تعبیر خواب فرشتگان
اگر کسی از فرشتگان را در خواب ببینیم که با چهره ای شاد به ما نگاه کرد، نشانه خیر و برکت و اگر با ترشرویی یا غمگینانه به ما نگاه کرد، نشانه رسیدن غم یا ناراحتی است. دیدن فرشتگان مقرب الهی در خواب" جبرائیل" و "میکائیل" و "اسرافیل" و "عزرائیل" در حالت شاد، برای بیننده خواب نشانه خیر و برکت است.
دیدن جبرائیل در حالت شاد، نشانه رسیدن خبری خوش، میکائیل در حالت شاد، نشانه نعمت و فراوانی رزق و روزی، اسرافیل در حالت شاد، نشانه درست و پذیرفته بودن اعمال دینی بیننده خواب و عمر طولانی و گسترش عدل و داد و دیدن حضرت عزرائیل شاد، نشانه داشتن مرگی راحت است و غمگین دیدن آنان، تعابیری برعکس دارد.
اگر کسی که بیمار است، ملائک مقرب را در خواب ببیند که بشاش و گشاده رو باشند، از بیماری شفا می یابد. وامدار، دین خود را می پردازد و ادا می کند و محبوس، از زندان رهایی حاصل می نماید. اگر این فرشتگان عبوس و گرفته و غمگین باشند، تعبیر خلاف آن است که گفته شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارزو عباسی : سلام خانم هراتی عزیز17سال پیش خواب دیدم از پنجره اتاق خانه مرد با ابهتی که بسیار قوی جسته تر از آدمهای معمولی، بین زمین و آسمان بودن من هم متعجب شدم بعد دیدم دو بال دارند کمی ترسیدم متوجه شدم حضرت عزرائیل هستند به دندانهای من اشاره کردن و گفتن دندانهایت رو درست کن ( در واقعیت دندانهای من نیاز به درمان دارند ولی به خاطر شرایط مالی در اون زمان نتونستم این کار رو انجام بدم)حالا بعد از سالها قصد درمان دارم ،کمی دلهره دارم برای درست کردنشون با توجه به توصیه که به من شد . با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. دندان های شما در خوابتان به روابط شما با دیگران، خانواده تان، روزی و درامد شما و اعتماد به نفس و روحیات شما اشاره می کند. حضرت عزرائیل ع می خواسته به شما بگویدکه جوری رفتار کن که دیگران از تو نرنجند و جوری زندگی کن که مال حرام به زندگی ات نیاید و حرف بد نزن و مراقب آنچه میخوری و آنچه می گویی باش و تندخو نباش و جبهه نگیر و کسی را از خودت نرنجان. ( تا بعدا هنگام مرگ گناهکار نباشی). او خواسته که شما حضور او را ببینید؛ درکتان بالاتر برود و رفتارتان را اصلاح کنید. اصلا صحبت او به دندانهای واقعی شما اشاره ای ندارد. تشکر از همراهیتون.
ارزو عباسی : سلام خانم هراتی عزیز 17 سال پیش تقریبا خواب دیدم از پنجره اتاق کوچک خانه مرد با ابهتی که بسیار قوی جسته تر آدم های معمولی بین زمین و آسمان بودن من بسیار متعجب شدم و دیدم دو بال روی شانه دارند بعد یه جوری متوجه شدم حضرت عزرائیل هستند اشاره به دندانهای من کردن که به دندانهایت برس و درست کن اونها رو ( من در واقعیت دندان هام رو کشیدم و نیاز به درمان داره) حالا بعد از 17 سال علی رقم میل فراوان قصد دارم دندان هام رو درست کنم . با تشکر از تعبیر خوابتون
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون
زهرا : سلام. وقت بخیر. بابام خواب دیده توی یه جمعی بوده، یه آقایی باریش وموی جوگندمی وباچهره معمولی هم حضور داشته، بهش گفته
کی هستی، گفته عزرائیلم، گفته میخوای جون منو بگیری گفته نه اومدم یه سری بهت بزنم. بعد هم محو میشه. ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما هشداری است به پدرتان که زندگی را به بازی نگیرند و به فکر آخرتشان هم باشند. هر چیزی در دنیا تا زمانی مشخص برای انسان دوام و بقا دارد و اینجا جایگاه ابدی نیست. پس خردمندانه تر آن است که آدم کاری کند که در دنیای باقی که تا ابد الاباد برقرار است، جایگاه امن و خوشی برای خودش بسازد. برای دفع شر و قضا بلا هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Saraaa : سلام خانم هراتی جان مادرم بعد از ظهر این خواب رو دیدن و از زبون ایشون هست:
یه مرد قد بلند با لباس مشکی خواب دیدم که توی خواب میدونستم عزراییله، همش تو خواب میگفتم یعنی چجوری آدم میمیره میدونستم نفس های آخرمه نفس آخرم رو کشیدم و حس میکردم واقعا داره جونم میره که توی همون حال بودم که ناگهان از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. خواب ایشان به این نکته ی مهم اشاره می کند که مادرتان باید سعی کند که خیلی سریع به عادات بد، و یا کارهای اشتباه در زندگی اش خاتمه بدهد. فاصله ی بین مرگ و زندگی انسان به فاصله ی یک نفس است که قبلش آن زندگی است و بعد آن مرگ. البته این خواب به این معنی نیست که عمر مادر شما کوتاه است بلکه خدای مهربان می خواهد که مادرتان به یاد داشته باشد که اشتباهات گذشته اش را تکرار نکند و این خواب را به عنوان هشداری برای خودش در نظر گرفته و زندگی پاک و به دور از هر گناه را برای خودش بسازد. تشکر از همراهیتون.
Negar : با سلام
من دیشب خواب دیدم توی خونه عمویم هستم و در سالن پذیرایی اونها دوتا فرشته بودن که کاملا شبیه آدمها بودن. شبیه دوتا دختر جوان و بالهاشون کاملا شفاف و شیشه ای بود مثل بال سنجاقک.
یکی از اونها قدکوتاهتر و تپل تر بود و رنگ پوستش انگار سبزه بود و یه مقدار عبوس بود و لباس عنابی رنگ پوشیده بود و یکی شون قد بلندتر و ظریف تر و رنگ پوستش سفید و روشن و خوش چهره تر و لباس سفید پوشیده بود . من بهشون گفتم شما دوتا فرشته در واقع یکی هستین و باید روح و جسمتون رو با هم تلفیق کنین. هر دو فرشته تلاش کردن با هم یکی بشن و یکی هم شدن.
ولی بعدش دیدم که من دستهام رو مثل بال پروانه باز و بسته می کنم و یه جور حالت خلسه رو با اون دو فرشته انجام می دادم . هر سه نفرمون کاملا خوشحال و شاد بودیم.من وسط بودم و اون دوتا دور من می چرخیدن.
توی اتاق پرده ها کشیده بودن و نوری از بیرون وارد اتاق نمی شد اما وجود من از سر تا پا نورانی بود به رنگ نور مهتابی.
و بعدش یه خانم جوان دیگه انگار اومد توی اتاق و من رو تماشا می کرد. انگار خودم بودم و داشتم خود نورانیم رو نگاه می کردم. من نورانی می تونستم کاملا غیب شم و فقط یه بخش کوچیک از بدنم نامرئی نمی شد. انگار یه بخش از پشتم بود و کاملا پوشیده با پارچه بود. ولی سر و صورت و دست و پاهام کاملا نامرئی شده بودن.
بعدش دوباره من نورانی مرئی شد و اون خانم جوان که ناظر بود یهو محو شد نمی دونم کجا رفت.
نورمهتابی رنگ به تک تک سلولهای بدنم نفوذ کرده بود و کاملا با وجودم یکی و تلفیق شده بود. احساس آرامش عمیقی رو داشتم. خیلی لذت بخش بود.
فقط یه نکته رو اضافه کنم : من در آستانه طلاق هستم و شرایط خیلی بحرانی رو دارم تجربه می کنم بخاطر طلاق و یک ساله خونه پدرم هستم ولی به رحمت خدا کاملا امیدوارم.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که بر حسب موازین فرهنگی و سنت های خانوادگی تان رفتار کنید و وجود شما سرشار از مهربانی و کرامت و پاکی است. بخشی از شما کاملا به آرامش رسیده و بخشی از شما عصبانی و سرشار از استرس و نگرانیست. اما شما به خودتان نهیب می زنید که باید از تضاد درونی و دمدمی مزاجی و نگرانی بیرون بیایید و ایمانتان را قویتر می کنید. شما احساس آرامش و آزادی بیشتری خواهید کرد و در زمانهای سخت و استرس آور، شخصیتی دوست داشتنی و مهربان از خودتان نشان می دهید. خلوص و راحتی و تسلی خاطر خواهید یافت و بر خلاف تصور دیگران، شما به آرامش و امنیت درونی می رسید هر چند که کسی باورش نمی شود که اینهمه احساس توکل به خدای بزرگ و ایمان در شما قوی باشد. ممکن است پشت سرتان بگویند که نگار وانمود می کند که آرام است ولی خودتان می دانید که خدای مهربان با شماست و از این جهت، تقدیر و آینده تان را به دستان مهربان خدای بزرگ سپرده اید و در آرامش به سر می برید.شما می دانید که در زمانهای سخت، درست رفتار کرده اید و اشتباهی از شما سر نزده است. تشکر از همراهیتون.
رعنا : سلام نازنینم، خدا قوت. پریشب دیدم که در یک فنجان سپید، قهوه خوردم و فنجان خیلی روشن هست و طرح ها مرتب و تمیز و قابل تشخیص. طرح یک فرشته روی دیواره فنجون توجهمو جلب کرد که خیلی واضح بود: بال هاش، چوب جادوییش. و اگر درست یادم بیاد فرشته در کالبد یک کودک بود. کلا خوابم انرژیش مثبت داشت. (من در واقعیت فال نمیگیرم مگراینکه با دوستام باشیم و دورهم برای فان، شکل های فنجون رو نگاه کنیم. البته، الان خیلی وقته که قهوه ام نخوردم) سپاس از شما عزیزدل
فریبا هراتی
: سلام خانم گل. تشکر. شما شخصیتی پاک و صادق دارید و باید سعی کنید که قبل از گرفتن هر تصمیمی یا قبول هر کاری، اول بینش و دانش لازم را در رابطه با آن تصمیم یا کار بدست آورید و شتاب زده و عجولانه تصمیم نگیرید. مسائل را سطحی نگاه نکنید و به اصل موقعیت و مسائل مهم توجه بیشتری داشته باشید. شما می خواهید کارهایتان را کنترل کنید و از آینده با خبر شوید. شما از سختی ها فرار خواهید کرد و به سمت موفقیت به پیش می روید. شخصیتی فرشته وار و دوست داشتنی دارید که خوبی، خلوص، تسلی بخشی جزیی از اخلاقیات شماست و می خواهید راحتی و آرامش کسانی که دوستشان دارید را فراهم کنید. تشکر از همراهیتون.
Rosita : سلام وقت بخیر
من خواب دیدم زنداییم فوت شده و داریم در قبرستان دفن میکنیم و بعد به داییم میگیم چون پیش زنداییم از بقیه زنها تعریف کردی به خاطر همین زنداییم فوت شد و بعد که داشتیم از قبرستان میرفتیم یه دفعه عزرائیل رو دیدم که پیشونیشو به پیشونیم چسبونده بود و البته چهره اش یادم نمیادولی فک کنم خشمگین بود بعد ترسیده بود و فاتحه خوندم و بعد فک کنم برگشتیم خونه مادر بزرگم،خانم هراتی یعنی قراره بمیرم اگه اینطور دوست دارم کارهای که دوست دارم رو بکنم
خانم هراتی در رابطه با خواب قبلیم خواب کفش رو همزمان با قطار که برام تعبیرش رو گفتید دیدم با این خواب ربه چیزی مرتبط با اجنه میدیدم .
سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندایی شما فکرش ناراحت است و غصه می خورد و شما باید به عادت و رفتاری در رابطه با او پایان دهید. شما نباید بگذارید که او دچار افسردگی شود. حضرت عزرائیل ع می خواهد به شما بگوید که ناراحتی و افسردگی فقط متعلق به دیگران نیست بلکه هر کسی ممکن است با مشکل در زندگی مواجه شود و شما باید جوری زندگی و فکر کنید که انگار هر لحظه ممکن است لحظه ی آخر عمرتان باشد ( مراقب باشید که فرصت ها را از دست ندهید و گناه نکنید که بعد پشیمانی فایده ای ندارد). من خوابهای قبلی شما را به یاد ندارم و تعداد کاربران هم ماشالله بسیار زیاد است. خوابتان به شما می گوید که باید مهربان و خردمندانه زندگی کنید. ولی معنی خوابتان این نیست که شما قرار است بزودی بمیرید هر چند که ساعت مرگ فقط دست خداست. دیدن اجنه در خوابتان به بدجنسی کردن و دشمنی و بی تفاوتی و ارتکاب گناه در حق همدیگر اشاره می کند که شما باید از این اشتباهات و گناهان دوری کنید. جوری زندگی کنید که در حیات ابدی آخرت، راحت و خوش باشید و نه معذب و بیچاره. تشکر از همراهیتون.
Xanum : سلام خانم هراتی دوشنبه خواب دیدم توی ماشین با مامان ومامانبزرگ و خالم از قبرستان شهرمون اسمش وادی رحمته برمیگشتیم راننده من بودم که سر راه یهو سرمو برگردوندم دیدم جناب عزرائیل با قد تقریبا ده بیست متر رو هوا معلقه و شنل سیاه پوشیده و ابروهاش سیاه و وسط پیشونیش از شدت عبادت که جای مهر هک میشه اونطوری هک شده و روی سینش هم یه چیز گردی بود دقیقا در امتداد جای مهر پیشونیش که لباسش به اون وصل بود و رنگ پوستش مایل به زرد و لاغر بود اولش که دیدم تنم لرزید ولی بعد گفتم نباید بترسی فرشته ی خداست و مطیع خداست و برای اینکه نبینم و نترسم سرمو خم کردم و خم شدم و دستمو به نشانه احترام گذاشتم رو سینه چندبار سلام علکیم گفتم و صلوات فرستادم مثل زمانی که ادم میترسه و امامارو صدا میکنه منم توسل کردم به سلام و صلوات که نترسم، صلوات معمولی میفرستم اکثرا ولی فقط تو قنوت این صلواتو میفرستم:اللهم صل علی محمد و آل محمد و صل علی جمیع الانبیا والمرسلین که توی خواب اینو میفرستادم، ایشونم چون دید سلام کردم دقیقا مثل من خم شد و سرشو خم کردودستشو گذاشت رو سینش و سلام علیکم گفت و احترام گذاشت و دیگه کاری باهام نداشت وقتی رسیدیم خونه به مادرم گفتم من سر راه عزرائیلو دیدم این شکلی بود و خواب نبودم مامانمم گفت باور میکنم،(دقیقا انگار بیدار بودم و اون لحظه رو تجربه کردم ولی وقتی بیدار شدم نمیتونستم باور کنم که خواب بوده.)بعد اینکه جناب عزارئیلو دیدم رفتم تو یه جایی که شبیه تونل یا غار بود که تقریبا توش شبیه اینکه کرم شبتاب داشته باشه یا شمع روشن باشه نور تقریبا سرخی داشت که یه شخص تپل کوتاه نورانی با ریش طلایی و عصا بدست و لباس سفید کنارم راه میرفت و ازش میپرسیدم شما هم جبرئیل هستین اونم با زبون اشاره بدون اینکه حرف بزنه تایید میکرد و تبسم داشت رو صورتش و لپاش سرخ بود ولی من باور نمیکردم حضرت جبرئیل باشه چون خیلی کوتاه بود قدش.ولی وقتی به جناب عزرائیل فکر میکنم موهام مورمور میشه.
فریبا هراتی
: سلام. شما باید به عادت یا رابطه ای در زندگی بیداری تان خاتمه دهید و به این فکر کنید که هرگز مجددا اشتباهات گذشته تان را تکرار نکنید. همیشه به خاطر داشته باشید که فاصله ی مرگ و زندگی فقط یک نفس است و فرشته ی مرگ یا حضرت عزرائیل ع هرگز تقصیری در قبض روح کسی ندارد. او فرشته ی مقرب درگاه خداست و آنچه که در قلب او می گذرد، جلب رضایت خدای بزرگ و رسیدن به کمال و عشق بی نهایت خداییست که سرتاسر وجودش رحمت است و مغفرت. او از اینکه بندگان خدا از او می ترسند خوشحال نیست ولی فقط مطیع امر خداست. قسمت دوم خوابتان شما راهنمای بعد از مرگ را دیده اید که روح انسان را از عالم برزخ و تاریکیها با هدایت خودش به آرامش و روشنایی می برد. شما جایگاه خوبی در دنیای آخرت دارید و باید برای سلامت خودتان به اندازه ی وسع و توانتان گوسفند یا مرغ قربانی کنید و گوشتش را به فقرا ببخشید و اصلا از آن نخورید. در این کار خست و اهمال هم به خرج ندهید. خواب شما اشاره به اجل معلق یا قضا بلا کرده است و شما می توانید با دادن قربانی از این خطرات احتمالی و بلای آسمانی در امان باشید. به احترام حضرت عزراییل ع یک حق خواب به شما عودت داده می شود. تشکر از همراهیتون.
Xanum : ممنون خانم هراتی گل، خیلی خوبه که شما هستین خداروشکر، فقط مسئله اینجاست که تو شهرمون فقیر نمیشناسم که واقعا به گوشت نیاز داشته باشه. چیکار کنم؟نمیدونم اصلا به کی بدم.
فریبا هراتی
: خانه ی سالمندان- یتیم خانه ها- جمعیت امام علی که برای فقرا اقدام به کمک رسانی می کنند. در گوگل سرچ کنید جمعیت امام علی وبسایت آنها مشخص می شود. من به ایشان صد در صد اعتماد دارم. اگر هم اصلا ایران نیستید به مجامع بین المللی کمک به قحطی زدگان و یا پناهندگان کمک کنید.
Xanum : سلام خانم هراتی دوشنبه خواب دیدم توی ماشین با مامان ومامانبزرگ و خالم از قبرستان شهرمون اسمش وادی رحمته برمیگشتیم راننده من بودم که سر راه یهو سرمو برگردوندم دیدم جناب عزرائیل با قد تقریبا ده بیست متر رو هوا معلقه و شنل سیاه پوشیده و ابروهاش سیاه و وسط پیشونیش از شدت عبادت که جای مهر هک میشه اونطوری هک شده و روی سینش هم یه چیز گردی بود دقیقا در امتداد جای مهر پیشونیش که لباسش به اون وصل بود و رنگ پوستش مایل به زرد و لاغر بود اولش که دیدم تنم لرزید ولی بعد گفتم نباید بترسی فرشته ی خداست و مطیع خداست و برای اینکه نبینم و نترسم سرمو خم کردم و خم شدم و دستمو به نشانه احترام گذاشتم رو سینه چندبار سلام علکیم گفتم و صلوات فرستادم مثل زمانی که ادم میترسه و امامارو صدا میکنه منم توسل کردم به سلام و صلوات که نترسم، صلوات معمولی میفرستم اکثرا ولی فقط تو قنوت این صلواتو میفرستم:اللهم صل علی محمد و آل محمد و صل علی جمیع الانبیا والمرسلین که توی خواب اینو میفرستادم، ایشونم چون دید سلام کردم دقیقا مثل من خم شد و سرشو خم کردودستشو گذاشت رو سینش و سلام علیکم گفت و احترام گذاشت و دیگه کاری باهام نداشت وقتی رسیدیم خونه به مادرم گفتم من سر راه عزرائیلو دیدم این شکلی بود و خواب نبودم مامانمم گفت باور میکنم،(دقیقا انگار بیدار بودم و اون لحظه رو تجربه کردم ولی وقتی بیدار شدم نمیتونستم باور کنم که خواب بوده.)بعد اینکه جناب عزارئیلو دیدم رفتم تو یه جایی که شبیه تونل یا غار بود که تقریبا توش شبیه اینکه کرم شبتاب داشته باشه یا شمع روشن باشه نور تقریبا سرخی داشت که یه شخص تپل کوتاه نورانی با ریش طلایی و عصا بدست و لباس سفید کنارم راه میرفت و ازش میپرسیدم شما هم جبرئیل هستین اونم با زبون اشاره بدون اینکه حرف بزنه تایید میکرد و تبسم داشت رو صورتش و لپاش سرخ بود ولی من باور نمیکردم حضرت جبرئیل باشه چون خیلی کوتاه بود قدش.ولی وقتی به جناب عزرائیل فکر میکنم موهام مورمور میشه.
فریبا هراتی
:
سلام خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. لطفا 2 خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. تشکر.
شعله : سلام. پسرم ۲۵ ساله خواب دیده در جایی تاریک بامن وعده ای می رفتیم که از آسمان فرشته ی کوتاهی میآمده وبا لبخندی نگاهش میکرده ومن به اوگفتم ای فرشته فطرس است بعد امام زمان از آسمان با کتاب آمده وبه پسرم نگاه میکرده وحس میکنه خدا اومده رو زمین بعد در بازاری که انگشت و پای قطع شده ریخته بوده یه مرد زخمی وخون آلود بایک شمشیر قصد جون پسرم را داشته حمله کرده و شمشیر راسه بار داخل شکمش کرده ولی او هیچ دردی نداشته.دفعه ی سوم شمشیر را پسرم داخل شکمش نگه میداردوحضرت رقیه را صدا میزده ونمیگذاره در بیاره که دوباره ضربه بزنه بعد میخواد دستاشا قطع کنه پسرم میگه میخواد مثل حضرت ابوالفضل دستاشا قطع کنه ولی نمیاره کاری بکنه.
فریبا هراتی
: سلام. اگر پسر شما زیارت عاشورا می خواند حضور فرشته ی فطرس گویای این است که او زیارت پسرتان را به امام حسین ع ابلاغ می کند. انشالله ظهور امام زمان ع نزدیک است و قانون خداوند بر زمین حکمفرما خواهد شد. پسر شما مطیع فرامین خداوند است و مثل کسانی که کنترلشان را روز زندگی شان از دست داده و یا توانایی ندارند که به خواسته هایشان برسند، نخواهد بود. پسر شما ممکن است در رسیدن به بعضی از خواسته هایش با شکست مواجه شود ولی او اجازه نمی دهد که این شکست ها باعث ناامیدی او نسبت به خداوند شود و برای پسر شما فقط خدای بزرگ و عشق او مهم است و نه حوائج دنیایی که با از دست دادن بعضی از آرزوها، او به خداوند کفر بگوید. برای قویتر شدن ایمان، پسرتان متوسل به حضرت رقیه س می شود تا او دعا کند که ایمان پسرتان قویتر شود. شیطان نمی تواند پسرتان را وادار کند که از ایمانش دست بکشد. تشکر از همراهیتون.