تعبیر خواب بلند و کوتاه بودن قد
تعبیر خواب کوتاه شدن قد مرد از دیدگاه جابر مغربی: اگر کسی در خواب ببینید (دختر یا پسر) که مردی قدش کوتاه و کوتاه تر میشود دلیل بر اینکه مال و یا سرمایه ای حرام وارد زندگی او شده است که در اینجا کم شدن و کوتاه تر شدن قد تاویلی بر کم شدن برکت و یا مال است.
بیشتر معبران و یا کسانی که بر علم تعبیر خواب تسلط دارند کوتاه شدن قد را نشانه ای از کم شدن عمر هم تفسیر کرده اند.
تعبیر خواب کوتاه شدن قد مرده از دیدگاه شیخ طوسی : اگر کسی در خواب ببیند مرده ای که فرق نمی کند از آشنایان باشد یا غریبه قدش کوتاه شده است و یا قبلا او را با قد و قامت بلند دیده ولی الان کوتاه شده دلیل بر مرگ و یا بیماری نا علاج است.
تعبیر خواب دیدن مرد یا مردان قد بلند از دیدگاه ابن سیرین : خبر خوش اتفاقی نیکو نعمت و یا زیاد شدن عمر و مال از معانی و تعابیر دیدن مرد های قد بلند است .
اگر در خواب، آنچنان قد بکشید که از همه اطرافیانتان بلند قدتر باشید، یعنی به دیگران به دیده حقارت مینگرید. همچنین این خواب، به این معنا است که از اعتماد به نفس، شهامت، جسارت، غرور، قدرت و نفوذ مضاعف و نویافتهای برخوردار شدهاید.
تعبیر خواب مرد قد کوتاه از دیدگاه ادوارد: اگر کسی خواب ببینید که مردی قد کوتاه را می بیند و بیشتر از همه کوتاهی اندازه و قد و قامت فرد جلب توجه کند دلیل بر اینکه مال و روزی اش اندک شود و یا بخشی از ثروت خودش را از دست بدهد که در این مورد حتما لازم است برای دریافت معانی دقیقتر تشریحی از خواب خود را بنویسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الناز : سلام عزیزم
من پریشب تقریبا خواب دیدم ک نامزدم ک الان دو ماهه از هم جداشدیم تو یه جایی اومده دقیق نمیدونم کجا بود ولی یه جا مثل اداره بود دیدم قدش کوتاه تر از اینی ک هسته و خیلی افسرده و بهم ریخته اس و یه اور کت پوشیده بود ک نو نبود و روش رنگ سبز (مثل اور کتای این سربازا) و داخلش ک معلو بود نارنجی بود
خیلی افسرده و آشفته بنظر میرسید
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما از اعتبار و مقام و ارزشش کم شده و فکرش ناراحت است . او سعی می کند با همان افکار قدیمی خودش برای خودش اعتبار و گرمی و راحتی بخرد. او سعی می کند که عقلانی و مادیگرایانه فکر کند و طبیعتی برون گرا و شاد از خودش نشان دهد. تشکر از همراهیتون.
Batol : سلام خانم هراتی عزیز خسته نباشید این خوابو مامانم دیدند
خواب دیدم قدم بلند شده و یه چادر با زمینه سفید و گلهای ریز قرمز و نو سرم بود وبه خودم افتخار میکردم و دو تا لباس بردم توی جوی اب شستم ووقتی داشتم یکیشو میشستم دیدم خیلی نو شده با خودم گفتم اون یکی رو هم بشورم تا نو بشه ممنون از لطفتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مقام بالایی نزد خداوند پیدا می کنید و طول عمر و عزتتان زیاد خواهد بود. سفید بخت و شاد خواهید ماند و وجهه ی شما بسیار خوب خواهد شد. مشکلاتتان را همه را دور می ریزید و زندگی تازه ای را شروع می کنید. تشکر از همراهیتون.
Heranoush : سلام عزیزم
مادر من خواب دیده خواهرم کوچیک شده و میگه مامان من ازون میترسم ( یه چیزی شبیه عزرائل با همون داس معروفش. چشمای قرمز) بعد داداشم میاد میگه مامان منم میترسم ولی اون کوچیک نشده بود. بعد یدفعه میره سمت خواهرم که از ترس هی جیغ میکشه مامانم هم با ترس و جیغ اون جیغ میکشه میترسه.ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما کم عقلی می کند و به صورت غیر عقلانی از مرگ می ترسد. در حالیکه او باید از چیزهای بدتری بترسد مثل عادات بدی مانند ولخرجی، زیاد خوردن، سیگار یا قمار که نماد آنها مرگ است با داس کشنده اش. تشکر از همراهیتون.
آرزو : با سلام.
خواب دیدم با دوست دختر عشق سابقم تو یک جایی مثل بیابون یا جاده بودیم.اون خیلی غمگین بود.همش تو فکر بود.تنها و غمگین نشسته بود.اول نمیدونم اون منو میدید یا نه.ولی من میدیدمش و همش میخواستم پنهان شم که همدیگه رو نبینیم.ولی بعد حس کردم از دور منو باحالت غمگین نگاه میکنه.یه چیزایی شد که یادم نمونده ولی من و اون هی بهم نزدیکتر شدیم.میخواست قید عشق سابقمو بزنه حتی اگر با من ببینتش.منم میخواستم بگم باید بپذیری و ولش کنی.(تو واقعیت بیشتر از یک سال هست که من اصلا با عشقم ارتباط ندارم). بعد دیدم دوست دختر عشقم از یک ماشین پیاده شد.وقتی کنار هم قرار گرفتیم من از اون بلندتر بودم.خودم تعجب کردم از این حالت.کوتاه و یکمی خپل بود.سرش بزرگ بود و پشت کله ش صاف بود.دست و پاهاش کوچک بود.سرتاپا مشکی پوشیده بود.مانتو و مقنعه مشکی.گفتم همینجوری بوده که عشقم خوشش نیومده دیگه.بعد باهم صمیمی شدیم.من خیلی بهش محبت میکردم.خیلی ساده و صمیمی و مهربون بودم. موقع نهار اون با یک خانم از خودش بزرگتر (از لحاظ سنی) رفتن تو یک اتاق خیلی کوچک.من رفتم در زدم اسمش رو صدا کردم با کلمه جون.خودمم تعجب میکردم.اون و خانمه روی یک زیرانداز پارچه ای کوچک و نازک و مربع نشسته بودن.جلوی اون خانم برنج و مرغ بود ولی خودش یک چیز ساندویچی میگذاشت لای نون باگت میخورد.کلا غمگین بود( من تو دلم میگفتم همونجور که اشک منو درآوردن حالا خودش اینحوری غمگین شده).گفتم نمیای با ما نهار بخوری؟گفت نه مرسی.اونم اسم یک چیزی روگفت به من (انگار یه جور کنسرو بود) که نمیخوری؟منم گفتم نه مرسی.بعد اون خانم با ناراحتی و غرور گفت ما کارگرا دستامونو ببینی نشون میده.منم با تواضع زدم رو شونه ش گفتم نه بابا.انگار من موقعیتم از اونا بالاتر بود.میگفتم باید گوشیمو بذارم که ببینه من دیگه با اون (دوست پسر سابقم) رابطه ندارم.یا میگفتم اگرم باهاش باشم دوست دخترش دیگه کاری نداره.
فریبا هراتی
: سلام. دوست دختر آن آقا با او قطع رابطه کرده و الان فکرش خیلی مشغول است و دستش به جایی نمی رسد و کاری نمی تواند بکند و قدمی در راه آشتی نمی تواند بردارد. خاطر او مکدر است و کاملا به او القا شده که باید دوست سابق شما را پشت سر بگذارد و برود. شما احترامتان پیش دوستتان خیلی بیشتر از این خانم بوده و دوست شما ، به نظرش می آمده که شما از او سر بوده اید. به هرجهت برای هر دوی شمااین موضوع منتفی است. تشکر از همراهیتون.
Missmoon : سلام خانم هراتی
دیروز برای همیشه با مردی که تا پای جون دوستش داشتم جدا شدم و بهانه هاش برای جدایی اصلا برام قابل قبول نبود.
دیشب خواب دیدم منزلشون دقیقا آپارتمان منزل ماست و و این آقا قراره ازدواج کنند و خانواده ی ایشون اصلا منو در شان پسرشان نمیدونستند(همه ی اینها در خواب احساس میشد) پدرشون خیلی به پدرم بی احترامی میکرد. مادرشون و خیلی سرزنش میکرد. دیدم قد این آقا که خیلی بلند هست حالا کوتاه شده ، هم قد من شده بود. میخواست برای بار آخر منو پر آغوش بگیره ولی از مادرش میترسید. از این غصه ای که داشتم با ماشین تو یک جاده ناآشنا رانندگی کردم یک خونه باغ دیدم رفتم داخل چند تا بچه گربه دیدم که از تشنگی نزدیک مرگشون بود بهشون آب دادم. حواشی زیاد داشت ولی اصل خواب همین بود. ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید.
فریبا هراتی
: سلام. متاسفم. این آقا شرایط زندگی بالاتری از نظر اقتصادی از شما نداشته. ولی خانواده او احساس می کردند که شما برای پسرشان کم هستید. احتمالا به این دلیل که آنها می خواهند با کسی وصلت کنند که از آنها خیلی بالاتر باشد تا پسرشان به آنها آویزان شده و خودش را بالا بکشد!! این طرز فکر ایشان، پسرشان را پیش شما
کوچک و پست کرده و ارزش او را برای شما پایین آورده است. شما دیگر او را از خودتان بهتر نمی دانید که هیچ، برای مرد بودنش، احساس می کنید که کم هم هست و در حد و اندازه شما نیست. شما تصمیم می گیرید که کنترل زندگی تان را به دست بگیرید. زندگی شما به سمت فازی از تحول می رود. شما دارید متحول و مستقل می شوید. بی گناهی و خلوص خودتان را قابل احترام می دانید و آماده می شوید که چیزهای جدیدی را که زندگی به شما پیشنهاد می دهد کشف کنید. شما تمایل دارید به کسانی که مانند شما اشتباه کرده یا قدم در مسیر اشتباه گذاشته اند کمک کنید. تشکر از همراهیتون.
Mitra : مچكرم از تفاسير خوب هميشگتون
خانم هراتي درخواب هاي چند روز بنده اينطور تفسيرشد كه ايشون ميخوان محبت و احساس خودشون رو بمن إثبات كنند كه با در تناقض با اين قسمت هست كه گفتيد بي علاقه اس (شايدم باشه البته) ميتونم اينطور از اين خواب برداشت كنيم بعد از اينكه من شخصيتتي رشد كردم اين شخصو خواهم ديد؟
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. این که سرش پایین بود و جهت مخالف شما می آمد، این تعبیر بی علاقه گی را دارد. بعضی خوابها وحی منزل نیستند که مانند یک قانون ثابت حتما اجرا شوند و شرایط شما را فقط در امروز نشان می دهند شاید فردا به گونه ای دیگر باشد. من علم غیب ندارم و پیشگو نیستم صرفا از روی تعابیر خوابتان برایتان عرض کردم.
Mitra : سلام خانم هراتي عزيز
بنده خواب ديدم در يك خيابوني بودم ديدم يك مغازه اي داره حلواً زرد رايگان ميده نزديك شدم ديدم كيك خامهً هست بسيار خوش مزه بوده اومدم يك ظرفي رو پر كردم يك اقايي بهم اعتراض كرد كه چرا اينقدرً زياد برداشتي جوابشو دادم كه رايگانه و اين حرفا بعد رفتم با اين تفاوت كه قدم خيلي بلند شده بود و در همون خيابون خيلي اتفاقي شخصي كه بهش علاقمندم و از علاقه ايشون بي اطلاعم رو ديدم كه سرشون هم زير بود و در جهت مخالف هم بوديم مثلا اون داشت ميومد در كوچه و من خارجً از كوچه و سر يك پيچ ديدمش يادم نيست اونم منو ديد يا ن
فریبا هراتی
: سلام. شما قدر چیزهای کوچکی که زندگی را شیرین می کنند را می دانید و عزت و مقام و عمرتان طولانی خواهد شد. شخصیت شما بزرگتر می شود و از شرایط بغرنج در زندگی تان خارج می شوید. فکرتان پیش اوست اما جهت و مسیر زندگی شما اجتمالا خلاف همدیگر است یا او در فکر شما نیست. تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام. وقت بخیر. خواهرم که مشهد رفته بودخواب دیدم قد بلندتر از بیداری شده ویه بلوز وشلوار زیتونی پوشیده بود وچهره اشم زیبا شده بود ولی یکم فرق سرش کم مو بود واز مشهد برگشته بودوبامن دست و روبوسی کرد. بعد رفتیم خونشون دیدنشون، شوهرش 3دور شیرینی خامه ای به همه تعارف کرد وهمه هربار برداشتند ولی بارچهارم دیگه کسی برنداشت وخود شوهر خواهرم یه دونه شیرینی برداشت وخورد. دیشبم خواب دیدم همین خواهرم مهمونی به همه جوجه کباب دادند بااینکه من بین مهموناپخش کردم به خودم نرسید کسیم بهم نداد منم ناراحت شدم اومدم خونه وبه جای جوجه کباب برام 2تا رولت خامه ای هر کدوم به اندازه یک نون ساندویچ داده بودند به یکی ازبچه هاکه برام بیاره.
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما به مقام بالایی خواهد رسید و حاجت روا خواهد شد. او به خرد طبیعی و صلح درونی رسیده و کاملا آرامش روحی یافته است. روح او بسیار زیبا شده است هر چند که دوستان زیادی ندارد و شاید خیلی محبوب همگان نباشد. شوهر خواهرتان از خبرهای خوش و موفقیت خود برای شما تعریف خواهد کرد. خواهرتان خیرات و نذری خواهد داد و این نذر را برای فقرا انجام می دهندو شما هم در صواب کمک به فقرا سهیم خواهید بود و برای شما اجر و ثواب نوشته می شود. انشالله زندگی تان خوب و شیرین کام خواهید شد. تشکر از همراهیتون
Tahereh : سلام شبتون بخیر
من ساعت 2 ونیم بعد از ظهر خوابمو فرستادم هنوز تعبیر برام نیومده
فریبا هراتی
: دوست عزیز 120 نفر جلوتر از شما در صف بودند که بنده از 8 صبح تا الان دارم یک ریز تعبیر حواب می دهم لطفا صبور باشید قرار نیست تا شما خواب نوشتید سه سوته تعبیر شود.
Tahereh : با عرض سلام وخسته نباشید
من چند وقتیه که درگیر یه موضوع عاطفی هستم آقایی که دوسال خواستگارم بودن یه دفعه کنار کشیدن
دیشب خواب دیدم انگار در تدارک یه مهمونی هستیم بابام که فوت کرده اومده بودن و من دست انداخته بودم گردنشو بوسش میکردم و قربون صدقش میرفتم گوشه اتاق که دستم گردنش بود ایستاده بودم میبینم که قدم از بابام بلندتر شده به خودم میگم شاید به خاطر دمپایی که پامه بلندترم ولی دوباره به خودم میگم دمپایی هم که نباشه بازم بلندترم و ناراحت بودم و میگفتم هیچ وقت دوست نداشتم از بابام بلندتر باشم انگار بابام از چیزی دلگیر بود ولی به خاطر من خودشو خوشحال نشون میداد
بعدشم داداشم اومد و گفت بیا صورت منو اصلاح کن یکی از این خودتراش قدیمیا دستش بود میگه نصفشو اون یکی خواهرم اصلاح کرده تو هم بقیشو اصلاح کن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. عمر شما از پدرتان طولانی تر است و پدر شما بابت نگرانی شما غصه می خورد. برادرتان می خواهد خیلی روشن و واضح نظریات خودش را به شما و آن یکی خواهرتان ابراز کند و حرفش را بی رودرواسی مطرح کند. او می خواهد از جانب شما دونفر خیالش راحت باشد. تشکر از همراهیتون.