تعبیر خواب لحاف
هر که در خواب ببیند که لحاف نو و زیبایی دارد، همسر پاکیزه و زیبایی درخانه خواهد داشت و پارگی لحاف، دلیل بر بی حیایی و بی آبرویی همسر است. لحاف نشان دهنده رابطه ای است که بیننده خواب با جفت خویش دارد. اگر ببینید لحاف کهنه ای دارید، همسر بدی نصیب شما می شود و اگر متاهل هستید، روابط شما با همسرتان خراب می شود. اگر لحاف سوراخ و پاره باشد که غیر قابل استفاده به نظر برسد، از همسر خود جدا می شوید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لحاف درخواب بر سه وجه است:
- زن عالمه،
- کنیزک دوشیزه،
- عز و جاه.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن لحاف درخواب، دلیل زن است. اگر ببیند لحاف نو بخرید، دلیل که کنیزکی دوشیزه بخرد یا زن بخواهد. اگر ببیند که لحاف او چرکین بود، دلیل است زن او سلیطه است.
جابر مغربی می گوید: اگر دید لحافی سبز داشت، دلیل است زنی دیندار بخواهد. اگر سفید بود، آن زن توانگر و پارسا است. اگر سرخ ببیند زن او مطرب دوست است. اگر سیاه ببیند زن او عالمه است و لحاغ زرد، زن بیمار گونه است. اگر لحاف را رنگارنگ ببیند، زن او فرینبده است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ghazal : من مدتی پیش با نامزدم قهر بودم . خواب دیدم که در جلوی درب خانه خودشون نشسته و کاملا برهنه . هوا سرد بود من پتویی داشتم دورش پیچیدم .و به زیر زمین رفتیم گفت ما مرده هامان را اینجا میذاریم .3 تن از خانوادشانم هم در بین انها بودند که یکیشون فوت کرده اما 2 تاشون نه . تعبیر چیست
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما افکار خودش را با خانواده اش مطرح نمی کند و نگرانی هایی که دارد و یا مثلا دعوایش با شما را به کسی نگفته. او احساس کرده که از حمایت کافی برخوردار نیست ولی در عین حال همه می دانند که مشکل و معضلی وجود دارد و چیزی نیست که او بتواند از شما و یا خانواده اش مخفی کند. شما سعی کرده اید که از او حمایت کنید و شما باهم راجع به احساسات منفی تان، نگرانی هایتان و سردرگمی هایتان و هر جه که در پس زمینه ی ذهنی تان بوده، صحبت کرده اید و او از این مسئله ناراحت است که شما به او توجه نکنید و از نظر او وقتی شما به او توجه نکنید و وجود او برایتان مهم نباشد، او افسرده می شود و مثل یک مرده که طرد و متروکه شده، می ماند. 2 نفر از اعضای خانواده ی او از لحاظ روحی احساس منفی دارند و رو به افسردگی هستند. سومی هم که فوت شده از خانواده اش راضی نیست چون باور ندارند که روح او زنده است و او را کاملا مرده می پندارند. تشکر از همراهیتون.
Paryy : سلام و خسته نباشید.
خواب دیدم که یک لحاف تمیز وسفید دارم و روم انداختم .وپسریکی از اقوام ما که از زیبایی وخوبی زبانزد ه هم اینجا بود البته الان متاهله.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ازدواج می کنید و زندگی آرام و خوبی خواهید داشت و دوست دارید با کسی ازدواج کنید که خصلت هایی مانند او داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
zahrawli :
خواب دیدم من تو اموزش دانشکده هستم و پتویی ک خواهر کوچک ترم خیلی دوسش داره رو تا کردم کنارم گزاشتم ،میگم من میخام برم بخابم
سالن رو راه میرم وقتی به انتهای سالن جایی ک همیشه با کسی ک دوسش دارم میشستم میرسم میبینم اون قسمت ی جوریه انگار یک تیکه از حرم امام رضاست (متوسل به این حضرت هستم)من گریم میگیره میگم برشگردون امام رضا بعد میبینم یه تعداد پسر کم سن دور تر واستادن من ب خودم میگم گریه نکن میبینن اشکامو پاک میکنم از بین اون تعداد پسر ک اصلا نگاشون نمیکنم و حس خوبی اصلا ندارم ک از بینشون دارم رد میشم سرم زیره پله هاایی رو میرم بالا تا به نماز خونه دانشکده برم بخابم ولی همه شون حالت زول زدن بهم نگاه میکنن .
میرسم نماز خونه ناراحتم و غم گینم
که یه پسره ام هس سنش از من کمتره مدام منو تو نماز خونه اذیت میکنه ک من نمیشناسمش.
خانم هراتی عزیز تعبیرش با اون فردی ک من از امام رضا میخامش چی میتونه باشه؟
پتوی مورد علاقه خواهر کوچیک ترم رو برداشتم و میخام فقط بخابم چیه؟(پیشاپیش ممنونم از تعبیر های زیباتون
فریبا هراتی
: سلام. شما البته عاشق این آقا هستید ولی فکرتان اشتباه است. شما می خواهید به گرمی و آرامش برسید ولی مثل خواهر کوچکتان ( ناپخته و نا بالغانه) فکر می کنید. شما فقط می خواهید که به حاجتتان برسید و احساس امنیت کنید ولی جوری فکر می کنید که دیگران هم که از شما عقلشان کمتر می رسد، در برابر شما متعجب می شوند که چرا شما کم عقلی می کنید!! دوست عزیز شما قلب پاکی دارید و متوسل به امام رضا ع هم شده اید. ولی باید درست فکر کنید. امام رضا ع که جای خود دارد خود خداوند هم هرگز کسی را وادار نمی کند که عاشق شما شود مگر اینکه خود آن شخص عاشقتان باشد. تمام این حرفهایی که می شنوید که می گویند با ضرب و زور دعا کسی را عاشق خودتان کنید مزخرف و خرافه است! وقتی خود خداوند در رابطه با عشق خودش، به مردم می گوید لا اکراه فی الدین - یعنی در دین اجبار نیست، آنوقت می آید کسی را با جبر عاشق شما کند؟ به جای اینکه نذر کنید که او عاشقتان شود یا برگردد، نذر کنید که خداوند کسی را در زندگی تان قرار دهد که لیاقت شما را داشته باشد و انسان خوبی که شما را دوست داشته باشد را با شما آشنا کند. دو نفر که از هم جدا می شوند به خاطر عدم تفاهم و عدم تمایل به ادامه ارتباطشان از هم جدا می شوند. برای ارتباط مجدد شما باید همفکر و هم سلیقه ی او باشید و او هم باید همفکر و هم سلیقه ی شما باشد. اگر شما را خوب می شناسد و رفته یعنی دوستتان ندارد. اگر هم دوستتان داشته باشد، دعا هم نکنید بر می گردد. ولی با جبر و زور دعا و اینکه فکر کنید مثلا 1000 تا صلوات بفرستید کسی عاشقتان می شود، هرگز چنین نخواهد شد. تشکر از همراهیتون.
منیژه : باسلام خدمت شما . مادرم خواب دیدن که برادر مرحومم دراز کشیدن و میگن که سردشونه و مامانم یه پتو آوردن و سرشون انداختن.
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید. درنوبت هستید.
منیژه : سلام بله درسته یادم نبود . پس امروز میشه لطفا تعبیر بفرمایید . ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. برادر شما نیاز به گرمی و حمایتی دارد که از جانب مادرتان و شما به او می رسد. شما باید برای او خیلی خیرات و صدقات و رد مظالم بدهید و زیاد قرآن و نماز بخوانید و ثوابش را تقدیم روح او کنید. تشکر از همراهیتون.
Mehdi asadi : سوسک امد زیر پتو.خودمم اول بیرون پتو بودم دیدم یدونه سوسک داره میاد بعد یهو رفت زیر پتو.اونکه رفت زیر پتو انگار منم زیر پتو دراز کشیده بودم.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد عشق و امنیت و حمایت و گرمی که از زندگی می گیرید، فکرتان ناراحت است. شما می خواهید از این مشکلات عاطفی و عشقی مصون و در پناه باشید. شما ممکن است سرپوشی روی یک موقعیت یا روند در زندگی بیداری تان بگذارید یا حس یک نوع تهدید و هرج و مرج داشته باشید یا اینکه حس کنید که افراد اطراف شما نسبت به شما سرد هستند (انرژی مثبت از انها نگیرید) و می خواهید از خودتان مراقبت کنید. تشکر از همراهیتون.
Roban : سلام.من خواب دیدم که توی یه جمعی هستم که خوانواده مادری هستند .تو این جمع من دست دایی رو گرفته بودم داییم من رو برد توی اتاقی که از قضا پسر خاله ام اونجا بود و به من اجازه نمیداد برم داخل ولی با کمک دایبم رفتم تو و از تو کمد دیواری که کلی پتو داشت یه نوزاد پسر دراورد و اون رو اورد داد دست مادرم و بعد مادرم اون رو داد دست من و همین طور که او نوزاد دست من بود شروع کرد به گفتن مامان و بابا یعنی به من میگفت مامان و به پسر خاله هم میگفت بابا .ممنون میخواستم بدونم تعبیرش چیه ؟
فریبا هراتی
: سلام. دایی شما به شما پیشنهاد انجام کاری را می دهد که پسر خاله تان در وهله اول، تمایلی ندارد شما در این کار با او شریک باشید. ولی به صورت رازگونه، دایی شما ، شما را در جریان انجام یک کار قرار می دهد و پروژه ای به شما واگذار می شود که با اجازه ی مادرتان شما حاضرید برای پیشبرد اینکار از خودتان مایه بگذارید و احتمال پسر خاله تان شریک شما خواهد شد. تعبیر دوم این است که پسر خاله شما نسبت به شما احساسی دارد که دوست ندارد فعلا شما از این احساس با خبر شوید ولی دایی تان راز او را برای شما فاش می کند و مادرتان اجازه می دهد که شما و پسرخاله تان نسبت به هم متعهد شوید و کاری را به پیش ببرید. ( احتمالا ازدواج) تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام
خواب دیدم که همسرم برگشته و داره به من نشون میده که از دست من ناراحت بوده و رفته بوده و موضوع کارش نبوده. من ناراحت میشم که جریان این بوده و هی میرم نزدیکش میشینم و میپرسم که اخه چی کار کردم؟
به من میگه اون روز که داشتی یه چیزی که نوشته بودی و میخوندی و به من میفهمونه که انگار من اون و برای کس دیگه ای نوشته بودم و من بهش میگم خب ممکنه برای کس دیگه ای نوشته باشم(در واقعیت من وبلاگ و شعر مینویسم) بعد میگه اون روزی که یه چیزی پخته بودی.. حرفی نمیزنه و من هی برداشت میکنم که انگار من کاری کردم و اون ناراحت شده. بعد دیدم من دو تا پیرهن برداشتم رفتم خونه مادرشوهرم و توذهنم این هست که یکیش و پرت کنم بهش و بگم ببین خوبته منم از اینا گله کنم(اما انگار یکی از پیرهنا مال خودم بود و اون یکی لک داشت) رفتم دیدم کلی تشک سفید از اون قدیمیها و لحاف و بالش خونه مادر شوهرم ریخت و پاش تو خونشونه و مادرشوهرم با من جوری رفتار میکنه که دیدی از تو ناراحت بود رفته بود.. بعد من نگاه میکنم میبینم همسرم تو یکی از اتاقها دمر افتاده روی انبوه لحاف تشک و خوابه و فقط شلوار پاشه و من میبینم که خیلی لاغر شده میرم پیشش بهش میگم خب منم ادم کاملی نیستم که هر کی ایراد داره منم ۵ تا ایراد دارم و اون بغلم میکنه و با من آشتی میکنه و مادر شوهرم از دور میبینه و از خوشحالی گریش میگیره.
بعد دیدم با مامانم تو حیاط پردرخت قدیمی مامانپزرگم قدم میزنیم و من بهش میگم مامان نگو از من ناراحت بوده ااا
(در واقعیت ایشون به خاطر کارش و دردسری که توش افتاده پیش من نیست و من گاها با خودم میگم نکنه از من ناراحت شده و رفته)
فریبا هراتی
: سلام. نوشتن در خوابتان به خطا در قضاوت یا اشتباهی که کرده اید اشاره دارد. او می گوید که چیزی که نوشته بودی را خواندی یعنی شما قضاوتی داشته اید ( راجع به کسی ) که همسرتان احساس کرده که دارید به او می گویید و شما را مسبب این قهر خودش می داند ( آشی که خودتان پخته اید). او نگران است که شما او را به این صورتی که هست نخواهید و احساس می کند که از حمایت کافی برخوردار نیست اما شما را خیلی زیاد دوست دارد. شما می خواهید از چشم مادر شوهرتان ببینید که او رفته و نیامده اما رفتار خودتان است که لکه دارد!! باید اشتباهتان را جبران کنید و غرور را کنار بگذارید و با او تماس بگیرید. این کار باعث می شود که زندگی تان خوب شود. درست فکر کنید که چه حرفهایی زده اید و در صدد جبران آن باشید. شما خیال می کنید که صرفا مسئله کاری مطرح است. شاید او احساس کرده که از نظر شما او بی لیاقت است و توانایی حمایت از شما را ندارد و برای همین رفته. تشکر از همراهیتون.
نازی : سلام خانم هراتی عزیز در خواب قبلی گفتم چند روز پشت سر هم بعداز نما ز صبح این جور خوابا را میدیدم که خیلی برایم عجیب بود. شما گفتید در خواب قبلی دخترم نبوده بله دخترم بود و نگاه میکرد و اینکه دامادم چرا در جواب اعتراض همسرم گفت یکسال رفتم ولی میام یا چرا من هم پاهامو زیر لحافی که دامادم پاهاشو زیرش برده بود بردم..........و دوباره یکروز بعد خواب دیدم در خانه پدر ی خودم هستم انگار خونه خودمونه رفت و آمد هست و مهمونی و من مشغول تدارک و کارا هستم دیدم که دخترم با دامادم انگار آشتی کرده و زندگی میکنند و همون جا هستند باهم انگار میخواستند جایی برند رفتند تا نزدیک در کوچه ولی هنوز در باز نکرده بودند و بیرون نرفته بودند دخترم منو بلند صدا کرد و گفت مامان بیا علی(همسرش) دلش میخواد تو بغلش کنی و بوسش کنی و دامادم هم خجالت زده و سرش پایین بود من برای اینکه بیشتر از این ناراحت نباشه مثل سابق رفتم خیلی صمیمانه بغلش کردم و بوسش کردم و دخترم با لبخند ما رو نگاه میکرد. خانم هراتی اینقدر این چندتا خواب پشت سر هم برایم عجیب بود که عضو سایت شما شدم تا شاید معنی این خوابها را بفهم.
با تشکر
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون
نازی : سلام خانم هراتی قبل از اینکه خوابم را بگم دخترم از همسرش با تمام عشق و علاقه ای که همسرش ابراز میکرد و دخترم هم خیلی همسرش را دوست داشت به خاطر اشتباه بزرگی که همسرش کرد از هم جدا شدند من خواب دیدم همه خانواده ما و دخترم و دامام که جدا شدند تو ماشین ۲۰۶ سفید من پشت در خونه ما نشستیم و دامام پشت فرمون است ولی ماشین دم در خونه ما هنوز حرکت نکرده و من و دامام در مورد اشتباهی که در زندگی کرده و باعث جدایی شده در حال بحث هستیم که ناگهان من خیلی غیر منتطره به طرف دامادم رفتم لبانش را بوسیدم که او خیلی تعجب کرد که منی که ازش ناراحت بودم چرا بوسش کردم و ساکت شدیم و دیگه بحث نکردیم همسر من (پدر بچه ها) از طبقه بالا از تراس دامام را صدا زد و گفت این چه اشتباهی بود که کردی و زندگی دخترمون را خراب کردی دامادم در حالی که هم میدیدم تو ماشینه هم بیرون ماشینه با حالت شرمندگی وخجالت که یه ساک کرم رنگ دستش بود و گفت و توجیه میکرد و میخواست شوهرمو قانع کنه یکسال رفتم و اومدم یا گفت میام و بعد دیدم بیرون ماشینیم من و دامادم و نشسته روی زمین و یه لحاف خیلی بزرگ و کرم رنگ و خیلی جنسش لطیف و راحت ن و روی پاهاش کشیده منم وقتی لحاف دیدم نشستم و پاهامو تا زانو زیر این لحاف نرم و زیبا واز پارچه براق بود بردم.و اون با ارامش منو نگاه میکرد. و بیدار شدم. در ضمن دخترم نزدیک یکساله جدا شده و هم از اطراف شنیده بودیم که دامادم داره ازدواج میکنه. من این خواب را بین ساعت ۵ تا ۷ صبح بعداز نماز صبح دیدم....خانم هراتی عزیز من چند تا خواب شبیه همین روز های بعد درست تو همین ساعت پشت سر هم دیدم که در دیدگاه های بعدی خدمتتون عرض میکنم. لطفا تعبیرش را بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. او دلش پیش شماست ولی چاره ای ندارد. هم با شماست و هم بی شماست. شما و همسرتان دامادتان را دوست دارید ولی در خوابتان اثری از از دخترتان نیست. داماد شما تجاربی کسب کرده و حالا بر حسب آن تجارب دارد زندگی مجددی برای خودش می سازد. شاید فکر می کند که دختر شما هیچوقت او را مجددا نمی پذیرد و او هم چاره ای ندارد جز اینکه برود پی زندگی خودش. تشکر از همراهیتون.
sara : سلام روزتون خوش.قبل از تعریف خواب بگم که من و آقایی بهم علاقه داشتیم به خاطر مخالفت مادرشون نشد.و ایشون با کسی دیگه ای نامزد کردن.خواب دیدم تو یه اتاقی هستم با این آقا.یک دفعه مادر و نامزدشون اومدن .منو تو کمد لای دو تا تشک سفید قایم کرد یه ملحفه سفید هم انداخت روم در کمد هم بست..مادرشون اومد از سوراخ کمد نگاه کرد انگار شک کرده بود..یکهو من خودمو تو آسانسور دیدم باز هم مادرش از لای در اسانسور داشت نگاه میکرد ..من از ترس از پله ها رفتم پایین اندفعه مادرش منو دید اما بالا ایستاده بود وقتی برگشتم با نگاهش بهم گفت صبر کن میخوام باهات حرف بزنم..بعد ی شخصی که من فقط صداش رو میشنیدم اومد بینمون قرار گرفت و دوبار عدد ۱۷۱ رو تکرار کرد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او سعی می کند که شما را در خاطرات خودش حفظ کند و نمی خواهد که بیشتر از این با شما ارتباط داشته باشد. مادر او هم نمی خواهد که حتی شما در خاطرات او باشید. شما سعی می کنید از زندگی او بیرون بیایید و مادرش به شما از بالا نگاه می کند ( خودش را بالاتر از شما می داند و شما را قابل نمی داند) اما اینکه به شما گفته اند 171 یعنی اعتماد به نفس داشته باش، زندگی ات به هارمونی و هماهنگی می رسد و همه چیز خوب می شود، اعتماد به نفس داشته باش!! شما نباید ناامید باشید که حالا که او نیست چه می شود. زندگی تان از قبل هم به برکت رفتن او بهتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.