تعبیر خواب ماه
دیدن ماه در خواب تعابیر گوناگون دارد. اگر کسی در خواب ماه را روشن دید، در زندگی اش روشنایی و خیر و برکت پدیدار خواهد شد. اگر کم نور بود، برعکس است. اگر ماه را دو نیمه دید، امیر یا حاکم آن سامان یا بزرگ خانواده، دچار مرگ خواهد شد. نبرد دو ماه، جنگ دو پادشاه است. نزدیک شدن و لمس کردن ماه ازدواج است و دیدن ماه به صورت هلال، تعبیرش ازدواج با دوشیزه ای با اصل و نسب است.
حضرت دانیال می گوید: دیدن ماه در خواب، تعبیرش وزیر است. اگر ببیند ماه را از آسمان گرفت، دلیل که وزیر پادشاه شود.
یوسف نبی (ع) می گوید : دیدن ماه در خواب تعبیرش این است که از بزرگان شادی ببیند.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن ماه، دلیل بر پادشاه یا حاکم است. اگر ببیند ماه به دو نیمه شد، دلیل که پادشاه یا وزیر هلاک شوند. اگر ببیند ماه با وی سخن گفت، دلیل که بر ولایتی حکم کند. اگر دید دو ماه با هم جنگ کردند، دلیل که میان دو پادشاه خصومت شود. اگر دید یکی از آن دو ماه ناقص شدند، یکی از آن دو پادشاه معزول شود.
جابر مغربی می گوید: اگر دید ماه را برگرفت، تعبیرش زنی زیبا است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن ماه بر هفده وجه است:
- پادشاه،
- وزیر،
- ندیم،
- رئیس،
- شرف و جاه،
- کنیزک،
- غلام،
- کار باطل،
- والی،
- عالمی مفسد،
- مهتری،
- مادر،
- پدر،
- زن،
- فرزند،
- پسر،
- بزرگواری.
لوک اویتنهاو می گوید :ماه سرخ رنگ تعبیرش عدم توافق، ماه زیبا دیدن به معنی عشق و وفاداری، خسوف یعنی رسیدن اخبار بد، ماه کامل تعبیرش بی وفایی و یا خیانت، ماه در کنار خورشید تعبیرش اتفاقات بسیار مهم و ماه گرفتگی تعبیرش بی وفایی یا خبرهای بد است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Yasaman : با سلام
من یه خواب عجیبی دیدم که قسمت های از خواب به درستی یادم نیست، ولی در کل چیزی که یادمه اینه که با مادرم به یه ساختمونی رفته بودیم که پله های فلزی داشت و وقتی که از روی اونا رد میشدیم خیلی ترسیده بودم، ساختمون یه تراس داشت که چند نفر روی صندلی اونجا نشسته بودن، من و مادرم هم اونجا نشسته بودیم،ولی باز احساس ترس داشتم که نکنه بیوفتیم پایین ، به مادرم گفتم از اونجا بلند شه بریم داخل، به بقیه هم داشتم توضیح میدادم که تکیه ندن به دیوار خطرناکه، ولی اونا بی اعتنایی کردن و رفتن.مادرم توی آشپزخونه نشسته بود و مشغول بود ، گفتم میخوای کیک درست کنم؟موافقت کرد منم شروع کردم یه کیک شش طبقه درست کردم از این کیکهای مجلسی، خامه روش هم سفید و صورتی بود.طبقه آخر کیک رو هنوز تموم نکرده بودم.رفتم داخل یه اتاق یه خانمی رو دیدم که از رفتاری که داشت متوجه شدم ماوراییه، چون دیدم که یکی از پاهاش به آتیش نزدیک شده بود ولی اون نه احساس میکرد و نه درد داشت، یه آقایی هم داخل اتاق شد سراسیمه هر دو از اونجا خارج شدن من هم دنبالشون رفتم ، چند نفر اونها رو تعقیب میکردن. یه دفعه خودمو داخل یه قبرستون دیدم که بصورت تپه ای بود که چسبیده بود به خونه ها و بازار شهر ، فضای بین قبرها بنر به زمین چسبانده بودن، که موقع رفت و آمد مردم پاهاشون گلی نشه، انگار شمال بودیم، از قبرستون رفتم داخل بازار اون خانم و آقا رودیدم، با اونا دوباره برگشتم خونه رفتم کیک رو کامل کنم.بعد دوباره با اونا بیرون رفتم، یه هاله روشن و آتش مانندی روبرومون بود یه چیزی دستم بود که یادم نیست چی بود دویدم به سمت هاله و اون شی رو پرت کردم یه دفعه خودم هم از اون هاله رد شدم، اون طرف فضا فرق میکرد ماورایی بود ، من تبدیل به ماه کامل طلایی شده بودم، اون خانم و آقا رو اون طرف هاله دیدم که خانمه عصبانی و اون آقا وحشت زده شده بود، آقا نمیتوانست که رد بشه ولی خانمه به سرعت از هاله رد شد و تبدیل به یه موجود طلایی شد که بدنش پلنگ و سرش یه موجود دیگه بود و خیلی عصبانی به من حمله کرد ، من فرار کردم ولی بالاخره منو گرفت و در هم تنیده شده بودیم و در فضا در حال جنگ بودیم، ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما ایده ها و افکاری دارد که سفت و سخت به آنها معتقد است و شما از مادرتان در رابطه با موضوعی تبعیت می کنید. مادر شما به احتمال قوی برای رسیدن به ثروت وموفقیت، گول خورده و به دعانویسان رجوع خواهد کرد و به شیاطین و جنیان ( کاری که دعانویسان می کنند توسل به جنیان است) متوسل خواهد شد. شما نمی خواهید که ثروتی به دست بیاورید که پایه و اساس درستی ندارد. شما می خواهید به موفقیت و تعادل و آرامش در زندگی تان برسید و مادرتان می خواهد که شما امنیت و گرمی و رفاه داشته باشید ولی به جای توسل به ائمه ی اطهار و توکل به خداوند، متوسل دعانویسان و جنیان شدن، اشتباه محض است. این افراد شاید به شما کمک کنند که بصورت موقت به موفقیت برسید ولی بعد شیطان روحتان را تسخیر خواهد کرد و شما مجبور می شوید که با او بجنگید تا ایمانتان را پس بگیرید. این افراد دعا نویس، از ناراحتی و افسردگی مردم استفاده می کنند و برای خودشان تبلیغات می کنند که ما شما را از غم ها رها می کنیم و به ما رو بیاورید تا به اوج موفقیت برسید. ولی شما موفقیتی که با توکل به خدای بزرگ نباشد و جن ها بخواهند شما را موفق کنند را نمی خواهید ( چون این موفقیت الکی به دست نمی آید و به جایش ایمانتان را باید بدهید و بعد از مدتی هم پشتتان را خالی می کنند و اتفاقات خیلی بدی در زندگی برایتان خواهد افتاد). شما می خواهید بسیار کامل و موفق باشید و بدرخشید ولی حاضر نیستید که ایمانتان را بدهید و متوجه می شوید که کمک جنیان از روی عشق آنها به شما نیست. شما با شیطان خواهید جنگید و اگر توکلتان به خدای بزرگ باشد از شیطان و جنیان و وعهده های توخالی آنان تبعیت نخواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
حانیه : سلام، من خواب دیدم همه داریم به آسمون نگاه میکنیم ماه کامل و درخشان و سفید رنگ هست، یکدفعه از کنار ماه یک ماه کامل دیگه به همون شکل دراومد و رفت گوشه دیگری از آسمون جا گرفت، بعد از اون ماه های دیگه به همون کاملی و درخشندگی تو قسمت های مختلف آسمون یهو ظاهر میشدند، وقتی شمردیم 7تا ماه بود، فضا خیلی عجیب بود بعضی ها استرس داشتند بعضی ها نه ، من خودم هیجان زده بودم
فریبا هراتی
: سلام. دوره ای در زندگی شما به تکامل می رسد و شما می دانید که در زمانهای سخت در مسیر درستی قدم گذاشته اید ولی کم کم هرج و مرج دنیا را می گیرد و شما نمی توانید تشخیص دهید که چه چیزی درست است و چه چیزی غلط و مجبور می شوید که به غرایز و صدای درونتان گوش بدهید. اما سپس دنیا به کمال می رسد و شفا، هارمونی و معنویت بالا بر دنیا حاکم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام خدمت شما، من پنج شنبه ۱۲ شوال حوالی ساعت پنج صبح، خواب دیدم کنار دوستم( فامیل و همکلاسی بچگیم که اکثر وقتا تو خوابام هست اما چند ساله ارتباط نداریم) نشسته بودیم، آسمون رو نگاه می کردیم. ماه و ستاره ها بودن. ماه وسط آسمون بود بدر کامل نبود، هلال هم نبود شاید ده روزه. بعد یهو ماه مثل شهاب سنگ سریع ازسمت غرب به شرق رفت، یک لحظه ناپدید شد بعد انگار شد یک ستاره و بعد همون ماه تو آسمون متلاشی شد تبدیل شد اکلیل و حالت برف می اومد پایین ریخت رو صورت و دستام، رنگ اکلیل سبزآبی بود. یک لایه رو دستم بود. دوستم گفت بیا از اکلیلا برات انگشتر و دستبند بسازم و رو دستم داشت این کارو می کرد. به اینم اشاره کنم شاید تو تعبیر کمک کنه. جایی که بودیم انگار محله ای بود که فک و فامیل و خانواده پسری که دوستش دارم همه اونا بودن. البته مدام بهش فکر می کنم. سپاس
فریبا هراتی
: سلام. رابطه ی شما و کسی که دوستش دارید، دگرگون خواهد شد. شما اول فکر می کنید که به دستاورد بزرگی در رابطه با او رسیده اید و امیدوارید که این رابطه قوی شود. حتی پیشرفت ناگهانی هم در رابطه تان رخ می دهد ولی بعد او و داشتنش تبدیل به یک آرزو می شود و این آرزو یک دیوانگی محض است و هرگز تحقق نخواهد یافت. شما باید راجع به رابطه تان با او بیشتر و دقیقتر فکر کنید. شاید تصمیم گیری او منوط به انتخاب خودش به تنهایی نیست و خانواده اش نقش مهمی در این تصمیم گیری دارند. تشکر از همراهیتون.
سارا : الان رابطه مون کات شد. و یهو رفت. مانع که از طرف خانواده ش هست. یعنی دیگه تمام شد و قیدشو باید بزنم؟ اینو بگم ما دوتامون جدا شدیم قبلا رابطه ناموفق داشتیم. شاید مانع زن قبلیش باشه و بچه ش. اما خانواده ش هم تا حدی مخالفن
فریبا هراتی
: بله عزیزم. او را فراموش کنید.
سارا : سلام عزیزم. من خواب دیدم شب بود. تو حیاط خونه قدیمیمون. آسمانو نگاه می کردم ایستاده بودم ماه بدر کامل بود. یهو دیدم داره میاد پایین ترسیدم که الان بزنه رو سرم خودم از مسیرش کشیدم کنار اما خورد رو سرم ولی خیلی سبک بود و هیچیم نشد انگار یه بادکنک خیلی خیلی سبک بود.و من خوشحال شدم
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما به کمال خواهد رسید و خیلی راحت به اهدافتان می رسید. تحولی مثبت در زندگی تان پیدا می شود که باعث خوشحالی شما خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Negar : با سلام و قبولی طاعات و عبادات شما
من در شب قدر دوم خواب دیدم که در خانه پدربزگم هستم. روز بود آسمان صاف و آبی بود ( یه توضیح : خانه آنها قبلا یه شکل دیگه بود و بعد اون رو تغییر دادن به کلی. من توی خوابم فرم قدیمی خانه رو دیدم.)
توی راهروی ورودی خانه یه آینه گرد بود وسط دیوار بدون هیچ میخی ثابت مونده بود ( تقریبا با قطر نیم متر ) و با فاصله یکی دومتر از آینه ماه کامل و روشن رو دیدم با همون اندازه آینه.
یه صدایی رو شنیدم که بهم می گفت از این به بعد خودت رو در ماه ببین و نه در آینه.
من با فاصله دو متری روبروی ماه ایستاده بودم و نور خورشید بصورت یه دایره وجود داشت که وقتی من صورتم رو به سمت اون نور خورشید می بردم نور خورشید کل صورتم رو می پوشوند و خودم رو توی ماه می دیدم.(در ماه مثل آینه انعکاس چهره ام رو می دیدم) خودم رو به اشکال مختلف زن، مرد، افراد جوان و مسن می دیدم.
نور خورشید اونقدر تابان بود که چشمهامو جمع می کردم از نور زیادش.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به اعتقادها و سنت های پدر بزرگتان پایبند و معتقدید و می خواهید به امنیت و آرامش گذشته برگردید. تصویر ذهنی شما در زندگی تان نسبت به خودتان این است که شما بسیار احساساتی هستید و نسبت به خواسته ها و آرمانهایتان ثابت و استوارید. شما می خواهید که منبعد موفقیت و خواسته هایتان را بچشید و نه اینکه آنها را تصور کنید. شما در زمانهای سخت در مسیر درستی گام نهاده اید و سعی می کنید که امیدوار و با انرژی اهدافتان را عملی کنید. شما تمام طول عمرتان و تغییرات دوره ای زندگی تان را می خواهید با موفقیت طی کنید و شخصیتی قوی داشته باشید. شما به صلح ذهنی، روشنگری، آرامش، شانس، حسن نیت و بینش بالایی خواهید رسید و سعی می کنید که استرس و نگرانی را از خودتان دور کنید. تشکر از همراهیتون.
Negar : بی نهایت ممنونم بابت تعبیر فوق العاده عالی شما. دقیقا تمام جزئیات زندگی و احوال این روزهای من رو درست گفتید.واقعا شوکه شدم از این همه جزئیات دقیق. ازتون ممنونم.
من در آستانه طلاق هستم و خیلی تلاش می کنم که این روزهای بحرانی رو با روحیه و توکل به خدا پشت سر بذارم. بی نهایت به حکمت و رحمت خدا امیدوارم و آرزوی رسیدن به کمال مادی و معنوی رو دارم درست شبیه فرستادگان خدا. این تعبیر شما من رو خیلی خیلی بیشتر به آینده امیدوار کرد. بازم ازتون ممنونم
فریبا هراتی
: استدعا می کنم. در پناه خدای بزرگ باشید.
سارا : سلام،طاعات قبول.امروز ۲۸ رمضانه.
من دیشب خواب دیدم تو اتاقم که طبقه ی دوم یا چندم یه ساختمونی بود نشستم و دارم ماهو نگاه می کردم یهو ماه چند تکه شد،بعد شروع به حرکت در آسمان کرد.یکی از تکه ها که از بقیه بزرگتر بود پیشرو بود.تکه های ماه،نزدیک پنجره اتاق من که رسیدن بهم چسبیدن و ماه کامل شد.خیلی هیجان زده بودم.همون لحظه یه خانم خارجی تو پنجره اتاق من بود تعارفش کردم و اومد داخل،انگار که گم شده بود و تشکر کرد لبخند زد بعدم از در خروجی منزل ما خارج شد.همین که خانمه رفت یهو صبح شد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به خواسته ها و آرزوها و احساساتتان فکر می کنید و زندگی شما در حال تغییر است. به جهات مختلفی در زندگی تان کشیده می شوید و یا احساس سردرگمی دارید و می خواهید که به دنبال صدای درونتان بروید و کاری را انجام دهید که آرزوی شماست. شما به دنبال بزرگترین هدفتان خواهید رفت و آن را تکمیل خواهید کرد. به ثروت و سرمایه ای خواهید رسید که انتظارش را ندارید و مطمئن می شوید که در زمان های سخت و تیره و تار، در مسیر درستی پا گذاشته اید و به پیش رفته اید. شما به دنبال خواسته هایتان خواهید رفت و از نگرانی بیرون می آیید . تشکر از همراهیتون.
Najme : سلام و عرض ادب
خواب دیدم هنگام شب رفتم دنبالم دوستم یه دفعه نگاهم به آسمون افتاد دیدم تعداد زیادی ستاره نورانی و بزرگتر از انچه توو آسمون میبینیم دور ماه هستن ماه هم بزرگ بود و اشکال مختلفی داخل ماه بود که من فقط شکل ميوها رو یادم هست که دوستم گفت این دست حضرت عباس هستش
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما در زمان های سخت، در مسیر درستی قدم نهاده اید و به پیش می روید. شما امیدتان را از دست نمی دهید و به آرزوها و آرمانهای بلندی که به آنها فکر می کنید، با توسل به حضرت عباس ع خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Najme : ببخشید آخر خوابمو يادم رفت بگم دوستم میگفت این ماه و خورشید دست حضرت عباس هستش
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.
sinderellay : سلام.خوابدیدم همسایمون خونمون بودکلیدخونشودادبه من برم بازکنم وکلید دوتابود ومن باهمون کلیداولی که به درانداختم بازشدهواتادیک بودو دخترهمسایه ازدرخت آلو یه دونه چیدبه من داد.بعد زیرزمین خونمون بودم وازروشنایی ماهوکه کامل وخیلی روشن بود دیدم وبه مامانم گفتم نگاکن چدقشنگه بعد ماه تبدیل شدبه نقشه کره زمین یه آیه روماه نوشته شد که فقط کلمه توبه یادمه.ولی بعدازدیدن کلمه توبه یه کاغدی روشنایی روپوشوند بعد باتخته پوشونده شد منم تودلم گفتم خدا این کاروکرد نبینم ماهو
فریبا هراتی
: سلام. همسایه ی شما به شما فکر می کند و می خواهد که شما برای او دعای خیر بفرستید. به محض اینکه شما برای او دعا کنید که مشکلاتش حل شود و به خواسته اش برسد، او حاجت روا خواهد شد و انشالله از سختی بیرون خواهد آمد. او هم برای شما آرزوی شادابی و زنده دلی و سلامت دارد. اما شما در اعماق ضمیر ناخودآگاه خودتان، می دانید که باید امیدوار باشید و رفتار مثبتی داشته باشید و بدانید که در زمانهای سخت، شما تلاش کرده اید تا در مسیر درستی قرار بگیرید. باید روحتان را ارتقا دهید ولی شما به جای توکل به خداوند، به مسائل زمینی استناد می کنید و بیشتر از اینکه به معجزه ی خداوند و احساس مثبت در زندگی تان ایمان داشته باشید، به قوانین طبیعی و مستندات زمینی تکیه می کنید. این کار شما گناه است که قدرت خداوند را نادیده می گیرید و فکر می کنید که هر چه که زمینی ها و آدمها می گویند، همان درست است. شما باید از این افکار منفی که در ذهنتان پرورش می دهید توبه کنید. دیگران با دعای شما حاجت می گیرند چطور خودتان به دعای خودتان باور ندارید. اگر منفی بافی کنید؛ خداوند هم به شما مطابق با همان انتظارات زمینی تان پاسخ خواهد داد و معجزه را از زندگی تان برمی دارد! آنوقت به مرگ و ناامیدی فکر خواهید کرد. در حالی که خدای بزرگ حرفش دروغ نیست و وعده های او پوچ و توخالی و از روی فریب نیست. پس اگر به خدا ایمان کامل و توکل کامل داشته باشید به خواسته تان خواهید رسیدو در غیر اینصورت، ناامیدی به زندگی شما تسلط پیدا خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
fateme : درود.دیدم کیش هستم جلوی پاساژی که سال ۹۷اونجاکارمیکردم.داشتم بایکی دیگه ازپله هاش میومدم پایین سمت خیابون که یهو از یه پله ها افتادم پایین روی صخره قرار گرفتم .پشت سرم ارتفاع زمین زیاد بود و نمیتونستم برگردم و برم بالا، روبرومم کلا دریابود.سریع شب شد.خودمو ناتوان دیدم در نجات دادن خودم.یهو سمت چپ پشت سرموکه نگاه کردم تو اسمون ماه ظاهرشد،قرص کامل بودو خیلی روشن،از هیبت و بزرگی غیرمعمولی که داشت ترسیدم.خواستم بخوابم تاصبح بشه،ولی ازترس خوابم نبرد.سمت راستم کاملاسیاه بود وتاریک.یه ماه دیگه ام تواسمون بود،دقیقا روبروم،عکسش هم افتاده بودتودریا،امااین یکی ماه،نیمه بودوخیلی کم نوروکدربود،حتی نورش هم که توی دریاافتاده بودبه همون اندازه کم وکدربود(این ماه کم کم ناپدیدشد).یهومتوجه شدم اب دریاخشک شده وترکهای زمین رومیدیدم.دوبارگفتم خدایاکمکم کن،که همون لحظه بسرعت،اب، دریاروپرکرد،دوباره گفتم خدایاکمکم کن که یهوسمت چپم بخشی ازصخره نصف شدو کناررفت ویه وسیله اهنی اونجاقرارگرفت که نه چرخ داشت نه هیچی.همون موقع دستمو درازکردم واون وسیله اهنی روگرفتم،بدون اینکه متوجه بشم اون وسیله حرکت کردومنو ازونجابردبه ساحل امن.اونجاکه رسیدم روز بود.ساحل بقدری زیبابودکه انگارداشتم تکه ای ازبهشت رومیدیدم،آب مثل ستونهایی باریک وبلوری ودرخشان ازاسمون به دریا میریخت، ولی به اسمون که نگاه میکردی معلوم نبودانتهاشون به کجا میرسه.مردمانی ایستاده بودن وعکس میگرفتن ازون زیبایی امامن بخودم گفتم نبایداینجامتوقف بشی.رفتم جلو،پدرم مادرم وخواهرمودیدم،باهم رفتیم ولی من جلوترازاونهابودم،پدرم وسط راه ازمون جداشدولی مادروخواهرم هرجامن میرفتم میومدن برای اینکه منو برگردونن.رسیدم تویه کوچه سنگفرش که انتهاش به اب میرسیدونمیشدجلوتررفت چون راهی وجودنداشت.امامن بازم رفتم جلووراه برام ساخته میشد.خواهرم اومدتاجاییکه راه سنگفرش تموم میشدتعدادی گل بنفش قشنگ اونجاروییده بود،خواهرم مشغول اون گلهاشد.من رفتم جلوترولی راه خاکی بوداما انگارخاک خیس بود،یه کوچه دیدم که بالامیرفت وانتهاش روشن بود،خواستم برم اونجا که از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که در زندگی تان پسرفت داشته اید و کارها آنطور که دوست دارید پیش نرفته است. شرایط خودتان را ریسکی و حساس می دانید و نمی توانید اوضاع را کنترل کنید. شما بین انتخاب 2 چیز در زندگی تان مردد هستید و به دو جهت مختلف کشیده می شوید. احساس شما نسبت به جنبه ای که تکمیل شده، بسیار مثبت است و می دانید که در زمانهای سخت، در مسیر درستی قدم نهاده و پیشرفت کرده اید ولی نسبت به دوره ی جدیدی که پیش رو دارید، مردد هستید و نمی دانید که منطقا" باید چه کار کنید و چه پیش خواهد آمد. زندگی شما در حال تحول است و شما تا حد زیادی بر مشکلات غلبه کرده اید. با توکل به خدای بزرگ، شرایط سخت زندگی تان از بین خواهد رفت و خدای مهربان به شما کمک خواهد کرد که این نگرانی های امروزتان را پشت سر بگذارید. دوباره روزهای خوب هم خواهند آمد و آرامش و امنیت و ثروت به زندگی تان خواهد رسید. مادر شما از نظر احساسی به شما و خواهرتان نزدیک تر است و بیشتر از پدرتان مراقب شماست. خواهر شما شخصیتی مهربان و دلسوز دارد و بیشتر به عشق توجه نشان می دهد در حالی که شما بیشتر تمایل دارید که در زندگی تان پیشرفت کنید و موفقیت شما در زندگی تان حتمی است. تشکر از همراهیتون.