تعبیر خواب فرشتگان
اگر کسی از فرشتگان را در خواب ببینیم که با چهره ای شاد به ما نگاه کرد، نشانه خیر و برکت و اگر با ترشرویی یا غمگینانه به ما نگاه کرد، نشانه رسیدن غم یا ناراحتی است. دیدن فرشتگان مقرب الهی در خواب" جبرائیل" و "میکائیل" و "اسرافیل" و "عزرائیل" در حالت شاد، برای بیننده خواب نشانه خیر و برکت است.
دیدن جبرائیل در حالت شاد، نشانه رسیدن خبری خوش، میکائیل در حالت شاد، نشانه نعمت و فراوانی رزق و روزی، اسرافیل در حالت شاد، نشانه درست و پذیرفته بودن اعمال دینی بیننده خواب و عمر طولانی و گسترش عدل و داد و دیدن حضرت عزرائیل شاد، نشانه داشتن مرگی راحت است و غمگین دیدن آنان، تعابیری برعکس دارد.
اگر کسی که بیمار است، ملائک مقرب را در خواب ببیند که بشاش و گشاده رو باشند، از بیماری شفا می یابد. وامدار، دین خود را می پردازد و ادا می کند و محبوس، از زندان رهایی حاصل می نماید. اگر این فرشتگان عبوس و گرفته و غمگین باشند، تعبیر خلاف آن است که گفته شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
zahra : سلام.دیشیب در عالم خواب در کنار اتاقی بودم.و صدایی که به من گفت:که این مرد برایت دعا کرده.(نانوای محله) وقتی از اتاق بیرون آمد چهره نانوای محل ما را نداشت .چشمان آبی ،صورتی سفید و موهای بلند وبوری داشت.و این چهره را دومین بار بود که در خوابهایم میدیدم.حضرت جبرئل بود با چشمانش نگاهی به من کرد.(چون من حاجتی دارم که هنوز برای آن تلاش میکنم) و این بار احساس کردم برخورد ایشان با من از قبل بهتر شده و برایم دعا میکند که به آرزویم برسم.بعد به فرشته کوچکی که دختر هم بود تقریبا ۵ ساله برخوردم که با خوشرویی من نگاه میکرد.گفتم:من آدم خوبی هستم؟گفت آره هم با سر اشاره کرد و هم با صدا گفت.او را بغل کردم.و حس کردم که در بغل من کوچکتر شده. و او را مثل مادری که فرزندش را روی سینه اش تکان تکان میدهد که آرام گیرد در بغل داشتم.هر چند که خیلی آرام بود.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. البته که شما شخصیت بسیار پاک و خوبی دارید. تقسیم کننده ی روزی و مقدرات پروردگار برای شما دعا کرده که انشالله حاجت روا شوید. او شخصیتی بزرگوار بی نهایت مهربان، بی گناه و خالص و فکری بی نهایت آرام و خیالی خوش و راحت دارد شما به ثروت هم خواهید رسید که علاوه بر دعا، در نتیجه ی عملکرد قوی و محکم و اراده ی شما برای رسیدن به اهدافتان، به این ثروت می رسید. شما همه ی حواستان را جمع می کنید که مسیر زندگی تان را به سمتی درست هدایت کنید و به سرمایه ای می رسید که هر چند در ظاهر کم است اما قادر خواهید بود با تلاش و همت تان، با جان و دل از خودتان برای پیشرفت و ازدیاد سرمایه تان مایه بگذارید. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام عزیزم
دیشب خواب میدیدم(قسمت اول خواب رو فراموش کردم)/٢/سوار ماشین همسر سابقم بودم و داشتیم تو جادهای میرفتیم که به سمت غروب بود وفقط ما بودیم.آفتاب آروم آروم میخواست غروب کنه.جفتمون لباسای مشکی تنمون بود.انگار هی میپرسید بیحجاب بودی(یا شالت افتاد؟)منم ساکت و متعجب بودم.میدیم خیلی دلواپس و مضطرب و عمیقا متوجه نمیشدم چرا انقدر؟!میخواستم بگم نه،اما با خودم میگفتم چرا دروغ آخه؟مگه چه کردم؟یادم میومد تو ماشین وقتی کنارش بودم،باد خورده بود و یه لحظه شالم افتاده بود و باز سرم کرده بودم.در حین فکر کردن به آسمون آبی نگاه میکردم.فرشتهای که فکر میکنم جبرئیل بود کنار پنجرهء من معلق بود و انگار کمی خم شده بود بسمت داخل ماشین و به علی با حالت خاصی نگاه میکرد.انگار بخواد بگه"چیکار میکنی؟؟؟"جبرئیل هیبت مردی بود با ردای آبی آسمانی/٣/از پارکینگ خونهمون ٢تا ماشین حرکت کرد. اول من بودم با مانتو مقنعه مشکی. پشت سرم پسری با٢٠۶طوسی روشن و شلوار سفید!بعد دیدم اول ماشین اون پسرهس و بعد ماشین من. تو لاین BRT تو ایستگاه دروازهدولت پشت سر هم، به سمت خونه ما در حرکت بودیم
فریبا هراتی
: سلام. پایان چرخه ی زندگی گذشته و شرایط گذشته ی رابطه ی شما فرا رسیده و هر دوی شما می خواهید در رابطه با گذشته فکر کنید و زندگی تان را ارزیابی کنید و فکرتان را به آرامش برسانید. هر دوی شما از هم کینه به دل دارید و نسبت به هم بدبین هستید و احساس تنفر دارید. او می خواهد بداند که شما از اول به او بی علاقه بودید یا بعدا کم کم علاقه تان کم شد؟ ( شوکه شده ). شما قبلا به خاطر حرفهای او دلسرد شده بودید و به جدایی فکر کرده بودید ولی باز به او متعهد شدید و خواستید زندگی تان را بهتر کنید. آنچه که به سر علی آمد تقاص کاری بود که با شما کرد. شما الان خودتان قوی و مستقل و مصمم و با ایمان هستید و خیلی خوب می توانید از خودتان حمایت کنید و نشان دهید که بسیار قویتر از آن هستید که همسرتان در باره ی شما متصور بوده است. شما وجوه مردانه و زنانه تان را با هم ترکیب می کنید و شخصیتی با احساس قوی آزاد با اراده و موفق را به دیگرن نشان خواهید داد. تشکر از همراهیتون.
مهدیه : سلام خ هراتی عزیز .. من یمدت پیش خوابی دیدم توی اون خواب ب من از خیلی چیزا گفته شد اما وقتی تیکه اخر خوابم رسیدم هرچی ب خواب دیده بودم از ذهنم پاک شد اما میدونم مثل همین تیکه ای ک الان میگم بود ینی جواب خیلی چیزارو بهم گفتن نشونه هایی دادن ک الان یادم نیست..اونی ک بیادم مونده اینه: دیدم جلوم چندتا نور ابی کاربنی ریزو درشت میدرخشن از شخصی ک کنارم بود پرسیدم معنی این چیه ؟ به چندقدم جلوترم نگار کردوگفت فرشته ای جلوتر از تو حرکت میکنه ومن هم بالهای سفید فرشته ای رو دیدم یهو با خوشالی گفتم ینی شیطونو دیگه نمیبینم !؟(نگار ک احساس امنیتی اومد سراغم ک اینو زدم) و لبخندی زدمو بیدارشدم خواستم خوابمو مرور کنم فقط همین تیکه تو ذهنم هک شده بود و بقیه پاک شده بودن .. معنیش چی میتونه باشه؟
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که اگر خصلت های نیکویی مثل از خود گذشتگی، عشق، مهربانی و دلسوزی، وفاداری، عدالت، بخشش و بزرگواری در وجود شما باشد، فرشتگان خداوند مراقب شما خواهند بود و شما را از شر شیطان رجیم محفوظ نگه می دارند. تشکر از همراهیتون.
Asiye : سلام خانم هراتی وقت بخیر.
خواب دیدم یک نوشیدنی رنگی رنگی داخل فنجان سفید میخورم که بر میگردونم فنجونرو و مثل فال قهوه باهاش فال میگیرم وقتی برش میگردونم چهره ی یک الهه بود که رنگش آبی
و بنفش بود و توی خواب میدونستم که کدوم الهه است و اسمشو گفتم که مثلاً این الهه است و چه وظیفه ای داره،اما یه مقدار که گذشت اسمشو هرکار میکردم به خاطرم نیومد و از بقیه هم که میپرسیدم اونها هم یادشون رفته بود،اما تصویر رنگی هنوز توی فنجون بود و از خواب که بیدار شدم هنوز هم چهره ای که دیدم به خاطرم هست اما اسمشو نه.ممنون از شما.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که نسبت به بعضی مسائل شفافیت و آگاهی های معنوی بیشتری پیدا کنید تا انرژی مثبت و خوشبینی بیشتری نسبت به زندگی پیدا کنید. شاید به خاطر بعضی از مسائل نگران هستید و سعی می کنید که به صورت افراطی همه چیز را کنترل کنید و از همه چیز سر در بیاورید. اما در هر صورت در وجودتان عشق و احساس پرورش و محبت زیادی وجود دارد و می خواهید به آرامش و شفای روحی بیشتری برسید. شما درک بالاتری نسبت به خودتان پیدا می کنید و بینش تان نسبت به زندگی قویتر می شود. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقت بخیر لطفا نمایش داده نشودممنون سلامت باشید
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما معادل 1046 کاراکتر و 2 حق خواب است. تعبیر خوابتان این است که شما در ضمیر ناخودآگاهتان دوست دارید که دخترانتان محترمانه و بی سرو صدا و مطابق میل خودتان ازدواج کنند و می خواهید خوشبختی شان را ببینید. اما به نکته ی مهمی هم باید توجه کنید که شما خودتان، برای خوشبختی خودتان هم باید تلاش کنید. حضرت فاطمه س محب شما هستند و به شما گفته اند که مراقب احساسات لطیف و عاشقانه ی همسرتان هم باشید! شما فقط برای دخترانتان زندگی نمی کنید. همسرتان هم احساس دارد و باید به او فکر کنید. در وجود هر زنی، احساسات قوی و مردانه مثل حس مبارزه جویی، استقلال طلبی و ابراز قدرت وجود دارد و در بدن هر مردی، احساساتی لطیف مثل تمایل به دوست داشته شدن، تمایل به عشق ورزیده شدن، تمایل به مراقبت و دریافت محبت وجود دارد. شما نباید به این بخش احساسات لطیف روحی همسرتان بی تفاوت باشید و باید به فکر آن هم باشید ( زیر سرتان نگه دارید). مثل آنهایی نباشید که فکرشان را به کار نمی اندازند. شما اگر 100 ساله هم بشوید، در عمق وجودتان همان دختر 18 ساله ای که روزی میخواست زیبایی های او را ببینند و تحسینشان کنند وجود دارد و همسرتان هم با همان احساسات پسرانه ی خودش برای اینکه نشان دهد قویست و جذاب است و می تواند دلتان را بدست بیاورد تا آخر عمرش زندگی می کند. پس فکر نکنید که چون سن تان رفت بالا باید مثل میز و نیمکت در خانه بی روح و سرد با هم تعامل کنید. هیچ عبادتی بالاتر از عشق ورزیدن به خداوند و به خانواده تان نیست. این خواب را در شب اول ماه دیده اید که این عشق ورزی را سرلوحه ی زندگی تان بگذارید. تشکر از همراهیتون.
Mina : با سلام و عرض ادب، من نامزدم فوت شده خواب دیدم توی زیرزمین منزل پدرم کنارم دراز کشیده بود دستاش و پاهاشو مثل اینکه داشت جون می کند حرکت میداد اما باز خودشو با کت و شلوار دیدم که کنار یک مرد درشت و بسیار بلند قد ایستاده بود اون مرد نامزدمو به زمین زد و با چاقو چند ضربه به شکمش زد زخم میشد اما خون نمیومد، من به اون مرد گفتم چرا نامزدمو کشتی گفت من ملک الموت هستم مرگش فرا رسیده، ملک الموت رو به زمین زدم و با چاقو چند ضربه بهش زدم اما ملک الموت سالم بلند شد و پرسیدم من چیکار برای نامزدم انجام بدم گفت بده مستمع براش دعا کنه
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روحشان شاد. نامزد شما مرتکب خطا و اشتباهی در زندگی اش شده و در حق کسی بد کرده است و حالا دیگران باید او را حلال کنند تا خداوند گناهان او را ببخشد و به او زندگی ابدی ببخشد. اما در شرایط حاضر روح او معذب است. امیدوارم خدای بزرگ به او آرامش ببخشد. برای او دعای جوشن کبیر بخوانید و بگویید تا دوستان و خانواده اش او را حلال کنند. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : ادامه خواب:انجا چند فرشته که بشکل انسان دراومده بودن حضور داشتن،همشون برای دلگرمی بمن اونجا بودن،نحوه حرف زدنشون بامن تله پاتی گونه بود،اونها حس عشقی بی نهایت رو بمن میدادن،انقدر بمن محبت میکردن که نمیتونم توصیفش کنم،اونها بمن میگفتن که عاشقانه دوستم دارن و من همیشه مورد عشق اونها هستم،بعد یهو حضورشون کمرنگ شد و من ناراحت شدم،بخاطر همین اونها بهم گفتن باید تسلیم باشم و همش نخوام که با اونها باشم و رفتن،بعد من از رفتن اونها خیلی غصه دار شدم و عرصه بهم تنگ اومد و حس میکردم شیطان داره بهم نزدیک میشه که با فریاد از خواب پا شدم،من همه این خوابهارو در یک شب بدون بیدارشدن،پشت سرهم دیدم.
سپاس
فریبا هراتی
: سلام مجدد. شما شخصیتی مهربان و خالص و خردمند دارید. می خواهید باعث آرامش خانواده تان باشید و اعتماد به نفستان در زندگی تان بالاست. بینش شما قویست ولی شما نمی توانید با همه ی حسن نیتی که دارید و با توجه به همه ی محاسن فرشته وارتان، فقط انتظار داشته باشید که حرف شما را همیشه گوش کنند. بلکه بعضی وقتها مجبورید سکوت کنید و اجازه دهید تا همسرتان هم حرفش را به پیش ببرد تا احساس نکند که شخصیتش تحقیر می شود. شما با نادیده گرفتن حرفهای درست خودتان، می دانید که شوهرتان اشتباه می کند و از اینکه دست روی دست بگذارید تا او خطا کند وحشت دارید و احساستان این است که اینطوری زندگی تان خراب می شود. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام خانم هراتی،سال نو مبارک
من خواب دیدم با پسر یکسالم رابطه جنسی دارم اما کامل ارضا نمیشدم،بعد دیدم توو یه سالن بزرگی که میز بزرگ و فاخری هم توش بود پدرشوهرم که وسواس فکری داره پشت میز نشسته،روی میز کلی ظرف پذیرایی چیده شده بود اما هیچ خوراکی ای وجود نداشت،من و مادرشوهرم بیرون سالن بودیم و میخواستیم بریم توو سالن که چراغاش خاموش بود،مادرشوهرم بخاطر وسواس شوهرش میترسید چراغو روشن کنه اما من با پدرشوهرم مقابله کردم و چراغو روشن کردم اما او عصبانی شد ولی خب نتونست چیزی بمن بگه،بعد دیدم توو یه جاده برفی بسیار باریک منو شوهرم توو یه اتوبوس بودیم،یه طرف جاده دره بود،من از ترس اینکه نیوفتیم توو دره،طرف دیگه اتوبوس نشستم تا سنگینیش به طرف مخالف دره باشه،شوهرم انگار دچار مریضی روحی شده بود،بعد خودم رو توو یه جایی شبیه بیمارستان دیدم(ادامه خواب...)
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. سال نوی شما هم مبارک. شما سعی می کنید که او را مطابق میل خودتان تربیت کنید و حرف خودتان را به او تحمیل کنید ولی نمی توانید شاید به این خاطر که دیگران هم در خانواده تان روی تربیت او تاثیر گذار هستند و این شما را عصبانی می کند. پدر شوهر شما صاحب مقام و احترامی نزد همه است و می تواند شرایط را بخوبی مورد قضاوت و ارزیابی قرار دهد ولی فکرش متاسفانه منفی است و از کسی حمایت و پشتیبانی نمی کند. مادر شوهرتان نگران است که بخواهد با او بحث کند و او را روشن و مجاب کند که از اشتباهات خودش دست بردارد اما شما با او بحث می کنید و او را روشن می کنید که اشتباهاتش را بپذیرد و این باعث عصبانیت او می شود. شما و همسرتان مجبور هستید تا اندازه ای همرنگ جماعت شوید و نمی توانید آزادانه کنترل و اختیار زندگی تان را بدست بگیرید و مطابق با افکار خودتان در زندگی به پیش بروید. اینکار برای شما خطراتی به همراه دارد و با سردی و رکود یا بی مهری در زندگی تان کلنجار خواهید رفت. همسر شما فکرش ناراحت است و شما به دنبال حل مشکلاتتان هستید.
نیما : سلام چهار روز پیش خواب دیدم عجیب بود من با یه دختر لبش بوس کردم ناراحت شد دستش گرفتم نشستیم روی سنگ سمت چپ پیشم بود یهو آسمان رو دیدم شکل مربع نورانی بود داخلش x بود به دختر گفتم او کیه نگفت دوباره آسمون دیدم یه فرشته بود از آسمون به زمین اومد راه میومد پیشم احساس کردم گناه داشت فرشته بهم نزدیک شد شبیه انسان بود چهره مرد سفید تنش سفید بالها رنگین کمان بود نه شاد بود نه خشم بود دستش شمشیر را بلند کرد به دختر فریاد زدم دو بار گفتم منو ببخش منو بخشید دختره ناپدید شد فرشته میخواد منو ضربه بزنه سجده کردم از خدا خواهش کردم گفتم توبه خدا منو ببخش از این به بعد، فرشته با شمشیر منو زد شونم همه جا سیاه شد فقط دست هام رو دیدم فریاد جیغ کشیدم از خواب پریدم فکر کردم جایگاه جهنم نمیدونم فرشته چی بوده من دوست دختر ندارم ممنون میشم تعبیرش کنین
فریبا هراتی
: سلام. شما عاشق این هستید که به ثروت برسید. می خواهید شادی، عشق، پول، موفقیت و ثروت زیاد به دست بیاورید و با افرادی که از جایگاه بالایی در جامعه برخوردار هستند، و با ثروتمندان تعامل و معاشرت کنید. خدای مهربان شما را دوست دارد و نمی خواهد که شما به خاطر رسیدن به ثروت، مرتکب گناه شوید. مربع نورانی خوابتان به قدرت و استحکام و ثبات نظر خداوند در این رابطه اشاره می کند. اگر شما دنبال این باشید که به قدرت، جاه طلبی، موقعیت برتر، پرستیژ، اختیار و امتیاز بچسبید، آنگاه قطعا مرتکب گناهان بزرگی خواهید شد که حمایت خداوند را از دست می دهید و از گروه گناهکاران خواهید بود. هر چیزی در زندگی باید تحت تعادل و کنترل باشد. عشق ثروت، کنترل شما را از شما می گیرد! برای رسیدن به قدرت مرتکب گناه می شوید و آنگاه دیگر نمی توانید اشتباهاتتان را جبران کنید. خواب شما هشداری به شماست که درست انتخاب کنید و بعدا نخواهید توانست که بگویید که من نمی دانستم! تشکر از همراهیتون
Mehri : سلام. ده سال پیش یه خوابی دیده بودم.خواب دیدم در رخت خوابم دراز کشیده بودم که عزراعیل اومد و دو تا دستاش رو گذاشت رو دو تا زانوم .به طوری که نمیتونستم زانوهامو تکون بدم .صورت عزراعیل دیده نمیشد ولی یه کلاه رو سرش بود به اندازه ی نیم متر . قدش هم کمی بلندتر بود.لباسش و کلاهش هم فکر کنم مایل به سفید بود
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما به صورت ناگهانی به یک موقعیت یا عادت یا رابطه ای در زندگی تان پایان داده اید و بعضی از جنبه های زندگی تان را عوض کرده اید. شما به شدت احساساتی و سخت کوش هستید و نیاز به حمایت دارید ( یا داشته اید) اما بعضی از بخش های زندگی تان عوض شده و طرز فکر شما عوض شده و احساس قدرت و اقتدار بیشتری در زندگی تان کرده اید و الان شاید مستقل تر و روشنفکرتر شده اید و خیالتان از بعضی جهات نسبت به گذشته راحت تر شده است. تشکر از همراهیتون.