تعبیر خواب فرار کردن
اگر کسی خواب دید از چیزی فرار می کند، دشمنی را مغلوب می کند.
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گریختن دلیل شادی است، وقتی که فریاد و زاری نکند. اگر فریاد کند، دلیل مصیبت است.
محمد ابن سیرین می گوید: گریختن درخواب، دلیل رستگاری است.
جابر مغربی می گوید: اگر دید مردان از زنان می گریختند، دلیل که بیننده از شخص بزرگی می ترسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
eli : سلام خانم هراتی,وقتتون بخیر...همسر خواب دیده توی یک خانه قدیمی و توی یک سالن که ۲ تا درب هست وارد یک اتاق میشه که ۲,۳ تا دختر دعا میخونن و واسه دعا نویس اومدن و دعا دارن میگیرن,همسرم میترسه و فرار میکنه و از در اتاق خارج میشه ودر حال فرار روی پله ها توسط فرد نامرئی گرفته میشه,کلی داد میزنه و از پاهاش داد میزنه که یکی ازون دختر های توی اتاق میاد کمکش!
فریبا هراتی
: سلام. عده ای با افکار قدیمی و معتقد به خرافات می خواهند به خیال خودشان برای همسرتان دعا بگیرند و برای دفع شر شما باید 4 قل را بخوانید و مطلقا هم نگران نباشید. هیچ نیرویی بالای نیروی خداوند موجود نیست. شما تنها در صورتی متضرر خواهید شد که معتقد باشید که قدرت شیطان و جنیان بالاتر است از عشق خدا به شما. لطفا در ادامه این مطلب را بخوانید. توسل به جنیان و دعا گیری و دعا نویسی حرام است.
آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نم یتوانند پناه آنها باشند.
در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت دعاهایی آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوندوآسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید.
حمید قاسمی : سلام.خسته نباشید
درخواب دیدم من وبرادره بزگترم درجای مثل خرمشهر هستیم که عراق حمله کرده یک دفعه دیدم سربازان عراق می ایند همه درحال فرار بودن چند کامیون بود (کمپرسی)همه برپشت انها میپریند وسرعت میرفتند .برادربزگتر پشت یکی ازآنها رفته بود بهش گفتم ازآن بیا پایین لبش کوتاه هست که امد پایین به سختی دنبال ماشین دیگر میگشتیم که دروسط جاده بودیم یک کامیون ایستاد ورفتیم بالا عقب ماشین دیدم برادر کوچکتر وبزرگترم هستند خودم روی رکاب بودم کمی چون ماشین در حال حرکت بود به عقب نرفتم به جای رسیدیم ،که دیدم آنجا درحال چمن کاری وگلکاری بودن که گفتم دشمن داره می آید شما دارید چکارمیکنید..که یکی گفت برای جشن.
بعد درحالی که برادربرزگم روی صندلی نشسته بود،که کمی پیرتر شده بود.دیگ غذای امد همه درصف بودن یک نفر سبدی که دران نان بود نان میداد هرکدام تکه ای کوچک برداشتیم برادربزگترم چندتکه نان دردست داشت.ضمنا ازبرادرکوچکم دیگر خبر نبود.با عرض معذرت به خاطر طولانی شد.
ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نگران اوضاع بد اقتصادی هستید و خودتان را در معرض خطر حس می کنید. احساس می کنید باری از مشکلات سرراهتان است و باید از خطر خود را دور کنید. اهل ریسک نیستید و احساس می کنید که محدودتان کرده اند و باید از مشکلات دوری کنید. علیرغم همه دلشوره های شما و خانواده تان در مقطعی از زمان به یک باره تغییرات مثبتی رخ خواهد داد و موفقیت و آزادی و رهایی و دستاورهای بزرگی در آینده رخ خواهد داد و برادر شما جایگاه و مقامی برای خودش خواهد داشت و از تجارب خود استفاده خواهد کرد. زندگی به کامتان خواهد شد و نبود برادر کوچکتان در خواب، یا به معنی تغییر در اهداف و نگرش های او در زندگی است و یا به دلیل فضای خود خواب و شلوغی و صف احساس شده و تعبیر خاصی ندارد. تشکر از همراهیتون.
مهتاب : سلام خانم هراتی صبحتون به خیر.
من دیشب خواب دیدم یه جایی هستم اینگار میخواد انقلاب بشه (جمعی که اکثرا هم مرد بودن) یه نفر میخواست منو بکشه اومد طرفم اینگار یه کمی هم به سینم دست زد بسیار ناراحت بودم و نامیدم .مطمین بودم میخواد بکشه و راهی ندارم تو دلم به خدا زیاد التماس میکردم یدفعه داداشم وارد شد و اون شخصو کشت با تیر من هم خوشحال شدم هم نگران داداشم ولی گفتیم چون دفاع از ناموس بوده مشکلی نیست. یه قسمت دیگش خواب دیدم وارد یه اتاقی شدم که چند تا از همون ادمای خطرناک هستن نمیدونستم اونجان یدفعه از پنجره اتاق که نرده هم داشت با فشار خودمو به بیرون رسوندمو فرار کردم . لطفا تعبیرش کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. فکر شما ناراحت است و دیدگاهتان به آینده و جهان هم منفی است بنابراین خواب انقلاب دیده اید. به هر جهت هر چه پیش بیاید حمایت خانواده شما از شما قطعا شما را از مصائب دور خواهد کرد و هرگز گرفتار و مبتلا به سختی ها نخواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Heaven : سلام
من حدود ۴.۵ ماه پیش خوابی دیدم که ذهن منو بسیار مشغول خود کرده من به اموزشگااهی میروم که در اونجا به طور اتفاقی متوجه سنگینی نگاه اون اقا شدم در صورتی که من اصلا به اون اقا فکر نکردم ولی خیلی عجیب در خواب دیدم که من از اون اقا فرار میکنم و خودم ازش قایم میکنم ولی دوستی میاد دست منو میگیره میبره پیش اون اقا وقتی من ایشون دیدم نمیدونم چرا سرم پایین بود گویا شرمنده بودم اما ایشون به سمت من میاد و با دستاش سر منو بلند میکنه انگار در عالم واقعیت بود این خواب خیلی ممنون میشم که تعبیر کنید سپاس
فریبا هراتی
: سلام. شما از پذیرش مسئولیت کارهای خود یا از روبرو شدن با موقعیتی خودداری می کرده اید. ولی با شما و اعتقاداتتان سازش می کنند و ترس شما از روبرو شدن با چیزهای جدید و کارهای حدید از بین می رود. تشکر از همراهیتون.
مهدیه بهبهانی : سلام
من خواب دیدم با یه عده از دوستام تو یه تعمیرگاه بین راهی گرفتار شدیم
یعنی ما رو گرفته بودن
جسم منم به صورت یه مرد بود.
بعد تونستم فرار کنمو دوستامو فراری بدم
پیاده تو بیابون میدویدیاز هم جداشده بودیمو
اون ادما با ماشین دنبال ما بودنو همش میخندیدن
انگار میدونستن که هیچ جا نمیتونیم بریم
کلا همیشه تو خوابام یه قسمتی هست که دارم از یه ادمایی فرار میکنم
فریبا هراتی
: سلام. دلیل فرار شما در خوابهایتان این است که می خواهید در بیداری از یک نگرش یا فکر یا موقعیت محدود کننده فرار کنید یا سعی می کنید به جای حل مشکلاتتان از آنها فرار کنید. شما احساس محدود شدن و خفگی می کنید ولی سر باورهایتان هم نمی ایستید و سازش می کنید و عقاید شما زیر سوال می رود.
Maya : سلام سرکارخانم هراتی
خواب دیدم در جایی مثل اتوبوس یا قطار هستم و از مردی که انگار همسرشم پیشش بود و غریبه انتقادی می کنم و اون مرد از انتقاد من خیلی عصبانی میشه و به من هجوم میاره تا منو بزنه ولی چندنفر جلوشو می گیرن و از من دورش می کنن و من از اونجا فرار می کنم و میرم جایی شبیه به حسینیه یا مسافرخونه و خانمی به من پناه میده یادم میاد که همش واهمه داشتم منو پیدا کنه انگار می دونستم همه جاداره دنبال من می گرده تا زهرشو بریزه بعد از مدتی متوجه شدم که اون آقا داره نقل مکان می کنه به جایی که من هستم و اون خانم منو به اتاقی که حلوی همون اتاق بود یواشکی منتقل و منو قایم می کنه که همون موقع اون آقا می رسه ولی منو نمی بینه نهایتا من از ترس اینکه بفهمه من اونجام یواشکی از اونجام فرار می کنه و یادمه جایی مثل خیلبون بودم که در اخر خیالم راحت میشه که منو پیدا نمی کنه
ممنونم از شما با ارزوی موفقیت
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایل دارید که در زندگی بیداریتان ، از موضوعاتی که راجع به آن راحت نیستید دوری کنید و راجع به قبول چیزی که با طرز تفکرتان جور درنیاید، خودداری می کنید. شاید نمی خواهید به نظرات متفاوت از خودتان گوش بدهید. ازخشونت فراری هستید و احساسات منفی خودتان را هم سرکوب می کنید. شما خودتان را آسیب پذیر می دانید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سللام. خواب دیدم داخل یه میدون جنگی هستم یه مردی هم هستش لباس نظامی تنشه و میخواد منو بکشه بعد من یه بمب به سمتش پرتاب میکنم و اتیش میگیره و منم سریع میدوم یه مخفی گاه پیدا کنم اما حین فرارم ۳ تا بمب بهم پرتاب میکنه هر تاش منفجر میشه ولی اتیش بمن نمیرسه و سریع فرار میکنم میرم تو یه خونه اون مرده هم همینطور سریع دنبالمه یجا ناامید میشم که دیگه بهم رسیده و نمیتونم کاری کنم ولی اخرش یه راه دیگه پیدا میکنم و فرار میکنم بعدش سوار یه تریلی خیلی بزرگ و سفید میشم. در واقعیت رانندگی بلد نیستم و ماشین ندارم. اولش پسر داییم کنارمه بهم میگه با این دکمه ها میتونی تیر بزنی منم کلی امتحانش میکنم بعد دارم میرونم یهو انگار پسر عمم کنارمه بهم میگه خیلی اروم باید بپیچی ولی یجا یه ماشین شاسی بلند جلوم بود سریع میپیچم و تریلی یه دور میچرخه و یکم برخورد میکنم به ماشینه اما انگار اسیب زیادی ندیده بود.
فریبا هراتی
: سلام. در زندگی شما مسئله یا رابطه یا موقعیتی جدید قرار دارد که شما مجبورید آن را حل کرده و از شر شرایطی که در آن قرار دارید خود را نجات بدهید و مدام بین کشمکش عقل و احساس با خودتان جنگ دارید. تمایلاتتان سرکوب شده و احساس خود رابیان نکرده اید و مانند بمب در حال ترکیدن هستید و سعی شما در این است که از هرج و مرج بیایید بیرون و در این راه نهایت سعی خود را خواهید کرد. کسانی هم شما را راهنمایی می کنند و کارهای بزرگی به عهده تان است که از پس آنها به خوبی برخواهید آمد. ضرر کمی نسبت به آنچه که انتظارش را می کشید به شما خواهد رسید.
Sara : سلام خواب دیدم یه پسری میاد خونمون وقتی میبینمش سریع فرار میکنم یه مسیری رو انقدر دنبالم میکنه ولی بهم نمیرسه اخرش یه مسیری انگار با هم مسابقه میدیم که انققققدر با سرعت دویدم ب پسره خندیدنو گرفتم دیدی بهم نرسیدی
فریبا هراتی
: سلام. اگر پسر غریبه بود، تعبیر خواب شما این است که خودتان دستی دستی کاری می کنید که کارهایتان عقب بیافتد و سهولت در انجام کارهایتان را از دست می دهید. فکر می کنید خودتان به تنهایی از پس کارهایتان بر می آیید و احتیاج به کمک دیگران ندارید. تا حدی هم فکرتان درست است.
Sepidesamimi : سلام خانم هراتی عزیز...خدا قوتتون
من خواب دیدم با دوتا از دوستای قدیمیم بودم تو خیابون..هوا تاریک شده بود و یه حالتی داشت که میترسیدیم...دیدیم چنتا پسر از دور دارن میان ما دویدیم و خودمونو به یه جایی رسوندیم که درش باز بود و خودمونو قایم کردیم....ولی اونا مارو پیدار کردن من بعد پیدا شدنم توسط اون اقا پسر یه حالت وحشت خاصی داشتم.....اون پسر خیلی سعی میکرد به من نزدیک بشه خیلی تلاش کرد و اخرشم هم لباسامو در اورد و من همش فریاد میکشیدم و مامانم رو صدا میزدم خیلی مقاومت نشون میدادم که فرار کنم و اخرش هم همین کار رو کردم و خودم و از جایی انداختم پایین....مامانمو دیدم و محکم بوسیدمش و رفتم تو بغلش و خواهرم که اونجا بود بهم گفت:سپیده تو ستارت امشب تمومه و از خدا بخواه تورو ببره ...اینو که شنیدم هق هق و هق هق کردم زدم زیر گریه و هیچ چیز نتونست ساکتم کنه و مامانم گفت گریه نکن چیزی نیست الکی گفته و فلان....از اول تا اخر خواب همش داشتم فرار میکردم و مامانم رو صدا میزدم و گریه میکردم....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از مواجهه با مشکلاتتان خودداری می کنید و به جای حل کردن آنها، سعی در فرار از مشکلات دارید. شما نگران هستید که مورد قضاوت نادرست واقع شوید و نمی خواهید کسی راجع به افکار یا کارهای شما چیزی بداند. اعتماد به نفس تان هم کم است ولی نگران نباشید. شما به مشکلاتتان غلبه خواهید کردو مادرتان به شما کمک خواهد کرد. مشکلات شما تمام خواهد شد و زندگی شما متحول خواهد شد و به سمت شادی و خوشبختی پیش می روید و بسیار خوشحال می شوید.
zahra : سلام خانم هراتی...من خواب دیدم که یه پسری ک انگار نمیشناختمش هی میخواد بهم نزدیک بشه و منم سعی میکنم بهش محل ندم...بهم گفت که منو دوست داره و میخواد باهام ازدواج کنه...اون همش میدویید دنبالم منم با ترس و وحشت ازش فرار میکردم...دوستمم همراه من ازش فرار میکرد...منم وقتی ازش فرار میکردم سعی میکردم پشت کسی که (در واقعیت دوستش دارم و الان از هم جدا شدیم) پناه بگیرم...اون شخصی ک دوسش دارم دستاشو مشت میکرد و سرشو مینداخت پایین و انگار جلو خودشو میگرفت ک بهم پناه نده ولی من بازم وقتی فرار میکردم ب سمت اون کسی ک دوسش دارم میدوییدم و اسمشو صدا میکردم...اون شخصی ک دنبالم میکرد قیافش آشنا نبود ولی انگار من کاملا میشناختمش...آخر سرم نتونست بگیرتم ولی مصمم دنبالم بود ک از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. کسی که شما او را دوست دارید، شما را دوست ندارد و نمی خواهد هیچ رابطه ای با شما داشته باشد. ولی شما خودتان قدرت این را دارید که در زندگی گشایش کار پیدا کنید و بدون وابسته بودن به کسی، بهترین زندگی را برای خود بسازید. فرار شما از آن مرد غریبه در واقع فرار شما از داشتن امید و گشایش کارتان است و این به این معنی است که شما به افسردگی رو می آورید و نمی خواهید خوشبختی را بپزیرید. این خواب به منزله هشداری برای شما است که بیدار باشید و عاقلانه فکر کنید. شما باید شرایط خوب و مساعد جدید را با آغوش باز بپذیرید و خودتان را در زندگی حمایت کنید. این را به خاطر داشته باشید که اگر شما در زندگی تان خودتان را دوست نداشته باشید، چطور انتظار دارید که دیگران شما را دوست داشته باشند؟! به خودتان احترام بگذارید و خودتان را دوست داشته باشید و ببینید چطور خوبیها و زندگی سرشار از عشق به سمت شما می آید. تاسف به حال خود خوردن و غمگین شدن و افسردگی همه را از دور و بر شما پراکنده میکند!!!!