کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب لحاف

هر که در خواب ببیند که لحاف نو و زیبایی دارد، همسر پاکیزه و زیبایی درخانه خواهد داشت و پارگی لحاف، دلیل بر بی حیایی و بی آبرویی همسر است. لحاف نشان دهنده رابطه ای است که بیننده خواب با جفت خویش دارد. اگر ببینید لحاف کهنه ای دارید، همسر بدی نصیب شما می شود و اگر متاهل هستید، روابط شما با همسرتان خراب می شود. اگر لحاف سوراخ و پاره باشد که غیر قابل استفاده به نظر برسد، از همسر خود جدا می شوید.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لحاف درخواب بر سه وجه است:
  1. زن عالمه،
  2. کنیزک دوشیزه،
  3. عز و جاه.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن لحاف درخواب، دلیل زن است. اگر ببیند لحاف نو بخرید، دلیل که کنیزکی دوشیزه بخرد یا زن بخواهد. اگر ببیند که لحاف او چرکین بود، دلیل است زن او سلیطه است.

جابر مغربی می گوید: اگر دید لحافی سبز داشت، دلیل است زنی دیندار بخواهد. اگر سفید بود، آن زن توانگر و پارسا است. اگر سرخ ببیند زن او مطرب دوست است. اگر سیاه ببیند زن او عالمه است و لحاغ زرد، زن بیمار گونه است. اگر لحاف را رنگارنگ ببیند، زن او فرینبده است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

166 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

انیس

انیس : سلام.وقتتون بخیر.پدرم هشت سال پیش از دنیا رفت.همیشه از اردیبهشت تا مهر ماه شبها روی حیاط خونه میخوابید.خواب دیدم پدرم روی حیاط خوابیده بهش گفتم سرده بیا داخل گفت نه.انگاری دنبال یه جای بزرگتر بود.رفت بیرون منزل که یه جای وسیعتری نسبت به حیاط خونمون بود یه فرش پهن کرد رختخوابش رو هم روی فرش انداخت گفتم بابا سرده گفت نه .یه دفه رفتم دو تا پتوی نو اوردم اولی رو باز کردم گفتم اینو بندازم گفت نه خودمم از جنسش خوشم نیمد.اما پتو دومی رو باز کردم بزرگ و دو نفره رنگهای ملایمی داخلش بود ابی و صورتی خوشرنگ .گفت همینو بنداز خودمم عاشق لطافت پتو و خوشرنگیش شدم.بعد گفت حالا پتوی رختخواب خودم رو بنداز روی همین پتو.و خوابید.احساس خوبی داشتم که پدرم راحت خوابید.ارامش گرفتم.

پاسخ
لینک۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۴۵:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۴۰:۱۵
انیس

انیس : ممنون میشم بعد گذشت 24 ساعت تعبیرش رو برام بفرستید.

پاسخ
لینک۹ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۳۱:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. روح پدرتان پیش شماست و احتیاج به عشق و حمایت شما دارد. اینکه او بیرون خانه خوابیده به این معناست که شما از فکر کردن به او ناراحت می شوید و او نمی خواهد شما ناراحت باشید پس بیرون خوابیده. هرگز فکر نکنید که پدرتان چون جسم ندارد مرده محسوب می شود. پدرتان زنده است زیرا روح او زنده است و فقط جسمش فوت شده مثل اینکه شما ناخنتان را می گیرید و دور می اندازید اما خود شما هنوز احساس کامل بودن می کنید و نسبت به ناخنی که گرفته اید احساسی ندارید. روح هم نسبت به جسمش احساسی ندارد زیرا خودش را بدون جسم زنده و کامل می داند. او از مهربانی و آرامش شما احساس آرامش می کند. آبی ابدیت و از خود گذشتگی و آرامش است وصورتی عشق و مهربانی به او. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۵۳:۳۵
هما

هما : سلام خانم هراتي عزيزم❤️
خواب ديدم ست روتختي دو نفره من از صورتي به رنگ قرمز يا سرخابي در اومده(بالشت پتو ملحفه) با خودم ميگفتم اينا چرا رنگشون عوض شده جالب شده، بعد رفتم خوابيدم وقتي پتو رو روي خودم كشيدم احساس ارامش كردم

پاسخ
لینک۲۷ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۵۱:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. در وجود شما عطوفت و مهربانی و احساسی رومانتیک وجود دارد و الان نسبت به قبل عاقلتر و بالغتر فکر می کنید و شور و شوق و هیجان مثبت وجود شما بیشتر شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۳۳:۰۰
لیلا مقدم

لیلا مقدم : سلام ...خانم هراتی من دیشب خواب دیدم رفتم به ساختمانی که منزل شاه بود و من باهاشون آشنا بودم یعنی از نزدیک میشناختمشون ....بعد همسر شاه از من خواست که باهاش برم داخل یه اتاق تا چیزی رو بهم نشون بده ...گفتن میخوام به یه نفر هدیه بدم ببین کدوم بهتره واز من خواستن که نظر بدم ....اما من تو خواب میدونستم که اون هدیه واسه منه و ایشون میخوان که نظر منو بدونن و منو سورپرایز کنن ....پس منم به رو خودم نیاوردم و نظر دادم ....اول یه پتو نو یه نفره بهم نشون دادن که من خوشم اومد و گفتم این خوبه ولی بعد یه رو تختی نشونم داد و گفت این رو تختی دونفره مال خودمه اینم هست ...وبعد یه پتو دیگه که اون نو نبود ...من روتختی چشممو گرفت و پیش خودم گفتم رو تختی ملکه و شاه خیلی ارزشمندتره یه جور عتیقه بحساب میاد و پیش مردم گرانبهاتره و اینو پسندیدم و گفتم... که از خواب بیدار شدم ...

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۱:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در زندگی به مقام بالا و ثروت و قدرت خواهید رسید. بین اینکه از شما مراقبت بشودو احساس راحتی داشته باشید یا ازدواج کنید و گرمی و حمایت و عشق داشته باشید یا زندگی لوکس کنار رفاه و عشق داشته باشید، بیشتر به دنبال زندگی لوکس و شادی و امنیتی که به ظاهر هم به چشم بیاید هستید تا صرفا گرمی و حمایت و عشق. زندگی مورد علاقه تان را خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۲۳:۰۸
Mahy

Mahy : سلام خانم هراتی. وقتتون بخیر
خواب دیدم یک جای تقریبا شلوغ هستیم مثل سالن انتظار ترمینال و یه همچین جاهایی و مردم روی صندلی نشستن. من، همسرم و پسرش و پدرم اونجا بودیم. و آقایونی که انگار مارو میشناختن و میخواستن مارو آشتی بدن. بعد دیدم یک رختخواب بزرگ پهن کردن برای ما و گفتن برید آشتی کنید و بخوابید اونجا پیش هم دست از قهر و لجبازی بردارید. همسرم اولش طوری وانمود می کرد که بی اعتناست به این حرفها. ولی من رفتم خوابیدم روی اون رخت خواب و بچه اش هم اومد خوابید بغل من. همسرم وقتی دید اینطوریه اونم خوابید بغل دست بچه. یعنی بچه وسط ما خوابیده بود. من دستمو حلقه کرده بودم دور بچه و بغل من بود. همسرمم دستشو انداخت دور پسرش طوریکه دوتامون دستهامون به هم گره خورد. و ازین بابت خوشحال بودم که شوهرم اون حالت قهرش رو رها کرده و دست منو گرفته! و از یه طرف خجالت می کشیدم که پدرم و بقیه مارو می بینن. یه لحاف خیلی خیلی بزرگ هم روی سه تامون بود که نو بود و ملحفه ای به رنگ روشن داشت سفید و صورتی خیلی خیلی ملایم بود که بیشتر سفید به نظر میومد. بعد من یه طرف صورت بچه رو بوسیدم. همسرم هم اون طرف صورت بچه رو بوسید. 

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما متحول خواهد شد و شما رابطه ی امروزتان و این موقعیتی که در آن هستید را پشت سر خواهید گذاشت و مسیر جدیدی را در زندگی تان پیش می گیرید. شما و شوهرتان آشتی خواهید کرد و زندگی شما درست و پاک خواهد بود و عشق و رمانتیک در ابتدا رنگ کمتری از خودش نشان می دهد و سعی می کنید که درست رفتار کنید با هم. هر چه رابطه شما با پسر او مهربانتر و قوی تر باشد، عشق همسرتان به ادامه زندگی با شما هم قویتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۰۱:۳۶
نسیبه

نسیبه : سلام
خواب دیدم من و پدرم توی حسینیه یا مسجدی بودیم و برای یه آقایی که سید بود یه پتو با یه فرش کوچیک که زمینه هر دوشون آبی بود بهش هدیه بدیم البته هنوز بهش نداده بودیم وسط حسینیه اول پتو پهن کردیم بعد روش فرش گذاشتیم رنگ آبی فرش و پتو مثل هم بودن طوریکه به سختی می شد فهمید روی پتو فرش هستش .یه گوشه ی حسینیه کنار دم در خروجی حموم بود پدرم میره دوش بگیره بعد یه خانم میاد پیش من می گه من با آقاسید صحبت می کنم که این هدایا رو بهتون برگردونه وگرنه انتظارش میره بالا و همه افراد که نمی تونن هدیه بدن. اون خانوم به سمت در خروجی می خواست بره ولی به سمت حموم رفت و در باز کرد من بهش گفتم در خروجی اونجاست ولی دم در حموم به پدرم که د رحال دوش گرفتن بود نگاه کرد فکر کنم پدرم بهش گفت در ببنده .بعد با چن نفر یه جایی نشسته بودم و یه هندونه پیش من بود که من از وسط بازش کردم قسمت لایه سفیدی هندونه چن سانتی بود بعد روش هندونه قرمز خوشرنگ بود می چینم توی دیس، پیش مدیرم می ذارم ولی چن نفر آقایی که بودن شروع می کنند به خوردن که به مدیرم اصلا چیزی نمی رسه یه خانمی بهم می گه تو هم بخور منم خوردم به مدیرم می گم بازم از هندونه مونده ولی فک کنم بازم بهش نرسید.

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۸:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نذر می کنید که حاجتتان روا شود و در راه خدا زمینه سازی کنید و از خودگذشتگی کنید و با آغوش باز به دیگران محبت کنید و منیت نداشته باشید. پدر شما از غم فارغ خواهد شد و به حاجتش می رسد. شما شور و شوق زیادی برای رسیدن به موفقیت در کارتان نشان می دهید ولی گویا دیگران از زحمت زیاد شما سود می برند و مدیرتان با خبر نیست که شما چقدر خوب کار می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۲۴:۰۵
Anari

Anari : سلام شب بخیر و خوشی، خواب دیدم که یک خانه ی نو ساخته ایم (مال پدر) بیرون ساختمان کامل بود اما داخل خونه هنوز کار داشت و گچ کاری و رنگ و... انجام نشده، ولی ما وارد خونه شده بودیم وبیشتر وسایل را هم چیده بودیم، در کف حال(مثل اینکه کاشیکاری نبود فقط سیمانی شده بود) دوتا روفرشی( بدون فرش) پهن کرده بودیم به رنگ سبز، ظهر بود میخواستیم بخوابیم ، من و خاله ام نزدیک در خوابیدیم اما گرم بود بلند شدیم امدیم جایی که باد کولر بهتر بهمون میرسید ،من و خاله ام روی یک تشک و بالشت و زیر یک پتو بودیم اما خاله بلند شد رفت یه جای دیگه خوابید ، ومن هنوز روی تشک و بالشوزیر پتو موندم چند لحظه بعد تشک را جمع کردم و گداشتم کنار، به خاله گفتم میخوایش ،گفت نه، همون طوری که سرم روی بالش و خودم زیر پتو بودم دیدم خواهرم کنارمه اما پاهاش به سمت سرم بود(بر عکس هم خوابیده بودیم) و خاله کنار خواهرم خوابیده بود هر سه تامون روی همون روفرشی سبز خوابیدیم اما هنوزبیدار بودیم، پای خواهرم مزاحمم بود جام راحت نبود گرمم بود به خواهرم گفتم پاتو ببر اونطرفتر ،لبخند زد رفت اون طرف، خاله هم رفت اون طرف تر تامن جام باز تر و راحتر بشه ( لبه های دوتا روفرشی وسط حال روی هم بود و این قسمت برجسته زیر دو تا کتفم قرار داشت که خیلی اذیتم میکرد)در همون حالت که زیر پتو بودم و سرم روی بالش بود خودم را این طرف آن طرف میکشیدم تا بالاخره در قسمتی از روفرشی که صاف و یک دست بود قرار گرفتم ولی چون باعث شدم خواهر و خاله ام در جایی که خیلی بادخنک کولر بهشون نرسه بخوابن ناراحت بودم و یکم سرمو از روی بالش بلند کردم و به خاله گفتم ببخشید من واقعا خیلی گرمم بود بخاطر اینکه روزه ام ، خاله لبخند زد که درکت میکنم، بعد خیلی خوشحال شدم آخه دهانه کولر درست بالای سرم در سقف بود و باد بسیار خنک کولر مستقیم به صورتم میخورد و بهم آرامش میداد و کاملا گرمی و عطشم را برطرف کرد و راحت پتو رو کشیدم روی سرمو خوابیدم. برای زحمتی که میکشید سپاس.

پاسخ
لینک۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۴۷:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. افکار جدیدی به ذهن شما می رسد و زندگی تان متحول می شود. نگرش ها و باورهای قدیمیتان را دور می ریزید و روی بعضی از جنبه های خودتان کار می کنید تا فکرو ذهنتان را بهتر کنید و از لحاظ احساسی بالغتر شوید. سعی می کنید روابطتان را با یکدیگر بهبود ببخشید. اما نسبت به خودتان هنوز مشکلاتی دارید و سخت گیری هایی انجام می دهید ولی زمینه ی زندگی تان باصفا و صمیمیت است و سعی می کنید آرامش داشته باشید. شما و خاله تان صمیمی هستید و احساس همفکری دارید. اما افکارتان با خواهرتان متضاد است. به هر جهت سعی می کنید که با هم در صلح و آرامش زندگی کنید. شما کمی عصبی شده اید چون خیلی وقت است که به خواسته هایتان نرسیده اید ولی خبرهای خوشی خواهید شنید که فکرتان راحت می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۲:۱۵
چکاوک

چکاوک : سلام خانم هراتی عزیز شبتون بخیر ....من بازم خواب مردی رو دیدم که قبلا دوسش داشتم ....با وجودیکه گفتید دنبال تعبیرش نرم خیلی برام عجیبه چرا جدیدا تو خوابهام میاد ....البته من هییییچ حسی بهش ندارم راستش اونقدر گرفتارم که حوصله شو ندارم بهش فکر کنم .....من خواب دیدم در خونه ای هستم ناشناس با خاله هام و اون مرد و زن و بچه ش .....شب بود میخواستیم بخوابیم ....دو تا اتاق بزرگ بود که کف دو اتاق لحاف و تشک پهن کرده بودن به رنگ سفید بودن و روی لحاف ساتن آبی بود .....و به تعداد زیاد .....یه اتاق ماله اون مرد و زن و بچش بود یه اتاق برای ما....اما اون مرد بهیچ عنوان به زنش اجازه نمیداد تو اتاقش بخوابه ....خاله بزرگم دلش سوخت و به زنش گفت بیا با ما بخواب و آوردنش با بچش کنار من خوابوندنش اما من سرمو زیر لحافم بردم و با وحشت تو دلم میگفتم ای بابا چرا اینجا ...اینا نمیدونن این زن با من دشمنه!!!! و جرات نمیکردم بگم میشناسمش .....همش نگران بودم به من آسیب برسونه البته کاریم نداشت ولی من نگران بودم و وحشتزده .....واقعیتش بخاطر ترسم دنبال تعبیر اومدم.....بازم میگم من اصلا ازشون خبر ندارم و ابدا علاقه ای به دانستن وضعیتشم ندارم .....ممنون از لطف شما

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۵:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شاید به او فکر نکنید ولی او احتمالا به شما فکر می کند و شما به صورت تله پاتی افکار او را می گیرید. او با همسرش مشکل دارد و او را نمی تواند تحمل کند و اینکه پیش شما در اتاق شما آمده یعنی این آقا همسرش را طرد کرده و با او مشکل دارد. بعضی ها همیشه کسی را می خواهند که او را ندارند!!! اما به محض اینکه او را داشتند... دیگر برایشان عادی می شودو او را کنار می گذارند. این اقا هم از همین قماش است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۲۰:۵۸
Seyavash

Seyavash : سلام و عرض احترام.
درخوابم در خیابان به همراه خاله و دخترم بودم. در همان خیابان هر سه نفر لحافی (در بیداری لحاف متعلق به دخترم است) روی خودمان بصورت خوابیده کشیدیم . در طرفین خیابان باجه تلفن داخل شهری و راه دور نصب شده بود و من درحالی که دست خاله ام را نوازش می کردم سن او را پرسیدم که گفت ۳۴سال سابقه دارد و مجددا سن را پرسیدم که گفت پنجاه سال.در کنار خیابان پلیس راهنمایی هم مشغول راهنمایی خودرها دیده می شد.
باتشکر

پاسخ
لینک۱۶ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۰۳:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض احترام متقابل. شما نگران دخترتان هستید که در مسیر زندگی اش تنها نماندو گرمی و حمایت لازم را از شما بگیرد و خاله هم نسبت به دخترتان همین حس را دارد. خاله شما زنده دل هستند و سن قلبی شان همان 34 سال است. شما راهنمایی لازم را برای هدایت دخترتان در زندگی اش دریافت خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۹:۳۷
ترانه

ترانه : سلام خواب دیدم که زمان جشن فارغ التحصیلی رسیده بود ومیخواستیم عکس بگیریم همه بچه ها رفتن بالای پله ها وایسادن ولی من روی اولین پله نشستم وفقط یه بارونی وشلوار جین قهوهای پوشیده بودم می‌گفتم من میخوام تنها وخاص باشم عکسوگرفتیم بعد همکلاسی های پسرم مشروب خوردن ودوتاشون مست شدن ولی کاری به من نداشتن چندتا دختر چادری که مسئول برگذاری جشن بودن به من گفتن به هم کلاسی های ت بگو ما پریودیم و کاری به ما نداشته باشند وبعد به پلاستیک که در اون دوتانوار بهداشتی خونی ویه چسب زخم خونی در اون بود و به من دادند ومن در سطل زباله انداختم جشن تموم شد ومن با دوستم داشتیم می رفتیم که من در یه جوی آب که بخشی از اون یخ زده بود افتادم و خیس شدم ولباس ها مو در آوردم وفقط یه تاپ شورت تنم بود بعد با همین وضع رفتم دفتر شخصی که واسطه من و شخصی که قبلا بهشون علاقه داشتم و الان ازدواج کردن شخص واسطه یه پیراهن به رنگ سبز آبی و یه شلوار لی آبی پوشیده بود در صورتی که ایشون در واقعیت اصلا این جوری لباس نمی پوشن بعد دیدم که شخص مورد علاقه من با دختر اون فرد که خیلی از اون آقا کوچک تر بود میخواست ازدواج کنه و آقای مورد علاقه من ابرو هاشو خیلی مرتب کرده بود و اصلا متوجه حضور من نشد بعد آقای واسطه به زنش گفت که برو یه پتو برای این دختر بی حیا بیار تا آبروی منو نبرده بعد زنه نیاورد ومن النگو ام که پچ شده بود رو بهش دادم وبعد برام یه پتو آورد و دور خودم پیچوندم بعد بچه ها میخواستن با هم میخواستن برن اردو که من کمی منتظرتون گذاشتم وبعد دیدم پشت سرم یه مرد که خیلی آدم خوبی نبود اومد وبهم تهمت زدن و اون آقا میخواست منو با تفنگ بکشه و چند بار شلیک کرد ولی به من نخورد واز دستش فرار کردم


پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۰۰:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به این فکر می کید که تصویر ذهنی تان از پایان درسها و فارغ التحصیلی چگونه است. بعضی ها احساس می کنند که به خوشی می رسند و مغرور می شوند بعضی ها خیالشان راحت شده و از غم فارغ می شوند و شما احساس می کنید که بخشی از تعلقات خاطرتان را آنجا جا گذاشته اید و احساس می کنید که چیزی را که می خواستید به دست نیاورده اید ولی سهم شما گرمی و حمایتی است که بابت تحصیلاتتان به دست می آورید. کسی هم از شما خواستگاری می کند و شما رد می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۷:۱۱
zahra

zahra : سلام خواب دیدم بچه ای روی پا گذاشته تاب میدادم بخوابد چند خانم باچادرمشکی پوشیه زده سر زده وارد اتاق شدند دوتابچه 5یا6ساله باآنها بود گفتم من شما رو نمیشناسم آنها گفتن ماشما روبطریقی میشناسیم فهمیدم خواستگارند رفتم بیرون اتاق که به دخترم بگویم وارد شود دیدم یک پتوی قهوه ای بزرگ رو پله گذاشتن گفتم شبیه پتوی خودمان است دخترم لباس سبزی پوشیده بود گفتم لباسش رو عوض کند بیاد داخل اتاق دخترم گفت همین لباس خوبه نمیخوا دعوض کنم قبلا این خواب ناقص گفته بودم لطفا دوباره تعبیر کنید

پاسخ
لینک۹ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۱۵:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دنیا به شما رو می آورد و گرمی، عشق ، امنیت و حمایت و ثروت به زندگی دخترتان راه پیدا می کند. دختر شما مثبت اندیش، عافل، سرزنده، امیدوار، صلح طلب و آرام است و خودش را هم همینطور که هست معرفی خواهد کرد. خواستگار خیلی پولداری برای دخترتان می آید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۳۰:۱۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.