تعبیر خواب قبر
اگر کسی خواب ببیند روی قبری سنگ قبر می گذارد یا آن را آجر و سیمان می کند، بیننده خواب خرابی را آباد می کند، یا بنایی می سازد، یا خانه ای می خرد یا باغی احداث می نماید. اگر ببیند که او را در قبر می نهند، گرفتار مشکلات می شود و معاش او تنگ می گردد.
اگر ببیند که مرده است و دارند او را در قبر قرار می دهند و هر چه می گوید کسی صدایش را نمی شنود، به شدت گرفتار سختی و تنگی می شود و کسی به یاری او نمی شتابد. اگر کسی در خواب ببیند که بر بام خانه اش قبر می کنند، عمر بیننده خواب دراز می شود. اگر خواب ببینید در قبرستانی زیبا و سرسبز هستید، اخبار سلامتی کسی را می شنوید که بکلی از زنده ماندنش قطع امید کرده بودید. دیدن قبرستانی متروک و پر از بوته های خار، دلالت بر آن دارد که عمر طولانی خواهید کرد.
حضرت دانیال می گوید: دیدن گور درخواب ، دلیل زندان است. اگر در خواب ببیند گوری از بهر خود کند، دلیل که عیش بر وی تنگ شود.
بعضی معبران می گویند: اگر کسی دید گور می کند، برای خود خانه خواهد ساخت. محمدبن سیرین می گوید: اگر وی را در گور نهادند، دلیل که او زندان کنند. اگر ببیند بر بام خانه او گور میکندند، دلیل که عمر او دراز خواهد بود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند منکر و نکیر از او سوال پرسیدند، دلیل که پادشاه با وی مطالبتی کند. اگر جواب ایشان را درست داد، دلیل که از عذاب پادشاه برهد. اگر جواب را خطا دهد، به خلاف این است.
تعبیر خواب قبرستان (گورستان)
اگر کسی در خواب دید در گورستان مشغول خواندن فاتحه است، از مرگ و میرها عبرت می گیرد. اگر دید در گورستان از قبری، مرده ای با او سخنان دلنشین گفت، اعمالش خوب است و اگر سخنان عتاب آمیز می گفت، بد کردار است و باید به سوی خدا با توبه بازگشت کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گورستان بر سه وجه است:
- غم،
- زندان،
- محنت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
amirali : سلام ممنون از پاسخگویی تون فقط گریه من و نقش خواهرم چی بود؟
فریبا هراتی
: سلام. شما و خواهرتان به عادت و رفتاری پایان می دهید . خوشحال خواهید شد.
amirali : سلام دم صبح يه خواب عجيبي ديدم ، با خواهرم رفته بوديم بهشت زهرا من داشتم به خيال خودم رو قبر پدر بزرگم گريه ميكردم ولي يه نگاه كه به قبر كردم اسم خودم روش نوشته شده بود ، خواهرم از من جدا شده بود خيلي جلوتر يه جمعيت زيادي جمع شده بودن نمي دونم چه اتفاقي افتاده بود خواهرم هراسون اومد گفتم چي شده گفت يه نفر و من بقيه اش رو نفهميدم دستم رو محكم كشيد و گفت بايد از اينجا بريم تعبيرش چي مي تونه باشه؟
برا خودم خيلي عجيب بود دقيقا دم اذان صبح هم اين خواب رو ديدم...
فریبا هراتی
: سلام. تغییرات بزرگی در جنبه ای از زندگی شما رخ خواهد داد. عمر شما طولانیست. شما به عادت و رفتاری پایان خواهید داد. مسئله ای راجع به گذشته است که سعی می کنید آن را فراموش کرده و شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام وقتتون بخیر من ی دختر مجردم خیلی شرایط بدی داشتم و هنوزم دارم -حدود 6-7سال پیش تو ماه رجب ختم قران گرفتم و از خدا حاجت خاستم و ی روز تو همون ماه رجب خواب دیدم ک در دامنه کوهی(حالت بیابان) هستم و ی خانم چادری از پایین اونم داره میاد ب سمت دامنه کوه و میبینم اومد تقریبا نزدیکای من بود ک یه دختر بچه ای بغل کرد و بوسش کرد و رفت بعد در همون جای دندون کرسی من لق شد و اومدم دندون از دهانم در بیارم افتاد روزمین و بین خاک ها گم شد در همون جا ،حس کردم از پشت سر میخان منو ببرن ندیدم کی هستن اونا ولی زیر بغلمو از پشت گرفته بودن و داشتن بلندم میکردن ک ببرن البته ن ب سختی و بادرد هااا نه خیلی آروم بعد تو دلم گفتم ولش کن بزار بببرندم والاا من ک داغون شدم این همه درد بدبختی دارم تو زندگی بزار برم هرچی میخاد بشه بشه بعد خودمو شل کردم و اونا منو بردن بالا حدودا پاهام با زمین ( همون دامنه کوه ک واستاده بودم منظورمه)یک متر فاصله داشت و منو از پشت گرفت بودن بعد منو خوابوندن تو قبر، قبر بزرگی بود گفتم خدایا شکرت بلاخره مُردم و همچی تموم شد و راحت شدم بعد دیدم تو ی اتاق هستم و ب گوشه ی دیوار لم دادم و نمیتونستم زیاد تکون بخورم انگار لمس شده باشم و همه جا تاریک بود ی لامپ صد بلاسرم روشن بود و دوتاآدم کوتوله جلوم واستاده بودن هی میخاستن لب منو بوس کنن هی من نمیزاشتم ازشون بدم میومد صورتمو ب سختی میچرخوندم اخه نمیتونستم زیاد تکون بخورم انگار لمس شده بودم و بعد از خواب پریدم تو این 6-7سالی ک گزشت دوقسمت از خوابم تعبیر شد(قسمت اولی ک خانم همسایمون ک بعد 15سال خدا بهش بچه داد و )(قسمت دوم برادرم ک ب دلیلی حدود یکی دوسال از ما دور شد) ولی قسمت آخر خوابمو دقیقا از همونجا ک منو بلا بردن و بعد گزاشتن تو قبر ووو.... نمیدونم تعبیرش چی هست ؟تمام این سالهاا این خواب جلو چشمم بود همش تو فکرشم ک قسمت سوم خوابم معنیش چی میشه کسی درست تعبیر نکرد تروخدا اگ این خواب میگه ک ب زودی میمیرم و بد بختیای زندگیم تموم شه بهم بگین بزارین دیگه اینقد غصه نخورم
فریبا هراتی
: سلام. خیر تعبیر قسمت سوم خواب شما مرگ نیست. بلکه تعبیر آن این است که شما از مبارزه خسته شده اید و از اینکه بدبیاورید و کسی حرفتان را نفهمد خسته شده اید و دارید افسردگی می گیرید. شما می خواهید که گذشته ی تلختان را پشت سر بگذارید و حاضر نیستید که برای رسیدن به موفقیت تلاش بیشتری انجام دهید. خودتان را رها کرده اید و امیدتان را از دست داده اید. لامپ صد بالا سر شما روشن است و خداوند می خواهد که شما 100 درصد به او امید داشته باشید و ایمانتان را از دست ندهید. شما نباید بگذارید که شیطان موفق شود که شما را افسرده و ناراحت کند. هر کسی در دنیا برای هدفی به دنیا می آید و باید چیزهایی را یاد بگیرد و نقشی در دنیا ایفا کند. دنیا کارخانه نیست که آدمها به دنیا بیایندمدرسه بروند شوهر کنند کار پیدا کنند زایمان کنند عروس و داماددار شوند و بمیرند!! خداوند برای هر کسی توانایی های خاصی در نظر گرفته و اگر شما امید به عشق خداوند داشته باشید و وابستگی تان به خدای بزرگ باشد و نه به مردم، و تلاشتان را برای رسیدن به شناخت خدا و بالا بردن قدرت و توانایی های خودتان قطع نکنید، شما هم احساس خوشبختی خواهید کرد و دنیا فقط راهی است برای رسیدن به جهان آخرت. اما خداوند می خواهد که شما هم در دنیا خوشبخت باشید و هم در آخرت. تشکر از همراهیتون
zahram : با سلام و عرض ادب خدمتتون ،من شب خواب دیدم تو ی آمبولانسیم خواهرم داخل ماشینن و من تا کمرم رو ماشین آمبولانسم. و پاهام بیرون ماشین بود درد زیادی رو، رو کمرم احساس میکردم آمبولانسه از ی جایی میخواستش دوربرگردان کنه دیدم من که پاهام بیرون بود و بیشتر مثل این بود که پاهام خمه و تقریبا کشیده میشه ی ماشینی رو پشت آمبوبانسه دیدم که نزدیک بود پاهامو له کنه نگاهش کردم ماشینشو کمی عقب برد ولی منو انگاری نمیدید آمبولانسه که دوربرگردان کردش راه بهشت زهرای خودمون بود ،دیدم خواهر بزرگم میگه مامان خیلی نگزان زهراس که خودمم منم گفتم میرم میبینه الان منو ولی هیچ کی منو نمیدید مثل روح بودم و اینم بگم که مامانم به رحمت خدا رفتن _بعدش دیدم بابام تو ی جای تاریک و سردی که انگاری خونه خودمون بود ولی خیییلی کوچیک تاریک بود مثل قبر بود هنوزم سردی و نم در و دیوارشو احساس میکنم خواهرام میخواستن منو از ی دری رد کنن ببرنم پیش مامانه خدا بیامرزم، کلیدشو از بابام میخواستن منم گفتم کلیدش تو گردنشه نخ کرده انداخته گردنش بابام خودش اومد باز کردش و من از پنجره رفتم پیش مامانم ،یهو با صدای گریه دخترم از خواب بیدار شدم ،ممنون میشم تعبیرشو برام بگید بی نهایت تشکر میکنم ازتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به خاطر موقعیتتان یا ترس هایی که دارید یا بیماری که دارید، با مشکلات بزرگی دارید دست و پنجه نرم می کنید و سلامتی تان به خاطر افتاده است. روح شما لطمه دیده است و از فشار بار کارها و مسئولیت های سنگینی که به دوش می کشید خسته شده اید. شما نمی خواهید باری به دوش کسی باشید و می خواهید استقلالتان را حفظ کنید و از لحاظ روحی، احساس می کنید که مورد محبت واقع نمی شوید و انگار حرفتان برای کسی مهم نیست و کسی به شما اهمیت زیادی نمی دهد. روح مادرتان شاد. او هم به خاطر سلامتی شما نگران است و پدرتان با افسردگی و موانع زیادی در زندگی اش مواجه است و احساسات منفی زیادی در زندگی او در جریان است. او نمی خواهد که شما بلایی به سرتان بیاید ولی در عین حال توانایی حمایت از شما را هم ندارد. شما باید به کاری که دارید انجام می دهید پایان دهید!! روش زندگی تان را عوض کنید و اینقدر از خودتان کار نکشید. سلامت شما واقعا در خطر است و خوابتان هشداری به شماست که در صورتی که روش زندگی تان را عوض نکنید و فشار روحی که روی شما وجود دارد را کمتر نکنید، یا اگر بیمار هستید، خودتان را معالجه نکنید، ممکن است بمیرید!!! این خواب هشداری به شماست و نه اینکه قطعا به مرگ شما تعبیر شود. اگر به نصایح بنده گوش کنید خطر از شما دفع خواهد شد. برای دفع شر به اندازه وسعتان یا صدقه بدهید یا بگویید که یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به ففرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
ایلیار : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم با همسرم از یه گورستان عجیب رد میشدیم. گورستان شبیه گورستان وادی السلام نجف بود. یعنی گورها یه زیرزمین داشتن و قبر اصلی اونجا بود. جلو یکی ایستادیم و میخواستیم چیزی مثل چراغ روشن کنیم. من رفتم داخل.ارتفاعش کم بو د طوری که سینه خیز رفتم داخل. سمت چپم یه قبر دیدم و سمت راستم هم یه قبر دیگه بود که بایه دیوار مانندی جدا شده بود و یه در فلزی کوچیک تقریبا 50در50سانتی داشت. دیدم دربسته هست. درو کشیدم باز شد و خواستم برم داخل. انگار همون قبر برام مهم بود و اونی که سمت چپم بود اهمیت نداشت. مشخص بود قبرها قدیمی هستو. بعد منصرف شدم و با خودم گفتم داخل رفتنش یه مشکل هست و بیرون اومدن هم یه مشکل. از همونجا برگشتم و به همسرم گفتم این قبر لازم نیست کاری بکنیم.
ممنون میشم تغییر بفرمایین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به خاطر مسئله ای قدیم که باید آن را کنار بگذارید و فکرتان را ناراحت نکنید، ذهنتان را درگیر می کنید ولی به جای ناراحتی و افکار منفی را به ذهن راه دادن، تصمیم می گیرید که افسردگی را کنار بگذارید و امیدتان را از دست ندهید و متوسل به حضرت علی ع می شوید که خدای بزرگ مشکلاتتان را از بین ببرد و دیگر ناراحتی های قدیمی را به زندگی تان راه ندهد. شما منبعد خوشبین و مثبت اندیش خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
لیلا : سلام خواب دیدم که خواهرم نشسته بالا قبرعمه ام و ناراحته اما زیاد نه و یه چند نفر دیگه هم هستن یکیش شبیه پدرمه که از دنیا رفته ولی من تو خواب حس کردم بالا سر قبر خالی هستیم ولی اونجا جایی تو بیداری نیست که قبر حفر کنند نگرانم
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما و شما و کسانی که دیده اید بالا سر قبر ایستاده اند، می خواهید به عادت و رفتاری در زندگی تان پایان دهید و گذشته های تلخ را فراموش کنید و شروعی تازه داشته باشید. شما به خاطر یک سری تعهدات در زندگی تان نگران و ناراحت هستید. روح پدرتان شاد. او هم می داند که مسئله ای هست که شما فکر می کردید که آن را کنار گذاشته و فراموش کرده اید ولی اینطور نیست و نتوانسته اید این مسئله را فراموش کنید. ( شاید در رابطه با عمه تان) شما نیاز دارید که برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی کنید. موقعیتی جدی یا ناراحت کننده فکرتان را خسته کرده و به خاطرش افسرده شده اید. ( یا خواهید شد). تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام و عرض ادب، با ارادت و احترام فراوان
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. خواب شما به این اشاره می کند که شما و مردم در ابتدا فکر می کردید که با مردن او، او از مردم و شما فاصله گرفته و بین شما جدایی افتاده است. خصوصا بازماندگان او، دلشان به حال خودشان باید بسوزد که آلوده به گناهان هستند و یا اینکه استقلال و توانایی ایستادن روی پاهای خودشان را به خاطر فوت او از دست داده اند. این مردمی که خیال می کنند که این آقا فوت شده و اینطور دارند نا امیدی و بی تابی می کنند، اگر بدانند در واقعیت، اصلا این آقا در قبرش نیست، آنجا نخواهند ماند. شما به این آگاهی رسیده اید که روح انسان بعد از مرگ زنده است و نسبت به جسمی که دیگر به کار او نمی آید، احساسی ندارد. این در مورد ارواح پاک و بی گناه صدق می کند و نه در مورد همه ی اموات و همه ی ارواح. خیلی از ارواح هستند که اجازه ی عروح به آسمان را ندارند و آزادانه نمی توانند به هر جا که دوست دارند بروند. اما به هر جهت این آقا به عنوان هویت و وجودی که شما او را می شناسید، در قبر نیست. در قبر فقط جسمی خفته که باید به چرخه ی طبیعت بپیوندد و در روز قیامت از نو ساخته شود. اما وجود او ، زنده تر از همیشه و آگاه تر از همیشه، به حیات خودش ادامه می دهد. شما برای زیارت او کافیست که او را در منزل خودتان بخوانید و با او حرف بزنید و مطمئن باشید که او می شنود. تشکر از همراهیتون.
پرستو : سلام روز بخیر. خواب دیدم در خیابان عده ای مشغول عزاداری هستن مثل دسته امام حسین ، من هم به اونا ملحق شدم و جلوی همه میرفتم و سنج میزدم تا اینکه رسیدیم به یه قبرستان . وارد قبرستان شدیم اونجا اتاقک بزرگی بود که همگی کفشامون رو درآوردیم و وارد شدیم که یهو دیدم یه تابوت که توش جنازه بود گذاشتن زمین تا براش دعا بخونن. یه کشیش اومد تا براش دعا بخونه ( مثل نماز میتی که ما میخونیم) ؛ که همون موقع متوجه شدم قبرستان مسیحی هااست و اونا همه مسیحی هستن. وقتی کشیش برای جنازه دعا میخواند ، جنازه جوابش رو میداد و من صداش رو می شنیدم که وسط دعا خوندن خوابم برد.وقتی بیدار شدم هوا تاریک شده بود و جنازه رو خاک کرده بودن و همه رفته بودن ، منم خواستم از اون اتاق برم بیرون که دیدم درب آهنی و سنگینی داره که قفله به زحمت درب و باز کردم و خواستم برم دیدم کفشم نیست ، همینطور که هراسان دنبال کفشم میگشتم یهو یه مسیج به گوشیم اومد از شخصی که فوت شده بود و من هم توی خواب میشناختمش. به من پیغام داده بود که خوش اومدی . با خوندن این پیغام خیلی ترسیدم از خواب پریدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید به همراه عده ای، به عادات و رفتار اشتباهی که دارید پایان بدهید! شما بدون اینکه خودتان متوجه باشید دارید خطای بزرگی را مرتکب می شوید و کاری را بزرگ نمایی می کنید و از چیزی دفاع می کنید که فکر می کنید درست است ولی قطعا اشتباه و غلط است! شما اصلا فکرتان را به کار نمی اندازید و صرفا همرنگ جماعت شده اید و اصلا هیچ نگرشی از جانب خودتان ندارید و کاری را می کنید که به شما می گویند بکنید!! مسئله ای منحط و پوسیده و فاسد در رندگی شما وجود دارد که باید از آن دست بکشید. کسی که شما از او در زندگی و کارهایتان تبعیت می کنید، ادعای معصومیت و پاکی می کند در حالی که خودش خطا کار است. شما فعلا متوجه نیستید که او شما را به راه اشتباهی هدایت می کند و خودتان را به خواب زده اید! حواستان نیست و درکتان در شرایط حاضر کم است. ولی وقتی که متوجه واقعیات اطرافتان بشوید، آنوقت می فهمید که دیر شده. می فهمید که در گمراهی و ظلالت بوده اید. اگر نخواهید امروز اشتباهاتتان را جبران کنید و از آن دست بکشید، فردا گیر خواهید افتاد و با سختی بسیاری روبرو خواهید شد. تازه آن زمان است که متوجه می شوید که جاپایتان در زندگی قرص نیست، اعتماد به نفستان را گم خواهید کرد و نمی دانید که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد و اینکه اصلا شما باید چه کار کنید. آنوقت است که شما خودتان هم به اندازه ی کسی که از او چشم و گوش بسته پیروی می کنید؛ گناهکار خواهید بود. خواب شما هشداری به شماست که هر چه همه می گویند را به صرف اینکه همرنگ جماعت شوید نباید باور کنید. شما باید عقلتان را به کار ببرید چشمتان را باز کنید و در زندگی تان انصاف داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
شهمینه : سلام
من این خواب دو شب پیش دیدم
خواب دیدم من و پدرم توی یه روستایی (این روستا تو شمال هستش)هستیم انگار زلزله اومده بود ولی من زلزله ندیدم فقط خرابیها می دیدم برف هم بود پدرم بهم گفت دولت باید بهشون کمک کنه من به پدرم گفتم خیلی ها فوت شدند تعداد کمی زنده موندند مردم می تونند از وسایلشون استفاده کنند کنار رودخونه یه یخچال بزرگ و سفید که برعکس افتاده بود دیدم. داخل روستا روی برفها قدم می زدم مردم داشتند خونه هاشونو به سبک قدیم از چوب و خشت درست می کردند بعد دیدم چن نفر قبر می کنن اطراف قبر پر از برف بود یه خانم هم بالا سرقبر بود بهش گفتند خودت بچه ی شهیدتو خاک کن .بغض داشت و از ناراحتی نتونست و رفت بعد من گفتم بنده خدا با اینکه سالها از شهید شدن پسرش می گذره ولی انگار تازه بچه شو از دست داده من خودم اینکارو انجام می دم بعد یه بیل گرفتم شروع کردم به کندن قبر. شهید تو قبرش بود به دلیل زلزله از زمین جدا شده بود(نمی دونم منظورمو به شما رسوندم یا نه) روی سنگ قبرش خوندم نوشته شده بود شهید بدیهی. من همانطور که قبر می کندم داخل اون سنگ قبر قدیمیش که ترک داشت نگاه کردم که می تونم خودش ببینم با اینکه می ترسیدم نگاه کردم ولی چیزی ندیدم یه کم ترسم کم شد بعد شهید با قبرش گذاشتم داخل قبر.
فریبا هراتی
: سلام. شما و پدرتان به موفقیت و امنیت نسبی در زندگی تان رسیده اید و بالاپایین های اجتماعی نمی تواند به شما آسیب و ضرری وارد کند. اما شما مشاهده می کنید که رکود اقتصادی بین اقشار فقیر مردم در جریان است و خیلی ها به افسردگی و ناراحتی دچار شده اند و تعداد کمی هستند که می توانند روی پای خودشان مستقل باقی بمانند. منابع داخلی و امکانات رفاهی مردم از بین رفته و مردم نیاز به حمایت دارند و اینکه با سخت کوشی و سیاستی درست بتوانند دوباره زندگی شان را قوی و روحیه شان را زنده نگه دارند. خیلی از مردم مجبور خواهند شد تا عقاید قدیمی و عاداتشان را به گور بسپارند و افکارشان را عوض کنند. اشخاصی که شهید داده اند ممکن است به این فکر کنند که بچه هایشان شهید نشدند که شهادتشان بیهوده باشد و انتظار دارند که خوشبختی دیگران و بهبود شرایط اجتماعی نتیجه و ثمره ی شهادت بچه هایشان باشد. این اشخاص روحیه هایشان را میبازند و احساس ناراحتی می کنند. شما احساس می کنید که این بدیهی و واضح است که مردم باید به خاطر تلاش ها و کوشش هایی که در طی سالها در زندگی شان انجام داده اند، زندگی بهتری نسبت به امروز داشته باشند و با ایشان همدردی می کنید. تشکر از همراهیتون.
تیرداد : سلام یه چشمه تو منطقه ما هست که خواب دیدم داخل همون چشمه رو قبر کندن البته زمینش سفت بود چون سخره بود همون به شکل قبر با اجر و سنگ چیده بودن دورش رو خاک ریخته بودن دوتا قبر آماده کرده بودن که من داخل اونا رو نگاه کردم انگار اون قبر ها رو واسه دوتا از اقوام که چند سال پیش فوت شده اند آماده کرده بودن .... بعد دیدم یکی گفت قبر ها رو آماده کردن من گفتم اونجا زمینش سفته نکندن همینجوری دیوار چیدن قبر ساختن
فریبا هراتی
: سلام. فامیل اقوامی که فوت شده اند، راجع به یک سری تعهدات و یا رازهایی که در گذشته داشته اند، احساس نگرانی می کنند و می خواهند که مسئله ی قدیمی را دوباره رو کنند و از آن صحبت کنند. حقیقت یا رازی در مورد جاه طلبی های ایشان افشا خواهد شد. تشکر از همراهیتون.