تعبیر خواب مار
مار ثروت است و دارایی نهفته که شما از وجودش بی خبرید. همچنین بعضی معبران گفته اند که مار، خطر یا دشمن خانگی است. چنین موجودی می تواند یک زن زیبا نیز باشد. زنی که داشتنش خطرناک است و در عین خطرناک بودن دوست داشتنی است. در خواب خیره نگریستن به چشم مار را خوب ندانسته اند. اگر دیدید ماری را کشتید بر دشمنی پیروز می شوید .
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مار در خواب بر ده وجه است:
- دشمن پنهان،
- زندگانی،
- سلامتی،
- پادشاهی،
- سپه سالاری،
- دولت،
- زن،
- مراد،
- پسر،
- سیلاب.
تعبیر خواب نیش زدن مار (مار گزیدگی)
اگر خواب ببینید که مار شما را نیش زد، از جانب دشمن خود آسیب خواهید دید و بهتر است برای دفع بلا صدقه بدهید.
تعبیر خواب پیچیدن مار دور اعضای بدن
اگر کسی خواب دید مار به دور بدن او حلقه خورده، بسته به نوع ماری که می بیند تعبیر خواهد شد.
اگر کسی خواب ببیند مار سفیدی دور بدون او حلقه زده، بسیار ثروتمند خواهد شد.
اگر کسی ببیند که مار سیاهی دور او پیچیده است، با دشمنی درگیر خواهد شد که دست و پا گیر است.
اگر بیننده خواب توانست مار را از دور خود باز کند، بر دشمنش در بیداری ظفر و پیروزی خواهد یافت. اما اگر آزاری از مار ببیند، احتمال دارد در بیداری نیز دشمن او بر او غلبه پیدا کند که در این صورت باید برای دفع بلا صدقه بدهد.
تعبیر خواب کشتن مار
اگر کسی ببیند که ماری را کشت، بر دشمن خود در بیداری غالب و پیروز خواهد شد.
تعبیر خواب خوردن مار
اگر خواب ببینید که گوشت مار می خورید، به دشمن خود فایق آمده و به مقام بزرگی نایل خواهید شد.
تعبیر خواب مار سفید
مار سفید در خواب به ثروت و مراد تعبیر می شود و اگر خواب ببینید چنین ماری را گرفتید به آرزوی خود خواهید رسید و ثروتمند خواهید شد.
تعبیر خواب مار سبز
اگر کسی خواب ببیند که مار سبزی در خانه او وجود دارد، دشمن او شخصی صالح و زاهد است.
تعبیر خواب مار سیاه کوچک
مار سیاه در خواب به دشمن تعبیر می شود. مار سیاه کوچک دشمنی است که قدرت زیادی برای ضربه زدن و ناراحت کردن به شما را ندارد.
تعبیر خواب مار خاکستری
مار خاکستری در خواب به دشمنی تعبیر می شود که در عین اینکه شما فکر می کنید از معاشرت او به مقام و بزرگی می رسید، اما همچنان خطرناک بوده و احتمال دارد از جانب وی به شما ضربه و ناراحتی برسد.
تعبیر خواب مار قرمز
مار قرمز در خواب به دشمن معاشر تعبیر می شود. کسی که از هم صحبتی و معاشرت با او لذت می برید ولی علیرغم برخورد خوب و ظاهر دوستانه و گرمی که با شما دارد، قصد ضربه زدن و آسیب رساندن به شما را دارد.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن مار در خواب، دلیل دشمنی پنهان است. اگر مار را در خانه ببیند، دلیل دشمنی خانگی است. اگر در صحرا ببیند، دشمنی بیگانه است. اگر ببیند که با مار جنگ کرد، با دشمن خصومت کند. اگر ببیند که مار بر وی پیروز شد، دشمن بر وی غالب گردد. اگر ببیند که گوشت مار می خورد، به مقام بزرگی نائل خواهد شد. اگر ببیند که مار را به دو نیم کرد، از مال و ثروت دشمن خواهد خورد. اگر ببیند که ماری مرده، بلا از وی رفع شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ماری سفید بگرفت، به بزرگی و مقام می رسد. اگر ببیند که مار از وی بگریخت، دلیل ضعفِ دشمن است. اگر مارهای سیاه ببیند، تعبیر آن وجود دشمنان بسیار است. اگر مار را سبز ببیند، نشانه این است که دشمن او زاهد و صالح است. اگر زرد ببیند، دشمن او بیمار است. اگر مار را سرخ ببیند، دشمن او معاشر است. اگر ببیند که ماران بسیار پیش او جمع شدند، دلیل است خویشان دشمن او باشند.
جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند که از سوراخ دهان یا بینی یا گوش یا آلت تناسلی یا مقعد او ماری بیرون آمد، دلیل که فرزند او، دشمن او است. اگر ببیند که مار را بگرفت و گزندی به وی نرسید، دلیل است که بزرگی یابد و بر دشمن غالب شود و مقصودش حاصل شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Fatemeh : باسلام خدمت کارشناس محترم من خواب دیدم بایه ماربزرگ مبارزه کردم شکست دادم امادوتامارکوچک سبزپشت کتفم روییده هرکاری میکنم نمیتونم بکشم هرچی تلاش میکنم ومیکشم دوباره ازهمون جارشدمیکنن ومیان بیرون وآخرش نتونستم ازبین ببرم مثل گیاه بون هرچی میکندم بازدرمیومود... ممنون میشم بیشتر توضیح بدیدذهنمودرگیرکرده
فریبا هراتی
: سلام. رنگ مار بزرگ در تعبیر موثر است که شما ننوشته اید. اما شما سعی می کنید به هر جهت با نیروهای منفی و بدی ها و نگرانی ها مبارزه کنید و قادر خواهید بود که به هدفتان برسید. اما ایراد کار شما، صرفا نیروهای منفی و شیطان نیست!! ایراد کار شما عملکرد شماست که شما دلخوش هستید به حمایت کسانی که مردم را می آزارند ولی ظاهری مومن دارند. ( یا شاید حتی خودتان به اسم دین مردم را می آزارید ). کتف شما در خوابتان نمادی از قدرت، مسئولیت و بارهای روی دوش شما است. شما حس می کنید که مسئولیت زیادی برای به دوش گرفتن دارید و به خاطر جریان های زندگی تان، بار زیادی روی دوش شماست. اما توانایی شما در مورد حمایت و کمک به دیگران متاثر است از نیروهای منفی که به اسم دین شما را تحریک می کنند و هر چند که قدرت تشخیص شما بالاست ولی نمی توانید این نیروها را کلا کتمان کنید و یا نادیده شان بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم امیدوارم که حالتون خوب باشه
من الان از خواب پریدم و یک خواب ترسناک دیدم ،خواب دیدم توی یک ساختمون هستم و توی یک اسانسور که خیلی خوب کار نمیکرد و نمیدونم طبقه چندم میخواستم برم فکر میکنم طبقه پایین بود اخر رسیدم و یک تعدادی ادم بودن و مردی که اگر توی وجود ادمها جادو یا از همون موجودها(از اسمشون میترسم برای همین نه بیان میکنم نه مینویسم:)) از همون موجودها باشه رو باطل و خارج میکرد و من علائم رو گفتم و قبول کرد برای من با ۵۰ تومن پول خارجشون کنه،توی خواب انگار فقط ۱۵۰ تومن داشتیم بعد موقع خارج کردنشون بدن من تکونهایی میخورد و صدای جیغ و فریادشون رو میشنیدم همینجور صدای شکستن مثل چیزهای شیشه ایی بعدش دیگه بدنم تکون نخورد و بلند شدم و مامانم بهم گفت از بدن تو خارج شدند ولی به پاهای من چسبیدند و باید کلی راه برم تا من رو رها کنند ،من به اون اقا که فکر میکنم دکتر بود گفتم که توی جادوهایی که در خونمون پیدا کردیم همونقدر که برای من نوشته بودند برای مادرم هم نوشته بودند و اون اقا بلافاصله گفت صبر کنید تا برای مادرت و خواهرت هم انجام بدم و من به مامانم گفتم کل ۱۵۰ تومن رو بده بهشون یعنی نفری ۵۰ تومن و مامانم قبول کرد و برای خواهرم که شروع شد قویترین اون موجودها ظاهر شد ومن و مادرم دیدیمش ولی در قالب خواهرم بود (توی بیداری خواهرم امریکاست و خدارو شکر زندگی خوبی داره ولی توی خواب من گفتم خوبه این کار باعث میشه جلو احتمال هر خطر بدی برای زندگیش رو بگیره)و مامانم گفت برای تو هم به همین شکل بود ولی من بهش گفتم خواهرم یادش نمیمونه چون من هم متوجه نشدم بعد اون موجود به من و مادرم نزدیک میشد و چند تا بودن و مامانم ترسیده بود ولی من با اینکه در بیداری از این موجودها میترسم ولی توی خواب نمیترسیدم و خیلی محکم قوی به مادرم میگفتم بهشون نگاه و توجه نکن و گفتم ما قویتر هستیم چون خدا روداریم و خدا اونها رو ساخته و الان خدا با ماست و جمله ماشالله لا حول ولا قوت الا بالله رو مرتب تکرار میکردم و خواهرم بهم نزدیک شد ودستمو اون موجود گرفت و بدنم بی حس شد و چون تعدادشون زیاد بود اون دکتر بیهوش شد و من با اینکه نمیتونستم فکم و دهانم رو تکون بدم ولی به سختی جمله ماشالله...رو تکرار میکردم و همینجور سوره ناس وقتی دکتر بیهوش شد همه چیز قطع شد و ۱مار بود که زخمی و گیج شده بود و میخواست فرار کنه و من اون و ۲تتا مار دیگه رو گرفتم و محکم توی سرشون میزدم وفکر کنم سرشون رو له کردم بعد اون دکتر به هوش اومد ومن بهش گفتم کار خواهرم نیمه ماند و شما بیهوش شدید و یکیشون از بدن خواهرممن روگرفت و مادرم هم هنوز انجامندادید که اون دکتر گفت همه رو انجام میدم و توی دلم میگفتم کاش دکتر دستیار وکمکی داشت که اگر بیهوش شد دستیارش ادامه میداد،راستش به هیچ عنوان صورت و خود دکتر روندیدم یا اگر دیدم الان احساس میکنم توی خواب هم صورت دکتر رو ندیدم،در اخر خوابم به مامانم میگفتم اصلا نترس وقوی باش و خودت رو رها کن وهر صدایی شنیدی نترس در اینجای خوابم بیدار شدم (خانم هراتی عزیزم من اصلا سمت دعا نویسها و جادوگرها نمیرم و هر چند توی خونمون یک عالمه جادو پیدا کردیم و نوشته های خیلی بدی داشتند ولی همشون رو توی اب ریختیم وباز کردیم و معذرت میخوام مادرم روشون ادرار ریخت و توی این ۳سال بعداز پیدا شدنشون دیگه کسی رو توی خونه راه ندادیم هر چند که تلاش میکردند باز هم بیان ولی چون ما دستشون رو خونده بودیم دیگه اجازه ورود توی خونه نداشتند ولی متاسفانه هر چند که دعاها پیدا شدند ولی تا حدودی اثارشون هست و من توی زندگیم مشکلاتی دارم که طبیعی نیستند ،مخصوصا توی روابطم با جنس مخالف
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایط بدی قرار می گیرید و افکار بدی به ذهنتان می رسد و بدتر از همه این که به جای اینکه عقلتان را در زندگی بالا ببرید، رتبه و مقامتان را پایین می آورید و کم عقلی می کنید و با وجودی که می دانید دعانویسان آدمهای شیادی هستند و از آنان کمک نمی گیرید ولی همچنان به جادو و قدرت آن اعتقاد دارید!!!! به این دلیل است که جادو روی شما موثر واقع می شود. باید قلبا اطمینان داشته باشید که جادو الکی و مزخرف است. دعا پیدا کردید بیندازید در آب روان برود یا سطل آشغال!! شما می خواهید که مشکلاتتان خیلی زود حل و فصل شده و ناپدید شود. شما موفق می شوید که افکار منفی را از جسمتان بیرون کنید ولی عملکرد مادرتان گناه است و او هم منفی بافی می کند و به قدرت جادو باور دارد. خوابتان می گوید که خود دعانویسان هم در مقابل شیاطین مستاصل هستند و اگر خدا نخواهد آنها هم کاری از پیش نمی برند. من فکر کنم قبلا هم به شما گفته بودم که ذکر نام حضرت فاطمه س برای دفع شیاطین بسیار مجرب است. همیشه قبل از خواب یا در بیداری هر وقت ترسیدید 7 بار ذکر نام ایشان را به این صورت بگویید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. خداوند به واسطه جن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنند و چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام من این خواب رو ظهر دیدم چون دیشبش خستم بود چهار ساعت فقط خوابیده بودم
من با دوستم قهر کردم بعد تو خوابم کارای خوب میکرد منم بی توجه بودم بهش در ظاهر اما در باطن هرکاری میکرد توجه میکردم
بعد یهو ی مار با سرعت زیاد به دوستم نزدیک شد منم کنار دوستم بودم
و ماره نصف بود یعنی انگار بدنش با چاقو جدا شده بود
بعد من جیغ میزدم اسم دوستم رو صدا میزدم
اونم با ارامش گذاشت ماره نزدیکش بشه
و وقتی نزدیک قلبش شد با سنگ زد رو سر ماره و خون مار رو لباس سفیدش موند
بعد از این ماره ک من همش با جیغ اسم دوستمو صدا میزدم
انگار دیگه رفع کدورت شده بود بینمون
خیلی ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. انرژی منفی که سعی کرده بین شما و دوستتان جدایی بیاندازد از بین می رود و دوستتان عاقل است و رفتاری از خودش نشان می دهد که دشمنی بین شما تمام می شود ولی این استرس که بین شما به وجود آمده در ذهنش خواهد ماند. تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام، شوهرم خواب دیده که چندتا مار سیاه داشتن دنبالش میکردن و خیلی وحشتناک بودن ولی نیشش نزدن و از خواب پرید تعبیرش چی میشه
فریبا هراتی
: سلام. شوهر شما نگرانی هایی دارد که منوط به اندازه ی مار می توانند کوچک یا بزرگ باشند و این انرژیهای منفی همراه همسرتان هستند. او باید مراقب باشد تا با خطری از جانب مسائل مالی یا دوستانش مواجه نشود. تشکر از همراهیتون
Leila : سلام من خواب دیدم که توی خونه ی قدیمیمون که الان خرابش کردیم در حال جمع کردن وسایل یا خونه تکونی بودیم که یهو از یکی از اتاقا یه مار زرد رنگ خارج شد شکل خیلی عجیبی داشت سر داشت و دست و پاش مثل خار بود که خیلی هم زیاد بود من خیلی ترسیده بودم و فرار کردم و در حالی که جیغ میزدم از خواهرم خواستم که اونو بکشه
فریبا هراتی
: سلام. شما نگرانی های گذشته و مسائل منفی گذشته را از زندگی تان بیرون خواهید کرد و باید تمام افکار منفی که روحتان را ازار می دهد و باعث افسردگی و نگرانی تان می شود را از ذهنتان دور کنید که خدای نکرده باعث بیماری و ناراحتی شما نشود. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام روزتون بخیر
من دیشب خواب دیدم یه مار مشکی کنار رودخونس فورا سرش رو بریدم البته تا نصف گردنشو تونستم بزنم گفتم دیگه مرده ولی حرکت کرد،پدرم کنار رودخونه خوابیده بودن رفت تو شلوار ایشون بیدار شدن اون نصف گردن مارو ایشون زدن مرد بعد از پدرم پرسیدم نیش زد؟گفت اره فکر کنم ولی چون تو نصف گردنشو زده بودی چیزی نشد،پدرم پوست مارو کند بعد تکه تکه کرد وسطای بدنشو گوشتشو کباب کرد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساسات منفی و نگرانی ها را از زندگی تان دور می کنید و برای خانواده تان روشنگری می کنید که چه کاری بد است چه کاری خوب ولی نمی توانید برای خانواده تان تصمیم بگیرید که چه کار بکنند و چه کار نکنند. پدر شما از افکار مثبت شما متاثر خواهد شد و بنابر این اگر افکار گناه آلود باعث شوند که پدران وسوسه شود که برای رسیدن به سود بیشتر، دست به گناه بزند، با این وساوس مقابله خواهد کرد و سعی می کند شفاف و درست عمل کند و از گناهان دوری کند. گوشت سردی است و گوشت مار خوردن به معنی سرد شدن در کار حرام و دوری از آن است. تشکر از همراهیتون
همسفر : سلام خانم هراتی عزیز، اقام
دیشب خواب دیده من و ایشون و بچه هامون تو اتاقی بودیم غیر از خانه خودمان، مثل مهمانسرا. و یک مار سیاه لاغر و از نظر قدی بین کوچک تا متوسط بوده ولی خیلی فرز و چابک بوده که آقام پیش خودش میگفته جعفری است آمده و خیلی سریع بازوی من رو نیش زده، اقام سریع بچه ها را بیرون برده که مار آنها را نیش نزند، و در ذهنش بوده که اول بیاد مار رو بکشه بعد بازوی من رو ببنده و تیغ بزنه که زهرش در بدنم پخش نشه، بعد از خواب بیدار میشه دوباره خواب میبینه ماره سریع و فرز خودشو پرت میکنه روی من مثل پرواز کردن، روی بازومو میزنه
فریبا هراتی
: سلام. شما به دنبال تامین نیازهای اولیه زندگی تان هستید و می خواهید که در زندگی تان به ثبات برسید. می خواهید که از واقعیات فرار کنید و زندگی بیداریتان متحول خواهد شد. مسائل کوچکی هست که شما را ناراحت کرد و شما باید از شر جیزی که روی شونه هایتان سنگینی می کند خودتان را خلاص کنید وگرنه این انرژی منفی که در وجود شما رخنه کرده باعث می شود که شما احساس ناتوانی و ضعف کنید، نتوانید عاقلانه فکر کنید و از حمایت همسرتان دست بردارید. شما نباید از خواسته هایتان دست بکشید و باید از خودتان و همسرتان حمایت کنید. برای دفع شر هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Sahbaaa : سلام وقت بخیر،خواب دیدم که یه مار مشکی بزرگ براق توی خونمون بود قسمت جاظرفی،بعد من مراقب بودم که به خواهر و مادر حیوونای خونگیمون نیش نزنه و حمله نکنه.وخیلی ترسیده بودم،که در اخر حمله کرد و من سپر شدم وانگشت وسطی(سبابه)ی منو قسمت پایینش نیش زد و جای نیشش پولک مار بی رنگ بود گویا،لطفا تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. نیروی منفی شدیدی آرامش و راحتی شما را تهدید می کند و انگشت وسطی اسمش سبابه نیست!! :))) انگشت اشاره تان یا انگشت سبابه تان نمادی از عدد یک است. بیانگر اختیار، جهت و قضاوت است و این به این معنی است که شما راجع به موضوع یا شخصی قضاوت اشتباه می کنید و جهت گیری و جبهه گیری شما نسبت به او اشتباه است. اما انگشت میانی تان بیانگر ملاحظه، کارایی، احتیاط، مسئولیت و سخت کوشی است. اگر انگشت میانی را نیش زده یعنی بی ملاحظه یا بی احتیاط یا غیر مسئول و یا تنبل خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Simahmz : سلام خسته نباشید.
(این خوابی ک تعریف میکنم و مامانم دیده)
تو خواب دیدم ی مار خیلی بزرگی خاکستری بودکه برادر شوهرم اونو برد گذاشت توی ی اتاق ک طبقه پایین خونه ما بود.
من گفتم من اگ میدونستماین پایین مار هست من این بالا نمیموندم.که مار تو حیاط منو دنبال کرد و دستم و نیش زد.ولی وقتی نیش میزد خیلی کوچیک شده بود ولی همونمار بود.
برای درمانش رفتیم دکتر،دکتر میگفت نیش نزده فقط گاز گرفته،ولی خودم میدونسم نیش زده،اما چون پول نداشتم نتونسم برم ازمایش بدم همونطوری نگران برگشتم خونه.
ممنون میشم اگ تعبیری داره بهمبگین ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از جانب برادر شوهرتان با ترس ها و نگرانی هایی مواجه می شوید. او شخصیتی مغرور و کم حرف دارد و در عین اینکه مردم فکر می کنند از معاشرت با او به مقام و بزرگی می رسند، می تواند بسیار خطرناک باشد و به شما ضربه بزند. شاید شما در زندگی بیداریتان این تهدید را دست کم بگیرید و دیگران باورشان نشود که او آدمی باشد که بتواند برای شما خطری داشته باشد. او آدم عاقل و زیرکی است ولی قابل اعتماد نیست. این خواب می تواند هشدار از چیزی باشد که هنوز از آن آگاه نیستید. تشکر از همراهیتون.
گليا : سلام
خواب ديدم تو يه زمين خاكى ايستاده بودم، احساس ميكردم شوهرم هم اونجاس، يه مار اونجا بود ميخواستم بكشمش، اما نميخواستم بهش دست بزنم.
يه پروانه رو زمين بود كه شبيه برگ خشك شده درخت بود.
انگار من از اون پروانه خواستم مار رو برام بكشه.
پروانه مار رو چندبار نيش زد، مار مرد.
من مار مرده رو با يه چيزى برداشتم كه نگهش دارم.
روى بدن مار رو كه نگاه كردم متوجه شدم كه پروانهه چه تعدادى نيشش زده تا ماره بميره. ٦٠ و خورده اى بار نيشش زده بود، عددش رو دقيق يادم نمياد.
صبح كه بيدار شدم قبل از اين كه به همسرم چيزى بگم، بهم گفت خواب ديده كه من رفتم تو يه مزرعه بين يه عالمه مار، بهم ميگفته نرم، من گوش نكردم، واسه همين منو زده، بدنم كبود شده. (در صورتى كه تو بيدارى دست بزن نداره.)
بعدم من ازش شكايت كردم، انداختنش زندان با دوتا خلاف كار اونجا بوده، منم براشون چايى بردم.
تعبير اين خواب ها چيه؟ ممنون
فریبا هراتی
: سلام. قبل از تعبیر خواب شما، از شما تقاضا می کنم که خوابهایتان را پشت سر هم بنویسید و سطر سطر ننویسید تا هنگام پاسخ در باکس تعبیر بتوانم همه ی خوابتان را یکجا در صفحه مانیتور مشاهده کنم. دوم اینکه شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت و یک خواب در هر کامنت هستید و حتی اگر خوابهایتان مربوط به هم باشد نباید آنها را با هم ارسال کنید. این کار خلاف مقررات سایت است. تعبیر خواب شما این است که بعضی از اهداف شما هستند که هنوز به آنها نرسیده اید و احساس خشک و خالی بودن می کنید و اینکه به تمایلاتتان اهمیتی داده نشده. شما می خواهید انرژی های منفی از زندگی تان بیرون برود و به جای مقابل به مثل، در دلتان شروع به نفرین کردن می کنید و کینه به دل می گیرید. احساس می کنید که به خاطر تمام روزهایی که گذشته و عمرتان حرام شده ولی نتوانسته اید به خواسته هایتان برسید، حالا مسبب این نگرانی های شما باید تقاص پس بدهد. لطفا خواب همسرتان را مجددا فردا ارسال بفرمایید. تشکر از همراهیتون.