تعبیر خواب فرش
اگر کسی دید فرش وسیع و بزرگی در خانه اش پهن است، به ثروت زیاد و کامل خواهد رسید. اگر کسی دید فرشی را لوله کرده و در خانه در گوشه ای گذاشته، آدم خسیسی است که نسبت به خانواده و نیازمندان، کمکی نمی رساند. اگر دید فرش او به رنگ آبی است، آرامش خواهد یافت و فرش سرخ تند، فکر ناراحت یا عصبانیت است. هرچه رنگ فرش ملایمتر باشد، خلق و خوی بیننده خواب ملایم تر خوهد بود.
فرش در خواب، حیثیت و آبرو و اعتباری است که بیننده خواب نزد دیگران دارد یا احساس تامین بودن و امنیت مالی است. فرش معنی عام دارد و زیلو و قالی را نیز شامل می شود. حتی بوریا، حصیر، موکت و خیلی چیزهای دیگر فرش هستند. اگر دیدید اتاق خود را با زیلو فرش کرده و روی زیلو یک قالی گران بها گسترده اید، چهره خویش را با سیلی سرخ نگه می دارید زیرا موقعیت شما خوب نیست ولی ظاهر را حفظ می کنید.
اگر فرشی گران بها را با حصیر پوشانده باشید، تعبیر خلاف آن است و موقعیت خوبی دارید، اما ظاهرتان طوری است که مردم اعتباری به شما نمی دهند. اگر در خواب ببینید فرشی را می فروشید، به کسی که فرش را می خرد نیاز پیدا می کنید. اگر دیدید فرشی را می خرید، سود می برید مخصوصا اگر فرش از پشم و خوش نقش و خوش رنگ باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : عرض ادب و احترام. اين خواب رو مادرم ديدن: "جايي شلوغ بودم با هواي دودي و ابري، به قصد خريد فرش رفته بوديم، مادرم هم همرام بود؛ درحاليكه جوون شده بود و راحت راه ميرفت و چادرمشكي به سر داشت"
(مادربزرگم محجبه است اما چادري نيست. بااينكه سنش خيلي بالا نيست به سختي راه ميره)
"جوري رفتار ميكرد كه براي اونم فرش بخريم! من گفتم ابروهام پر شده، برم ابروهامو بردارم. يهو صحنه و شهر عوض شد: يه دشت وسيع خوش اب و هوا با ٤-٣ تا قصر فلزي طلايي رنگ كه روشون طرح چشم و ابروي خوشكل و لب و دهن بود. دخترعمه هام اونجا بودن و دوتاشون هي دور ستون ميچرخيدن و خيلي خوشحال بودن"
ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. در حالی که جو فعلی جامعه حاکی از اندوه و سختی و فقر و ناراحتی است، مادر شما می خواهند به زمینه های مثبت و شادی و ثروت در زندگی شان اضافه شود. مادر بزرگتان هم روحیه ای مثبت اندیش دارند و عزت و احترام او بالاست و دلشان جوان است. ایشان به سمت اهدافشان به راحتی پیشرفت می کنند. مادر شما بر خلاف مادربزرگتان، احساسات خودشان را خیلی بروز نمی دهند و فکر می کنند که باید حرف دلشان را بگویند و خیلی همه چیز را در قلب خود نگه ندارند. مادر شما قصد دارند چیزی را بدست بیاورند و می خواهند حتما به خواسته شان برسند. در زندگی به موفقیت های بسیار زیادی نائل خواهند شد و قدرت و مقام و زندگی ای با ارزش و ناب خواهند داشت. به خاطر روشنگری، دانش و ادراک و آگاهی فکری و همینطور به خاطر گفتن نظریاتشان و احساس عشق و رمانتیک بودنی که در وجود مادرتان است، او به خواسته های خودش خواهد رسید همینطور دختر عمه های مادرتان شرایط زندگی ای عالی دارند. تشکر از همراهیتون.
غزال : سلام من خواب ديدم نامزد سابقم تعداد زيادي فرش كوچيك آورده بود با طرحهاي متفاوت و خونه من پهن كرده بود كه من گفتم به ديگران بگم اينا از كجا اومده جمعشون كن
فریبا هراتی
: سلام. او طرح ها و برنامه ریزی های جدید کوچکی برای شما دارد و شما نمی خواهید که او نقشه های خود را عملی کند. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام
دیشب یک خواب دیدم که انگار واقعی بود
همسر سابقم با حالتی التماس گونه ازم میخواستم برگردم و منم خیلی سریع گفتم باشه . لباسها و چمن دون هام رو جمع کردم و با پدر و مادرم رفتیم خونه سابق .زن دوم ایشون نبود انگار قهر کرده بود و رفته بود .صاخبخونه اومد بهم خوش آمد بگه .اولش منو نشناختی و گفت شما ؟
منم گفتم خانم قبلی این خونه بودم
با چهره ای بشاش و با احترام گففت :این چه حرفیه شما همیشه خانم این خونه آید
بعد احساس کردم یک خانمی تو خونن و دنبال چیزی میگشت .یک حلقه پیدا کرد که انگار روش نگین مات داشت. گفت همسر سابق گفتن اینو از وسایل شخصی زن دوم پیدا کنند .انگار میخواست من نفهمم.
دیدم تو خونه جهیزیه من که در واقعیت بهم نداد ، بعضی جاهای خونه است .به مادرم گفتم ببین این پشتی دستابفت ماله تو است .
این دختره جهیزیه نیاورده.
مادرم گفت: انگار فقط فرش دستبافت آورده.
خونه به شکل خیلی دهاتی تزیین شده بود .مسجدی بود .دو تا فرش دستبافت کنار هم و یکی رو دیوار اتاق خواب.
که من گفتم ولی زیبا نیست معمولیه.
بعد احساس کردم از اومدن پشیمون شدم .با خودم گفتم :این یک دعوای ساده است و بهم بر میگردند .وسایلمو جمع کردم .تو اتاق خواب رفتم و کشو ها رو گشتم .بعضی هاش خالی بود و تو یکیش عکس های عروسیمون رو کنار هم ولی شکسته و پاره شده دیدم که نگه داشته بود.
و یک دفتر دیدم که شوهر سابق اسم من را یک عالمه با خودکار قرمز نوشته بود و تو بعضی هاش نوشته بود: من سارا......
اومدم بقیش رو بخونم ولی قاینش کردم تو ساک تا تو راه بخونم.
شوهر سابق هم دید دارم جمع میکنم برم ولی نظاره گر بود . یکی از عمه هاش
هم اونجا بود که انگار شب اونجا خوابید.
خ هراتی عزیز من به ایشون فکر نمیکنم .ولی همش خوابش رو میبینم. و مجبور میشم فکر کنم.
این خواب ها چه پیامی دارن.
ضمیر ناخودآگاه من چی میخواد بگه.
فریبا هراتی
: سلام. او از خانم چدیدش راضی نیست و کدورتی بین آنان بوجود آمده و مرتب شما را با او مقایسه می کند. هرگز نتوانسته شما را فراموش کند و اینکه چه خواهد شد را خدا می داند اما زندگی اینان خیلی بد است. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام..
خواب دیدم با مادرم انگار از تی وی داشتیم خونه همسر سابق رو نظاره گر بودیم.
خونه مثل قبل نبود و یک مدل دیگه بود .خیلی شلوغ و پلوغ بود. همه در رفت و آمد بودند .انگار مهمونی بود. دم ورودی دو تا فرش کرم مایل به زرد روشن روی هم پهن بود. و نامرتب
با خودم گفتم چقدر دهاتی.
بعد احساس کردم شوهر سابق وزنش و مهموناش دور یک میز غذا میخوردند.
انگار یک نفر به اشتباه زنش رو با اسم من صدا زد.
زنش لباس مشکی پوشیده بود و همسر سابق کت کرم. ژنه ناراحت شد و داشت غر میزد. همسرش هم داشت انگار سعی میکرد با کشیدن غذا براش آرومش کنه.
یک دفعه احساس کردم رفتم تو حیاط . اونم عوض شده بود و شلوغ بود. پر از وسایل بنایی ففکر کنم. انگار داشتن یک آب نما ی نیمه کاره وسط حیاط میساختند .در گوشه حیاط هم یک ساختمان کوچک سیمانی تیره که ناتمام بود ساخته بودند.
فریبا هراتی
: سلام. همسر سابق شما با خانم جدیدشان هم همان مشکلاتی را که در زندگی شما داشتند دارند! چون انسان ها اخلاقیاتشان عوض شدنی نیست و از لحاظ احساسی نمی توانند خود را مدل دیگری کنند. او با خانمش مشکل دارد و سعی می کنند که دوستان زیادی داشته باشند ولی زن او حسادت می کند به شما و از اینکه همسرش قبلا با شما زندگی می کرده عصبانی است و سفت و سخت افکار منفی دارد. از این نظر سعی می کند ظاهر امر را حفظ کرده و خود را مثبت جلوه دهند اما در واقعیت اینطور نیست. تشکر از همراهیتون.
Sara : خیلی ممنون از توضیح واقعا منطقیتون
Sara : الان واقعی نیست اما آیا احتمال نداره در آینده واقعی بشه چون گاهی وقتا خوابها از چیزهایی که در آینده قراره اتفاق بیوفته خبر میده .
فریبا هراتی
: نمیدانم. بنده علم غیب ندارم. صرفا خوابهایتان را از روی تعاریفتان تعبیر می کنم.
Sara : یعنی این خواب به خصوصیات اخلاقی من مربوط میشد یا به اون کاروشرکت ؟
فریبا هراتی
: چون شما ننوشتید که این شرکت واقعا وجود دارد و آن را می شناسید یا صرفا خودتان را فقط در شرکتی دیده اید، برای من مفهوم نبود که خوابتان رویاست یا واقعیت پردازی کرده اید. از این جهت خصلت های شما را در خواب عرض کردم چون چیزی از شرکتی که معلوم نیست واقعی است یا غیر واقعی و اصلا شما انجا کار کرده اید یا خیر نمی توان نوشت.
Sara : سلام وقت بخیر
خواب دیدم تو شرکتی هستم که تو یه اتاق پشت میزش نشستم ومدیرش تو یه اتاق دیگه پشت میزش هست و کارمندای دیگه هم جای دیگه نشستن ومدیر داره با صدای بلند یه چیزی میگه که ما بنویسیم که مربوط به کارمونه وبعد دیدم مدیر یکی از بچه ها روباصدای بلند دعوا کرد ومن هم انگار هرچی سعی میکردم صداشو نمیشنیدم بعد بلند شدم اومدم تو سالن دیدم یه فرش که تقریبا زمینش آبی وسورمه ایه وبه نظرم خیلی خوش نقش ونگار اومد ونو هم بود اونجا پهن بود ومن رفتم روی اون نشستم تا به اتاق مدیر نزدیکتر باشم وبتونم صداشو بشنوم ویکی از بچه ها هم اومد روی فرش نشست .ممنون .
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی از خودگذشته، آرام و وفادار دارید که از منیت دم نمی زنید و حاضرید با آغوش باز پذیرای ایده های جدید باشید . در مورد کارهایتان ابراز نگرانی می کنید و می ترسید که بی پناه باشید. گاهی احساس گناه می کنید و اعتماد به نفستان پایین است. تشکر از همراهیتون.
زهرااااا : میخواستم بگم در مورد خوابم که فرش تو خیابان پهن بود و به حالت پهن شده بافته شد....
فریبا هراتی
: سلام. لطفا خوابهای خود را 2 بخشه ارسال نکنید. کامنت های اضافه آمار سایت را بهم می زند و برای شما حکم 2 خواب ثبت می شود که خلاف مقررات سایت است.
زهرااااا : سلام ....خواب دیدم دو تخته فرش کهنه داشتم که قرمز رنگ بودند تو خیابون بودم بعد یکی از همکارام گفت اینارو میخوای چکار بده تا ما برات نوش رو ببافیم و بهت بدیم ...بعد تو همون خیابون که البته اونجا مغازه هم داشتند دو تخته فرش سریع برام بافت فرشهایی که خیلی از فرش خودم بزرگتر بود و رنگش آبی روشن و نقش برجسته و بسیار زیبا البته خیابون هم شلوغ بود و تو هم شلوغی اینکارو کرد ....من تعجب کردم که چطور به ااین زودی این کارو کرد بعد من از مردی که تو مغازه بود پرسیدم اینا قیمتش هر کدوم چنده گفت ۳و نیم میلیون ...قرار شد ماشین بگیرم و با خودم ببرم که دیگه بقیه خوابم یادم نمیاد ....تشکرررر
فریبا هراتی
: سلام. زمینه زندگی شما متحول خواهد شد و به ثروت و شادی و نشاط خواهید رسید. آرامش و وفاداری و حقیقت و از خودگذشتگی به زندگی تان راه پیدا می کند. زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع رسیده و به زودی انشالله به خواسته تان می رسید. تشکر از همراهیتون.