تعبیر خواب مار
مار ثروت است و دارایی نهفته که شما از وجودش بی خبرید. همچنین بعضی معبران گفته اند که مار، خطر یا دشمن خانگی است. چنین موجودی می تواند یک زن زیبا نیز باشد. زنی که داشتنش خطرناک است و در عین خطرناک بودن دوست داشتنی است. در خواب خیره نگریستن به چشم مار را خوب ندانسته اند. اگر دیدید ماری را کشتید بر دشمنی پیروز می شوید .
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مار در خواب بر ده وجه است:
- دشمن پنهان،
- زندگانی،
- سلامتی،
- پادشاهی،
- سپه سالاری،
- دولت،
- زن،
- مراد،
- پسر،
- سیلاب.
تعبیر خواب نیش زدن مار (مار گزیدگی)
اگر خواب ببینید که مار شما را نیش زد، از جانب دشمن خود آسیب خواهید دید و بهتر است برای دفع بلا صدقه بدهید.
تعبیر خواب پیچیدن مار دور اعضای بدن
اگر کسی خواب دید مار به دور بدن او حلقه خورده، بسته به نوع ماری که می بیند تعبیر خواهد شد.
اگر کسی خواب ببیند مار سفیدی دور بدون او حلقه زده، بسیار ثروتمند خواهد شد.
اگر کسی ببیند که مار سیاهی دور او پیچیده است، با دشمنی درگیر خواهد شد که دست و پا گیر است.
اگر بیننده خواب توانست مار را از دور خود باز کند، بر دشمنش در بیداری ظفر و پیروزی خواهد یافت. اما اگر آزاری از مار ببیند، احتمال دارد در بیداری نیز دشمن او بر او غلبه پیدا کند که در این صورت باید برای دفع بلا صدقه بدهد.
تعبیر خواب کشتن مار
اگر کسی ببیند که ماری را کشت، بر دشمن خود در بیداری غالب و پیروز خواهد شد.
تعبیر خواب خوردن مار
اگر خواب ببینید که گوشت مار می خورید، به دشمن خود فایق آمده و به مقام بزرگی نایل خواهید شد.
تعبیر خواب مار سفید
مار سفید در خواب به ثروت و مراد تعبیر می شود و اگر خواب ببینید چنین ماری را گرفتید به آرزوی خود خواهید رسید و ثروتمند خواهید شد.
تعبیر خواب مار سبز
اگر کسی خواب ببیند که مار سبزی در خانه او وجود دارد، دشمن او شخصی صالح و زاهد است.
تعبیر خواب مار سیاه کوچک
مار سیاه در خواب به دشمن تعبیر می شود. مار سیاه کوچک دشمنی است که قدرت زیادی برای ضربه زدن و ناراحت کردن به شما را ندارد.
تعبیر خواب مار خاکستری
مار خاکستری در خواب به دشمنی تعبیر می شود که در عین اینکه شما فکر می کنید از معاشرت او به مقام و بزرگی می رسید، اما همچنان خطرناک بوده و احتمال دارد از جانب وی به شما ضربه و ناراحتی برسد.
تعبیر خواب مار قرمز
مار قرمز در خواب به دشمن معاشر تعبیر می شود. کسی که از هم صحبتی و معاشرت با او لذت می برید ولی علیرغم برخورد خوب و ظاهر دوستانه و گرمی که با شما دارد، قصد ضربه زدن و آسیب رساندن به شما را دارد.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن مار در خواب، دلیل دشمنی پنهان است. اگر مار را در خانه ببیند، دلیل دشمنی خانگی است. اگر در صحرا ببیند، دشمنی بیگانه است. اگر ببیند که با مار جنگ کرد، با دشمن خصومت کند. اگر ببیند که مار بر وی پیروز شد، دشمن بر وی غالب گردد. اگر ببیند که گوشت مار می خورد، به مقام بزرگی نائل خواهد شد. اگر ببیند که مار را به دو نیم کرد، از مال و ثروت دشمن خواهد خورد. اگر ببیند که ماری مرده، بلا از وی رفع شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ماری سفید بگرفت، به بزرگی و مقام می رسد. اگر ببیند که مار از وی بگریخت، دلیل ضعفِ دشمن است. اگر مارهای سیاه ببیند، تعبیر آن وجود دشمنان بسیار است. اگر مار را سبز ببیند، نشانه این است که دشمن او زاهد و صالح است. اگر زرد ببیند، دشمن او بیمار است. اگر مار را سرخ ببیند، دشمن او معاشر است. اگر ببیند که ماران بسیار پیش او جمع شدند، دلیل است خویشان دشمن او باشند.
جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند که از سوراخ دهان یا بینی یا گوش یا آلت تناسلی یا مقعد او ماری بیرون آمد، دلیل که فرزند او، دشمن او است. اگر ببیند که مار را بگرفت و گزندی به وی نرسید، دلیل است که بزرگی یابد و بر دشمن غالب شود و مقصودش حاصل شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Lara : با سلام
یکی از دوستای قدیمی من خواب دیده اومده خونه من با بقیه دوستانم مهمانی بعد من بهش میگم که به یکی از همین دوستای مهمونم گفتم که برام حیوان خانگی بیار بعد اون دوستم گفته من فقط مار و مورچه دارم بعد من بهش میگم برام مار بیار بعد این دوستم که خواب دیده به من میگه که چرا مار اخه منم میگم مار خوبه همه میارن نگه میدارن جای سگ و گربه
ممنونم از پاسخگوییتون
فریبا هراتی
: سلام. روابط شما و دوستانتان قویتر خواهد شد و راجع به خصلت های اخلاقی همدیگر صحبت می کنید. دوست شما سخت کوش و پرکار و خردمند است و شما معتقدید که باید به ثروت رسید و خردمندانه رفتار کرد. مار از بُعد مثبت بیانگر تحولی مثبت ، شفا، دانش و خرد است و شما همینطور می خواهید شور و شوق آتشین خودتان را ابراز کنید و اگر مجردید تمایل دارید که ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون.
Soogol : سلام خانم هراتی عزیز ،
من خواب دیدم من و خواهرم یه جا ایستاده بودیم بعد یه مار صورتی کوچیک پرید گردن منو نیش زد درد داشت بعد من با یه چیزی زدم ماره از وسط به دو نیم شد رفت زیر کمد همونجا،،برای این خوابم صدقه دادم ایت الکرسی خوندم ،حالا الان ناراحتم ،ممنون میشم تعبیرش کنید ،میخواستم اگه راه به خیر گذشتنشو میدونید بهم بگید،
فریبا هراتی
: سلام. شما عاشق خواهید شد و این عشق باعث می شود که نتوانید تصمیم درستی در زندگی تان بگیرید. شما بین دوراهی می مانید که تصمیم عاقلانه ای بگیرید و یا طبق خواسته ی قلبتان رفتار کنید. نهایتا شما تصمیم می گیرید که این موضوع را فراموش کنید و آن را به خاطرات و رازهایتان بسپارید. راه به خیر گذشتنش این است که وقتی سر موضوعی دودل می شوید با یک آدم مجرب و مطمئن مثل مادرتان درددل کنید و عجولانه تصمیم نگیرید. تشکر از همراهیتون.
hoseiny : سلام خانم هراتی خواب دیدم که با خوانواده ام در یک خانه هستم احساس کردم خانه مال خودم است توی خانه دو عدد مار بودند یکی ار مارها دو تا سر داشت من زنگ زدم به اتش نشانی با ماشین اتش نشانی امدند ان دو مار را گرفنتد که ببرندالبته من هیچ احساس ترس نداشتم البته من در بیداری هم نسبت به مار ترسی ندارم من تا به حال دو بار در دفترم مار دیدم وهر دو بار هم نکشتم گرفتم بردم در منطقه غیر مسکونی رها کردم البته احساس میکنم انهاهم مرا نیش نمیزنند با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما روحیات و خصلت های اخلاقی مشابه با خانواده تان دارید و با هم همفکر هستید. در زندگی شما همکاری و کار تیمی بسیار مهم است و شما ( یا کسی در خانواده تان) سعی می کنید که خرد و عقلانیت را به کار برده و با خانواده تان در مورد مسائل مهم مشورت کنید. مار علاوه بر مفاهیم منفی، از مفاهیم مثبتی مانند دانش و خرد و شفا، تحولی مثبت و شور و شوق آتشین هم برخوردار است و مار خانه ی شما از نوع منفی نیست. تشکر از همراهیتون.
حسین : با سلام و احترام حضورتان
پوزش میطلبم بابت اینکه شاید کمی موارد را با جزئیات مطرح میکنم
بنده مجرد هستم ، شبی در خواب دیدم در یک اتاق که البته بسیار قدیمی ساخت بود .
در کنار یک زن هستم و یک بچه نوزاد نیز در وسط اتاق بود .
نه زن برایم شناخته شده بود و نه بچه ، اما به نظر برایم در خواب مهم بودند ، شاید همسر و بچه
در کنار یکدیگر بودیم ، ناگهان یک مار بزرگ که من در ابتدا از دیدنش بسیار ترسیدم ، مار از نصفه به بالا بسیار بزرگ بود ، به حالت غیر عادی
با دیدنش بسیار ترسیدم ، تکان نخوردیم ناگهان دیدم انگار میخواهد به کنار بچه برود و آسیبی به او بزند .
این قسمت را متاسفانه یادم نیست ، اما فکر میکنم که بچه را گرفتم و مار نیز با اینکه نظاره گر بود کاری با ما نداشت و سعی بر فرار کردن از دستش شدم .
مار دقیقا داشت نگاه میکرد به ما ، انگار میفهمید !!!!
همچنین یک حالت دیگر هم بود ، ببخشید عرض میکنم یادم نیست ، یادم نیست که بچه را برداشتم و یا خود ما را ....
ناگهان از ترس ، از خواب بیدار شدم .
ساعت خواب قبل از اذان صبح بود .
همچنین دقیقا همان روز شریک کاری ام ، خواب مار در منزل خودش دیده بود که تعدادی ما را یک به یک کشته بود !!!!!
این هم برایم بسیار جالب بود .
ببخشید که پرحرفی کردم
سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. قبل از تعبیر خوابتان از شما درخواست می کنم که همیشه خطوط خوابتان را بلافاصله پشت سر هم بنویسید و در سطور مختلف ننویسید چون علیرغم ظاهر زیبایی که نوشته ی شما پیدا می کند اما به علت دراز شدن متن من قادر نیستم همه ی خوابتان را در زمان تعبیر، در باکس پاسخگویی یکجا مشاهده کنم. تشکر. شما هدف و کاری در دست دارید و به واسطه ی آن به ثروت و سرمایه ای رسیده اید ولی خطری شما را تهدید می کند. کسی سعی می کند از شما سو استفاده کند و شما را به بازیچه بگیرد. شما از وجود آدم بی رحم و بی عاطفه و غیر قابل اعتمادی در زندگی تان و احتمالا در محیط کاری تان با خبر می شوید که شما و کارهایتان و ثروتتان را تحت نظر دارد. البته شما آگاهانه و هوشیارانه عمل می کنید و درک و فراست شما نسبت به مسائل بالاست. شریک کاری شما هم احساسات منفی را در زمینه ی کاریتان تجربه می کند و می خواهد نگرانی ها و ناامیدی هایش را یکی یکی از بین ببرد. تشکر از همراهیتون.
هومن : با سلام و عرض خسته نباشید حضور خانم هراتی عزیز ، وقتتون بخیر
خواب دیدم در مسجدی هستم که برای اقامه نماز جماعت آنجا رفتم ، در بین صفوف نمازگزاران تنها یک خانم بود که انگار میشناختمش با چادر مشکی و روسری سفید ، مکبر که اذان را گفتن به نماز ایستادیم ، صدای اذان بسیار دلنشین بود و مکبر صوت زیبایی داشت ، در کنارم چند دسته کاغذ بود که انگار کاغذهایی برای امتحان مدرسه بودند ناگهان یک مار را آنجا دیدم سیاه و سفید بود اما رنگ سفیدش بیشتر بود. مار را گرفتم و دهان و نیشش را در کاغذها قرار می دادم و زهرش را آنحا خالی می کردم و اجازه نمیدادم کسی را نیش بزند . و چندین مرتبه این عمل را در خواب بصورت واضح دیدم نماز را که خواندیم من روبروی قبله نشسته بودم کاغذها کنار ستون مسجد بود و من منتظر برآورده شدن حاجتم بودم اما در حالت بیخبری نبودم ، مطمئن بودم حاجتم برآورده می شود اما منتظر بودم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دنیا به شما رو می آورد و به خواسته هایتان خواهید رسید. شما حاجاتتان را می گیرید و خدارا شکر خواهید کرد. منفی بافی را کنار گذاشته و با امید و آرامش در کارهایتان پیش خواهید رفت. شما شروعی تازه خواهید داشت و به ثروت زیاد خواهید رسید. تلخی ها را به تاریخ می سپارید و ناامیدی ها از زندگی تان بیرون خواهد رفت. شما با تکیه و توکل به خدای بزرگ حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Pardis : با سلام و عرض ادب. پدر همسرم فشار سنگيني به زندگي ما وارد مي كنه و تا حالا چندبار تا لب فروپاشي زندگي مون رو پيش برده كه خدا نجات مون داده. خواب مار روشني رو ديدم كه رنگش به زردي مي زد و خيلي كلفت بود ولي طولش زياد نبود كه حس مي كنم ايشون بود. يكي از بستگان كه باهاش در حال حاضر اختلاف دارن و دعواي سنگيني كردن، رسيد و يه تبر تو دستش بود. تبر رو به ماره زد و اون رو تكه تكه كرد. بعد مي ديدم كه يه كيسه آوردن و تكه هاي ماره رو داخلش انداختن و از داخل اون تكه ها مايعي هم خارج شده. انگار مثلاً عصاره جون ماره باشه و مي خوان ببرن كيسه رو تو آشغال ها باندازن. سپاسگزار مي شم تعبير بفرمايين. ضمن اين كه در شرايط فعلي ، وضعيت سختي ايشون براي ما درست كرده، التماس دعا دارم خدمت تون.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. مار در خواب شما مشکلاتی است که پدر شوهرتان در زندگی تان بوجود آورده و کلفت گویی های اوست هر چند که حرف او خیلی موثر نیست و در طول زندگی تان کاربرد ندارد. فامیل شما که تبر در دستش بود، سعی می کند که مشکلات فی مابین خودش و او را به اجزای کوچکی تبدیل کند و جز به جز راجع به تمام موارد آن، موشکافانه صحبت کند و با استدلال و دلیل و منطق او یا دیگران را متوجه کند که از چه جهت او محق است یا از چه جهت پدر شوهرتان محق است. او سعی می کند که خصمت و ناامیدی ای را که در حال حاضر تجربه می کند را، کنترل کند به صورتی که بتواند مشکلات را مدیریت کند. مشکلات او حل خواهد شد. انشالله از قدرت منفی پدر شوهرتان کاسته می شود و مشکلات شما هم حل خواهد شد. به جای دعوا باید با منطق و کلام حرف خودتان را به پیش ببرید. تشکر از همراهیتون.
shirin : سلام، بله درست ميفرماييد،عذرخواهي ميكنم از بابت كوتاهي بنده. و ممنون از تعبيرتون.پاينده باشيد.
فریبا هراتی
: استدعا می کنم.
shirin : سلام، ببخشيد من در ايران زندگي ميكنم و در خواب خارج بودم، آيا تعبير فرق ميكنه؟ و اينكه با اون دوستم كه فرموديد كمكت ميكنه ارتباطي ندارم
فریبا هراتی
: دوست خوبم بنده از روی توضیحات شما خوابتان را تعبیر می کنم و علم غیب ندارم که با نوشتن خوابتان همه ی زندگی شما را حفظ باشم. لطفا همیشه درست توضیح دهید که دوباره کاری نشود و شما هم مجبور نشوید که به جای یک حق خواب دو حق خواب پرداخت کنید. کامنت در صورتی کامنت است که شما قسمتی از تعبیر را درست متوجه نشده باشید نه اینکه صورت خوابتان را اشتباه بنویسید و در کل تعبیر تاثیر بگذارد. اگر در ایران زندگی می کنید، اینکه دیده اید که به ایران می آیید به درک بیشتر شما از مردم کشورتان اشاره می کند و همچنین به این اشاره می کند که زندگی شما از هرج و مرج و بی ثباتی بیرون خواهد آمد. دوست شما که در بیداری وجود واقعی ندارد، به خرد و اندیشه ی شما اشاره می کند و اینکه شما می توانید در صورتی که خردمندانه رفتار کنید، موجب شوید که دوست پسرتان موفقیت شما و آرامش شما را ببیند و او باشد که احساس افسردگی می کند و نه شما. شما سعی می کنید که عقلانی و خردمندانه رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
shirin :
سلام و خسته نباشيد. خواب ديدم كه با اِبي خواننده و
دوستم در خارج در ماشين بوديم و دوستم اسباب اين ملاقات من با ابي رو فراهم كرده بود و من خيلي خوشحال بودم و در ماشين در حال لايو گرفتن با ابي بودم و پسري كه عاشقشم (كه الان چند روزه باهاش تموم كردم) با ديدن اين لايو غيرتي ميشه و به من زنگ ميزنه و ميگه نميخام ديگه طرف ابي بري چون ميدونست من ابي رو دوست دارم و منم خوشحال از اينكه چون باهاش قهر بودم به اين بهانه بهم زنگ زده و در ادامه خابم اينگار برگشتم ايران و توي خيابون بودم يكي از دوستامو ديدم(سيد هست) كه بهم گفت بيا سوار شو و رفتيم دور زديم و بهش گفتم ديدي لايوي كه با ابي گذاشتم خيلي خنديديم و خوش گذشت و اونم گفت چه خوب بعدا ميبينم و بعد دوستم گفت من ميرسونمت خونتون و اينگار خونمون بَرِ يك خيابون بود و دوستم ميخاست منو برسونه كه داخل اون خيابون رو بسته بودن حالا دليلش رو نميدونم چي بود و به دوستم گفتم من همينجا پياده ميشم و تا خونمون سه دقيقه راهه چون خونمون بَرِ خيابونه كه دوستم گفت نه بايد برسونمت كه تنها نميذارم بري و رفت به مامور پليس كه لباس شخصي پوشيده بود گفت دوستم ميخاد بره خونشون و خونشون سه دقيقه راهه و پليسه اينگار اون خونه رو ميدونست كجاست گفت اره ميدونم باشه بياييد بريم و دنبال ما اومد كه تو اون خيابون خلوت دنبال ما باشه و من و دوستم و اون دو تا پليسا پياده به سمت خونه رفتيم و به خونمون رسيدم يه خونه ي قديمي ويلايي فرسوده و قديمي بود و كليد خونه رو دست دوستم دادم كه باز كنه و خونه جوري بود كه بايد از بالاي در بريم داخل و من داشتم ميرفتم كه دوستم به من گفت حواست باشه اين حلزونا نره تو بدنت كه گفتم نه بابا مواظبم (ولي حلزوني نديدم) و در حال پايين اومدن از بالاي درِ خونه بودم ديدم يه كرم گنده پهن و دراز سفيد جلوي بيرون دَرِ خونمون و يكي هم پشتِ در داخل حياط هست و من حواسم بود كه اينا نرن توي جونم و باز در حال پايين اومدن بودم ديدم اينگار وسط حياط دو تا چاه اندازه ي چاهِ مثلا توالت بود كه يكيش وسط حياط بود و يكيش يكم اونورتر بود و يك مار خيلي بزرگ و پهن درون اين چاه بود كه سرش از يك چاه بيرون اومده بود و دُمِش از اون يكي چاه بيرون زده بود كه سرش و نصف بدنش سبز بود و دُمش زرد بود و من خيلي ترسيدم و دهن ماره به حالت باز بود واي خيلي وحشتناك بود و من كه در حال پايين اومدن بودم نزديك بود پاهام به ماره بخورم كه نخوردم و خودمو بالا كشيدم و تا ديدمش شوكه شدم و گفتم يا ابوالفضل و دوباره رفتم بالاي در و ايندفعه ديگه ميخاستم با احتياط بيام پايين كه بهش نخورم كه منو نيش نزنه و با خودم گفتم بايد به مامانم اينا برم بگم كه همچين ماري تو اين چاه حياط هست كه مواظب باشن.( در بيداري همچين خونه قديمي و فرسوده نداشتيم و الان با پسري كه ارتباط داشتم تموم كردم و خيلي ناراحتم)، ممنون از شما و تعبيرتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که زندگی تان به هارمونی و هماهنگی برسد و دوست شما در این راه به شما کمک خواهد کرد. شما می خواهید که دوست پسرتان بداند که حال و روزتان خوب است و با قهر او افسرده نشده اید و این که می خواهید او باشد که دلش برایتان می تپد و از نبود شما استرس می گیرد. شما به گذشته تان و ایران فکر می کنید و شاید دوست دارید که برگردید و به خانواده تان سر بزنید. اما الان شرایط اینجا مناسب نیست و مشکلات زیادی برای شما وجود خواهد داشت. شما زیادی حساس هستید و فکرتان در صورت بازگشت ناراحت خواهد شد. مشکلات اجتماعی در خانه و اجتماع هر دو وجود دارند و هرگز هیچ کسی نمی تواند فکر کند که مشکلات اجتماع به زندگی شخصی او تاثیرگذار نبوده است. شما نگران خانواده تان هستید که از تنش های اجتماعی، تاثیرات منفی نگیرند و می دانید که هنوز به یک سری آداب و سنن و فرهنگ قدیمی خودتان وابستگی دارید. تشکر از همراهیتون.
زهره : سلام خاهرم خواب دیده که خانه بزرگی دارد که درهای زیادی دارد همه در ها باز کرده در یکی از درها یک عالمه برنج وجود دارد و خواهرم به همه مبگه همه بیایید و اسفاده کنید حتی حیوان های زیادی بودند که به آنها هم میگوید بیایید شما هم استفاده کنید در کی از درها مارهای زیادی بودند که تو هم لول میخوردند. یک دفعه می بینید که مادر بزرگم که به تازگی از دنیا رفته به خواهرم می گوید که به فلانی هم غذا بده خواهرم می گوید خودت بده مادر بزرگم می گوید من چیزی ندارم تو بده می خواستم ببینم تعبیرش چیست که خدا خبرتون بده
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما زندگی مرفه و روحی بزرگ و ایمانی قوی دارد و مثبت اندیش است و از طرق مختلفی به مشکلات مردم رسیدگی می کند و می تواند کارها را راه بیاندازد و دست رد به سینه ی کسی نمی زند. او از هر جهت برای کمک به دیگران آماده است و چه مردم دوست او باشند و چه دشمنش، از محبت به ایشان دریغ نمی کند. روح مادربزرگتان شاد. او می خواهد که شما به کسی که مادر بزرگتان اشاره کرده، حمایت مالی برسانید و او را کمک کنید و یا در راه حل مشکلاتش اقدام کنید. دعای خیر مادر بزرگتان برای او کافی نیست. شما باید پیشقدم شوید و به آن شخص حمایت و کمک کنید و ثوابش را تقدیم روح مادربزرگتان کنید. تشکر از همراهیتون.