تعبیر خواب ماهی
دیدن ماهی در خواب نیکو است بخصوص اگر آبی که ماهی در آن شنا می کند صاف و روشن باشد. اگر در خواب ببینید جایی در کنار آبگیر، حوض، دریا و یا استخر ایستاده اید و درون آب ماهیان فراوان می بینید که شنا می کنند، خواب شما از آینده ای روشن خبر می دهد. اگر آبی که ماهیان در آن شنا می کنند تیره و گل آلود باشد، ثروتی با سختی و مشقت به شما می رسد.
اگر آب متعفن باشد و در آن ماهیان خوش رنگ و زیبا شنا کنند، ثروتی توام با رنج و بدبختی و بیماری به دست می آورید. ماهی سفید، بخت و اقبال است، ماهی زرد طلائی، پول و مال و ثروت است و ماهی سرخ، فر و شکوه است. اگر در خواب ببینید که ماهی را درسته قورت دادید، طمع می کنید و دچار حرص و آز می شوید و اگر ماهی را به عنوان غذا بخورید، به نعمت می رسید. اگر ببینید ماهی شور می خورید چه دودی باشد و چه تازه به شرطی که شور باشد به بلا و مصیبت گرفتار می شوید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن ماهی بر پنج و جه است:
- وزیر،
- لشگر،
- دختر دوشیزه،
- غنیمت،
- غم و اندوه.
حضرت دانیال می گوید: دیدن ماهی در خواب در دریای گرمسیر، دلیل بلا و سختی و در دریای سردسیر تاویلش نیکو است. اگر دیدید ماهی های تازه و بزرگ بسیاری دارید، تعبیرش غنیمت است و اما ماهی کوچک غم است. اگر ببینید از شکم ماهی مروارید بیرون می کشید، صاحبت فرزند خواهید شد.
جابر مغربی می گوید: دیدن ماهی تازه دلیل غنیمت است، زیرا که بر خوان عیسی (ع) که از بهشت آورده بودند ماهی بود. اگر ببیند از دهان او ماهی بیرون آمد، دلیل که دروغ بسیار گوید. اگر دید از قضیب او ماهی بیرون آمد، دلیل که او را دختری آید.
اگر ماهی تازه پخته می خورد، دلیل که به قدر آن مال حاصل کند. اگر دید ماهی فروشی می کرد، دلیل که منفعت یابد. اگر دید ماهیان دریا با او سخن گفتند، دلیل که از راز پادشاه آگاه شود و مراد خود حاصل کند.
تعبیر خواب ماهیگیر (صیاد)
دیدن صیادان ماهی در خواب، علامت آن است که به نوعی سعادت و کامیابی دست می یابید که تا آن روز طعم آن را نچشیده بودید .اگر خواب ببینید ماهی صید کرده اید، نتایج خوبی در زندگی بدست خواهید آورد و اگر بر عکس در خواب موفق به صید ماهی نشوید، در آینده به اهداف خود نخواهید رسید.
تعبیر خواب ماهی خواره
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن ماهی خواره، تعبیرش زن است. اگر دید ماهی خواره داشت، دلیل که زنی بخواهد. اگر دید ماهی خواره از دست او بپرید، دلی که زن را طلاق دهد.
جابر مغربی می گوید: دیدن ماهی خواره، دلیل غم و اندوه است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
shabnam : سلام خداقوت خانم هراتی ، امیدوارم شاد و سلامت باشین
خواب دیدم تو خونمون حوص داریم با اب تمیز توش یه دونه ماهی کوچولو با باله های خاص و خوشگل هست و یه خانومه مسئول حوض و ماهی هست ولی کلا اینا مال ماست و من صاحبشم. به شوخی به دوست پسرم میگم ماهیش مدل بچه تمساحه اونم باور میکنه و کلا دوستم مهربون و اروم و مظلوم پیشم نشسته. من زیاد ب ماهی بچه دست میزنم و یکم دمش کنده میشه .حالا دوستپسرم میخواد دست تو اب کنه و ماهی رو بیاره بالا و ببینه میگم تو دیگه دست نزن بیشتر اسیب میبینه.خانومه ما رو دعوا میکنه !!
کنار شیراب حیاطمون هم حوص کوچیکتر داریم ، اونجام توش چند مدل ماهی کوچیک هست و یه بچه قورباغه و ... افتاب میخواد غروب کنه. دوستپسرم رو بعل میکنم و بهش میگم بامن میای بریم پیاده روی؟
میگم ماهی زیاد دست میزنم ، ینی دوستم رو اذیت میکنم؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور شما. شما آرزویی دارید که می خواهید برآورده شود و احساس مثبت و عشق پاکی در زندگی تان جریان دارد ولی شما دوست پسرتان را به خونسرد بودن یا پوست کلفت بودن محکوم می کنید و باعث ناامیدی او می شوید. ( یا شده اید در گذشته). حالا شما نمی خواهید که آن مشکلات گذشته برای دوست پسرتان یادآوری مجدد شود و رابطه تان خراب شود. شما هنوز برای ازدواج با هم، ظرفیت کامل خودتان را بدست نیاورده اید و آنطور که باید و شاید آماده نیستید ولی نگرش ها و اهدافی دارید که می خواهید به آنها برسید. پایان یک چرخه یا شرایط رسیده و دوره ی تفکر و استراحت و ارزیابی روابط تان فرا رسیده است. به نظر می رسد که کل خوابتان مربوط به گذشته باشد و اینکه شما مجبور شدید چون زیاد به دوست پسرتان گیر دادید و او را به بی عاطفگی یا خونسردی و پوست کلفتی محکوم کرده بودید، حالا مدتی را بدون او منتظر بمانید. پیاده روی شما به پیشرفتی آهسته و کند در مسیر اهدافتان اشاره می کند و شما امیدوارید که او در این پیاده روی با شما همراه باشد و رهایتان نکند. تشکر از همراهیتون.
الهه : سلام
در خوابم خواب می دیدم دخترخاله جوانم ک مرده به خانه مادرش در روستا آمده و اونجا هم مهمانی محرم هست ایشون ۵ یا ۶ ماهی بزرگ خیلی تازه و تمیز که هیچ بوی ضخمی هم نمی دادن داخل پلاستیک برای مادرش اورده بود و بهش داد و باهاش حرف میزد چهره سفید و تمیز و پاکیزه با مقنعه و مانتو مشکی تمیز بود من در خواب میدونستم مرده کنارش ایستاده بودم باهم حرف نزدیم انگار حواسش فقط به مادرش بود من فقط از دلتنگی با دست پشتش و نوازش میکردم مادرش هم که کنارش ایستاده بود و ماهی هارو ازش گرفت با حسرت و دلتنگی نگاهش می کرد . خاله ام ۶تا دختر دارن که دختر بزرگش فوت شدن
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. دعای خیر دختر خاله تان پشت سر مادرش و خانواده اش است و او روحش زنده و آزاد است و می تواند هر وقت بخواهد به خانواده اش سر بزند. اگر شما می خواهید از دختر خاله تان پشتیبانی و حمایت کنید، برای شادی روح او، به خانواده ی او ( اگر شرایط مالی خوبی ندارند) کمک کنید و ثوابش را تقدیم روح دختر خاله تان کنید. اینکه شما پشت او را نوازش می کرده اید به همین کمک اشاره دارد. تشکر از همراهیتون.
Foroozan : با سلام و عرض روز بخير، ديشب خواب ديدم پايين موهامو با قيچي مرتب ميكردم و فقط سرموهامو ميزدم و به مادر گفتم كه پشت موهامو چك كنه كه ايشون مقدار تقريبا زيادي از موهام رو كوتاه كرد(يه دسته نازك از موام رو ديدم كه پايين اون موج دار بود و مادرم از وسط كوتاهش كرد) كه من ناراحت شدم و اندازه موهام تا سر شانه ام شده بود تقريبا(اخيرا در بيداري ،پشت موهاي خواهرمو با دقت صاف كردم و دقت داشتم زياد كوتاه نشه و قرار بود براي مادرم هم انجام بدم)، بعد در بخش ديگر خوابم قرار بود به يك مراسم عروسي برويم و گويا به سفر شمال رفته بوديم من رفتم خريد جوراب و لباس ، بين لباسهايي كه داشتم فكر ميكردم كدومو بپوشم بينشون يك پيراهن اندامي تركيبي پلنگي با مشكي شيك داشتم كه دوست داشتم بپوشم چون بهم ميومداما احتمال ميدادم قبلا اونو پوشيده باشم، به يك فروشگاه رفتم كه جوراب بخرم ديدم كه خواهرم يك جفت جوراب مشكي كوتاه قشنگ خريد و رفت فروشنده به من يك ساق شلواري مشكي كه ميگفت برق قشنگي داره نشون داد كه شيشه اي بود قسمتهاييش كه يكمي هم ناخونم بهش گير كرد ، اما چون لباسم كوتاه بود اونو نخواستم اما بعدش بيشتر دنبال جوراب كوتاه بودم كه تصور ميكردم با شلوار كوتاه و كفش قشنگ ميشه ، پشت سر فروشنده مانتو هاي مشكي براقي آويزان بود كه كمرشون كش داشت و تقريبا جذب بود، در موردشون سوال كردم فروشنده منو به سمت مانتوهاي سفيد كمي گشاد بلندي كه طرحهاي رنگي محو توشون داشت هدايت كرد تصور كردم با شال روشن بپوشم اما فكر كردم قشنگ نميشه،(در خواب خيلي گشادي و تنگي مانتوها مورد توجهم نبود) در همين حال فكر ميكردم كه زودتر به منزل برم تا بتونم استراحت كنم تا امشب چشمهام خسته نباشه و زيباييم كم نشه،يكي از فروشنده ها كه خانم سن بالايي بود از روسري من كه كرم رنگ و ابريشمي و طرحدار بود خوشش اومد و گفت بده امتحانش كنم بعد با اون از مغازه بيرون اومد و رفت مغازه ديگري منم دنبالش رفتم و روسري رو گرفتم ( ضمنا انگار روسري مال خواهر بود و قرض گرفته بودم)(شايد يه جا بطور مشابه دنبال جورابم رفتم و گرفتمش خوب يادم نيس) بعد به منزل اومدم داشتم فكر ميكردم كه تو مغازه كه بودم ماسكمو برداشته بودم و مدتي همينجوري تو مغازه بودم بعد ترسيدم و دعا ميكردم با زاري كه كرونا نگرفته باشم كه خداي نكرده خونوادم از من بگيرن، و با خودم ميگفتم اصلا شمال اومدن خطرناك بود، بعد بايد حموم ميرفتم كه خواهرم گفت ميتوني بري تو اتاق ما فقط موهاتو بشوري(كه وقتم كمتر گرفته بشه)بعد در حال تزيين كادو بودم ميخواستم با بادكنك تزيينش كنم و با بادكنكهاي مشكي با خالهاي سفيد كه بين اونا چندين بادكنك رنگي آبي و رنگاي جيغ ميخواستم بزارم، و دنبال دستگاه تلمبه بادكنك ميگشتم، بعد انگار بادكنك ها ي رنگي ماهي هاي بودن كه از داخل استخر يا حوض داخل خانه داشتم انتخابشون ميكردم ، ماهي هاي زيبا و چاق و رنگي بودن كه قيافه كارتوني داشتن يك ماهي نارنجي كه قسمت شكمش يكمي روشنتر بود يك ماهي سفيد خوشگل بزرگ تقريبا گرد با قيافه كارتوني كه دهنش باز بود و ناز بود (چشمهاش متمايل به صورتي بود) و يك ماهي بنفش يادمه كه ميخواستم اونا رو قرار بدم بينشون، مادرم ماهي بنفش رو گرفته بود و چشمها و گوشش رو در مياورد ماهي بنفشه انگار مثل عروسك پارچه اي بود و وقتي چشمها و گوشهاشو درمياورد قالبي درميومد و خوني هم نميشد من ميترسيدم كه خراب بشه با اين كار اما نميشد ( انگار بايد اينكارو انجام ميداديم) بعد كه ماهي بنفشه آماده شد من اونو پرت كردم سمت كادو كه نزديكش دامادمون نشسته بود و در حال اتو كردن بود و گفت اگر به من ميخورد چي كه من گفتم حواسم بود و شما كه از شكمت جلوتر نميرفتي من حواسم بود !
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که فکرتان راحت باشد و از افکار منفی دست بردارید و هر چیزی که باعث ناراحتی فکرتان می شود را از ذهنتان دور کنید. می خواهید خردمندانه رفتار کنید و مادر شما به شما پیشنهاد می کند یا موجب می شود که شما با عده ای از مردم روابط محدودی داشته باشید و ارتباط زیادتان را با آنها قطع کنید. شما از این کار او ناراحت می شوید. شما می خواهید که تصویر تازه ای از خودتان به دیگران ارائه کنید که موجب رسیدن شما به موفقیت در زندگی تان بشود. می خواهید نشان دهید که قوی و خانمانه برخورد می کنید و به گرمی و امنیت در زندگی تان برسید.می خواهید نشان دهید که انعطاف پذیر هستید و می توانید خودتان را با شرایط جدید منطبق کنید. اما تصمیم می گیرید که نشان دهید که نقش ثابت و مشخصی در زندگی تان دارید و از اینکه عملکردتان را به همه نشان دهید باکی ندارید. ( به جای اینکه مثل همه باشید و با هر شرایطی جور باشید می خواهید خودتان باشید). شما نمی خواهید که عصبی و کینه ای به نظر بیایید و بخودتان سخت بگیرید بلکه می خواهید که آرام و خونسرد و با کرامت باشید. می خواهید که بینشتان قوی باشد و فکرتان راحت باشد جوری که دیگران بخواهند از شما یاد بگیرند و مثل شما رفتار کنند. شما می خواهید که رفتاری موفق از خودتان بروز دهید ولی نمی خواهید که انرژی منفی دیگران شما را بگیرد و چشم بخورید. خواهرتان می خواهد که شما از منفی بافی دست بردارید و نشان دهید که خیلی قوی هستید و خونسرد و جاه طلب و می توانید به خواسته هایتان برسید. شما نگرش های تازه ای را از جریان احساسی زندگی تان یاد گرفته اید و می خواهید بر طبق آن، بلندپروازانه نظراتتان را ابراز کنید. می خواهید که با شیطنت های زیبا و شاد و برونگرا و مثبت اندیش و مهربان باشید. باید سعی کنید که درک درست تری نسبت به یک موقعیت داشته باشید و دیدگاهتان را درست کنید. شما می خواهید به دامادتان یاد بدهید که مهربان باشد و چشم انداز تازه ای نسبت به شرایط داشته باشد. او هم سعی می کند که اشتباهات گذشته اش را جبران کند و شرایط را رفع و رجوع کند. شما به او می خواهید بگویید که نمی گذارید به احساسات او لطمه ای وارد شود. تشکر از همراهیتون.
Kkimia : سلام وقتتون بخیر
برادرم خواب دیده که در حیاط خانه ی پدری ما, یک ماهی سیاه کوچک که زیبا بود از اب پرید بیرون و داشت جون میداد و برادرم ان ماهی را در اب انداخت و ماهی زنده موند
( برادرم مدتی هست که داره تلاش میکنه خونه ی پدری مون رو که یک نفر داره با نامردی ازش میگیره نجات بده و درگیر کارهای دادگاهی هستش درحال حاضر که این خواب رو دید)
متشکرم بابت تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برادر شما از تلاش برای مبارزه با کسی که می خواهد به شما ظلم کند دست بر نمی دارد و این موضوع را زنده نگه می دارد. او امیدش را از دست نمی دهد هر چند که احساس می کند که خیلی قوی نیست و شاید فکر می کند که زورش به کسی که می خواهد خانه تان را از چنگتان در آورد، نمی رسد، اما از مبارزه ناامید نمی شود و شانس رسیدن او به موفقیت زیاد است. تشکر از همراهیتون.
مهدیه : سلام اکه یادتون باشه گفتم خواب دیدم با ابرا دوتا ماهی درست شد ب سمت ابرا شنا کردنو رفتن بعد دوتا پسرو دختر درست شدو رقصیدن .. امروز خترم 17سالشه خواب دید تو اسمون با ابرا ی ماهی خیلی بزرگ سفید قرمز بزرگ با باله ها و دم بزرگو برست شد ابرا ی حالت خاص بودن تو اسمون بعد دیده ک ی مرد سوار شتر بود و ی گله شتر پشت سرش بودن همه زین داشتن همه پشت اون مرد بدو میکردن یکی از شترها میخوره ب دخترم و شترو دختر باهم میفتن اون از خواب میپره ..
خانم هراتی جون .. منم خپاب ماهی دیدم اونم دید این تعبیرش رو منه؟ چون خیلی وقتا خواباش رو من تعبیر میشد.. اینا نشونه چیه؟ !
فریبا هراتی
: سلام. بله خواب او همان تعبیری را دارد که برای شما عرض کردم. شما به صلح درونی و هماهنگی روانی خواهید رسید. نگرش های تازه ای به ذهنتان می رسد و شانس و انرژی مثبت به زندگی تان راه خواهد یافت. قدرت های زیادی در وجودتان دارید. شما مسئولیت های بزرگی را به دوش می کشید و مقاوم و سخت کوش ولی کینه ای هستید و به بعضی چیزها خیلی گیر می دهید. شاید بعضی وقتها سر به سر دخترتان هم م یگذارید. بخش مردانه ی وجود شما قویست و شما می توانید خیلی مصمم و بااراده برای رسیدن به اهدافتان اقدام کنید و از خودتان محافظت کنید. تشکر از همراهیتون.
mansoore : لطفاخواب منو به اشتراک نگذارید.
فریبا هراتی
: سلام. شما باید راجع به آینده خوشبین باشید و ایمان داشته باشید که می توانید به خواسته ی خودتان برسید عدد 7 به باروری، معنویت بالا و شفا اشاره دارد. شما قابلیت باروری و یا رسیدن به خواسته هایتان را دارید. شما با همسرتان راحت و صمیمی هستید و در رابطه با نگرانی هایتان با او مشورت و درددل می کنید. نگرانی های شما از بین می رود و به احتمال قوی شما به زودی باردار خواهید شد. نگرش های تازه و شانس و موفقیت به زندگی تان راه می یابد و خداوند می خواهد که شما صاحب فرزند شوید و آن را نگه دارید. شما صاحب فرزند دختری خواهید شد. شاید قبلا سقط جنین داشته اید - شاید دو بار- یا تلاش برای بارداری کرده اید و موفق نبوده ولی باید مثبت اندیش باشید چون قطعا شما صاحب فرزند ( و به احتمال قوی دختر) خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام.دربانک بودم باچندنفر.مارافرستادندیک اتاق دیگرمن از همه مومن تربودم خیلی طول کشیدمن رفتم و دیدم که کارمندانش به خانه می روند و کلی دادوبیدادکردم بعد مادرو پدرم و دخترداییم را دیدم که ابروهاش را تا دماغش پایین کشیده بود با سایه تا ما روبخنداند .من آنقدر خندیدم که ناراحتیم یادم رفت. دوست همسرم آمدوگفت که بخاطرروز عیدهرکسی به حساب اوازفروشگاه برای خودش خریدکند.یک اتاق دیگربایدمیرفتیم تااز ماهیهایی که میدادند برای خودمان میگرفتیم سطل گرفتمو از آب ماهی تورکردم اندازه دوبندانگشت وتوپولو بودندوبرخی ریز.بعد برگشتم بانک یک دختر لخت کنارم بودکه سینه هاش کوچک بود ولی قیافه اش بزرگتر بود.قیافه ام شبیه خودم نبود بسیار زیبا و با آرایش ملایم وابروهای رنگ قهوهای بودم رفتم دنبال کارمندهای بانک دیدم همشون مرد و لخت هستند سریع در را بستم و بیرون رفتم.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که امنیت مالی داشته باشید و نگرانی هایتان از بی ثباتی مالی از بین برود. اما از این جهت کمی احساس ناامنی می کنید. دختر دایی تان احساساتش را به صورت واقعی بروز نمی دهد و در رابطه با مسائل احساسی غلو می کند و اینکار شما را ناراحت می کند. شرایط زندگی شما بهتر می شود و نگرش های تازه ، شادی و شانس و موفقیت به زندگی تان راه می یابد. شما به امنیت مالی خواهید رسید هر چند که قدرت مالی تان به اندازه ای نخواهد بود که بتوانید خیلی اقتدار و توانایی هایتان را به روی دیگران بیاورید. اما وجهه ی خوبی خواهید داشته خیالتان راحت می شود و مشکلاتتان از بین می رود. احساس پولدار بودن و مرفه بودن خواهید کرد. شما شخصیتی قاطع، منطقی، مقتدر و رقابتی دارید ولی نمی خواهید که بی پناه باشید و حمایت مالی تان کم باشد و دیگران شما را نپذیرند و قدرتتان را تصدیق نکنند. تشکر از همراهیتون.
Shima2345 : باسلام امروزخواب دیدم که بابرادرودخترش ومن هم بادختروهمسرم به جنوب رفتیم واونجایک مسابقه گذاشتیم که ماهی صیدکنیم ماهی های کوچک وسفیدصیدمیکردیم که تعدادماهی برادرمن بیشترازماهی های من شد ودرآخرگفتیم که خوردن اینهاخوشمزه نیست بریزمیش داخل آب قبل ازریختن داخل آب ازخواب پریدم.
واینکه قبل ازرفتن به جنوب پدرم که ۷ماه فوت شده بامن وخواهرم وزن بابام نشسته بودیم که پدروزن بابالباس سیاه پوشیده بودن میگفتن بریم تهران توخواب منم ناراحت شدم گفتم داداشم فوت شده درحالی که زنده هستن شمامیخوایدمن وتنهابزاریدممنون میشم تعبیرکنید.
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. شما فکرتان ناراحت است. از زندگی تان توقعات و انتظاراتی دارید و بعضی از سوالات شما هرگز پاسخ داده نشده. برای شما مفهوم نیست که پدرتان واقعا شما را دوست داشته یا خیر. شما و برادرتان نگرشهای زیادی راجع به مسائل احساسی مطرح می کنید و باورهای روحی تان را مورد سوال قرار می دهید. الان درک شما نسبت به یک سری مسائل بیشتر شده و از دانستن این مسائل ( به احتمال قوی در رابطه با پدرتان) احساس خوبی ندارید. در نهایت تصمیم می گیرید که از خیر بعضی از انتظاراتتان بگذرید و بگذارید که گذشته در گذشته باقی بماند و فکرتان را ناراحت نکنید. پدر شما رفتاری کینه آلود یا بد اخلاق از خودش نشان می داده و می خواسته که زندگی متمولتر و بهتری برای خودش بسازد در حالی که برادرتان با مشکلات زیادی در زندگی اش مواجه شده و نیاز به کمک پدرتان داشته ولی او به جای کمک به برادرتان به خودش فکر می کرده است. تشکر از همراهیتون.
سولماز : من چندسال پیش یه کار خوب داشتم و استعفا داده بودمو .بهمن ماه از طریق یکی از دوستان قدیمی تو شرکتشون استخدام شدم و خودم به تنهایی کار سنگین مالی اون شرکت رو انجام میدادم و پیشنهاد یه شرکت دیگه برای مدیر مالی شدن رو رد کردم و همینجا موندم ولی بخاطر مسائلی از طرف مدیران ارشد ناراحتی برام پیش اومد .تو همین حین همون شرکتی که چندسال پیش ازش اومده بودم بیرون بهم پیشنهاد داد که برگردم و من استعفا دادم همشون به شدت از استعفای من ناراحت شدن و خواستن بمونم چون من رو همه مسائل تسلط داشتم ولی قبول نکردم این وسط یه سری کدورتا پیش اومد و اون آشنایی که من رو به اینجا معرفی کرده بود حتی جواب تلفنم رو دیگه نداد.الان من در حال تحویل دادن کار قبلی به مدیر مالی جدیدشون هستم و چند روز در هفته رو هم شرکت جدید میرم. دیشب خواب دیدم با مادرم رفتیم مسافرت
یه جایی مثل بهشت، خلوت، بکر پر از درخت و آب زلال و آبشار و چشمه که توش پر از ماهی های قشنگ بود منو مادرم خیلی خوشحال بودیم
پدرم هم اول باهامون بود نمیدونم چی شد همون اوایلش یه جا ایستاد و باهامون نیومد
منو مادرم با هیجان اون فضا رو طی میکردیم و یه قسمت رو سوار قایق شدیم .ماهی های تو آب بی نظیر بودن همشون هفترنگ و درخشان بعد یه جا رفتم تو آب.من شنا بلد نیستم ولی اونجا خودمو رو آب نگه داشته بودم و شنای دوچرخه میرفتم و ماهی ها از بین پاهام رد میشدن
وقتی برگشتیم رفتیم تو این شرکتی که استعفا دادم انگار ما اونجا زندگی میکردیم من همش حواسم بود که همکارا با پدر مادرم بی احترامی نکنن چون پدرم دراز کشید رو یه کاناپه و مادرم دنبال دستشویی میگشت من هم حس خوب اون سفر رو داشتم هم از فضایی که داخلش بودم حس بدی بهم دست داده بود دیگه بقیشو یادم نمیاد...
فریبا هراتی
: سلام. شما از اینکه شرکت دومی را رها می کنید و به اولی بر می گردید؛ احساس خیلی خوبی دارید ولی پدرتان شاید فکر می کنند که باید در مورد استعفا از شرکت دوم بیشتر صبر می کردید. شما می خواهید که آرامش داشته باشید و احساس مثبتی در زندگی تان به وجود بیاید. نگرش های تازه ای به ذهن شما می رسد و مادرتان با شما موافق و همراه است. شما سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و به شرایط خوب پیش رو نگاه کنید. شما سعی می کنید که در تعامل با همکاران شرکت اول، منطقی فکر و رفتار کنید و با سر به درون احساسات شیرجه نزنید و رفتاری خارج از کنترل و منطق از خودتان نشان ندهید. می خواهید که تعادل را در محیط کارتان حفظ کنید. مادرتان می خواهد که زودتر این بار منفی احساسی ناشی از شرکت دوم از وجودتان بیرون برود و نگران شماست. تشکر از همراهیتون.
Yaldaaa : سلام من خواب دیدم ی جای ناشناسی هستم تعداد زیادی ماهی بزرگ با رنگ های مختلف که یکی از اون ها قرمز بود گرفته بودم و اون ها را داخل تنگ مستطیلی شکلی که روی میز بود انداخته ام ماهی ها اصلا نمیتونستن تکون بخورن و به سختی حرکتی میکردن و آب درون تنگ هم خیلی کم بود یکی از اون ماهی ها بیرون پرید مامان و بابای من گفتن گناه داره اینطوری همش تکون بخوره مامانم ماهی را برداشت و در ورودی باز کرد وقتی در باز کرد ی دریای بزرگی بود که آب های سبز رنگی داشت اصلا انتهای اون مشخص نبود و ماهی را انداخت توی آب و ماهی رفت و من خیلی ناراحت شدم هرچی سعی کردم اون ماهی را ببینم نتونستم
فریبا هراتی
: سلام. شما آرزوهای زیادی دارید که هنوز برآورده نشده اند و فکر می کنید که در جایی از زندگی تان گیر افتاده اید و دارید دور باطل می زنید. به خاطر یک سری مسائل مالی شما می دانید که نمی توانید خواسته هایتان را عملی کنید و امید زیادی هم ندارید که بتوانید به آرزوهایتان برسید. اما مادرتان که خردمند است ( یعنی خرد و عقلانیت) به شما می گوید که نباید ناامید باشید. ایمان داشته باشید که خدای بزرگ با شماست و می توانید به آرزوهایتان برسید. شما آنقدر احساسات مثبت به زندگی تان راه پیدا می کند که این آرزویی که فکر می کردید عملی نمی شود، در این دریای بیکران انرژی مثبت، گم خواهد شد و به خیلی چیزهای بیشتر از آن هم خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.