تعبیر خواب لباس
اگر کسی ببیند که لباسی بر تن ندارد، حرمت او بین مردم کم می شود، راز او آشکار می شود و ضعیف و هراسان خواهد شد. داشتن لباس نو و تمیز و زیبا، نشانه امنیت و بالا رفتن حرمت بیننده خواب است. اگر لباس فقیرانه ای به تن داشتید، زیان می کنید و به فقر مبتلا می شوید. اگر لباس کهنه را از تن خارج کنید، از غم و اندوه خلاص خواهید شد.
پوشیدن لباس زنانه در خواب برای مردان، رسیدن تهمت و از بین رفتن آبرو و مورد سوال و مواخذه قرار گرفتن است. پوشیدن لباس مردانه در خواب برای زنان، قبول مسئولیت ها و وظایف دشوار است. اگر ببینید چند دست لباس دارید، تکالیف و تعهدات شما زیاد خواهد شد. اگر ببینید لباس غواصی پوشیده اید، ریسک می کنید و به استقبال خطری بزرگ می روید.
پوشیدن لباس تنگ، تاویلش در فشار قرار گرفتن و لباس راحت و گشاد، فراغت خاطر یافتن از جهت اجتماعی و خانوادگی است. دیدن لباس عروسی، نشانه شرکت در کارهایی شادی بخش و هم صحبتی با دوستان صمیمی است. اگر لباس عروسی کثیف یا چروک باشد، رابطه شما با دوست صمیمی تان قطع خواهد شد. داشتن و پوشیدن لباس عزا، نشانه بد اقبالی و ناراحتی خاطر شما از جهت دوستانتان است.
تعبیر خواب آستین
لوک اويتنهاو می گوید: تعبیر خواب آستین بلند، افتخار و سرافرازی است. تعبیر خواب آستین کوتاه، ضرر و زیان است. تعبیر خواب آستین گشاد، خشم و عصبانیت است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لباس درخواب هفت وجه است:
- دین پاک،
- توانگری،
- عز و جاه،
- منفعت،
- عیش خوش،
- عمل،
- عدل.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دید لباس تابستان به زمستان پوشیده بود، دلیل که به قدر لباس مالش زیاده شود. اگر دید لباس زمستان به تابستان پوشیده بود، دلیل ترس است. اگر زنی به خواب دید که لباس مردان پوشیده بود، دلیل منفعت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در تن او لباس مهتران بود، دلیل بزرگی است. اگر ببیند لباس فاسقان داشت، دلیل معصیت است. اگر دید که لباس سلاطین پوشیده بود، دلیل که کارش به نظام گردد.
جابر مغربی می گوید: اگر لباس پادشاهان داشت، دلیل که از پادشاه منفعت یابد. اگر ببیند لباس علماء داشت، دلیل است که از علماء بهره مند گردد. اگر ببیند که لباس صوفیان داشت از دنیا دست بدارد. اگر ببیند که لباس توانگران داشت دلیل که درجمع مال حریص خواهد بود. اگر ببیند که لباس ترسایان و جهودان داشت، دلیل که بیننده میل به ایشان پیدا کند.
تعبیر لباس خواب (پیراهن خواب)
اگر کسی در خواب ببیند که لباس استراحت پوشیده، دارای همسری مهربان است و اگر در لباس خواب، پارگی یا خللی به وجود آمد، تعبیر عکس آن است. مفقود شدن لباس خواب، دلیل بر ناراحتی و بگومگو بین زن و شوهر است. داشتن لکه های کثیف بر روی لباس خواب، نشانه خیانت همسر است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پیراهن خواب بر سه و جه است:
- زنی نیک،
- راحت و آسانی،
- رنج و اندوه و مصیبت.
تعبیر خواب لباس سفید بر تن داشتن
محمد ابن سیرین می گوید: تاویل لباس خواب، به زن بر می گردد. اگر ببیند پیراهن خواب او سفید و پاکیزه است، دلیل که عیالش دیندار است و مستور. اگر ببیند پیراهن خواب سیاه او است، دلیل که از عیالش اندوه و رنج به او رسد.
تعبیر خواب لباس سیاه بر تن داشتن
بعضی از معبران می گویند: لباس سیاه در خواب، برای حاکم یا پادشاه نیکو و برای رعیت، بد است. اگر لباس خواب را کبود ببیند، دلیل که او را به سبب عیال غم و اندوه و مصیبت رسد. اگر ببیند که لباس خواب اش چرکین و دریده است، دلیل که زن او چرکین و پلید و ناسازگار است. اگر ببیند لباس خواب اش بسوخت، دلیل که عیالش بمیرد.
تعبیر خواب لباس نظامی
اگر خواب ببینید حمایل نظامی بر لباس خود دارید، نشانه آن است که با رفتارتان تنها توجه افراد سبک سر را به خود جلب کرد. اگر خواب ببینید برای دختری حمایل نظامی خریده اید ، علامت آن است که با صداقت و رفتار معقولانه خود، شأن و مقامی به دست می آورید .
تعبیر خواب اونیفورم
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
خواب یك یك شخص اونیفورم پوش : شانس به شما روی خواهد آورد.
افسران اونیفورم پوش : ترفیع خواهید گرفت.
سربازان اونیفورم پوش : با مشكلات و ناراحتیهای بسیار روبرو هستید.
یكی از اعضاء خانواده تان اونیفورم پوشیده : افتخار و تشخص.
اونیفورم پوشیده اند : در قبال شجاعتتان پاداش خواهید گرفت.
اونیفورم می فروشید : دوستانتان از نفوذشان استفاده خواهند كرد تا به شما كمك كنند.
مردان كه در سر كار اونیفورم پوشیده اند : به شما پول زیادی خواهد رسید.
زنانیكه اونیفورم پوشیده اند : شما خیلی متكبرید.
زنانیكه اونیفورم نظامی بتن دارند : شما در سطحی نیستید كه بتوانید وظایفتان را انجام دهید.
خواب اونیفورم مستخدمین یا كارمندان را می بینید: دشمنانتان شكست خواهند خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Sara : سلام خانوم هراتی عزیز،امیدوارم حالتون خوب باشه،جمعه حدود ساعت ۷ صبح خواب دیدم انگار برای خرید مانتو به مغازه ای رفتم که لباس مجلسی هم داشت همینجوری داشتم مانتوها رو نگاه میکردم انگار تو ذهنم فکر کردم یه مهمونی یا عروسی پیش رو داریم بدم نمی اومد لباس مجلسی ها رو هم پرو کنم،ولی حرفی نزدم،داخل اتاق پرو بغلی هم یه خانومی بود چهره ی زیبایی داشت ولی خیلی غمگین بود،من ولی انگار پول کافی یا قصد خرید لباس مجلسی رو نداشتم،حس کردم نگاه آقای فروشنده بهم یه جوریه انگار از من خوشش اومده بود انگار بند لباس زیرم مشخص بود رنگش هم سرخابی بود دیدم یه لباس دو رنگش به رنگ سرخابی وشکلاتی که بیشتر به کرم میخورد آورد بپوشم گفتم من اصلا لباس مجلسی نمیخوام بخرم گفت من میخوام همینجوری بهت هدیه بدم من قبول نمیکردم با اصرار گفت حالا پرو کن انگار دوست داشت تو تنم ببینه من گفتم رنگ سرخابی اصلا بهم نمیاد گفت گفتم به لباس زیر یعنی اشاره کرد که با اون همخونی داره منم رفتم بپوشم خانوم کناریم اونجا بود اصلا حرف نمیزد من همش میخواستم باهاش صحبت کنم،جالبه من واون داخل دوتا اتاق پرو جداگونه بودیم ولی همدیگه رو میدیدیم واتاق پرو خیلی کوچیک بود وجالبتر اینکه یه جوری انگار من واون فروشنده با هم تنها بودیم دید من میترسم برم لباسو بپوشم گفت من اصلا میرم بیرون،رفتش وسط پوشیدنم یه لحظه اومدم بگم این رنگش به من نمیاد، انگار نمیخواست کسی منو ببینه نه کسایی که انگار آشنا بودن اومده بودن اونجا مخصوصا انگار با خانوم اتاق بغلی نسبتی داشت من چهره ی خانومه رو دیدم دیدم انگار فیلمی از گذشته اش که مراسم فکر کنم عروسیش بود ولی لباس عروس تنش نبود فقط داشت میخوند وآرایش مهمونی داشت وخیلی زیبا شده بود انگار شکست عشقی خورده بود وغمگین میخوند خلاصه دیدم مغازه دار بهم اشاره کرد برو داخل که کسی منو نبینه بعد خودش دو رنگ دیگه از لباسو برام آورد یه خانوم دیگه هم انگار بعدش اونجا بود یادم نمیاد چیکار کردم ولی از من تشکر کرد بعد دیدم انگار لباسو داشتم جلوی آینه بزرگ بیرون اتاق پرو میپوشیدم یه پیراهن بلند با آستین های بلند که قسمت بالا تنه اون گیپور داشت البته بدن نما نبود وسرم رو بلند کردم خودم رو داخل آیینه دیدم،دیدم لباس خیلی خوشرنگ آستین بلند دنباله دار وبلند بود فکر کنم سبز پررنگ بود که کلی با گیپور کار شده بود قسمت جلوی سینه اش یه مقدار باز بود احساس میکنم در رفت بازتر شد ولی اونقدر زیبا شده بودم خودم حیرت کردم حتی آرایش صورتم عوض شده بود وموهام هم انگار درست شده بود خوش اندامتر شده بودم پوستم سفیده ولی سفیدتر شده بودم با حیرت به خودم نگاه کردم حتی چشمام وصورتم هم خیلی زیبا شده بود فکر کنم اون خانومه هم که از من تشکر کرده بود فقط من واون اونجا بودیم هم از من تعریف کرد،درست یادم نمیاد ولی فکر کنم دوست داشتم اون آقا هم منو تو اون لباس ببینه، یکدفعه از خواب پریدم ولی حسی که تو خواب حتی بعد بیدار شدن داشتم فوق العاده عالی بود واینکه انگار خودم هم از توجه اون آقا خوشم اومده بود یا ازش خوشم اومده بود مخصوصا نمیخواست منو اذیت کنه ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید تصویر تازه ای از خودتان به دیگران نشان دهید. می خواهید رفتاری با پرستیژ و با فرهنگ و در عین حال رازدار داشته باشید و حدود هر کسی را نگه دارید و برای هر کسی حد و مرزی قائل شوید که چقدر با شما صمیمی شود. اما در عین حال اعتبار زیادی برای خودتان قائل نیستید که بتوانید اینطور با دیگران در شرایط متفاوتی که در آن قرار می گیرید؛ ارتباط برقرار کنید. شما سعی می کنید که روی روحیات و اخلاقتان کنترل کاملی داشته باشید و با دیسیپلین و منظم رفتار کنید ولی نمی توانید شور و شوق یا هیجانات و استرس یا خشمتان را از دیگران مخفی کنید و به صورت ناخودآگاه، این شور و هیجانات را بروز می دهید. با وجودی که مردد و دو دل هستید که آیا موفق می شوید که حالا بعد از این مدت که از زندگی تان گذشته، تصویر تازه ای از خودتان به دیگران نشان دهید؛ یا خیر؛ اما به هر جهت شما سخت تلاش می کنید که در چنین شرایطی با پرستیژ رفتار کنید. شما نمی خواهید که مثل گذشته نامجرب و ساده لوحانه رفتار کنید و احساسات و افکارتان را با دیگران مطرح کنید. می خواهید قوی باشید، مستقل و با اراده تر از گذشته باشید و رازدار خودتان باقی بمانید. دوست دارید که منافع تان محفوظ باشد. شما می خواهید نشان دهید که در حمایت از خودتان، دستتان به دهانتان می رسد و قوی هستید؛ می خواهید نشان دهید که با فرهنگ و اصیل هستید و بسیار رفتار خانمانه ای دارید ولی در عین حال، به این فکر می کنید که منافع مالی تان محفوظ باشد؛ مراقب باشید که به شما خیانت نشود و حرفتان را هم با هر کسی مطرح نکنید. شما می خواهید مهربانتر به نظر برسید و وجهه ی خوبی داشته باشید، می خواهید نشان دهید که اعتماد به نفستان قویست. شما از اینکه خودمختار و مستقل بتوانید از پس خودتان بربیایید، به خودتان افتخار خواهید کرد. پس عزم و اراده تان را جزم می کنید که چنین رفتاری داشته باشید. تشکر از همراهیتون
الهه : سلام خانم هراتی عزیز خوب هستین
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما شاهد این ماجرا هستید که آنان هیچ اختیاری در زندگی شان ندارند و صرفا مجبورند شرایطی را که به ایشان تحمیل شده است را تحمل کنند و غصه می خورند. شما نباید بی تفاوت و ظاهر بین باشید. خرد و عقلانیت شما راهتان را مشخص می کند. تشکر از همراهیتون
الهه : سلام خانم هراتی جان خوب هستین عزیزم ،عزاداریاتون قبول حق ان شاالله ،بسیار دلتنگتون هستم همیشه به یادتونم الهی هر جا هستین در پناه خدای مهربان سلامت و شاد باشین،امروز صب خواب دیدم لباس مجلسی صورتی دوخت میزنم یه لحظه انگار پاشدم رفتم دوباره که برگشتم دیدم رنگ لباس قرمز رنگ شده تعجب کردم بعد حضرت مهدی عج رو دیدم که بهم نواه میکردن گفتن منتظر،بعد کلماتی که گفتن رو لباس با رنگ مشکی نوشته میشد،منتظر اشاره به خودشون بود بعد ادامه دادن منتظر اصدادکم ... و همون لحظه با صدایی بیدار شدم و نتونستم جمله رو کامل رو لباس بخونم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. همینطور برای شما. شما شخصیتی مهربان و دلسوز و ساده و شیرین دارید ولی گاهی شور و شوق زیادی در وجودتان شکل می گیرد. حضرت مهدی عج می خواهند که شما به زندگی نگاه تازه ای داشته باشید و دقت عمل بیشتری داشته باشید و نه اینکه دست روی دست بگذارید و تماشاچی بمانید. حضرت مهدی منتظر هستند که شما متحول شوید و از اعمال و اشتباهات گذشته تان دست بکشید. او آنچه که مقدر شده است را در عملکردش نشان خواهد داد ولی پیروانش نباید صرفا منتظر باشند بلکه باید اقدامی مثبت انجام دهند. تشکر از همراهیتون
fateme : من با همکارآقا هراز گاهی چت میکنم. دیدم تو خونمون نشستم لباس مشکی پوشیدم و دختربچه ای هم تو بغلمه که لباس مشکی پوشیده ودستاش تو دستمه.همکارم صحبت میکرد ولی من خیلی محل نمیدادم. بعد دیدم این آقا تو تلویزیون عکسای دوست دخترای اجتماعیش رو گذاشت و میگفت اینا فقط دوستام هستن و رابطه آنجنانی با هم نداریم در واقعیت هم اینو بهم گفته.ولی من تو خواب انگار خوشم نیومد.بعد دیدم سر کار هستیم و همه خانم هستیم (در واقعیت هم آقا هست هم خانم) و همه لباس مشکی خیلی غمگین بود همه چی و اون آقا کاپشن صورتی پوشیده بود و خیلی پیروشکسته به نظر میرسید و داشت دور میشد کتف سمت راستش هم به سمت راست خم شده بود. من تو دسته عزاداری مردا بودم و خانمی نبود خیلی غمگین بودم اون آقا هم داشت میرفت و رفت تو کوچه و ندیدمش و خیلی منتظر بودم برگرده.
فریبا هراتی
: سلام. شما نگران و ناراحت هستید و می خواهید کودک درونتان به آرامش برسد. می خواهید رازدار خودتان باشید و محترمانه زندگی کنید ولی از اینکه عشقی در زندگیتان نیست ناراحتید. شما در ظاهر وانمود می کنید که به همکار آقایتان توجه زیادی ندارید. او با اشخاص زیادی مثل شما دوست است ولی شما می خواهید برای او خاص باشید و ته دلتان او را برای خودتان می خواهید. شما و خیلی از همکاران خانمتان به خاطر شرایطی که در آن قرار گرفته اید احساس رضایت از زندگی ندارید. همکار آقای شما رفتاری مهربان و دوستانه و حمایتگرایانه دارد ولی او هم زیاد به فکر خودش نیست و در رابطه با عشق، نارس و نابالغانه رفتار می کند. احتمالا قبلا از کسی انتظار حمایت و پشتیبانی داشته ولی از او حمایت نشده و نمی تواند به عشق کسی اعتماد کند. شما مستقل و خودمختار و قوی هستید و میخواهید زندگی تان را زود تغییر دهید و شانس اینکه او به شما توجه بیشتری داشته باشد ضعیف است. تشکر از همراهیتون
معصومه : سلام بزرگوار.
یه شب خواب دیدم داخل یه ساختمان بزرگ وحداقل دو طبقه،تو طبقه همکفش کنار دیوار به حالت پناه گرفتن دراز کشیدم.حس میکردم هر لحظه امکان داره ساختمون بریزه و من اون زیر بمونم.احساس بدی بود و انگار لحظات آخر سرپا موندن ساختمون بود و من از ترس یا الله یا الله میگفتم.تو همون حین خودم رو که هیچ شباهتی هم بهم نداشت با لباس انسان اولیه کمی دورتر دیدم که داشت بهم نگاه میکرد و انگار لبخند میزد.
من قبل از خواب سوره واقعه رو خونده بودم و دو آیه برام مهم شده بود. آیاتی که میگفت گروه زیادی از مقربان از امتهای نخستین اند و گروه اندکی از آخرین.و من دوست داشتم بدونم آیا من هم جزوی از این عده کم آخرین و مثل گروه نخستین هستم یا نه؟
صبح فرداش فامیلمون مریض شد ومن مجبور شدم برم کمکش
به نظر شما دیدن این نوع لباس به خاطر ذهنیت قبل خوابم بود یا یه پیغام؟
فریبا هراتی
: سلام. ساختمانی که در خوابتان در حال تخریب بوده، سلامت همین فامیلتان است که شما به کمک او رفته اید و از آرامش خودتان به خاطر او گذشته اید. شما به انسانیت اهمیت می دهید و سعی می کنید که با انجام کار خیر، در رفتار خودتان تغییرات مثبتی ایجاد کنید. شما به غرایز اولیه تان و آرامش خودتان توجه نمی کنید و از این شخصیت حمایتگرایانه ی خودتان خوشنود هستید. در سوره ی واقعه، مردمی که بخشی از آنان از مردمان گذشته و بخش کمی از آیندگان هستند، همه شان خصلت های مشابه دارند. اول و آخر بودنش یعنی اینکه قبل به دنیا آمده اید یا بعد. شما از مردمان گذشته نیستید و الان بدنیا آمده اید ولی پیام خوابتان این است که شما جزو نیکوکاران هستید. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام
وقتتون بخیر مخفی باشه لطفا
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. قبل از تعبیر خوابتان باید عرض کنم که هیچ ارتباط روحی بین شما و وسایلی که علی به شما داده نیست. نظر دوستتان اشتباه است. شما تنها زمانی ارتباط روحی با علی خواهید داشت که یا به او فکر کنید و یا او به شما فکر کند. وگرنه محال است که هر بار عطری می زنید که مثلا علی خریده، موجب شود که او به شما فکر کند. اما تعبیر خوابتان این است که تحولات تازه ای در زندگی علی ایجاد شده و او به عادات و رفتارهای گذشته ی خودش پایان خواهد داد. شما از این جهت خوشحال هستید که او برای همیشه از فکر شما بیرون می آید. درک شما بالاست و منطقی و روشنفکر هستید. شما دیگر در زندگی او جایی نخواهید داشت و این آرزوی شماست که مزاحمتی از جانب او نداشته باشید. علی هنوز از شما کینه دارد ولی شاید این تحولات جدید موجب شود که او از فکرتان بیرون بیاید. احتمالا علی با کسی ارتباط تازه ای پیدا کرده و این خانم از اینکه شما قبلا با علی ازدواج کرده بودید، خوشش نمی آید هر چند که شما کاری به کار علی ندارید. علی از شما برای او تعریف کرده و او نسبت به شما کنجکاو شده. شرایط مالی علی هم بهتر از گذشته شده و مادر شما از اینکه علی احساس موفقیت کند خوشحال نیست. شما بینشی قوی دارید و اینها را به همین جهت در خوابتان دیده اید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم (لطفا مخفی باشه)
فریبا هراتی
: سلام. شما به مشکلاتی که در گذشته در زندگی تان وجود داشته فکر می کنید و یاد دوستتان می افتید که چطور فکرتان را ناراحت می کرد. شما رفتاری راحت از خودتان بروز می دادید و سعی می کردید که علیه یا به نفع کسی گارد نگیرید و به موفقیت برسید. او راجع به مشکلات خانوادگیش با شما حرف می زده و فکرتان را ناراحت می کرده و شما تمایلی به این نداشتید که بار منفی مشکلات او را روی خودتان تجربه کنید. او آنقدر انتظار داشته که شما به او و مشکلاتش برسید که انگار خودتان را باید نادیده می گرفتید و فقط او را مهم می دانستید. تشکر از همراهیتون
N : سلام.7صفر خواب دیدم رفتم .«لطفا پنهان باشد»
فریبا هراتی
: سلام. تحولات تازه ای در زندگی دایی تان ایجاد شده و زندایی تان نگران است که شما از شرایط مالی شان با خبر شوید یا از نقشه های آینده شان با خبر شوید. او بشدت مادیگراست و در عین حال که سعی می کند که رفتاری شایسته و با پرستیژ از خودش بروز دهد ولی وقتی عصبانی می شود کنترل احساساتش از دستش در می رود. شما قصد سو استفاده از ایشان را ندارید و به مال و ثروتشان هم چشم ندوخته اید. ولی هر چه شرایط مالی زندایی تان بهتر شود، او عملکردش را بیشتر به شما بروز می دهد. خوابتان شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Suzaaan : سلام.چن سال پیش خاب دیدم پسری بامادرش اومده خونمون خاستگاری(دوست داداشم و خانمش هم بودن اماخونوادم نبودن)این آقا بلوز سفید یقه اسکی پوشیده بود باشلوار فک کنم مشکی،مادرش چادررنگی تیره سرش بود دو طرف چادر به پشت گردن بسته بود مثل قدیمیها و گفتم مثل روستاییها،داشتم از سمت آشپزخونه به سمت پذیرایی میومدم،نگاه مادرش ب سمت دوست داداشم و خانمش بود و داشت بااونا حرف میزد خود آقاهم روبرو نگاه میکرد و انگار داشت ب حرف مادرش گوش میکرد و بعد من از بین اونا گذشتم رفتم طبقه بالای خونمون جلوی آینه ایستادم دیدم منم بلوزم سفیده بادامن کوتاه مشکی بالای زانو و همینطور ک خودمو نگاه میکردم باخودم بارضایت گفتم نمیدونم چی بگم(انگار تو جوابی ک میخاستم ب خواستگار بگم مردد بودم و تردیدم بخاطر ظاهر مادرش بود)فقط دوست داداشم و خانمش میشناسم وخاستگار ُ توبیداری نمیشناسم
فریبا هراتی
: سلام. شما در آن زمان قرار بوده که گشایش کار پیدا کنید و به انجام کاری متعهد شوید که روی آن، خردمندانه فکر کرده اید و نسبت به وظائفی که قرار بوده به شما محول شود، خوب بررسی و ارزیابی کرده اید. شما شخصیتی قوی و با اراده از خودتان نشان داده اید و با کرامت و آرام رفتار کرده اید. بسیار رازدار بوده اید و در ایفای وظائفتان جدی رفتار کرده اید. هر چند که سعی کرده اید در کارتان مدرنتر رفتار کنید، اما در دلتان به سنت ها و فرهنگ گذشته ی خودتان پایبند بوده اید و با تلاش و کوشش زیاد می خواستید که کارهایتان را بخوبی مدیریت کنید. شما می خواستید که گرمی و امنیت و رفاه بیشتری به زندگی تان وارد کنید و مثل برادرتان نشان دهید که قوی و با اراده و مستقل هستید. در عین حال شما سعی کرده اید که شخصیت خانمانه و محترمانه ای از خودتان بروز دهید و مردد بوده اید که آیا در قبول این کار و ایفای وظائفتان موفق خواهید بود یا خیر. تشکر از همراهیتون
Tasnim : سلام.لطفا خوابم نمایش داده نشود..بی زحمت تعبیرش رو بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیراین است که او کار خیری انجام داده بوده که برایش ثواب زیارت خانه ی خدا نوشته شده است. بیننده ی خواب برای پدرش دعاهای خیری فرستاده تا از پدرش حمایت کند و این مرحوم معتقد است که شما هم نیاز به حمایت دارید و ساده و بی تکلف رفتار می کنید. او می خواهد از شما حمایت کند. اگر دخترتان دو دل است و نوه ی این مرحوم را دوست ندارد؛ مجبور نیست که به خاطر خوبی پدربزرگ خوستگارش؛ به خواستگارش پاسخ مثبت بدهد. شما باید کاری را انجام دهید که به شما گرمی و امنیت بیشتر می بخشد و این مرحوم هم همین را می خواهد که شما در امنیت و آرامش باشید. تشکر از همراهیتون