تعبیر خواب مدفوع (غایط)
دیدن مدفوع در خواب، پول و یا رهایی از غم و رنج است. پهن حیوانات حلال گوشت در خواب مال و نعمت است و سرگین آدمی مال حرام است. اگر کسی بستر خود را آلوده دید، از مال خود به همسرش می بخشد و اگر دید در جایی نجاست کرد و آن را پوشاند، مال خود را در جایی پنهان می کند. به تعبیری دیگر، دیدن مدفوع انسان در خواب رهایی از رنج و غم است.
مجلسی رحمه الله علیه معتقد است دیدن مدفوع در خواب خوب است چون بیننده خواب از همه غم ها و رنج ها برهد و قرضش ادا شود. در نفایس الفنون و عرایس العیون آمده که مدفوع مال حرام است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن اسهال به خواب، چون به جایگاه خود باشد، بر چهار وجه است:
- مال حرام،
- گشایش،
- نفقه کردن مال بر عیال،
- زوال غم. و سرگین دان در خواب گنج و خواسته است.
تعبير خواب مدفوع كردن در توالت
محمد بن سیرین می گوید: اگر کسی دید که در مستراح یا توالت مدفوع یا ادرار می کرد، دلیل که غرق در ثروت شود.
تعبیر خواب شستن مدفوع
اگر کسی دید که مدفوع را از خود می شوید یا در محلی مدفوع شده و آن را می شوید، نه تنها به ثروت می رسد بلکه ثروت او حلال و پاک بوده و خبر خوشی به وی می رسد که باعث روشنی چشم او خواهد شد.
تعبیر خواب مدفوع در دهان
اگر کسی خواب دید در دهان مدفوع خود یا دیگران را دارد، به ثروت بسیاری دست خواهد یافت که از راه حرام به دست می آید.
تعبیر خواب خوردن مدفوع
خوردن مدفوع در خواب، چه مدفوع خود بیننده خواب باشد، چه مدفوع دیگری و یا مدفوع حیوانات، به رسیدن به ثروت اما از راه حرام تعبیر شده است.
تعبیر خواب شستن مدفوع نوزاد
اگر کسی خواب دید مدفوع نوزادی را که می شناسد می شوید، به ثروت خواهد رسید ولی اگر خواب دید مدفوع نوزادی را که نمی شناسد می شوید، هم به ثروت خواهد رسید هم در کاری که تازه شروع کرده به موفقیت های زیادی خواهد رسید که در نتیجه آن کار سرمایه او افزایش پیدا خواهد کرد.
تعبیر خواب دستشویی رفتن
اگر کسی خواب دید که به دستشویی می رود تا در آنجا مدفوع یا ادرار کند، به ثروت رسیده و پولدار خواهد شد.
تعبیر خواب شستن توالت
اگر کسی خواب دید که توالت را می شوید، از راه حلال به امرار معاش خواهد پرداخت و روزی پاکیزه به او خواهد رسید.
محمد ابن سیرین می گوید: سرگین اسب و گاو، مال و نعمت است. اگر ببیند سرگین بسیار دارد، دلیل که او را مال و نعمت بسیار حاصل شود و سرگینِ مردم مال حرام است. اگر ببیند در بستر خویش پلیدی کرد، دلیل که مال خود را بعضی به عیال خود دهد. اگر ببیند چو سرگین افکند و آن را به خاک بپوشاند، دلیل که مال خود را در زمین پنهان کند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند سرگین مردم می خورد، دلیل که مال حرام خورد و از حرام مال به دست آورد. اگر ببیند به جایگاه مجهول سرگین افکند، دلیل که مال خویش را به جائی هزینه کند که در آن مزد و ثواب نباشد. اگر دید تن خویش را جمله به سرگین آلوده است، دلیل که در گناهی افتد. اگر دید او را اسهال پدید آمد، دلیل که او را از پادشاه غم و اندوه رسد.
حضرت دانیال می گوید: سرگین مردم را به خواب دیدن، دلیل برمال حرام کند و سرگین چهارپایان نیز مال حرام است. اما سرگین دد و دام مالی است که به ظلم به دست آید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
لیلا : سلام وقتتون
فریبا هراتی
:
سلام. دوست عزیز ضمن اینکه شما باید هر خواب را فقط در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید و این خواب شما هیچ ربطی به مدفوع ندارد، طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
لیلا : عذر میخوام مشکل از اینترنت بود ،خواب اول راجب مدفوع بود خواب دوم راجب پارچه اشتباه ثبت شد
فریبا هراتی
: استدعا می کنم عزیزم.
لیلا : سلام وقت بخیر
مامانم خواب دیدن که من و ایشون و چند نفر از دوستام درون یک اتوبوس و درحال سفر کردن هستیم ،همه به راننده میگن نگهداره که من برم دستشویی ولی نگه نمیداره و متاسفانه من نمیتونم خودمو کنترل کنم و روی دوستام مدفوع میکنم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و مادرتان سعی می کنید که در مورد مسئله ای از جماعت تبعیت کنید و همرنگ جماعت شوید و اختیار و کنترلی روی اینکه زندگی تان به کجا می رود ندارید. شما نیاز دارید که احساسات منفی را از وجودتان دفع کنید و مشکلات مالی تان را رفع کنید. اما چون این امکان برای شما وجود ندارد که آزادانه بتوانید به خواسته تان برسید، و نمی توانید با کسی که محرم اسرار شماست در خلوت خودتان درددل کنید. مشکلات را در دلتان نگه می دارید و به اعصابتان فشار وارد می شود. شما مجبور هستید که بار مشکلاتتان را با درددل کردن نسبت به مشکلاتتان، روی دوستانتان خالی کنید و آنها از این بابت ناراحت می شوند. شما نمی توانید جلوی ابراز خشمتان یا دشمنی تان را نسبت به اشخاصی؛ بگیرید و به آنها نشان خواهید داد که از ایشان عصبانی هستید. تشکر از همراهیتون.
مرجان : سلام وقت بخیر.خواب دیدم رفتیم جایی مهمانی و خانواده عمم هستن ا پسر عمم(نامزد سابقم) اومداز دل بابام دربیاره پدر و مادرم باهاش دعوا کردن و درنهایت خانواده ها دعواشون شد مادرم میونه خوبی باهاشون نداره. پسرعمم زد بیرون رفت یه جایی که اذیتش میکردن پسرا(مثل خانه قمار) من رفتم نجاتش دادم دنبالمون بودن.رسیدیم به یه جوب پهن و بزرگ که فاضلاب بود و توش پراز مدفوع و ادرار. مادرم و چند نفردیگه میگفتن تنها راهه نجاتتون اینه که بپرین توی این جوب من ترسیدم میگفتم میمیرم مامانم میگفت نمیمیری این وصل میشه به فاضلاب شهری. من و پسر عمم رفتیم توی جوب ولی آبش خیلی شدت داشت مثل رودخونه بود و به قسمتی رسیدیم که فضای بزرگی و دیوارای بلندی داشت و از دور نگاه میکردم آبش ظلال بود از نزدیک آبش یکم کدر بود ولی آخره خوابم دیدم که نجات پیدا کردیم و از رودخونه در اومدیم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و پسر عمه تان هنوز همدیگر را دوست دارید و به خاطر شرایط بدی که بین شما برقرار است، پسر عمه تان عصبانی می شود و ریسک می کند و شما دوست دارید که به او کمک کنید. شما با موجی از جریانات منفی و متعفن روبرو هستید و دیگران از جمله مادرتان معتقد هستند که اگر شما بخواهید با هم باشید باید با مشکلات و سختی های زیادی مواجه شوید و به شما توهین شده و از ارزش و اعتبارتان کاسته خواهد شد. شما برای با هم بودن حاضرید ریسک کنید و خطر را به خودتان بخرید و با سختی ها مقابله کنید تا شاید بعدا در آینده بتوانید زندگی نرمال و خوبی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
maryam : سلام روز شما و همکاراتون بخیر
خواهرم خواب دید که توی خونشه و درکمدی رو باز میکنه و میبینه کمد به یه تراس ختم میشه، بعد دیده که شوهرش با خانمی که قبلا یه کار مشترک داشتن و رابطه عاطفی هم داشتن اما الان دیگه تموم شده، تو تراس هستن. اونجا پراز مدفوع هست و اون خانم مدفوع ها رو توی یه دیگ میپخته و میداده به شوهرش که بخوره. وقتی به شوهرش گفته نخور اینا چندشن، اون جواب داده که اینا خیلی خوبن و تو نمیفهمی.
بیدار میشه درحد باز کردن چشم و دوباره میخوابه و خواب میبینه پدرشوهر بایه بسته نون تست میاد خونش که توی اونها هم از همون مدفوع ها بوده.
خیلی ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شما به رازها و مسائلی که دوست ندارد کسی از آنها با خبر باشد، فکر می کند و درک او نسبت به مسائل بالاتر رفته است. او به خاطرات تلخ رابطه ی همسرش با خانم همکار فکر میکند و این مسائل برای خواهرتان چندش آورد و کثیف جلوه می کند. این خانم کارهای کثیف و چندش خودش را به خورد همسرش می دهد و همسر او خبر ندارد که خانمش می خواسته به او خیانت کند. الان اگر با همسرش صحبت کنید و بگویید که زن تو آدم خوبی نیست، او خواهد گفت که خیلی هم همسرم خوب است و تو نمی فهمی. روزی خواهر شما هم زیاد خواهد شد و به ثروت و رفاه بیشتری خواهد رسید. ولی احتمال ( نه به صورت قطعی بلکه شاید) پدر شوهرتان هم قبلا رفتاری مشابه همسرتان داشته است. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقت بخير خداقوت، مادرم ديشب خواب ديدن كه به همراه من در خونمون بوديم و در توالت اب فاضلاب زده بود بالا و مي بينند يه دمپايي مردانه تو ابه كه سرش درون چاه توالت بوده و تهش تو اب معلق بوده و با اينكه بدش مي اومده ولي گفته چاره اي نيست بايد تميز بشه و يه دستكش دستشون كرده و دمپايي رو در اورده و بعد مي بينندزيراون يه مشما پلاستيكي درون چاه كردن به من ميگه ببين چيكار كردن ، اينا چه كاراييه اينا ميكنن و اون مشما رو هم با اينكه بدش مي اومده در مي ياره و دوباره مي بينه يه سري فوم هايي كه در ساختمانها به كار ميره فرو كردن توي اون چاه و به من ميگه چاره اي نيست اين رو هم بايد در بيارم و با سختي و چون فوم ها پايين تَر بوده مجبور ميشه روي دو زانو بشينه (در تمام مدتي كه اين ها رو در مي اوردن مواظب بوده نجس نشه) و فوم ها رو در مي ياره و اب ها ميره پايين كه مي بينه يه مار كوچك(بچه مار) و خيلي باريك از چاه در مي ياد و مامانم ميگه كاريش نداشته باشيم بزار اينم بره و ماره ميره كه مامانم بيدار ميشه ممنون از زحمات شما.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما و یا شما، راجع به یک سری مسائل، احساسات خودتان را نگه داشته اید و در سینه تان حبس کرده اید و راجع به آن حرفی نزده اید. و الان باید این احساسات منفی را رها کنید و راجع به آن درددل کنید. شما باید از شر شرایط متعفن و روابط قدیمی با کسانی که فکرتان را ناراحت کردند خلاص شوید. شما احساسات خودتان را سرکوب کرده اید و آن را از دیگران مخفی کرده اید و حالا یکی یکی راجع به این مسائل، راجع به عملکرد و عقاید یک مرد، یا رازهای پنهانی که دارید حرف خواهید زد و احساسات منفی زودگذری را تجربه خواهید کرد ولی بعد از آن فکرتان باز می شود و خیالتان راحت خواهد شد چون بعد از درد دلهاست که مادر شما می تواند دلائل رفتاری خودش را در شرایط مختلف با شما مطرح کند و شما از تجارب او می توانید استفاده کنید. تشکر از همراهیتون.
Golnesa : سلام. وقتتون بخیر. ببخشید چهارشنبه بعدازظهر خواب دیدم خونه خواهرم بودم بعد نزدیک دستشویی یه دفعه مدفوع کردم روی پله ها. پله ها مثل پله برقی بود. سه جاش مدفوع کردم. بعد میخواستم بشورم دیدم نمیشه با دست برداشتم بردم تو دستشویی بریزم و اب بزنم بره و میخواستم جاش رو رو پله ها با اسکاج و کف تمیز کنم. داشتم با دست میبردم خواهرم اومد اونجا و داشت از دست خواهرزاده ام گله میکرد.
فریبا هراتی
: سلام. شما نسبت به بعضی مسائل احساس منفی نسبت به خودتان دارید و خودتان را کامل و موفق نمی دانید. در حالی که مشکلات شما حل خواهد شد و سختی ها و نگرانی هایتان تمام می شود ولی شما باید منفی بودن و یا احساس شرم نسبت به بعضی مسائل را کنار بگذارید و مثبت اندیش باشید تا بتوانید خاطرات تلخ و نگرانی ها را از زندگی تان پاک کنید. تشکر از همراهیتون.
Rasta : سلام ، من خواب میدیدم تو سالن خونه مادربزرگم که فوت شدن خونواده ام خوابن و داره بارون خیلی شدیدی میباره و مادربزرگم داشت جون میداد و مرد و من میخواستم برم دستشویی ولی میترسیدم قبل اینکه برم تو حیاط احساس کردم راهی که آب میره داخل چاه بسته هستو من آمدم دیدم که چاه جایی هست که مامانم خوابه و راهش رو باز کردم آمدم دوباره برم دستشویی ولی دیدم بارون بند اومده و هوا صاف شده و یه تیکه هایی از ابر تو آسمون بود و خیلی هوایه قشنگی بود وآمدم پشت در حیاط خونه و نشستم دستشویی کردم یکم مدفوع و صدا همسایمونو از تو کوچه مبشنیدم که داشت با یه پسر بچه دعوا میکرد و میگفت ما رو نمیزاری بخوابیم از پشت در حیاط پا شدم آمدم دور شیر آب که یه حوضچه کوچیک بود نشستم ک دوباره مدفوع کدم که همسایمون آمد تو حیاطو مامانمو داشت صدا میزد و گفت به مامانم میای بهم کمک کنی این پسر بچه رو گیر بندازم و با یه کاسه که داخلش بنه بود گفت بزنیمش مامانم گفت من خیلی خسته ام چون داشتم مادرمو نگه میداشتم و داشت اشاره میکرد به مادربزرگم که من احساس کردم زنده شده و کنار مامانم وایستاده و خیلی لاغر بود و گفت به همسایمون که زنده شده و در همین حین مامانم که نزدیکم بود و من هنوز داشتم مدفوع میکردم گفت مامان چقد مدفوعت بو میده گفتم شما برین اونورتر تا من خودمو بشورم و اینا رو هم با خاک انداز جمع کنم و خودمو تمییز شستم و میخواستم مدفوعا رو از رو زمین با خاک انداز و خاک جمع کنم که همسایمون به مامانم گفت مادرت چه جونی میده و این جمله رو فکر کنم دو سه بار گفت و گفت ما که بهش گفتیم بمیری ما که هواتو داریمو برات خیرات میفرستیم .با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که احساسات منفی، ترسها، خشم و نگرانی های مالی تان را دور بریزید و به شدت تحت تاثیر این احساسات منفی قرار گرفته اید. روح مادر بزرگتان شاد. او در آرامش نیست و بسیار نگران است. مادر شما خیلی احساساتی است و شما نگران هستید که او احساسات و افکار منفی را در خودش تلمبار کند و به روحیه اش آسیب برسد پس سعی می کنید که با او حرف بزنید و نگذارید که او غمگین و افسرده باشد. وقتی حال مادرتان بهتر باشد، مادر بزرگتان هم احساس آرامش بیشتری می کند. شما خودتان هم سعی می کنید که افکار ناراحت کننده ای که آزارتان می دهند را با دیگران مطرح کنید و حریم خصوصی برای خودتان قائل نمی شوید و مادرتان از اینکه شما اینقدر از مسائل مختلف دوروبرتان احساس منفی دارید و نگرانید، ناراحت است و نمی خواهد که شما خیلی نسبت به شرایط زندگی تان بدبین باشید. شما هم مطابق خواست مادرتان عمل می کنید و نگرانی هایتان را دور می ریزید و می خواهید که شروعی تازه برای خودتان بسازید. همسایه ی مادر بزرگتان برای او طلب آمرزش می کند و می گوید که از او راضی است و او را حلال کرده است. تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم پولی یا چیزی دیگر (شبیه شیی فلزی مثل باطری) به یکی از دانشجویانم می دهم برای من چیزی تهیه کند. این چیز در واقع مخلوطی از مدفوع و یک چیز دیگر که خوردنی (مثل گوشت) بود و در دو تشت کوچک برایم آورد که رنگ آن قهوه ای روشن بود. من با اینکه گاهی احساس چندش می کردم ولی میخوردم چون فکر می کردم باید بخورم ولی همه اش را نتوانستم بخورم و گذاشتم برای بعد.در ادامه خواب ام در ذیل موضوع مدفوع بقیه خوابم را در اینجا می نویسم. دیدم در جایی هستم شبیه یک خوابگاه دانشجویی در خارج. دو اتاق شبیه توالت یا حمام و دو اتاق قدری بزرگتر کنار آن بود و انگار برای همه یک ست چهار اتاقی بود که بیشتر شبیه نمره حمام بودند. تشت های فوق (ترکیب مدفوع و گوشت) را آنجا گذاشتم و دیدم کارگرهای تاسیسات انگار دارند تغییراتی در آن طبقه از خوابگاه می دهند. بعد فردایش را دیدم که از سرکار آمدم و هر قدر گشتم اتاق های خودم را پیدا نکردم. هراسان بودم و وقت زیادی با جزئیات صرف گشتن کردم. بعد به فکرم رسید شاید اتاق هایم در طبقه دوم یا پایین بود چون انگار دیروز اولین روزی بود که آنجا اقامت کرده بودم. رفتم آنجا را گشتم ولی دیدم نه - آن طبقه نبود دوباره برگشتم به طبقه سوم و همچنان سرگردان بودم که از خوب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم قبل از تعبیر خوابتان از شما استدعا می کنم که وقتی بین خوابهایتان اصلا بیدار نشده اید و کلا یک خواب محسوب می شوند، به هیچ وجه خوابتان را دو بخشه نکنید و همه را یکجا ارسال کنید. زمانی مهم است که شما خوابتان را جدا بنویسید که بین آنها حتی یک ثانیه بیدار شده باشید. من خوابتان را ویرایش می کنم تا اگر نکته ای در ابتدا و انتهای آن بود که به هم مربوط می شد، از قلم نیافتد. شما به خاطر موضوعی نیاز به حمایت دارید و درخواست کمک می کنید. شما از نظر احساسی خسته شده اید و می خواهید که انرژی و نشاط بیشتری به زندگی تان بیاید. ولی از جهتی ، به خاطر این درخواست کمک از دیگران، ممکن است احساس گناه و بی ارزش بودن داشته باشید و اعتماد به نفستان کم شود. شما نیاز به انرژی بیشتری دارید و می خواهید که به خواسته های فیزیکی و یا احساسی تان برسید. شما سعی می کنید که در مقاطع مختلف از حمایت دوستانتان یا شاگردانتان بهره ببرید هرچند که قلبا راضی به این نیستید که نیاز به حمایت آنان داشته باشید. شما باید روی ذهن و جسمتان کار کنید و اخلاقتان را بهتر کنید. غرور زیاده از حد هم خوب نیست و هیچ اشکالی ندارد که آدم روی نقاط ضعفش کار کند و خودش را پیدا کند. شما ممکن است فکر کنید که آن مقطع قدیم و موقعیت قدیمتان از دست رفته و یا فرصتی را از دست داده اید و دیگر نمی توانید مانند قبل جایگاه خودتان را حفظ کنید. شاید فکر می کنید که پیش دانشجویانتان از جایگاه پایین تری حالا برخوردار هستید ولی اینطور نیست. تشکر از همراهیتون.
رعنا : درود بر شما نازنین. دیشب دیدم میخواستم تاکسی بگیرم اما خارج از ایستگاه، سوار اتوبوس بی ار تی شدم. به جز خانوم های سن بالای مذهبی که کاملا پوشیده و با مانتو و روسری مشکی بودن، بقیه (دختران جوان لاغر) کاملن برهنه روی صندلی نشسته بودن و دلیلشون هم کرونا بود! برای همه عادی می نمود، اما من متعجب بودم و دنبال جایی برای نشستن میگشتم. به هیچ وجه دلم نمیخاست پوشاکم رو دربیارم. به مقصدم رسیدم(کلاس زبان المانی که با واقعیت متفاوت بود.) در زمان استراحت رفتم دستشویی، ۳تا کنار هم بود: دوتا ایرانی یه فرنگی؛ و هر سه کثیف. پوپ های ریز و درشت روی توالت بود. چندشم شد و رفتم به مدیر اطلاع بدم. مشغول صحبت با کسی بود و به من گفت: هیس! ازین واکنش خوشم نیومد و زیرلبی بهش گفتم: بی شخصیت! و به دستشویی برگشتم. سرویس تمیز شده بود و من دستشویی وسط که فرنگی بود رو انتخاب کردم. پیش از بستن در، یه توله سگ مامانی و یه گربه خوشگل اومدن جلوم و قربون صدقشون رفتم. سپاس و روزتون سرشار از ارامش
فریبا هراتی
: سلام. شما مجبور می شوید برای رسیدن به بعضی از خواسته هایتان از جماعت تبعیت کنید و همانکاری را بکنید که همه می کنند. عده ای خودشان را به تقدیر و سرنوشت می سپارند و از این جهت احساس امنیت می کنند و عده ای احساسات خام خودشان را رک و پوست کنده با هم مطرح می کنند و از نگرانی ها و ترسهایشان با هم صحبت می کنند. شما دوست ندارید افکارتان را با کسی مطرح کنید. شما دوست دارید که مردم افکار ناراحت کننده شان را هر جایی مطرح نکنند و از اینکه دیگران مشکلات و سختی هایشان را نسبت به مسائل اقتصادی تحت هر شرایطی بازگو کنند بدتان می آید. از اینکه نظرات تان را نادیده بگیرند متنفرید. بعضی وقتها احساس می کنید که حیوانات با تمام عشق و صداقتی که در روحشان هست از انسانها بی آزار تر هستند. احساس وفاداری و بینش در وجودتان قویست کما اینکه روحیه ای مستقل، خلاق و قوی دارید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی.خواب از زبان خواهرم:لطفا خوابم نمایش داده نشود.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که عده ای از دولتمردان سعی می کنند که با امریکا مذاکره و رفع اختلاف کنند و این کار را بدون مقدمه چینی و با نوعی بی نظمی انجام می دهند. شما اما تمایلی به این ندارید که در مسائل سیاسی دخالتی بکنید و این مسائل را تحلیل کنید. اما دیدن پسرخاله تان در خارج از کشور این است که او سعی می کند با نظم و دیسیپلین زیادی زندگی کند و خیلی با خارجی ها صمیمی نیست. راه پیشرفتی مشابه او برای شما بسته است و شما به این فکر می کنید که او متمول است. اما او هم برای پیشرفت در زندگی اش با موانع و مشکلات زیادی روبروست و شما اگر واقعیت ها را در مورد زندگی او بدانید، هرگز نخواهید خواست که جای او باشید. شما فقط پیشرفت را می بینید ولی تحقیر ها و نقاظ ضعف زندگی به جای او داشتن را نمی دانید. تشکر از همراهیتون.