تعبیر خواب مرد
اگر مرد خوش قیافه و خوش هیکلی را در خواب ببینید، به ثروت بسیاری دست می یابید و از زندگی خود لذت می برید. دیدن مردی بدقیافه و اخمو در خواب، نشانه سردرگمی و پریشانی است. اگر زنی مرد خوش قیافه در خواب ببیند، امتیازی به او اعطاء خواهد شد. اما اگر مردی زشت را به خواب ببیند، علامت آن است که از جانب کسی که دوست خود می پندارد، دچار دردسر خواهد شد.
امام صادق (ع) فرماید: دیدن مرد پیر، تعبیرش رسیدن خبر مکروه و بد است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی مردی معروف به خواب ببیند، در بیداری نیز همان مرد را خواهد دید. اما اگر مردی مجهول را ببیند، تعبیرش دشمن او است.
لوک اویتنهاو می گوید :دیدن مرد ریشو در خواب تعبیرش خشم، دیدن مرد شاخدار تعبیرش ناراحتی بزرگ، دیدن مرد پیر تعبیرش زندگی طولانی و دیدن مرد چاق تعبیرش رسیدن لحظه های شیرین است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
رز : سلام خواب دیدم
یه مکانی نااشنا بود مردی که یکی ازمشتریامون هست ازم چیزی خواست من رفتم براش تهیه کنم یدفعه پشت سر من اومد داخل اتاق من پاچه های شلوارمو کشیده بودم بالا یدفعه دیدم رژ لب ها دو طرف صورتمو قرمز کردن مثل رژ گونه شده بودند خجالت کشیدم سریع صورتمو شستم اومدم وسیله که اون اقا میخاست بهش بدم یه خانم دیگه تو اتاق بود گردن اون خانم بوسید موقع رفتن بمن لبخند زد رفت
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به یکی از مشتریهایتان دروغی بگویید که وجهه تان را خراب خواهد کرد چون او از عملکرد شما با خبر می شود و بسیار خردمند تر از این است که گول بخورد!! تشکر از همراهیتون
Elnaz : سلام و احترام
خواب دیدم من و همسرم داخل یه ساختمان نیمه کاره هستیم که باید میساختیمش و یکی از هنرپیشه های معروف ( مرحوم حسن جوهرچی) رییس ما بود و این کارو اون به ما داده بود و برامون غذاهم گرفت ما خوردیم
با سپاس فراوان
فریبا هراتی
: سلام. شما روی جنبه هایی از خودتان کار می کنید و جسم و ذهنتان را بهتر می کنید. انرژی، جاه طلبی ها و اعتماد به نفستان زیاد خواهد شد و یاد خواهید گرفت که چطور بتوانید در زمان لازم نقش بازی کنید. روحشان شاد. شما در کارتان موفق خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
حسنا : سلام خانم هراتی عزیز، من صبح بعد از نماز خواب هنرمند(مرد_مجرد) معروفی رو دیدم که در واقعیت هم بهش علاقه دارم،خواب دیدم خیلی بهش علاقه دارم،ظاهرا جنگ شده و قراره بره به خط مقدم جبهه، من خیلی نگران و ناراحت بودم،خیلی دنبالش گشتم و پیداش کردم،توی خوابگاه مخصوص رزمنده ها خوابیده بود، رفتم پیشش خیلی گریه میکردم، بهم گفت همین کارا رو کردی که دلمو بردی.من از ناراحتی چند روز غذا نخورده بودم
فریبا هراتی
: سلام. شما شدیدا به او علاقه دارید و زمانی که خیلی تنش عصبی یا استرس به شما دست بدهد دلتان می خواهد که چنین کسی در زندگی تان بود و از شما حمایت می کرد و شما شدیدا به او وابسته می شدید. گاهی اوقات مغز انسان و ضمیر ناخودآگاه او، در حالت خواب شرایطی را به وجود می آورد که شما در بیداری و واقعیت، نمی توانید به این شرایط برسید و هدف مغز این است که بار احساسی و فشاری را که از برآورده نشدن این ارزو در بیداری حس می کنید را خنثی کند و شما به آرامش برسید. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام شهره هستم خواب دیدم من و دوتا برادرهام و همسرم و یکی از آقایان همسایه که جوون و مجرد هستن تو خونه ما زیر کرسی یا لحاف نشسته ایم
همسایه مون یه مجله رو برمیداره می گه این مصاحبه با شماست آیا خوندین من با لبخند می گم قبل از انتشار خوندم و انگار اون از اینکه با من آشنا شده خیلی خوشحاله پسر لاغری هست و خوش لباس نیست بعد به من می گه چرا راجع به سامانه مصاحبه نکردم و من می گم مگه این محرمانه نیست و می گم معاونمون تاکید کرده این خیلی محرمانه هست .( من الان بازخرید کردم و اصلا کار نمی کنم) من خیلی آروم که همسایه مون نشنود رو می کنم به کسی می گم این همسایه تو کار کامپیوتر هست و همه به من میگن از کجا فهمیدی و من می گم حدس زدم . همسایه می گه من توی دفتر مدیرمون هستم و خیلی با مدیر دوستیم باهم صبحونه می خوریم ولی دفتر خیلی سرده و من کار دوتا دفتر رو به عهده دارم از این طبقه به اون طبقه میرم . همسایه از جاش بلند میشه که بره پیراهن گشاد و شلوار گشادی پوشیده بود که چین خورده بود و به تنش می رقصیدو می خواست بره . این خواب رو ساعت ۳ شب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. همسایه شما راجع به شما کنجکاو است و می خواهد مثل شما به ثروت برسد و سعی می کند که با دوستی و ارتباط گرم با شما از کارهای شما با خبر شود. خودش اعتماد به نفس کمی دارد و حس می کند که باید وانمود کند که شخصیت بزرگتری دارد و خودش را دست کم می گیرد. او می خواهد شروعی تازه داشته باشد و برای اینکار شاید فکر می کند از تجربیات شما بتواند استفاده کند تا خودش را در زندگی بالا ببرد. تشکر از همراهیتون
Mahsa : سلام وعرض ادب.دیشب خواب دیدم رفتم کنسرت یکی ازخواننده های معروف کشورمون که در خواب اوایل معروفیش بودومث بیداری انقدزیادمعروف نبودووبیشترتماشاگراش دختربچه های ابتدایی بودن وخواننده توی کنسرت شمارشوبلندمیگفت وچندتاازدخترها شمارشوبرداشتن ومن باخودم میگفتم اگه خواننده بدونه که چقددرآینده معروف میشه شمارشو نمی گفت و انگارمن ازآینده خواننده خبرداشتم ومن ایستاده بودم و نزدیک خواننده بودم که این چیزارو میدیدم و بعدش من رفتم ردیف جلوی سالن که یک صندلی تکی بودنشستم وبقیه تماشاگرا پشت من بودن. صندلیم انقدجلوبودکه دستم روروی سن میذاشتم وخواننده حین اجرامیومد کنارم ومنومیبوسید وبغل میکردوچندباراین کاروکردومن به خودم میبالیدم که منو دوس داره وبهم شمارشم دادوبعدازاجرا ازسالن باهم اومدیم بیرون وبارون ملایم وزیبایی میباریدوباهم تادر ورودی که حیاط بزرگی داشت راه رفتیم ومن میخاستم یه کنسرت دیگه ازخواننده های قدیمی که فوت کردن برم که بهش گفتم گفت من نمیام..درضمن من مجردم. ممنون ازتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما ارتقای روحی پیدا می کنید و می توانید در یک رابطه یا کار خاصی در بیداری، هماهنگی و همکاری درستی با دیگران داشته باشید. شما می دانید که باید متین و با وقار رفتار کنید و بچه بازی در نیاورید و وجهه ی خودتان را در تمام فصول زندگی قوی و موفق جلوه دهید تا بعدا کسی نتواند از شما ایرادی بگیرد. شما سعی می کنید که شخصیت موفقی داشته باشید که همه از شما تقلید یا پیروی کنند. زندگی شما به هارمونی و هماهنگی می رسد و احساس پاک و آرام بخشی به زندگی تان راه می یابد. شما می خواهید از تجارب دیگران استفاده کنید و روابط عمومی تان را قوی کنید. تشکر از همراهیتون.
گلی : معذرت میخوام میتونم بپرسم نقش این مردغریبه این وسط چی بوده و اینکه خاله و زنداییم گفتن ما دیدیم از پنجره مواظبتون بوده؟
فریبا هراتی
: درک و عقلانیت که به شما می گوید انرژی منفی جمع می کنید.
گلی : سلام.وقتتون بخیر.ممنون از تعابیرتون.
خواب دیدم تو خونه من و همسرم با کمی فاصله ازهم خوابیده بودیم که یه مرد اومد بالا سرمون. من مردو نمیشناختم ولی انگار جوری بود که همیشه میومد خونه امون ،چون از اومدنش متعجب نبودم.یه گونی دستش بود که جسد یه حیوون توش بود و با وجودی که ما خواب بودیم داشت برامون توضیح میداد که ذبح حیوونه مشکل داشته بعدم بلندشد بره، خم شد منو بوسید.همسرم دیده بود ولی نمیخواست مستقیم به روم بیاره...منم هم چندشم شده بود و هم ترسیده بودم.شوهرم گفت فلانی (اسمش یادم نیست کی گفت)زیادی خم نشده بود...منم از ترس اون مرد و نمیخواستمم شوهرم ناراحت بشه گفتم نه، نمیدونم....بعدش انگار یه شب دیگه بودکه خاله ام وزنداییم خونه امون بودن . حرف این قضیه شد اونا گفتن ما چندبار این مردو دیده بودیم که پشت پنجره مواظبتون بوده....وقتی اینو گفتن همسرم وچندتا دیگه از مردای ساختمونمون جمع شدن وجلسه گذاشتن که بگیرنش.....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسرتان به خوبی همدیگر را درک نمی کنید. خودتان را خفه می کنید و از درون می کشید و احساستان را از هم مخفی می کنید تا نکند بارها و مسئولیت هایی که به دوش می کشید با شکست مواجه شود و با هم راحت نیستید. روح شما از هم فاصله می گیرد یا گرفته. و بنابراین انرژی منفی بر زندگی شما حکمفرماست. شوهر شما نمی خواهد که این جریان منفی ادامه پیدا کند و تصمیم می گیرد که درست فکر کند و این نیروی منفی را از بین ببرد و موجباتی فراهم آورد که شما عشقتان نسبت به هم واقعی تر و با احساستر شود. تشکر از همراهیتون.
Maya : سلام و عرض ادب خدمت شما اميدوارم در عافيت باشيد
خواب ديدم به همراه دوستم که شغلشون عکاسيه و مرد هستن به جايي رفتيم و در حال برگشتيم کنار هم راه مي رفتيم و حرف مي زديم در حالي که ابزار کارش رو دوشش بود ايشون از خانمي صحبت مي کردن که دوست مشترکمون هستن و اسمشومي آورد و مي گفت ازش دوري کنم و حواسمو جمع کنم من نسبت به اين خانم در بيداري خس خوبي ندارم مخصوصا زماني که به دوستم نزديک ميشه و کفت که اين خانم بهش گفته حاضرم کاري که مي خواد انجام بده براي دوستم حالت گفتن دوستم مثل کسايي بود که نگرانه و از طرفي از بابت اين خانم متعجب بخاطر رفتاراش بعد موبايلشو دراورد و کفت از اين به بعد اين شماره منو داشته باش ممنون ميشم بفرماييد چه تعبيري داره سپاس
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. او نسبت به این خانم احساس خوبی ندارد و نمی خواهد که شما با او در ارتباط باشید ولی در عوض سعی می کند که ارتباط خودش را با شما قویتر کند. تشکر از همراهیتون.
Neda : ممنونم خانم هراتی عزیزم اخر خوابم.از ماشین که پیاده شدم میخواستم خودم و دوستم به خونه برگردیم و به مقصد برسیم ببخشید این نشانه ای برای رسیدن به هدفم است ایا. البته ببخشید باز سوال میپرسم و شما رو ناراحت میکنم تو رو خدا از دستم ناراحت نشین)))
فریبا هراتی
: خیر. عرض کردم به امنیت می رسید. من نمی دانم هدفتان چیست که بخواهید به آن برسید یا خیر از خوابتان هم مشخص نیست.
Neda : با سلام خدمت خانم هراتی عزیز من دو روز پیش ظهر خواب دیدم انگار در یکجایی مثل هتل یا رستورانیا یکجایی مشابه اینها روی مبل نشسته بود من و دوستم یکاقایی اومد جوان و چاق چهره خیلی زیبایی نداشت لباس هاش هم مرتب.انگار اومد روی مبل پیش ما نشست کمی هیز بود.بعد دو تا خانم اومدن که با اون اقای بودن یکیشون یادمه که دختر زیبایی بود با موهای چتری من گفتم که با اینکه با این خانمس چقد هیزه و به ما چشم داره ی بار هم بهش اعتراض کردمبه اون اقا.بعد داشتم درد و دل میکردم با دوستم صحبت میکردم راجب حاجتم و میگفتم هنو چیزی نشد و مشخص نشد.ی دفعه اون خانم که با اون اقا بود با صدای زیبا گفت توکل بر خدا کن خودش همه چی رو درست میکنه یا یک جمله در همین مایه ها گفت درست و دقیق جملش یادم نیس.من به خانمه گفت شما دختر به این خوبی حیف نیست با این اقایی توخیلی با شخصیتی.اخه قبلش فک میکردم زیاد جالب نیس خانم هم.بعدش ما سوار ماشینشون شدیم که مارو برسونن خونه با اینکه زیاد موافق نبودمما رو برسونن.که دیدم رفت به سمت پونک تو دلم گفتم ما میخواستیم بریم دهکده بعد گفتم اومدن کسی رو برسونن از اینجا میریم دهکده راه داره ی زره دور هست ولی راه داره.بعد دیدم رفتن تو خیابونی که خونهی دوست عشق سابقم بود من هی نگاه میکردم که خونه رو ببینم گفتم حول حوش اون خیابون بود.بعد انگار اون اقا ماشین رو وسط خیابون پارک کرد.خودشون پیاده شدن رفتن به سمت یکزمین خالی البته نمیدونم داشتن چه میکردن من میددمشون.باعث ترافیک شدن کلی من هی میگمبیاین ماشین رو بر دارین توجه نمیکردن.بعد هم ی ماشین پلیس اومد جلوی ما من گفتم ما خودمون برگردیم تا درد سر نشده پیاده شدیم از ماشین که خودمون برگردیم.که از خواب بیدار شدم.قبل از خوابم هم کلی با خدا درد و دل کردم و گفتم چرا کارم و حاجتم رو نگرفتم بازم گفتم خدایا بازم عاشقتم و راصیم به رضایت هر چی میدونی خودت اگر صلاحم هست به بهترین شکل بشه.که این خواب رو دیدم
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز به حمایت روحی دارید و می خواهید عادات و رفتار قدیمی تان را کنار بگذارید و هویت جدید و مثبتی داشته باشید. افکاری به ذهن شما خطور می کند که گرچه ممکن است فکر کنید درست است، ولی زشت و اشتباه است. شما فکر می کنید که شاید از این روشی که به ذهنتان رسیده پولدار شوید ولی می دانید که نباید گول بخورید و تحت تاثیر این افکار قرار بگیرید. شما می دانید که صرفا با توکل به خدای بزرگ مشکلاتتان حل خواهد شد ولی باز اشتباه کرده و گول می خورید و می خواهید این فکر وسوسه انگیز را عملی کنید. شاید می خواهید از طریق دوست عشقتان به او برسید ولی این کار اشتباه است. این افکار شما باعث خواهد شد که دیرتر به خواسته تان برسید و با مشکلات بیشتری مواجه شوید. شما در نهایت از این افکار اشتباه منصرف خواهید شد و به امنیت می رسید. خدا با شماست و انشالله نمی گذارد اشتباه کنید. تشکر از همراهیتون.