تعبیر خواب مدفوع (غایط)
دیدن مدفوع در خواب، پول و یا رهایی از غم و رنج است. پهن حیوانات حلال گوشت در خواب مال و نعمت است و سرگین آدمی مال حرام است. اگر کسی بستر خود را آلوده دید، از مال خود به همسرش می بخشد و اگر دید در جایی نجاست کرد و آن را پوشاند، مال خود را در جایی پنهان می کند. به تعبیری دیگر، دیدن مدفوع انسان در خواب رهایی از رنج و غم است.
مجلسی رحمه الله علیه معتقد است دیدن مدفوع در خواب خوب است چون بیننده خواب از همه غم ها و رنج ها برهد و قرضش ادا شود. در نفایس الفنون و عرایس العیون آمده که مدفوع مال حرام است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن اسهال به خواب، چون به جایگاه خود باشد، بر چهار وجه است:
- مال حرام،
- گشایش،
- نفقه کردن مال بر عیال،
- زوال غم. و سرگین دان در خواب گنج و خواسته است.
تعبير خواب مدفوع كردن در توالت
محمد بن سیرین می گوید: اگر کسی دید که در مستراح یا توالت مدفوع یا ادرار می کرد، دلیل که غرق در ثروت شود.
تعبیر خواب شستن مدفوع
اگر کسی دید که مدفوع را از خود می شوید یا در محلی مدفوع شده و آن را می شوید، نه تنها به ثروت می رسد بلکه ثروت او حلال و پاک بوده و خبر خوشی به وی می رسد که باعث روشنی چشم او خواهد شد.
تعبیر خواب مدفوع در دهان
اگر کسی خواب دید در دهان مدفوع خود یا دیگران را دارد، به ثروت بسیاری دست خواهد یافت که از راه حرام به دست می آید.
تعبیر خواب خوردن مدفوع
خوردن مدفوع در خواب، چه مدفوع خود بیننده خواب باشد، چه مدفوع دیگری و یا مدفوع حیوانات، به رسیدن به ثروت اما از راه حرام تعبیر شده است.
تعبیر خواب شستن مدفوع نوزاد
اگر کسی خواب دید مدفوع نوزادی را که می شناسد می شوید، به ثروت خواهد رسید ولی اگر خواب دید مدفوع نوزادی را که نمی شناسد می شوید، هم به ثروت خواهد رسید هم در کاری که تازه شروع کرده به موفقیت های زیادی خواهد رسید که در نتیجه آن کار سرمایه او افزایش پیدا خواهد کرد.
تعبیر خواب دستشویی رفتن
اگر کسی خواب دید که به دستشویی می رود تا در آنجا مدفوع یا ادرار کند، به ثروت رسیده و پولدار خواهد شد.
تعبیر خواب شستن توالت
اگر کسی خواب دید که توالت را می شوید، از راه حلال به امرار معاش خواهد پرداخت و روزی پاکیزه به او خواهد رسید.
محمد ابن سیرین می گوید: سرگین اسب و گاو، مال و نعمت است. اگر ببیند سرگین بسیار دارد، دلیل که او را مال و نعمت بسیار حاصل شود و سرگینِ مردم مال حرام است. اگر ببیند در بستر خویش پلیدی کرد، دلیل که مال خود را بعضی به عیال خود دهد. اگر ببیند چو سرگین افکند و آن را به خاک بپوشاند، دلیل که مال خود را در زمین پنهان کند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند سرگین مردم می خورد، دلیل که مال حرام خورد و از حرام مال به دست آورد. اگر ببیند به جایگاه مجهول سرگین افکند، دلیل که مال خویش را به جائی هزینه کند که در آن مزد و ثواب نباشد. اگر دید تن خویش را جمله به سرگین آلوده است، دلیل که در گناهی افتد. اگر دید او را اسهال پدید آمد، دلیل که او را از پادشاه غم و اندوه رسد.
حضرت دانیال می گوید: سرگین مردم را به خواب دیدن، دلیل برمال حرام کند و سرگین چهارپایان نیز مال حرام است. اما سرگین دد و دام مالی است که به ظلم به دست آید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
عسل صادقی : سلام خانم هراتی عزیز
قبل اذان خواب دیدم با یه مرد ناشناس که میگفتن وکیلمه تو یه جایی شبیه یه دانشگاه هستیم که مثلا دادگاهمه . فامیلی وکیل حبیبی بود من هر چی نگاش میکنم میبینم شبیه وکیل حودم نیست . تو اطاق ۴ نفره خوابگاه من تنهایی اطاق داشتم و ازین بابت خیلی خوشحال و راحت بودم . نگهبان اون دانشگاه خیلی بهم کمک میکرد . بعد انگار دادگاهمون تموم شد من همش منتظر یه وکیل زنم بودم تو خواب که نیومد(وکیل واقعیم مرده ) دادگاهم خیلی سریع تموم شد وفقط یادمه نشد اصلا اونا حتی حرفی بزنن . متهم نبود . بعد دادگاه حودمو وکیلمو شاهدم و وکیل اون و تو شهر نور سر چهار راه دیدم . وکیلش سرش تو گوشیش بود و با خنده از خجالت میگفت فکر کنم به نفع شما باشه . دو تا دختر کم سن و پیش خودم و دختر داییم همونجا میدیدم . انگار یکیشون دوست دختر متهم بود یا همچین چیزی اصلا زیبا نبودن . خیلی هم با ما خوب بودن و میگفت متهم واسمون تعریف کرده راجع شما دوتا .گفته سارا و معصوم .تعجب کردم کهچرا اسم منو چیزی که صدا میزد ,نگفت و گفته معصوم ! دختره میگفت به من گفته من با هیچ کی نمی تونم ارتباط برقرار کنم و همش تقصیرهمعصومه که چه ها کرد با من با پسرا دوست بود با فلان ساندویچی دوست بود . دختر داییم گفت من گفتم این بهت شک داشت , گفتم اصلا هم شک نداشت من که ساندویچی دوست نبودم فقط ازش ساندویچ میگرفتم . اون خودش مجبور بود تو ذهنش منو خاین و بد تصور کنه تا اروم کنه خودشو . به دختره گفتم حالا چرا واسه تو تعریف کرد اخه . بعد خودمو تو خونه قدیمی پدریم دیدم که معذرت می خوام یکمی تو شلوارم مدفوع کرده بودم ولی با دستم نگه داشتم تا شلوارم کثیف نشه چون داشت میومد . پدر و برادرم دمه در دستشویی که در واقعیت مغازه بود بودن . پدرم انگار نمی زاشت من برم داخل دستشویی به هر حال گذاشت و من رفتم داخل کارمو انجام دادم و کامل با اب سرد تو تاریکی خودمو شستم .
ممنون از زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. درک شما نسبت به مسائل قضاییتان بالا می رود و گشایش کار می یابید. خدا با شما ست و شرایط شما خیلی بهتر از متهم است. او خودش می داند که گناهکار است و شما معصوم و بی گناه هستید. خودش می داند که شما با او صداقت داشتید و این طور رفتار کرد و به خاطر همین دنیای او زشت و اعمالش همه گناه است. شما می خواهید از غم رها شوید و خیلی فکرتان مشغول و ناراحت است و پدرتان نمی خواهد که شما دلشوره داشته باشید و غصه بخورید ولی به هر حال شما پنهانی احساسات سردی را به وجودتان می رسانیدو غصه می خورید در حالی که اوضاع به نفع شما دارد پیش می رود. تشکر از همراهیتون.
هنگامه : سلام خانم هراتی عزیزم، چند دقیقه مانده به اذان صبح خواب دیدم که از خانه همسایمون که دوست صمیمی مادرم بود ب اصطلاح خونه یکی بودیم و الان فوت شده من و مادرم بیدار شدیم و البته اون خانم به من گفت هنگامه این روبرو رو ببین این خونه خوبه بعدش اومدم بیرون و میخواستم از سمت چپ کوچه مون برم که سرکوچه دیدم یکی از همسایه ها دارند تخلیه چاه انجام میدن که تا من اومدم رد شم اون آقا ک پسر یکی دیگه از همسایه ها (شر محله مون) بود شلنگ تخلیه چاه رو به طرف من گرفت و هرچی کثافت و مدفوع و همه چی رو سروکله من ریخت منم مجبور شدم برگردم ک از اون طرف کوچه خارج بشم اما توی مسیر انگار کیلومترها راه بود و در مسیر پر از آشغال و کثیفی و من پاهامو بلند میکردم تا مچ توی اینها میرفت تا اینکه یه عصا دیدم و با کمک عصا تونستم راه برم و البته یک بار برگشتم ببینم اونها رفتند ک با فشار اون شلنگ کثافتو گرفت و با اینکه فاصله زیاد بود ریخت توی صورتم و ی مقداری تو دهانم رفت اما جالبه چند بار بو کردم ولی بوی تعفن نمی داد. تا اینکه رسیدم نزدیک جلوی درب منزلمون ک مادرم با ۳ تا از همسایه ها ایستاده بودند تا رسیدم از شدت خستگی روی زمین ولو شدم و عصبانی بودم خانم همسایمون ک پسرش اینکارو کرد بازوی سمت راستشو گرفتم و با عصبانی و گریه و بغض زیاد گفتم برو جلوی پسرتو بگیر مامانم میگفت آروم باش هیس داد نزن. خانم همسایه هم آرومم میکرد (ایشون الان سرطان دارند و حالشون خیلی بده و مورد آزار پسرهای خیلی شر هستند و منم خیلی دوست دارند). اون یکی از خانم همسایه که تازه هم فوت شدن و مردند(اما توی خواب فک کردم زنده است) به دخترش گفت برو اون داروها رو بیار و از توی کیسه اش برام یه دارو درآورد و بهم داد ک آروم شم.بعدش بدجور با تپش قلب و ترس از خواب پریدم. و اذان صبح بعد از ۵ دیقه گفته شد. (من مجردم و چند سال دارم تنها زندگی میکنم اما الان حالم از این تنهایی و بی کسی بده خیلی حالم بده. راستش در واقعیت الان خیلی درگیری دارم خیلی حالم بده میخوام خونمو عوض کنم ی کم ب خنسی خورده پول کم دارم و البته از نظر روحی اصلا حالم خوب نیست و ... برام دعا کنید)
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. کسی که فوت شده دعای خیرش پشت سر شما ست و می خواهد که شما شرایط روحیتان عوض شود. ولی شما باید از راه درست زندگی تان را عوض کنید و با تعمق و بررسی و فکر اینکار را انجام دهید نه اینکه از سر اینکه خسته شده اید بخواهید باری به هر جهت هر چه گیرتان آمد را بپذیرید!! این کار باعث می شود که در زندگی به سختی و ناراحتی فکری دچار شوید و شما بهتر است اصلا بی فکر کاری را انجام ندهید که انرژی های منفی به شما لطمه ی روحی نزند. کسی به شما کمک خواهد کرد و برایتان عصای دستتان خواهد شد و زیر بغلتان را می گیرد که بتوانید سختی های زندگی تان را به راحتی پشت سر بگذارید. شما به او اعتماد و تکیه خواهید کرد. ناامیدی را از زندگی تان بیرون کنید. دور از جان سرطان که نیست ! مرگ هم نیست که بگویید که راهی ندارد! شما باید خوشبین باشید. به عشق الهی رو بیاورید و مطمئن باشید که او از شما حمایت می کند منوط به اینکه در تمام کارها و افکارتان خدای بزرگ و عشقش نسبت به خودتان را باور داشته باشید. اما نهایتا خواب شما تعبیر مثبتی دارد و اینکه به شما دارو داده اند یعنی همه مشکلاتتان حل و فصل خواهد شد. تشکر از همراهیتون. انشالله خدای مهربان به سرعت کارهای شما و زندگی تان را سرو سامانی زیبا و مثبت ببخشد.
khorshid : سلام.خواب ديدم توي محوطه ي بيرونه دانشگاه بزرگي هستم که محوطه ي بيرون اون دانشکده ها خيلي بزرگ بود مثل باغ بود که رفتم داخل دستشويي عمومي اونجا، وارد سالن دستشويي که شدم روي ستون و ديوارهاش مدفوع نسبتا زيادي بود و رفتم داخل يکي از توالت ها سنگ توالت رو نگاه کردم ديدم اونجا هم مدفوع هست و فقط نگاه ميکردم.اونجا پسراي جوون و خوشقيافه اي هم بودن که به هم نگاه ميکرديم.من در حال حاضر توي شرکتي مشغول کارآموزي ام و منتظر اينم که کار خوبي برام پيدا کنن و منو به شرکت بزرگي معرفي کنن.گفتم شايد موقعيتم به اين خواب ربطي داشته باشه،ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایطی قرار می گیرید که موقعیت یادگیری کارهای بزرگ و یا انجام کارهای بزرگ را خواهید داشت ولی نگرانی های زیادی هم در این راه وجود دارد. کاری که به شما پیشنهاد شده هم پول و ثروت خوبی می تواند برایتان داشته باشد و هم انرژی مثبت و گشایش کار برایتان وجود دارد. اگر خودتان هم در خواب مدفوع کردید احتمال قوی از غم فارغ خواهید شد و به شما این کار را خواهند داد. اما شما کارآموزی می کنید و ناظر بر این شرایط هستید همانطور که در خوابتان مشاهده فرمودید. تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم دارم مدفوع هایی که اندازه قد ادمیزاد بودن رو توی یه بشکه مانندی با بیل جا میدم تا دفنشون کنم،
به نظرم میاد که یه آدم هم که نمیشناختم توی بشکه واستاده بود و مرده بود گویا ، و من میخواستم اون مدفوع ها رو همراه اون ادمه چال کنم و قشنگ جاسازی میکردمشون توی بشکه، بشکه هم سیاه نبود شیشه ای بود مثل یه لیوان بزرگ.
مدفوع ها خیلی بزرگ بودن و خیلی زیاد. و فکر میکنم مدفوع آدم بودن.
بازم وقتی بیدار شدم اذان صبح بود. لطفا اگر در زمان تعبیرش توضیحی هست بگید خانم هراتی.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید خاطره ی ناراحتی های گذشته و ناامنی های مالی را که شما را آزار داده دفن کنید و از شر آن راحت شوید چون از این افکار و اینکه این ناراحتی ها تکرار شوند احساس ناامنی می کنید. می خواهید گذشته های بدتان را دفن کنید و فراموششان کنید و دیگر هرگز راجع به آن ناراحتی ها صحبت نکنید. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : سلام دوست عزیزم خانم هراتی
خیلی خوشحالم که خواب دیدم و میتونم با شما در میون بزارم؛)))))
تو خواب دیدم که روی ملافه یا پتویی که رو پسرم بود لکه های بزرگ و کوچیک مدفوع شل پاشیده بود بهش گفتم ببین لوسی(اسم سگشه)رو پتوت چیکارکرده !پسرم با حالت دفاع از سگش گفت نه مامان مدفوع نیست استفراغه و من دقت کردم متوجه نشدم بالاخره کدومشه و جمعش کردم تو فکر این بودم که شسته میشه یا کلا بندازمش دور؟
بعد در خونه رو باز کردم(خونه الانم نبود جای دیگه بود)چندتا سگ بزگ و کوچیک سیاه و خاکستری که با آرامش خوابیده بودن کنارهم که سردشون نشه دیدم یه تیکه جگرمرغ براشون گذاشتم که دیدم همشون بجز یکی بی میل به خوردن هستن خوشحال شدم که سگ گشنه کم شده بعددیدم روسری نو سرم کردم گره شو باز کردم و دسته هاشو انداختم رو دوشم که قشنگتر نشون بده رو سر
بعد تموم:)))
متظر تعبیرزیباتون هستم دوستون دارم برقرارباشین
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. خوش آمدید. شما احساس می کنید که احساسات پسرتان از کنترل خارج شده و او نگران است در حالی که او می گوید که از غم فارغ شده و اصلا نگران هیچ چیز نیست. مانده اید که روی این موضوع فکر کنید یا فراموشش کنید. شما اجازه می دهید که آدمهای جدیدی به زندگی تان بیایند که رازدار و مغرور و کم حرف و خوددار هستند و یا غنی و قوی از لحاظ مالی هستندو چشم و دلشان سیر است جز یک نفر که احتیاج به حمایت روحی شما دارد. شما از اینکه می توانید با خیال راحت هر چه که از رازهایتان و افکارتان را دوست دارید بگویید و هر چه را که دوست دارید نگویید، و کسی به شما بکن نکن نمی گوید و وادارتان نمی کند که به میل او حرف بزنید، خوشحال هستید و به نظرتان اینطوری زندگی زیباتر است. تشکر از همراهیتون. من بیشتر.
مریم محقق : مرسی دوست خوبم مثل همیشه عالی
فریباجان اون یه نفر که به حمایت روحیم احتیاج داره میتونه دخترم باشه؟
فریبا هراتی
: بله می تواند او باشد .
Atena : سلام صبحتون بخير
ديشب خواب ديدم ميرم دستشويي همينكه ميشينم رو سنگ ميبينم وسط محل كارمه يه خانمي كه برام كار ميكرد اونجا بو خودش مشغول كار بود از اين و رو به اون ور مي رفت سيستم روشن بود يه آقايي مياد منم خيلي دستشويي داشتم نميتونستم بلند شم يكي دو نفر ديگه هم اومدن فقط مدفوع زيادي كردم اصلا إدرار نداشتم بخاطر اومد آقا مجبور شدم بلند شم كه كارشو انجام بدم دستام هم نشستم رفتم نشستم پشت سيستم ... تو دلم گفتم حالا اي نميگه دستاش هم نشست... همش حواسم بهش بود كه دستشويي رو نگاه ميكرد... البته دستام اصلا كثيف نبودن
فریبا هراتی
: سلام. شما از غم فارغ خواهید شد و در رابطه با کارتان به ثروتی می رسید که فکرتان راحت می شود و پول خوبی گیرتان می آید. تشکر از همراهیتون.
Atena : واقعا ممنونم از تعبيراي خوبتون
ببخشيد يه تيكه از خوابم هم يادم رفت شايدم تأثيري تو تعبيرش نداشته باشه ولي دوس داشتم بگم بهتون اگه تعبير داشت بهم بگين
وقتي بلند شدم برم اون طرف تر بشينم همش مواظب بودم كه لباسم كه كوتاهه يه وقت بدنم مشخص نشه جلو مردا هي كاپشنمو ميكشيدم پايين و مراقب نشستنم بودم...
ممنون
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. شما نمی خواهید کسی از نقاط ضعفتان با خبر باشد.
Atena : سلام شبتون بخير
ديشب خواب ديدم يه جاي سرسبز نشستيم مردا جدا زنا هم جدا دختر خواهرم دستشوييش ميگيره به عموش ميگه منو ببر دستشويي همون لحظه كه داشت ميبردش من بلند ميشم مدفوعم ميفته يكم هم صدا افتادن مياد ميام يكم نزديك تر به خواهرم اينا ميشينم يه كاپشن سورمه اي كوتاه دارم تنم بود اصلا كثيف نشده بودم نه لباسم نه بدنم شوهر خواهرم و آقايوني كه پيشش بودن متوجه ميشن بيشتر هم دومادمون متوجه ميشه خيلي هم سعي داشت كه بگه ولي من طوري رفتار ميكردم كه نميذاشتم بفهمن برگشتم نگاه كردم ديدم چقدم زياده انگار من جا بچه خواهرم مدفوع كردم گفتم ولي اينكه زياده و بزرگ مشخصه مال يه بچه نيست هرچقد باباش ميگفت ما كاري ميكرديم متوجه نشه فراموش كنه جلو بقيه ولي يه حس راحتي داشتم فقط يكم خجالت ميكشيدم دوس نداشتم اونا متوجه شن ديگه اومدم يه جا تميز نشستم ولي حواسم به اون سمت هم بود...
فریبا هراتی
: سلام. روزتون خوش. شما از غم فارغ می شوید و به ثروت می رسید. مشکلی که فکرتان را ناراحت کرده از وجودتان بیرون خواهد رفت و همه هم متوجه آرامش خاطر شما خواهند شد. تشکر از همراهیتون.
پروین : ممنون از تعبیر خوبتون، من متاهلم، آیا این صفات میتونه برای همسرم باشه؟
فریبا هراتی
: بله و البته می تواند برای فرزندتان هم باشد!!
روژان : سلام وقت بخیر. من این بخش از خوابم رو بیشتر به شکل توهم به خاطر دارم مطمئن نیستم خواب بوده باشه. انگار آبله داشتم و فکر میکردم من که قبلا آبله گرفتم چرا باز آبله گرفتم نباید میگرفتم( دو سه هفته گذشته برادرزاده ام آبله گرفته بود) و در ادامه دیدم ک توی دستشویی رفتم و اون دستشویی پر از مدفوع بود و من شستمش یا میخواستم بشورم . ممنون از وقتتون .یک موضوع دیگه رو میخواستم از شما بپرسم: من مدتیه که فکر میکنم نباید خوابهایی که خودم میدونم معنی خوبی داره رو به کسی بگم فکر میکنم اگر تعریف نکنم زودتر اتفاق می افتن .باز هم ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. قسمت اول خوابتان بازتاب افکارتان در بیداری است. شما از غم فارغ خواهید شد و به ثروث می رسید. خوابتان را نباید به کسی بگویید که انرژی منفی به شما می دهد یا به شما حسادت می کند و یا تعبیر بلد نیست. اما اگر به من بگویید در تعبیر آن تاخیر نخواهد شد. تشکر از همراهیتون.