کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مدرسه رفتن

اگر خواب ببینید در مدرسه درس می خوانید، در بیداری به موضوعی آگاه خواهید شد که موجب عاقبت به خیر شدن شما شده و باعث می شود که با دیدی باز به زندگی نگاه کرده و از زندگی درسی بگیرید که خوب زندگی کنید. اگر خواب ببینید دوباره کودک شده اید و به مدرسه می روید، در اثر ساده لوحی و زود باوری برای شما مشکلی به وجود می آید که موجب ناراحتی شما شده و از زندگی درس می گیرید.

لوک اویتنهاو می گوید :مدرسه رفتن در خواب تعبیرش عاقبت به خیر شدن است. مدرسه پر از شاگرد یعنی وجود مشکلات، جزو شاگردان بودن تعبیرش رنج و زحمت است. اگر خواب ببینید در مدرسه ای حضور دارید، در کارهایی ادبی امتیازی به دست می آورید.

اگر ببینید در هنگام نوجوانی به مدرسه می روید، اندوه و بدبختی زمان حال شما را به یاد تفریحات و صداقت ایام گذشته می اندازد. اگر ببینید در مدرسه کتب علمی یا فلسفی تدریس می کنید، برای به دست آوردن مقامی ادبی تلاش خواهید کرد. اگر ببینید به ساختمان مدرسه ایام کودکی نگاه می کنید، وقایع تلخ و اندوهبار بر زندگانی شما سایه می افکند.

تعبیر خواب معلم
اگر خواب ببینید که معلم شده اید، در بیداری خرد و عقل و داوری درست خود، باعث آگاهی دادن و هوشیار کردن کسی خواهید شد و عزت و جاه خواهید یافت.

تعبیر خواب دانش آموز
اگر در خواب خود را در سنی که اکنون هستید و در حالی که دانش آموز هستید ببینید، در بیداری از اموری آگاه خواهید شد که شما را برای زندگی بهتر و موفق شدن یاری کرده و عاقبت به خیر خواهید شد. اگر خود را به صورت بچه و سر کلاس درس ببینید، مشکلاتی به دلیل ساده لوحی شما پیش خواهد آمد که از آن درس عبرت خواهید گرفت.

تعبیر دیدن کلاس درس در خواب
کلاس درسی که پر از شاگرد باشد، به وجود مشکلاتی در بیداری تعبیر می شود که همه گیر است و جزو شاگردان بودن به سختی و رنج تعبیر شده است.

تعبیر خواب حیاط مدرسه
حیاط مدرسه به روابط اجتماعی شما با دیگران مربوط می شود. اگر خواب ببینید در حیاط مدرسه به آرامی ایستاده اید، در بیداری زندگی شما آرام و بی تشویش خواهد بود. اگر خواب ببینید در حیاط مدرسه جیغ و داد کرده و بازی می کنید، در بیداری زندگی شلوغ و پر از پستی و بلندی را تجربه خواهید کرد.

تعبیر خواب مدیر مدرسه
مدیر مدرسه در خواب به کسی تعبیر می شود که در بیداری ریاست کاری را به عهده دارد و شما برای او کار می کنید یا به مجموعه قوانین و یا تنظیم کننده قوانینی تعبیر می شود که شما تحت آن مجموعه قوانین و تحت آن ریاست، کار خود را انجام می دهید. یا به معنی هدایت کننده و تصمیم گیرنده نهایی برای تعیین نوع زندگی شما در بیداری است. اگر خواب ببینید مدیر مدرسه با مهربانی کلاس ها را برنامه ریزی کرده، در بیداری زندگی آرام و خوشی در انتظار شماست. اگر مدیر مدرسه بسیار بد اخلاق و تندخو باشد، با قوانینی در بیداری سرو کار خواهید داشت که زندگی را بر شما تلخ و ناگوار می سازد.

تعبیر خواب کلاس
اگر کلاس درس شما تمیز و نوساز بوده و همه امکانات آموزشی در آن وجود داشته باشد، در بیداری زندگی مرفه و خوبی خواهید داشت و اگر خواب ببینید سر کلاس خراب و کثیف و بدون امکانات و پر از شاگرد درس می خوانید، در بیداری تحت فشار و سختی های زندگی قرار گرفته و تعدادی افراد نا موفق و فقیر در جوار شما کار یا زندگی خواهند کرد.

تعبیر خواب کلاس درس دانشگاه
اگر خواب ببینید که در دوره دانشگاه سر کلاس هستید، به مقام بالا خواهید رسید و ارتقای وضعیت اجتماعی خواهید یافت.

تعبیر خواب کلاس دانشگاه
تمیز بودن و با امکانات کامل بودن کلاه دانشگاه، خبر از زندگی مرفه و رسیدن به مقام بالای بیننده خواب در بیداری را می دهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

240 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

اelahe

اelahe : سلام وقت بخیر، امروز خواب دیدم کیس احساسیم تو کوچه اونورتر منتظر نشسته تو ماشین که برم سوار شم ماشینش در واقعیت سفیده ولی تو خواب مشکی بود لباس خودشم مشکی رسیدم به در پیش خودم گفتم عجله ای اومدم ادکلنم نزدم تا نزدیک در شدم گاز داد رفت رفتم دنبالش سر کوچه نبود، صحنه عوض شد خیلی در هم برهم دیدم بعد خودمو خواهرم و فکر کنم دختر عمم داخل ی مدرسه دیدم همه چی به رنگ خاک بود مثل جبهه حتی لباسها! ی آقای قد بلند زیبا(حراست مانند) جلوی ما رو گرفت که شما همیشه میاید اینجا گفتم بله چطور گفت اخه چهرتون آشناست لبخند زد و منم لبخند زدم گذشتیم ۳ تا توالت آجری کنار هم بود یادم افتاد دسشویی شماره ۲ دارم گفتم من میرم خونه دسشویی، الکی گفتم اینجا چندشم میشه که برم پی مهرداد ببینم برگشته از شیشه دیدم آرنجم جوش های ریز زده دسته کلید هم دستم بود تو خواب تو راه خاله مو دیدم که دسته کلید خودشو نشون داد گفت بیاگفتم نمیخوام دارم، نزدیک در کوچه دختر همسایه هم باهام بود( چهرشو ندیدم و در واقعیت نمیشناسم) وارد ساختمان شدیم از پله ها بریم بالا حس کردم مهرداد پشت در آپارتمان ایستاده منتظر، برای اینکه جلوی دختر همسایه تابلو نشه گفتم من چیزی باید بخرم و سریع اومدم بیرون رفتم بستنی فروشی قیمت کردم قیمت پایین هم گفت ولی قصد من فقط وقت کشی بود برگشتم سمت خونه یادم نمیاد دیگه از خواب پریدم یا مهرداد رفته بود، ی قسمت خوابم دیدم با عمه و دخترعمم داریم میرقصیم عمم مایو پوشیده میگه مایوتو میدی به من ؟ گفتم نه یدونه بود خودم برداشتم، دختر عمم هم ی توت فرنگی به اندازه ۲ برابر آناناس خریده بود بهم میگفت اینو چجوری آبگیری کنم گفتم برش بزن بزار فریزر هر وقت خواستی ی تیکه شو آبگیری کن، بعد گفتم منم آب میوه طبیعی دوسدارم

پاسخ
لینک۲۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۲۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کیس احساسی شما سعی می کند که به صورت مخفیانه شما را ملاقات کند و دوست ندارد که دیده شود. او تمایلی ندارد که شما را همراهی کند و چیزی را از شما مخفی می کند یا نگران است که وجهه اش پیش کسی خراب شود و به آن شخص دروغ می گوید و ارتباطش را با شما مخفی می کند. شما از زندگی تان درسهایی آموخته اید و افسرده و ناراحت هستید. شما باید خودتان قوی و با اراده باشید و مراقب خودتان باشید چون بعضی مسائل در زندگی همیشه تکرار می شوند و باید از تجارب گذشته تان بیاموزید. شما مشکلاتتان را با خواهرتان مطرح نمی کنید و در دلتان نگه می دارید. می خواهید بدانید که روابط تان با مهرداد به کجا ختم می شود. شما احساس ناتوانی و ترس و تردید دارید که نکند نسبت به شما قضاوت شود و شما را مورد بررسی قرار دهند. شما فکر می کنید که به تنهایی قادر به حل مشکلاتتان هستید و نمی خواهید با خاله تان هم درددل کنید. شما سعی می کنید که خونسردی تان را در مقابل مهرداد حفظ کنید چون احتمالا او دوباره به شما برمی گردد ولی این کارهای او اعتبار شما را کم کرده و علاقه تان به او تحت تاثیر این مسائل کمتر می شود. شما شخصیتی صریح و رک دارید و عادت به مخفی کاری ندارید. تمایلات و خواسته های غریزی تان را هم بخوبی می توانید ارضا کنید ولی صبور هستید تا وقتش برسد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۵:۴۹
.Bahaarr

.Bahaarr : سلام خانم هراتی وقت شما بخیر
خواب دیدم تو مکانی شبیه خونه ای هستم که پارتنر سابقم(چندماهه کات کردیم) اونجاست و میگه دانشگاه قبول شده و انگار کار این دانشگاه یه ارتباطی بامن داره.بهم میگه کارای ثبت نامم با توئه دیگه؟من گفتم شاید..تا الان این کارا به عهده من نبوده حالا برات پیگیری میکنم.(نه ایشون سن تحصیل هستن نه من کارمند دانشگاه).بعد اون رفت.من هم درصدد بودم با مسئولین و کارمندای اون دانشگاه تماس بگیرم و بپرسم آیا اون آقا میتونه خودش کار ثبت نامشو انجام بده یا من بکنم یا اینکه باید حتما حضوری مراجعه کنه.میخواستم تا قبل برگشتن آقا اینو مشخص کنم.ولی هی یه بچه یا یه پیرمرد کوتاهی میومدن تو اتاق و یا به دلایل دیگه نمیتونستم تماس بگیرم.
ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۲:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. درک پارتنر سابق شما نسبت به شما بالاتر رفته و بخاطر شما آگاهی های تازه ای کسب کرده و مجرب تر شده. شما می خواهید بدانید که آیا او واقعا خردمندانه تر از گذشته رفتار می کند و مسئولیت پذیر شده است یا خیر. اما شما رفتار های بچه گانه ی قبلی او و یا بدشانسی های گذشته به ذهنتان خطور می کند و نمی توانید روی این فکر کنید که او امروز خردمندتر شده است یا خیر. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۸:۲۶
رضا

رضا : با سلام مجدد و تشکر. خواب دیدم که امتحان کنکور داشتم، اما خودم یادم نبود و از برادرم پرسیدم که متوجه شدم. من ۵ ماهی بود که درس نخوانده بودم، ناامید شدم و گفتم از الان درس بخوانم برای کنکور سال آینده. میگفتم همش تقصیر درس شیمی بود که سرعتم را گرفت، هرچقدر میخواندم نمیفهمیدمش موفق نبودم حتی نرسیدم تست هایش را بزنم، اما ریاضی را خیلی خوب حل میکردم. در پشت بام در جمع شاگردان بودم، یکی از شاگردان حالتی شبیه به بازی های تیراندازی را طراحی کرده بود، به این صورت که تعدادی این طرف و تعدادی آن طرف به مسابقه می پرداختند، یک گروه بمبی را کار میگذاشت و گروهی دیگر باید به موقع آنرا خنثی میکرد. من در گروهی بودم که باید بمب را خنثی میکردیم، در ثانیه های آخر و با مهارت توانستم بمب را خنثی کنم. در ادامه با تفنگ دورزن(اسنایپر) هدفی بسیار دور را با دقتی حیرت آور زدم آن هم ۲ بار، که باعث حیرت بقیه حتی معلمم شد. کتاب ریاضی آن شاگرد پیشم جا ماند، مسائلش را خیلی خوب و با اشتیاق حل میکردم. به این فکر بودم که بعدا کتابش را پس بدهم و بگویم که کنکور امسال را شرکت نمیکنم. در حیاط مدرسه در صف دانش آموزان بودم، آن شاگرد را هم دیدم. از صف خارج شدم، به نوعی سرپیچی کردم، متوجه وجود بخشی در حیاط مدرسه شدم، وارد آنجا شدم. بخش متروکه ای بود، کلاس هایی که سالها پیش برگزار میشدند آنجا بود. آنجا تاریک و کمی ترسناک بود، نگران بودم یک وقت نوری که در دستم است خاموش بشود و در آن تاریکی موجودی سمتم بیاید. در آنجا گشتی زدم روی همه وسایل گرد و غبار نشسته بود، در یکی از کلاس ها، وسیله ای بسیار قدیمی را یافتم، کابل برقش را دنبال کردم تا به جایی که وصل شده بود رسیدم از پریز آنجا جدایش کردم، کابل دیگری شبیه به سیم رابط هم داشت. رابط برق را هم آنجا دیدم که کابل های برق از وسایل مختلف بهش وصل بود. آن وسیله قدیمی موزیک خارجی قدیمی هم رویش داشت، قدر و ارزش آن وسیله را میدانستم، آنرا برداشتم و بعدا به دانش آموزان مدرسه دادم.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۹:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تلاش می کنید که توانایی ها و مهارتهایتان را به دیگران اثبات کنید. شخصیتی رقابتی دارید و به این فکر می کنید که به دل و جرات خودتان، جسارت خودتان و عملکرد خودتان خیلی بها نداده اید. شما فکر می کنید که هنوز نمی دانید که چطور باید با مردم درهم بیامیزید و با هر کسی بر طبق خصلت های شخصیتی خود او، تعامل کنید. نمی دانید که با چه کسانی خوب است قاطی شوید و از چه کسانی باید فاصله بگیرید. شما از اینکه زیر ذره بین قرار بگیرید و رفتار شما را مورد بررسی و موشکافی قرار بدهند، احساس عدم امنیت می کنید چون نگران هستید که به اندازه ی کافی قوی رفتار نکنید ولی در عوض، در بعضی از جاهای زندگی که پای منافعتان مطرح می شود، می توانید به خوبی شرایط را ارزیابی کنید و تصمیماتی معقول و درست و منطقی برای زندگی تان بگیرید. شما از نظر مالی در اوج موفقیت به سر می برید هر چند که درسهای زیادی هست که باید هنوز از زندگی تان بیاموزید. شما در حالت دفاعی قرار دارید. می خواهید از خودتان حمایت کنید و می دانید که هدفتان از زندگی چیست. شما می خواهید آرامشتان محفوظ باشد. وقتی کاملا احساس امنیت کردید، آنوقت تلاش می کنید که از کسانی که در گذشته آزارتان دادند انتقام بگیرید و خشمتان را به آنها نشان بدهید. هر چند که شما نمی خواهید در شرایط حاضر توانایی هایتان را به رخ کسی بکشید، ولی منطق تان خوب کار می کند و حساب کتاب زندگی را بخوبی بلدید. شما گاهی در خلوت خودتان به تجارب گذشته تان و خاطرات تلخی که دارید هم فکر می کنید. نگران هستید که بینش و ایمانتان را از دست بدهید و شیطان بر شما غلبه کند. شما سعی دارید که آرامش تان را حفظ کنید و سکوت کنید تا هارمونی بیشتری در زندگی خودتان و دیگران ایجاد شود.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۲۲:۱۲
رضا

رضا : دقیق تر عرض کنم فقط قسمت انتهایی از بخش اول خوابم را بیاد دارم، بخش دوم را کاملا بیاد دارم.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۱۷:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما امروز 2 بار پرداخت داشتید که یکی توسط زرین پال ثبت نشده بود. من برای شما به جای 5 حق خواب، 10 حق خواب ثبت کردم و یکی هم از قبل داشتید می شود 11 حق خواب. تشکر از پرداخت.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۷:۳۴
رضا

رضا : متشکرم
در مورد خوابم، من همه خوابم را قبلا موقعی که دیده بودم نوشته بودم، الان که آنرا میخوانم بخش ابتدایی اش را بیاد ندارم، یعنی تصویر ذهنی اش را بیاد ندارم، یعنی وقتی میخوانمش انگار که برایم جدید است. اما بخش های بعدی را کاملا تصویرش بیادم است. این اولین بار است که اینجوری میشود. میخواستم بدونم اون بخشی که تصویر ذهنی ازش ندارم را هم بنویسم یا خیر ؟

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۵:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استدعا می کنم. همه ی خوابتان را بنویسید چون ممکن است در تعبیر مهم باشد.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۰:۲۷
رضا

رضا : سلام وقت بخیر. خواب دیدم که دوش گرفته بودم و در حالیکه حوله پوشیده بودم به خیابان رفتم تا از دکه سیگار بگیرم، در مسیر همکلاسی دوران راهنمایی ام، سهیل را دیدم(در واقعیت سالهاست هیچ ارتباطی با او ندارم). در خواب با او در یک کلاس درس بودیم. من کمی غیبت داشتم و از او در مورد جلساتی که غیبت داشتم پرسیدم. برگشتم سر کلاس. معلم آنجا مردی بود که با من بد رفتار میکرد. او را متقاعد کردم که حق ندارد اینطوری رفتار کند. من جزوه درس ها را میخواستم.(قاعدتا من باید بروم جزوه ها را پرینت کنم) اما او رفت جزوه ها را پرینت کرد و برایم آورد اگرچه شاکی بود. من میخواستم تعداد صفحات را بشمارم. برای هر صفحه ۳۵ هزار تومان هزینه داده بود، قبل از اینکه برود از او خواهش کردم که هزینه اش را حساب کنم، بالاخره قبل از اینکه برود شماره کارتش را که با شماره کارت های عادی فرق میکرد بهم داد.در آن محیط درخت بزرگ و قطوری بود که در چند مرحله شکست و سقوط کرد. آنجا ساختمان هایی هم بود.(بدلیل عدم امکان ارسال خواب هایم در تلگرام، بعضی جزئیات خواب های قدیمی ام متاسفانه یادم رفته است، در مورد این خواب هم همینطور است، خواب های زیادی دارم که خلاصه آنها را در جایی نوشته ام تا یادم نرود متاسفانه من مشکل تمرکز دارم و بخاطر همین روی حافظه ام هم تاثیر منفی میگذارد)

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۴:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. با این وجود به تمایلات و غرایز خودتان هم پاسخ مثبت می دهید و نیاز دارید که گه گاهی مطابق با خواست های غریزی تان رفتار کنید تا به آرامش برسید. خداوند شما را راهنمایی کرده و دوست شما بوده و هدایت تان کرده است. اما باز گاهی اوقات، درسهای او را یادتان رفته و از این جهت؛ او می خواهد که شما این تعلیمات الهی را برای خودتان یادآوری کنید. او برای زندگی شما برنامه ریزی کرده، راه را برایتان تنظیم کرده و می خواهد که شما از این عدم هارمونی زندگی بیداری تان نجات پیدا کنید و به آرامش برسید. شما تلاش می کنید که خداوند را متقاعد کنید که قدر و ارزش زحماتش را در قبال خودتان می دانید. می خواهید او باور کند که شما برای او اعتبار قائلید. اشخاص زیادی در دنیا هستند که سالها روی ثبات و توسعه ی خودشان کار کردند و احساس قدرت می کردند ولی شکستند و مرتکب گناهان بزرگی شدند. اما تا زمانی که از ته قلبتان تلاش کنید که توبه کنید و به خداوند برگردید، او تلاش شما را می بیند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۰:۵۰
رضا

رضا : من از اینکارش بدم آمد، یک بسته خریدم و بازش کردم میخواستم به افرادی که دونه ای میخواهند بدهم که ناگهان وضعیت آنجا بهم ریخت و شلوغ شد و همه شروع به فرار کردن کردند، در آن شلوغی مردی آمد و دستم را گرفت و به سوی مدرسه راهنمایی ام کرد، من امتحان داشتم و اصلا یادم و حواسم به آن نبود. در بخش بعدی خوابم مردی بود که آزمایشگاهی داشت، یکی از دوستان دبیرستانی ام به اسم بشیر، با او تلفنی صحبت میکرد. من صحبت های آنها را میشنیدم، آن مرد به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت اما بشیر با وجودیکه دکتر دندانپزشک بود مسلط نبود. آن مرد برای کاری رفته بود و بشیر در پشت خط منتظر بود. در این حین بشیر صداهای چرت و پرت و اداهایی پشت تلفن در می آورد که من آنها را ضبط کردم. میخواستم به آن مرد تماس بگیرم و در مورد بشیر که دوستم بوده بگویم که به او سخت نگیرد به نوعی سفارشش را بکنم. در بخش انتهایی خوابم مرحوم دکتر ربانی(از فامیل و همسایه گذشته) را دیدم که به خانه مان آمده بود، با او در مورد قرص های اعصابم به او توضیح میدادم، او میگفت من قرص زیاد مصرف میکنم اما به او گفتم که شرایطم را با دکتر افضلی(دکتر اعصاب و روانم) گفته و او چنین تجویزی کرده است، در حینی که صحبت میکردیم صدای طبابت دکتر افضلی به گوش میرسید. اتاقی از خانه مان را به او اختصاص داده بودیم و او در خانه مان مشغول طبابت بود.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۰۴:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما سعی می کنید که تمرکزتان را روی زندگی خودتان بگذارید و در انجام وظائفتان موفق باشید. می خواهید توانایی هایتان را به معرض آزمایش بگذارید. به شما بشارت داده می شود که می توانید حالا اثبات کنید که خردمند هستید و شما با وجود دانش و مهارت هایی که دارید، درکتان نسبت به بعضی مسائل ضعیف است و نمی توانید منظور و مفهوم خودتان را بخوبی ادا کنید. شما می خواهید تا خداوند شما را ببخشد و روحیات شما را تقویت کند. روح دکتر ربانی شاد. شما می خواهید پاک باشید و خدای بزرگ را بپرستید. خداوند برای شما راه های درمان خاصی را تجویز کرده است. او در زندگی شما هر روز حضور دارد و شما باید تمام وقت، گوشتان به الهاماتی باشد که خداوند برتر از طریق بینش و شهودتان، به شما می رساند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۵۷:۴۹
رضا

رضا : با عرض سلام و احترام
بخاطر طولانی بودن خواب ها و زحماتی که به شما میدهم از شما عذرخواهی میکنم. متوجهم که ساعات زیادی از روز را فعالیت میکنید، از صمیم قلب میگویم، متن های زیادم باعث شرمندگیم است. با تمام وجود از خداوند خواستم که خطا و گناهی از طرفم در ارتباط با شما سرنزند اگر امکانش باشد از این بابت مصون و بی خطا بمانم. همانطور که چنین مصونیتی را در مورد اجتناب از ...(حالت عملی اش منظورم است) حس کردم. ثروت واقعی و اصلیم داشتن راهی ارتباطی با خداوند و توسط شما است. از اینکه شامل لطف و حمایت خداوند شده ام افتخار میکنم.
خودم را در محیط مدرسه میدیدم. حالت عصبانی و خشنی نسبت به دانش آموزان داشتم و محکم با آنها صحبت میکردم حتی بعضی از آنها را هم زدم یا سیلی زدم. به آنها گفتم هر کس که مرا اذیت کند یا با عرض معذرت مرا از پشت انگشت کند، به ناظم میگویم و باعث میشود مایعی روی سر و بدنشان ریخته شود، با تعجب یکی از دانش آموزان را دیدم بدون اینکه خطایی کرده باشد از پیش آن مایع را که در سطلی بود روی سر و بدنش ریخت. در محوطه جلوی مدرسه بودم، جوانی را دیدم که سیگار میفروخت در بسته بندی های مختلف. فردی آمد و دونه ای از او میخواست اما او گفت نمیفروشد، برای سودش فقط بسته ای میفروخت.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۰۳:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. انجام وظیفه است. عذرخواهی لازم نیست. انشالله. تعبیر خوابتان این است که شما درسهای زیادی از زندگی تان می آموزید. نسبت به بعضی از مردم که به نام حمایت و پشتیبانی از شما می خواهند نظرات خودشان را به شما تحمیل کرده و در کارتان دخالت کنند، عصبانی هستید. شما آنان را نفرین می کنید که اگر به احساسات شما بی توجهی کرده و بدون اینکه شما را درک کنند، شما را به ناحق قضاوت کنند؛ خداوند هم آرامش ایشان را سلب کند و آنان را ناراحت کند تا مجازات شوند. ولی در تعجبید که بعضی از آدمهای بی آزار، چرا روحیاتشان آزرده شده و افسرده شده اند. شما سعی می کنید که همیشه در خوبیها اقدام کنید و به هر نحوی که شده باعث آرامش دیگران باشید. ولی متوجه می شوید که نمی توانید تمام احساس خودتان را خرج مردم کنید چون می خواهند نظم زندگی تان را از بین ببرند و در برنامه هایتان، هرج و مرج و اختلال ایجاد کنند.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۵۳:۱۶
رضا

رضا : با عرض سلام صبحتون بخیر
خودم را در دانشگاهی میدیدم. در امتحان مردود شده بودم. در کلاس به دانش آموزان میگفتم که چه امکانات خوبی دارند حتی دانشجوها هم چنین امکاناتی ندارند. قطار و مسیر و ریل طولانی را میدیدم. اساتیدی را میدیدم که بخاطر کار دانشجو به دردسر افتاده بودند، از جمله استاد شکور(در واقعیت او یکی از اساتید سختگیر دانشگاهی که میرفتم بود، او بی ادب بود و سختگیری های بی موردی میکرد، دانشجوهای زیادی را انداخت و اذیت کرد حتی باعث اخراج شدن بعضی از دانشجوها میشد همیشه معتقد بودم آهِ آن دانشجوها پشت سرش است) او در آن مسیر قطار بود و بخشی را درست کرد ‌و برای رسیدن به بخش دیگر داشت میدوید با وجودیکه پیر بود. در قطار به بخشی رسیدم که خرابکاری اولین دانشجو را دیدم او شیر آبی را باز گذاشته بود و بخشی که کنارش بود را هم خراب کرده بود، من آن شیر را بستم.

پاسخ
لینک۲۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۶:۱۰:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که درکتان را نسبت به مسائل بالاتر ببرید و خردمندانه تر از همیشه فکر کنید. می دانید که قبلا در اثبات توانایی ها و تحقق جاه طلبیهایتان شکست خورده اید. باور دارید که به صورتی روشمند می خواستید که همه ی کارهایتان را سازماندهی کنید و به صورت منظمی زندگی تان را به پیش ببرید. شما امروز هم می خواهید که زندگی تان را متحول کنید و موقعیت خودتان را مجددا و به صورت دقیقتری ارزیابی کنید. شما خیلی شکرگزار هستید ولی در عین حال می دانید که رفتارهای بدی هم داشته اید که دیگران را آزرده اید. شما امروز مجرب تر از قبل هستید و سعی می کنید که اشتباهاتتان را اصلاح کنید. بزرگترین اشتباهی که شما در ابتدا مرتکب آن شدید این بود که زیاده از حد به احساسات و تمایلات خودتان و دیگران توجه کردید و خویشتندار نبودید. حالا یاد گرفته اید که احساساتتان را کنترل کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۲۵:۴۵
رضا

رضا : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم به کلاسی میرفتم که معلمش آقای خوش برخوردی بود و اکثرا لبخند میزد، در واقعیت او را در یکی از سوپرمارکت های نزدیک به خانه ی قبلی مان دیده بودم، یکی از فروشندگان/صاحبان آن مغازه بود. من به آن کلاس میرفتم اگرچه درس در آنجا برایم جدی نبود و حالت تفریحی داشت. در ادامه خودم را در کلاس خانم معلمی دیدم. او آن خوش برخوردی آن معلم را نداشت و حتی کمی عصبانی بود. عصبانی بود از اینکه صدای کلاس مجاور، که آقای معلمی در آن صحبت میکرد، به گوش ما میرسید. گفت که پنجره را ببندیم، من رفتم سمت پنجره و چک کردم که محکم بسته شده باشد، خود او هم بعد از من آمد تا از محکم بسته شدن پنجره اطمینان حاصل کند. بعد از کلاس، سمت در خروجی آنجا که بودم، نمیدانم چرا پسر آن خانم با مشت یا چی مرا میزد. در انتها مسیری که در بیرون طی میکردم را میدیدم. مسیر تاریکی بود شب هم بود.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۴۶:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از تعامل با مردم و در جاهای مختلف زندگی تان، از تجاربی که کسب می کنید استفاده می کنید و درسهای زیادی را لا به لای لحظات زندگی تان می آموزید. آقای فروشنده هم سعی کرده است که به شما مسئله ای را که فکر می کند خردمندانه است، یاد دهد و سبک فکری خودش را به شما بیاموزد. شما اما وارد فاز تازه ای از زندگی تان شده اید و معلم تازه ای پیدا کرده اید که بسیار جدیست و نه با کسی تعارف و رودرواسی دارد و نه به کسی بی احترامی می کند، نه نظراتش را به کسی تحمیل می کند و نه حاضر است برای خوشایند دیگران، از افکار خردمندانه و عقلانی و تجارب خودش، چشم پوشی کند و حرفی بزند که صرفا مردم او را دوست داشته باشند. هر چند که شما فکر می کنید که او به خاطر اینکه مرتب تملق دیگران را نمی گوید و صریح و شفاف صحبت می کند، شاید عصبانیست! شما برای اینکه بتوانید از آموزه های این خانم بهره ببرید، باید سعی کنید که خط فکری ثابتی داشته باشید و به هر کسی که ادعای فضل می کند گوش ندهید. شما در بخشی از این کلاس، این خانم را نفرین کردید که به عذاب شما دچار شود. به کسی که سعی می کرد که دوست شما باشد و یاری تان کند که مشکلاتتان را حل کنید، آرزوی بدترینها را داشتید. به کسی که روزی 18 ساعت کار می کند، توهین کردید و خواستید که او به احساسات شما توجه بیشتری بکند. فکر کردید که با پرداخت بیشتر در خوابهای تلگرامی او را خریده اید تا تمام وقتش را صرف شما و احساساتتان کند! برای همین پاسخ بجایی به شما داده شد و مدتها در تاریکی ماندید. حالا برگشته اید و امیدوارم دوباره به تاریکی کشیده نشوید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۰۹:۵۵
Shima11

Shima11 : سلام.مخفی بمونه.دیشب نفتی بود)

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۸:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز به راهنمایی دارید که برای رسیدن به موفقیت و کسب اهدافتان باید چگونه زندگی تان را مدیریت کنید. در زندگی واقعی، شما نمی توانید خیلی به عشق و محبت و لطف کسی اعتماد کنید. بلکه اگر بخواهید زندگی موفقی در کنار شایان داشته باشید باید مثل یک غلام مطیع و تابع او باشید و هر چه گفت بپذیرید. همچنین باید اخلاقتان بسیار خوب باشد و او از شما راضی باشد. در اینصورت است که شما تاثیری ماندگار روی او می گذارید و خیال او راحت می شود. شما باید نشان دهید که با ایمان هستید و می خواهید برای او بمانید نه اینکه اهل قهر و جدایی. باید سعی کنید که همیشه تعادل و آرامش را در زندگی تان حفظ کنید و افراط و تفریط نکنید. همچنین باید با سیاست رفتار کنید تا گرمی و محبت بین شما ماندگار شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۱۰:۱۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.