تعبیر خواب مجلس علم
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی خواب ببیند که در مجلس علم نشسته بود و عالِم، تفسیر قرآن و توحید می گفت، دلیل که آن خود نیر عالم شود.
جابر مغربی می گوید: اگر کسی در مجلس علم می گریست، دلیل که از کاری که به دین تعلق دارد شاد شود. اگر ببیند در مجلس علم او حالتی پدید آمد و او از خود برفت، دلیل که برایش کاری پیش می آید که از آن متحیر شود و عاقبتش خیر و نیکوست.
تعبیر خواب مجلس رقص
اگر خواب ببینید مردم در مجلس رقص لباسهای زیبا با رنگهای شاد بر تن کرده اند، و با آهنگی نشاط آور در حال رقص و پایکوبی اند، تعبیر چنین خوابی نیکو و بر وفق مراد است .
اما اگر ببینید که در مجلس رقص حضور دارید و دیگران نسبت به شما بی توجه اند، دلالت بر آن دارد که کسی از نزدیکان به ناراحتی دچار می شود و یا احتمالا فوت می کند. اگر دیدید در مجلس شراب می خورید، برایتان شادی و سلامتی حاصل خواهد شد. اگر دیدید در مجلس چنگ و چغانه بود، دلیل مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Dokhtare Ali110 : خیلی از لطف و محبت و انرژی مثبت شما سپاسگزارم. ممنونم که با این سرعت لطف کردین و خوابم رو به این زیبایی تعبیر کردین. ان شاءالله که بهترین ها رو از دستان مبارک مولا علیه السلام عیدی بگیرین. شما خودتون از بهترین های خدایین و جواهری هستین. التماس دعا.
فریبا هراتی
: تشکر عزیزم محتاجم به دعای خیرتون. <3
Dokhtare Ali110 : سلام خانوم هراتی عزیزم. عید شما مبارک. براتون آرزوی سلامتی و سعادت و آرامش دارم.
چندوقت پیش خواب دیدم که در یک مجلس دعا هستم توی یه منزل بزرگ با اتاقهای متعدد و تعداد زیادی از مردم از دوست و آشنا و فامیل و غریبه در این مجلس حضور دارند از مرد و زن. تعدادی هم از روحانیون بودند . اما هر چی دقت میکردم میدیدم که فقط در حال صحبتهای روزمره هستند و خوراکی های رنگارنگ داره استفاده میشه و هیچ خبری از ذکر و دعا نیست. یهو خیلی برآشفتم و شروع کردم با صدای بلند همه اهالی اون منزل رو مورد خطاب قرار دادم و سرزنش کردم طوریکه توجه همه ، حتی کسانیکه تو اتاقها بودن به من جلب شد . در آخر اون مجلس رو ترک کردم و متوجه شدم با این کار من مجلس به هم خورد. اومدم بیرون دیدم تو یه منطقه تقریبا کوهستانی در ارتفاعات هستم و پر از درختانی با میوه های عجیب و ناشناخته است که از بعضی میخوردم. بعد متوجه شدم خانوادم با ماشین منتظرمن که سوار شم انگار اومدن دنبالم.
ممنونم که با صبوری و بزرگواری وقتتون را برای تعبیر خواب ما صرف میکنید.
فریبا هراتی
: سلام عریزم. عید شمام مبارک. تشکر عزیزم همینطور برای شما. شما به واقعیت امر حال مردم پی برده اید!! خیلی از مردم در مراسم های دعا و عزاداری و غیره فقط برای میوه و ناهار و شامش می آیند و برای سودمالی که برای خطاب و سخنرانی می گیرند و اصلا جز سود جویی هیچ چیزی مد نظر آنان نیست. شما این حالت ها را زشت می دانید و قلبتان واقعا با خداست. بنابراین شما درجه و مقام معنوی بالایی خواهید یافت و البته دارید. خدای بزرگ شما را عزت خواهد بخشید و از بهشت با نعمت خودش شما را متنعم خواهد ساخت. عاقبتی بسیار خوش در انتظار شماست و پاداش واقعی را شما خواهید گرفت. عمرتان طولانی است و در کنار خانواده تان هم سالهای سال متنعم خواهید بود. تشکر از مهربانی و خوشرویی و خوش قلبی شما.
زهرا : سلام . من خواب دیدم تو خونمون مجلس روضه امام حسین انگار من تازه رسیده بودم خونمون که یه نفر بهم گفت بیا برو برا مهمونها چایی بریز و براشون ببر
فریبا هراتی
: سلام. انشالله با کارخیری که انجام خواهید داد، حاجت روا خواهید شد و برای حاجت روایی خود به امام حسین ع متوسل شوید. شما مورد محبت مردم قرار خواهید گرفت و کار خیر شما بی جواب نمی ماند.
Nahal : با سلام و خسته نباشید .
خواب دیدم که توی مدرسه کنار همکارها توی دفتر نشسته ام
یکی از همکارها خیلی ناراحت و دلخور بود
به نظر می اومد مراسم یا جشنی تو مدرسه داریم
چون یادم نمیاد سر کلاس درس داده باشم
زنگ دوم باز هم ایشون ناراحت بودند و سعی میکردن به مدیر بگن که از دست کدوم همکار ناراحتن اما مدیر متوجه نشد
توی راهروی مدرسه داشتم با یکی از همکارای دیگه میخندیدیم که مدیر اومد پیش من و پرسید خانم فلانی چرا ناراحته منم گفتم فکر کنم از رفتار خانم فلانی ناراحته
زنگ آخر رفتم پیش اون همکارمون که ناراحت بود و در حین عبور از راهروی بلند و درازی داشتم دلداریش میدادم ودست دور گردن و بدنش انداخته بودم و با هم اون راهروی طویل عبور میکردیم و من دلدادیش میدادم
بعد از اون دیدم توی یه خونه بزرگ هستم که تا حالا ندیدم و توی خواب انگار منزل دایی ام بود که دو طبقه بود و از طبقه پایین میشد طبقه بالا رو ببینی که توی طبقه دوم جلسه ای بود که نمیدونم جلسه چی بود
اما مادر و خواهرم داشتند شربت بین خانم ها پخش میکردن و تا اونجا که من از طبقه پایین میدیدم همگی چادر سیاه بر سر داشتن
من کنار خاله هام و دختر خاله هام توی طبقه اول نشسته بودیم
فریبا هراتی
: سلام. سلامت باشید. همکار شما به خواسته خود خواهد رسید و بسیار خوشحال می شود ولی باید کمی صبور باشد و مرحله ای را طی کند که شاید طولانی و یا خسته کننده به نظر بیاید. اتفاق خوبی برای خانواده شما خواهد افتاد که جشن خواهید گرفت و شیرین کام خواهید شد. عزت و احترام ایشان بالا خواهد رفت و خوشبختی و شادی به شما و ایشان خواهد رسید.
مریم : حاجت روا بشید انشالله
فریبا هراتی
: تشکر
مریم : سلام دخترم خواب دیده یه خونه داریم بسیار بزرگ وزیبا با سنگهای مرمر سفید که داریم توش روضه امام حسین میخونیم یه پرچم بزرگ سیاه زدیمکه روش اسامی ائمه بوده اسم حضرت ابولفضلرو یادش بود دخترم هم لباس سیاه پوشیده بوده با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. روحیه شما پاک و قوی و زندگی تان سرشار از ثروت و موفقیت در کارها خواهد بود سعادتمندی به زندگی تان می آید و اینها از برکت ایمان و اعتقاد شما به امام حسین ع و حضرت عباس ع است. لباس سیاه دخترتان در خواب متناسب با مراسم بوده و نشانه عزت نفس و احترام است. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام عیدتون مبارک. دیشب خواب دیدم توی یک مجلسی نشسته بودم که نماینده شهرمون(نماینده مجلس) پشت میکروفون ایستاده بود و سخنرانی میکرد بعد از من دعوت کرد برم سخنرانی کنم و خودش رفت نشست. منم هم خودمو معرفی کردم و گفتم میخوام این دوره نمایندتون بشم دو نفر از ریش سفیدای جلسه رو ک میشناختم خطاب قرار دادم ک در جریان باشید. نماینده شهرمون هم با لبخند حرفامو تایید میکرد. ازینکه پشت میکروفون هیچ استرسی نداشتم تعجب کرده بودم. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. عید شمام مبارک. اینکه دیده اید جلوی مردم سخنرانی می کنید یعنی شما نیاز دارید تا احساسات و افکار خودتان را بیان کنید و با مردم در ارتباط باشید. شما از اینکه روی کارهایتان موشکافی کنند و مورد قضاوت قرار بگیرید می ترسید. اما خواب شما می گوید که شما باید قوی باشید و از هیچ چیز نترسید. شما از خودخواهی و غرور عده ای از سیاستمداران با خبرید و آنان هم می دانند که نیاز انسان هایی مثل شما چیست و از افکارتان با خبرند. شما به درک جدیدی از خودتان می رسید و اگر سکوت می کنید از سر ترس و خجالت از مردم نیست بلکه گاهی باید عاقل تر از این باشید که هر حرفی را پیش هر کسی بزنید! با سیاستمدار، باید سیاستمدارانه برخورد کرد.تشکر از همراهیتون.
رویا : با سلام و احترام
خانم هراتی عزیز خواب دیدم یه مجلسی بودیم، همه مشکی تنشون بود و زن بودن، انگار خونه قدیمی پدرم بود، اکثرا خاله هام بودن و یه خانم معروفی که همه جهان میشناسنشون، و اون خانم معروف و خالم داشتن با قر دستاشون میرقصیدن و من داشتم فک میکردم چقد حریر مشکی لباس این خانم معروف که روی پیراهن بندی مشکیش پوشیده خوشگله باید عین همینو برای خودم بخرم.
تووی همون مراسم پسر بچه ۳ماهه دخترخالمو بردم توو حیاط که کهنشو عوض کنم، بردمش جلوی لونه ی مرغ و خروسها تووی حیاط، همونجا یکی برام اب رو نگه داشت و من با دستام کهنه بچه رو دراوردم و مدفوعشو شستم، از کمر تا پاهاشو تمیز تمیز شستم و کاملا مدفوعش پاک شد، بعد بردمش کهنه اشو عوض کنم، بعد بهش پماد زدم که زخم و عرق سوز نشه و بعدش کهنه اشو پوشیدم، یادمه وقتی عوضش میکردم یه اهنگی داشت پخش میشد و این پسربچه سه ماهه با خوشحالی داشت یه چندتا کلمه از اهنگ رو میگفت و من با تعجب و کلی خوشحالی برای مادرش داشتم اینو تعریف میکردم.
لطفا راهنماییم کنید، ممنونم.
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و شما یک خواب امروز ارسال کردید. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
رویا : عذرخواهی میکنم، از قوانین جدید مطلع نبودم، چشم.
فریبا هراتی
: خواهش می کنم.
رویا : با سلام و احترام
خانم هراتی عزیز خواب دیدم یه مجلسی بودیم، همه مشکی تنشون بود و زن بودن، انگار خونه قدیمی پدرم بود، اکثرا خاله هام بودن و یه خانم معروفی که همه جهان میشناسنشون، و اون خانم معروف و خالم داشتن با قر دستاشون میرقصیدن و من داشتم فک میکردم چقد حریر مشکی لباس این خانم معروف که روی پیراهن بندی مشکیش پوشیده خوشگله باید عین همینو برای خودم بخرم.
تووی همون مراسم پسر بچه ۳ماهه دخترخالمو بردم توو حیاط که کهنشو عوض کنم، بردمش جلوی لونه ی مرغ و خروسها تووی حیاط، همونجا یکی برام اب رو نگه داشت و من با دستام کهنه بچه رو دراوردم و مدفوعشو شستم، از کمر تا پاهاشو تمیز تمیز شستم و کاملا مدفوعش پاک شد، بعد بردمش کهنه اشو عوض کنم، بعد بهش پماد زدم که زخم و عرق سوز نشه و بعدش کهنه اشو پوشیدم، یادمه وقتی عوضش میکردم یه اهنگی داشت پخش میشد و این پسربچه سه ماهه با خوشحالی داشت یه چندتا کلمه از اهنگ رو میگفت و من با تعجب و کلی خوشحالی برای مادرش داشتم اینو تعریف میکردم.
لطفا راهنماییم کنید، ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. همه به یاد قدیمها و صمیمیت های قدیمی و افکار قدیمی و باصفایی که وجود داشته و روابط گرم آن وقتها، با هم حرف زده و غبطه می خورند که هر سال دریغ از پارسال :))))) رنگ مشکی کنکاشی عمیق در ضمیر ناخودآگاه افکار مردم است و اینکه امروزه این عشق و حمایت ها وجود ندارد و شما می خواهید که این درک را به همین لطافت و آرامش بتوانید به دیگران انتقال دهید. دختر خاله تان و شما هر دو به ثروت زیادی خواهید رسید و افکار خود را به فرزندانتان به راحتی حریر انتقال خواهید داد. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : با سلام
خواب دیدم در خانه ای که اشنا بود و به ظاهر خانه ی مادرشوهرم بود مجلسی زنانه برپا بود، نمیدونم مجلس روضه بود یا سفره بود ، چندتا از فامیلا و اشناهامم دیدم میدونستم این مجلس یا روضه به نیت چهار روز هستش و روز دومشه. یهو یکی گفت خونت جور شده بیا برو ببین که بعد برای تمییز کردنش و جابجایی بری. من قرآن و گل مریم برداشتم که برم خونمو ببینم تو حیاط رفتم خالم کلید خونه رو برداشت جلوتر رفت که راهنماییم کنه. انگار اون موقع داشتن با چای از مهمانا پذیرایی میکردن خانمی گفت دیدی سر فرصت و به ارومی و با ارامش همه چیز حل میشه؟ به دنبال خالم از خونه خارج شدم. خونه ی من چند خانه ان ور تر بود کوچه هم پر از درختای سبز و بزرگ. به خونه ی من که رسیدیم دیدم خونه نسبتا بزرگ و با دیوارای سفید رنگ و تمیزه که چهارتا اقا دارن تمییز کاری میکنن و امادش میکنن که من برم با شوهرم زندگی کنم.ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. انشالله روزی شما زیاد شده و به ثروت و آسایش خواهید رسید. توان مالی شما بسیار زیاد خواهد شد و انشالله خانه می خرید.