تعبیر خواب قبر
اگر کسی خواب ببیند روی قبری سنگ قبر می گذارد یا آن را آجر و سیمان می کند، بیننده خواب خرابی را آباد می کند، یا بنایی می سازد، یا خانه ای می خرد یا باغی احداث می نماید. اگر ببیند که او را در قبر می نهند، گرفتار مشکلات می شود و معاش او تنگ می گردد.
اگر ببیند که مرده است و دارند او را در قبر قرار می دهند و هر چه می گوید کسی صدایش را نمی شنود، به شدت گرفتار سختی و تنگی می شود و کسی به یاری او نمی شتابد. اگر کسی در خواب ببیند که بر بام خانه اش قبر می کنند، عمر بیننده خواب دراز می شود. اگر خواب ببینید در قبرستانی زیبا و سرسبز هستید، اخبار سلامتی کسی را می شنوید که بکلی از زنده ماندنش قطع امید کرده بودید. دیدن قبرستانی متروک و پر از بوته های خار، دلالت بر آن دارد که عمر طولانی خواهید کرد.
حضرت دانیال می گوید: دیدن گور درخواب ، دلیل زندان است. اگر در خواب ببیند گوری از بهر خود کند، دلیل که عیش بر وی تنگ شود.
بعضی معبران می گویند: اگر کسی دید گور می کند، برای خود خانه خواهد ساخت. محمدبن سیرین می گوید: اگر وی را در گور نهادند، دلیل که او زندان کنند. اگر ببیند بر بام خانه او گور میکندند، دلیل که عمر او دراز خواهد بود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند منکر و نکیر از او سوال پرسیدند، دلیل که پادشاه با وی مطالبتی کند. اگر جواب ایشان را درست داد، دلیل که از عذاب پادشاه برهد. اگر جواب را خطا دهد، به خلاف این است.
تعبیر خواب قبرستان (گورستان)
اگر کسی در خواب دید در گورستان مشغول خواندن فاتحه است، از مرگ و میرها عبرت می گیرد. اگر دید در گورستان از قبری، مرده ای با او سخنان دلنشین گفت، اعمالش خوب است و اگر سخنان عتاب آمیز می گفت، بد کردار است و باید به سوی خدا با توبه بازگشت کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گورستان بر سه وجه است:
- غم،
- زندان،
- محنت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
کیهان : سلام
خواب دیدم قبرکندن و وقتی قبر را دیدم، فهمیدم که این قبر برای پدرم هست و من داشتن گریه میکردم، رفتم کنار قبر و دیدم پدرم که فوت شده بود و با کفن سفید بدنشو پوشیدنش و جسدش دقیقا کنار قبر بود که اماده گذاشتن در قبر بود و من هم کنار قبر (روبری جسد) داشتم گریه میکردم.
لطفا تعبیر این خواب رو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. پدرشما فکرشان ناراحت است. او می خواهد برای رسیدن به خواسته هایش ایستادگی کند حتی اگر به قیمت قطع ارتباط با دیگران هم که شده، برای رسیدن به اهدافش اصرار می کند. در مورد یک سری تعهدات در زندگی تان شما احساس نگرانی و ناراحتی می کنید. پدرتان امیدوار است که بتواند شروعی تازه داشته باشد ولی در شرایط حاضر او روحیه اش افسرده شده است. شما و پدرتان باید به یک سری عادات و رفتارتان پایان بدهید. پدرتان تولدی دوباره را تجربه می کند و عمرش طولانی است. تشکر از همراهیتون.
الهه : سلام خانم هراتی عزیزم خواب دیدم میخوام برم سره خاک مامانم و مسیر تپه مانند بود ومنم داشتم پیاده میرفتم بعد ادرسو گم کرده بودم و از یه خانمه پرسیدم که بچشو رویه ویلچر سوار کرده بود بچه بهم گفت این مسیرو برو انتها قبرستونه بعد با ولیچر تا نصفه تپه با من بالا اومد من هی گفتم نمیخواد گفت نه خودم برمیگردم که بعد به من گف منو هل بده گفتم میوفتی تو دره گفت نه تو هلم بده که من هلش دادم تا نیمه رفت بعد ناپدید شد من ترسیدم ولی ادامه دادم رویه این تپه ها هم دشتای سبز رنگ بود که روش گلایه زرد رنگ در اومده بود بعد هوا عاللی بود بهاری و معتدل.بعد به قبرستون مامانم که رسیدم هوا یهو انگار رو به تاریکی رفت و خیلییی خلوت بود و اروم انگار من تنها بودم و داشت شب میشدقبر مامانم کوچولو بود و روش دوتا گل شمعدونی یکی قرمز و یکی صورتی بود که خییلی پر گل بودن و کل اونجا بویه گلابه محشری میداد منم گل اوردم کنار قبر کاشتم رفتم اب بیارم دیدم گل من غنچش وا شد منم کنار خاک مامانم کلی گریه کردمو باهاش دردو دل کردم سنگ قبرش کوچولو بود وقتی کنارش نشسته بودم اندازه یه مستطیل بود ولی دور که میشدم خیلی بزرگ بود و بلند انگار گلا هم بیشتر و پربارتر بودن از دور.بعد دیدم داره شب میشه رفتم دنباله قبره مامانبزرگم گشتم هرچی گشتم پیدا نکردم من دوتا دوست دارم که خیلی مومننن و سر مزار شهدا میرن اونارو اونجا دیدم که رفتن رویه یه قبر فاتحه خوندن من صداشون کردم برنگشتن نگام کنن منو نمیشناختن منم رفتم که ببینم چیه دیدم خاک و گله و انگار تازه خاک ریختن روش وقبر کناریشو سبز گذاشتن من یادم اومد قبر کناری مامانبزرگمه چون سید بودن روش کلا سبز بود اومدم فاتحه بدم پاهام رفت تویه گل اون مزار بغلی و تا زانو فرو رفتم دوستام که هنوز داشتن فاتحه میدادن ازشون خواستم کمکم کنن اونام کمک کردن بهشون گفتم این کیه دارین فاتحه میدین گفتن شهید شده و جمجش روی خاک بود گفتن بزن به جمجمش و فاتحه بخون غریبه اینجا و از این حرفا منم زدم به جمجمش و فاتحه خوندم براش بعد انگار تویه اون قبرستون فقط همون سه تا قبر بود و قبر دیگه ای نبود.ممنون از شما و نماز روزهاتون قبول حق
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما دلتان برای مادرتان تنگ می شود و احساس می کنید که مشکلاتی که در زندگی تان پیش آمده، شما را به استیصال کشانده و مجبورید خودتان را به جلو هول دهید! شما فکر می کنید که مادرتان نیاز به حمایت شما دارد در حالیکه عشقی که شما به مادرتان می دهید از فاصله ی دور هم برای او ارزش بزرگی دارد و او محبت های شما را متوجه است. دوستان شما که در قبرستان محل شما نگذاشته اند به این تعبیر است که خداوند می خواهد به شما بگوید برای چه بیتابی می کنی وقتی می دانی که مادرت روحش زنده است و مادر بزرگت روحش زنده است و لااقل اینها مزاری دارند که به آنها سر بزنی. پس این شهدایی که هیچ چیز ندارند و هیچ قبری ندارند خانواده ی اینان پس چه کنند؟ خدا خواسته که شما با مشکلات ایشان آشنا باشید و به یاد بیاورید که اینان هستند که دلسوزی و ناراحتی دارند و نه مادر و مادر بزرگ شما. ضمن اینکه می خواهد به شما بگوید که این شهدا هم زنده هستند و به خاطر پاکی و بزرگی روحشان حتی دعای آنان در حق شما مستجاب می شود و می توانید برای رسیدن به خواسته هایتان، به ایشان توسل جویید. تشکر از همراهیتون.
fatemeh : سلام خانم همسایمون خواب دیده مادرم لباس سفید پوشیده بود و چندتا کرم آرایشی دست مادرم بوده و میده به اون خانم و میگه بیا اینارو نمیخوام و .بعد مادرم میگه میخوام برم مسافرت
بعد میبینه که رفته قبرستون و بین چندتا قبر دنبال قبر داداشم میگشته ،هی که قبرارو پاک میکنه یهو عکس رو قبر داداشمو میبینه که خیلی براق و قشنگه بعد میگه این قبر احمده.
ممنون واسه تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما به صلح و آرامش رسیده و رفتاری سرشار از خلوص و کرامت از خودش نشان می دهد. او تمام ناراحتی ها و ظاهر سازی ها را کنار می گذارد چون از درون به آرامش رسیده است. او می خواهد که برای خودش تغییر منظره به وجود بیاورد و دوست ندارد در شرایط استرس زای گذشته خود باقی بماند. تغییر خواشایندی در زندگی مادرتان به وجود خواهد آمد. مادر شما احساس می کند که در کنار برادرتان به آرامش می رسد چون برادرتان وجهه ی پاکی دارد و آرامش مادرتان به خاطر وجود و حضور شخصیت بی گناه اوست. این خواب به معنی تغییر نگرش و رسیدن مادرتان به آرامش است و اینکه او مثبت اندیش شده و به معنی مرگ او نیست. تشکر از همراهیتون
Maede : سلام خسته نباشید من خواب دیدم که من میرم داخل قبرستونی که مامانم اونجا دفن هست دقیقا همون شکلیه میخوام برم سر خاک مامانم من موهام کوتاه تر شده تا سر شونه م (در واقعیت موهام خیلی بلنده تا زیر کمرم) بعد به موهام دست میکشم میگم راحت شدم کوتاه شد یهو میبینم پدر شوهرم اونجاست داره قبر برادر شوهرم نبش قبر میکنه(برادر شوهرم ۵ ماه پیش فوت کردن جوون بود) ولی جای قبر در واقعیت متفاوته قبر برادر شوهرم یه طرف دیگه قبرستون بود تو خواب بعد میبینم شوهرم اومد بهش میگم به بابات بگو نبش نکنه خیلی گناهه میگه من چی کار کنم نمیتونم جلوشو بگیرم شوهرم با من میاد سر خاک مامانم از داخل میبینم(مادرم داخل دفنه پهلوی یه امامزاده در واقعیت تو خوابم همونجا بود) پدر شوهرم رفته تو قبر کفنو باز میکنه پسرشو میبوسه با گریه دوباره میاد بالا روش خاک میریزه دایی و شوهر خالمم کنارش بودن ما میریم سر خاک مامانم اونجا میبینم عکس هست میگم من عکس دیگه ای از مامانم آورده بودم این عکس نبود پس عکس که آوردم کجاس عکسو ور میدارم دختر خالم میگه من آوردم دوباره میبینم یه عکس دیگه زیره شه اون یکی دختر خالم میگه اینو من آوردم دوباره بر میدارم میبینم عکسی که خودم آوردم هست مادرم چهرش معلوم نیست پشت به ماست تو یه جای پر از شکوفه و سبز تو دوتا عکس اول چهره ش بود خندان اولی با آرایش دومی با حجاب سومی هم پشت به ما رو صندلی نشسته بود ولی جاش خیلی قشنگ انگار خوشحال.میشه بگین تعبیر خوابمو
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شما احساس تنهایی می کنید. خدا رحمت کند برادر همسرتان را. چیزی در مورد برادر شوهرتان هست که پدر شوهرتان می خواهد آن را همیشه به یاد بیاورد. پدر شوهرتان از مرگ پسرش افسرده شده و مرتب حرف او را می زند. شما همیشه تصویر ذهنی ای از مادرتان دارید که متعلق به خودتان است و کسی نمی تواند احساس شما را نسبت به او درک کند. هر کسی در ذهن خودش تصویر ذهنی خاص خودش را نسبت به مادرتان دارد. مادر شما اصلا دوست ندارد که الان زنده بود و در این دنیا زندگی می کرد. چون عاقبت او به اندازه ای خوش و با صفاست که او به آنچه که امروز دارد بسیار دلخوش و شاد است. مادر شما اول ناراحت بوده که شما را رها می کند و بعد نگران بوده که چه پیش می آید و حالا که جایش امن و مطمئن هست اصلا نمی خواهد به شما برگردد و می خواهد همین جایگاهی را که امروز دارد حفظ کند. جای او در بهشت است. تشکر از همراهیتون.
Maede : ممنون واقعا عالی بود دستتون درد نکنه تشکر از جوابدهیتون
فریبا هراتی
: خواهش میکنم.
Maede : سلام خسته نباشید من دو روز پشت هم خواب دیدم یعنی دیشب و پریشب تو رو خدا جوابم زود بدید ذهنم مشغول کرده.پریشب خواب دیدم دور از جون شوهرم فوت کرده من انقد که تو خواب گریه میکنم و میگم خدایا شوهرم بهم برگردون خاکای رو زمین ور میدارم میریزم هوا میگم یا امام حسین تو که مادرم برنگردوندی(مادرم یه سال و ۶ ماه پیش فوت کردن) شوهرمو برگردون همه هم اومده بودن بعد دیدم میرم یه جایی من و مادرم و خاله م تو استخر هستیم مادرم به خاله م میگه بدنت درد میکنه اینجا مشت و مالت میدن برو خوب میشی دوباره من میام بیرون از اونجا دوباره میبینم شوهرم مرده و نیست من یادم میاد و من خواهش میکنم از خدا که برش گردونه من مشکی پوشیده بودم .این خواب پریشبم بود
دیشبم خواب دیدم که من میرم داخل همون قبرستونی که مامانم اونجا هست میخوام برم سر خاک مامانم من موهام کوتاه تر شده تا سر شونه م (در واقعیت موهام خیلی بلنده تا زیر کمرم) بعد به موهام دست میکشم میگم راحت شدم کوتاه شد یهو میبینم پدر شوهرم اونجاست داره قبر برادر شوهرم نبش قبر میکنه(برادر شوهرم ۵ ماه پیش فوت کردن جوون بود)بعد میبینم شوهرم اومد بهش میگم به بابات بگو نبش نکنه خیلی گناهه میگه من چی کار کنم نمیتونم جلوشو بگیرم شوهرم با من میاد سر خاک مامانم از داخل میبینم پدر شوهرم رفته تو قبر کفنو باز میکنه پسرشو میبوسه با گریه دوباره میاد بالا روش خاک میریزه دایی و شوهر خالمم کنارش بودن ما میریم سر خاک مامانم اونجا میبینم عکس هست میگم من عکس دیگه ای از مامانم آورده بودم این عکس نبود عکسو ور میدارم دختر خالم میگه من آوردم دوباره یه عکس دیگه زیره شه اون یکی دختر خالم میگه اینو من آوردم دوباره بر میدارم میبینم عکسی که خودم آوردم هست مادرم چهرش معلوم نیست پشت به ماست تو یه جای پر از شکوفه و سبز تو دوتا عکس اول چهره ش بود خندان اولی با آرایش دومی با حجاب سومی هم پشت به ما رو صندلی نشسته بود ولی خوشحال.میشه بگین تعبیر خوابمو تورو خدا دوتا حساب کنید بخدا از دیروز آشفته م ممنونتون میشم خدا اجرتون بده
فریبا هراتی
: دوست عزیز اینجا تعابیر بر طبق نوبت کاربران و ساعت و دقیقه و ثانیه ای که ارسال کرده اند انجام می شود و کسی نوبتش موخر یا مقدم نخواهد شد. ضمن این که همانطور که در ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شد شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت هستید و این یعنی شما نمی توانید یک کامنت ارسال کنید و در آن دو خواب بفرستید!! من خواب اولتان را پاسخ می دهم و دومی را یک روز دیگر ارسال کنید چون سایت روزهای دو شنبه و 5 شنبه تعطیل است. روح مادرتان شاد. عمر شوهرتان طولانی است ولی او به خاطر مسئله ای ناراحت و افسرد شده یا خواهد شد و نیاز به حمایت روحی و پشتیبانی دارد. شما به همین دلیل خاطراتان مکدر و ناراحت می شود. من متاسفانه نمی توانم بین کاربران محترم سایت تفاوت قائل شوم و خلاف مقررات عمل کنم. تشکر از همراهیتون.
Maede : دست شما درد نکنه چشم اون خواب رو دوباره جمعه براتون ارسال میکنم ممنون از جوابدهی به موقع شما.تنتون سلامت
Negah : سلام وقت بخیر من خوابی دیدم که نمیتونم تعبیرشو پیدا کنم خواب دیدم قبر دوستم و از قبرستان به جایی در طبقه ی بالا ی یه هتل منتقل کردن من رفتم بالا تا به قبر دوستم سر بزنم تو اونجا چند تا قبر بود که روی قبر ها با پارچه پوشونده بودن من اولین قبر رو که پارچه ی صورتی داشت کنار زدم و قبر دوستم رو دیدم و نشستم کنار قبرش ولی دیدم دو تا کتاب روی قبرش هست یکیش رو باز کردم توش نوشته شده بود عزیزم اینو بخون این برای تو ا ولی دیگه برداشتم و بقیش رو نه یادمه نه دیگه میدونم برداشتم که با خودم بیارمش البته من روزهای گذشته هم متوالی دیدم تو خوابم تو قبرستونم و از تو قبر ورق در میارم و البته چند روز دیگه اولین سالگرده دوستمه ، میخواستم ببینم اگه میتونید کمکم کنید تعبیرش رو ممنون میشم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. دوست شما امروز به درک و آگاهی بالایی رسیده و شما هم خبری دریافت خواهید کرد که حالت ذهنی تازه ای خواهید یافت یا در هویت شخصی شما تغییر به وجود می آید. زندگی شما متحول می شود و از عادات قدیمی تان جدا می شوید و طرز فکر قدیمیتان را رها می کنید. دوست شما شخصیت بسیار مهربانی داشته و دعای خیر او پشت سر شماست. فرصت و چالشی جدید در زندگی شما پیش می آید و شما باید به پیامی که از ضمیر ناخودآگاهتان به شما می رسد و به شهود خودتان و آنچه که به دلتان می افتد اعتماد کنید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام وقت بخیر ان شاء الله خوب هستید
یکشنبه صبح درخواب دیدم که کل خانه مون قبره و هیچ فضایی خالی از قبر نیست و خودمم دنبال ی جا برای قبر برای خودم بودم و همش نگران این بودم که نکنه قبری برام پیدا نشه و بی قبر بمونم و بمیرم اونموقع چی می شه آخر عاقبتم که ی نفر را دیدم که مسئول تهیه قبره بهش گفتم برای من ی کاری کن عجله دارم قبر برام جور کن گفت نگران نباش قراره فضای بین این راه پله های خانه را پر کنیم و مسطح شون کنیم و به عنوان جایی برای قبر استفاده کنیم اولش گفتم مگه چنین چیزی ممکنه بعد گفتم مریم سخت نگیر ممکنه همین فرصت را هم از دست بدی، بهش گفتم باشه قبوله فقط بهترین جاشو برام کنار بزار گفت خیالت تخت الان سپردم بهترین جا برای تو نگهدارند
اینجاش بود که از خواب پریدم
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما همه تان عمرتان طولانی است و مدت زیادی به کارهای دنیا مشغول خواهید بود. زندگی شما متحول خواهد شد و بعد از مدتی در جایی خیلی خوب خانه می خرید و به رفاه می رسید. تشکر از همراهیتون.
passerby : سلام وقت بخیر، خواب دیدم خواهرشوهرم اومده دنبالم منو با ماشین خودش می بره می رسیم میگه واسا بزار بابا یعنی پدرشوهرم ما رو ببینه که ما اومدیم تو دلم میگم عجب سیاستی داره مگه بابا نبینه چه اتفاقی میفته ما که قبلا دوبار اومدیم چه لزومی داشت دوباره بیایم انگار کسی فوت کرده بود و مراسم عزاداری بود پدرشوهرم لباس سیاه پوشیده بود و گریه نمی کرد ولی مادرشوهرم و پسرم سر قبر نشسته بودن به شدت گریه می کردن به پسرم میگم برا چی گریه می کنی تو دلم میگم مگه برا غریبه اینطور گریه میکنن
قبر به شکل یه ذوزنقه بود که توی اون یه قبر به شکل همون گورای معمولی مستطیلی شکل بود و بقیه ذوزنقه مثل حوض پر از آب بود و پسرم و مادرشوهرم کنار اون نشسته بودن منم یه چادر سیاه سرم کرده بودم ولی از زیرش یه پیراهن قرمز رنگ پوشیده بودم بعد پسرم رو برداشتم با خودم بردم یه خانم داشت مولودی خوانی می کرد و یه دختر بچه داشت آهنگ می زد ولی وسیله موسیقیش شکسته بود و من بهش میگفتم اگه از این طرفش بزنی صدای بهتری میده. در ادامه هم می دیدم پدرم رو میگن فوت کرده باید ببریم بزاریم تو قبر ولی بابام بیدار میشن و با صدای بلند میگن من نمردم زنده هستم حالم خوب شده و ....
ممنون از وقتی که برای تعبیر خواب صرف می کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از خواهر شوهرتان تبعیت می کنید تا کاری را به روش او انجام دهید. در اینصورت شما بیشتر به چشم پدرشوهرتان می آیید و عزیزتر می شوید. پدر شوهر شما به خاطر مسئله ای فکرش ناراحت است و موردی هست که باعث نگرانی آنها شده. شما در مسیر همراه و هم توازن با پدر و مادر شوهرتان رفتار می کنید ولی دقیقا مثل آنان رفتار نمی کنید و در کاری نسبت به آنها افراط یا تفریط دارید. احساسات منفی زیادی در جریان خواهد بود که شما را عصبانی می کند و به ظاهر ابراز تاسف می کنید ولی ته قلبتان، دلتان خنک می شود که مادر و پدر شوهرتان ناراحت می شوند. زندگی آنان از هارمونی و هماهنگی خارج می شود. پدر شما هم به نظر می رسد که از مسئله ای ناراحت است ولی مشکل او به زودی حل خواهد شد و از نگرانی بیرون می آید. تشکر از همراهیتون.
LP : خانم هراتی انگار اون قبری که دیدم یه جای کوهستانی بود و قبر هم کنار یه پرتگاه بود
LP : سلام خانم هراتی روزتون بخیر دیشب خوابی دیدم که واقعا اعصابمو به هم ریخت .خواب دیدم شوهرم فوت کرده بود(ایشون زنده هستند)البته چیزی از این اتفاق و مراسم توی خواب ندیدم.فقط خواب دیدم تنها بدون فامیل و خانواده با اتوبوس رفتم سر مزار ایشون.قبرستان نبود انگار فقط این قبر اونجا بود.قبرشون مث مزار امامزاده ها که از سطح زمین بالاتره اینجوری بود و از سنگ مرمر.کنار قبر نشسته بودم که یه نفر یک کلید بهم داد فکر میکنم برادرم بود که روابط خوبی با شوهرم ندارند.میدونم کلید مال قبر بود احساس کردم چون قبر بالاتر از سطح زمینه حتما یه محفظه داره که داخلش سجاده نماز یا هرچیز دیگه ای داخلش گذاشتند درست یادم نیست ولی انگار باکلید قفل روی قبرا باز کردم و این چیزارو دیدم.ممنون میشم خوابمو برام تعبیر کنید امیدوارم تعبیر نگران کننده ای نداشته باشه
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شوهر شما متحول خواهد شد و کاملا شرایط ایشان با امروز فرق خواهد کرد. شوهر شما با چالشهای زیادی در زندگی مبارزه می کند و به مقام بالایی می رسد ولی یادتان باشد که این امتحان خداوند است و اگر خطا و گناهی از شما سر بزند، دره نزدیک است و ممکن است خدا نکرده به گناه سقوط کنید. اما همسر شما به مقام بالایی می رسد و خانه می خرد و شما کلیدش را به دست می گیرید و بارها خدارا به خاطر داشته هایتان شکر خواهید کرد. زندگی شما از دیگران سرتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.