تعبیر خواب ماهی
دیدن ماهی در خواب نیکو است بخصوص اگر آبی که ماهی در آن شنا می کند صاف و روشن باشد. اگر در خواب ببینید جایی در کنار آبگیر، حوض، دریا و یا استخر ایستاده اید و درون آب ماهیان فراوان می بینید که شنا می کنند، خواب شما از آینده ای روشن خبر می دهد. اگر آبی که ماهیان در آن شنا می کنند تیره و گل آلود باشد، ثروتی با سختی و مشقت به شما می رسد.
اگر آب متعفن باشد و در آن ماهیان خوش رنگ و زیبا شنا کنند، ثروتی توام با رنج و بدبختی و بیماری به دست می آورید. ماهی سفید، بخت و اقبال است، ماهی زرد طلائی، پول و مال و ثروت است و ماهی سرخ، فر و شکوه است. اگر در خواب ببینید که ماهی را درسته قورت دادید، طمع می کنید و دچار حرص و آز می شوید و اگر ماهی را به عنوان غذا بخورید، به نعمت می رسید. اگر ببینید ماهی شور می خورید چه دودی باشد و چه تازه به شرطی که شور باشد به بلا و مصیبت گرفتار می شوید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن ماهی بر پنج و جه است:
- وزیر،
- لشگر،
- دختر دوشیزه،
- غنیمت،
- غم و اندوه.
حضرت دانیال می گوید: دیدن ماهی در خواب در دریای گرمسیر، دلیل بلا و سختی و در دریای سردسیر تاویلش نیکو است. اگر دیدید ماهی های تازه و بزرگ بسیاری دارید، تعبیرش غنیمت است و اما ماهی کوچک غم است. اگر ببینید از شکم ماهی مروارید بیرون می کشید، صاحبت فرزند خواهید شد.
جابر مغربی می گوید: دیدن ماهی تازه دلیل غنیمت است، زیرا که بر خوان عیسی (ع) که از بهشت آورده بودند ماهی بود. اگر ببیند از دهان او ماهی بیرون آمد، دلیل که دروغ بسیار گوید. اگر دید از قضیب او ماهی بیرون آمد، دلیل که او را دختری آید.
اگر ماهی تازه پخته می خورد، دلیل که به قدر آن مال حاصل کند. اگر دید ماهی فروشی می کرد، دلیل که منفعت یابد. اگر دید ماهیان دریا با او سخن گفتند، دلیل که از راز پادشاه آگاه شود و مراد خود حاصل کند.
تعبیر خواب ماهیگیر (صیاد)
دیدن صیادان ماهی در خواب، علامت آن است که به نوعی سعادت و کامیابی دست می یابید که تا آن روز طعم آن را نچشیده بودید .اگر خواب ببینید ماهی صید کرده اید، نتایج خوبی در زندگی بدست خواهید آورد و اگر بر عکس در خواب موفق به صید ماهی نشوید، در آینده به اهداف خود نخواهید رسید.
تعبیر خواب ماهی خواره
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن ماهی خواره، تعبیرش زن است. اگر دید ماهی خواره داشت، دلیل که زنی بخواهد. اگر دید ماهی خواره از دست او بپرید، دلی که زن را طلاق دهد.
جابر مغربی می گوید: دیدن ماهی خواره، دلیل غم و اندوه است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
aminhoseini : سلام خوابدیدم با دو نفر از دوستانم کنار استخری بودیم که متعلق به داییم بود و توش ماهی بود . آب استخر تمیز نبود و معلوم نبود که ماهیهای داخلش چه رنگی و چه اندازهی هستند ولی احساس میکردم داخلش پر از ماهی بود . بهدوستانمگفتم بیا با هم آب استخر را تمییز کنیم من یک شلنگ آب آوردم و میخواستم آب را عوض کنم ، آب را عوض کردم که یکدفعه دیدم آب روی استخر پر از جلبک شده و دوستم با چوب جلبکها را کنارمیزند ولی یکدفعه داخل استخر پر شد از گل و لای و من با بیل شن و ماسه و گل و لای را از استخر بیرون میآوردم تا ماهیها را نجات بدم . نصف استخر را از گل و لای خالی کردم و یکی یکی ماهیها را از داخل شن و ماسهها بیرون میآوردم و مینداختمشونتو آب قسمت تمیز شده استخر و چند تا از ماهیهای کوچک و قرمز رنگ مانند ماهیهایی که برای عید میفروشند را از جویی که از استخر خارج میشد گرفتم و انداختم توی استخر و بعد دیدم تعدادی ماهی بزرگ همقد و قواره خودم تو گوشه خالی استخر آویزان بودند و مردند و احساس میکردم که داییم اینها را برای من گرفته و کنار گذاشته است .
فریبا هراتی
: سلام. دایی شما ثروتی دارد که پاک و حلال نیست یا یک سری احساسات منفی در زندگی او وجود دارد که شما تمایل دارید این احساسات منفی را از ذهن و زندگی او پاک کنید . برای این منظور شما مجبور می شوید به بینش و غرائز خودتان اعتماد کنید و نظر واقعی خودتان را بگویید و راجع به مشکلات و یا نگرانی ها و گناهانی که انجام شده صحبت خواهید کرد. احتمالا دایی شما به صورتی افراطی زندگی کرده و تعادل را در زندگی اش اعمال نکرده است. شما سعی می کنید که مثبت اندیشی کنید و شروعی تازه برای او بسازید. شما متوجه طرز تفکر و نگرش هایی می شوید که دایی تان از قبل داشته ولی شما آن نگرش ها را مفید نمی دانید. همینطور ممکن است ثروتی از طرف او به شما برسد که با سختی و مشقت به شما خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
diba : ببخشید یادم اومد که ماهیه خیلی بزرگ نبود وسقرمز رنگ بود.ممنون
diba : سلام عرض ادب
من الان خواب دیدم با خانوادم سوار هواپیما شدیم من دنبال دستشویی میگشتم چون همهشون کثیف بود ما پیاده شدیم انگار روی کوه بودیم برادر کوچیکم انگار تو یه بازی گیر کرده بود هرچی به من میگفت من نمیتونستم نجاتش بدم بعد به خاطر اینکه از بازی بیاد بیرون گفت باید تو بازی بمیرم یه دفعه یه ماهی که شبیه سفره ماهی بود و دندونم نداشت به داداشم حمله کرد ولی داداشم اونو کوسه میدیدو داشت اونو میبلعید که پریدم از خواب ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید بر موانع سر راهتان غلبه کنید و آگاهی و آزادی بیشتری داشته باشید و زندگی تان لوکس تر و موفق تر باشد. می خواهید در زندگی بالا بروید و تحولی مثبت داشته باشید. ولی در شرایط فوق، احساس می کنید که باز هم نگرانی های شما وجود دارند و ثروت نمی تواند باعث آرامش خیال شما باشد. شما با چالش بزرگی مواجه می شوید و برادر شما سعی می کند که خلاف هنجارهای جامعه پیش برود. او همه اش کار می کند و زندگی را به خودش سخت می گیرد. او با مسئله ی احساسی بزرگی روبرو می شود که این مسئله می تواند زندگی او را خراب کند. برادر شما احساس خشم و عصبانیت شدیدی را تجربه می کند و می تواند یک تهدید عاطفی برای خودش و دیگران محسوب شود. او می خواهد استقلال خودش را حفظ کند ولی یا با شخص حریص و طماعی دست و پنجه نرم می کند و یا خودش حریص و طماع شده است. تشکر از همراهیتون.
Paryy : سلام و خسته نباشید.
من دیدم در مهمانی ام با خانواده ام بعد موقع غذا ماهی باقلیه ماهی با پلو زیاد خوردم دشمنم هم کنارم بود سرمیزغذا.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و دشمنتان همدیگر را قضاوت خواهید کرد و از احساسات منفی که نسبت به هم دارید با هم صحبت می کنید. تشکر از همراهیتون.
شروین : سلام در خواب دیدم سر یک ماهی سیاه لجن دار را می برم تعبیر خواب آن چیست؟
فریبا هراتی
: سلام. شما انرژی منفی را از وجودتان دور می کنید و افکار تلخ و منفی بافی را دور می ریزید. تشکر از همراهیتون.
شروین : ببخشید خانم هراتی ادامه خواب یادم رفت بگم دیدم که آهن گداخته شده یکی جلوی پایم افتاد و یکی هم از بغلم گذشت
فریبا هراتی
: آهن داع و قرمز در خوابتان بیانگر عملکرد شماست. خوابتان می گوید که تا تنور داغ است نانتان را بچسبانید. شما باید فورا از فرصت های خاصی که در دستتان هست استفاده کنید تا به اهدافتان برسید.
Maryam : سلام خانم هراتی .عزیزم خواب دیدم که من در حال پاک کردن ماهی با دوستم بودم .اونجا زیاد از دریا ماهی بود و ماهی که من زیر دستم بود اصلا خار نداشت بجز اسکلت وسطش و البته متوجه شدم اون ماهی کمی موندو و گوشتش نرم بود .توسطل من حدودیک چهارم ماهی پاک شده بود .به یه ماهی توسطل دست زدم یه دسته خار مثل خار کاکتوس نشیت تو دستم ومن با حوصله درشون میاوردم که یه عده پسر اومدن گفتم کمک نمیخوای گفتم نه یه چیزی شبیه صلیب اوردن گذاشتن کناردست من و من یکسری بند کفش سیاه که از سرشون سوزن آویزون بود را از روی چوب صلیب با ارامی باز کردم مواظب بودم سوزنها نرن تو دستم.خاله ام که اصلا بامن روی دوستی نداره هم کنارم داشت همینکاررو میکرد.ممنون میشم که زحمت تعبیر رو بکشید.سپاس.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما احساساتتان را سانسور می کنید و نظر واقعیتان را به دیگران نمی گویید. تظاهر می کنید که شاد هستید و غم ندارید در حالی که اینطور نیست. شما راجع به نگرش های قدیمی و مسائل احساسی تان صحبت می کنید . شما سعی می کنید که یک مانع محافظتی محکم و حریم شخصی برای خودتان ایجاد کنید که کسی خیلی از شما سوال نپرسد و خودتان را در یک موقعیت سخت می بینید. اما سما گشایش کار خواهید یافت و باید سعی کنید که دردهای فیزیکی و احساسی تان را با استفاده از ارتباطتان با حضرت مسیح ع آرامش ببخشید. شما باید به حضرت مسیح ع توسل کنید که به نفس مسیحایی خود برای شما دعا کند و خیر و برکت بطلبد و از خدای بزرگ بخواهد که مشکلات شما سریعتر حل و فصل شوند. تشکر از همراهیتون.
Leila : سلام ، خواهش می کنم تعبیر این خواب منو بگید .خیلی برام مهمه چون من اصلا خواب نمیبینم و اگه ببینم هم یادم نمی مونه ولی این خواب عجیب بود. با مردی که بی نهایت دوستش دارم و سالهاست ازش دورم در کنار یک استخر بزرگ سرپوشیده که تعداد زیادی ماهی سفید داخلش شنا می کردند قدم می زدیم و خیلی خوشحال بودیم بعد دیدم اون داره یکی ازاون ماهی ها رو پاک می کنه و پولک هارا با چاقو می کنه من پولک های ماهی رو تو هوا می دیدم که پخش می شد بعد دیدم ماهی را خرد کرد داخل یک پلاستیک گذاشت و یک دختربچه کوچولو حدودا ۵ ماهه از بغلش به بغل من داد و لب منو بوسید و رفت . یه دختر بچه ۵_۶ ساله هم دست منو گرفته بود بعد من هم با اون بچه ها همونجا روی یک نیمکت چوبی نشستیم.انگار منتظر بودم به زودی برگرده.
خیلی ممنونم از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. شما و این آقا می خواهید راجع به مسائل احساسی به صورت خصوصی با هم صحبت کنید. شما باورهای روحی تان را مورد سوال قرار می دهید. او به روشی جدید که قابل ارائه به شما باشد، سعی می کند که نسبت به شما ابراز احساسات کند؛ یعنی خودش را تا اندازه ای سانسور می کند و همه ی احساسش را ابراز نمی کند. مردی که دوستش دارید دارد سعی می کند موانع احساسی موجود در زندگی اش را از بین می برد. قبلا انگار یک دیوار دفاعی دور خودش کشیده بود و برای اینکه آسیب احساسی نبیند خیلی صمیمیت به خرج نمی داد. او به شما ابراز عشق خواهد کرد و حدودا 5 ماه است که او اینطور نسبت به شما احساس عشق می کند در حالی که شما 5-6 سال است که او را دوست دارید. شما همچنان منتظر نشسته اید تا او برگردد. نقش شما منفعل است و کاری نمی کنید تا قدم اول را او بردارد. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام عزیزم.صبح بخیر. خواب دیدم با همسرم و بچه ش توی مسیر خونه پدرم باهم راه میریم. من با همسرم حرف میزدم ولی اون اعتنا نمیکرد و جوابمو نمیداد من عصبانی شدم و بهش گفتم تو قلبت تیره شده، من دارم باهات حرف میزنم ولی هنوزم جوابمو نمی دی. اینو که گفتم خیلی عادی شروع کرد به حرف زدن با من تا رسیدیم خونه پدرم. مادرشوهرمم اونجا بود. سه تا ماهی تازه و تمیز شده ک سر هم نداشتن داشتیم دوتا متوسط یکی بزرگتر. شروع کردم به سرخ کردن ماهی ها. مادرشوهرم بهم گفت پوست ماهی هارو سرخ نکن حیفه اونوقت نمیشه خوردشون! منم بهش کفتم پوستش سرخ بشه خوشمزه تر میشه، ماهی ها که آماده شدن دوتا متوسطها رو گذاشتم برای شوهرن و بچه ش. قصد داشتم ماهی بزرگتر رو بذارم برای مادرشوهرم ولی رفت و برای غذا خوردن نبود. و ماهی بزرگه موندش برای خودم فکر کنم، ولی غذا خوردن خودمو ندیدم فقط دیدم همسرم و بچه ش مشغول خوردن ماهی هستن. ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسرتان راجع به افکاری که پدرتان نسبت به شرایط شما دارد با هم صحبت خواهید کرد. شما راجع به وضعیت روحی و باورهایتان ، بدون اینکه "فکرتان را به کار بیاندازید" با هم صحبت خواهید کرد و از شانس و احساساتتان با هم حرف می زنید. شما به درک جدیدی از احساس همدیگر خواهید رسید. مادر شوهرتان نمی خواهد که خیلی تنش عصبی داشته باشید و هیجانی صحبت کنید چون اگر دوباره دعوا شود نمی توانید همدیگر را درک و هضم کنید. مادر شوهرتان سعی می کند در کارتان دخالت نکند و همسرتان و فرزند او احساس شما را به خوبی درک خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام خانم هراتی عزیز
خوابی که دیدم یه کم طولانیه ولی بهم ربط داره نشد قسمتش کنم ببخشید. خواب دیدم زن داییها ودختروپسردایی های شوهرم اومدند خونمون ولی تو خونه ی قدیمی بابام که خرابش کردند وجاش اپارتمان ساختند بودیم من تو اشپز خونه بودم ومرغ وبادمجون پخته بودم شوهرم گفت اینا زود میرند من نرفتم باهاشون سلام واحوالپرسی کنم ولی موندنشون طولانی شد به شوهرم خیلی قر میزدم میگفتم تقصیر تو شد گفتی زود میرن دیگه حالا زشته من برم تو اتاق رفتم تو یکی دیگه از اتاقهای خونه دیدم عروسشون داره نماز میخونه ( البته اون خانم غریبه بود من نمیشناختمش ولی تو خواب عروسشون بود ) وقتی منو دید بهم دست دادیم و سلام کردیم ولی هر چی خواستم دستمو جدا کنم دستمو سفت گرفته بود و منو نشوند روی زمین کنار سجاده اش. یه خانم جوان و سفید رو بود که انگشتر ودستبند والنگوی طلا به دست داشت بعد دیدم دوتا زندایی های شوهرم اومدند باهام روبوسی کردند یکیشون در واقعیت مشکل ذهنی پیدا کرده ولی تو خواب سالم بود من گفتم غذام کمه .صحنه بعد دیدم با مامانم کنار یه استخر هستیم که یه کم ابش تیره بود ولی پر از ماهی بود وداشتیم با هم ماهی میگرفتیم برای غذا . من به مامانم گفتم این ماهی ها که گرفتی ریزه فایده نداره درشتاشو بگیر خودم اومدم یه ماهی درشت بگیرم از دستم لیز خورد فرار کرد مامانم اومد بگیره افتاد تو اب من اوردمشون بیرون . بعد شروع کردیم به گرفتن ماهی های درشت مامانم تند تند با چاقو شکم ماهی ها رو پاره میکرد و محتویات شکمشونو دوباره میریخت توی اب وماهی هارو مینداختیم توی سبد خیلی ببخشید که طولانی شد ممنون از تعابیر زیباتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که به خاطر عادات و سنت هایی که از قدیم داشته اید مجبورید حالا جوری رفتار کنید که دیگر مورد پسندتان نیست و این رسوماتی که به آنها معتقدید برای شما دردسر ساز هستند. همسرتان هم پایبند به یک سری رسومات قدیمی است و شما نمی خواهید که مجبور باشید که از خودتان برای دیگران مایه بگذارید و گرمی و آرامش زندگی تان کم شود. شما به ثروت خواهید رسید و شرایط زندگی تان خوب خواهد شد. بعد پیش خودتان فکر می کنید که بی عاطفگی کردید و نسبت به دیگران محبت کافی نداشته اید. شما می خواهید راجع به احساساتتان با مادرتان صحبت کنید. احساساتی که گاها" از مشکلات گذشته نشئت گرفته و راجع به مسائل کوچک و بزرگ احساسی با مادرتان صحبت می کنید و برای هم درددل می کنید و همدیگر را نصیحت می کنید. مادرتان عمق مسائل احساسی را برای شما می شکافد و حتی به خاطر بیان این مسائل بسیار احساساتی می شود و شما به او کمک می کنید که ناراحت نشود. مادرتان راجع به مسائل احساسی ته و توی قضیه را در می آورد و برایتان روشنگری می کند که چه کار باید بکنید. شما هم خودتان احساس می کنید که نمی توانید بعضی از حالات روحی تان را از دیگران مخفی کنید و بروز ندهید. اما مراقب هستید که نلغزید و اشتباه نکنید. تشکر از همراهیتون.
Samin : سلام وقت بخير
من خواب ديدم داييم داره ماهي ميگيره بعد يه دفعه يه ماهي خيلي بزرگ گرفت قبلش هم يه ماهي كوچيك گرفته بود بعد ماهي بزرگه ماهي كوچيكه رو كرد تو دهنش مث اينكه بخوره و ليز خورد رفت تو دريا منم داشتم دريارو ميديدم كه ماهي بزرگ توش بود دريا زلال بود مثل درياي جنوب گفتم ايرادي نداره زيادن بازم ميگيريم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دایی شما ایده ای برای کسب ثروت به ذهنش می رسد و نگرش های تازه ای پیدا می کند. قبلا هم ایده ای جدید به ذهنش رسیده بوده و به خاطر این ایده ی جدید، ایده ی قدیمی اش را کنار می گذارد و فکر می کند که عقیده و ذهنیت جدیدش از قبل بهتر است ولی در حال حاضر او نمی تواند این ایده ی جدید و موقعیت کسب ثروت را هم عملی کند. اما خوب تا دلتان بخواهد ایده و راهکارهای جدید برای کسب ثروت هست که او می تواند روی آنها فکر کند و به ثروت برسد. تشکر از همراهیتون.