کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قبر

اگر کسی خواب ببیند روی قبری سنگ قبر می گذارد یا آن را آجر و سیمان می کند، بیننده خواب خرابی را آباد می کند، یا بنایی می سازد، یا خانه ای می خرد یا باغی احداث می نماید. اگر ببیند که او را در قبر می نهند، گرفتار مشکلات می شود و معاش او تنگ می گردد.

اگر ببیند که مرده است و دارند او را در قبر قرار می دهند و هر چه می گوید کسی صدایش را نمی شنود، به شدت گرفتار سختی و تنگی می شود و کسی به یاری او نمی شتابد. اگر کسی در خواب ببیند که بر بام خانه اش قبر می کنند، عمر بیننده خواب دراز می شود. اگر خواب ببینید در قبرستانی زیبا و سرسبز هستید، اخبار سلامتی کسی را می شنوید که بکلی از زنده ماندنش قطع امید کرده بودید. دیدن قبرستانی متروک و پر از بوته های خار، دلالت بر آن دارد که عمر طولانی خواهید کرد.

حضرت دانیال می گوید: دیدن گور درخواب ، دلیل زندان است. اگر در خواب ببیند گوری از بهر خود کند، دلیل که عیش بر وی تنگ شود.

بعضی معبران می گویند: اگر کسی دید گور می کند، برای خود خانه خواهد ساخت. محمدبن سیرین می گوید: اگر وی را در گور نهادند، دلیل که او زندان کنند. اگر ببیند بر بام خانه او گور میکندند، دلیل که عمر او دراز خواهد بود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند منکر و نکیر از او سوال پرسیدند، دلیل که پادشاه با وی مطالبتی کند. اگر جواب ایشان را درست داد، دلیل که از عذاب پادشاه برهد. اگر جواب را خطا دهد، به خلاف این است.

تعبیر خواب قبرستان (گورستان)

اگر کسی در خواب دید در گورستان مشغول خواندن فاتحه است، از مرگ و میرها عبرت می گیرد. اگر دید در گورستان از قبری، مرده ای با او سخنان دلنشین گفت، اعمالش خوب است و اگر سخنان عتاب آمیز می گفت، بد کردار است و باید به سوی خدا با توبه بازگشت کند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گورستان بر سه وجه است:
  1. غم،
  2. زندان،
  3. محنت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

504 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ghazal

Ghazal : با سلام و ادب
امروز حدود ۵:۱۵ صبح خواب دیدم رفتم دستشویی و ادرار کردم یه جایی مثل مسجد بین راهی بود یه خانمی هم من و نگاه می‌کرد بعدش پدر و مادربزرگم که دوسال فوت شدن اومدن خونه ما یه دسته مسواک دادن خواستن مال اونها رو جدا کنم بدم منم دادم بعد به خواهرم گفتم بهشون بگیم که فوت کردن گفتیم اونها هم شروع کردن به کتک زدن من فرار کردم یهو دیدم با دوستم دم غروب رفتیم بهشت زهرا همه سنگ قبرها رو کنده بودن از روی قبرها، گفتم بدو بریم شب اینجا خطرناکه، بلند با حالت گریه خواستیم خدا به حق امام حسین همه مرده ها و ما رو ببخشه.
سپاس از شما بابت توجه تون

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۰:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. شما نگرانی هایی دارید و می خواهید از غم فارغ شوید و بنابر این در مکانی عمومی به درددل با خداوند پرداخته و گریه می کنید و دعا می کنید که خداوند کمکتان کند. پدر و مادر بزرگتان امیدوارند که شما از آنها با دعای خیرتان حمایت کنید همانطور که دعاهای خیر آنان پشت شما ست. شما نباید پدرتان و مادر بزرگتان را مرده بپندارید. روح ایشان زنده است و در گورستان نیستند بلکه در دنیای برزخ ( عالم بین دنیا و آخرت) و کنار شما زندگی می کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۰۳:۲۱
مایا

مایا : سلام و درود و وقت شما بخیر
دیشب خواب دیدم دوست پسر زیبایی دارم ولی از داشتن او خشنود نبودم چون اخلاق خوبی نداشت و اصلا دوست پسر نمیخواستم دوست داشتم ازدواج کنم بعد به یک منطقه کوهستانی سفر کردم و دراتاق هتلی اقامت کردم که هنرپیشه هایی زیادی انجا بودند و برای اینکه با انها برخورد نکنم و مراوده نداشته باشم خیلی کم از اتاقم بیرون میامدم سپس اقایی به خواهرم گفت چرا او کم بیرون میاید و خواهرم گفت یکی از کلیه هایش کمی درد میکند و او گفت من هم پارسال دو کلیه ام درد میکرد ولی بیرون میرفتم بعد اقای رییس جمهور دستور داد در اون منطقه کوهستانی که قبرستانی وجود داشت و همینطور چند قبر که البته سرسبز هم بود به شیوه ایی زیبا سازی شود (فقط از بالا اون گورستان رو دیدم ناظر بودم ) رییس جمهور گفت باید گورستانها مثل گورستان کشورهای دیگر (فرانسه ایمانوئل مکرون ) زیبا شود و بلافاصله افرادی برای این کار به آنجا آمدند .
سپاسگزارم

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۱:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما کار موقتی را در دست دارید یا خواهید داشت که با وجودی که به نظر با کلاس و با پرستیژ می آید ولی کار دائمی نیست و شما نمی خواهید که امروز کاری داشته باشید و فردا دوباره بی کار شوید. شما می خواهید چشم انداز تازه ای از زندگی پیدا کنید. با چالش های بزرگی در زندگی تان روبرو هستید و می خواهید شیوه ها و عادات قدیمی تان را برای رسیدن به موفقیت عوض کنید و هویت تازه ای به خودتان بدهید. شما کمی بدبین شده اید و نیاز به پاکساری روحتان دارید. افراد متزوری در اطراف شما هستند که شما از عدم صداقت آنان خسته شده اید. باید منفی بافی را کنار بگذارید و جنبه های زیبای زندگی را هم در نظر بگیرید. بعضی از عادات با وجودی که به نظر مثبت و خوب می آیند اما در کل در زندگی تان تاثیر منفی دارند. این عادات را علیرغم اینکه دوستشان دارید عوض کنید و اجازه دهید که خشم و عصبانیت و بدبینی از ذهنتان برود و عشق و محبت و مثبت اندیشی را جایگرین اینها کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۳:۱۴
مایا

مایا : سلام خانم هراتی عزیز ،

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۵:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همانطور که کار کلیه پاکسازی بدن از سموم است در تعبیر هم به پاکسازی افکار منفی از ذهن انسان اشاره می کند. مثبت اندیشی راه حل بسیاری از مشکلات است که در سایه ی ایمان و توکل به خداوند به دست می اید.

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۵:۲۹
dostan

dostan : باعرض سلام و ادب خدمت خانم هراتی (این خواب یکی از دوستانمه ). خوابم شامل چند قسم بود فقط یک قسمت آن تا حدودی یادم هست . فکر می کنم شهرکی بودم که خیلی برام آشنا نبود وداشتم قدم می زدم . وارد پیاده روی عریض و زیبایی شدم که به نظرم آمد سه ردیف سکوهایی پشت سر هم ، برای نشستن با سنگ مرمر (فکر می کنم ) زیبا با زمینه ی طوسی و مشکی در طول مسیر پیاده رو درست شده بودند . فکر می کنم یک یا دو ردیف کامل شده بود وردیفهای دیگر داشت کامل می‌شد. وقتی نزدیکتر شدم دیدم این سکوها قبر هستند.( به عبارتی وارد قبرستانی شده بودم که قبرهایش جای نشستن برای عابرین بود ). در هر ردیف ، قبر ها به طرز عجیبی پشت سر هم بودند یک قبر درطول مسیر پیاده رو و قبر بعدی عمود بر آن ، به همین ترتیب تا آخر پیاده رو . از ردیف ناقص ، روی یکی از سکوها نیم دراز کشیدم و به درون قبرهای جلویی نگاه کردم ، داخل‌ قبرها تمیز و تقریبا سیمانی بود(البته فقط یکی رو واضح دیدم ). فردی آنجا بود که نمی دیدم ولی گفت طول این قبرها دو متر است (فکر می کنم کسی بود که داشت قبرها رو درست می کرد)
در خواب به اندازه ی قبرها و طول مرده فکر می کردم ولی یادم نیست چه تعبیری از حرف اقا داشتنم
با تشکر

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۷:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از جهاتی خودتان را از دیگران کنار کشیده و ایزوله می کنید و روابط اجتماعی تان را کمتر خواهید کرد. شما به دنیا و تناقضات رفتاری آدمها و ضعف های دو برابر و قدرت های دوبرابر نگاه می کنید. جهان پر است از این تناقضات و دو گانگی ها. شما تولدی دوباره را تجربه می کنید و به عادات و رفتاری که امروز دارید پایان خواهید داد. قبرستان در خواب شما دنیاست با همه ی جنبه های دور افتاده و متروکه ی آن که عده ای افتاده و خاکی هستند و عده ای برقرار و پابرجا و مغرور و شما شاهد این همه تناقضات هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۲:۵۸
bahar

bahar : سلام روزتون بخیر خانم هراتی عزیز.پریشب خواب دیدم خونه پدربزرگم هستم و باران خیلی شدیدی در حال باریدن بود، از پنجره بیرونو نگاه میکردمو منتظر بودم هوا بهتر بشه از خونه بیام بیرون، ابرهای تیره کنار رفتن و بارون قطع شد یهو تو جاده ای بودم (بیشتر اوقات هر خوابی میبینم خودمو تو این جاده ولی با اتفاق های متفاوت دیدم)تو مسیر جاده آسمونو نگاه کردم انگار دوباره ابرها از سمت شمال به جنوب میخواستن بیان، یهو یک چادر گلدار سرم دیدم و یک قبر (پیر مردی از فامیلهای دورمون که چند سالی فوت کردن) انگار سنگ قبرش پایین تر از سطح جاده بود(انگار چاله بزرگ کنده باشنو قبر اونجا باشه)رفتم تو چاله و سنگ قبرو خوندم یک بیت شعر بود و یک آیه قرآن و فاتحه خوندم براش و رد شدم از اونجا.برگشتم خونه که پدرم به شدت ناراحت شد که چرا من رفتم و واسه این پیر مرد فاتحه خوندم.ممنون میشم راهنماییم کنید.

پاسخ
لینک۲۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۱:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی احساساتی دارید و تا شما را به حال خودتان بگذارند می روید به مسیر خودتان و دنبال چیزهای منحط و قدیمی و تاریخ گذشته می گردید و فکرتان را صرف مسائل منفی می کنید و نسبت به آینده خیلی خوشبین نیستید. پدر شما از این منفی بافی های شما خوشش نمی آید و امیدوار است که شما نه تنها در ظاهر خوشرو و مهربان باشید بلکه در عمق قلبتان هم شاد و پر نشاط باشید و نه اینکه افسرده بودن برایتان بشود یک عادت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۸:۴۴
boshra

boshra : سلام من خواب دیدم در قبرستان برای پدر و مادرم داشتم دو رکعت نماز میخوندم که یه نفر اومد از جلوم رد شد و رفت سمت قبر مادرم من سریع نمازمو تموم کردم و رفتم دنبالش ببینم با قبر مادرم چیکار داره دیدم میگه باید جنازه مادرمو در بیارن من نمیخاستم اجازه بدم بهشون وقتی قبر رو کندن من رفتم توی قبر مادرم که نزارم درش بیارن که اون چوبی که روی جنازه بود رو کنار زدم با وحشت اینکارو کردم و دیدم صورت مادرم از حالت طبیعی در عرض چند ثانیه جلوی چشمم پوسیده شد و تبدیل به استخوان شد من هم ترسیدم هم دلم برای مادرم تنگ شده بود از قبر بیرون اومدم و دیدم اون آدم تخته چوب بزرگی رو محکم انداخت روی قبر من یهو دلم لرزید نکنه مادرم چیزیش بشه ولی فهمیدم جنازه مادرم سالمه و چوب روش نیوفتاده اینم بگم من دیروز برای پدر و مادرم خیرات کرده بودم و دیروز که سر خاکش بودم خیلی براش گریه کردم و دلتنگشم ممنون میشم تعبیر خواب منم بگین اینم بگم مادرم زن فوق العاده خوبی بود

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۷:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما احساس افسردگی و ناامیدی نسبت به مسئله ای دارید. احساس می کنید که نمی توانید حرفتان را به کسی بزنید و خودتان را از درون می کشید. باید سعی کنید که ناراحتی های گذشته تان را دور بریزید و به عادت و رفتاری که ناراحتتان می کند پایان دهید. شاید شما احساس محدود شدن می کنید. کسی راجع به مادرتان صحبت می کند و مسائل گذشته را با سیاست دوباره رو می کند و شما نمی خواهید که راجع به مادرتان حرف نادرستی گفته شود. دوست خوبم اینکه دیده اید جسد مادرتان به یکباره پوسیده به این اشاره می کند که هم کسی می خواهد به عمق مطلبی اشاره کند و هم اشاره به این دارد که مادر شما درون قبر نیست و نباید او را اینطور ببینید که او آنجاست. روح مادرتان کنار شماست و زنده است و جسم مثل لباسی برای روح است که دیگر کاربردی ندارد و شما نباید برای جسم او گریه کنید. قطعا مادر شما با دعاهای خیر شما و شخصیت مثبت خودش آمرزیده شده و روحش کنار شما زندگی می کند. نگرانی ها و افسردگی های شما باعث ناراحتی مادرتان می شود و این چیزی نیست که شما می خواهید! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۱:۴۰
بهاره

بهاره : سلام خانمی مجرد هستم‌. خوای دیدم میخواهند زنده به گورم کنند.یه دکتری توی خواب تشخیص بیماری سرطان لاعلاج مرا داده بود و میگفت باید دفن شود. اطرافیانم خانوادم توی خواب ناراحت نبودند ولی من به شدت ترسیده بودم و میگفتم من احساس بیماری نمیکنم این کارو نکنید. چند قبر خالی هم دیدم که گویا یکیش برای من تهیه دیده بودند! در آخر میگفتم من اون تو خفه میشم من زنده ام میگفتند دارو بهت میزنند چیزی متوجه نمیشی و از این دنیا میری..

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۳:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دارید افسرده می شوید و خودتان را از دیگران ایزوله می کنید و ارتباطتان را با دیگران کم می کنید. شما ناامید هستید، غم و اندوه زیادی در وجودتان هست و دلتان به حال خودتان می سوزد. شما نمی توانید خودتان یا دیگران را ببخشید. احساس می کنید که زندگی تان را بیهوده هدر داده اید. یک جاهایی در زندگی تان شما خیلی اذیت می شوید و به شما آزار می رسانند و به احساستان صدمه می زنند. احساس می کنید که بعضی افکار مثل خوره شما را می خورد. این خواب هشداری به شماست که قبل از اینکه زندگی تان را کاملا نابود کنید و دیگران را از اطرافتان برانید، باید افکار منفی را از زندگی تان بیرون کنید و مثبت اندیش شوید. شما نباید خیلی به هر چیزی که ناراحتتان می کند بچسبید و هی مرتب آن را تکرار کنید. به جای اینکار، به خوبی ها بچسبید و خوبیها را مرتب مرور کنید. شخصیت حساس و دمدمی مزاج و احساسی شما باعث می شود که دیگران از اطرافتان پراکنده شوند. شما خیلی خانواده محور هستید. برای خودتان زندگی کنید و شاد باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۱۴:۰۱
بهاره

بهاره : خیلی ممنونم عالی بود تعبیرتون

پاسخ
لینک۳۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۶:۱۰
Shamim

Shamim : سلام این خواب رو یه خانمی دیدن از زبان خودشون تعریف می‌کنم :به قبرستان رفته بودم،سر قبرهای بالاتر از مادرم رفتم ‌موقع فاتحه دادن نشسته خوابم برد و در خواب سوره یاسین رازا حفظ خواندم.از خواب که بیدار شدم سرما را مادرم رفتم و دیدم قبرمادرم و دوقلو بالایی (احمدرضا و پروین)ماسه فراوانی ریخته.باخودم گفتم الان مادراحمد ببینه ناراحت میشه وشروع کردم به پاک کردن که مادر احمد آمد و شروع کرد با دست پاک کردن ماسه ها.قبر مادر من زیاد ماسه نبود ولی قبراحمد زیاد بود طوری که عکس و مشخصاتش پیدا نبود .
قبر پروین اطرافش استیج بسته شده وبا گونی های پاره پوشیده بود.من با خودم گفتم خدا لعنتتون کنه(کارگرهای قبرستان)شماهرموقع کار می‌کنند باید ماسه بریزید روی قبر مردم!
ممنون واسه تعبیر

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۵۷:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عمر این خانم طولانی است و دوستی و محبت خدا و رسول خدا شامل حال اوست. غم و ناراحتی از دست دادن برادرتان روی دوش مادرتان سنگینی می کند و مادر شما سعی می کند که این غم ها را کنار بزند و منطقی فکر کند و زنده بودن برادرتان را باور کند. این خانم به فوت مادرشان عادت کرده و دیگر خیلی غصه نمی خورد و پروین هم در امنیت و آرامش در اخرت به سر می برد و نباید خانواده اش مطلقا نگران او باشند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۲:۰۶
مصطفی

مصطفی : معذرت می‌خوام

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۳:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام مجدد. بله بنده همه ی خوابتان را خواندم و ویرایش کردم تا توضیحات من بی احترامی به ایشان نباشد.

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۴:۲۸
مصطفی

مصطفی : سلام عرض ادب و خسته نباشید

با مادرم اینا رفته بودیم قم برگشتیم اومدیم خونه مادرم میگه خواب دیدم تو بهشت زهرا .. دویدم سمتش ازش حاجت بگیرم هی صداش زدم میگه یوهو پاهام شل شد خوردم زمین انگار که فلج شدم میگه با زحمت خودمو رو زمین کشیدم رسوندم به قبر گفتم برید اونور من اومدم حاجت پسرم رو بگیرم الان خودمم فلج شدم.

میگه خودمو رسوندم سر قبر که گلاب میومد بیرون تا میخواستم حرف بزنم سر قبر شکافته شد یه جوانه لاغر خشکل رو دیدم و بهش گفتم چرا از قبر تو گلاب میاد بیرون میگه گلوی خودش رو به من نشون داد سوراخ بود گفتش از اینجا گلاب میاد بیرون. میگه گفتم تو که زنده ای چرا اینجایی بعد ازش پرسیدم غیر از من هم کسی تورو دیده که شهید جواب داد تو اولین نفری که منو اینجوری دیدی قبر شکافته شده و چهره ام رو دیدی کسی منو اینجوری ندیده. حالا چی میخوای.مادرم میگه من اومدم حاجت پسرم مصطفی رو بگیرم که خودمم فلج شدم دو تا شد حاجت هام پای منم خوب کن گفت هم پای تو خوب میشه هم پسرت حاجتش رو میگیره دیرو زود داره ولی سوختو سوز نداره.



با تشکر از شما و تعبیر حکیمانه اتون

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۵:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. تعبیر خواب مادرتان این است که او فکرش اشتباه است و برای خودش بت می سازد ! فلج شدن پای شما به این اشاره می کند که اگر به کسی جز خدای بزرگ توکل کنید، قدرت و توانایی امروزتان را هم از دست خواهید داد و به استیصال و درماندگی می رسید. اینکه یک نفر آدم زنده آدم خوبی هم باشد دلیل نیست که شما برای او قدرت ماورای طبیعه در نظر بگیرید و از او انتظار معجزه داشته باشید. اما شهیدی که بوی گلاب می دهد به دلیل شهادتش و اینکه روح بزرگی دارد، مقام بزرگی نزد خداوند دارد و به دلیل از خودگذشتگی و پاکی او، خداوند دعای او را مستجاب می کند و او هم برای کسانی که به زیارت قبرش بروند، دعای خیر می فرستد. اما دقت داشته باشید که او هم قدرت معجزه ندارد. معجزه و شفا فقط به دستان خداوند صورت و انجام می گیرد و اگر شما هر کسی را که به دلیلی محاسنی دارد برای خودتان بت کنید و از او شفا بخواهید کفر گفته اید!! روح این شهید زنده است و هم مادرتان قادر خواهد بود استقلال داشته باشد و روی پاهای خودش بایستد و وابسته به کسی نباشد و هم شما انشالله حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۰:۲۲
مصطفی

مصطفی : این کامنت هم همینجوری گذاشتم که دوتا محسوب بشه یه خواب ازم کسر بشه. چون دوباره کاری میشه و ممکنه تعبیر چیزه دیگه باشه

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۰:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تشکر. بنده همان یک خواب را فقط کسر کردم چون زحمتی برای توضیح و ویرایش نبود.

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۶:۲۹
xanum

xanum : سلام خانم هراتی عزیز خوابم زیاد واضح نبود اما یه قسمتش یادمه که محل کارم بودیم زمین پر بود از سنگ ریزه یعنی بجای سرامیک عین بعضی پارکها سنگ ریزه ها بود که دیدم توی همون دفتری که من کار میکنم شش تا قبر خالی چسبیده بهم سیمانی(سه تا بالا سه تا پایین )وجود داره که یه لحظه فک کردم یکیش برا منه و خاک داشت توش اما انگار خاکش نشت کرده بود فقط از کنارش رد شدیم و اهمیتی نمیدادیم که چیه اصلا چرا اونجان.بعدش رفتیم توی غار بزرگ که دیگه یادم نمیاد چی دیدم فقط یکی از همکارام یادمه که اونم بود.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۰۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مشکلات زیاد و حقوق کمی در سر کارتان دارید و شغل ثابتی دارید که قادر به حفظ آن هستید ولی خوب کارتان دردسرهای خودش را هم دارد و این دردسرها در گذشته بیشتر هم بوده ولی دیگر برایتان عادی شده. شما سعی می کنید که به امنیت برسید و در خلوتتان با یکی از همکاران یا راجع به یکی از همکاران صحبت خاصی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۶:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.