تعبیر خواب قلم
اگر کسی در خواب دید که قلم دارد، علاقه به آموزش دارد و با تدبیر و عقل کارهای خوب و بزرگی را به انجام می رساند. اگر با قلم آیات خدا را می نوشت، در ترویج دین کوشاست. اگر قلم را دور انداخت، علاقه ای به هیچ گونه آموزش ندارد یا توانایی انجام کاری را از دست می دهد. گرفتن قلم از دیگران بشارت است و دادن قلم نیز کمک معنوی است که از جانب دهنده به گیرنده قلم داده می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند قلمی فرا گرفت یا کسی به او داد، دلیل است که علم حاصل کند و کارش راست شود و مرادش برآید. اگر ببیند به قلم چیزی می نوشت، دلیل سخن خیر و صلاح است. اگر ببیند به دو قلم چیزی می نوشت، اگر وی را غایبی به سفر بود، دلیل که به زودی از سفز بازآید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: تاویل قلم بر هفت وجه است:
- حکمت،
- فرمان،
- علم،
- فرهنگ،
- راست شدن چیزها،
- کار و کام و مراد یافتن،
- ادب.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر به خواب در دست خود قلم نو دید اگر از اهل علم بود، دلیل که خدای تعالی، او را علم ارزانی کند. اگر از اهل علم نبود، دلیل که با علما و صلحا صحبت دارد. اگر ببیند با قلم چیزی می نوشت و نوشته را می خواند، دلیل مرگ او است. اگر آن چه می نوشت موافق کتابه و سنت بود، دلیل که جاه یابد. اگر ببیند قلم در دست او بشکست، اگر عالم بود، حرمتش بکاهد و کارش بی رونق شود. اگر ببیند به قلم شکسته می نوشت، تاویل آن به گوهر و صورت و طبع و قوت او است.
جابر مغربی می گوید: دیدن قلم به خواب تاویل فرشته است که به فرمان حق تعالی کار کند. اگر در خواب بدان صورت که هست ببیند، دلیل است او را به پادشاهی عاقل کار افتد و مراد خود بیابد. اگر در خواب ببیند که قلم به دست گرفت، دلیل است او را فرزندی آید عالم و عاقل. اگر ببیند که به قلم چیزی نوشت، دلیل است که علم آموزد و مال حاصل کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Amin : سلام خانم هراتی . خواب دیدم شخص ناشناسی خودکاری به من داد خودکارش عجیب بود هر دو طرفش خودکار داشت و فلزی بود طلایی رنگ .
فریبا هراتی
: سلام. شما می توانید با دیگران به راحتی ارتباط برقرار کنید و خودتان را ابراز کنید. سعی می کنید که بی طرف باشید و جانب جناح خاصی نباشید. هدفتان این است که در زندگی و کارتان موفق باشید بدرخشید و استحکام و مقاومت داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
بهزاد گراوند : سلام بنده در خواب دیدم که یک خودکار آبی نو را از مغازه خریدم و پولش را هم پرداخت کردم لطفا تعبیرش چیست
فریبا هراتی
: سلام. شما باید حرف خودتان را بزنید و با دیگران ارتباط برقرار کنید. شما شخصیتی از خود گذشته، آرام و وفادار دارید. حقیقت را می دانید و نسبت به آینده خوشبین هستید. تشکر از همراهیتون.
Diyar : نوشتین خودشو از من مجرب تر میدونه ومن درحد و اندازش نیستم یعنی اون پیش خودش فکر میکنه که ازمن بالاتره سرتره ؟؟؟چون تو‌واقعیت بارها خونوادش گفتن که من از اون سرترم هم از لحاظ خونوادگی هم تحصیلات این قسمت تعبیر برام‌خیلی جالب بود .درکل خانم هراتی ممنونم از وقتی که‌میزارین وتعبیرهایی که انجام‌میدین شما واقعا فوق العاده ایید واشنایی با شما برای من نهایت افتخاره وخیلی خوشحالم‌که باشما در ارتباطم
فریبا هراتی
: شما نوشته اید که موهای او سفید شده و در خواب احساس می کرد که تفاوت سنی بیشتر است و بی حوصله بود. این یعنی اینکه او حس می کند که از شما تجربه بیشتری دارد و از این جهت خودش را سر می داند. اینکه شما تحصیلاتتان بیشتر است یا خانواده بهتری دارید دلیل نیست که مجرب تر هم باشید. به هر حال اینها نظر من نیست نظر اوست. آنهم طبق چیزی که خودتان نوشته اید. تشکر از محبت شما.
Diyar : سلام خانم هراتی روزتان خوش .خواب دیدم امتحان ریاضی دارم و جزوه ریاضی دستم هست دارم درس میخونم من و‌خواهرم وچندتا از دوستانم .درحال حل مسائل ریاضی هستیم واز اینکه حل مسائل رو بلدم از خودم راضی بودم انگار دانشجو بودم ولی کل جزوه رو مرور نکرده بودم واسترس زمان رو داشتم .شخصی که قبلا اونو دوست داشتم بافاصله خیلی کمی نشسته بود و داشت ما رو نگاه میکردم البته وانمود میکرد که کاری ب ماندارد انگار ما برای حل مسایل بیرون از خونه بودیم تو خیابون بودیم.برای حل مسئله ای شک داشتیم دوستانم گفتند بریم از این آقا بپرسیم .بطرفش رفتیم وقتی نزدیکش شدیم دیدم که قسمتی از موهاوریشش سفید هست(در واقعیت هفت سال از من بزرگتر است ولی تو خواب احساس میکرد این تفاوت سنی دوبرابر است و انجار بی حوصله بود وطاقت کسی رو نداره اما من کاملا با اون متفاوت بودم) .من دفتر و‌خودکارمو به اودادم بچه ها مساله ای رو ازش پرسیدن وخودشم با راهنمایی من شروع کرد به حل مسئله کرددر واقعیت سواد بالایی نداره که بخواد این جور مسایل ریاضی رو حل کنه ولی با اطمینان حرفها و راهنماییهایم را تایید میکرد دفترم را پس داد خودکارم رو پس نداد وبین پاهایش ان را قایم کرد اصرار کردم که خودکارم را میخواهم فقط نگاهم کرد دوبار یا سه بار خودکارمو خواستم تا اونو بهم داد ولی دستشو بلند نکرد که خودکارو بهم بده من برای گرفتن خودکار دستمو دراز کردموهمینجوری خودکارو نگه داشته بود وراضی نبود که اون بهم بده .بعد از چند ثانیه خودکارو رها کرد و من دوستام ازش فاصله گرفتیم که مابقی درسمونو بخونیم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید درسهای زیادی از زندگی یاد بگیرید و حساب و کتاب های زیادی است که باید پس بدهید. چشم ها روی شما ست و سعی می کنید که اعتماد به نفستان را بالا ببرید. شما می دانید که تجارب زیادی دارید ولی باز هم می خواهید که موفقتر عمل کنید. کسی که دوستش داشتید خودش را از شما خیلی مجرب تر می داند و وانمود می کند که شما در حد و اندازه او نیستید. اما در واقع او از اینکه با شما ارتباط ندارد متاسف است و این شما هستید که ارتباطتان را با او قطع کرده اید و نه برعکس. تشکر از همراهیتون.
armin : با سلام...چند شب پیش خواب دیدم یک نفر مقابل من مشغول نوشتن هست و من خیلی از خودکارش خوشم اومد دست دست میکردم بگیرم از اما تا جایی که یادم میاد نمیدونم بعدش چه اتفاقی افتاد و من بیدار شدم...
فریبا هراتی
: سلام. کسی سعی می کند از لحاظ روحی به شما نزدیک شود و شما قضاوت و طرز فکر او را تایید می کنید. سعی می کنید مانند او فکر کنید. تشکر از همراهیتون.
.Bahaarr : سلام روزتون بخير.خواب ديدم كه رفتم پيش يه دكتر پوست و روي پوست صورتم كار درماني انجام ميداد و باهام صميمي و مهربون بود.انگار تو شهر مشهد بوديم و با خانواده ميخواستيم برگرديم شهرمون كه اون دكتره بهم اسمس دادن كه خودكارشون پيش من جا مونده.من هم خواستم قبل برگشتمون برم خودكارشونو پس بدم.توي راه يه خانومي همراهم ميومد كه اولش تحويلش نميگرفتم و حس كردم دزده،يه اسكناس ٥٠ تومني تو مشتم بود كه متوجه شدم اون خانوم دزديده و به روش آوردم و اونم پولمو پس داد و با اينكه دزد بود باهم دوست شديم.خودكار رو هم پس دادم به صاحبش و انگار خودكارش قديمي بود و تميز و نو نبود و شكستگي داشت.اون خانوم دزد كه باهاش دوست شدم شمارمو ازم گرفت و وقتي برگشتم خونه انگار منتظر تماسش بودم.ممنونم از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. برای شما خیلی مهم است که دیگران راجع به شما چه فکری کنند و سعی می کنید که وجهه ی خودتان را همیشه خوب نگه دارید و هر کسی شما را می بیند احساس خوبی نسبت به شما داشته باشد. شما سعی می کنید که با دیگران ارتباطات خوبی داشته باشید و در این کار خیلی مهارت دارید. انسان شادی هستید و می خواهید همیشه از دنیا لذت ببرید و جشن و سرور داشته باشید. اجازه نمی دهید که کسی لذت ها و شادی های شما را بدزدد. اگر مجرد هستید برایتان خواستگار خواهد آمد. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام.خواب دیدم یه خودکاری هست که جدیده و دارم بررسیش میکنم.برای اینکه ببینم چطور مینویسه تو کف دستم چیزایی نوشتم.رنگ خودکار ابی بود و خیلی زیبا و روان مینوشت.به خودم گفتم چقدر خوب و روان مینویسه حتی از خودکار خودمم بهتره.و دوباره بنظرم چیزایی رو نوشتم و نوک خودکارک نگاه میکردم که ببینم چطوره که اینطور مینویسه
فریبا هراتی
: سلام. شما در ابراز خودتان و قدرت ارتباط برقرار کردن با دیگران مهارت بیشتری خواهید یافت و از این بابت خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون.
parsa : سلام
شنبه (97/11/06)
من در جایی وسایلم همراهم بود و کتاب و مداد داشتم بعد از ساختمون به خیابون رفتم دیدم مادرم با طناب از پایین به سمت طبقه بالای ساختمون روبرو بالا میره، طبقه بالا تراس با نرده های میله ای بود و دخترخاله ام (رییس بخش اداری) ایستاده بود، همچنان که مادرم با طناب به سمت بالا می رفت نزدیک طبقه بالا رسید و با طناب به سختی خودش رو بالا کشید و دخترخاله ام با دستانش مادرم رو بالا کشید تا اینکه مادرم به طبقه بالا(بام) رسید بعد وارد کتابخانه شد من هم از جایی خودم رو به طبقه بالا رساندم، داخل طبقه اطراف رو نگاه می کردم بعد برای صرف غذا به طبقه پایین (بدون اینکه از پله ها پایین بریم) رفتیم من دنبال وسایلم گشتم و دیدم روی زمین هستند من به موقعیت های شغلی آینده فکر کردم و روی زمین نزدیک سفره پهن شده ای که خانواده ام و فامیل حضور داشتند نشستم بعد دوباره مداد مشکی خودم رو دستم گرفتم که نسبت قبل مداد بلند تر شده بود بعد قسمتی از مداد با گرافیت جدا شد که من قسمت جدا شده رو به مداد متصل کردم و مداد مثل قبل به حالت اولش در اومد، هر دو انتهای مداد نوک تیز داشت و قابل استفاده بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما معلوماتتان زیاد است و می خواهید تاثیر گذار باشید. احساستان این است که باید ار فکر چیزی که در سر دارید بیرون بیایید ولی عزم و اراده مادرتان برای اینکه بر سختی ها غلبه کرده و موفق باشد بسیار بالاست و برای پیشبرد خواسته هایش بسیار تلاش می کند. شما می خواهید قبل از اقدام به هر کاری موقعیت خودتان را ارزیابی کنید. برای موفقیت در تصمیماتی که باید در مورد کارهایتان بگیرید، نیاز به حمایت و پشتیبانی روحی دارید. خانواده شما حامیان شما هستند. شما سعی می کنید طرز فکر منعطف تری داشته باشید و نظریات و دیدگاه دیگران را سریع رد نکنید. سعی می کنید ار هر جهت تاثیر گذار باشید و کارهایتان را خیلی خوب پیش ببرید. تشکر از همراهیتون.
parsa : سلام
سه‌شنبه(97/11/16) ساعت (7:20 تا 6:30)
من توی دانشکده در حالی که به سمت کلاس ها می رفتم سه تا کلاس درس روبرویم بودند که وقتی وارد کلاس سمت چپ(اولین کلاس) شدم با استاد کلاس صحبت کردم و بعد نشستم کمی بعد از کلاس بیرون رفتم و نزدیک درب کلاس وسطی شدم که دانشجویان توی کلاس نشسته بودند و با استادش صحبت کردم، خارج از کلاس توی سالن به تنهایی روی صندلی نشستم و کاغذ
آچار(سفید رنگ) و قلم(مداد صورتی رنگ) روی دسته صندلی بود، بعد با ایده خودم خطوطی با قلم صورتی رنگ ترسیم کردم.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید چیزهای جدیدی یاد بگیرید ولی مسیری که پیش می روید اشتباه است و به دردتان نمی خورد. استنباط شما این است که خودتان به تنهایی قادر هستید که اثری هر چند موقتی ولی با احساس از خودتان نسبت به چیزی که در ذهنتان است ارائه دهید و روش جدیدی را پایه گذاری کنید. تشکر از همراهیتون.
parsa : سلام
جمعه (97/07/13)
توی منزل خودمون در حال خوردن کتلت(کتلت با گوشت گاو درست کرده بودن)بودم که من فکر کردم مادرم کباب درسته کرده و من چند تا ظرف دیدم که پر از کتلت بود(کتلت های فراوان) که با تعجب گفتم زیاد درست کردن. بعد در جای دیگه من توی خونه ای ناشناس با دوست دانشگاهی خودم و یه خانم ناشناس و پسر ناشناس در حال صحبت بودم که همون پسر بهم گفت حاضری(حضور و غیاب) بزن، بعد من یه دفتر با ورق های سفید(بدون خط) از روی میز برداشتم که خودکار(قلم) آبی خودم رو دستم گرفتم اسم و فامیل خودم رو توی صفحه اول نوشتم بعد دوستم بهم گفت که اسمت قبلا نوشته شده و فقط حاضری بزن من هم توی همون صفحه اول اسم و فامیل خودم رو اولین نفر دیدم و اسمی رو که نوشته بودم خط زدم و بالای اسم و فامیل خودم تیک زدم بعد تصور کردم توی همین صفحه همه اسامی نوشته شده در صورتی که اسم تعدادی(هم رشته ای خودم) نوشته شده بعد صفحات دیگه رو ورق زدم که هر صفحه ای تعدادی اسم نوشته شده بود، به دوستم گفتم سمت اداری تو رو بنویسم گفت بنویس من هم بالای همون صفحه اول بزرگ نوشتم که گفت این نیست سمت شغلی پایین تره(یعنی سمت اداری دوستم از من پایین تر بود) بعد همون خانم ناشناس (که به نظرم شبیه رئیس آموزش دانشکده خودمون بود) از من برای نوشتن مطلبی خودکار گرفت بعد من توی اتاق رفتم دیدم که اتومبیل خودمون توی اتاق هست که من با دست هام اتومبیل رو جابه‌جا کردم و دوباره توی اتاق گذاشتم روبروی اتاق به دوستم نگاه کردم.
فریبا هراتی
: سلام. روزی شما زیاد خواهد شد و برکت و فراوانی و ثروت خواهید داشت قدرت روابط اجتماعی شما زیاد خواهد شد و به خوبی می توانید مقصود خودتان را به دیگران نشان دهید و قدرت بیانی قوی خواهید داشت. زندگی شما متحول شده و به آینده ای موفق وارد می شوید. شما ریاست جایی را به عهده خواهید گرفت. شما به راحتی کنترل زندگی خودتان را به دست خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.