تعبیر خواب مدرسه رفتن
اگر خواب ببینید در مدرسه درس می خوانید، در بیداری به موضوعی آگاه خواهید شد که موجب عاقبت به خیر شدن شما شده و باعث می شود که با دیدی باز به زندگی نگاه کرده و از زندگی درسی بگیرید که خوب زندگی کنید. اگر خواب ببینید دوباره کودک شده اید و به مدرسه می روید، در اثر ساده لوحی و زود باوری برای شما مشکلی به وجود می آید که موجب ناراحتی شما شده و از زندگی درس می گیرید.
لوک اویتنهاو می گوید :مدرسه رفتن در خواب تعبیرش عاقبت به خیر شدن است. مدرسه پر از شاگرد یعنی وجود مشکلات، جزو شاگردان بودن تعبیرش رنج و زحمت است. اگر خواب ببینید در مدرسه ای حضور دارید، در کارهایی ادبی امتیازی به دست می آورید.
اگر ببینید در هنگام نوجوانی به مدرسه می روید، اندوه و بدبختی زمان حال شما را به یاد تفریحات و صداقت ایام گذشته می اندازد. اگر ببینید در مدرسه کتب علمی یا فلسفی تدریس می کنید، برای به دست آوردن مقامی ادبی تلاش خواهید کرد. اگر ببینید به ساختمان مدرسه ایام کودکی نگاه می کنید، وقایع تلخ و اندوهبار بر زندگانی شما سایه می افکند.
تعبیر خواب معلم
اگر خواب ببینید که معلم شده اید، در بیداری خرد و عقل و داوری درست خود، باعث آگاهی دادن و هوشیار کردن کسی خواهید شد و عزت و جاه خواهید یافت.
تعبیر خواب دانش آموز
اگر در خواب خود را در سنی که اکنون هستید و در حالی که دانش آموز هستید ببینید، در بیداری از اموری آگاه خواهید شد که شما را برای زندگی بهتر و موفق شدن یاری کرده و عاقبت به خیر خواهید شد.
اگر خود را به صورت بچه و سر کلاس درس ببینید، مشکلاتی به دلیل ساده لوحی شما پیش خواهد آمد که از آن درس عبرت خواهید گرفت.
تعبیر دیدن کلاس درس در خواب
کلاس درسی که پر از شاگرد باشد، به وجود مشکلاتی در بیداری تعبیر می شود که همه گیر است و جزو شاگردان بودن به سختی و رنج تعبیر شده است.
تعبیر خواب حیاط مدرسه
حیاط مدرسه به روابط اجتماعی شما با دیگران مربوط می شود. اگر خواب ببینید در حیاط مدرسه به آرامی ایستاده اید، در بیداری زندگی شما آرام و بی تشویش خواهد بود. اگر خواب ببینید در حیاط مدرسه جیغ و داد کرده و بازی می کنید، در بیداری زندگی شلوغ و پر از پستی و بلندی را تجربه خواهید کرد.
تعبیر خواب مدیر مدرسه
مدیر مدرسه در خواب به کسی تعبیر می شود که در بیداری ریاست کاری را به عهده دارد و شما برای او کار می کنید یا به مجموعه قوانین و یا تنظیم کننده قوانینی تعبیر می شود که شما تحت آن مجموعه قوانین و تحت آن ریاست، کار خود را انجام می دهید. یا به معنی هدایت کننده و تصمیم گیرنده نهایی برای تعیین نوع زندگی شما در بیداری است. اگر خواب ببینید مدیر مدرسه با مهربانی کلاس ها را برنامه ریزی کرده، در بیداری زندگی آرام و خوشی در انتظار شماست. اگر مدیر مدرسه بسیار بد اخلاق و تندخو باشد، با قوانینی در بیداری سرو کار خواهید داشت که زندگی را بر شما تلخ و ناگوار می سازد.
تعبیر خواب کلاس
اگر کلاس درس شما تمیز و نوساز بوده و همه امکانات آموزشی در آن وجود داشته باشد، در بیداری زندگی مرفه و خوبی خواهید داشت و اگر خواب ببینید سر کلاس خراب و کثیف و بدون امکانات و پر از شاگرد درس می خوانید، در بیداری تحت فشار و سختی های زندگی قرار گرفته و تعدادی افراد نا موفق و فقیر در جوار شما کار یا زندگی خواهند کرد.
تعبیر خواب کلاس درس دانشگاه
اگر خواب ببینید که در دوره دانشگاه سر کلاس هستید، به مقام بالا خواهید رسید و ارتقای وضعیت اجتماعی خواهید یافت.
تعبیر خواب کلاس دانشگاه
تمیز بودن و با امکانات کامل بودن کلاه دانشگاه، خبر از زندگی مرفه و رسیدن به مقام بالای بیننده خواب در بیداری را می دهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali : سلام، من در یک کلاس داستان نویسی یک ماهی بودم که به آن و دوستان حاضر در آن علاقه هم داشتم با آنکه دغدغه و هدف اصلی من نبود، اما نگاهم با برگذار کنندگان آن متفاوت بود از لحاظ مختلف(من طرفدار ارزش آنها نه، که داشتن اینطور هم آموزش می دادند و میدیدند) در نهایت با یک رای گیری برای اعضای دائم و افتخاری من تنها کسی بودم که دائم نشدم یعنی قریب به اتفاق منفی دادن، یعنی محترمانه طرد شدم، و خودم بهمین دلیل دیگر نمی روم چون دلم گرفت، هیچکادمشان نفهمیدن که بهشان علاقه دارم و میخواهم بهشان کمک کنم چون آنها برایم مهم و ارزشمند هستن، همان موقع خوابی دیدم:
در خواب ملکه انگلیس را دیدم که مسن اما تر و تمیز، در جایی مانند یک انباری یا یک زیر شیروانی تقریبا نیمه مرتب به سبک معماری غربی آمده ایستاده و یک نفر شبیح یک بازرس در پشت یک میز بلند نشسته و سن او را می پرسد، به نظرم میگفت 108 سال اما بعد از چند بار تکرار دوطرف دیدم 128 سال تائید شد، پیش خودم گفتم بهش نمیخوره، بخاطر سن بچه هاش، خلاصه به چشمانم نگاه کرد و گفت دنبال یک مدرسه در دل صحرا میگردد؛
این را بگویم از نظر من ایران یک کشور خشک و بیابانی است، گفتم شاید در تعبیر کمکی کند.
فریبا هراتی
: سلام. اتاق زیر شیروانی بیانگر ضمیر ناخودآگاه و خرد و عقلانیت شماست و شما مدل فکریتان مدرن و امروزی و تا حدودی آمیخته با فرهنگی غربی است و بسیار با پرستیژ و با کلاس رفتار می کنید. شما احساس می کنید که شما را مورد قضاوت قرار می دهند و می خواهند ارزش شما را محک بزنند. در وهله ی اول به نظر می رسد که شما شخصیت موفقی دارید و قدرت و اختیار شما بالاست و برای رسیدن به خواسته تان تمام هم و غم خودتان را روی کاری که در دست دارید می گذارید و نهایت تلاشتان را می کنید که به پیروزی برسید. شما می خواهید جهان را بهبود بخشیده و همه چیز مرتبط با خودتان را به بالاترین صورت ممکن تکامل ببخشید. ولی بعد احساس مردم نیست به شما این است که شما آدمی هستید که همه چیز دارید و پول راحتی به شما رسیده و متوجه نیستید که دیگران چه می کشند حالا در کنار این هم قدرت و اختیارتان بالاست. شما می خواهید به عده ای کمک کنید و درس و پندی به آنها بدهید که از درون شما را طرد کرده اند و خودشان از درون بی احساس و خشک و خالی هستند و چیزی در آن ها رشد نمی کند و به کمال نمی رسد. تشکر از همراهیتون.
زینب : سلام خانم هراتی عزیزم. روزتون بخیر و شادی.
دو شب پیش خواب دیدم یک هویی با خواهرم که مجرد هستیم..تصمیم گرفتیم به مدرسه برویم . شروع کردیم به اتو زدن لباس های مدرسه امان. مقنعه و مانتو که مانتویم را درحالی که تنم بود اتو زدم! موقع رفتن دیدم مقنعه ام سفید بوده تبدیل شده به سیاه ولی خواهرم از همون اولش مقنعه اش سیاه بود. و مانتوام در حین اتو زدن بنفش یاسی ملایم بود ولی موقع رفتن شیکتر و مشکی شد. و شلوارم توی ذهنم را میدانستم سبز است که نپوشیدم و جورابم هم مشکی بود(در واقعیت همان شلوار و جوراب را دارم). میخواستیم آژانس بگیریم برویم یهو دیدم ساعت هشت شده گفتم دیر شده از فردا میروم مدرسه. بعد انگار یکهو فرداش دیدم مدرسه ام.
تصمیم گرفتم برای بچه های مدرسه ساندویچ درست کنم یادم نمیاد آیا معلم بودم در مدرسه یا دانش آموز. ساندویچ را بیرون مدرسه درست کردم در مغازه کنار دو مرد. انگار کتلت بود. انگار به آن دو مرد از قبل سفارش داده بودم ولی آماده نکرده بودن من رفته بودم کمک. تو خواب استرس داشتم ساندویچ درست کردنم دیر نشه و مردها هم دس دس میکردن و میخواستم زود درست کنم برم مدرسه که مدیر نفهمه خارج مدرسه بودم. ممنون میشوم تعبیرخوابم را توضیح دهید عزیزم.
فریبا هراتی
: سلام. شما و خواهرتان احساس می کنید که درسهای زیادی هست که باید از دنبا بگیرید و باید فکرتان را باز کنید و می خواهید که زندگی تان راحت تر باشد از کسالت و یکنواختی بیرون بیایید و هیجان بیشتری به زندگی تان ببخشید. شما و خواهرتان منفی بافی می کنید در حالی که شما در ابتدا خیلی خوشبین بودید و سعی می کنید که مثل قبل خیلی مهربان و صمیمی نباشید بلکه جدی تر و قوی تر برخورد کنید که عزتتان محفوظ بماند. شما نیاز به حمایت دارید و احساس می کنید که ایزوله شده اید و شما را کنار گذاشته اند. شما می خواهید سادگی را کنار بگذارید و سردی روابط بین خودتان و دیگران را کمتر کنید. فشار و استرس زیادی روی شماست و به همین دلیل می خواهید که چند کار را همزمان انجام دهید. شما می خواهید از دیگران حمایت کنید و از شما حمایت کنند و روابط اجتماعی تان را تقویت کنید. تشکر از همراهیتون.
Paryy : خیلی ممنون از تعبیرزیباتون .راستش اخیرا خیلی ناامیدم و فکر میکنم شکست میخورم از کسیکه بخاطر مادیات داره آزارم میده درصورتیکه اگه یکم اوضاع مادی بهتر بشع راحت میشم .
Paryy : سلام وخسته نباشید .
من اخیرا نگرانیهایی دارم از لحاظ مادی دشمن هم برمن تسلط پیداکرده دیشب دیدم در مدرسه دوران دبستان هستم البته الان دانشجو ام ،با دوستانم بودم هم از دوره ی دبستان هم دبیرستان و راهنمایی بعد رفتم دستشویی مدرسه نمیدونستم در کدوم دستشویی بر م بعد رفتم در یکی از دستشویی هامیخواستم ادرار کنم ۲تااز دوستام هم جلوی من ایستادند من ادرار کردم و ادرار هم بخودم وشلوار وکفشم و هم به کفش دوستام پاشید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس استیصال می کنید و دست و پایتان را گم کرده اید. عاقلانه و درست فکر نمی کنید و کم عقلی به خرج می دهید. گویی شما همان درسهایی را که از قبل در زندگی آموخته اید را هم هنوز یاد نگرفته اید و فراموششان کرده اید! برای درددل کردن به دوستانتان رو می آورید و از مشکلاتتان به آنها می گویید. در حالی که این افشای ناراحتی ها و غمهایتان برای دیگران فقط باعث می شود که دیگران ناراحت شده و خودتان هم حرمت و احترامتان پایین تر بیاید و خاصیتی ندارد. دوست خوبم خواب شما اشاره به این می کند که مشکلاتتان را با خدای بزرگ مطرح کنید و به اینکه او حرفهایتان را می شنود باور داشته باشید. از او کمک بخواهید و به او تکیه کنید تا انشالله خداوند شما را از مشکلاتتان رها سازد. ناامید نباشید. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم چادر مقنعه مشکی و مانتو شلوار مشکی و کفش پاشنه بلند مشکی پوشیدم. داخل یه مدرسه بودم که قرار بود اونجا تدریس کنم ولی مدیر مدرسه دودل بود که منو قبول بکنه یا نه. اوضاع مدرسه به هم ریخته بود. یکی از اتاقهای طبقه بالا کف اتاق در حال فروریختن بود و یه سوراخ درست شده بود ک میشد طبقه پایین رو دید. بالاخره ب مدیر گفتم نظرتون راجع به من‌چیه؟ گفتش صدایی ک ضبط کردی از خودت خیلی خوب نبود. گفتم اون که مهم نیست، مهم نحوه درس دادن سر کلاسه. گفت باشه بیا درس بده ولی وقتی اومدی مدرسه ما مقنعه تو بکش جلوتر. در ضمن شایعه شده شما توی سیستان بلوچستان یه کارایی کردی!!! اینارو ک میگفت یه خانومی که توی خواب هم دانشگاهی سابقم بود ولی در واقعیت چنین کسی رو نمی شناسم با پدرش کنار مدیر بود و از من بدگویی کزده بودن. منم گفتم این کارها رو من انجام ندادم. البته تو خواب میدونستم هرکار بدی هم‌انجام شده تقصیر خواهرمه! به هرحال قبولم کردن. خداحافطی کردم تا از فردا مشغول ب کار بشم. از مدرسه اومدم بیرون. وارد یه کوچه خیلی بلند شدم به نظرم آشنا بود ولی شک کردم از کدوم راه های فرعی وارد خیابون اصلی بشم. تعدادی کارگر یا شاید رفتگر تو کوچه بودن از یکیشون پرسیدم این کوچه توی کدوم خیابون راه داره گفت میدون ... ولی یه روستاست اونجا. داخل کیفم پر کتاب مدرسه بودو چون کیفم جا نداشت سه تا کتاب و جزوه دستم گزفته بودم. دو سه تا پسر بچه اومدن گفتن این کتابی که دستت گرفتی برای ماست. منم گفتم برای خودمه من معلمم. اولش ترسیدن ولی بعدش گذاشتن دنبالم کتابو ازم بگیرن. منم دویدم توی همون فرعی و انتهاش رسیدم به یه ایستگاه بزرگ اتوبوس که منو میبرد شهر خودمون.دویدم تا برم سوار اتوبوس بشم. فکر کنم سوار هم شدم.(( البته جدیدا یه مدرسه رفتم و مصاحبه دادم برای تدریس، اینطور ک فهمیدم مدیر مدرسه نظرش خیلی مساعد نبود ولی بازم امید دارم به خاطر مدرکم و سابقه کارم قبولم کنه و کلی نذر کردم)) لطفا داخل پرانتز رو نذارید توی سایت. خیلی ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. عزت و احترام شما بالا رفته و از شما حمایت مالی خواهد شد. شما می خواهید تجارب خودتان را از زندگی در اختیار دیگران قرار دهید. زندگی شما خیلی هم مثبت پیش نرفته و بخشی از آرزوهایتان عملی نشده و بنابر این نمی دانید که الگوی درستی برای موفقیت دیگران محسوب می شوید یا خیر. شما باید سعی کنید همه ی افکارتان را برای مردم توضیح ندهید و بخشی از تجاربتان را برای خودتان نگه دارید. ابراز ناراحتی ها و شکست ها برای غریبه ها می تواند از اعتبار شما کم کند. همینطور نباید عصبانی باشید جون آدمهای خبره و مجرب می توانند احساساتشان را کنترل کنند. شما می دانید که اشتباهات گذشته تان به خاطر این بوده که در شرایطی قرار داشتید که در اصل نمی شد گفت که خودتان هستید ( در آن موقع خودتان روی خودتان مسلط نبودید). شما سعی می کنید که به هدفتان برسید و اینکه دور باطل نزنید و بتوانید با سختیها مبارزه کنید. شما از تجاربتان استفاده می کنید. شما وقایع زندگی تان را در قالب شغلی که در واقع انتخاب کرده اید به خواب دیده اید ولی خواهش می کنم خوابهایتان را کوتاه بنویسید. امروز صدها کاربر همه طولانی خواب نوشته اند و برای همین ساعتها منتظر ماندید. تشکر از همراهیتون.
.Bahaarr : سلام وقتتون بخير
من محصل نيستم.خواب ديدم توي يه كلاس رياضي رفتم پاي تخته و يه مسئله اي رو حل كردم.به اين صورت كه دو عبارت رو روي نمودار رسم كردم و حاصل رو از روي شكل نمودار بدست آوردم.استاد مرد بود.حاصل عدد ٤ بود و بعد از حلش ديدم اون دو عبارت درواقع دو عدد بودن كه حاصل تفريقشون ٤ ميشد و ديدم چقد ساده حل ميشد درحاليكه من از راه سختي حلش كردم.
ممنون از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما حساب و کتاب زندگی را به خوبی درک می کنید. شما سعی می کنید که از تجاربتان استفاده کنید . شما گشایش کار می یابید و قادر خواهید بود با ثبات و پایداری کارهای سخت زمینی و مسائل مادیگرایانه را به خوبی و موفقیت انجام دهید. تشکر از همراهیتون.
گلی : سلام.وقتتون بخیر وشادی...
خواب دیدم تویه کلاسی بودم که درسی نبود و نمیدونم کلاس چی بود.دوتا پسرمم باهام بودن و کنارم روی نیمکت جلو نشسته بودیم.وقتی معلم اومد یه خانمی بود که با خوشرویی باهام احوالپرسی کرد و دوتایی میخواستیم باهم دست بدیم ولی مردد بودیم که بلاخره من به احترامشون دستمو دراز کردم وباهام دست دادن..خانم معلمه به پسرام.نگاه کرد و گفت بزرگیت اشکالی نداره وکوچیکیت شاید اذیتمون کنه ...ما رفتیم نیمکت عقب نشستیم که کسی اذیت نشه....کنارمون دوتا آقایی بودن که تو موسیقی معروف هستند.با یکیشون از کلاس اومدم بیرون و رفتیم تو یه اتاق و ایشون لحاف تشکی پهن کردن و خودشون رفتن زیرش و از من خواستن برم پیششون که باهم رابطه داشته باشیم ولی من مردد بودم و پرسیدم شما براتون اشکال نداره هربار با کسی هستید گفتن نه و انگار منم با کسای دیگه بودم و اصلا نمیدونم همسرم کجا بود. از رفتار خودم متعجب بودم و همچنان مردد مونده بودم.....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به دنبال توصیه یا راهنمایی یا کسب دانش هستید چون دارید در مسیری جدید قدم می گذارید که برایتان نا آشناست. شما می خواهید از کسی الگو بگیرید و از تجربه ی گذشته درس بگیرید. همسرتان در قلبتان نیست و برای پسر بزرگتان هم نگران نیستید ولی فکر می کنید که اگر بخواهید به فکر خوشی خودتان باشید پسر کوچک شما ضربه می خورد و از این جهت از جانب اوست که شما نگران و اذیت می شوید. شما می خواهید که شروعی تازه داشته باشید و به موقعیت و زندگی گذشته تان پایان دهید. می خواهید که در زندگی تان به هارمونی و هماهنگی برسید. ولی شما نمی توانید هر دقیقه با کسی باشید... یا فقط فکر خوشی خودتان باشید و این را می دانید. تشکر از همراهیتون
Narges : سلام خانم هراتی عزیز...دیشب تا صب درگیر این خواب بودم ک در دوره نوجوانی دبیرستان هستم و مدرسه هستیم با دوستام همش تو جمع دانش آموزی دوره هم خوش هستیم و تو حیاطیم و نماز خونه و داریم کارای دسته جمعی انجام میدیم و خیلی خوشیم و مدیر مدرسه مون همون ک قدیم واقعا مدیرمون بوده با ما خیلییییی مهربون بود و همش مراقب ما بود و من یه چکمه ی ورنی براق بللللللند شاید تا بالای زانو وشیک پوشیدم وسط خوابم ...قبل از خوابم همش داشتم از خدا بابت این بلاتکلیفی ک برا اردواجم افتاده گله میکردم و ازش میخواستم ک چی میشه پس...
فریبا هراتی
: سلام. شما قدر زندگی امروزتان را نمی دانید که خوش و ازاد هستید و از شما حمایت می شود. نگران نباشید از شما حمایت خواهد شد و ازدواج هم می کنید و خیلی بیشتر از چیزی که انتظارش را دارید از شما حمایت می شود . تشکر از همراهیتون.
نرجس : سلام خانم هراتی جان.
خوابی که میخوام تعریف کنم بارها و بارها برام تکرار شده.و هر بار با ترس و دلهره بیدار میشم و خدا رو شکر میکنم که دوران مدرسه رفتنم تمام شده! فضای خواب تقریبا هر بار متغیر است و اما جریان خواب به طور کلی یکی است.
دائما خواب میبینم که من بعد از ماه‌ها غیبت غیرموجه از مدرسه، امروز باید آماده شوم و به مدرسه برم.در خواب میدانم که با مدرسه هماهنگ شده و اونا گفتن که من میتونم برای تکمیل اون سال تحصیلی به مدرسه برم.اما همزمان که دارم آماده میشم (و معمولا یا جورابم گم شده یا ساعت دیوار از کار افتاده که باعث میشه زمان رو گم کنم و...) همش دلهره دارم که چه توجیهی برای غیبتم بیاورم و حال که مدیر و ناظم با رفتن من موافقت کرده اند، دبیرها را چگونه قانع کنم که برای درس و امتحان آماده نیستم و کتاب هام همه نو و دست نخورده هستن.
در خواب گاهی دغدغه دروسی مانند ریاضی دارم که زمان دبیرستان ضعیف بودم.اما گاهی دغدغه من دروسی ساده تر مانند ادبیات و تاریخ است!
همیشه در خواب به شدت اضطراب دارم که چگونه خود را برای امتحانات پایان سال (که مثلا نزدیک است) آماده کنم در حالی که هیچ درسی نخوانده ام وکتابهایم نو نو هستند و سر هیچ کلاسی نرفته ام!.
ممنون بابت تعبیر.
فریبا هراتی
: سلام. شما ممکن است به دنبال پر کردن خلاءی در زندگی تان باشید. چیزی که کاملا در زندگی تان از دست رفته است. درسهای زیادی هست که باید از زندگی بگیرید و اعتماد به نفس شما هنوز زیاد نیست و خودتان را کامل نمی دانید. احساس می کنید که گرمی و راحتی کافی در زندگی ندارید و حتی دوست خوبی که بتوانید به او اعتماد کنید در زندگی تان نیست. انگار همه چشمها روی شماست و می خواهید توانایی هایتان را به مردم ثابت کنید و در دلتان هم خالی است و می دانید که نمی توانید موفق باشید. خودتان را زیاد قبول ندارید. اینها توهمات شماست واقعیت نیست. تشکر از همراهیتون.
Raha : با سلام روزتون خوش
خواب دیدم سر کلاس دانشگاه نشستم کلاس فوق العاده تمیز ودیوارهای سفید ریسه های سفیدم کشیده بودن من روی یه صندلی با یه پسری نشسته بودم ردیف اول یه کم سخت نشسته بودم ولی به روی خودم نمیاوردم ردیف اخرم دوست پسرم نشسته بود همش سرش توی نوشتن و ورق اینا بود انگار کلاس درس اخلاس یازندگی بود استاد یه سوالی پرسید من با توجه به اون روزایی که با اون بودم جواب دادم که شاید دلش تنگ بشه در حین درس یواشکی نگاش کردم ببینم اصلا به من توجه میکنه نمیخواستمم بفهمه که حواسم بهش دیدم نه همش سرش به کارای خودشه
ولی فضای کلاس و نورانی بودنش خیلی دوست داشتم (انگار که کلا بیخیال من شده دیگه نظرتون بگید ممنون میشم)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درس مهمی از زندگی یاد می گیرید. مثبت اندیش خواهید شد و شخصیت شما رشد خواهد کرد و امیدهای تازه ای به زندگی تان راه می یابد. شما در کاری که می خواهید انجام دهید موفق خواهید بود و باید گذشته را در گذشته باقی بگذارید چون دوست پسر شما هم درسهایی را که لازم دارد از زندگی بگیرد، گرفته و او زندگی خودش را دارد و به شما توجهی ندارد. روزهای خوب برای شما خواهند رسید. تشکر از همراهیتون.