تعبیر خواب مار
مار ثروت است و دارایی نهفته که شما از وجودش بی خبرید. همچنین بعضی معبران گفته اند که مار، خطر یا دشمن خانگی است. چنین موجودی می تواند یک زن زیبا نیز باشد. زنی که داشتنش خطرناک است و در عین خطرناک بودن دوست داشتنی است. در خواب خیره نگریستن به چشم مار را خوب ندانسته اند. اگر دیدید ماری را کشتید بر دشمنی پیروز می شوید .
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مار در خواب بر ده وجه است:
- دشمن پنهان،
- زندگانی،
- سلامتی،
- پادشاهی،
- سپه سالاری،
- دولت،
- زن،
- مراد،
- پسر،
- سیلاب.
تعبیر خواب نیش زدن مار (مار گزیدگی)
اگر خواب ببینید که مار شما را نیش زد، از جانب دشمن خود آسیب خواهید دید و بهتر است برای دفع بلا صدقه بدهید.
تعبیر خواب پیچیدن مار دور اعضای بدن
اگر کسی خواب دید مار به دور بدن او حلقه خورده، بسته به نوع ماری که می بیند تعبیر خواهد شد.
اگر کسی خواب ببیند مار سفیدی دور بدون او حلقه زده، بسیار ثروتمند خواهد شد.
اگر کسی ببیند که مار سیاهی دور او پیچیده است، با دشمنی درگیر خواهد شد که دست و پا گیر است.
اگر بیننده خواب توانست مار را از دور خود باز کند، بر دشمنش در بیداری ظفر و پیروزی خواهد یافت. اما اگر آزاری از مار ببیند، احتمال دارد در بیداری نیز دشمن او بر او غلبه پیدا کند که در این صورت باید برای دفع بلا صدقه بدهد.
تعبیر خواب کشتن مار
اگر کسی ببیند که ماری را کشت، بر دشمن خود در بیداری غالب و پیروز خواهد شد.
تعبیر خواب خوردن مار
اگر خواب ببینید که گوشت مار می خورید، به دشمن خود فایق آمده و به مقام بزرگی نایل خواهید شد.
تعبیر خواب مار سفید
مار سفید در خواب به ثروت و مراد تعبیر می شود و اگر خواب ببینید چنین ماری را گرفتید به آرزوی خود خواهید رسید و ثروتمند خواهید شد.
تعبیر خواب مار سبز
اگر کسی خواب ببیند که مار سبزی در خانه او وجود دارد، دشمن او شخصی صالح و زاهد است.
تعبیر خواب مار سیاه کوچک
مار سیاه در خواب به دشمن تعبیر می شود. مار سیاه کوچک دشمنی است که قدرت زیادی برای ضربه زدن و ناراحت کردن به شما را ندارد.
تعبیر خواب مار خاکستری
مار خاکستری در خواب به دشمنی تعبیر می شود که در عین اینکه شما فکر می کنید از معاشرت او به مقام و بزرگی می رسید، اما همچنان خطرناک بوده و احتمال دارد از جانب وی به شما ضربه و ناراحتی برسد.
تعبیر خواب مار قرمز
مار قرمز در خواب به دشمن معاشر تعبیر می شود. کسی که از هم صحبتی و معاشرت با او لذت می برید ولی علیرغم برخورد خوب و ظاهر دوستانه و گرمی که با شما دارد، قصد ضربه زدن و آسیب رساندن به شما را دارد.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن مار در خواب، دلیل دشمنی پنهان است. اگر مار را در خانه ببیند، دلیل دشمنی خانگی است. اگر در صحرا ببیند، دشمنی بیگانه است. اگر ببیند که با مار جنگ کرد، با دشمن خصومت کند. اگر ببیند که مار بر وی پیروز شد، دشمن بر وی غالب گردد. اگر ببیند که گوشت مار می خورد، به مقام بزرگی نائل خواهد شد. اگر ببیند که مار را به دو نیم کرد، از مال و ثروت دشمن خواهد خورد. اگر ببیند که ماری مرده، بلا از وی رفع شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ماری سفید بگرفت، به بزرگی و مقام می رسد. اگر ببیند که مار از وی بگریخت، دلیل ضعفِ دشمن است. اگر مارهای سیاه ببیند، تعبیر آن وجود دشمنان بسیار است. اگر مار را سبز ببیند، نشانه این است که دشمن او زاهد و صالح است. اگر زرد ببیند، دشمن او بیمار است. اگر مار را سرخ ببیند، دشمن او معاشر است. اگر ببیند که ماران بسیار پیش او جمع شدند، دلیل است خویشان دشمن او باشند.
جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند که از سوراخ دهان یا بینی یا گوش یا آلت تناسلی یا مقعد او ماری بیرون آمد، دلیل که فرزند او، دشمن او است. اگر ببیند که مار را بگرفت و گزندی به وی نرسید، دلیل است که بزرگی یابد و بر دشمن غالب شود و مقصودش حاصل شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : با عرض سلام، وقتتون بخیر. خواهشمندم متن خوابم نمایش داده نشود. با تشکر. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما شخصیتی متمول و موفق دارد که به منافع خودش بسیار اهمیت می دهد. او به خاطر مسائل مختلف که به او ربطی نداشته باشد، هیچ جناحی نمی گیرد و به نفع کسی اقدام نمی کند یا علیه کسی گارد نمی گیرد. او بسیار خردمند است و برای کسی هم خطری ایجاد نمی کند. اما اگر او احساس کند که کسی به ضررش کار می کند، می تواند بسیار بیرحمانه رفتار کند و یک تهدید بزرگ برای دشمنانش محسوب می شود. اگر این مارها گربه می خوردند؛ "شما" یا "کسی" در زندگی او؛ احساس می کنید که خودمختاری و استقلالتان را از دست داده اید. تشکر از همراهیتون
فرضی : سلام و ارادت خانم هراتی عزیز
خواب دیدم رفتم طبقه دوم خانه پدری که برادرم که مجرد هستن سکونت داره .. توی یک کمد دکور مانند پر از حشرات و عنکبوت و مار و .. بود. اومدم در شیشه را باز کنم ببینم واقعیه که یهو یک مار سیاه که بدنش مثل مفصل تکه تکه بود و شبیه مار زنگی بود ازش خارج شد و اومد دور بدنم پیچید و بعد رفت ..
فریبا هراتی
: سلام. ارادت متقابل. تعبیر خوابتان این است که برادرتان رازهای زیادی را پنهان کرده و نسبت به بعضی مسائل، حساسیت به خرج می دهد و زود رنج شده است. او مرتکب اشتباهات و گناهانی شده که اگر شما از آن با خبر باشید، ممکن است ناراحت تان کند و در اینصورت برادرتان به شما گیر می دهد و پاپیچتان می شود. تشکر از همراهیتون
Zahra : عرض ادب صبح یکشنبه ۱۵ ذیقعده با مادر(ک درسن جوانیش بود وخیابونها هم شکل دهه قبل ولی من سن الانم بودم)سوار پیکانی شدیم ناگهان راننده ما و ماشین رها کرد وسط خیابون و رفت، چند نفر غریبه اونجا بودن ک گفتن او از طرف یکی از نزدیکانمون مامور بوده بلایی سرمون بیاره.. بخیر گذشته، بعد برگشتیم خونه وخاله را در خونمون دیدم ک از ما خداحافظی کرد رفت، باخودم گفتم:دقت کنم یوقت چیزی در اتاقم نذاشته باشه ک یهو مار نیم متری قطر ۵سانت ب رنگ آبی سیاه ک دمش ۳تا بود دیدم ک از اتاقم رفت پذیرایی، مادر را (سن الانش بود)بلند کردم گذاشتم رو صندلی در پذیرایی ک مار را نگا کنه تا زنگ بزنم برادرم بیاد ولی تلفن همش اشغال بود، برگشتم پذیرایی تا باموبایلم زنگ بزنم ک مار تبدیل شد ب ی ماهی خیلی بزرگ، مادر از پذیرایی رفت بیرون و هرکار میکردم نمیشد تماس بگیرم، ماهی همش از دهنش ی چیزی ب سمتم پرتاب میکرد فرار کردم سمت پنجره پذیرایی و باز تماس ناموفق و ماهی بازم بهم چیزی پرتاب کرد ک اینبار میخواست بخوره صورتم خیلی ترسیدم شروع کردم بلند اعوذب ال..بسم ال..گفتن ک شروع کرد ب کوچک شدن و باز شکل مارشد ولی ناگهان ناپدید شد
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر این است که شما در ظاهر خردمند و مجرب هستید ولی در باطن ساده دلی و خامی از خودتان بخرج می دهید و همینطور مادرتان خیال می کند الان هم مثل گذشته می تواند به دیگران اعتماد کند و هر دو گول می خورید و به کسی اعتماد می کنید که مسیر درست را در زندگی تان به شما نشان دهد و از او تبعیت می کنید. ولی این شخص، رفیق نیمه راه است و فقط برایتان دردسر درست می کند. شما باید خردمندانه رفتار کنید و مسئولیت عملکرد و افکارتان را بپذیرید و وظائف تان یا سرنوشت تان را به دیگران واگذار نکنید! کسی ( شاید خاله تان) می خواهد شما را از عواقب تصمیمات تان بترساند. شما تصمیمی می گیرید که باید با جرات و جسارت زیاد آن را عملی کنید ولی نگران هستید که عواقب کار چه خواهد شد و کارتان چه پیامدهایی خواهد داشت. خاله تان ممکن است تلاش کند که شما و توانایی هایتان را تضعیف کند و به شما بقبولاند که در کارتان شکست خواهید خورد در حالی که شما شخصیتی خلاق دارید و باید با خردمندی و آرامش، به اهدافتان پایبند باقی بمانید. مادرتان اینبار به تصمیمات شما بیشتر اعتماد می کند ولی برادر شما نمی تواند به دلیل مشغله ی فکری و زندگی، مسئولیت عملکرد شما را بپذیرد و خودتان باید برای خودتان تصمیم درستی بگیرید. اینبار شما خردمندانه تر رفتار می کنید و برای آینده تان، خودتان تصمیم می گیرید. نگرانیها وترسهای شما بی مورد هستند و می توانید خواسته تان را محقق کنید. تشکر از همراهیتون
Masix : سلام وقت بخیر نمیدونم شاید از استرس کنکوره،خواب دیدم با خانواده وارد یه جنگل شدیم پس از طی مسیری شخصی رو دیدیم که خیلی حس منفی و سنگینی داشت و با پدر حرف میزد.بعد دیدم که اون شخص نیست و یه مار خیلی طویل سرمهای و به نوعی هولوگرامی ظاهر شد.مادرم بدون ترس گرفتش و مار به دور دست و بازوش پیچید و همچنان در تلاش برای نیش زدن بود. خواهرم خواست سرشو محکم بگیره اما ترسیدم نیشش بزنه و اجازه ندادم و خودم سعی کردم بگیرمش که دو بار دستمو گاز گرفت و نیشم زد و نتونستم ادامه بدم.بعدش ناگهان خودمون رو توو یه اتاق تاریک و کوچیک مثل سلول دیدم که با همون دست گزیده برام سوالات کنکور رو آوردن و من با اون درد و بیماری تموم سعیمو میکردم که به سوالات جواب بدم که آخراش میدیدم با اینکه سوالات خیلی زیادی حل کردم اما باز انگار تعداد کمی رو حل کرده بودم و مضطرب بودم.
فریبا هراتی
: سلام. شما البته به خاطر کنکور استرس زیادی را تحمل می کنید. فکرتان ناراحت است و سعی می کنید که خردمندانه مشکلاتتان را حل کنید. مادر شما شخصیتی قوی و با اراده دارد و در مقابله با مشکلات، بسیار خردمندانه فکر می کند و سعی می کند که تغییرات مثبتی را در زندگی تان ایجاد کند. او می خواهد که شما هم به سختی ها، نگاهی مثبت داشته باشید و از مقابله با چالشهای زندگی نترسید. شما خودتان را تحت فشار می دانید و از اینکه نمی دانید عاقبت کار چه می شود دلشوره دارید. این کار شما باعث می شود که مهارتهای ذهنی و فیزیکی تان ضعیف شود ولی اگر خودتان را به خدای بزرگ بسپارید و آرامشتان را حفظ کنید، و تلاش تان را انجام دهید، در کارتان به موفقیت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
Hana : خواب دیدم که ما چند قفسه مار چیدیم تو هر قفسه یه مار هست من تو هر قفس مار رفتم که ببینمشون که رفتم ولی نخواستن منو نیش بزنن و منم دیدمشون از دیدنشون لذت بردم بعد رسیدم به قفس آخری که مارش خیلی گنده تر نسبت به بقیه بود همین که وارد قفسش شدم شروع کردم به دنبال کردن من و کل خونه رو از دست اون فرار کردم انقد رفرار کردم که رفتم تو اتاق مامانم و خواهرم هم تو اتاق بود مامانم در اتاق رو بست در اونطرفیش رو به خواهرم گفتم ببنده هرچی بهش میگفتم زود باش جیغ میزدم الان میاد زود باش اون خیلی گیج بازی در می اورد و یه جوری نگاه من میکرد انگار نمیدونه چی شده و یه عالمه طولش داد تا ببنده ولی خب از طرف در ها یادمه دوتا سوراخ گنده داشت که همش میترسیدم از اون دوتا سوراخه وارد شه و من دیگه راه فراری نداشته باشم تا اینکه خواهر بزرگم صدام کرد تو اشپزخونه داشت ظرف میشست میگفت بیا مارتو ببین بعد اون یکی خواهرم که تو اتاق بود هم رفت بیرون و اومد گفت بیا مارتو ببین با خیال راحت گفت منم شک کردم رفتم تو اشپزخونه بعد رفتم تو اتاق دیدم دست مامانم یه افتاب پرسته سفیده که مامانم میگه این پاهاش کجه در حالی که اون دستش بود و میگفت این چیه خریده فک میکنم به داداشم میگفت بعد منم تو این فکر بودم افتاب پرست رو یه جایی بزارم رنگش عوض شه ببینمش ولی خیلی از افتاب پرسته چندشم میشد
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که افکارتان را دسته بندی کنید و با اشخاصی که به زندگی تان می آیند؛ در شرایط مختلف، به صورت های متفاوتی که درخور و شایسته ی آنان باشد، تعامل کنید. شما شخصیتی خلاق، زیبا، احساستی، خوش سلیقه، حسابگر، انحصار طلب، خوش شانس و تا اندازه ای حسود دارید و اگر کسی را دوست نداشته باشید؛ می توانید بی عاطفه و بی رحم رفتار کنید و در اینصورت قابل اعتماد نیستید. شما سعی می کنید که وقتی در مقابل چیزی وسوسه می شوید، خویشتندار باشید و جلوی خشم خودتان را بگیرید. برادر شما و تا اندازه ای هم مادرتان، شخصیت هایی متفکر و نسبتا" بداخلاق دارند و خیلی زود در شرایط مختلف ناگهان اخلاقشان عوض می شود و روحیاتشان ثابت نیست. شما از این رفتار آنان خوشتان نمی آید و معتقدید که باید صداقت بیشتری داشته باشند. تشکر از همراهیتون
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که افکارتان را دسته بندی کنید و با اشخاصی که به زندگی تان می آیند؛ در شرایط مختلف، به صورت های متفاوتی که درخور و شایسته ی آنان باشد، تعامل کنید. شما شخصیتی خلاق، زیبا، احساستی، خوش سلیقه، حسابگر، انحصار طلب، خوش شانس و تا اندازه ای حسود دارید و اگر کسی را دوست نداشته باشید؛ می توانید بی عاطفه و بی رحم رفتار کنید و در اینصورت قابل اعتماد نیستید. شما سعی می کنید که وقتی در مقابل چیزی وسوسه می شوید، خویشتندار باشید و جلوی خشم خودتان را بگیرید. برادر شما و تا اندازه ای هم مادرتان، شخصیت هایی متفکر و نسبتا" بداخلاق دارند و خیلی زود در شرایط مختلف ناگهان اخلاقشان عوض می شود و روحیاتشان ثابت نیست. شما از این رفتار آنان خوشتان نمی آید و معتقدید که باید صداقت بیشتری داشته باشند. تشکر از همراهیتون
Maya : سلام وقت بخیر دیشب خواب دیدم در خونه ای که الان ساکن هستیم(مستاجریم) انگار کف خونه و دیوارا کوبیده شده بود و همه جاتپه های خاک و خول بود. درجای دیگه خونه که سالم بود دیدم سفره ای پهنه دو تا سینی گرد روحی داخل سفره است.در سینی که جلوی من بود یه مار سفید پخته شده بود که انگار اونایی که دور سفره نشسته بودن پوستشو کمی کنده بودن و گوشتشو برداشته بودن و گوشتش شبیه گوشت ماهی بود سفید و در سینی دوم که از من دور بود یه مار با پوست دورنگ نارنجی و قهوه ای و دست نخورده بود دور سفره یه تعداد مهمان نشسته بود که می دونم می شناختمشون ولی بعد از خواب فراموش کردم کیا بودن و جلوشون بشقاب. کسی که کنار من بود گوشت مار سفیدو میخورد و اونیکه روبروم بود چند تا سر مار تو بشقابش بود و من فقط نگاهشون میکردم متعجب که چطوری دارن می خورن. اگر اشتباه نکنم من هم کمی از گوشتش خوردم البته درست یادم نمیاد ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز طبق قوانین سایت، چسباندن کلمات به هم مجاز نیست و شما باید فاصله ی قانونی بین کلمات را حتما رعایت کنید. من خوابتان را ادیت کردم و از 747 کاراکتر به 785 کاراکتر افزایش پیدا کرد!! چسباندن سهوی یا تعمدی کلمات بهم در شمارش کاراکترهای سایت اشتباه ایجاد می کند و خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن خواهد کرد. لطفا منبعد هرگز اینکار را تکرار نکنید و فاصله ی بین حروف را رعایت کنید. در نوبت هستید!
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. موقعیتی در زندگی تان ایجاد شده که فکرتان را ناراحت کرده و شما احساس بی حرمتی می کنید و مثل این است که حریم خصوصی تان را شکسته اند. شما با سخت کوشی و مقاومت سعی می کنید که از خانواده تان حمایت کنید. شرایط مالی تان خیلی خوب خواهد شد و نگرانیهایتان از بین می رود. از خودتان بخوبی در مقابل خطرات حمایت خواهید کرد. مشکلات مالی اقوامتان هم از بین می رود و خطرات و بلایا از شما دور و منتفی می شود. تشکر از همراهیتون
Sheida : سلام
خواب دیدم ک من ب همراه دخترخالم و مادرم نشسته ایم ک یدفهه ماری ک دقیق یادم نیست کبری سبز بود یا مار عادی تیره اومد و ب ما حمله ور شد بشدت ترسیده بودیم قصد نیش زدن داشت ک مادرم اونو ب سمت خودش کشوند ک مارو نیش نزنه. ولی خودشو نیش زد و بهد هم. دور کمرو شکمه مادرم حلقه زد اولش مامانم گفت چیزی نیست شل هستش ما ترسیذیم رفتیم چاقو بیاریم ک ببریمش دخترخالم حالت مانع داشت کمکم نمیکرد تارسیدم دیدم حلقه ک زذه دور کمرمادرم ک نشسته بود وحشتناک سفت و اینقد فشار اورذه بود ک مادرم از درد حتی ادار هم کرده بود. و داشت با حالت دردی ک تحمل میکردو گریه میکرذ میگفت چیزی نیست. و اما به چیزه دیگه ک مهنیشو پیدا نکرذم دیدم ک مار تیغ داره و تغیه هاشو از زیر پوستم مادرم زده بیرون خیلی ترسناک بود. همش میگفتم این حلقه زده ک طهمشو از پا بندازه . این خوابم صب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. موقعیت و یا رابطه ای توجه شما را به خودش جلب می کند و شما فریب می خورید و فکر می کنید که موقعیت خوبیست که به ثروت برسید. اما مادرتان باور ندارد که شما بتوانید از پس خودتان بخوبی برآیید و نگران است که بازیچه ی دست دیگران شوید. او سعی می کند که سختی ها را به تنهایی تقبل کند و بارهای سنگینی را روی دوش خودش احساس خواهد کرد. کسی قصد سوء استفاده از شما را دارد و به همین جهت مادرتان احساس استیصال خواهد کرد و سعی می کند که بر این موقعیت خراش دهنده غلبه کند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون
bernadett : سلام واردات
نقل از ایلیا خواهرزاده ۱۰سالهم: مردی بهم میگه برم داخل ساختمونه نیمه کاره جعبه ای رو بردارم مسیر سختیه، وارد اتاقی در ساختمون شدم ک دری اونجاست وارد اتاق۲ میشم جعبه چوبی دست چپمه برمیدارم ک توش ی سنگ قیمتی قرمز رنگه از ساختمون خارج میشم، تو مسیر یکی جعبه و سنگ رو ازم میدزده؛ حالا رو پل چوبی رو جوب پهن ایستادم«ظاهرأ در شمال از این پلها زیاده»انتهای پل معلقه مثل پرتگاه، متوجه میشم مار رنگارنگ سبز یا آبی«دقیق نمیدونه» ب پهنای ۲تا پام پشتمه اول میترسم نیشم بزنه یا خفم کنه ولی کاری نمیکنه حالا ۲تا مار کوچیک کنارم میبینم (چون دقیق نمیتونه رنگ مارو توصیف کنه اگر درمفهوم خواب مؤثره لطفأ توضیح بفرمایید)
بعد میبینم ی عده منو دزدیدن ک یکیشون خانمه باسرعت زیاد دارم فرار میکنم درامتداد خیابون ب دوراهی میرسم میرم سمت راست
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب. خواهر زاده ی شما سعی می کند که با اراده و قوی باشد. روی جسم و ذهنش کار کند و شخصیتی بهتر و قویتر از خودش بسازد. او به ماهیت واقعی خودش پی می برد و می فهمد که شخصیتی با استعداد و پر شور و شوق دارد که می تواند به سوی موفقیت صعود کند . اما کسی سعی می کند که وقت یا انرژی او را دزدیده و یا اعتماد به نفس او را از بین ببرد تا او خیال کند که لیاقت موفقیت را ندارد و خودش را ناشایست و ناتوان احساس کند. خواهرزاده ی شما باید تصمیم بگیرد که زندگیش را عوض کند و وارد فاز تازه ای از زندگی شود. او باید ایمانش و اراده اش را قویتر کند، خردمندانه تر رفتار کند و ویژگیهای قوی تر و مثبت تری در خودش ایجاد کند تا عملکرد او منجر به موفقیت او شوند و نه اینکه باعث سقوط او و جریحه دار شدن احساساتش شوند. ایلیا شخصیتی خلاق، زیبا، احساساتی، خوش سلیقه، حسابگر، انحصار طلب، راحت طلب، خوش شانس و شاید حسود دارد. اگر کسی را دوست نداشته باشد می تواند بی رحم و بی عاطفه رفتار کند و در اینصورت قابل اعتماد نیست. او نباید خطرات و تهدیدات کوچک را در زندگی نادیده بگیرد و به آنها نباید بی اهمیت باشد. او باید سعی کند که در زندگیش درست تصمیم بگیرد تا دیگران موفقیت های او را از چنگش در نیاورند. او شخصیتی منطقی دارد. تشکر از همراهیتون
Maryam : سلام وقتتون بخیر یکشنبه بعد از ظهر برادرم این خواب دیده
در خواب دیدم جایی هستم یه مار خیلی بزرگ به طول چند متر تقریبا طلایی رنگ میخواست به دوستم یا یکی از خانوادم دقیق نمیدونم کی بود حمله کنه،خود طرف نمیدونست ، آروم خودم رو به مار نزدیگ کردم و با یه شمشیر بلند سرش را زدم بعد از کشتنش پوستش رو کندم،جواره شکمش رو ریختم بیرون، مهره های مار را به صورت جفتی از بدنش جدا میکردم و گوشتش که خیلی سفید و تمیز بود خورد کردم پختم و خوردم طعم خیلی خوشمزه ای داشت .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر این است که نگرنیها و ترسهایی دوست یا خانواده ی شما را تهدید می کند. اما شما قادرید با نظم و دیسیپلین زیاد، با استفاده از عظم و اراده و موقعیت و جایگاهی که دارید، این نگرانیها را از بین ببرید. شما به ثروت خواهید رسید و نقاط قوت شما افزایش پیدا می کند. تشکر از همراهیتون
وحید : سلام.خواب مار قرمزی را دیدم که چشمهای درشت سیاه داشت.تقریبا کوچک بود.چمبره زده بود و سرشو اورده بود بالا و حالت تهاجمی داشت.من مجبور بودم از کنارش رد شوم.به حالت چهار دست و پا همینجور که تو چشمهای هم خیره شده بودیم از کنارش رد شدم.همش به خودم میگفتم حالا میزنه حالا میزنه.ولی نزد و من رد شدم و رفتم.نمیدونم دقیقا مکانش کجا بود ولی جایی شبیه خونه بود
فریبا هراتی
: سلام. شما نگرانیها و ترسهایی در وجودتان دارید و بینش تان بسیار قویست. از اینکه با شخصی بی عاطفه و بی رحم و غیر قابل اعتماد در زندگی تان مواجه شوید، می ترسید اما در عین حال، شما شور و شوق آتشینی برای رسیدن به اهدافتان دارید. شما سعی می کنید که به بینش و شهود و غرایز خودتان اعتماد کنید؛ توقعات و استانداردهایتان را پایین بیاورید و به آرامی به سمت اهدافتان حرکت کنید. شما علیرغم شور و شوق زیادی که در وجودتان هست، فکر می کنید که نمی توانید بخوبی از پس انتظارات دیگران بر بیایید و خواسته هایشان را برآورده کنید و محتاطانه رفتار می کنید. این احتیاط شما باعث می شود که شما در کارتان موفق شوید. تشکر از همراهیتون