تعبیر خواب لحاف
هر که در خواب ببیند که لحاف نو و زیبایی دارد، همسر پاکیزه و زیبایی درخانه خواهد داشت و پارگی لحاف، دلیل بر بی حیایی و بی آبرویی همسر است. لحاف نشان دهنده رابطه ای است که بیننده خواب با جفت خویش دارد. اگر ببینید لحاف کهنه ای دارید، همسر بدی نصیب شما می شود و اگر متاهل هستید، روابط شما با همسرتان خراب می شود. اگر لحاف سوراخ و پاره باشد که غیر قابل استفاده به نظر برسد، از همسر خود جدا می شوید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لحاف درخواب بر سه وجه است:
- زن عالمه،
- کنیزک دوشیزه،
- عز و جاه.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن لحاف درخواب، دلیل زن است. اگر ببیند لحاف نو بخرید، دلیل که کنیزکی دوشیزه بخرد یا زن بخواهد. اگر ببیند که لحاف او چرکین بود، دلیل است زن او سلیطه است.
جابر مغربی می گوید: اگر دید لحافی سبز داشت، دلیل است زنی دیندار بخواهد. اگر سفید بود، آن زن توانگر و پارسا است. اگر سرخ ببیند زن او مطرب دوست است. اگر سیاه ببیند زن او عالمه است و لحاغ زرد، زن بیمار گونه است. اگر لحاف را رنگارنگ ببیند، زن او فرینبده است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
azita : سلام خانم هراتی من خواب دیدم دارم میرم برای خودم لباس زیر(شورت)بخرم نمدونم چرا ولی لباس زیر قرمز مد نظرم بودیه جایی مپل هفته بازارای محلی بود،یه آفایی لحافهای رنگی باگلهای زیبای بنفش ویاسی میفروخت اونارو تو یه ظرف بزرگ پر از یه چیزی مثل مربا ریخته بود و قاطی میکرد ولی لحافها اصلا کثیف نمیشدن دوستم مربای داخل ظرف لحاف رو هم مزه کرد وگفت خوشمزه هم هست منم بهش گفتم من فقط لباس زیر میخرم خوب شما از این لحافها بخرین قیمتشم که خیلی خوبه (38 تومن میگفت قیمتشو)به نظرم لحافها خیلی زیبا بودن ولی احساس میکردم پول کافی ندارم یا داشتم مثلا صرفه جویی میکردم یه همچین چیزی.ممنون میشم تعبیرش کنید.(نمیدونم کمکی به تعبیر میکنه یا نه من متاهلم و مشکلات زیادی با شوهرم دارم)
فریبا هراتی
: سلام. شما امیدوارید که شوهرتان نسبت به احساسات زنانه ی شما اهمیت بدهد و شور و شوق بیشتری نسبت به شما نشان بدهد. دوست شما می خواهد در زندگی به موفقیت برسد و ازدواج کند ولی همزمان مردهایی هستند که با احساساتشان صاف و صادق نیستند و همه چیز را به صورت راست و درست و رک و پوست کنده بیان نمی کنند. اما خوب زندگی سرشار از مهربانی و شیرینی و خوشی را دوستتان آرزو می کند. شما شوهر تازه نمی خواهید ولی می خواهید که احساسات شوهرتان در رابطه با مسائل زناشویی همسو با احساسات شما شود و به شما بیشتر ابراز عشق کند. تشکر از همراهیتون.
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که روی پشت بام ایستاده ام و نظاره گر باسازی خانه فعلی هستم و کارگران سخت مشغول کار هستند و از غیب برای آنها آجر میاد من هم یک قابلمه غذا دستم هست و می خواهم بپرم برم خانه ای دیگر و غذا را ببرم در خواب من حالت پرش داشتم و انگار روی هوا راه میرفتم و دقیقا همان جایی که میخواهم فرود میام شب بود ولی همه جا روشن بود من همان طور که بالای پشتبام بودم دیدم صبح شده و من داخل لحاف و تشکم خوابیده ام جوانی از زیر پایم به سرعت رد برگشت منو نگاه کرد(فکر کنم خود شهید بود البته با کمی تفاوت )به من گفتم پاروی ملحفه لحافت نگذاشتم که کثیف بشود من نگاه کردم ملحفه تمیز و سفید بود و لحاف با گلهای قرمز و صورتی با برگها سبز و تمیز روی من هست دوباره نگاهش کردم دیدم لبخند ملیحی روی صورتش هست چهره ای به دل نشین و آرامی داشت مرد جوان با کمی ریش مشکی و صورت تقریبا سفید ...بعد دیدم مسئول لباسهای عروس هستم چیز زیادی از این قمست یادم نیست ولی یادمه یک کلمه انگلیسی که معنی فوق العاده دارد را روی یک صفحه کاغذ به من نشان میدهند.
خانم هراتی گرامی من تصمیمی می خواهم از خدا راهنمایی بگیرم وبرای رسول خدا و شهید پلارک قرآن خواندم که منو راهنمایی کنند که فکر میکنم ایشان را دیدم...
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. درک شما نسبت به مسائل بالاتر رفته و می دانید که شرایط به زودی متحول خواهد شد. ایده های جدیدی به ذهن مردم می رسد و آنها برای بهبود زندگی شان کار می کنند. شما می خواهید از خودتان حمایت کنیدو تحت فشار و استرس قرار گرفته اید. شما روحیه ای بلندپرواز دارید و دوست دارید که شرایط زندگی تان را عوض کنید. اما نمی دانید که به کجا خواهید رفت و چه چیزی منتظر شماست به عبارتی شما می خواهید ریسک کنید هر چند که اطلاعات لازم را در بعضی مسائل دارید ولی ابهامات زیادی در مورد مسائل دیگر برایتان وجود دارد. اما شرایط به سرعت عوض خواهد شد و این حالات بحرانی و نگرانی های اجتماعی تمام خواهند شد. به زودی شروعی تازه و امید به زندگی همه راه می یابد. روحیات شما عوض خواهد شد و عشق و آرامش را تجربه می کنید. روحشان شاد. تحولی مثبت خواهید داشت ولی نمی توانید درک کنید که چطور اینقدر زود همه چیز عوض شد. کامنت اضافه تان را هم خواندم. اعتماد به استاد به معنی این نیست که هر چه که او گفت درست است. او نیتش خیر است ولی شما خودتان مسئول زندگی خودتان هستید و شلوار یه پاچه نداشته هم به این اشاره می کند که شما از تعادل در زندگی تان عقب خواهید ماند . شما فکر همه چیز را نکرده اید و صرفا خواسته تان نمی تواند با این اطلاعات امروزتان و با این روحیات شما کاملا منطقی باشد. همین فردا که نمی خواهید اقدام کنید. صبور باشید کمی شاید به کل همه چیز عوض شد. تشکر از همراهیتون.
فرينا : سلام عزيزم
امروز صبح خواب ديدم كسى كه باهم دوست هستيم (محمد) و تهران زندگى نميكنه ، با خانواده اش اومده خونمون، دوستم (كه در عالم بيدارى به رابطه ما حسادت ميكرد، و ما ديگه ارتباطمون رو ازش پنهان كرديم) اون هم با دوستانش اومده بود خونمون محمد واسه همه ما سوغاتى گرفته بود، واسه همه يكى يه دونه روتشكى واسه هركى يه رنگ واسه دوستم قهوه اى ، و يك صندلى تمام حصير با تشكچه كرم رنگ كه روى نشيمنگاه حصيرى بود، دوستم خييييلى خوشحال بود، واسه من يك رو تشكى زمينه سرخابى ، با طر حهاى سفيد، و يك روتشكى ديگه سفيد يكدست، كه محمد بهم گفت موقع استفاده، اين سفيد رو بكش روى اون سرخابيه، برام بالش كوچيك و يك لحاف بسيار زيبا هم آورده بود كه حاشيه لحاف مشكى رنگ، وسطش باتور سفيد بسيار زيبا كار شده بود محمد دو طرف لحاف رو نشون دادو گفت ببين هر دو طرفش كار شده، فقط سوغاتى منو نشون ميداداما براى بقيه رو همونطور گذاشت تا خودشون بردارن، من عصبانى بودم كه چرا واسه دوستم كه خسادت ما رو ميكنه سوغاتى خريده همش ميخواستم تنها گيرش بيارم و بهش بگم يهو، ديدم دوستم و دوستاش ديگه نيستن، خواهرزاده محمد و خواهرش و مادرش در اتاق خواب خونه ما، چمدانهاشون رو گذاشته بودن ميخواستن پنج هزار دلار بردارن برن خريد واسه خودشون، موهاشون بلوند خوش رنگ بود و درست كرده بودن موهاشونو، آخر سر ديدم توى كوچمون هستيم با خواهرزاذش منتظريم بقيه اونهابيان برن خريد من باخودم ميگفتم همين ديشب با محمد حرف زدم چرا بهم نگفت دارن ميان خونمون كه منهم موهامو برم درست كنم و برم آرايشگاه، چرا يهو و غير مترقبه اومدن ، اونا وسايلشون توى اتاق خواب ما بود كه رفتن خريد
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما و دوست پسرتان به شما فکر می کنند. نظر محمد نسبت به دوست شما این است که او شخصیتی مادیگرا و محافظه کار دارد و بسیار دروغگو و راحت طلب است و فقط به فکر خودش است و اصلا کسی دیگری برای او مهم نیست. جایگاه دوست شما برای شما و محمد، بی ثبات و شکننده است. محمد معتقد است که شما شخصیتی مهربان و رمانتیک دارید و کرامت و پاکی در وجودتان است و او می خواهد که جلوی دیگران نشان ندهید که احساساتی و رمانتیک هستید و فقط با آرامش و با کرامت رفتار کنید. او می خواهد به شما بگوید که به امینت و گرمی زندگی شما فکر می کند ولی مجبور است به خاطر شرایطی که دارد فاصله اش را تا اندازه ای از شما حفظ کند. خانواده ی دوست پسرتان شخصیت هایی اجتماعی و به ظاهر خونسرد یا بی خیال دارند و به موفقیت های مالی رسیده اند یا خواهند رسید و مسیر زندگی شان عوض خواهد شد. احتمالا ایشان هم از شما با خبر هستند و یا به شما فکر می کنند. شما می خواهید آنها به شما فکر کنند و خیالتان را زودتر راحت کنند و نه اینکه به فکر خواسته های خودشان باشند. تشکر از همراهیتون.
hediehh : سلام خواب ديدم كه با دوستم و شوهرش بيرون بوديم(شوهرش سيده) و اونا من رو رسوندن خونمون، ولي خونه ي قديميمون بود و رفتم توي خونه كه يكهو بابام اومد توي حياط بيرون و هر چي پتو توي خونه داشتيم را داد به همين شوهر دوستم كه بزاره توي ماشينشون كه جلوي راهشون ببرن خشكشويي كه همه رو بدن بشوره و گفت بي زحمت ميشه اينارو بيريد و شوهر دوستمم قبول كرد و اينگار بابام شوهر دوستم را ميشناخت و سلام عليك گرم كرد ولي من خييلي عصبي شدم به خاطر اينكه زشته چرا به شوهر دوستم اين كار رو گفتيد و كلي به بابام چيز گفتم كه من از اينا رودروايسي دارم چرا اين كار رو به اينا گفتيد خيلي كار زشتي كرديد و خودتون پتوهارو ميبرديد خشكشويي و كلي از شوهر دوستم خجالت كشيدم و اومدم توي خونه و مامانمم بود و فهميدم اين پيشنهاد رو مامانم داده بود كه كل پتو هاي خونه رو بدن بشوره . پتوها خيلي زياد بود. و من در حين دعوا كردن با خانوادم بودم كه از خاب بيدار شدم. ( در بيداري من با اين دوستم و شوهرش ارتباط نزديك ندارم و واقعا هم رودروايسي دارم و خانوادمم اصلا اينارو نميشناسن).خودم مجرد
فریبا هراتی
: سلام. دنیا به شما رو می آورد و شما امیدوارید که به امنیت و آرامش و به حاجاتتان برسید. پدر شما از اشتباهات و گناهان گذشته اش توبه کرده و امیدوار است که خداوند او و خانواده تان را ببخشد و شروعی تازه داشته باشید. شما از این کار پدرتان راضی و خوشحال خواهید شد. مادرتان هم مشوق پدرتان برای درستکاری هستند. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام خانم هراتی عزیز وقت بخیر
توی خاب محل کارم رو دیدم که همه همکارانم(چه مجرد چه متاهل) تشک و لحاف انداختن کف شرکت و خابیدن منم رفتم جام و انداختم کنارشون ک بخابم ،باز ی وقت دیگه دوباره خاب دیدم انگار همکارا دارن غذا می خورن و بوی کباب میاومد ولی وقتی رفتم سر میز فقط نان لواش مونده بود و رییس مون هم ک اونجا بود گفت برای شما این مونده ،بعدش اومدم تو اتاق کارم جامو بندازم بخابم که باز دیدم همکارم جاش و انداخته خابیده و دست اش و باز کرده میگه بیا اینجا بخاب و من اصلا ناراحت نشدم ...کلا این سومین باره که این همکاره اقام رو تو محیط کار توی رخت خاب می بینم و تقریبا یکسال پیش تو رختخواب اش وسط خونه ما خابیده بود و برام عجیبه که تکرارش چ تعبیری می تونه داشته باشه
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مریم عزیزم طبق قوانین سایت شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر 24 ساعت هستید و نمی توانید همه ی خوابهایی که مربوط به یک محتوا یا موضوع باشند را تحت عنوان خوابهای مرتبط به هم، همه را یکجا ثبت کنید. اگر شما بی وقفه بخوابید و خواب ببینید و موضوع آنها هم متفاوت باشند یک خواب محسوب می شود ولی اگر بیدار شده و دوباره بخوابید و حتی در یک شب خوابها را ببینید، چند خواب محسوب می شوند و چنانچه منظورتان از دوباره خواب دیدم این استکه یک روز دیگر دیده بودید یا وسط خواب بیدار شده باشید، باید بفرمایید تا من از شما خواب اضافه کسر کنم تا شما و بنده مدیون سایت و کارمندان آن نشویم. همکاران شما از لحاظ شغلی احساس بی خیالی و راحتی دارند و سرشان به کارشان گرم است و به موضوعات حاشیه ای در مورد کار فکر نمی کنند و می خواهند امنیت شغلی داشته باشندو شما هم همینطور. آنها به این فکر می کنند که از ایشان حمایت مالی شود و به ثروت برسند ولی درامد شما زیاد نیست و فقط اندازه ای است که اوضاع را بتوانید بگذرانیدو از حقوقتان راضی نیستید. همکار شما می خواهد که شما هم مثل او به امنیت و راحتی خیال در کارتان برسید. تشکر از همراهیتون.
Mahpishoni : سلام خانم هراتی جان.
من پریشب خواب دیدم مادر و دوتا از خواهرهای نامزد سابقم اومده بودن منزل ما البته سرزده و انگار آخر شب بود خونه ما هم انگار بزرگتر شده بودو اتاق خوابهاش زیادتر شده بودن من خیلی مهمون نوازی میکردم و پذیرایی شون میکردم و از اوندنشون خیلی خوشحال بودم بعدمیخواستن بخوابن من رفتم براشون از جارختخوابی که لحاف و تشکهای شیک و قشنگ و نویی بودن براشون بهترینارو آوردم توی یه اتاق یه تشک نو تمیز و یه لحاف بنفش تیره شیک برا خواهر بزرگش آوردم و اون دراز کشید توی رختخواب. بعد باهام حرف میزد و میگفت تو باید توی خونه بیشتر به خودت برسی بعد من گفتم من تو خونه لباسهای راحت می پوشم که استراحت کنم البته شماسرزده اومدید و گرنه من حسابی به خودم میرسم. بعد گفت برای بیرون لباسهای قجری می پوشی سعی کن تو خونه هم بیشتر به خودت برسیی.بعد رفتم اون اتاق دیدم مادر و خواهر کوچیکش پیش هم خوابیدن ویه تشک بزرگ و تمیز و لحافهی خوش رنگی انداختم روشون و سعی میکردم حسابی بهشون برسم و (البته خودم توی خواب حس میکردم اینها منو از بین کسایی که انتخاب کردن برا نامزدم بهتر می دونن و به این نتبجه رسیدن من از همه بهترم). و من از این بابت خوشحال بودم. و بعد در این حین یکدفعه برادرم با اینها درگیری لفظی پیدا کرد و برادرم پیش خودش فکر میکرد اینها اومدن خونه ما که دختر کوچیکشون رو در واقع قالب کنن به خودش. و من همش سعس میکردم برادرمو ساکت کنم و متوجه اشتباهش کنم و بگم نه اینها به خاطر من رابطه منو نانزدم اومدن که دوباره باهم باشیم و میرفتم پیش خونواده اونها برای دلجویی.بعد دیدم ریسم جایی بود و کفشهای من تو اداره می پوشم هم بود گعت خداروشکر نبودی وگره یه تخته از دون بالا افتاده بود روی کفشهای من و کنی کج و کله شده بودند.(البته چندبار که خواب میبینم و براتون ارسال کردم کفشهایی مشکی و پاشنه بلندی که تو اداره می پوشم برا ریسن مورد توجه قرار میگیره و بهشون با دقت نگاه میکنه). بعد دیدم ریسم لحاف و تسکش رو آورده بود و کف اتاق انداخته بود و خوابیده بود تو اتاقش. بعد تو یک صحنه ای دیدم نامزدسابقم داشت با دختری که قبلا به خواستگاریش رفت بود و هردو لخت بودن و داشتند سکس میکردن. بعد شنیدم که نامزدم با دوس دخترش رفتن با ماشینش به قم و توی راه تصادف کردن. بعد یه هواپیمیا سقوط کرد نزدیک خونه ما و من لحظه سقوطشو کاملا د یدم و دود سیاهی همه جا رو گرفته بود و من رفته بودم تو دستشویی و دراز کشیده بودم که دود خفه ام نکنه و بعد دود تموم شد من هم رفتم بیرون و آسیبی ندیدم. بعد دیدم خواهرم که موهاش بلنده موهاشوتا گوش کوتاه کرده بود. شوهر خاله ام یکسالی هست فوت شده و ایشون معتاد بودن دیدم اومده پیش برادرم و اون هم بهش شیره تریاک داد و رفت البته با زنش اومده بود ولی خاله ام زنده هست.( البته برادر من هیچ اعتیادی به هیچ چیز نداره)
ببخشید خوابم طولانی ودرهم بود.
سپاس از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. قبل از تعبیر خوابتان لازم به ذکر می دانم که همانطور که هنگام ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شده خوابهای طولانی به هیچ وجه تعبیر نمی شوند. صحیح نیست که یک نفر برای 3 خط تعبیر خواب همانقدر هزینه پرداخت کند که یک نفر با 20- 30 خط خواب. به همین دلیل اگر خوابتان طولانی باشد یا باید آن را در دو بخش ارسال کنید یا بفرمایید که از شما دو حق خواب کسر شود. الان شما متاسفانه یک حق خواب هم بیشتر نداشتید. پس این موضوع را مد نظر داشته باشید تا در صورتیکه در آینده تمایل به ارسال خوابتان داشتید، طوری نباشد که بنده و شما خدای نکرده با تخطی از قوانین سایت مدیون سایت و کارمندان آن شویم. تعبیر خواب شما این است که مادر و خواهر نامزد سابقتان به شما فکر می کنند و تمایل دارند که از شما خواستگاری مجدد کنند. ( البته این احتمال هم هست که خوابتان تعبیر وارونه داشته باشد چون 2 شب پیش تعبیر خواب با احتمال برعکس بودن هم صدق می کند ولی این برعکس بودن قطعی نیست.) خواهر او می خواهد که شما رفتاری خوش بینانه و امیدوارانه داشته باشید و شما با مهربانی و دلسوزی به یاد او هستید. اما یک وجهه ی دیگری از شما هست که به آنها مضنون هستید و شک داریدکه واقعا شما را دوست داشته باشند. رئیس شما هم به شما توجه دارد و روی شما فکر می کند. نامزد سابق شما از دختری که خواستگاری اش رفته جدا شده و از او خوشش نمی اید. او متوجه شده که اشتباه کرده و خودش را مقصر و گناهکار می داند. شما یک سری اهداف غیر واقعی و دور از دسترسی هم برای خودتان تنظیم کرده اید که محال است به آنها برسید و سعی می کنید که به این اهداف فکر نکنید و خودتان را ناراحت نکنید. ارتباط خواهر شما با عده ای از فامیل کم خواهد شد و نمی خواهد به مشکلات دیگران فکر کند.روح شوهر خاله تان شاد. برادرتان امیدوار است که خدای بزرگ او را بیامرزد و برای او طلب بخشش کرده است و این آرزوی برادرتان را برای او مستجاب شده و او در آرامش به سر می برد. تشکر از همراهیتون.
atefeh : سلام خانم هراتی عزیز،خداقوت
لطفا خواب من نمایش داده نشود
سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به او فکر کرده اید و اینکه او می توانست کاملا روی شما مسلط باشد ولی نمی توانست به شما دروغ بگوید چون ارتباطات او و عملکرد او به هر جهت برایتان مشخص بوده است. شما هم دلتان برای او تنگ شده و هم نمی خواهید کاری کنید که حمایت خودتان را از دست بدهید و نمی خواهید به او اجازه دهید که حریمتان را بشکند و راحت بتواند باز به شما نزدیک شود. خانواده ی شما هم از اینکه به او فکر کنید خوششان نمی آید. شما نه دوری او را می توانید تحمل کنید و نه نزدیکی او را. او هم به شما فکر می کند و علیرغم محبتی که به شما دارد از شما ناراحت است. تشکر از همراهیتون.
atefeh : ممنونم خانم هراتی عزیز،ببخشید میدونم که نباید کامنت اضافی بگذارم اما واقعا تعجب میکنم از اینکه انقدر دقیق و نکته بینانه خواب هارو تعبیر میکنید و واقعا چقدر عالی که خدا این قدرت برتر و فوق العاده رو بهتون داده،ماشاالله
فریبا هراتی
: تشکر می کنم عزیزم.
Seyamak : با سلام و احترام.
در خوابم یک لحاف که روکش وسط رو با ملحفه سفید و با تعدادی سنجاق قفلی دوخته شده نگاه می کردم.(منظورم بجای دوختن با نخ با تعدادی سنجاق قفلی ملحفه رو در وسط لحاف نصب شده بود)
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما احساس می کنید که امنیت و رفاه شما در یک موقعیت خاص، در حال از هم پاشیدن است و این باعث به وجود آمدن ترس و اضطراب در وجود شما می شود. ادامه ی یک رابطه یا زنده ماندن یک رابطه و موقعیت بسته به وجود شما و تصمیمات شماست. تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : خانم هراتی متاسفانه خوابم نصف نیمه ارسال شد. پدربزرگ و مادر بزرگم هر دو فوت کردن. من به خونع اونا رفتم دیدم همراه عموم که زنده هست در واقعیت دارن صبحانه می خورن. من روی مبل نشستم. بعد یک عالمه مرد اومدن داخل مردای جوان و خیلی جوان و یک پسر بچه یکی دو سه تا پیرمرد هم شاید همراهشون بود. اکثرا لباساشون سفید بود و بسیار تمیز و مرتب بودن. اومده بودن پیش پدربزرگم من نتیجه گرفتم برای بازدید عید اومدن . عموم لباس سفید پوشیده بود از من بهشون می گفت و من لبخند خیلی پررنگی زده بودم و بسیار راحت بودم. ولی زبونش می گرفت نمی تونست منظورش رو برسونه
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. روحشان شاد. آنها روحشان آزاد و زنده است و شروعی تازه یافته اند. شما شخصیتی قاطعانه و قوی و منطقی از خودتان در زندگی نشان خواهید داد و به دیگران ثابت می کنید که با کرامت و شجاع می توانید روی پای خودتان بایستید و در هر مرحله ای از زندگی تان به بهترین وجه موفقیت خودتتان را ثابت کنید. درهای موفقیت به روی شما باز شده و زندگی تان متحول می شود و عمویتان احساس می کند که شما با شخصیت تر و قویتر از آن عمل می کنید که او بخواهد آن را بیان کند. تشکر از همراهیتون.
Sorakhorshid : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم یک کارتون پهن و باریک توی اتاق هست. بازش کردم دیدم دو تا دوختنی با پارچه صورتی خیلی خوش رنگ و گلدار و سبز پررنگ و خوش رنگ گلدار توش هست. به مامانم گفتم اینا چین. گفت رو تشکی و بالشی و... بچه دوختم برای بچه ....( خواهرم که متاهل و بچه داره) هر کدومش رو خواست برداره و بقیه هم بمونه برای بچه تو و اسم خواهر یا برادرای دیگه ام رو اورد یادم نیست. من مجرد هستم خانم هراتی
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما افکار و انگیزه ها و آرزوهایش را راجع به شما بیان می کند و او می خواهد که زندگی خواهرتان و شما سرشار از مهربانی و عشق و شادی و آرامش و صلح و صفا باشد و افکار آرام و زندگی مرفه و خوبی داشته باشید. هم شما و هم خواهرتان. تشکر از همراهیتون.