تعبیر خواب فرار کردن
اگر کسی خواب دید از چیزی فرار می کند، دشمنی را مغلوب می کند.
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گریختن دلیل شادی است، وقتی که فریاد و زاری نکند. اگر فریاد کند، دلیل مصیبت است.
محمد ابن سیرین می گوید: گریختن درخواب، دلیل رستگاری است.
جابر مغربی می گوید: اگر دید مردان از زنان می گریختند، دلیل که بیننده از شخص بزرگی می ترسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Hesam : سلام روز بخیر
خواب دیدم دارم مارو میبرن تویه جای که ادمارو می شناختم نه چیزی که من زود تر رفتم تو کفشامو موشیدمو فرار کردم مه باد میدویدم یه جایی که رسیدم جلو رو دیدم ۱راه اونجا بود که بیدار شدم از خواب
فریبا هراتی
: سلام. روز شمام به خیر. شما از احساسات سرکوب شده خودتان و از ترسهایتان فرار می کنید و انشالله راهی پیدا خواهید کرد که به خواسته هایتان برسید.
maryam : سلام خانم هراتي
خواب ديدم انگار قراره زلزله بياد و ما ازخونمون فرار كرديم و خونمون رو ترك كرديم (خونمون خونه قديمي 17 سال پيشمون بود كه الان 17 سال ديگه اونجا زندگي نميكنيم ) زير زمين خونه توي خواب يادمه كه يكم بهم ريخته و نامرتب بود .اومديم توي پياده رو نشستيم .بابام رو قشنگ توي خوابم يادمه و يك تيكه انگار خانوادم رو ديدم كه روي زير انداز توي پياده روي خونمون نشسته بودن .
منم داشتم وسايل بر ميداشتم و يه عالمه پودر شستشوي لباس بر ميداشتم .دنبال يه ظرف ميگشتم كه مواد شوينده رو بريزم توي اون ظرف .
ممنون ميشم تعبير كنيد .
فریبا هراتی
: سلام. شما تجربه تکان دهنده ای برایتان پیش می آید که بنیاد زندگی و آرامش شما را تهدید می کند و بنابراین، افکار و روحیات خود را عوض خواهید کرد. محبور می شوید طرز فکر و دید خود را نسبت به موضوعی عوض کنید تا بتوانید بر مشکلات غلبه کنید. بعد از آن در مسیر پیشرفتی ثابت و پیوسته در زندگی قرار می گیرید و سعی می کنید که از لحاظ اخلاقی و روحی تمیزتر زندگی کنید. رفتار و سخنان خود را محتاطانه تر ابراز خواهید کرد و عادات قدیمی و طرز فکر قدیمی خود را تغییر خواهید داد. تشکر از همراهیتون.
محمد اسماعیل کیانفر : در ضمن اخرش رو فک کنم اشتباه نوشتم، اینکه گذاشتن دنبالم و شوک اومد بزنه که بلند شدم از خواب، در ضمن همه جا پر از مامور بود و دنبال من می گشتن
محمد اسماعیل کیانفر : سلام خسته نباشید
خواب دیدم که وارد منطقه ای شدیم از پر از ادم بود، می خواستیم بریم داخل تا اینکه من زیر پارچه ای قایم شدم و اونا جستجو می کردن تا پیدام کنن تا اینکه من فرار کردم و اونا اسلحه هم داشتن و من هنگام فرار که می زاشتن دنبالم اسلحشون رو گرفتم سمت خودشوت و تیر زدم بهشون، تا اینکه به صورت موقت رفتم بیرون، و لباس مثل خودشون که پلیس هم بودن پوشیدم تا متوجه نشن، تا اینکه اولین ماشین از اونا رد شدن و پیاده شدن و منو ندیدن و متوجه نشدن منم قایم شده بودم، تا اینکه دومین ماشین اومد و یکی از اونا اومد گفت دستبند بزنین بهش و می خواستن منو بگیرن و منم دوباره فرار کردم و گذاشتن دنبالم و از پشت بهم شوک زدن و افتادم روی زمین
در ضمن من ذهنم این روزا درگیر ماجرایی هست که برام مدام حیله می کنن تا منو بندازن تو دام در صورتی که منم بی گناه هستم و دشمن دارم،و این مدت کلا صبر می کنم تا داخل دام نیفتم، لطفا خیلی جزعی واسم بگید چون شاید مربوط به این ماجرا باشه و باید کاری کنم که نمی دونم
متشکر
فریبا هراتی
: سلام. سلامت باشید. شما با استفاده از دروغ گویی می خواهید موضوعی را مخفی کنید یا رازی را نگه می دارید. شاید احساس گناه می کنید. سعی می کنید به جای مواجهه با مشکلاتتان، از آنها دوری کنید. دشمنان شما حالت تهاجمی نسبت به شما گرفته اند و شما حس می کنید که می خواهند شما را در یک موقعیتی قربانی کنند. شما اهداف مشخصی در زندگی دارید و می دانید که چه می خواهید و برنامه های خود را طبق هدفتان تنظیم می کنید. شما هم مانند دشمنانتان حالت خشم و تهاجمی دارید. شاید به فکرتان می رسد که خود را هم فکر و هم گروه دشمنانتان نشان دهید ولی این سیاست اشتباهی است و شما فکر می کنید که با وجودی که دشمنانتان می خواهند جلو موفقیت شما را بگیرند، ترس بر شما غلبه کرده و نبود قدرت را احساس می کنید. بنابر این باز هم فکر می کنید مواجهه با مشکلات اشتباه است و باید از آن اجتناب کنید. شوک الکتریکی پلیس، بیداری ناگهانی و آگاهی جدیدی است که به شما امنیت می دهد. تشکر از همراهیتون.
محمدرضا : سلام بانو هراتي
نامزد بنده خواب ديدين داره فرار ميكنه يه دستي ميزارش رو گنبد مسجد بعدش يه جايي مثل خونه ولي خيلي بزرگ و قشنگ بود اونجا هم داشت فرار ميكرد ولي نميدونست از چي تو اون لحظه هم فقط ذكر يا فاطمه ميگفت كه با اين ذكر گفتن از خواب بيدار شد
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما از چیزی مانند شیاطین و جنیان می ترسد ولی به امنیت خواهد رسید و مقام بالایی از لحاظ ایمان و معرفت دارد بنابر این او باید بداند که ذکر یا فاطمت البنت محمد رسول الله باعث فرار جنیان و شیاطین شده و آنان از این ذکر وحشت دارند. شبها قبل از خواب 7 بار این ذکر را بگویند و بخوابند و آرامش خواهند داشت و یا اگر می ترسند که کسی بخواهد با جادو برای ایشان مشکلی بسازد، این ذکر را چند بار بگویند و شیاطین از او و زندگی اش فرار خواهند کرد.
nazanin : باسلام..خواب دیدم پدرم از توی خونه خودمون دنبالم کرده بود و من ترسیده بودم و ازش فرار می کردم. تو خیابون می دویدم و پدرم هم دنبالم بود . وارد یه خونه ای شدم و به صاحبخونه پناه بردم. اما پدرم دم درشون نشسته بود و منو ول نمی کرد. یه لحظه دیدم تو خونه مادر خواستگار سابقم هستم و ازش می خوام منو قایم کنه...
فریبا هراتی
: سلام. اگر موقع فرار دادو فریاد می کردید، از دست او ناراحتید و او را مغلوب خود خواهید کرد اگر فریاد نمی کشیدید به شادی خواهید رسید. شما آرزو می کنید ازدواج کرده بودید.
Qazal1010 : بله متاسفانه اشتباهی اونجا نوشتم عذرخواهی میکنم و ممنون ازینکه جواب دادین
Qazal1010 : سلام خانوم هراتی.من دیشب خواب دیدم که هم فرار میکنم و هم خرید لباس ... اینطوری خواب دیدم که با دوستم به فروشگاه لباس رفتم و یک بلوز مجلسی زرد زیبا خریدم از قبل پولشو پرداخت کرده بودم ولی صاحب فروشگاه اولش میگفت پولشو ندادم بعد دوستم گفت نه من تایید میکنم پولشو داده و بلاخره لباس گرفتم و باهم به یک مهمانی رفتیم که میزبانان دومرد دوزن بودند که به ظاهر مهربان و و اراسته شیک مجلل بودنند و قصد کشتن مارا داشتند انها کمی به دستمان اسیب زدند و دراخر تونستم فرار کنم درحین فرار کردن یک مرد دنبالم بود و من کفشی پام نبود و من به هر طریقی فرار میکردم ؛از دیوار بالا میرفتم پشت دیوارها یکمی پنهان میشدم حتی میتونستم غیب هم بشم !!
پاهامم اصلا ضخمی نشد اما بلاخره تونستم فرار کنم و وارد یک شهری شبیه شهر خودم شدم و درانجا در پی پیدا کردن کفش لباس برای خودم شدم؛ ممنون میشم کمک کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما یک بار این خواب را در تعبیر خواب زندان نوشتید و همانجا به شما پاسخ داده شد.
Sadaf : سلام . خواهرم خواب دیده که من با یه آقایی از خونه فرار کردم و اونا خیلی ناراحت و مضطرب بودن و میخواستن به پلیس اطلاع بدن
فریبا هراتی
: سلام. شما از پذیرش مسئولیت کارهای خود، خودداری می کنید یا از رودررویی با یک مسئله خودداری می کنید. شاید برای رسیدن به خواسته های خودتان از اینکه محدودتان کنند فرار می کنید. در عین حال گشایش کار خواهید یافت و خانواده شما بسیار خوشحال خواهند شد.
vaid : سلام ... خواب دیدم تو خونه قبلیه یکی از اقواممون هستیم و من وقتی میخواستم برم داشتم کتونیمو میپوشیدم کف پای راستم سوخت و وقتی پامو دراوردم دیدم یه موش خیلی کوچیک تو کتونیم بود و بعدم از اون یکی دوتا مار که خانوادم سعی داشتن با آتیش بسوزونتشون که یکی یه خرچنگ کباب شده میاره و من میخورمش بعد یکی میخواست ازم بگیره ندادم و باهاش یخورده فرار کردم که از دستم افتاد نصفش و بعد گفتم افتاد زمین اونم گفت اشکال نداره بده من میخورمش گتم دیگه کثیف شده گفت اشکال نداره و منم دادم بهش بعد انگار اونجا عروسی شد انگار و من تو اون جشن مسخره بازی درمیاوردم تا اینکه دختری که فک کنم عروس بود ناراحت شد و خانوادمم گفتن چرا دلقک بازی درمیاری ... بعد یادمه تو خونه مادربزرگم خوابیده بودم و مادرم از بیرون صدا میکرد از خواب پاشدم و رفتم درو باز کنم ک تو باغ یه پلنگ خیلی بزرگ دیدم که افتاد دنبالم و منم فرار کردم و انگار پنلنگه داییم بود با من حرف میزد میگفت چرا درو باز گذاشتی نمیگی فرار میکنه منم همینطوری که داشتم فرار میکردم و حسابی ام ترسیده بودم میگفتم من تو خونه خواب بودم و درم باز بود اصا فکر نکردی که منو میخوره ؟ بعدم از خواب پریدم الانم حدودا ساعت ۳ نصفه شبه ... ببخشید که طولانی بود اگه تعبیری داره لطفا راهنماییم کنین
فریبا هراتی
: سلام. افکار قدیمی فامیل شما به نحوی روی کار و یا زندگی شما اثرات منفی دارد. دخالت های یک زن جوان و فضولی های او و خصومت های دو نفر که به واسطه خانواده تان شر آنها هم از زندگی تان کنده خواهد شد. شما سرسختانه کار می کنید و حرفتان را به هر کسی نمی گویید و شاید حتی احساس ناامیدی می کنید ولی اعتماد به نفس خود را باز خواهید یافت. شما شخصیتی مقاوم و زودرنج دارید ولی مشکلات خود را حل خواهید کرد. باز هم می خواهند شما را ناراحت کنند. آنها روی عدم اعتماد به نفس شما تاکید می کنند و شما احساس شرمندگی خواهید کرد. مشکلات را خیلی بزرگتر از حد می پندارید و سعی در فرار از مشکلات دارید. شما نباید به فامیل خود دایی تان یا هر کسی دیگر خیلی اجازه بدهید تا در کارتان دخالت کنند!! باز گذاشتن در یعنی بابت روابط فامیلی نرمش زیادی نشان می دهید و مردم را پر رو می کنید که از کارتان سر درآورند و برایتان تصمیم بگیرند و با شما تحکمی صحبت کنند. همیشه درهای افکار خود را روی همه ببندید مگر اینکه کسی باشد که بدانید و مطمئن باشید که به دردتان می خورد.
vaid : مرسی خیلی ممنون