تعبیر خواب قبر
اگر کسی خواب ببیند روی قبری سنگ قبر می گذارد یا آن را آجر و سیمان می کند، بیننده خواب خرابی را آباد می کند، یا بنایی می سازد، یا خانه ای می خرد یا باغی احداث می نماید. اگر ببیند که او را در قبر می نهند، گرفتار مشکلات می شود و معاش او تنگ می گردد.
اگر ببیند که مرده است و دارند او را در قبر قرار می دهند و هر چه می گوید کسی صدایش را نمی شنود، به شدت گرفتار سختی و تنگی می شود و کسی به یاری او نمی شتابد. اگر کسی در خواب ببیند که بر بام خانه اش قبر می کنند، عمر بیننده خواب دراز می شود. اگر خواب ببینید در قبرستانی زیبا و سرسبز هستید، اخبار سلامتی کسی را می شنوید که بکلی از زنده ماندنش قطع امید کرده بودید. دیدن قبرستانی متروک و پر از بوته های خار، دلالت بر آن دارد که عمر طولانی خواهید کرد.
حضرت دانیال می گوید: دیدن گور درخواب ، دلیل زندان است. اگر در خواب ببیند گوری از بهر خود کند، دلیل که عیش بر وی تنگ شود.
بعضی معبران می گویند: اگر کسی دید گور می کند، برای خود خانه خواهد ساخت. محمدبن سیرین می گوید: اگر وی را در گور نهادند، دلیل که او زندان کنند. اگر ببیند بر بام خانه او گور میکندند، دلیل که عمر او دراز خواهد بود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند منکر و نکیر از او سوال پرسیدند، دلیل که پادشاه با وی مطالبتی کند. اگر جواب ایشان را درست داد، دلیل که از عذاب پادشاه برهد. اگر جواب را خطا دهد، به خلاف این است.
تعبیر خواب قبرستان (گورستان)
اگر کسی در خواب دید در گورستان مشغول خواندن فاتحه است، از مرگ و میرها عبرت می گیرد. اگر دید در گورستان از قبری، مرده ای با او سخنان دلنشین گفت، اعمالش خوب است و اگر سخنان عتاب آمیز می گفت، بد کردار است و باید به سوی خدا با توبه بازگشت کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گورستان بر سه وجه است:
- غم،
- زندان،
- محنت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
azan : ببخشید عزیزم ،خواهرلطفاً دیده نشه ممنونم عزیزم
فریبا هراتی
: سلام. قبل از تعبیر خوابتان لازم به ذکر می دانم که شما هرگز نباید چند خواب را در یک کامنت ثبت کنید. اینکار خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن می کند و خلاف مقررات سایت است. اگر صحنه ی دوم خوابتان را که اصلا ربطی به صحنه ی اول ندارد، در یک خواب جداگانه دیده باشید و مابینشان حتی 1 ثانیه بیدار شده باشید، باید به بنده اطلاع دهید تا از شما حق خواب برای خواب دوم کسر کنم. تعبیر خواب شما این است که تحولات تازه ای در زندگی شوهر خواهرتان در جریان است و اگر در مجموع در خواب، روحیه ی خواهر شوهرتان خیلی خوب بوده یا می خندیده، این تحولات منفی هستند و اتفاق بدی برای او افتاده ولی اگر معمولی بود و زیاد نمی خندید و عادی برخورد می کرد، تحولات مثبتی برای پسرش در راه هستند. در بخش بعدی خوابتان تعبیر این است که شما دارید دچار افسردگی می شوید و فکر می کنید که در شرایط سختی گیر افتاده اید. شما می خواهید از بار مشکلات یا گناهانتان کم شود و آزادانه بتوانید در آرامش زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.
مارال : سلام وقت بخیر خوابمو زیاد یادم نیست انگار با یه نفر دیگه داریم میریم امامزاده که کلا یه عده ادم دارن می رن اونجا ولی اونجا فقط یه قبر بود که دو طرفش پارچه بود ولی وسطش یه مشکلی داشت نمی دونم انگار یه چیزی از وسطش می زد بیرون اتیش نه ولی یه چیزی داشت ازش بیرون میزد و انگار اون فضا یه فضای خاص بود تاریک بود و یه کسی به نام صفر یا صفرپور انگار داشت روحش رو از دست می داد و یا داشته تبدیل به روح می شده (داشت معلق می شد ) که من کمکش میکنم این اتفاق نیافته انگار اونجا فضایی بود که خاصیتش این بود . بعد انگار میام یه جای دیگه که یه راهروی روشنه کفشحالت موزاییک یا کاشیه ومامانم و بابام اونجا بودن ...یه جمعیت بود در حال حرکت بودن مامانم انگار ایستاده بود چادر مشکی داشت و بابام کت و شلوار با پیرهنی که خیلی رسمی بود تنش بود و یه نفر باهاشون بود که من نمی شناختم بابام انگار می خواست بره بعد انگار چشمم می افته به یه کشتی بزرگ (واقعا بزرگ )که یه عالمه ادم رو عرشه ش هستن و اون کشتی حرکت کرد ...و من داشتم از پایین به اون کشتی نگاه می کردم .ممنونم تعبیر خوابمو بگین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باورهایی دارید که اشتباه هستند. برایتان اثبات خواهد شدکه یک مسئله ی مهمی که برایتان مقدس شمرده می شده، پوچ و صفر است و اصلا از اولش هم هیچ صداقتی در باره ی بنیان آن وجود نداشته است هر چند که برای شما باور این واقعیت تلخ و سخت است. زندگی شما متحول خواهد شد و شما شاهد این خواهید بود که جمعیت زیادی از مردم منجمله مادر و پدر خودتان، سعی می کنند که با واقعیت ها کنار آمده و آن را بیشتر درک کنند و کنترل احساسات شان را بدست خواهند گرفت تا غرق در احساسات منفی نشوند. اما برای شما سخت است که این موضوع را باور کنید. تشکر از همراهیتون
Fatemeh : سلام خواب دیدم با خانواده تمرین رانندگی میکنم شب بود به نزدیک قبرستان که رسیدیم گفتم این مسیر میترسم اما هیجان دارد برویم پدرم گف اشکال نداره ماشین پارک کن همینجا با عبوری که میرود شهر دیگر میرویم سوار ون شدیم زنی که چهره ای قبلا سوخته و ترسناک پیش پدرم اخر ون نشسته بود به پدرم میگفت برای ادامه زندگی میتوانیم با هم باشیم پدرم جواب سر بالا میداد از بابت اینکه پدرم مرد خوبیست مطمئن بودم در خواب احساس کردم کسی میخواد موبایلم ک که در دستم است بدزد شب بود چشمانم نمیدید انگا بسته شده بود اما اصلا اجازه ندادم بردارند هرچقد تقلا کردن محکم گرفتم به محل پارک ماشنیهای قبرستان که رسیدیم به پس گردن دختری که فکر میکردم دزد است زدم و پیاده شدیم پدرم گفت خواهرت هم پیاده شد؟گفتم هیچکس در ماسین نیس رفتم پشت ماشین بگردم که بیدار شدم خیلی خاب ترسناکی بود
فریبا هراتی
: سلام. شما تلاش می کنید که یاد بگیرید که استقلال عمل داشته باشید و کنترل زندگی تان را به دست بگیرید. شما می خواهید مسیر تازه ای را در زندگی تان پیش بگیرید که هیچ شناختی از آن ندارد و نگران هستید که هویت خودتان را از دست بدهید، نتوانید اهدافتان را دنبال کنید و یا با موانع زیادی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه شوید. پدر شما می خواهید که شما مطیع و تابع او باشید و از جماعت پیروی کنید و کاری را انجام دهید که همه با آن موافقند و نه اینکه بخواهید روش متفاوت و تازه ای در زندگی تان پیش بگیرید. پدرتان مجرب است و ترس و نگرانی او به خاطر مشکلات مالی احتمالیست و تمام تلاشش را می کند که متضرر نشود. شما هم باید مراقب باشید که بینش تان را تقویت کنید و اجازه ندهید که ارتباط تان با خانواده یا دوستان خوبتان قطع شود و عمرتان را به بطالت نگذرانید. پدرتان تمایل دارد که رابطه ی شما و خواهرتان همیشه قوی باشد. تشکر از همراهیتون
Allah lover59 : باسلام وتشکر از تعبیرهای خوب و دقیقتون خانم هراتی عزیزحدود ساعت۵صبح امروز دیدم چند نفر که انگار نمیدیدمشون ولی انگارمسئول چیزی بودن به چند نفر دیگه که مثل خودشون بودن ونمیدیدمشون میگفتن این قبر داره ومنظورشون من بودم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تغییر بزرگی در زندگی تان ایجاد می شود. شما مجبور می شوید برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی کنید و شاید خودتان را تحت فشار ببینید و روحیه تان هم شاید افسرده شود ولی این کاری است که خودتان باید انجام دهید و هیچ کس دیگری نمی تواند جای شما اینکار را برایتان بکند. شما گذشته را پشت سر می گذارید و شروعی تازه خواهید داشت هر چند فکرتان به خاطرش ناراحت است و تحمل شرایطی که دوستش ندارید برایتان سنگین است. تشکر از همراهیتون
farah : سلام خانم هراتي جانم، خسته نباشيد ببخشيد
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. پسر خواهرتان، از تحولات تازه ای که در زندگیش مشاهده کرده، روحیه اش افسرده شده و شخصیت او متحول شده و دیگر مانند سابق فکر نمی کند. او از نظر روحی، حس فاصله گرفتن و جدا شدن از دیگران را تجربه می کند و مثل قبل، با دیگران از نظر روحی و یا فکری، صمیمی و نزدیک نیست. او همچنین سعی می کند که نظرات، ترسها و احساسات واقعی خودش را از دیگران مخفی کند. او سعی می کند که تعادل را در زندگی ایجاد کند ولی به زنده بودن عمویش باور دارد و از اینجهت، او را نزدیک به خودش می داند. او سعی می کند که خردمندانه رفتار و فکر کند. اما روحیات او عوض شده و دیگر نمی تواند مانند قبل باشد. اما می داند که علیرغم ظاهر ماجرا که هنوز همه او را زنده می دانند، او دیگر هرگز به زندگی نگاهی مانند سابق نخواهد داشت و انگار او مرده و شخصیت تازه ای درون کالبد جسمش به وجود آمده است. او معتقد است که دیگران خودشان را فریب می دهند که خیال می کنند مرگ، تمام شدن است؛ در حالی که مرگ شروعی تازه برای زندگیست و روح انسان با انرژی بیشتر و قدرت بیشتری از زمانی که در جسم اسیر بود، به زندگی در کالبد روح ادامه می دهد. پسر خواهرتان بین این تفکرات فلسفی و مرگی که همه در ظاهر آن را باور دارند؛ گیر کرده و مردد است که کدام درست است. او می خواهد تصمیم بگیرد که فاز تازه ای را در زندگی شروع کند و مانند عمویش رفتار کند ولی تصمیم او خیلی هم قطعی نیست. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
farah : سلام خانم هراتي جانمم خسته نباشيد، دستتون درد نكنه شرمنده
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. تعبیر این است که مادربزرگ شما و خانواده ی پدری تان، خصلت های مثبتی از رسول خدا ص را که باید در زندگی شان اعمال کنند را کنار گذاشته اند و فقط در ظاهر به اسم مسلمان خودشان را معرفی می کنند و باور دارند که اهل دین هستند. حضرت محمد ص در زندگی آنان زنده نیست و جنبه های فراموش شده و بدردنخوری را به اسم دین در زندگی شان اعمال می کنند. و شما، به خوبی آنان باور دارید. تشکر از همراهیتون
گلزاری : سلام. وقت بخیر
(لطفامخفی شود)
ممنون ازشما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به تاریخ نگاه می کنید و از تجارب گذشته تان می آموزید. تحولات تازه ای در راه هستند و باید به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان داده و شروعی تازه را آغاز کنید. کسی که دیده اید فوت کرده است تلاش می کند که آرامشش را حفظ کند و در نهایت با شرایط کنار می آید. تشکر از همراهیتون
Zeinabiran : (لطفا پنهان شود)ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که شما ناراحتید و فکر می کنید که همسرتان از رفتارتان ناراحت می شود در حالی که او قلبی بزرگ دارد و می داند که شما از او چیزی را مخفی می کنید و نگران هستید که اگر او بفهمد چه می شود! همسر شما اما همه چیز را می داند. شما نمی خواهید که احساسات تان را دیگران متوجه شوند ولی کسی را مشاهده کرده اید که فکر می کنید او می تواند نیازهای شما را فراهم کند. شما نگاهی سرخوشانه به زندگی دارید و فکر می کنید که کسی به زندگی تان راه پیدا می کند که احساستان را درک کند. دختر کوچک شما از اینکه شما بخواهید با کسی رابطه ای داشته باشید متنفر است و تلاش می کند که جلوی شما را از پیشروی در یک مورد احساسی، منع کند. دختر بزرگتان هم نگران است ولی شما می خواهید به او بگویید که این هم بخشی از زندگیست. ( مادر شما به داشتن یک شریک احساسی تازه فکر کرده و خجالت می کشد که آن را با شما در میان بگذارد). خواب شما شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Zeinabiran : سلام دوباره قطعا شما تعبیر رو خط به خط از روی خواب و اطلاعاتی که بهتون داده شده میگید به نظر میاد اطلاعات کافی رو نگفتم از بابتش عذر خواهی میکنم...
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما قطعا عدم حضور پدرتان را در زندگی به عنوان از دست دادن حامی خودش درک می کند. مغازه داری که به شما کمک کرده؛ تا حقتان را بگیرید، در ناخودآگاه مادرتان این حس را بوجود آورده که اگر پدرتان زنده بود، به جای این آقا می توانست از شما حمایت کند و حالا پدرتان زنده نیست و این آقا دارد این کار را می کند. نیاز مادرتان به داشتن یک حامی در ناخودآگاه او هست. به همین جهت است که اگر قصد ازدواج هم ندارد از نیاز به داشتن حامی، چیزی کم نمی کند!! برای همین هم او را بعنوان یک حامی در نظر گرفته و بصورت ناخودآگاه می داند که این شدنی نیست که کسی دیگر جز پدرتان به زندگی تان بیاید هم به خاطر خودش و هم به خاطر بچه ها... همانطور که در تعبیر قبل توضیح دادم. خواب مربوط به برادرتان نیست ولی به هر جهت خوب است که محتاط باشید. تشکر از همراهیتون
neshat : با سلام و احترام
دیشب خواب دیدم که گویا در یک منطقه خیلی بزرگ دارم میرم و دریک کانال که خالی است به پهلو دراز میکشم و خودم رو به مردن میزنم و با خودم میگم اگه کسی خواست با اسلحه منو بکشه فکر میکنه که من مرده ام بعدش بیدار شدم
از زحمتی که واسه تعبیر میکشین سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما در مسیر زندگی تان با اشخاص بی عاطفه ای تعامل می کنید و می خواهید نشان دهید که احساسات تان جریحه دار شده و روحیه تان خراب شده تا دیگران دلشان برای شما بسوزد و در صدد آزارتان برنیایند. شما خودتان را تعمدا ضعیف و بی پناه نشان می دهید تا کسی قصد نکند که از شما سو استفاده کند. تشکر از همراهیتون
Yaldaaa : سلام جمعه خواب دیدم ازخیابون بزرگ و پهنی رد میشم خیلی خلوت بود و فقط دوتا ماشین از دور میومد ومیترسیدم که اون ماشینا با من تصادف کننددرحین اینکه ازعرض خیابون ردمیشدم چندتا قبروسط خیابون بودکه روی اوناخاک نشسته بودومن باکفشم اونا راتمیزمیکردم وقتی آخر عرض خیابون رسیدم ی پیکان سفید از دور با سرعت میاد ترسیدم که بهم بزنه ولیاتفاق نیافتادوازکنارم ردشدخیابون کاملاخلوت بودبعدکنارپام قبرحضرت زهراظاهرشدوپارچه سفیدحریرتمیزروی قبرشون بود وحاشیه قبر پارچه قرمزوسبزبودپایین قبرشون اسم و عکسشون بودمن گفتم این قبردیگه نمیتونم با کفشم تمیز کنم ونشستم کنارقبروباورم نمیشدمن اسم وعکس حضرت زهرارابوسیدم وگفتم سلام زیباترین رایحه بهشتی من وقبرشون رابغل کردم بعدحسی گفت من اینقدر بزرگ شدم که میتونم کنار قبر حضرت زهرا باشم و بغلشون کنم خجالت کشیدم و یکم فاصله گرفتم
فریبا هراتی
: سلام. شما مسیر زندگی تان را عوض خواهید کرد و نگران هستید که باورها و اهداف شما با دیگران در تعارض باشد و آنها در حق شما ظلم کنند. شما می خواهید به عادات و روشهای قدیمی زندگی تان پایان داده و شروعی تازه داشته باشید. خطری شما را تهدید نمی کند و شما سعی می کنید که درست تر از همیشه فکر کنید. شما اما علیرغم اینکه خیلی از باورهای قدیمی تان را دور می ریزید ولی به اعتقادتان نسبت به حضرت فاطمه س پایبند خواهید بود. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و دوستی تان را با حضرت فاطمه س حفظ کنید ولی تکبر نخواهید داشت و خودتان را خیلی بی نقص و بی گناه حساب نمی کنید. تشکر از همراهیتون