلبی نسبت به شما ندارند. به همین دلیل، با وجودی که می دانید وقتی این افراد که شاید خیلی هم باهوش باشند بخواهند مثلا نصیحت و راهنمایی به شما بکنند، حتی زمانی که می خواهید برای آینده تان تصمیمی بگیرید و خطری متوجه ی شماست؛ از پذیرفتن نصایح و گوش دادن به حرفهایشان پرهیز می کنید و در نتیجه عجولانه قضاوت می کنید و سریع دست به کار می شوید تا هدفتان را عملی کنید و خودتان را به خطر می اندازید. این اشخاص همیشه در کار شما دخالت کرده اند و خواهند کرد و باعث می شوند که شما حس کنید که دارید در زندگی تان دور باطل می زنید و به جایی نمی رسید. برایتان اخذ تصمیمات عاقلانه سخت می شود و احساس استیصال می کنید. گاهی مردد و دو دل می شوید که آیا این فامیل شما مثل عموهایتان، دوستان واقعی تان هستند یا خیر و آیا اینها مسببین این عصبانیت و لجبازی شما برای گوش دادن به حرفها و نصایحی که به شما می کنند هستند یا خیر. وقتی می بینید که تلاش آنان این نیست که زندگی تان را از چنگتان در آورند و به شما امر و نهی کنند، خودتان را مقصر حساب می کنید و از این بدبینی و خشم درونی تان نسبت به آنها، خودتان را سرزنش می کنید. واقعیت این است که چیزی درون شما هست که دوست دارد هر کاری که دوست دارید را بدون در نظر گرفتن عواقب آن، انجام دهید ولی خرد و عقلانیت شما به شما نهیب می زند که نسبت به هر نصیحتی که می شنوید نباید جبهه بگیرید و باید به این فکر کنید که شما، قوی ترین حامی خودتان هستید، پس باید اجازه دهید که بهترین حرفها را بشنوید و از بین آنها بهترین راه کارها را انتخاب کنید. کسی اختیاردار و رئیس شما نیست. اما خردمند آن است که با خودش دشمنی نکند و حرفهای خوب را به بهانه ی اینکه از دهان دیگران ابراز شده، بی جهت پس نزند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۱۵:۲۸
Alieh

Alieh : سلام ان شالله که سلامت باشید. دیشب خواب میدیدم که همسرم از من فرار می کنه! داشت تو یه جنگل سر سبز و مه آلود راه می رفت و من هم با فاصله ازش پشت سرش دنبالش می کردم! هی بر می گشت منو نگاه می کرد و باز به راهش ادامه میداد و هی صداش می زدم ولی اون راهشو می رفت و شروع کرد به دویدن و من هم دنبالش می دویدم ولی بهش نمی رسیدم! جنگل شلوغ بود و آدم های زیادی در حال پیاده روی بودن و ناگهان تو آسمون نور های عجیب و غریبی ظاهر شدن و انگار سفینه فضایی بودن و تعدادشون خیلی زیاد بود و ههمون بهشون نگاه می کردیم که یهو کنار هم جمع شدن و یه انفجار کوچیکی اتفاق افتاد و مثل جشن ها انگار که فشفشه پرتاب کردن تو هوا و بعد از اون تو همون محیط شبیه به پارک،یه برکه آب شفاف و کم عمق بود که همسرم توش شنا می کرد و وقتی دراومد کیفش رو برداشت و رفت! (همسرم کرونا داره)

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۶:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همسر شما ذهنش بسیار مشغول و ناراحت است و فکر می کند که ارتباط او و شما ممکن است به ضرر شما تمام شود. ( شاید به خاطر واگیری کرونا). شما حواستان به او هست و می خواهید در کنار او باشید. دیدن سفینه ها در آسمان در خوابتان گویای این است که شما باید چشم انداز متفاوتی را نسبت به زندگی در پیش بگیرید. زندگی شاید عجیب به نظر برسد و مسائل غیر معمولی برای انسان رخ می دهد که درکش سخت است ولی شما باید روحتان را توسعه دهید و آگاهی هایتان را بالاتر ببرید. زندگی در زمین فقط بخش کوچکی از زندگیست و این سفر انسان در کائنات همیشگی و پایان ناپذیر است. کسانی که فکر می کنند مرگ پایان زندگیست اشتباه می کنند چون تازه شروعی جدید و پر انرژی از زندگی روح انسان در کالبد روحانی اش است. با این وجود، این افکار در سر شما و خیلی از مردم، ناشناخته است و باید به آن فکر کنید. همسر شما انشالله به آرامش خواهد رسید و از این جریان راکد احساسی که به آن فکر می کند بیرون خواهد آمد. خواب می تواند هشداری به این باشد که شما برای سلامت همسرتان با انجام قربانی، قضا و بلا را از او دفع کنید. به اندازه ی وسعتان بگویید که مرغ یا گوسفند ( خست بخرج ندهید) قربانی کنند و گوشتش را تماما" به فقرا ببخشید و مطلقا از آن نخورید. انشالله خداوند به همسرتان طول عمر و زندگی با برکت عطا خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۳۴:۵۳
Dina

Dina : سلام وقت بخیر،من ده ساله لیسانسمو گرفتم اما خواب دیدم ک دوران دبیرستان هستم و دبیرستان ب مامانم گفته که دخترت باید بره یک سال ریاضی راهنمایی رو بخونه، مامانم هم به اجبار منو فرستاد دوران راهنمایی، اصلا راضی به بودن سرکلاس نبودم وهمش منتظر رفتن بودم،جواب سوالات معلم هم درست میگفتم،سرکلاس باپیامک با خانواده قرار گذاشتم ک بعد از کلاس بریم بیرون و بریم یه رستورانی ک انگار مورد علاقه من بود در واقع پیشنهاد خانواده بود و از پیشنهادشون خوشحال شدم،اما معلم بعد از کلاس با همسرش منو سوار ماشینشون کردن و نمیذاشتن برم خونه معلم خیلی بداخلاق بود و مثل اکثر معلما سرتاپا مشکی پوشیده بود، من تو ماشینشون بودم اونا پیاده شدن برن خریدای خونشون رو انجام بدن،من از فرصت استفاده کردم و باخانواده تماس گرفتم وجریانوگفتم و فرارکردم، ماشینشون رو تو یه کوچه قدیمی پارک کرده بودن، من ازشون فرارکردم و خانواده منو سوار کردن و رسیدیم جایی و منتظر بودم بریم اون رستوران ک گفتن دیگه دیر شده،به مامانم گفتم چرا اینکارو کردی من ک الان دبیرستانم بهو یادم افتاد ک من چندین ساله فارغ التحصیل شدم و چه از مدرسه چه دانشگاه، بعد مامانم گفت اینکارو کردم ک ریاضیت قوی بشه و دکترای ریاضی بگیری و من اینو شنیدم ته دلم ناراضی بودم اما چیزی نگفتم، تو واقعیت هم من ریاضیم خوب نبود و علاقه ای به ریاضی نداشتم، بعدش دیدم با مامانم رو زمین جایی شبیه دستشویی عمومی نشسته بودیم اما خیلی تمیز بود و خیلی عذرمیخوام مامانم در یه دسشویی ک کنارش بود رو باز کرد و آب برداشت ک بخوره و من با ناراحتی شدید بش گفتم نکن این چه کاریه ، کثیفه و.. گفت نه من ک از آب دسشویی برنداشتم، آب جدا گذاشته بودم اینجا برای ذخیره و...

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۳:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما درسهای زیادی هست که باید از زندگی بیاموزید و کسب تجربه کنید. شما در مورد حساب و کتاب زندگی، نیاز به مشاوره و راهنمایی یک شخص خردمند دارید. هر چند که فکر می کنید که خودتان بخوبی مسائل و مشکلات را درک می کنید و راه حل رسیدگی به آنان را هم می دانید. شما می خواهید تصمیمی برای زندگی تان بگیرید و زیر بار فشار این تصمیمات قرار گرفته اید. خانواده تان می خواهند از شما حمایت کنند. اما دنیا به شما سخت می گذرد و شاید مشکلات مالی دارید یا نسبت به مسئله ای بشدت ناراحت هستید. شما از اینکه بخواهید به مشکلات از شیوه ای قدیمی و منحط رسیدگی کنید و با شرایط بغرنج مواجه شوید، فراری هستید و می خواهید روشنفکرانه و با حمایت خانواده تان تصمیمات درستی بگیرید. سختیهایی که در زندگی تان پیش می آید، همه شما را قویتر می کنند و حساب و کتاب زندگی را بیشتر از گذشته متوجه می شوید. ( تکیه ی خوابتان بر این نکته است که هرگز فکر نکنید که خیلی می دانید چون همین افکار هست که باعث می شود گول بخورید و سرتان کلاه برود. اعتماد به نفس کاذب باعث بی خیالی و کم توجهی به مسائل به ظاهر پیش و پا افتاده ای می شود که در نهایت، زندگی انسان را به صورت منفی تحت تاثیر می گذارد.) شما با مادرتان راجع به مسائلی که فکرتان را درگیر کرده صحبت و درددل می کنید و او از تجاربی که در این سالها کسب کرده، استفاده می کند تا شما را راهنمایی کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۱۰:۱۲
فاطمه حسین زاده

فاطمه حسین زاده : دیدم بایه دختری ک دوستمه جایی هستیم ک ی در بزرگ بودجمعیت زیادی درحال ردشدن بودن,بدون هیچ سختی ای رد شده بودم و رد شدن خودموتوی خواب ندیدم
کناردر بزرگ در کوچیک هم بود ک دوستم از اون بدون دردسر ردشد.ی پسرجوون بیرون درکوچیک بود(انگارازین آدمای پردردسربود سرکشومغرور وطلبکار)دوستم ی چیزی بهش گفتواون برداشت اشتباه کرد منظورو نفهمیداومد سراغمون فقط فرارمیکردیم.دقیقاروب روی درکوچیک ی راه باریک بود مجبور بودیم ازهمون راه باریک با مانع هایی که بود مثل ی تیکه اهن ک افتاده باشه و این چیزا فرارکنیم ی طرف دیوار بود(انگارجنسش مواد ساختمانی نبود,مثل یه چادر پلاستیکی بزرگ بود که حکم سدرو داشت)ی طرفم معلوم نبودچی بود راه من باریک بود باید روی سد میرفتمگاهی چاقومیزدم توی سدتعادل حفظ کنم,فرار میکردم,نتونست آسیب بزنه و ی جایی ک اومده بود بهش گفتیم سو تفاهم شده

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۳۷:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. توانایی های شما برای رسیدن به موقعیت های عالی تر و بهتر در زندگی تان تقویت خواهد شد و امکانات تازه ای پیش روی شما قرار می گیرد که پیشرفت کنید و به ثروت برسید. دوستتان هم پیشرفت تازه ای در زندگی خواهد کرد ولی موفقیت های او به اندازه ی شما نخواهد بود. دوست شما شخصیتی مصمم و قوی دارد که می خواهد در زندگی پیشرفت کند ولی نمی تواند جلوی خشم و عصبانیت خودش را برای اینکه پیشرفت کمتری نسبت به شما داشته است را بگیرد. ولی سعی می کند که اخلاقش را کنترل کند و عصبانیتش را به شما بروز ندهد. شما هم سعی می کنید که لاجرم، خودتان را کنترل کنید و وانمود کنید که خبر ندارید که او حسادت می کند و سعی می کنید که انعطاف پذیرتر با او رفتار کنید تا جایی که شاید عصبانی شوید و بخواهید از خودتان دفاع کنید. او هیچ خطری برای شما نخواهد داشت و شاید برایش سو تفاهم شده و فکر کرده که کسی برای موفقیت او مانع تراشی کرده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴۵:۵۳
نیلوفر

نیلوفر : ببخشید خانم هراتی شرمنده یادم رفت بگم که اون کاغذبازی ها برای کارای فارغ التحصیلیم بود و تموم شده بود دانشگاهم و آخرین روز بود که دانشگاه میرفتم، و اون مرد که دنبالم بود احساس میکردم دزد هست و چیزی با ارزش داخل کوله ی من هست که دنبال اونه ولی نمیدونستم چه چیزی، اون خانوم آشنامون هم که گفتم بچه دار شده بود هنوز پیر بود و شوهرم نداشت و من خیلی تعجب میکردم که چطور بچه بدنیا آورده. دو حق خواب ازم کسر کنید تشکر میکنم از صبر و حوصله و تعبیرهای خوبتون.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۱:۰۴
نیلوفر

نیلوفر : سلام خواب دیدم با یه کوله پشتی داخل دانشگاه مشغول کاغذبازی اداری ازین اتاق به اون اتاق هستم و ینفر هم همش منو زیر نظر داشت و تعقیب میکرد، وقتی کارم تموم شد از دانشگاه به سمت خونه دوران کودکیم با کلی ترس فرار کردم از دست اون آدم، وقتی داخل خونه شدم دیدم خونمون رو یکی از آشناهای قدیممون خریده (او یه خانم مسن بیوه و مهربان و خوش اخلاقی بود و ۵۰سال از پسر عقب افتاده اش نگهداری کرد و ۲سال پیش فوت کرد) و داره اونجا زندگی میکنه با همون پسرش و اینکه یه بچه هم بدنیا آورده بود و نوزاد بود و بابا و خواهر کوچیک من اومده بودن اونجا دیدن اون خانم و بچه هاشون، من سریع رفتم داخل یکی از اتاقا در رو بستم و کوله ام رو کنار گذاشتم و خوابیدم، بعد خواهر کوچکم اومد و بیدارم کرد و گفت تو در امان هستی کسی دنبالت نیست تموم شد، بیا بیرون بچه رو با هم ببینیم. مرررسی.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۲:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما روابط خشک و بی احساس بخشی از زندگی تان ( شاید در زمان تحصیل ) را به یاد می آورید و اینکه در آن زمان صرفا کارهایی را از سر عادت انجام می داده اید. شما از اینکه وقتتان گرفته شود و انرژی تان و عمرتان بیهوده به هدر برود ناراحتید. دلتان می خواهد به همان امنیت و آرامشی که در گذشته داشته اید برسید. روح ایشان شاد. شما شخصیتی با وجدان و مهربان دارید و اشخاص با وجدان و مهربان هم در قلب شما برای همیشه می مانند. او از سختی ها رها شده و الان شروعی تازه را آغاز کرده. اگر پسر او زدنده است، او نگران فرزندش است و امیدوار است که شما و پدرتان هم به این آقا سر بزنید و او را در غیاب مادرش تنها نگذارید. دورانهای سخت برای شما هم تمام شده و نباید اجازه بدهید که مسائل قدیمی فکرتان را ناراحت کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۷:۲۵
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی بشه

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۰۵:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ماشین جدیدتان مبارک. شما سعی می کنید که مستقل زندگی کنید و برای خودتان تصمیمات درستی در زندگی بگیرید. سعی می کنید که به ثروت و رفاه برسید و دلتان می خواهد که بینش تان قوی باشد و ساده دل نباشید و گول نخورید. شما از سختی ها فرار می کنید و به موفقیت های زیادی خواهید رسید. شرایط سخت و بغرنج را پشت سر می گذارید و به ثروت زیادی می رسید. سپس قادر خواهید بود کم کم اختیار زندگی تان را به صورت کامل در دست بگیرید و به میل خودتان زندگی کنید. شما خرد و عقلانیت تان را همیشه به کار می برید و درست فکر خواهید کرد. خواب شما 1435 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۴۲:۰۷
Kaver

Kaver : سلام خانم هراتی
خواب دیدم دارم فرار میکنم یه روحی اومده بودداشت روح ادمارو تسخیر میکرد مثل فیلم احضارحتی یادمه یه کسی اومد گفت بنام روح القدوس اینو ترکش کن منم داشتم فرار میکردم از اولش داخل خونه بود برگشتم دیدم داخل یه کلاس نیمکتهای خالین وفقط یه پسر بچه کوچیک نشسته بقیه رو نبودن وفک کنم بقیه داخل اون اتاق داشتن با اون روح مبازره میکردن منکه داشتم فرار میکردم دیدم از داخل بیمارستان فرار کردم وحین فرار چندتا بچه رو از دیوار داشتن میزاشتن اون سمت گفتن شما فرار کنید منم کمکشون کردم اوردمشون پایین وبه بچه ها گفتم بدوید یکیشون وایستاد بهش گفتم چرا وایستادی گفت من کشمش می خوام منم گفتم الان کشمش ندارم دوباره احساس کردم همون روح داره دنبالم میگرده الان داخل خیابون بودم وهرکدوم از بچه ها رو گذاشتم داخل یه خونه ی که پیداشون نکنه
ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۵:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که نیرویی منفی علیه شما کار می کند و اهدافی دارید که سعی می کنید این اهداف را به ثمر برسانید. عادات منفی و احساس ترسی به شما غلبه کرده و احساس بی یاوری می کنید و فکر می کنید که کنترل کارهایتان دستتان نیست. شما باید سعی کنید که بینش و آگاهی هایتان را بیشتر کنید و از ظرفیت های ذهنی تان استفاده کنید. فکرتان را به کار ببرید و منتظر مسائل منفی نباشید. شما نمی خواهید یک سری مسائلی را که در گذشته اتفاق افتاده اند را دوباره تجربه کنید و نمی خواهید تاثیر منفی این مسائل را روی زندگی تان احساس کنید. شبها قبل از خواب باید آیت الکرسی بخوانید و 7 بار نام حضرت فاطمه س را به اینصورت ذکر بگویید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. قدرت نام حضرت فاطمه س تمام شیاطین و جنیان افکار منفی و تمام انرژی های بد را قطعا از زندگی تان دفع خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۳:۰۲
Yaseman

Yaseman : سلام خدمت خانم هراتی عزیزم. لطفا متن را نمایش ندید.

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۱۹:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. خواستگار بد شما از اینکه شما را بدست نیاورده حسادت می کند و منتظر است که از شما بهانه ای بدست بیاورد و ته دلش حسابی حرص می خورد. او عصبانیست و شما از اینکه او را رها کرده اید خوشحالید. کسی نمی تواند احساس تنفر شما را نسبت به او درک کند و شما هم احساستان را در رابطه با او مطرح نمی کنید. اما شما پیشرفت خیلی خوبی در کارتان خواهید داشت و خیلی ها به واسطه ی خدمات شما منتفع می شوند. مدیر سابق شما هم معتقد است که شما سود زیادی برای شرکت او داشته اید و از اینکه شما را از دست داده ناراحت است. شما به ثروت و رفاه زیادی خوهید رسید و از خانواده و پسرتان حمایت خواهید کرد ولی احساس نفرت شما از این خواستگار بد، تمایل شما را به خوشی از بین می برد. او را به گذشته بسپارید و از تجارب قدیمی تان برای بهبود زندگی تان در امروز و آینده استفاده کنید. خواب شما 1223 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۲:۰۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.