تعبیر خواب فرار کردن
اگر کسی خواب دید از چیزی فرار می کند، دشمنی را مغلوب می کند.
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گریختن دلیل شادی است، وقتی که فریاد و زاری نکند. اگر فریاد کند، دلیل مصیبت است.
محمد ابن سیرین می گوید: گریختن درخواب، دلیل رستگاری است.
جابر مغربی می گوید: اگر دید مردان از زنان می گریختند، دلیل که بیننده از شخص بزرگی می ترسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
عسل صادقی : سلام.معذرت بابت طولانی شدن خوابم.یه خوابمو قبلا واستون تعریف کردم راجع به کلاهبرداری دوست پسرم سر دلار و دوتا مغازه و گفتم تو مراحل اولیه شکایتم.خواب دیدم دارم از خیابون محله پدریم عبور میکنم یکی از مشتری های مغازمون و میبینم ،بهم میگه ا ما خیلی سراغتون و گرفتیم منم گفتم من فعلا یا دیگه تو مغازه کار نمیکنم .اون گفت اتفاقا اون پسره هم گفت که شما هیچ کارخ بودین و کار خودشه وشما داشتین رو سرش کلاه میزاشتین اینم مسیجاش که اینا رو گفته . مسیجا در خواب تو یه کتاب قطور نوشته شده بود . کتاب و ازشون گرفتم و راه افتادم با اینکه بعد کلاهبرداری دوست پسرم خیلی خونسرد بودم و حتی یه بار دمه مغازه نرفتم ولی تو خواب گفتم حالا من حرمت نداشته خیلی چیزا رو دارم این حرکت زشتت دیگه چی بود . دلو زدم به دریا و با شجاعت رفتم دمه مغازه . (تو بیداری خونه پدریم قبلا یه مغازه کوچیک تو حیاطش داشت ) تو خواب انگار مغازه پدریم همین مغازه ما بود و خونه پدریم خونه اون و خانوادش . به در مغازه رسیدم رفتم تو دیدم یه پسر ( تو بیداری شوهر دوستمه که دوست پسرم اصلا نمیشناستش) داره نماز می خونه تو حالت تشهد منم دید روشو اونور کرد با ناراحتی و انگار طلبکار بود !! یه مهر دیگه هم پیشش بود که نمازگذارش دوست پسرم بود که نبود . گفتم خدایا انقد بلا سرم اورده چطور میزاری بهت نزدیک شن ونماز بخونن . یه دفعه دقت کردم دیدم دقیقا پشت به قبله هستن و با دیدن این صحنه ترسیدم از کار زشتشون و قهر خدا . دوست پسرم رسید منم کتاب و گرفتم سمتش و توپیدم بهش که این چه کاری بود تازه چند ماه دیگه نیندازمت زندان و کلی تاسف خوردم واسش اینم گفت من نکردم . باور نکردم فرار کرد تو خونشون( خونه پدریم ) دنبالش کردم . داخل حیاط خواهر و دامادش بودن مشخص بود ازم خوششون نمیاد ولی هیچ مانع من نشدن و چش شوهره اشک داشت ازین حرکت.( تو بیداری دقیق نمیدونن چی شده شاید حتی فک کنن برعکسه واقعیته) پسرخ رو دنبال کردم رفت تو خونه از پله ها همه گذشت خونه دو طبقه بود و من دنبالش تا بالاخره اخر مسیر پشت بوم مانند گرفتمش راه فرار دیگه نداشت و زیر پاش یکی در میون مثل نردبون خالی بود . کشیدمش و با کلی دعوا واسش تاسف می خوردم اونم انکار .من تو خواب مغازه خیلی فرش کهنه و قدیمی با وسایل کم بود خواب هم هوا داشت تاریک میشد دیگه کم کم. از شدت فشار و ناراحتی از چشام اشک هم اومد.و از خواب پا شدم
فریبا هراتی
: سلام. خوابتان گویای واقعیاتی هست که واقعا دیده اید. یعنی دوست پسرتان کلی پشت سرتان بد گفته و حرمت شکنی کرده و مردم را علیه شما تحریک کرده ولی آبرویشان می رود و خدا دوستشان ندارد. حتی خانواده خودش هم می دانند که او در حق شما بدی کرده و جاپای او قرص نیست. شما موفق خواهید شد که انشالله بر او غلبه کنید و حقتان را از او پس بگیرید. حرمت و آبروی او خواهد رفت. خدای مهربان با شماست و حقتان را می گیرید. تشکر از همراهیتون.
behnaz : سلام خانم هراتی عزیز، من خواب دیدم از پدر و مادر و خواهر همه ی فامیل ها و عزیزانم دارم فرار میکنم و انگار یک بازی بود اونا هم مداوم میدویدند تا لباس منو از پشت بگیرن من از داخل زیرزمینو و گودال و راه های مخفی میپردم بیرون و دوباره فرار میکردم، چندبار هم لباسم و گرفتن و لبخند پیروزی زدن که گرفتنم بعد تا حواسشون نبود دوباره فرار میکردم، تعبیرش چی میشه؟
فریبا هراتی
: سلام. شما از پذیرفتن مسئولیت کارهایتان و احساس محدودیتی که خانواده تان بر شما وارد می کنند فرار می کنید و می خواهید که راه و روش خودتان را در زندگی داشته باشید و هر قدر هم آنان سعی کنند شما را مطیع عقاید و خواسته های خودشان بکنند باز شما می خواهید راهی را در زندگی بروید که خودتان دوست دارید. تشکر از همراهیتون.
Asman : سلام من خواب دیدم با نامزدم در خونه ای در حال معاشقه هستیم که در خانه باز و بسته میشه .من و نامزدم ترسیدیم و نامزد در رو باز کرد دید چند نفر پسر پشت در بودند و نامزدم دنبال اون ها دوید که اون ها رو بگیره و بگه که این جا نمونن و با دستش به من اشاره کرد که برو و اینجا نمون من هم وسایل خودم و نامزد رو جمع کردم و از خونه فرار کردم و با سرعت می دویدم و ترسیده بودم وقتی اومدم بیرون همه جا حالت روستایی داشت از چند نفر مرد که پرسیدم کجاست یکی از روستاهای اطراف اصفهان بود.ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید
فریبا هراتی
: سلام. اشخاصی سعی می کنند از روابط شما و دوست پسرتان سر دربیاورند و اگر به آنها رو بدهید از خصوصی ترین مسائلتان هم می خواهند پرس و جو کنند. شما سعی می کنید از این شرایط دور باشید و باورتان نمی شود که آدمهای اطرافتان از لحاظ اجتماعی سطح پایینی داشته باشند و رفتار اشتباهی نشان دهند. تشکر از همراهیتون.
parvin : سلام وقت بخیر. خواب دیدم که دوس پسرم که الان از هم جدا هستیم منو تعقیب میکنه و فکر میکنه که من با یکی از دوستای نزدیکش رابطه دارم و تمام مدت دنبال این موضوع بود شماره های منو کنترل میکرد ولی نمیگفت من فقط تو خواب حسشو میفهمیدم
فریبا هراتی
: سلام. او در حقیقت همینکار را دارد می کند و شما را تحت نظر دارد که بداند که چه می کنید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : شرمنده ضمنا احساس میکردم چاقو بدستها از طرف شوهرم هستند که قرار است از هم جدا شویم.
Nahal : با سلام و روز بخیر
خواب دیدم توی یه خونه قدیمی هستم و از پسرم فرار میکنم و اون تلاش میکنه که من از خونه بیرون نرم و من همه تلاشم میکردم که زودتر از اون خونه خارج بشم
پسرم دنبالم میدوئید و من با سرعت از در کوچیک خونه خارج شدم و سریع خودمو به خیابون رسوندم و برای یه پژو دست تکون دادم که راننده اش یه خانم بود که نمیشناختمش
راننده مسافر داشت و داشت مسافرهاشو پیاده میکرد و من اون لحظه خدا خدا میکردم زودتر پیاده شن تا پسرم سر نرسیده از اونجا برم
بلاخره سوار ماشین شدم و فرار کردم مناظر اطراف سرسبز بود کمی جلوتر راننده نگه داشت و به همراه خانمی که جلو نشسته بود پیاده شدن و رفتن سمت گلخونه ای که کنار جاده بود رفتن
اونجا چندین گلدان بود که برگهای سبز داشت و کنار برگها تخم گل بود که مثل باقالا سبز ولی بزرگتر بود قرار داشت
که منم دلم خواست یه دونه بخرم
ولی دیدم گلدان ها اون خانمها خریدن و دو سه تا گلدون که برگهاش پژمرده شده بود مونده به فروشنده گفتم دیگه ندارید گفت الان برات میکارم و اون یه گلدون سرحال آورد ولی تخم گلها که کنارش بود جداگانه کنار برگها قرار داد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از عقاید و افکار قدیمی که شما را مقید می کنند که به آنها عمل کنید فراری هستید و پسرتان معتقد به این است که شما باید از آن عقاید تبعیت کنید. شما می خواهید در زندگی تان تغییری مثبت به وجود بیاید و عشق و محبت را حس کنید. روحیه ای قوی و عشق و شادی و معنویت به زندگی تان راه می یابد و شما می توانید هر وقت که می خواهید عشق را در زندگی تان کاشته و پرورش دهید. تشکر از همراهیتون.
Sadaf : سلام . من تقریبا یک ماه پیش خواب دیدم از یه جن که خودش رو در قالب یه مرد در اورده فرار میکنم هر جا میرم میاد و مدام بهم ابراز علاقه میکنه . امروزم دوباره خواب دیدم با یه اقای اشنا تو ماشینم یه مردخیلی قد بلند و لاغر و کچل مارو میبینه عصبی میشه من از ماشین پیاده میشم و فرار میکنم تو خونه ها اون مرد کچلم دنبال من بوده و بهم ابراز علاقه میکرد ( ولی این بار دیگه جن نبود)
فریبا هراتی
: سلام. جن در خواب شما دشمن یا شخصی مزاحم است که برایتان دردسر درست می کند و می خواهد شما را بفریبد. این خواب امروزتان خواستگاری است که به دنبال شما می آید و عمرش طولانی جیبش خالی و بی خیال است. تشکر از همراهیتون.
Diamond : با سلام و عرض ادب و احترام. یکی از دوستان که در همسایگی ما زندگی میکنن. و منزلشون طوریه که به منزل ما مسلط هستن.خواب دیدن که یه ماشین سنگین خیلی بزرگ در منزل ما وایساده و من از سمت راننده پیاده شدم و به سمت کوچه ی رو به رو فرار کردم و چادر سیاه هم سرم بوده و باد توی چادرم میپیچیده از شدت سرعتم. بعد انقدر داشتم فریاد میزدم که از کوچه ی پشتی صدامو از پنجره های پشت ساختمونشون میشنیده.ایشون هم خواستن بیان کمکم کنن ولی وقتی شلوارشونو میپوشیدن که حاضر بشن بیان پایین,هر کاری میکردن کمربندشون بسته نمیشده بعدش دیگه از خواب میپرن. ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما مسئولیت خیلی بزرگی را قبول می کنید که فکر می کنید از پس آن بر نمی آیید و احساس می کنید در شرایط بغرنجی قرار دارید. ولی برعکس است و به خوبی از پس انجام آن بر می آیید. خیال دوستتان هم از بابت شما راحت خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Sepidesamimi : سلام وقتتون بخیر و شادی و سلامتی
من دقیقا دو شبه دارم خواب یکسانی رو میبینم که :در حال فرار کردن از یه نفر هستم و اون شخص قصد آسیب رساندن به من رو داره و من تا جاییکه میتونم دارم میدوم و فرار میکنم....ولی به هیچ وجه تسلیم نمیشم....از هر کسی هم سر راه بهش بربخورم کمک میگیرم و اونا هم کمکم میکنن.....یه اقایی بود با چنتا همرا که به زور میخواست منو تسخیر خودش کنه و محکم دست و پای منو میگرفت و ولم نمیکرد که حتما باید برای من باشی و فلان.....منم از دستش تا جون داشتم فرار میکردم و انگار تو خواب یه پسری ۸ یا ۹ ساله داشتم که مثلا اون اقا پدرش بوده و با پدرش همدست بوده و مسیرایی رو بهم نشون میداد که منو به اون اقا نزدیکتر میکرد ولی من متوجه میشدم و فرار میکردم...بعد از اینکه بیدار شدم گفتم خدا حافظ من است و کسی نمیتونه بمن اسیبی برسونه....ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما هدفی دارید که برای رسیدن به آن با دلسوزی و مهربانی کار می کنید و از خودتان مایه می گذارید ولی کاری که می کنید نهایتا به نفعتان نیست و انرژی منفی و سختی و عدم موفقیت شما را دنبال می کند اما در نهایت شما چون توکلتان به خداست، هرگز کسی نخواهد توانست به شما شر و آسیبی برساند و انرژیهای منفی اثری بر ایمان و اراده شما نخواهند داشت. تشکر از همراهیتون.
soha : با سلام و عرض وقت بخیر. دیشب خواب دیدم تو ایوان خانه دوشی هست و من قصد استحمام در زیر این دوش را دارم،میخوام حمام کنم و بسیار مراقبم کسی منو لخت نبینه، انگار دوستی(دختر هست) هم با من هست چون احساس میکنم گاهی با این دوست صحبت میکنم ولی زیاد وجودش رو حس نمیکنم و حتی ازش شرم نمیکنم که لخت هستم،ولی اون گاهی منو راهنمایی میکنه که چیکار کنم، در این لحظه چند تا مرد هیکلی سیاه پوش میان داخل خونه و به طرف من و قصد اسیب به من رو دارند که من از دستشون فرار میکنم، از ایوان میرم داخل خونه و در رو پشت سرم قفل میکنم ولی اونا یه راه پیدا میکنند و وارد میشند، من مدام از اتاقهای مختلف فرار میکنم و اونا میان دنبالم، طوریکه میبینم بلاخره میتونم از دستشون به بیرون خونه فرار کنم، تو کوچه پشت دیوار خونه پناه میگیرم، از پلیس کمک میخوام،حتی یادم هست پلیس هم تو خوابم میبینم که جلوی درب خونه و جایی که من تونستم پناه بگیرم اومدند ولی ازون پلیس آبکیها هستند و زیاد کمکی نمیکنند،همینکه تو محلمون و پشت دیواری پناه گرفتم میدونم که اون مردهای سیاه پوشی که ازشون فرار کردم، هنوز داخل خونه ما هستند و مسلح هستند و میخوان من رو بکشند،(دیگه لخت نیستم و لباس تنم هست) چند تا بچه تو کوچه هستند که با قربون صدقه بهشون میگم که اینجا خطرناکه و راهیشون میکنم که برند خونه هاشون و اونجا نباشند، و من تنها پشت دیواری پناه گرفتم که اونا بلاخره از خونه میان بیرون و به طرف من حمله و شلیک میکنند، ازینجای خوابم دیگه فرار من شروع میشه، تو خواب یه مسافت بسیار طولانی و یه تایم بسیار طولانی خودم رو در حال فرار از دست این سیاه پوشا میبینم، همش میدوم و با طرحهای مختلف از خونه های مختلف،پشت بام،کوه،محوطه دانشگاه و قایم شدن بین بچه های دانشگاه، از مسیرهای عجیب غریب من میرم و اونا میان،در این بین ادمهای زیادی بخصوص بچه هایی که تو محوطه دانشگاه بودن به دست اونا کشته میشند، و دوستانشون گریه میکنند ولی من سالم هستم و همچنان دارم از دستشون فرار میکنم، خیلی خسته و غمگینم از صحنه هایی که پشت سر گذاشتم و با خودم میگم خدایا من با این روحیه لطیفم که اصلا ادم جنگ نیستم چطوری وارد این مهلکه شدم، اینقدر فرار کرده بودم که گیج و خسته بودم و در اخر خوابم میدیدم که بلاخره اونا من رو گم کردن و تونستم از دستشون فرار کنم و میرسم بالای یه دیواری مثل دیوار کوتاه باغ و به کسی که لباس پلیس تنش بود میگم چطوری تا اخر عمرم از دست اینا محفوظ باشم ،اونم میگه اسمتو عوض کن که از تو لیست مکانهایی که میری مثلا دانشگاه و اینجور جاها نتونند آمارت رو بگیرند ...ممنون میشم تعبیر بفرمائید.(عذر میخوام طولانی شد خواستم دقیقتر توضیح داده باشم).
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید مشکلاتتان و افکار منفی را از زندگی تان بشویید برود ولی تمام مدت مسائلی منفی و ناامید کننده در زندگی تان پیدا می شود که این موج منفی احساسات شما را تعقیب می کند. گاهی روی نظریات و روحیات و ایده های شما تاثیر می گذارد گاهی روی جامعه تان درستان دوستانتان ارتباطاتتان... در نهایت شما موفق می شوید که از احساسات منفی ( برخلاف عده ای از دوستانتان) فرار کنید و مثبت اندیش باشید. برای اینکه دیگر تحت هجوم منفی بافی قرار نگیرید، شما مجبورید تحولی شخصی در خودتان ایجاد کنید و تولدی دوباره را تجربه کنید. باید روحتان را متحول و مثبت اندیش کنید و ایمانتان را قویتر کنید. تشکر از همراهیتون