تعبیر خواب لامپ
تعبیر دیدن لامپ در خواب مانند تعبیر چراغ است و روشنایی لامپ نشانه رسیدن بهره به اهالی خانه است. اگر ببینید لامپی را به یک سر پیچ می بندید که جایی را روشن کنید، دست به کاری می زنید که سود آن به دیگران نیز می رسد. خاموش کردن لامپ امتناع از رسانیدن یاری و کمک به دیگران یا مانع انجام کاری نیکو است.
شکستن لامپ به آسیب رسانیدن به شخص دیگری تعبیر شده و داشتن لامپ های بسیار، نشانه داشتن روزگاری خوش و مفید و قابل تحسین بودن است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
حمیده : سلام و روز بخیر
دیشب خواب دیدم در شهری که بزرگ شدم هستم و میخواهم به خانه پدری بروم. قرار است در خواب اتاقی در آنجا داشته باشم. (پدرم ۲۲ سال است فوت کردن و بر سر ارث اختلاف داریم. برادرم خانه پدری را ساخته و ۷ واحد کرده و اجاره داده) سر کوچه ای نزدیک خانه هستم. پدرم و مرد دیگری هم هستند که ظاهرا دوست پدرم هست. پدرم خیلی جوان و خوشحال هست و لباس سفید تمیزی پوشیده اند. هر سه خیلی جوان هستیم (من الان ۵۱ سالمه) چهره های ان دو را واضح نمیبینم. کوچه از نور آفتاب خیلی روشن است. پدرم میگویند میخوام برای اتاقت لامپ بخرم. کمی جلوتر میرویم و آن دو وارد جایی میشوند که ظاهرا مغازه است از بیرون مشخص نیست. داخل یک ساختمان است. داخل تاریک است. صدای پدرم میاید که لامپ میخواهد. به خودم میگم حتما کم مصرف میگیرند.(خودم هم کم مصرف میخواستم) بعد بیرون میآیند و پدرم میگوید با موتور میآییم. دوست پدرم موتور داشت. من خوشم میاید. جلو میروم که پدرم میگوید چون موتور کولر دارد تو نمیتوانی سوار شوی و باید پیاده بیایی. موتور را نگاه میکنم. ظاهر معمولی ندارد. از سر تا تهش دریچه فن دارد که از آن باد خنک میآید. من از این حرف پدرم دلخور میشوم ولی به خودم میگم مهم نیست. اینجا هم خودم میروم. و به طرف خانه راه میفتم. مسیر غیر معمول و عجیب است. خانه ها و کوچه نا آشنا هستند ولی مسیر خانه است. به یک شیب تند میرسم. پدرم هم همه جا همراهم است و خوشحال.
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح پدرتان شاد. او آمرزیده شده و روحش آزاد است و خیلی زود می تواند به هر جا که می خواهد برسد و برای او زمان معنی ندارد. اما شما عمرتان به دنیاست و باید آهسته و پیوسته در زندگی تان به پیش بروید و پیشرفت کنید. شما می خواهید که سهمی از ارث پدرتان داشته باشید و خبر خوشی به شما برسد و انشالله گشایش کار خواهید داشت و همینطور هم خواهد شد و انشالله اختلافات بین شما حل و فصل می شود بدون کمترین ناراحتی و یا با حداقل هزینه ( مجبور نیستید که هزینه ی گزافی برای رسیدن به خواسته هایتان بپردازید و مجبور نیستید با مشکل بزرگی مواجه شوید). اگر از شیب تند بالا می روید، موفقیت در راه رسیدن به اهدافتان خواهید داشت و اگر از شیب تند پایین می روید، ممکن است لغزش و اشتباهی از شما سر بزند که به شکست شما در رسیدن به اهدافتان منجر شود. تشکر از همراهیتون.
Zohre : با سلام مجدد ؛ همسر ایشان تومور مغزی دادند ، برای اینکه تعبیر دقیق خوابشان را بدانند به من به طور کامل مشکلشان رانگفته بودند ؛ایا میشود این طور تعبیر کرد که ثروتشان را از دست میدهند و همسر و امیدشان را از دست نمیدهند.
با تشکر و با عرض معذرت از ارسال کامنت مجدد.
فریبا هراتی
: خوابها به صورت وحی منزل و آینده مطلق نیستند. گاهی خوابها از الان می گویند گاهی از گذشته و گاهی از آینده. با قاطعیت نمی توان گفت که این خواب مربوط به آینده است و یا شرایط الانشان را می گوید. اما تعبیر دقیق این است که او در حال حاضر فقط یک امید دارد و آن روشن بودن چراغ زندگی اش است. تشکر از همراهیتون.
Zohre : سلام
روزتون بخیر ؛ خانم هراتی عزیز این خواب رو یکی از دوستان تکراری میبینه .خواب میبینه که تمام لامپهای لوستر منزلش سوخته و فقط یکیش روشن هست .
با تشکر از لطف همیشگیتون
فریبا هراتی
: سلام. لوستر نمادی از ثروت و عظمت و بزرگی است و لامپهای سوخته آن به این معنی است که دوستتان اطمینان و امید و راهنمایی هایی را که از جانب حامی خودش دریافت می کرده از دست داده و مسائل احساسی برای او با شکست همراه شده و او نمی تواند راهش را به راحتی پیدا کند. دوستی ها در زندگی او کم شده و امید و چشم انداز زیادی برای موفقیت ندارد. برای دفع شر صدقه بدهید.
نوش آفرین : سلام و روزبخير
خواب ديدم ي لامپ شكسته خاموش در دست دارم اومدم خورده ريزه هاش رو جمع كنم كه بيشتر شكست و يدفعه متوجه شذم ي قسمتي از گوشت انگشت كوچيك دستم رو هم كنده،خواهرم اومد خورده هارو جمع كنه بهش اجازه ندادم گفتم ببين من فقط لمسش كردم انگشتم چقدر صدمه ذيد.من مجرد هستم خانوم هراتي عزيز.سپاس از تعبيرشما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از انجام کاری ناامید شده اید و حس می کنید که ادامه ی امید بستن به این کار بی فایده است. کمک دیگران را هم قبول نمی کنید و احساس می کنید که بدشانسی آورده اید. فکر کردن و گیر دادن زیاد به این مسئله باعث می شود که به قدرت ذهنی، خرد و حافظه و قدرت ارتباط شما با دیگران آسیب برسد. باید این موضوع را کاملا دور بریزید و اصلا حرفش را هم نزنید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
پروا : با سلام و احترام و عذرخواهی به سبب اینکه خواب قبلی رو سهوا در صفحه اشتباهی نوشتم... اما خواب جدید من. ..خیلی وقت پیش خواب دیدم برای مصاحبه شغلی به سازمانی رفتم...داخل یک اتاق منتظر بودم که اسم منو صدا بزنن که برای مصاحبه بروم...یک لحظه احساس کردم که اتاق تقریبا نیمه روشن هست اومدم لامپ روشن کنم اما لامپ روشن نشد...ولی همون موقع تعدادی از کارمندان و یکی از دوستانم (که کارمند همان سازمان است) از در اتاق داخل شدند و منو بوسیدن و گفتند که ایشون همون شخصی هست که قرار است با ما همکار شود...و من همراه آنها رفتم و وارد اتاق بزرگ دیگری شدم که جلسه مصاحبه بود ....اونجا دوتا میز بود...یکی از میزها مربوط به کارمندان آن مرکز بود و یکی دیگر مربوط به افرادی بود که برای مصاحبه آمده بودند...من همراه دوستم وارد اتاق شدم و خواستم برم پشت میز مصاحبه شوندگان بشینم که دیدم یه صندلی در بین کارمندان آنجا خالی هست و اونا منو دعوت کردن که همراه اونا پشت میز کارمندان بنشینم که منم قبول کردم و رفتم نشستم...همزمان که من نشستم یکی از افراد در حال مصاحبه بود که با نشستن من پشت میز کارمندان...ریس آن سازمان مصاحبه رو بهم زد و مصاحبه شوندگان رو بیرون کرد...بعد از آن همراه دوستم (که کارمند آن سازمان بود) از آنجا خارج شدیم و یهو دوستم از یکسری پله که شاید حدود بیست پله میشد بدون توقف پرید...منم پشت سر اون پریدم..ولی من اون پله ها رو در دو مرحله پریدم...یعنی اول ده پله و بلافاصله ده پله دیگر رو پریدم..و به پایین رسیدیم...خانم هراتی بزرگوار در واقعیت من برای مصاحبه شغلی به این سازمان دعوت شدم ولی متاسفانه پذیرفته نشدم...حالا موندم معنی این خواب چی هست..چندین بار است خواب میبینم که همون سازمان پذیرفته شدم...که ان شالله در روزهای بعد دیگر خوابهایی که در مورد آن دیدم برای تعبیر خدمت شما خواهم فرستاد.
با تشکر از راهنماییها و تعابیر راهگشای شما
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. استدعا می کنم. شما در مورد جنبه ای از خودتان احساس ناراحتی می کرده اید و نگران بوده اید که دیگران شما را قضاوت کنند. البته نمی دانستید که صد در صد فکرتان و ترستان بر پایه و اساس منطقی هست یا خیر. به نظر می رسیده که اگر صرفا به خاطر تلاش خودتان بود، هرگز موفق نمی شدید که به خواسته تان برسید ولی به خاطر آشنایی با دوستتان امیدوار بودید که شما را در آنجا استخدام کنند. اما دوست شما نه تنها باعث موفقیت و استخدام شما در آن شرکت نشده، بلکه رفتار یا نظر او نسبت به شما، خواسته یا ناخواسته موجب شده که شما را آنجا استخدام نکنند!! در اصل شما خیال می کردید که دوستتان موجب می شود که شما را استخدام کنند ولی شما با دنباله روی از دوستتان در واقع به ضرر خودتان کار کرده اید و خود او هم جایگاه خوبی در آن شرکت ندارد! این دقیقا همان رد شدن شما در مصاحبه ی کاریست که در بیداری اتفاق افتاده. تشکر از همراهیتون.
Roz : سلام وقت بخیر.خواب میدیدم شب بودویک ماشین مدل بالای سفیدتوتاریکیه شب بود.چندبارازپهلوماشین رونگاه کردم،بعدهم دیدم چراغاش روشنه.ماشین ایستاده بودوحرکتی نداشت.
ایستاده بودن ماشین چه تعبیری داره واینکه من ازبیرون نگاش میکردم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با موانع و مشکلاتی برای رسیدن به اهدافتان مواجه هستید و برای شما روشن و واضح نیست که چه پیش خواهد آمد. اما می دانید که باید تلاش ها و انرژیهای خودتان را در جهت سفید بختی و آرامش و کنترل زندگی تان خرج کنید و نباید ناامید باشید و نباید اجازه دهید که وقتتان الکی هدر داده شود. تشکر از همراهیتون.
Sheyda : سلام و عرض ادب
خانم هراتي عزيز، خواب ديدم شبه و در حياطه بزرگي هستم، چندتا فشفشه چسبيده بهم رو روشن كردم و از زمين بسرعت رفت سمته اسمون، خيلي خيلي بالا، و وسط اسمون يه اتيش بازي فوق العاده با يه شكل خوشگل براه افتاد و به محض اينكه اتيش بازيش تموم شد از اسمون يه لامپ مهتابيه بزرگ و روشن افتاد زمين دقيقا جلوي پاي من.
ممنون ميشم تعبيرشو بهم بگيد.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما جشن و شادی خواهید داشت و بسیار خوشحال می شوید. اگر لامپ شکست، همسرتان پیش شما می شکند و ناامید می شود واگر لامپ نشکست، نور و امید به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
sogand : سلام وعرض ادب روزگار به شادی وخیر دوست خوبم پسرم خوابی دیده ممنون می شوم تعبیرش کنید ا ز زبان خودش صبح خواب دیدم با دو تا از عمو هایم به سمت خانه می امدیم بعد من با عموی بزرگ رفتم به سمت خانه یکی از اقوام نزدیک که حفاظ پنجرهاش کنده شده وشیشه ان شکسته بود گمان کنم اشپزخانه اش بود ولی خانه روشن وگرم بود ومخروبه نبود فقط انگار کسی انجا زندگی نمی کرد وخانه را رها کرده بودند بعد با کمک عموی بزرگم با نایلونی پنجره را درست کردیم که کسی داخل نشود بعد رفتم خانه دیدم ان یکی عمویم که با ما بود در اول خواب خانه ما است وداشت لامپ را درست می کرد انگار با او رفتار سردی داشتم بعد گفتم فنرش زنگ زده که عمو گفت درست می کنم وکار می کند برای مادر زنم هم درست کردم وسه تا لامپ وصل کرد واوردش پایین ونورش زرد رنگ بود وخانه حسابی روشن شد وروشنایی چندین برابر شد
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. فامیلتان که خانه اش پنجره نداشته، دیگران در زندگی اش مداخله کرده اند و باعث شده اند که ایده ای که در سرش بوده را کنار بگذارد و از انجام کاری که می خواسته انجام دهد، دست بکشد. احتمالا شما یا عموی بزرگ به او راهنمایی خواهید کرد که بتواند کارش را با موفقیت به پیش ببرد یا دیگران در کارش دخالت نکنند. زندگی شما هم روشن خواهد شد و اختلاف بین شما و عمویتان از بین خواهد رفت. خسارت شما جبران خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
ترانه : سلام خواب دیدم رفتم به کوچه روستا پدر بزرگم که یه خونه قدیمی خشتی بود اونجا یه سوراخ ایجاد شده بود داخلش نورانی بود یه رنگ زرد ملیح که به وسیله چندین لامپ ایجاد شده بود بعد داخل اون خونه چند مرد جوان تقریبا سی ساله بود که من داشتم اونها رو میدیدم بعد یه مرد که صداشو شنیدم برگشت بهم گفت که دیگه نگاه نکن چون همکلاسیهای دخترم داشتن میومدن و نباید کسی متوجه میشد اونا اومدن ولی حتی اگه داخل اون سوراخو میدیدن نمی تونستن چیز هایی که من میدیدم متوجه بشن
فریبا هراتی
: سلام. شرایط بد زندگی مردم روستای پدربزرگتان عوض خواهد شد و نور امید و روشنایی و اتفاقات خوبی در جریان است که شرایط زندگی مردم را عوض می کند ولی این الهام برای شماست و دیگران فعلا اگر از این موضوع با آنها صحبت کنید، به این موضوع باور نخواهند داشت. تشکر از همراهیتون.
وحید : سلام خانم هراتی،خدا قوت می بخشین من یه خوابی امروز دیدم البته این خواب بعداز ازساعت 7/5صبح بود وچون به خواب قبلیم نزدیک بوداینجا نوشتم لطف میکنید برام تعبیرش رو بگین:
خواب دیدم دارم سوار قطار میشم وظاهرا"سربازیم تموم شده بود وهمرام یه افسرعالی رتبه نظامی بود که من نمیدیدمش انگاربرای بدرقه من اومده بود وزمانیکه اومدم سوارقطار شم دژبان یه احترامی گذاشت ونمیدونم اون افسر به دژبانه چی گفت خلاصه دژبانه بامن همراه شد ومنم رفتم داخل قطار درحالیکه ظاهرا"دوباره سربازیم تموم شده بود وساکم دستم بودرفتم وداخل قطار راه افتادم البته کسی روتوقطار بغیر خودم ندیدم وحتی نشستنم رو هم ندیدم نمیدونم چطور شد که البته شاید خیلی مسخره باشه وواقعا"نه توخواب ونه توبیداری هم توفکر این قضیه نبودم ونیستم ولی یدفعه دیدم یه خانمی وارد قطار وجایی که من بودم شد که خیلی شبیه لیلا فروهر بودبا یه خانم دیگه که همراهش بود ویک نوزاد پسر که بغل لیلافروهر بود اما جالبش اینه که خیلی راحت انگار نه انگار که ایرانه باسرباز اومد وحتی موهاشم مدل پسرونه زده بود وخیلی هم بهش میومدوخیلی جوونتر شده بود اومد کنار من درحالیکه انگار دیگه توی قطار نبودیم ونمیدونم واقعا"چطور شد که یهو دیدم من تورختخواب خوابیدم وکنارم همون پسر بچه لیلا فروهربود وبعد خود لیلا فروهرولی اثری ازخانم همراهش نبود داشتیم صحبت میکردیم البته اون داشت با من صحبت میکردومن حین صحبتهای اون داشتم بهش نکاه میکردم وباخودم میگفتم واقعا"لیلافروهره یانه یه جورایی انگار خیلی هم شرم وحیا داشتم وخجالت هم میکشیدم که واقعا"خودمم مونده بودم که من اینجا چیکار مکنم وچه چیزی بین من ولیلا فروهر وجودداره واصلا"منو آدم حساب نمیکنه که همون موقع دیدم داریوش(خواننده)داره با زنش رد میشه با اینکه زن قشنگی هم داشت چشمش دنبال لیلا فروهره وظاهرا"هم قبلا"لیلا فروهررو میخواسته ولی لیلا محلش نگذاشت ورد شد،آخرشم خواب دیدم که دوباره با لیلا فروهرتوی یه جایی مثل خونه هستم ودوباره با لیلا فروهر وبچش که کنارش بود ونمیدونم که چکاری برام کرد که منم به نشانه تشکر کردن رفتم واولش برای نشون دادن محبت گونش رو بوسیدم ولی یهو اون شروع کرد منو چندین بارعاشقانه بوسید
شرمنده شاید واقعا"خیلی مسخره وتوهم آمیز باشه ولی واقعا"من این خواب رو دیدم درحالیکه اصلا"هم توبیداری نه به لیلا فروهر ونه هیچ زن دیگه ای فکرم نمیکردم
جالبیش اینجاست که من طی یک هفته دولار خواب سربازی رو دیدم که دوباره سربازیم تموم شده وساکم دستمه نمیدون حکمتش چیه؟
با تشکر وسپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. دوران سخت زندگی شما به پایان رسیده و به زودی خوشی های شما آغاز خواهد شد. معنی کلمه لیلا فروهر یعنی سرخوشی از می و نگهداری کردن و پناه بخشیدن. اینکه دیده اید سوار قطار شده اید، از این جای زندگی شما به بعد، سرخوش و شاد و در پناه خدا به خوبی انشالله زندگی خواهید کرد و گشایش کار خواهید یافت. هر چند که دوست دارید اینبار با کسی زندگی کنید که تمام وقت و همت خود را صرف شما کند و دنبال فامیل و دوست ندود و کم کم زندگی شما به گونه ای خواهد شد که دوست دارید. خیلی ها حسرت شما را خواهند خورد ولی زندگی شما سرشار از عشق و امنیت خواهد بود انشالله. لیلا فروهر در خواب شما دنیایی سرخوش و سرشار از پناه و امنیت است!! :))))))))) خوش باشید.
وحید : عذر میخوام خانم هراتی از زمانی که من سوار قطار شدم تا آخر ماجرا اوضاع بنحوی ادامه پیداکرد که دیگه اصلا" احساس نمیکردم داخل قطار هستم وانگار ازهمه لحاظ احساس راحتی وآرامش خاصی داشتم دقیقا"مثل خونه خودم وحتی تا آخرشم که پیش لیلا وبچه بودم و احساس محرمیت وحلالیت وراحتی داشتم همه چیم اونجا خلاصه شده بود ممنون وسپاسگزارم بابت زحماتتون
فریبا هراتی
: قطار گذران عمر است و همانطور که عرض کردم از این جای زندگی به بعد، انشالله شادی و خوشبختی زیادی در زندگی خود خواهید داشت و اوضاع خیلی خوب پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.