کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قطار

معبران خارجی ترن و قطار را زندگی تعبیر کرده اند و کوپه را خانواده دانسته اند. اگر ببینید قطاری می آید و بیگانه ای از آن پیاده شود خبری خوش به شما می رسد یا مهمانی برایتان می آید. اگر خودتان در قطار بودید که قصد عزیمت داشتید تحولی در زندگی شما پدید می آید. اگر دیدید قطاری توقف کرده و شما از آن پیاده شدید، از انجام کار بزرگی فراغت می یابید.

اگر در خواب دیدید که ایستاده اید و ترن از راه می رسد و قطار حرکت می کند و یا از دور، حرکت یک ترن را می بینید، سفری برای شما پیش می آید. دیدن ترن به شرطی که سوار آن نباشید، صرفا یک مسافرت است که بیننده خواب، در آینده در پیش دارد. صدای سوت ترن خبری است که از مسافر یا غایبی به شما می رسد.

اگر دیدید خودتان سوار قطار هستید و از پنجره، آن مناظری را می بینید که از پیش چشم شما می گذرند، تحولی بنیادی در زندگی شما پدید می آید. کسانی که در ترن با شما هستند، در سرنوشت شما شریک خواهند بود. اگر ترن شلوغ باشد، عده زیادی با شما سرنوشتی مشترک خواهند داشت و اگر تنها بودید راه را به تنهایی می پیمایید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

157 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ely

ely : سلام. لطفا این خواب نمایش نشود.

پاسخ
لینک۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۲:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سفر با قطار به زندگی و سفر زندگی اشاره دارد و سقوط قطار به این اشاره می کند که همسرتان نمی تواند به اهدافی که دارد برسد و در آن شکست خواهد خورد. این می تواند هم به این معنی باشد که او در اهداف دنیایی اش شکست می خورد و هم می تواند به دور از جان مرگ او اشاره کند. اما هر کدام از این دو حالت که باشد، بعد از شکست در زندگی یا بعد از مرگ، دوباره زندگی او متحول خواهد شد و شرایط بسیار خوبی برایش فراهم خواهد شد که او احساس می کند به تمام آرزوهایش رسیده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۱:۵۲
ارزو عباسی

ارزو عباسی : سلام خانم هراتی عزیز،خواب میدیدم درقطار هستم با همسرم و به نظرم خانواده در کوپه،چهره همسرم را ندیدم(من مجردم) نوزاد پسری درآغوش داشتم درراهرو قطار راه می رفتیم و در جاهای مختلفهم قطار توقف داشت دختر بچه زیبای که سرپرست نداشت رو در ایستگاهی پیدا کردم دستش رو گرفتم و از همسرم خواستم که ما نگهداریش کنیم دست دخترک رو گرفته بودم و یه چیزهای که به خاطر ندارم به کوپه برگشتم انگار مدتی بود که از نوزاد خودم غافل بودم و باید به نوزادم شیر میدادم سینه ام درآوردم و دهان نوزادم گذاشتم تا شیر بخوره به همسرم که به نظرم مرد میانه اندامی بود حس خوبی داشتم و همراهم بود بعد نمیدونم چی شد که احساس کردم صحنه عوض شد به خاطر ندارم و با برادرام یه پارک بزرگی بودیم که یه گروه مردان جوان بودن که من دلم میخواست بین اونها مردی رو پیدا کنم اما اونها ازلحاظ سنی از من کوچکتر بودن برادرم از من خواست که استکان های چای را که در سینی بود ببرم و در آبخوری بشویم شیرهای اب باز بود و من همراه برادرم استکانها رو شستم با تشکر

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۸:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به صورتی روشمند، کارهایتان را برنامه ریزی می کنید و با سازماندهی و نظم زندگی تان را می گذرانید. شما به انجام کارهایتان متعهد هستید و مسئولیتی که به شما واگذار می شود را با دقت انجام می دهید. شما سعی می کنید که منابع مالی تان را افزایش دهید و پس اندار کنید. با جان و دل برای تعهدات و مسئولیت هایتان از خودتان مایه می گذارید. شما شخصیتی مستقل و مصمم و قوی دارید و نسبت به خیلی از مردان عقلتان بهتر کار می کند. شما سعی می کنید که برای آینده تان برنامه ریزی کنید و روابط و دوستی هایتان را تعمیم بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۴۱:۵۷
مایا

مایا : با سلام و عرض ارادت
امروز خواب دیدم داییم که خارج از کشور زندگی میکنه برامون قطار فرستاده قطارش سریع السیر بود و توی قطار خونه کامل تعبیه شده بود بعد من به خانواده ام گفتم خداروشکر کنید خونه ایی داریم که میتونیم باهاش هر شهری بریم و راحت باشیم بعد کباب درست کردیم با گوجه فرنگی کبابها گرد بودند و سیخ نداشتن بعد همه لباس نو پوشیدند ( منظورم خانواده است ) بهشون گفتم چرا لباس نو پوشیدین گفتند مبخواستیم امتحان کنیم تن خورش چطوریه
در آخر دوست پسر سابقم رو دیدم ( البته ازدواج کرده) که به خواهرم شماره تلفن داد و گفته که بهش زنگ بزنه و به برادرم که ی کاپشن و بلوز صورتی پوشیده بود گفت چرا کاپشن پوشیدی ؟ سپاسگزارم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۱:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ارادت متقابل. دایی شما به شما یاد می دهد که مثل کسانی که خارج از کشور زندگی می کنند، برای رسیدن به اهدافتان و موفقیت هر چه سریعتر، روشمند باشید و کارهایتان را با نظم و ترتیب و با سازماندهی با روشی خاص، انجام دهید. شما می دانید که با این روش کار کردن و اطاعت از اوامر کاری، قادر خواهید بود در هر زمینه ای پیشرفت کنید. شما می خواهید سردی روابط بین شما از بین برود و به ثروت و انرژی مثبت و زنده دلی و شادی برسید. می خواهید به کمال برسید و رفتاری تازه از خودتان ارائه دهید. سعی می کنید در زندگی شخصی تان هم مثل نصایحی که دایی تان به شما یاد دادند، عمل کنید. دوست پسر سابق شما نسبت به زندگی اش متعهد نیست و او به برادرتان هم پیشنهاد می کند که شخصیت حمایتگرایانه و مهربان خودش را کنار بگذارد و مثل او خودخواه باشد و به خودش تنهایی فکر کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۱:۱۲
حسین

حسین : سلام خواب دیدم که توی یه روستا که محل زندگی پدربزرگمه دارن ریل قطار میسازن ولی جوری بود که اون قطار حرکت میکرد و با تخریب خانه ها راه خودشو باز میکرد من سوار قطار نبودم و ناظر بر این قضیه و ریل ها ساخته میشدن قطار رسید خانه ها را تخریب کرد و ایستاد و من بررسی کردم این موضوع را و بعد شروع به حرکت کرد
و من خیلی راضی نبودم از اینکه خانه ها تخریب میشوند

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۸:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوره ی تحول در زندگی تان فرا رسیده است. شما سعی می کنید که برای ارزیابی مجدد موقعیت تان و تعیین مسیر و اهدافتان، وقت بگذارید و بیشتر اندیشه کنید. شما پیشرفتی ثابت و آرام، اما آهسته و پیوسته به سمت اهدافتان خواهید داشت. زندگی تان با نظم و ترتیب و امنیت به پیش می رود. طرز فکر خطی و محدود و قدیمی مردم عوض خواهد شد و زندگی شان از یکنواختی خسته کننده ی امروزی خارج می شوید. موانعی که در مسیر رسیدن شما به اهدافتان وجود دارد، یکی یکی از بین می روند. شما به تکمیل وظائف و اهدافتان می پردازید و خلاف مسیری که دیگران برایتان طرح کرده اند به پیش می روید. شما کار خودتان را انجام می دهید و نه کاری را که دیگران از شما انتظار یا توقع دارند که انجام دهید. گذشته از این، افرادی که برای شما مانع تراشی می کرده اند که به هدفتان نرسید، یکی یکی در اثر کهولت سن فوت خواهند کرد و این شما را ناراحت می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۵۵:۳۶
Narc

Narc : خواب 8 صبح روز 9 ام. شب قبلش برای زندگی و ازدواجم استرس داشتم.
خواب دیدم یه جایی که حالا نمیدونم قطار بود یا نه با زن داداشم دعوا کردم و هرچه از دهنم درومد گفتم و اون ساکت نگام میکرد.میترسیدم اما دعوا رو تموم نکردم.(تو واقعیت خوبیم)
بعد دیدم بیرون قطارم و قطار میرفت احساس کردم برادرم و زنش وشاید بقیه خانوادم در آن هستند که قطار آتش گرفت و شاید منفجر شد و من ناراحت نشدم
بعدش بازمانده های قطارو برا درمان جم کردن. دکتر گف برو شب بیا
بعد تو سالن سینما و بعد حیاط یه جای متروک و شاید جنگ زده رهاشدم وهیچکس نبود جز دوستم.
دنبال غذاگشتیم بعد از خوردنم گشتیم نمیدونم دنبال چی؟ آشفته بودم.فهمیدم به هواپیمای ایرانی حمله شده و همه کشته شدن. گویا لاشه ی هواپیما بود اما نه مصدومی بود نه جنازه ای.
خیلی ناراحت شدم اما بازم به گشتن تو ویرانه ها ادامه میدادم

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۰۵:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از زندگی تان ناراحت هستید و فکر می کنید که از زندگی و برنامه هایتان فاصله گرفته اید و عمرتان دارد می گذرد. شما می خواهید نگرانی هایتان را تخلیه کنید و برایتان نگرانی های دیگران مهم نیست. شاید احساستان این است که چون فکر می کنید که دیگران هم به شما و خواسته هایتان خیلی اهمیت نمی دهند. شما سعی می کنید که به اطرافتان توجه کنید و از دیگران بیاموزید، در خلوت خودتان و در مشکلاتی که دارید، همه را به تنهایی تحمل می کنید و کسی نیست که یاریتان دهد. به همین دلیل افسردگی و نگرانی به سراغتان می آید. شما به دنبال کسی هستید که از شما حمایت کند. فکر می کنید که هرگز به آرزوهای بلندی که برای خودتان درنظر گرفته اید نمی رسید و همه ی این نگرانی هایتان صرفا از روی حدس و گمان شماست و نه بر حسب دلائل منطقی و قوی. از نگرانی خودتان را دور کنید و فکر و خیال الکی نکنید چون اینکار باعث می شود که نه تنها آرزوهایتان برآورده نشوند بلکه همه شما را به عنوان یک آدم تندخو و افسرده بشناسند. مثبت اندیش باشید تا اتفاقات خوب برایتان رخ دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۶:۵۷
Yazdan

Yazdan : سلام خواب دیدم من و مادرم سوار قطار ترن شدیم که شبیه مترو بود قطارش صندلی‌اش شبیه اتوبوس بود و مردم نشسته بودن روال این قطار اینجور بود که مسیری رو سه بار میرفت. قطار بعضی جا ها تند میرفت و مردم جیق می‌کشیدن. مادرم نشسته بود روی صندلی ولی من سرپا بودم توی مسیر دیدم دو نفر با فاصله ی زمانی استفراغ کردن. دیدم که نفر دومی تا خواست بالا بیاره رفت توی راه پله و مادرم و یه آقایی رفتن دنبالش واسه کمک. بعد توی قطار بعضی جاها جای استفراغ بود و دیدیم دیگه قطار آروم میرفت قطار خواست یه دور دیگه بزنه من توی مسیر پیاده شدم و پیاده برگشتم در حین حرکت هی میگفتم پیش خودم چطور بعضی جا ها انقد تند میره! که وقتی پیاده شدم ازش دیدم یه جاهایی ریل توی مسیر سرازیری هستش بعد گوشیم رو باز کردم ویه فلشی مسیر برگشت به ایستگاه رو به من نشون میداد که اونجا کرج بود ولی مادرم هنوز توی قطار بود. توی مسیر که میومدم یه چنتا جوان دم در خونشون نشسته بودن صحبت میکردن و من به یکیشون گفتم لحجت شوشتریه؟ تو داری به لحجه ی شیرین شوشتری صحبت میکنی. منم بچه ی فلان شهر نزدیکتونم و رفتم و زنگ زدم به پدرم که بیاد دم ایستگاه دنبالمون و وقتی قطار رسید و مادرم پیاده شد دیدم پدر دم در ایستگاه اومده دنبالمون که اونجا کرج بود.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۴:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و مادرتان کارهایتان را به صورتی روشمند سازماندهی می کنید و انجامشان می دهید و از قوانین پیروی می کنید. شما در طرز فکرتان تطابق و اطاعت است و کاری را انجام می دهید که همه انجام می دهند. می خواهید که در مسیر درستی زندگی کنید و به پیش بروید. عده ای در بالا پایین های زندگی با ترس و خشم زیادی در شرایط مختلف مواجه می شوند و نیاز به کمک و پشتیبانی دارند و عموما بدون اینکه نیاز باشد، همیشه نگران هستند که کارها خوب پیش نرود؛ هر چند که در آخر همه ی کارها ختم به خیر می شود. مادرتان شخصیتی حمایتگرایانه دارد ولی شما ترجیح می دهید که سرتان به کار خودتان باشد و زیاد درگیر مشکلات مردم نمی شوید. شما ترجیح می دهید که از خودتان اصالت و ابتکار بیشتری به خرج بدهید و با روش خودتان زندگی کنید. البته این به معنی جدایی از مردم نیست چرا که با کسانی که فرهنگ مشترکی با شما داشته باشند و بهتر از دیگران درکتان کنند، احساس صمیمیت بیشتری دارید. زندگی شما در حال تحول است و می خواهید برای ارزیابی مجدد موقعیتی که در زندگی دارید و نیز تعیین مسیر و اهدافتان با دقت بیشتری فکر کنید و بعد وارد عمل شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۸:۲۱
Yazdan

Yazdan : سلام خواب دیدم من و مادرم سوار قطار ترن شدیم که شبیه مترو بود قطارش صندلی‌اش شبیه اتوبوس بود و مردم نشسته بودن روال این قطار اینجور بود که مسیری رو سه بار میرفت. قطار بعضی جا ها تند میرفت و مردم جیق می‌کشیدن. مادرم نشسته بود روی صندلی ولی من سرپا بودم توی مسیر دیدم دو نفر با فاصله ی زمانی استفراغ کردن. دیدم که نفر دومی تا خواست بالا بیاره رفت توی راه پله و مادرم و یه آقایی رفتن دنبالش واسه کمک. بعد توی قطار بعضی جاها جای استفراغ بود و دیدیم دیگه قطار آروم میرفت قطار خواست یه دور دیگه بزنه من توی مسیر پیاده شدم و پیاده برگشتم در حین حرکت هی میگفتم پیش خودم چطور بعضی جا ها انقد تند میره! که وقتی پیاده شدم ازش دیدم یه جاهایی ریل توی مسیر سرازیری هستش بعد گوشیم رو باز کردم ویه فلشی مسیر برگشت به ایستگاه رو به من نشون میداد که اونجا کرج بود ولی مادرم هنوز توی قطار بود. توی مسیر که میومدم یه چنتا جوان دم در خونشون نشسته بودن صحبت میکردن و من به یکیشون گفتم لحجت شوشتریه؟ تو داری به لحجه ی شیرین شوشتری صحبت میکنی. منم بچه ی فلان شهر نزدیکتونم و رفتم و زنگ زدم به پدرم که بیاد دم ایستگاه دنبالمون و وقتی قطار رسید و مادرم پیاده شد دیدم پدر دم در ایستگاه اومده دنبالمون که اونجا کرج بود.

پاسخ
لینک۲۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۳۱:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب سومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۷:۱۶
Rosita

Rosita : سلام وقت به خیر
من خواب دیدم با خانواده سوار قطاری شدیم داریم میریم مشهد ولی من بین راه فک کنم گم شدم به اتوبوس یا قطار دیگه ای سوار شدم و مسیر پر پیچ بود از بین سبزه زار ها که راننده خیلی سریع و تند میرفت که من میترسیدم ،و قبل از رسیدن به مقصد پدرم هم سوار شد و در مشهد پیاده شدیم بعد دیدم عروسکهای دارم که پدرم آنها رو دور می انداخت که من با بگو مگو اونها رو ازش پس گرفتم که البته یکیش خراب شده بود ولی قابل تعمیر بود و بعد دیدم خاله ام نبچه حدودا یکی دو ساله پسر داره که روی من ادار کرده بود ،
من معمولا خواب قطار رو میبینم که مسیر سرسبزی هم داره میره که یا در خال سوار شدن در قطارم یا داخل قطارم برخی مواقع هم خواب میبینم داخل قطارم ولی بیرون قطار و مسیرهای که دارم میرم در آنجاها جنگ هست .
سپاس

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۳:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در سفر زندگی تان در مسیر درستی هستید و برای رسیدن به خواسته هایتان متوسل به امام رضا ع می شوید تا دعای خیر او راهگشای شما باشد. شما به خاطر فرهنگ خانواده تان مجبور به تطابق و اطاعت از بعضی موازین هستید و شاید شما را ملزم می کنند که کاری را انجام دهید که همه انجام می دهند. خانواده ی شما کارهایشان را به صورت خاصی سازماندهی می کنند و روشمند هستن که به صورتی منظم کارهایشان را انجام دهند. سیستم فکری شما تا اندازه ای با خانواده تان مغایرت دارد و هر چیزی را نمی توانید بپذیرید. شما آرزوها و اهدافی دارید که از نظر پدرتان جالب نیستند و شما می خواهید به آرمانهای خودتان دست پیدا کنید. خاله ی شما هدفی دارد که در رابطه با آن گشایش کار می یابد ولی شما را تحقیر می کند و مورد سرزنش قرار می دهد. شما گاهی به فرصت های از دست رفته تان فکر می کنید و آماده ی وارد شدن به فاز جدیدی از زندگی تان نیستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۷:۰۱
Zahra

Zahra : سوار قطاری بودم و در واگن‌های آن می‌دیویدم و فرار میکردم از موجودات عجیب ،چند چشمی و چند دستی و چند ملیتی، که قصد تجاوز به من را داشتند.و بیرون قطار را می‌دیدم که همه ساختمانها به زیر آبهای تیره رفته بودندو هشت پاهای بزرگ را میدیدم ولی خانواده ام مرا در کوپه راه نمی‌دادند چون جا تنگ بودو آسمان آبی تیره بود که بعد آفتاب درآمد وحشرات کله قرمزی ازدستم بالا می‌رفتند در آفتاب شدید .بعد انگار فردی به من تجاوز کرده بود با چهره دکتر مشاورم و اسم معلم سابقم و دوستانم به من خیانت کرده بودند.بعد دیدم که مادرم به انگشت حلقه ام.حلقه طلایی انداخت و نامزدیم را اعلام کرد .

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۲:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که در زندگی تان روشمند باشید و کاری را انجام دهید که همه انجام می دهند و اهل یاغی گری نیستید. شما خودتان را با دیگران تطبیق می دهید و از قانون اطاعت می کنید. سعی می کنید که کارهایتان را سازماندهی کنید و در مسیر زندگی تان به شیوه ای درست و منظم زندگی کنید. می دانید که اگر کسی از روش شما در زندگی استفاده نکند با مشکلات بسیاری مواجه می شود. ولی در همین شرایط خودتان هم احساس می کنید که همه روی کارهای شما زوم کرده اند و قدرت درک شما را ندارند. حتی خانواده تان با شما همفکر نیستند و شما نسبتا از بهبود شرایط تان ناامید هستید. ولی بعد انرژی مثبت به زندگی تان می آید و افکار منفی و نگرانی هایتان همه از ذهنتان بیرون خواهند رفت. شما احساس می کنید که همه کسانی که با شما در ارتباط بوده اند حقوق شما را نادیده گرفته و نظراتشان را به شما تحمیل کرده اند و به شما زور گفته اند. اما این شرایط همه از بین خواهند رفت. مادر شما امیدوار است که عشق به زندگی تان راه یابد و شما ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۳:۳۲
تینا

تینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم از مجموعه ای که الان همکاری میکنم جدا شدم ولی قبل از رفتن ریس مجموعه اومد ودستم رو محکم گرفت باخودش به داخل قطاری برد گفت باید تا آخر اینکار باشی بقیه افراد انگار سفید خاکستری بودند و فقط من و ریس لباسهامون رنگی بود.به رییس گفتم تمام مشاوره ها رو دادم همونها رو عمل کنید من میخوام به شهر پدری برم قبول نکرد و به زور وارد قطار شدم در بین راه برای اینکه بتونم کار رو درست انجام بدم مدام آیت الکرسی میخوندم و ذکرمیگفتم بین راه به یک منطقه کوهستانی جنگلی رسیدیم از داخل قطار نگاه میکردم یکی از روسریهامو اونجا دیدم با خودم گفتم اشکالی نداره بعدا یکی میخرم و بعد از پایان کار از شهر مقصد رییس به شهر پدری میرم.
ممنون

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۹:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از اینکه با آنها همکاری کنید خسته شده اید ولی رئیس شما معتقد است که شما باید تا اخر کار او را همراهی کنید. شما شخصیتی درستکار و با ایمان دارید و در کارتان موفق خواهید شد. افکار شما در زمینه ی کاری تان موجب موفقیت شما در کارتان و پیشبرد اهداف رئیستان خواهد شد. شما در زندگی شخصی تان هم در ادامه مثبت و موفق عمل خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۵۶:۳۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.