کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قطار

معبران خارجی ترن و قطار را زندگی تعبیر کرده اند و کوپه را خانواده دانسته اند. اگر ببینید قطاری می آید و بیگانه ای از آن پیاده شود خبری خوش به شما می رسد یا مهمانی برایتان می آید. اگر خودتان در قطار بودید که قصد عزیمت داشتید تحولی در زندگی شما پدید می آید. اگر دیدید قطاری توقف کرده و شما از آن پیاده شدید، از انجام کار بزرگی فراغت می یابید.

اگر در خواب دیدید که ایستاده اید و ترن از راه می رسد و قطار حرکت می کند و یا از دور، حرکت یک ترن را می بینید، سفری برای شما پیش می آید. دیدن ترن به شرطی که سوار آن نباشید، صرفا یک مسافرت است که بیننده خواب، در آینده در پیش دارد. صدای سوت ترن خبری است که از مسافر یا غایبی به شما می رسد.

اگر دیدید خودتان سوار قطار هستید و از پنجره، آن مناظری را می بینید که از پیش چشم شما می گذرند، تحولی بنیادی در زندگی شما پدید می آید. کسانی که در ترن با شما هستند، در سرنوشت شما شریک خواهند بود. اگر ترن شلوغ باشد، عده زیادی با شما سرنوشتی مشترک خواهند داشت و اگر تنها بودید راه را به تنهایی می پیمایید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

157 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ali

Ali : عرض سلام و وقت بخیر
سوار اولین و تک صندلی ردیف جلو یه قطار کوچک بدون سقف شبیه قطار های تفریحی پارکها بودم و خواهرم روی پاهای من نشسته بود. قطار داخل یه فضای تونل مانند بسیار نورانی و دلپذیر حرکت میکرد و به در مسیر به تناوب از زیر سازه های طاق مانند عبور میکرد که به نظر میومد با چیزهایی شبیه گل و گیاه درست شده بودن و بالای همه این طاقها یه پرنده بسیار زیبا نشسته بود(البته پرنده هر طاق با بقیه فرق داشت). و قبل از رسیدن به هر کدوم از اینها من سرم رو خم میکردم که سرم به طاق نخوره اما بعد از عبور ازشون متوجه میشدم جوری طراحی شدن که به سر مسافرها برخورد نکنن.
انتهای این تونل بن بست بود و اتاقهایی وجود داشت. من و خواهرم پیاده شدیم و اونجا روی زمین استاد معنوی نشسته بود که چند ماهی هست با نوشته هاشون آشنا شدم. جایی که ایشون نشسته بود دیگه روشنایی و دلپذیری مسیر تونل رو نداشت. البته دیدار حضوری باهاشون نداشتم اما از عکسهایی که ازشون دیدم احساس میکردم چهره ای که الان دارم میبینم کمی متفاوته مثلا موهاش مشکی شده بود بعد به خودم گفتم حتما موهاشو رنگ کرده
به هر حال گاهی شک میکردم که آیا خودشون باشن
و در همین حین هم ایشون با ما صحبت میکردن و انگار اتاقهای سکونت ما رو مشخص میکردن.
( لازم به ذکر هست که کتابهای ایشون رو به خواهرم هم معرفی کردم و مطالعه شون کرده)

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۷:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس می کنید که کتابهای این استاد به شما آرامش می بخشد و خواسته اید که در یک سفر معنوی با خواهرتان به درک بیشتری از مسائلی که این شخص می گوید برسید. او آرمانها و آهداف بالایی برای خودش وضع کرده و سقف آرزوهای او بی نهایت است و در هر مسیر و در هر مرحله از زندگی، یک سری آرزوها برای هر انسان مطرح است که آرزوی نهایی او نیست و آرزوی نهایی هر مومنی رسیدن به عشق خداوند است. هر کسی تا اخر عمرش و تا جایی که اجازه پیشرفت به او داده می شود می تواند با خوشبینی و امید، به اهداف و آرزوهای خوبی که دارد فکر کند ولی ته خط فقط خداوند می ماند و یک سری راز که استادتان هم هنوز کشفش نکرده است و اگر هم کشف کرده ، راجع به آن نمی خواهد صحبتی کند. از این جهت شخصیت این استاد به نظر مرموز و پیچیده می آید و شما نمی توانید موضع و موقعیت تان را در آینده صرفا با خواسته ی خودتان تعیین کنید. هر کسی در مسیر زندگی اش باید هدفی را عملی کند و آفرینش او به دلیل خاصی بوده است. ته قضیه مشخص است ولی عملکرد شما در طی مسیر است که شخصیت شما را نشان می دهد و بهشت یا جهنم را برایتان رقم می زند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۰:۳۰
نسترن سیاه

نسترن سیاه : با سلام.عصرتون بخیر و شادی.

با تشکر بسیار.

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۰:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که کارها و زندگی تان را به صورت خیلی روشمند و خاص سازماندهی و برنامه ریزی کنید و با سرعت به سمت اهدافتان حرکت کنید. کسی که دنبال قطار شما می دوید نمی خواهد قبول کند که فرصت او برای رسیدن به شما از دست رفته است و از تلاش برای رسیدن به شما دست بر نمی دارد. ( لااقل برای مدتی ....) تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۵:۰۷
elham

elham : ممنون
من پیتزا ندیدم ولی

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۴:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما نوشته اید: البته چند شب قبل هم‌خواب قطاردیدم‌که تصمیم داشتم برای مهاجرت بینراهبصورتقاچاقی ازش در مرز بپرم‌ایینوهمسر سابقم !! این قسمت بعد از مهاجرت را قر و قاطی نوشته اید من پیتزا خواندم

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۷:۴۶
elham

elham : سلام و روز بخیر
خانم هراتی دیشب خواب دیدم که در جایی هستم و باید با قطار سفر کنم و قبل سفر مادرم که فوت شدنو دیدم و بهشون گفتم میام دنبالت وقتی وارد قطار شدم یادم اومد دنبال مادرم نرفتم و با ناراحتی به مردی که توی قطار کار میکرد و مامور بود میگفتم منو پیاده کنید مادرم منتظرمه
و اون گفت ایستگاه دیگه پیاده شو و راهنماییم میکرد که الان تو بخوای برگردی نمیگن چرا زود اومد حداقل ایستگاه بعدی یه دور بزن بعد برو و من تو فکر بودم که شبه و مادرم گرسنه و چشم انتظار تو خیابون و جای دیگه یادمه که دو پرس غذا دیدم که جلوی مادرم هست و جوجه کباب بود و خیالم راحت شد که غذا داره ولی یادم نمیاد برگشتنمو شاید برگشتم که دیدم مادرم غذا داره
البته چند شب قبل هم‌خواب قطاردیدم‌که تصمیم داشتم برای مهاجرت بینراهبصورتقاچاقی ازش در مرز بپرم‌ایینوهمسر سابقم دقیقه نود جا زد و‌من تنها رفتم تو قطار
محبت میکنید تعبییرشو‌بگید البته من در واقعیت قصد دارم ولی هنوز جور نشده و‌درگیرش هستم

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۳:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. شما می خواهید به مسیر زندگی تان ادامه دهید و نگران مادرتان هستید که اینجا بماند و شما بروید و به این دلیل است که خواب او را به این صورت می بینید چون وابستگی های عاطفی دارید. چیزی که مسلم است این است که جسم انسان بعد از مرگ می پوسد و تمام می شود ولی روح او ازاد است که به هر جا که دوست داشت برود و نباید فکر کنید که اگر مسافرت رفتید مادرتان را جا گذاشته اید. کافیست اراده کنید و او را صدا بزنید همان لحظه پیش شماست. ولی لطفا این موضوع را هم در نظر بگیرید که بی گدار به آب نزنید و فکر کنید که قطعا شرایط بهتری داشته باشید و بعد اقدام کنید چون دیدن پیتزا به این اشاره می کند که شما می خواهید به فراوانی و برکت بیشتر برسید ولی احساس محرومیت خواهید کرد و انگار که دور باطل می زنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۵:۰۷
Leila

Leila : سلام این خواب دوستم دیده و من از زبان خودش برای شما مینویسم
تو قطار بودیم قطار به آرامی شروع به حرکت کرد  دونفر مرد اومدن با مهربونی گفتن شما کوپه چند هستین منم یه چیزی گفتم ولی مامانم که یکم اونور تر بود بهش گفتم که کوپه چند هستیم بعد اون دوتا مرد راهنماییمون کردن کجا بریم ولی من همونجا سر جای خودم مونده بودم و مشغول یه چیزی شده بودم و  داشتم با خودم حرف میزدم و میگفتم انگار امام رضا به دلم انداخته بود که بیام بعد گریه ام گرفته بود و با امام رضا راجب مشکلی که داشتم حرف میزدم بعد انگار یکی از پاهام دمپایی مردانه بود و یکی دیگه از پاهام یه تیکه موکت بود که گذاشته بودم‌زیرپام و دنبال لنگ دیگه دمپایی میگشتم
البته تو خوابی گه دیدم یکی از آشناها هم بود که با گوشه چشمش نگاهم کرد بعد انگار رفته بود دستشویی که در دستشویی باز بود بعد با خودم گفتم الان این دو تا آقا که اومده بودن راهنماییمون کنن میبینن که البته یکیشون رفت در دستشویی ببنده ولی دوباره باز شد
این خواب من چندبار ارسال کردم اگه جایی دیگه ثبت شده لطفا خودتون حذفش کنید.باتشکر

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۵:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که خیلی روشمند و به صورتی سازماندهی شده کارهایتان را انجام دهید. ذهنتان مشغول است و می خواهید در مسیر درستی در زندگی تان حرکت کنید. شما متوسل به امام رضا ع می شوید و گشایش کار می یابید. دوست شما در حضور همه درددل می کند و حریم خصوصی برای خودش قائل نیست. شما احساس می کنید که جاپایتان قرص نیست و کسی را دوست دارید که احساس می کنید که دلش کامل پیش شما نیست. یا می خواهید کار سختی را انجام دهید که اعتماد به نفستان برای آن کار کم است و احساس می کنید که از پس آن بر نمی آیید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۴:۰۱
مریم

مریم : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم من و پسرم و پسر همسایه مان که از من چند سال کوچکتر هست در قطار زیرزمینی یا مترو نشسته بودیم. من و پسر همسایه مون داشتیم در مورد یک موضوع علمی یا یک نقشه با هم صحبت می کردیم. قطار در یک ایستگاه نگهداشت. همه پیاده شدند. من خواستم کیف و کفشم را که در مترو از پایم انگار درآورده بودم بردارم که یهو قطار شروع کرد به حرکت و من مجبور شدم قبل از اینکه وارد اولین تونل بشه بپرسم پایین. رفتم توی ایستگاه که خیلی شلوغ هم بود. به پسرم گفتم تو برو خونه تا من برم وسایلم رو پیدا کنم. توی ایستگاه یه خانوم چادری بود که یه شماره موبایل به من داد و گفت از این طریق میتونی وسایلت رو پیدا کنی. دیگه نیمه شب شده بود و کاری از دستم ساخته نبود. کفشم نداشتم. تاکسی هم که گیر نمیومد. مجبور شدم نصفه شب با پای پیاده از ایستگاه قطار تا خونه مون رو طی کنم. توی مسیر دو سه تا سگ گنده وسط درخت‌ها در نزدیکی من حرکت می‌کردند که باعث ترس خفیفی در من شدند ولی خودم رو نباختم و البته اونا هم حمله نکردند به من. تا اینکه رسیدم خونه و دیدم همه دم در نگران من دم در ایستادند و از دیدن من خوشحال شدند. ابن بود رویای من.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۵:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید خیلی سریع به اهدافتان برسید و تصمیمات عجولانه ای می گیرید و گاهی ناخودآگاه در مسیری قرار می گیرید که فکرش را هم نمی کردید. بنابراین شما باید برای ارزیابی مجدد اهداف و مسیر و موقعیتتان بیشتر زمان بگذارید، فکر کنید تا بتوانید زندگی تان را متحول کنید. شما نمی توانید با بی فکری و بی خیالی و با عدم اعتماد به نفس به اهدافتان برسید. شما باید صبور باشید چیزهایی را که برایتان نامفهوم و روشن نیست را به آرامی درک کنید از نگرانی های خیالی و اما و اگرهای احتمالی نترسید و قطعا در نهایت قادر خواهید بود که درست تصمیم بگیرید و راهنمای خوبی برای پسرتان و پسر همسایه تان باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۱:۴۹
رعنا

رعنا : سلام و عرض ادب. ديشب من و پدر و خواهرم حرفمون شد. در خواب ديدم ٣تايي سوار يه ترن هوايي در خارج از كشور هستيم، من يه سري سوغاتي خريده بودم و روي يكي از صندلي ها گذاشته بودم . يكيش شمع مشكي بزرگي بود به شكل بودا و شبيه مجسمه هاي عرفاني. ترن حركت كرد و عين ترن هاي شهربازي يهو به صورت كاملا عمود شيب تندي رو با سرعت اومد پايين، من خيلي ترسيدم و چشمامو بستم، فقط خودمو سفت نگه داشتم كه نيفتم. خواهرم جيغ ميزد و لذت ميبرد، پدرم هم خنثي بود. درهاي ترن باز مونده بود و سوغاتي هايي كه من خريده بودم پرت شده بودن بيرون! خيلي ناراحت شدم، خواهرم گفت تو اصلا شمع مجسمه شكل نخريده بودي! اون شمعي كه گرفتي شمع زنوشوهر بود! نتونستم قانعش كنم، از ترن پياده شديم و فكركنم سوار دوچرخه بوديم. فروشنده سوغاتي ها كه مرد جواني بود اونم با دوچرخه از كنارمون رد شد و ركاب زنان و بالبخند به من گفت: خواهرتون موقع خريد هرچي از دهنش درومد به من گفت! ممنونم مهربانو

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۴:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. زندگی شما در هرج و مرج قرار دارد و شما راجع به بالا پایین های زندگی با هم صحبت می کنید. شما این بالا پایین ها را به خاطر موقعیتی که در آن هستید یا به خاطر روش زندگی تان تجربه می کنید. شما به دنبال روشنفکری روحانی هستید ولی از تمام ظرفیت فکریتان استفاده نمی کنید و احساس ناامیدی و عصبانیت می کنید. خواهر شما نسبت به شما هیجاناتش را بیشتر ابراز می کند و شما خوددارتر از او هستید. شما احساس می کنید که کسی از عقابد و ایده های شما حمایت نمی کند و ارزشهای شما برای آنان مهم نیست. خواهر شما باور ندارد که شما با فراست و عاقلید. او شما را متهم می کند که امید واهی به ازدواج دارید. شما سعی می کنید که از دعوا کوتاه بیایید و تعادل را در زندگی تان حفظ کنید. شما احساس می کنید که خواهرتان عصبانی که می شود با کمال بی عقلی هر چه که دوست دارد به زبان می آورد در حالی که شما عاقلید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۴:۳۱
Sara

Sara : سلام. خواب دیدم در وسط جاده هستم با خواهرم یه قطار خیییییلی بزرگ ایستاده جلوم و انگار نقص فنی داره که به خواهرم میگم اگر فلان کارش کنیم این ها هم تراز میشه و قطار میتونه حرکت کنه اینکارو انجام میدم و میرم بالای واگن های قطار سرتاسر قطار اب بود اب عمیق و زیاد رنگ اب به قرمزی میخورد کمی هم مواج تو اب شنا میکردم در واقعیت شنا بلد نیستم بعد دیدم تو این اب یه شیر نر با یه سگ قهوه ای تو اب هستن سریع بطرفشون شنا میکنم و از اب نجاتشون میدم ولی باز استرس داشتم و حواسم بود سگه دوباره نره تو اب خیلی احساس قدرت داشتم انگار تمام کارها رو میتونستم انجام بدم هم در مورد درست کردن قطار هم در مورد نجات دادن این دو حیوون... زمانی که پایین قطار بودم با خواهرم بودم ولی وقتی میرم بالای قطار تنها بودم با اون دو حیوون

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۵:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید زندگی تان را به صورت خاصی سازماندهی کنید و روشمند باشید اما به خاطر مسائل احساسی و شور و شوق و هیجانات زیاد، زندگی شما به گونه ای مختل شده و شما باید با احساسات خودتان کنار بیایید. شما از جهتی شخصیتی قوی و سلطه جو و رهبر گونه دارید و اراده تان بالاست و از جهتی شخصیتی وفادار و مهربان و محافظه کار دارید که به سعادت خانواده می اندیشد و مادیگراست. شما سعی می کنید که احساسات خودتان را دسته بندی کنید و روی آنها کنترل داشته باشید و بدانی که کی باید چگونه رفتار کنید. شما سعی می کنید که خودتان با خودتان کنار بیایید و این مشکلی نیست که کسی جز شما بتواند آن را حل کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۸:۰۳
ta

ta : سلام خواب دیدم همسر سابقم با خانمش و پسر یکی دوساله اش(در واقعیت نمیدونم که صاحب فرزندی شدن یا نه) سوار ماشین ماتیز با رنگ بژ بودن و میرفتن من نگاه کردم دیدم خیلی خوشحالن وقتی گردش کرد داخل فرعی از کنار ماشین پراید داغون و قرمز رنگی بود(قبلا ماشین نداشت الان اطلاع ندارم) بعد مدتی گفتن تصادف شده متوجه شدم ماشین همسر سابقم بوده وقتی همکارای من(در خواب تازه وارد بخشی از راهنمایی و رانندگی شده بودم و راضی نبودم) از محل حادثه اومدن همسرم با موهای تراشیده و نامرتب و خانمشون روی ویلچر که یک طرف صورتش کبود شده بود و زخمی بودن و پسرشون که ازماهیچه دچار آسیب شده بودن به برادرم که کنارم بود گفتم ماشین خریده ؟ دیدم همسرسابقم جواب داد مال پنج تا خواهرامه من سوارش میشم و انگار خودمون منتظر بودیم با قطار بریم خونه و هنوز حرکت نکرده بود کلافه بودیم و بعد خودم خونه دیدم که رسیدم

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۱:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به همسر سابقتان فکر می کنید که اوضاعش به چه صورت است و کارش چگونه است. او در ظاهر به نظر می رسد که سرش به کار خودش گرم است و جانبداری از هیچ کسی را نمی کند و جبهه ای نمی گیرد. اما در اصل در خلوت خودش رفتاری تند و زندگی خیلی بدی دارد. او گناه می کند و به استرس دچار می شود. افکارش نامرتب است و زن او به او وابسته است و اختیاز هیچ کاری ندارد و تحت فشار و استرس زیادی قرار دارد. از لحاظ کاری هم شرایط خوبی ندارد و گشایش کار نیافته. همه خانواده اش روی زندگی او تاثیر گذار هستند و هر که هر چه بگوید، او همان کار را می کند و همه شان در کار هم دخالت می کنند. شما فکر می کنید که هنوز سروسامان نگرفته اید. اما شما هم به هدفتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۵:۳۷
zahra

zahra : سلام خانم هراتی عزیز ، پریشب خواب دیدم توی قطاردر حال حرکت که شبیه مترو با دخترم نشسته بودیم ردیف دیگه مادرم هم بود توی یک ایستگاه از قطار پیاده شدیم یک مقدار وسایلم دست مادرم بود قطار داشت حرکت می کرد که از پشت شیشه بهش می گفتم وسایلم یه وقت جابمونه بعد از پیاده شدن با برادرشوهرم که در واقعیت فوت شده اند داشتیم به سمتی می رفتیم من ساندویج داشتم بهش گفتم اگه گرسنه هستی ساندویچ دارم، به خونه ای اشاره کرد گفت که اونجا غذا خوردم سیرم . انگار غذای نذری محرم بوده. داشت با خوشحالی صبحت می کرد من گفتم صبر کن، عینک دودی از کیفم درآوردم جدید بود روش دکمه داشت و با اون مثل موبایل شماره می گرفتم عینک را پاک کردم و با خودم می گفتم من که قبلا تصمیم گرفته بودم عینک مدل خاصی بگیرم چرا دوباره دقت نکردم ، این مدلی گرفتم و بعد دوباره به صحبت ادامه دادیم. درضمن مدتیه که با نامزد دخترم اختلاف داریم. ببخشید طولانی شد، نتونستم کوتاهترش کنم.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۷:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و دخترتان می خواهید که سریعا به هدفتان برسید ولی از روندی که زندگی تان پیش می رود خوشنود نیستید و می خواهید این روند عوض شود. پیاده شدن شما از این قطار اشاره به این موضوع دارد که شما فشار زیادی را روی خودتان حس می کنید و می گویید بس است! روح برادر شوهرتان شاد. برای او باید محرم خیلی دعا کنید و برای شادی روحش نذری بدهید ( اگر وسعتان می رسد) و دعای خیر او پشت سر شماست که نگرانی های شما رفع خواهد شد. شما دیدتان را عوض خواهید کرد سعی می کنید بدبین نباشید و ارتباطتان را از طریقی دیگر با اشخاصی حفظ می کنید. سعی می کنید که احساس واقعی تان را کمتر بروز بدهید. برای حل مشکلتان با نامزد دخترتان باید متوسل به امام حسین ع شوید. انشالله خداوند راه درستی پیش پای شما می گذارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۹:۵۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.